

14.04.202519:44
✳️ دوستان عزیز و گرامی!
🔴 در کنار خطرات پانترک ها و پانکردها باید نگران فعالیت های پانعرب ها هم بود...
🔴 روز پنجشنبه «گروه تجزیهطلب الاهوازیه» در بروکسل به مناسبت سرکوب غائله خزعل بهدست رضاشاه بزرگ تجمعی برگزار میکند.
از همه سروران خواهشمندیم با دوستان و فعالان ملّی در اروپا تماس بگیرند و تشویق کنند تا گردهمایی در مقابل تجمع این گروه شکل بگیرد، تا اجازه ندهند این تجمع بدون پاسخ در خور برگزار شود.
🔺حتی اگر ده نفر از دوستان ملّی با پلاکارد و پرچم ایران و البته بلندگو مقابل اینها حضور پیدا کنند، به هدف شومشان نخواهند رسید و ناکام خواهند شد.
🔺 تصاویر رضاشاه بزرگ، پرچم شیروخورشید و سرود "ای ایران" فراموش نشود.
🔴 در کنار خطرات پانترک ها و پانکردها باید نگران فعالیت های پانعرب ها هم بود...
🔴 روز پنجشنبه «گروه تجزیهطلب الاهوازیه» در بروکسل به مناسبت سرکوب غائله خزعل بهدست رضاشاه بزرگ تجمعی برگزار میکند.
از همه سروران خواهشمندیم با دوستان و فعالان ملّی در اروپا تماس بگیرند و تشویق کنند تا گردهمایی در مقابل تجمع این گروه شکل بگیرد، تا اجازه ندهند این تجمع بدون پاسخ در خور برگزار شود.
🔺حتی اگر ده نفر از دوستان ملّی با پلاکارد و پرچم ایران و البته بلندگو مقابل اینها حضور پیدا کنند، به هدف شومشان نخواهند رسید و ناکام خواهند شد.
🔺 تصاویر رضاشاه بزرگ، پرچم شیروخورشید و سرود "ای ایران" فراموش نشود.
07.04.202517:10
✅ خبرنگار:
تعلق شما به «اقلّیت» ارمنی چه تاثیری بر موسیقی شما گذاشته است؟
✅ لوریس چکناواریان:
«اقلیت خودت هستی، من ایرانیام و از نسلِ کوروش کبیر!»
این بخش از ویدئوی مصاحبه با چکناواریان، از زمانی که در سال ۲۰۱۶ برای اوّلینبار در تلگرام ایرانبزرگفرهنگی قرار داده شده، تا به امروز در هزاران صفحه مختلف منتشر شده و میلیونها بار دیده و پسندیده شده است. چون برخلاف نفرتپراکنیقومی که علیه منافع ملّت ایران است، این یکی از وحدت ملّی میگوید، لاجرم بر دلِ ملّت مینشیند.
https://youtu.be/-DJ3oc9Jahs?si=iAkoeGAeP6F-Ku5z
تعلق شما به «اقلّیت» ارمنی چه تاثیری بر موسیقی شما گذاشته است؟
✅ لوریس چکناواریان:
«اقلیت خودت هستی، من ایرانیام و از نسلِ کوروش کبیر!»
این بخش از ویدئوی مصاحبه با چکناواریان، از زمانی که در سال ۲۰۱۶ برای اوّلینبار در تلگرام ایرانبزرگفرهنگی قرار داده شده، تا به امروز در هزاران صفحه مختلف منتشر شده و میلیونها بار دیده و پسندیده شده است. چون برخلاف نفرتپراکنیقومی که علیه منافع ملّت ایران است، این یکی از وحدت ملّی میگوید، لاجرم بر دلِ ملّت مینشیند.
https://youtu.be/-DJ3oc9Jahs?si=iAkoeGAeP6F-Ku5z


01.04.202517:13
رضاشاه دوم امسال را «سال سازماندهی برای اقدام نهایی» نامیدند.


30.03.202506:44
این آخرین نبرده
پهلوی برمیگرده!
بهلحاظ استراتژیکی تثبیت «وحدت ملّی» به حُکم «رضاشاه دوم»، یعنی استحکام رابطه اتّحاد شهروندان با یکدیگر در کنار فرمانبرداری از رهبر ارتش، تمام آنچیزی است که هدف ما است.
این نبرد در واقع رزمآیشی جهت ایجاد آمادگی برای نبردهای آینده است، تا مردم قدرت خود را محک بزنند و شاه نیز نیروی مردمی خود را بسنجد. هدف ایجاد اعتمادی دوطرفه برای آینده است.
#جاویدشاه
پهلوی برمیگرده!
بهلحاظ استراتژیکی تثبیت «وحدت ملّی» به حُکم «رضاشاه دوم»، یعنی استحکام رابطه اتّحاد شهروندان با یکدیگر در کنار فرمانبرداری از رهبر ارتش، تمام آنچیزی است که هدف ما است.
این نبرد در واقع رزمآیشی جهت ایجاد آمادگی برای نبردهای آینده است، تا مردم قدرت خود را محک بزنند و شاه نیز نیروی مردمی خود را بسنجد. هدف ایجاد اعتمادی دوطرفه برای آینده است.
