10.02.202510:11
چقدر زیبا نوشتی، احساسات رو میشه کاملا درک کرد با خوندنش خسته نباشی
07.02.202515:24
07.02.202514:48
شنوای نظراتتون باشم؟!
Кайра бөлүшүлгөн:
ژَرفا؛

07.02.202513:16
—فــور ڪـنیـد + یک رنگ انتخاب کنید.
[در جوین بودنتون اجباری وجود نداره.]
استایلی برازنده، مطابق با وایبِ شما و اندکی برگرفته از تِیست استایلِ خودم تقدیمتون میکنم.
[در جوین بودنتون اجباری وجود نداره.]
07.02.202511:50
امروز ساعت 18:18 پست جدید اپلود میشه.
Кайра бөлүшүлгөн:
دژم؛

07.02.202508:17
فور کنید از زیباترین قسمت چنلتون شات بدم و به یکی از فرشتگانِالهی/شیاطینِجهنم تشبیهتون کنم.
جوین نیستی فور نکن.
09.02.202518:25
07.02.202515:24
بابایی منی
07.02.202514:48
07.02.202511:57
07.02.202508:22
Кайра бөлүшүлгөн:
دژم؛

07.02.202508:17
فور کنید پست مشخص کنید فور کنم اینجا چندین ساعت بمونه +100 ویو بگیرید.
جوین نیستی فور نکن.
Кайра бөлүшүлгөн:
𝛅𝖺𝗍𝖺𑜑'𝗌 𝔩𝛜𝗀𝖺𝖼𝛙

09.02.202518:24
_ تو خونهیخاکستریِروحمنی!
تو میون اون همه غم و غصه که به یقهام چنگ زده بود و مثل یه زنجیرِسنگی دور قلبم پیچیده شده بودن، وارد زندگیم شدی و همه چیز رو تغییر دادی؛ شدی الهام بخشِ وجودِ تهکشیدهی من و بهم انگیزه دادی.+ تویهتیکهازماهیچیهیگلگونِتپندهیمنی!
تو... تو و اون چشمات، با اون دوتا تیله مشکیت که انگار ماه بوسیدتشون؛ بهم نگاه کردی و نفسِبینفس شدمو به آرامش رسوندی و خنده از ته دلو نشوندی رو لبام.
تو... تو ابر پنبهایِ من، همیشه تو قلبم میمونی؛ امید زندگیمی و هیچوقت قرار نیست از جات جم بخوری. همه چیز بین ما دست نخورده باقی میمونه؛ تنها چیزی که عوض میشه شدت دیوونگیامونه.
تو تموم اون چیزایی هستی که تا آخرش موردعلاقم میمونن و با دیدنشون لبخند میزنم.
بدنت... همون دراگ مورد علاقمه که ترجیح دادم معتادش بمونم.
صدات... همون آهنگ موردعلاقمه که من رو تو عمقِ تارهای صوتیت، به اسارت درمیاره و گوشهامو نوازش میکنه.
بغلت... همون لباس موردعلاقمه که انگار برای من دوخته شده
پس پناهِامن من! بدون هرچقدرم ازت دور بشم، بازم به خودت برمیگردم؛ چون درست وقتی که فکر میکردم به این دنیا و آدمایِ آهنیش تعلقی ندارم، تو بودی که به حصار قلبم نزدیک شدی و تکه شکستههایِ سردِ قلبمو بوسیدی و گرمشون کردی؛ وقتی فکر میکردم آخرین نفر هر آدمم بهم جام عشقتو دادی و مستم کردی.
شک ندارم روح من و تو بهم پیوند ابدی خورده؛ چون عشق عاملیه که دو کالبد رو مجسم به فرشتهای واحد میکنه. قلبِ جونگرفتهِمن تا همیشه برای آدمِ امنش میمونه و اکسیژن رو به وجودش تزریق میکنه.
07.02.202514:50
07.02.202513:16
07.02.202511:57
07.02.202508:22
(❄️)فورکنید تا با توجه به وایب، چنلتون رو به یک موزیک تشبیه کنم و قسمتی از لیریک رو تقدیمتون کنم.
جوین باشید.470
06.02.202518:46
07.02.202518:03
نمیدانم؛ شاید ما از ان دست انسان هایی هستیم که هرگز قرار نیست کسی دوستمان داشته باشد، به احتمال زیاد تقدیرمان اینچنین نوشته شده.
دستمان از تغییر سرنوشت کوتاه است و عمرمان نیز کوتاه تر.
یحتمل جنازه هایمان بی لمس هیچ اغوشی به خاک سپرده خواهد شد و موهای نوازش نشدهمان تا ابد از ما زیر خروار ها خاک به یادگار خواهد ماند.
کاش بر سر مزارمان حک کنند تنمان دست نخورده ماند، ترک های دستمان لمس نشد، گونه هایمان با اشک نوازش شد، چشم هایمان تنها گذر عمر را دید، لب هایمان تنها داغی چای را چشید و پاهایمان به شوق دیدن کسی راه نرفت.
ما طرد شده بودیم. نه بهشت را دیدیم و نه در جهنم سوختیم، در برزخ بی محبتی ها سرگردان و حیران به این سو و ان سو دویدیم، روحمان با روح کسی تلاقی نکرد و یکی نشد. در یک کلمه تباه شدیم.
جوانیمان به باد های دور دست رفت و موهایمان سپید شد، استخوان هایمان پوسید و شکست و قلبمان به سادگی مرگِ شبتاب ها از کار افتاد.
دستمان از تغییر سرنوشت کوتاه است و عمرمان نیز کوتاه تر.
یحتمل جنازه هایمان بی لمس هیچ اغوشی به خاک سپرده خواهد شد و موهای نوازش نشدهمان تا ابد از ما زیر خروار ها خاک به یادگار خواهد ماند.
کاش بر سر مزارمان حک کنند تنمان دست نخورده ماند، ترک های دستمان لمس نشد، گونه هایمان با اشک نوازش شد، چشم هایمان تنها گذر عمر را دید، لب هایمان تنها داغی چای را چشید و پاهایمان به شوق دیدن کسی راه نرفت.
ما طرد شده بودیم. نه بهشت را دیدیم و نه در جهنم سوختیم، در برزخ بی محبتی ها سرگردان و حیران به این سو و ان سو دویدیم، روحمان با روح کسی تلاقی نکرد و یکی نشد. در یک کلمه تباه شدیم.
جوانیمان به باد های دور دست رفت و موهایمان سپید شد، استخوان هایمان پوسید و شکست و قلبمان به سادگی مرگِ شبتاب ها از کار افتاد.
07.02.202514:50
بنازم!!!!
07.02.202513:16
آبی/سفید
Кайра бөлүшүлгөн:
𝛅𝖺𝗍𝖺𑜑'𝗌 𝔩𝛜𝗀𝖺𝖼𝛙

07.02.202511:57
♱ 〃فورواردکنید؛
𓄳 ظرفیت : برسیم هفتصدوشصت و پنج
حدس بزنم وایب کدوم یکی از تجربیات ماجراجویانه رو میدید.
𓄳 ظرفیت : برسیم هفتصدوشصت و پنج
07.02.202508:18
06.02.202518:46
My bro's masterpiece
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 127
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.