Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
دومــــــــــان avatar
دومــــــــــان
دومــــــــــان avatar
دومــــــــــان
17.04.202510:55
مرغ گذاشتم ابپز بشه خونه تمیزه همسر داره سنتور کار میکنه منم تو اتاق میخوام کتاب بخونم پنجره باز هست و باد خنکی میاد همسایه یه سگ کوچولو داره که گاهی اوقات میره تو فاز ببر جنگی و میاد بیرون صداشو میندازه تو گلو ولی خب ما فقط هاپ هاپ ظریفی میشنویم...

تو در چه حالی هستی دوست من؟
کتاب بعدی
13.04.202519:58
البته چون هر کسی داره تحلیل میکنه این اجازه رو به خودم دادم که نظرمو بگم اینجا

چون هر کسی یه مدل این صحنه رو تجربه کرده بود گویا و هر کدوم از ما خودمون رو جای یکی از این شخصیت ها قرار دادیم و خودمونو اونجا دیدیم و دوست دارم حق رو به بهتاش بدم 😁
12.04.202513:42
رفتم نون جو مسخره خریدم که رژیم بگیرم و مقداری لاغر بشم چون احساس سنگینی بر من مستولی شده البته من همینجوری تو خونه چیزی نمیخورم و انگار همین باعث افزایش وزن میشه😐عجیب
الان میخوام سه وعده اصلی و دوتا میان وعده رو بخورم ولی مقدار کم

حالا سوال دارم از دوستان عزیز که رژیم گرفتن من شیر دوست ندارم نمیخورم چی رو میتونم جایگزین شیر میان وعده بکنم؟ و همینطور چی جایگزین کره بادوم زمینی بکنم برای صبحانه ها
11.04.202510:51
کاش دنیا دست زنها بود، زنها که زاییده اند یعنی خلق کرده اند و قدر مخلوق خودشان را می دانند. قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را.
شاید مردها چون هیچ وقت عملا خالق نبوده اند، آنقدر خود را به آب و آتش می زنند تا چیزی بیافرینند
اگر دنیا دست زنها بود جنگ کجا بود...

بخشی از کتاب سووشون
09.04.202512:25
بنیامین مدل جدیدی از آزار و اذیت رو امسال شروع کرده انگار
دیدم در خونه رو میزنن در رو باز کردم دیدم کسی نیست و دمپایی مجرم جلوی در خونه ماست از هول اینکه سریع بدوئه بره تو خونه هر دمپایی یه وری افتاده بود
در رو بستم کمین کردم پشت در همین که صداش اومد و در رو زد سریع در رو باز کردم تو چشمام خیره شد و بعد فرار کرد حتی نتونست در خونشون رو ببنده با صدای بلند جوری که مادرش بشنوه گفتم یه ذره شعور و ادب و شخصیت داشت که همونم نابود شد
بعد دیدم باباش از اسانسور اومد بیرون بهش گفتم مراقب بچتون باشید من واقعا انسان بی اعصابی ام همین که ماه هاست صداشو تحمل میکنم خیلی احترام گذاشتم بهتون یک بار دیگه در خونه ما رو بزنه جوری ادبش میکنم که بشه درس عبرت ساختمون گفت چشم ببخشید😒
چیو ببخشم آخه
مجبورید بچه بیارید وقتی نمیتونید ادبش کنید مسابقه ی تولد نسل معیوب که نیست هی بچه میارید😒
15.04.202511:47
دومین روزی هست که سر درد متوالی دارم😊
14.04.202512:25
تنگسیر کتاب خیلی قشنگی بود

گویا داستان بر اساس واقعیت نوشته شده

لهجه ی جنوبی خیلی قشنگی توی کتاب موج میزد

بسیار روان نوشته شده جزئیات وجود دارن ولی نه اونقدر که هیجان داستان رو کم کنن

صحنه سازی ها عالی بودن حتی شخصیت های فرعی داستان جوری توصیف شده بودن که کامل میشد تصویر سازی کرد

شخصیت اول داستان محمد کاملا خاکستری و معمولی بود و هدف خیلی بزرگ و دست نیافتنی نداشت پولش رو میخواست