#جاویدشاه
24.03.202517:13
برتری نظام پادشاهی
در اندیشه الکسی دوتوکویل...
https://youtu.be/A1bQUK9GtXA?si=rpuDQOcfaHOwGR0K
در اندیشه الکسی دوتوکویل...
https://youtu.be/A1bQUK9GtXA?si=rpuDQOcfaHOwGR0K


22.03.202523:56
واکنش جا به شعارهای ملّی در آرامگاه فردوسی
دهنکجی رژیم ملوکالطوایفی جمهوری اسلامی به شعارهای ملّیگرایانه و پادشاهیخواهانه مردم ایران آن است حدود چندهزار نفر از روستاییانی را که بهلحاظ فیزیکی ساکن شهر شده، امّا شهروند نیستند، به بهانه اجرای مراسم مذهبی، ناخواسته وارد بازی فاشیستی میکند که روحشان نیز خبر ندارد. آنگاه تعدادی از عوامل نفرتپراکن خود را که در گوشهای برای روز مبادا آماده نگاه داشته، در شهری که همواره به تساهل و تسامح و رفتار مدنی با تکثّرها مشهور بوده است، بسیج میکند، گویی اینجا ایران نیست، عثمانی است. بدیهی است که ملّت ایران نیم قرن است که فرق میتینگهای حکومتی را با مراسم مردمی میداند. پاسخ ملّت ایران به چراغ سبز جمهوری اسلامی برای برگزاری این میتینگ فاشیستی، قیام و اسقاط آنها خواهد بود.
خبر اینکه با توجّه به ابعاد جرم، علیرغم آنکه مسئولیّت اصلی آن به گردن مسئولان رده بالای جمهوری اسلامی است، تعداد متناسبی طنابِ دار برای بانیان محلّی مراسم، و تعداد بیشتری حکم حبس، تبعید و جریمه سنگین برای آن دیگرانی که در این جرم فاشیستی ضد امنیّت ملّی مشارکت و مباشرت جدّی داشته، نوشته شده و در جایی مضبوط است.
عدالت همین امسال اجراء میشود. جمهوری اسلامی زمان زیادی ندارد. این را ملّت ایران میداند و برای نبرد نهایی آماده میشود.
شاه میاد به خونه
ضحّاک سرنگونه!
دهنکجی رژیم ملوکالطوایفی جمهوری اسلامی به شعارهای ملّیگرایانه و پادشاهیخواهانه مردم ایران آن است حدود چندهزار نفر از روستاییانی را که بهلحاظ فیزیکی ساکن شهر شده، امّا شهروند نیستند، به بهانه اجرای مراسم مذهبی، ناخواسته وارد بازی فاشیستی میکند که روحشان نیز خبر ندارد. آنگاه تعدادی از عوامل نفرتپراکن خود را که در گوشهای برای روز مبادا آماده نگاه داشته، در شهری که همواره به تساهل و تسامح و رفتار مدنی با تکثّرها مشهور بوده است، بسیج میکند، گویی اینجا ایران نیست، عثمانی است. بدیهی است که ملّت ایران نیم قرن است که فرق میتینگهای حکومتی را با مراسم مردمی میداند. پاسخ ملّت ایران به چراغ سبز جمهوری اسلامی برای برگزاری این میتینگ فاشیستی، قیام و اسقاط آنها خواهد بود.
خبر اینکه با توجّه به ابعاد جرم، علیرغم آنکه مسئولیّت اصلی آن به گردن مسئولان رده بالای جمهوری اسلامی است، تعداد متناسبی طنابِ دار برای بانیان محلّی مراسم، و تعداد بیشتری حکم حبس، تبعید و جریمه سنگین برای آن دیگرانی که در این جرم فاشیستی ضد امنیّت ملّی مشارکت و مباشرت جدّی داشته، نوشته شده و در جایی مضبوط است.
عدالت همین امسال اجراء میشود. جمهوری اسلامی زمان زیادی ندارد. این را ملّت ایران میداند و برای نبرد نهایی آماده میشود.
شاه میاد به خونه
ضحّاک سرنگونه!


13.04.202515:22
اهمیّت فارسی از زبان یک کودک دانا!
قومگرایی در میان مردم عادّی وجود خارجی ندارد. بلکه پدیدهای است که روشنفکران ۵۷ی و دستگاههای اطّلاعاتی جمهوری اسلامی به آن دامن میزنند. هر ایرانی که آلوده به یاوهگوییهای ضدّمدرن و شهروندستیزانه روشنفکران نباشد، بهطور طبیعی میتواند اهمیّت وجود زبان فارسی را همانطور درک کند که اجدادش طیّ هزارهها درک میکردند.
نفرتپراکنیقومی پدیده جدیدی است. متاستازِ سرطانِ روشنفکری است. چیزی بیگانه با آنچه شهروندان عادّی خواستار آن اند.
این کودکِ خُرد هزار بار بیشتر از برخی از اساتید دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاه تهران میفهمد.
قومگرایی در میان مردم عادّی وجود خارجی ندارد. بلکه پدیدهای است که روشنفکران ۵۷ی و دستگاههای اطّلاعاتی جمهوری اسلامی به آن دامن میزنند. هر ایرانی که آلوده به یاوهگوییهای ضدّمدرن و شهروندستیزانه روشنفکران نباشد، بهطور طبیعی میتواند اهمیّت وجود زبان فارسی را همانطور درک کند که اجدادش طیّ هزارهها درک میکردند.
نفرتپراکنیقومی پدیده جدیدی است. متاستازِ سرطانِ روشنفکری است. چیزی بیگانه با آنچه شهروندان عادّی خواستار آن اند.
این کودکِ خُرد هزار بار بیشتر از برخی از اساتید دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاه تهران میفهمد.
