『 فِــلاڪــا 』
16.03.202509:33
#لحظه_ای_آرامش
❥ @feelakaa
❥ @feelakaa
14.03.202512:33
عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده
باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟
#حافظ
باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟
#حافظ
13.03.202507:40
#لحظه_ای_آرامش
❥ @feelakaa
❥ @feelakaa
11.03.202517:23
«تو حال تشنه ندانی که بر کناره جویی»
10.03.202505:39
💙🧿؛
زندگی شاید
آن لحظه مسدودی ست
که نگاه من
در نی نی چشمان تو
خود را ویران می سازد
و در این حسی ست
که من آن را با ادراک ماه
و با دریافت ظلمت
خواهم آمیخت
#داستان‌چشمانت
زندگی شاید
آن لحظه مسدودی ست
که نگاه من
در نی نی چشمان تو
خود را ویران می سازد
و در این حسی ست
که من آن را با ادراک ماه
و با دریافت ظلمت
خواهم آمیخت
#داستان‌چشمانت
09.03.202505:39
🤎☕️؛
تو در چشمانت یک چیزهایی داری
دوتا چشم قهوه برای فنجان ام
دوتا کبریت برای سوختنم
دوتا اسب ابلق
برای رمیدنم
دوتا فانوس آبی
برای زورق در طوفانم
#داستان‌چشمانت
تو در چشمانت یک چیزهایی داری
دوتا چشم قهوه برای فنجان ام
دوتا کبریت برای سوختنم
دوتا اسب ابلق
برای رمیدنم
دوتا فانوس آبی
برای زورق در طوفانم
#داستان‌چشمانت
15.03.202505:39
❤️🪽؛
به تو که میرسم مکث میکنم
انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام
مثلا در صدایت آرامش، در چشم هایت زندگی.
#داستان‌چشمانت
به تو که میرسم مکث میکنم
انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام
مثلا در صدایت آرامش، در چشم هایت زندگی.
#داستان‌چشمانت
14.03.202505:39
🤍❄️؛
تو آمدی و عمیق ترین نگاه را
از میان چشمان دریایی ات
بر ساحل قلبم نشاندی
و زیباترین خاطرات را زنده کردی،
تو آمدی و گرمی حضوری خورشید وار را
بر طلوع آرزوهایم حک کردی
#داستان‌چشمانت
تو آمدی و عمیق ترین نگاه را
از میان چشمان دریایی ات
بر ساحل قلبم نشاندی
و زیباترین خاطرات را زنده کردی،
تو آمدی و گرمی حضوری خورشید وار را
بر طلوع آرزوهایم حک کردی
#داستان‌چشمانت
13.03.202505:39
💙🦋؛
از وقتی که
آبیِ چشمانت را دیده‌ام
شناگرِ ماهری شده‌ام
از بس که
غرقِ چشم هایت شدم
#داستان‌چشمانت
از وقتی که
آبیِ چشمانت را دیده‌ام
شناگرِ ماهری شده‌ام
از بس که
غرقِ چشم هایت شدم
#داستان‌چشمانت
11.03.202513:06
عشق خوب است تا زمانی که
با همین جسم نیمه جانی که
دل سپردی فقط بدانی که
حق نداری که انتخاب کنی
عشق یعنی غرور غم بارت
که بگویی خدانگهدارت
تا همان لحظه توی افکارت
ساختی هر چه را، خراب کنی…
#سید_تقی_سیدی
با همین جسم نیمه جانی که
دل سپردی فقط بدانی که
حق نداری که انتخاب کنی
عشق یعنی غرور غم بارت
که بگویی خدانگهدارت
تا همان لحظه توی افکارت
ساختی هر چه را، خراب کنی…
#سید_تقی_سیدی
09.03.202516:19
ای بلای تو به جانم که تو جانی و جهانی ..
#مهدی_اخوان_ثالث
#مهدی_اخوان_ثالث
08.03.202520:47
سلام بر آن‌هایی که فراموش شده‌اند، اما هرگز نتوانسته‌اند فراموش کنند.
#محمود_درویش
#محمود_درویش
15.03.202505:34
این دختر چقدر مووود مینویسه🫠❤️🩹🫀
•@Text_MoOD
اگه دلتنگِ دلبرتی تکستاشو بخون:))))🖤✨
•@Text_MoOD
•@Text_MoOD
اگه دلتنگِ دلبرتی تکستاشو بخون:))))🖤✨
•@Text_MoOD
13.03.202517:51
اگر همه‌جا تاریک بود
دوباره بنگر ،
شاید نور ، خود تو باشی ..
#استوری
دوباره بنگر ،
شاید نور ، خود تو باشی ..
#استوری
12.03.202517:25
تو انتخاب من نبودی،
سرنوشتم بودی...
تنها انگیزه‌ی ماندنم در این زندگی بی‌اعتبار!🌾
سرنوشتم بودی...
تنها انگیزه‌ی ماندنم در این زندگی بی‌اعتبار!🌾
11.03.202505:39
🩵🌊؛
نزدیک می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران!
بگو تکلیف ام با چشم هایت چیست؟
لنگر بیاندازم عاشقی کنم
یا چتر بردارم و دلبری کنم؟!
#داستان‌چشمانت
نزدیک می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران!
بگو تکلیف ام با چشم هایت چیست؟
لنگر بیاندازم عاشقی کنم
یا چتر بردارم و دلبری کنم؟!
#داستان‌چشمانت
09.03.202513:38
رمضان هست و تو هستی ، چه کنم با این درد
ماه من یک طرف و ماه خدا یک طرف است!
#یاسر_قنبرلو
ماه من یک طرف و ماه خدا یک طرف است!
#یاسر_قنبرلو
05.03.202508:14
#لحظه_ای_آرامش
❥ @feelakaa
❥ @feelakaa
13.03.202512:36
من از آن سوی تو آیم که به جز تو کس ندارم
تو از آن زِ من گریزی که چو من هزار داری...!
#اهلی_شیرازی
تو از آن زِ من گریزی که چو من هزار داری...!
#اهلی_شیرازی
12.03.202505:39
💛🌝؛
چشم باز کن، تا…
چشم جهان به طلوعت
روشن شود…
#داستان‌چشمانت
چشم باز کن، تا…
چشم جهان به طلوعت
روشن شود…
#داستان‌چشمانت
10.03.202516:26
در حالی که به نیمی از مردم این شهر یک لبخند بدهکار بودم، به تو می‌خندیدم... :»
#سید_تقی_سیدی
#سید_تقی_سیدی
09.03.202507:40
#لحظه_ای_آرامش
❥ @feelakaa
❥ @feelakaa
05.03.202505:39
🩶⛓؛
ز سیاهی چشم هایت
فرو رفته ام
و دیگر نمی دانم
جاده به کجا می پیچد
فقط می دانم
که رودی مثل عشق
در دلم جاری شده است
#داستان‌چشمانت
ز سیاهی چشم هایت
فرو رفته ام
و دیگر نمی دانم
جاده به کجا می پیچد
فقط می دانم
که رودی مثل عشق
در دلم جاری شده است
#داستان‌چشمانت
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 68
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.