اصطلاحات و جملات نابی توی کتاب بود که متناسب با زمان حال هست

از روی کتاب فیلمی با همین اسم هم ساخته شده که بهروز وثوقی نقش شخصیت اول رو بازی میکنه و شاید ببینم فیلمش رو
13.04.202519:54
پایتخت نشون داد همیشه هم حق با بزرگترا نیست ولی خب اثباتش غیر ممکنه...
12.04.202509:41
اگر دوستان بلاگر و کانال نویس اجازه بدن یه چندتا زن خانه دار دور هم جمع بشیم نون و ماست بخوریم همه هم مستقل نشیم همه هم نریم بیرون از خونه کار کنیم همه هم زبان نخونیم و مهاجرت نکنیم یه چندتامون هم اینجا بمونیم

بیاید بیرون از نقش ناجی و راهنما اجازه بدید هر کسی راه خودشو پیدا کنه خودش زمین بخوره خودش بلند بشه و ادامه بده
اجازه بدید همگی از راه شما به مقصد نرسیم این وسطا از چهارتا بیراهه و جاده خاکی هم رد بشیم
اجازه بدید هر کسی خودش تجربه کنه حتی به غلط
11.04.202510:42
سووشون از اواخر سال گذشته رسید به بهار و تموم شد.

کتاب ترکیبی از غم و عشق و تحول بود

داستان زندگی خانواده زری در روزهای جنگ جهانی دوم رو بیان میکنه روزهای قحطی و بیماری و جنگ

میشه گفت کتاب برای زن نوشته شده و به زن پرداخته شده

_شروع داستان خیلی هوشمندانه است و توصیفات از نان سنگک نشون دهنده ی قحطی کامل اون روزهاست
_کتاب خیلی تند پیش نمیره و میتونی از لحظه لحظه ی خوندن کتاب لذت ببری
_داستان پر از تمثیل و توصیف و جزئیات زیباست
_ داستان بر اساس رخداد واقعی نیست ولی واقعیت روزگار ایران رو کاملا نشون میده و همین بر جذابیتش اضافه کرده
_شخصیت ها قوت گرفته از اطرافیان نویسنده هستند مثل شخصیت یوسف برگرفته شده از شخصیت جلال آل احمد همسر نویسنده و زری برگرفته شده از شخصیت خود نویسنده
_پایان کتاب کاملا احساسات رو بر انگیخته میکنه و بسیار شور انگیز هست.

در کل کتاب قشنگی بود
این ظرف هارو جدید خریدم
ولی چون قیمتش بالا بود برای خودمون دوتا برداشتم
15.04.202510:38
درخت نارنج
چون همیشه سبزه همیشه قشنگه😌😁
14.04.202512:01
تموم شد🥲
13.04.202509:39
چه کلمه ای این روزها خیلی رو مخ هست براتون؟

خودم :چت جی بی تی😐🤦‍♀
کتاب بعدی 📖
🪴🌸
کتاب هایی که از هیوا خریده بودم رسید دستم🥲 خیلی تمیزه انگاری که نو خریدم
همونطور که توی عکس میبینید هم گل ها واسه خودم شد 😌😁
Кайра бөлүшүлгөн:
This Moment ᡣ𐭩 avatar
This Moment ᡣ𐭩
15.04.202510:37
اگر بکارنت چی ازت سبز می‌شه؟!
13.04.202520:07
میدونید فداکاری به نظر من یکی از بدترین ویژگی هایی هست که یه انسان میتونه داشته باشه
فداکاری انسان رو متوقع میکنه
انسان رو حق به جانب میکنه
فرقی نمیکنه پدر باشی یا مادر همسر باشی یا فرزند تو هر جایگاهی باشی فداکاری میتونه آسیب بزنه به روابطی که داری به خودت به اطرافیانت

از فداکاری خوشم نمیاد
من باهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار!
نازِ انگشتهای بارون تو باغم می کنه
از جایی که امشب بودیم🌗
09.04.202512:39
05.04.202515:34
بعضیا هم تا دیروز شیفته ی قباد بودن و عشقش به شهرزاد
الان از حس و حال امیر به شیرین احساس بدی میگیرن😏

دوستان به تعداد و تنوع انسان های روی زمین عشق وجود داره و هر کسی یه مدلی این حس رو تجربه میکنه اگر قراره منطق بیاد و چهارچوب مشخص بشه و هزاران فکر توش باشه دیگه عشق نیست عشق حتی از دوست داشتن هم متفاوته و واقعا حس دیوانه وار و جنون آمیزی هست
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 35
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.