Кайра бөлүшүлгөн:
صدای قفقاز

06.04.202519:01
⭕️ هشدار نسبت به طرح مسائل قومی بجای حل مسائل کشور
🔹هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از اندیشمندان، دانشگاهیان، متخصصان، هنرمندان، نویسندگان و کارشناسان ایراندوست به ورود غیرکارشناسی بخشهایی از حاکمیت از جمله قوۀ مجریه به «مباحث قومی» به جای تمرکز و توجه به ابرچالشهای پیشروی کشور و ملت ایران:
بر سر شاخهای نشسته و بُن نبرید!
در این بیانیه مفصل که خطاب به ملت تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخ هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
ذیل بیانیه به ترتیب حروف الفبا، امضای شخصیتهای برجستۀ دانشگاهی، دانشی، هنری، رسانهای و سیاسی چون عباس آخوندی، ژاله آموزگار، محمد آمره، اکبر ایرانی، کوروش احمدی، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، مجتبی برزویی، مرضیه برومند، احمد بستانی، رخشان بنیاعتماد، محمدعلی بهمنی قاجار، کاوه بیات، محمدرضا پاسبان، سعیده پراش، ناصرالدین پروین، نصرالله پورجوادی، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، کیخسرو پورناظری، داریوش پیرنیاکان، مجید تفرشی، افشین جعفرزاده، محمد جعفری قنواتی، علی جنتی، منوچهر جوکار، هادی حیدری، محمد خزایی، کامروز خسروی جاوید، علیاصغر دادبه، محمد درویش، داود دشتبانی، علی دهباشی، گودرز رشتیانی، محمد جواد روح، اشکان زارع، زاگرس زند، علیاشرف صادقی، ابراهیم صحافی، پیمان عارف، حامد عامری گلستانی، مسعود عرفانیان، عقاب علیاحمدی، موسی غنینژاد، نعتالله فاضلی، حبیباله فاضلی کرمانشاهی، محمد قوچانی، حامد کاظمزاده ایرانشهر، احمد کاظمی، رضا کدخدازاده، میرجلالالدین کزازی، الهه کولایی، جمشید کیانفر، زهرا گویا، علی گنجیان خناری، علی مصفّا، محمد مطلق، حکمتالله ملاصالحی، احسان منصوری، یدالله منصوری، میر طاهر موسوی، مصطفی نصیری، علی نظری، حسین نورینیا، مهدی هداوند، ناصر همرنگ و احسان هوشمند دیده میشود.
🔹در بیانیۀ مفصلِ دغدغهمندان ایران به موارد زیر اشاره شده است:
● فروکاستن نوروز از یک جشن بزرگ ملّی ایرانی، به یک مراسم خرد قومی و طایفهای و محلّی در برخی جشنهای نوروری در استانهای غرب و شمالغرب کشور
● رخدادهای تلخ و خلاف وحدتِ ملی در شهر ارومیه و عملکرد مسئولان استانی در این رخدادها
● تبدیل نوروز - جشنِ ملّی و میهنی ایرانیان - به محل منازعاتِ کاذب و مصنوعی قومی و قبیلهای
● برخوردهای سلیقهای و ناسنجیده و گاه همراه با تحریف، تخفیف و تقلیل مسنولان کشور نسبت به میراث فرهنگی، تاریخی و تمدّنی ایران بویژه نسبت به جشن ملی نوروز
● تلاش برای مصادرۀ جشن ملی نوروز توسط رئیسجمهور ترکیه و گستاخی او نسبت به تبریز - کهنشهر ایران - و سکوت ناموجه و نابخشودنی مسئولان کشور در پاسخ به این ادعاهای بیاساس
● ترویج «ادبیاتِ قومگرایانه» و عدم توجه به مفهوم «شهروند ایرانی» و «حقوق شهروندی» توسط برخی از مقامات بویژه توسط عالیترین مقام اجرایی کشور
● عدم توجه به جایگاه و نقش زبان ملی - تمدنی فارسی در وحدت و یکپارچگی ملی و تلاش برای تضعیف آن از سوی برخی از مقامات کشوری و استانی
● سخنان خلاف واقعیات تاریخی و یکپارچگی سرزمینی و انسجامِ فرهنگی ایرانیان توسط استاندار آذربایجان شرقی دربارۀ پیوند آذربایجان با ایران
● تلاش تفرقهافکن استاندار خوزستان برای تبدیل عید فطر از یک «عیدی دینی» به «عیدی قومی»
● برخی اظهارات نابههنگام و تفرقهافکن و انسجامسوز مقامات دربارۀ «آموزش زبانهای محلی»، اختیارات استاندارها، طرح بحث «فدرالیسم»، دیدار عالیترین مقام اجرایی کشور با برخی افرادِ افراطی قومگرا و سوءتدبیر استاندار آذربایجان غربی در رخدادهای هفتههای اخیر شهر ارومیه
● «قومیسازی مناسبات اجتماعی» به جای مواجهه اصولی با چالشهای کشور توسط بخشهایی از حاکمیّت و از جمله بخشهایی از قوه مجریه
و ...
🔹 در بند پایانی بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن هشدار دوباره به دولتمردان دربارۀ اتخاذ رویکردهای غیرکارشناسی و وفاقسوزی که در پیش گرفتهاند، یادآور میشویم که چنین روشهایی به جز تهدید انسجام و امنیت ملّی و تقویت واگرایی و منازعات خانمانسوز محلّی، آوردۀ دیگری برای کشور و ملّت بزرگِ ایران ندارد. با تأکید یادآور میشویم که در صورت تداوم چنین رویکردهایی، سکوت را خیانت به آیندۀ ایران و بازی در برنامۀ دشمنانِ کشور برای تهدیدِ تمامیت ایران ارزیابی نموده و در قبال مسئولیت ملی و تاریخی خود نسبت به سرنوشت کشور و ملت ایران، روشنگری و کنشگری مدنی و ملّی خود را با جدیت بیشتر، ادامه میدهیم.»
متن کامل بیانیه و نام بیش از ۸۰۰ شخصیتِ امضاکنندۀ بیانیه (تا ظهر ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی) را در روزنامۀ شرق یا خبرآنلاین بخوانید.
🔸@farsighafghaz
🔹هشدار بیش از ۸۰۰ نفر از اندیشمندان، دانشگاهیان، متخصصان، هنرمندان، نویسندگان و کارشناسان ایراندوست به ورود غیرکارشناسی بخشهایی از حاکمیت از جمله قوۀ مجریه به «مباحث قومی» به جای تمرکز و توجه به ابرچالشهای پیشروی کشور و ملت ایران:
بر سر شاخهای نشسته و بُن نبرید!
در این بیانیه مفصل که خطاب به ملت تاریخی و بزرگ ایران نوشته شده است، به برخی از رخدادهای تلخ هفتههای پایانی اسفند ۱۴۰۳ و نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی، اشارۀ کوتاهی شده و به مقامات کشور، هشدار داده شده است.
ذیل بیانیه به ترتیب حروف الفبا، امضای شخصیتهای برجستۀ دانشگاهی، دانشی، هنری، رسانهای و سیاسی چون عباس آخوندی، ژاله آموزگار، محمد آمره، اکبر ایرانی، کوروش احمدی، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، مجتبی برزویی، مرضیه برومند، احمد بستانی، رخشان بنیاعتماد، محمدعلی بهمنی قاجار، کاوه بیات، محمدرضا پاسبان، سعیده پراش، ناصرالدین پروین، نصرالله پورجوادی، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، کیخسرو پورناظری، داریوش پیرنیاکان، مجید تفرشی، افشین جعفرزاده، محمد جعفری قنواتی، علی جنتی، منوچهر جوکار، هادی حیدری، محمد خزایی، کامروز خسروی جاوید، علیاصغر دادبه، محمد درویش، داود دشتبانی، علی دهباشی، گودرز رشتیانی، محمد جواد روح، اشکان زارع، زاگرس زند، علیاشرف صادقی، ابراهیم صحافی، پیمان عارف، حامد عامری گلستانی، مسعود عرفانیان، عقاب علیاحمدی، موسی غنینژاد، نعتالله فاضلی، حبیباله فاضلی کرمانشاهی، محمد قوچانی، حامد کاظمزاده ایرانشهر، احمد کاظمی، رضا کدخدازاده، میرجلالالدین کزازی، الهه کولایی، جمشید کیانفر، زهرا گویا، علی گنجیان خناری، علی مصفّا، محمد مطلق، حکمتالله ملاصالحی، احسان منصوری، یدالله منصوری، میر طاهر موسوی، مصطفی نصیری، علی نظری، حسین نورینیا، مهدی هداوند، ناصر همرنگ و احسان هوشمند دیده میشود.
🔹در بیانیۀ مفصلِ دغدغهمندان ایران به موارد زیر اشاره شده است:
● فروکاستن نوروز از یک جشن بزرگ ملّی ایرانی، به یک مراسم خرد قومی و طایفهای و محلّی در برخی جشنهای نوروری در استانهای غرب و شمالغرب کشور
● رخدادهای تلخ و خلاف وحدتِ ملی در شهر ارومیه و عملکرد مسئولان استانی در این رخدادها
● تبدیل نوروز - جشنِ ملّی و میهنی ایرانیان - به محل منازعاتِ کاذب و مصنوعی قومی و قبیلهای
● برخوردهای سلیقهای و ناسنجیده و گاه همراه با تحریف، تخفیف و تقلیل مسنولان کشور نسبت به میراث فرهنگی، تاریخی و تمدّنی ایران بویژه نسبت به جشن ملی نوروز
● تلاش برای مصادرۀ جشن ملی نوروز توسط رئیسجمهور ترکیه و گستاخی او نسبت به تبریز - کهنشهر ایران - و سکوت ناموجه و نابخشودنی مسئولان کشور در پاسخ به این ادعاهای بیاساس
● ترویج «ادبیاتِ قومگرایانه» و عدم توجه به مفهوم «شهروند ایرانی» و «حقوق شهروندی» توسط برخی از مقامات بویژه توسط عالیترین مقام اجرایی کشور
● عدم توجه به جایگاه و نقش زبان ملی - تمدنی فارسی در وحدت و یکپارچگی ملی و تلاش برای تضعیف آن از سوی برخی از مقامات کشوری و استانی
● سخنان خلاف واقعیات تاریخی و یکپارچگی سرزمینی و انسجامِ فرهنگی ایرانیان توسط استاندار آذربایجان شرقی دربارۀ پیوند آذربایجان با ایران
● تلاش تفرقهافکن استاندار خوزستان برای تبدیل عید فطر از یک «عیدی دینی» به «عیدی قومی»
● برخی اظهارات نابههنگام و تفرقهافکن و انسجامسوز مقامات دربارۀ «آموزش زبانهای محلی»، اختیارات استاندارها، طرح بحث «فدرالیسم»، دیدار عالیترین مقام اجرایی کشور با برخی افرادِ افراطی قومگرا و سوءتدبیر استاندار آذربایجان غربی در رخدادهای هفتههای اخیر شهر ارومیه
● «قومیسازی مناسبات اجتماعی» به جای مواجهه اصولی با چالشهای کشور توسط بخشهایی از حاکمیّت و از جمله بخشهایی از قوه مجریه
و ...
🔹 در بند پایانی بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن هشدار دوباره به دولتمردان دربارۀ اتخاذ رویکردهای غیرکارشناسی و وفاقسوزی که در پیش گرفتهاند، یادآور میشویم که چنین روشهایی به جز تهدید انسجام و امنیت ملّی و تقویت واگرایی و منازعات خانمانسوز محلّی، آوردۀ دیگری برای کشور و ملّت بزرگِ ایران ندارد. با تأکید یادآور میشویم که در صورت تداوم چنین رویکردهایی، سکوت را خیانت به آیندۀ ایران و بازی در برنامۀ دشمنانِ کشور برای تهدیدِ تمامیت ایران ارزیابی نموده و در قبال مسئولیت ملی و تاریخی خود نسبت به سرنوشت کشور و ملت ایران، روشنگری و کنشگری مدنی و ملّی خود را با جدیت بیشتر، ادامه میدهیم.»
متن کامل بیانیه و نام بیش از ۸۰۰ شخصیتِ امضاکنندۀ بیانیه (تا ظهر ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی) را در روزنامۀ شرق یا خبرآنلاین بخوانید.
🔸@farsighafghaz
01.04.202514:49
چنین داد پاسخ فریدون که: تَخت
نماند به کس جاودانه، نه بَخت
در جزوهای به نام رؤیای بخت که در ۱۴۴۴ به قلم آینئاس سیلویوس پیکولومینی نوشته شد. نویسنده به شرح خوابی میپردازد که در آن، او را به سرزمین بخت میبرند و در آنجا الهه بخت را میبیند و در واکنش به درخواستهای مکرر نویسنده، میپذیرد تا به پرسشهای وی پاسخ دهد. پیکولومینی سوأل میکند:
«تا چه زمانی با هر کسی مهربان میمانی؟»
بخت با اعتراف به خودرأیی خود پاسخ میدهد:
«با هیچکس نه به مدتی طولانی»، ولی اضافه میکند که به هیچوجه از کنار شایستگی و لیاقت آدمیان با بیاعتنایی عبور نمیکند و منکر این نیز نمیگردد که «فنونی وجود دارد که به یاری آنها میتوان توجه و عنایت [وی] را جلب کرد».
وقتی نویسنده از او میپرسد که چه صفات ویژهای را نیکو یا ناپسند میشمارد، بخت با تلمیحی به اینکه بخت، یار دلیران است، پاسخ میدهد: «آنانکه شجاعت و پُردلی ندارند، از همه نامطلوبترند و باعث دلزدگی میشوند.»
پیکولومینی از بخت میپرسد:
«چه کسی میتواند تو را بیش از سایرین با خود نگاه دارد؟» بخت اعتراف میکند که از همه بیشتر مجذوب مردانی است که «پرشورتر و با حرارتتر از دیگران قدرت او را مهار میکنند». سرانجام هنگامی که پیکولومینی جسارت به خرج داده و میپرسد: «چه کسی از میان زندگان نزد تو از همه دلپسندتر است؟»، بخت میگوید «کسانی را که از من می گریزند، خوار میدارم و آنانکه مرا وادار به گریز میکنند، بیشتر از همه در دلم شور و غوغا برمیانگیزند.»
همه آن قیامهای سابق از جنبش ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ بهصورت الهه بختی ظاهر شدند، که منتظر ویرتوی فرماینده ولیعهد مانده بود. منتها مدتزمانی لازم بود تا گَرد سمّ خران اپوزیسیون بخوابد، تا چشمها بینا شده، همچنین و رضاشاه به ثباتقدم مردم خود مطمئن شوند.
خاص بودن #حماسه_سیزدهبدر درست ناشی از همینجاست که برای نخستینبار #شهریار با حکمت علمی (#پرودنس) که دارند، فرصتی را که بخت در نوروز ۱۴۰۴ بهدست داده، مغتنم شمرده، هنر فرمایندگی (#ویرتو) خویش را به آن گرهزده تا بر آن فاعل و عامل کند. اینجا همان لحظه فرخندهای است که شهروندان ایران در اثر اینترسابجکتیویتی به یکدیگر متّصل شده و منتظر شهریار خود فریدون میمانند (بدانست خود کآفریدون کجاست) تا با گرزه گاوسر سر برسد.
نماند به کس جاودانه، نه بَخت
در جزوهای به نام رؤیای بخت که در ۱۴۴۴ به قلم آینئاس سیلویوس پیکولومینی نوشته شد. نویسنده به شرح خوابی میپردازد که در آن، او را به سرزمین بخت میبرند و در آنجا الهه بخت را میبیند و در واکنش به درخواستهای مکرر نویسنده، میپذیرد تا به پرسشهای وی پاسخ دهد. پیکولومینی سوأل میکند:
«تا چه زمانی با هر کسی مهربان میمانی؟»
بخت با اعتراف به خودرأیی خود پاسخ میدهد:
«با هیچکس نه به مدتی طولانی»، ولی اضافه میکند که به هیچوجه از کنار شایستگی و لیاقت آدمیان با بیاعتنایی عبور نمیکند و منکر این نیز نمیگردد که «فنونی وجود دارد که به یاری آنها میتوان توجه و عنایت [وی] را جلب کرد».
وقتی نویسنده از او میپرسد که چه صفات ویژهای را نیکو یا ناپسند میشمارد، بخت با تلمیحی به اینکه بخت، یار دلیران است، پاسخ میدهد: «آنانکه شجاعت و پُردلی ندارند، از همه نامطلوبترند و باعث دلزدگی میشوند.»
پیکولومینی از بخت میپرسد:
«چه کسی میتواند تو را بیش از سایرین با خود نگاه دارد؟» بخت اعتراف میکند که از همه بیشتر مجذوب مردانی است که «پرشورتر و با حرارتتر از دیگران قدرت او را مهار میکنند». سرانجام هنگامی که پیکولومینی جسارت به خرج داده و میپرسد: «چه کسی از میان زندگان نزد تو از همه دلپسندتر است؟»، بخت میگوید «کسانی را که از من می گریزند، خوار میدارم و آنانکه مرا وادار به گریز میکنند، بیشتر از همه در دلم شور و غوغا برمیانگیزند.»
همه آن قیامهای سابق از جنبش ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ بهصورت الهه بختی ظاهر شدند، که منتظر ویرتوی فرماینده ولیعهد مانده بود. منتها مدتزمانی لازم بود تا گَرد سمّ خران اپوزیسیون بخوابد، تا چشمها بینا شده، همچنین و رضاشاه به ثباتقدم مردم خود مطمئن شوند.
خاص بودن #حماسه_سیزدهبدر درست ناشی از همینجاست که برای نخستینبار #شهریار با حکمت علمی (#پرودنس) که دارند، فرصتی را که بخت در نوروز ۱۴۰۴ بهدست داده، مغتنم شمرده، هنر فرمایندگی (#ویرتو) خویش را به آن گرهزده تا بر آن فاعل و عامل کند. اینجا همان لحظه فرخندهای است که شهروندان ایران در اثر اینترسابجکتیویتی به یکدیگر متّصل شده و منتظر شهریار خود فریدون میمانند (بدانست خود کآفریدون کجاست) تا با گرزه گاوسر سر برسد.


25.03.202512:39
و ششم فروردینماه، زرتشت چون از دوغدو زاده شد، خندید! 🔥
چو يک چند سالان برآمد برين
درختی پديد آمد اندر زمين
در ايوان گُشتاسپ بر سوی کاخ
درختی گَشَن بود بسيار شاخ
همه برگ وی پند و بارش خِرَد
کسی کو خِرَد پرورد کِی مِرَد
خجستهپی و نام او زردهُشت
که آهِرمن بدکُنِش را بکشت
به شاه کيان گفت: «پيغمبرم!
سوی تو خرد رهنمون آورم»
https://youtube.com/shorts/0UrWMkBoZjY?si=R9RyxtDe8qB6FcvB
چو يک چند سالان برآمد برين
درختی پديد آمد اندر زمين
در ايوان گُشتاسپ بر سوی کاخ
درختی گَشَن بود بسيار شاخ
همه برگ وی پند و بارش خِرَد
کسی کو خِرَد پرورد کِی مِرَد
خجستهپی و نام او زردهُشت
که آهِرمن بدکُنِش را بکشت
به شاه کيان گفت: «پيغمبرم!
سوی تو خرد رهنمون آورم»
https://youtube.com/shorts/0UrWMkBoZjY?si=R9RyxtDe8qB6FcvB
24.03.202500:47
چند نکته کلیدی درباره نبرد ۱۳بدر
۱. پیروزی در این نبرد بهنسبت آسان است.
۲. اگر چه پیروزی آسان حاصل میشود، امّا نتایج بسیار مهمی برای جبهه ملّیگرایان دارد.
۳. نسبت به آسان بودن حصول پیروزی در مقایسه با نتایج مهمی که حاصل خواهد شد، این نبرد را کاملا میبایست جدّی گرفت و در پیروزی آن به سختی کوشید. این نبردی استراتژیک است. چون زمین جنگ را و میزان قدرت ادوات ما را نمایش خواهد داد.
۳. تظاهرات ایرانیان خارج از کشور تنها نقش مکمل قیام مردمی داخل ایران را دارد. به این معنیپا که در زمانی که شعله آتش جنبش در ایران فرومیخوابد، جنبشهای خارج از کشور از آنجا که در مکان امنتری قرار دارند، اتش را زنده نگاه میدارند. موازیکاری به قصد خودنمایی قدغن است!
۴. زمین نبرد ۱۳بدر "داخل ایران" است. اگرچه مهم است ایرانیان خارج از کشور هم مشارکت کنند، امّا بهلحاظ تبلیغاتی بههیچ عنوان نباید که مرکز ثقل به خارج منتقل شود. یعنی ایرانیان داخل خیال کنند که بار پیروزی در نبرد از روی دوش آنها برداشته شده. پس تمرکز ایرانیان خارج از کشور تنها باید به انعکاس جنبش ملّی داخل کشور باشد. ولو تظاهراتی هم در خارج رخ بدهد تحت هیچ عنوان نباید آنچه در داخل رخ میدهد را بهلحاظ تبلیغاتی خنثی کند.
۱. پیروزی در این نبرد بهنسبت آسان است.
۲. اگر چه پیروزی آسان حاصل میشود، امّا نتایج بسیار مهمی برای جبهه ملّیگرایان دارد.
۳. نسبت به آسان بودن حصول پیروزی در مقایسه با نتایج مهمی که حاصل خواهد شد، این نبرد را کاملا میبایست جدّی گرفت و در پیروزی آن به سختی کوشید. این نبردی استراتژیک است. چون زمین جنگ را و میزان قدرت ادوات ما را نمایش خواهد داد.
۳. تظاهرات ایرانیان خارج از کشور تنها نقش مکمل قیام مردمی داخل ایران را دارد. به این معنیپا که در زمانی که شعله آتش جنبش در ایران فرومیخوابد، جنبشهای خارج از کشور از آنجا که در مکان امنتری قرار دارند، اتش را زنده نگاه میدارند. موازیکاری به قصد خودنمایی قدغن است!
۴. زمین نبرد ۱۳بدر "داخل ایران" است. اگرچه مهم است ایرانیان خارج از کشور هم مشارکت کنند، امّا بهلحاظ تبلیغاتی بههیچ عنوان نباید که مرکز ثقل به خارج منتقل شود. یعنی ایرانیان داخل خیال کنند که بار پیروزی در نبرد از روی دوش آنها برداشته شده. پس تمرکز ایرانیان خارج از کشور تنها باید به انعکاس جنبش ملّی داخل کشور باشد. ولو تظاهراتی هم در خارج رخ بدهد تحت هیچ عنوان نباید آنچه در داخل رخ میدهد را بهلحاظ تبلیغاتی خنثی کند.


22.03.202509:43
اندیشه سیاسی پیرامون پادشاهی در ایران تریبونی جز شعارهای مردمی ندارد. اگر فرم و محتوای این شعارها را با نمونه مشابه آن در سال ۵۷ مقایسه کنید، درمییابید که شعارهای ۵۷ی، محصول ایدئولوژی تعدادی فرقه سیاسی، و در فرم حرفهای هستند. بهعکس شعارهای عمومی که از سال ۹۶ به این سو سر داده شده، اغلب در وزن عروضی و قافیه مشکل دارند. امّا در محتوی، بدون فکر قبلی - معلوم است که از جوشش روح به وجدآمده تظاهرکنندگان - حاصل شدهاند.
در کشوری که خواهینخواهی تصوّری از قاعده مشهور «صدای مردم، صدای خداست» (vox populi vox dei) بر فضای عمومی مستولی است، وظیفه اندیشهورزان پادشاهیخواه تحلیل و تثبیت مفکوره پشت همین شعارهاست.
مجاهدین خلق و گروههای اپوزیسیون ناباورانه در جهت نفی مردمی بودن شعارها، در رتوریک مشترک خود میکوشند، آنها را محصول عاقبتاندیشیِ بخشی از الیگارشی حاکم در همدستیِ با تاجوتخت بیانگارند. سخت است که خویش را در آستانه عصری متصوّر شده، که در آن مشغول نظاره کردن حذف قطعی مرام خود باشند. این شعارها طبعا از سوی ذینفعان سابق سلطنت نیز - که وجود خارجی ندارند- سرداده نمیشود. بلکه حاملان آن شهروندان آزاد ایران اند. کسانی که مصلحتشان برای دومین بار با منافع تاجوتخت گره خورده است. بار نخست با ظهور پهلوی اتفاقی افتاد که برنار بورژوا فیلسوف فرانسوی در تفسیر آیاتی از فلسفه حق هگل آورده:
«تحقّق عام حقوق، یعنی الغاء امتیازات، مستلزم تفوّق قدرت مونارشی بر پلیآرشیِ اشرافیت فئودال بود. سلطنت بهمعنای کامل کلمه برای هگل، آغاز دولت است. فقط سلطنت میتوانست نفی این سلبِ حق را که از امتیازات اشرافزادگان بود، با زدودن قدرت حاکمیتی اخیرالذّکرشان و سپس با موقوف کردن «حقوقی» که هنوز هم از آن برخوردار بودند، به نتیجه برساند. مردمی که منفعتشان با منافع وحدتِ دولت که توسّط پادشاه نمایندگی میشد، منطبق بود.»
در کشوری که خواهینخواهی تصوّری از قاعده مشهور «صدای مردم، صدای خداست» (vox populi vox dei) بر فضای عمومی مستولی است، وظیفه اندیشهورزان پادشاهیخواه تحلیل و تثبیت مفکوره پشت همین شعارهاست.
مجاهدین خلق و گروههای اپوزیسیون ناباورانه در جهت نفی مردمی بودن شعارها، در رتوریک مشترک خود میکوشند، آنها را محصول عاقبتاندیشیِ بخشی از الیگارشی حاکم در همدستیِ با تاجوتخت بیانگارند. سخت است که خویش را در آستانه عصری متصوّر شده، که در آن مشغول نظاره کردن حذف قطعی مرام خود باشند. این شعارها طبعا از سوی ذینفعان سابق سلطنت نیز - که وجود خارجی ندارند- سرداده نمیشود. بلکه حاملان آن شهروندان آزاد ایران اند. کسانی که مصلحتشان برای دومین بار با منافع تاجوتخت گره خورده است. بار نخست با ظهور پهلوی اتفاقی افتاد که برنار بورژوا فیلسوف فرانسوی در تفسیر آیاتی از فلسفه حق هگل آورده:
«تحقّق عام حقوق، یعنی الغاء امتیازات، مستلزم تفوّق قدرت مونارشی بر پلیآرشیِ اشرافیت فئودال بود. سلطنت بهمعنای کامل کلمه برای هگل، آغاز دولت است. فقط سلطنت میتوانست نفی این سلبِ حق را که از امتیازات اشرافزادگان بود، با زدودن قدرت حاکمیتی اخیرالذّکرشان و سپس با موقوف کردن «حقوقی» که هنوز هم از آن برخوردار بودند، به نتیجه برساند. مردمی که منفعتشان با منافع وحدتِ دولت که توسّط پادشاه نمایندگی میشد، منطبق بود.»
11.04.202507:14
گروه جدیدی به گفتگوهای کانال تلگرامی ایران بزرگ فرهنگی اختصاص یافت 👍
03.04.202514:39
این دو شعبه از ارتجاع، یعنی اسلامگرایی و نفرتپراکنیقومی هر دو خاستگاه مشترکی دارند و از ایدئولوژیهای مشترکی تغذیه میشوند.
با الغاء رژیم اربابرعیتی در دهه ۴۰، روستاییان زیادی به شهرها وارد شدند. امّا در حالیکه روستاییان ساکن روستا و شهروندان شهر قدردان آزادیهای جدید بودند، روستاییانی که صرفا به لحاظ فیزیکی داخل شهر بودند امّا با نظام شهروندی همپارچه نشده بودند، جذب ایدههای اسلامگرایانه شدند. همین قشر پس از انقلاب گرفتار ایدئولوژی قومگرایانه شد که از طریق هیاهوی باشگاههای ورزشی توانست ایدئولوژی فاشیستی خود را بر نظام استوار شهروندی شهرهایی مثل تبریز و ارومیه برای مدّتی چیره کند.
سلاح جدید نفرتپراکنانقومی مارکسیسم مبتذل و ایدئولوژیهای پُشتمدرن و مفردات آن مثل توهّم توطئه، استعمار و پسااستعمار ادوارد سعیدی است.
با الغاء رژیم اربابرعیتی در دهه ۴۰، روستاییان زیادی به شهرها وارد شدند. امّا در حالیکه روستاییان ساکن روستا و شهروندان شهر قدردان آزادیهای جدید بودند، روستاییانی که صرفا به لحاظ فیزیکی داخل شهر بودند امّا با نظام شهروندی همپارچه نشده بودند، جذب ایدههای اسلامگرایانه شدند. همین قشر پس از انقلاب گرفتار ایدئولوژی قومگرایانه شد که از طریق هیاهوی باشگاههای ورزشی توانست ایدئولوژی فاشیستی خود را بر نظام استوار شهروندی شهرهایی مثل تبریز و ارومیه برای مدّتی چیره کند.
سلاح جدید نفرتپراکنانقومی مارکسیسم مبتذل و ایدئولوژیهای پُشتمدرن و مفردات آن مثل توهّم توطئه، استعمار و پسااستعمار ادوارد سعیدی است.


01.04.202503:06
هدف از #حماسه_سیزدهبدر ایجاد حسّ وحدت میان #مردم با یکدیگر و با #شاه در فراخوانهای ملّی بعدی است.
شاه بیاد به خونه
ضحّاک سرنگونه
#جاويدشاه
شاه بیاد به خونه
ضحّاک سرنگونه
#جاويدشاه


25.03.202509:50
زادروز اشو زرتشت فرخنده باد 🔥
گاهان (گاتاها)، سرودههای مینوی اَشو زرتشت آموزگار فلسفه و اخلاق میباشد و کهنترین بخش اوستا است. گاهان را میتوان نخستین منظومه ایرانی دانست که نوای آن و ترجمه فارسی آن در قطعه فوق فراهم آمده است. گاهان دارای پنج بخش و ۱۷ هات (فصل) است.
پنج بخش آن عبارتاند از:
اهنودگات
اشتودگات
سپنتمدگات
وهدخشتر
و هیشتواشت گات
درونمایه گاهان دعوت و فراخواندن مردم به یکتاپرستی، درستی، اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک، کار و کوشش است که به صورت موزون (سرود، نظم و شعر) آمده است.
این بخش نخست گاهان، سرودههای زرتشت است.
https://youtube.com/shorts/0UrWMkBoZjY?si=5j7HboA4FHj8NbFk
گاهان (گاتاها)، سرودههای مینوی اَشو زرتشت آموزگار فلسفه و اخلاق میباشد و کهنترین بخش اوستا است. گاهان را میتوان نخستین منظومه ایرانی دانست که نوای آن و ترجمه فارسی آن در قطعه فوق فراهم آمده است. گاهان دارای پنج بخش و ۱۷ هات (فصل) است.
پنج بخش آن عبارتاند از:
اهنودگات
اشتودگات
سپنتمدگات
وهدخشتر
و هیشتواشت گات
درونمایه گاهان دعوت و فراخواندن مردم به یکتاپرستی، درستی، اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک، کار و کوشش است که به صورت موزون (سرود، نظم و شعر) آمده است.
این بخش نخست گاهان، سرودههای زرتشت است.
https://youtube.com/shorts/0UrWMkBoZjY?si=5j7HboA4FHj8NbFk
23.03.202523:57
روش پیروزی در نبرد ۱۳بدر :
هر جنگ از رشته نبردهایی تشکیل شده که با تاکتیکها مختلف، به سوی مقصودی غایی (هدف سیاسی) در جریان اند. مقصود ما از این جنگ بازگشت پادشاهی، احیاء نظام حکومت قانون و بر تخت نشستن رضاشاه دوم است.
اما هدف مقطعی (هدف جنگی) ما از این عملیات، سرنگونی جمهوری اسلامی است.
در تکتک این زنجیره نبردها تا نبرد نهایی، که هدف جنگ را محقّق میکند، میبایست در جزئیات دقّت کرد تا در همه آنها پیروزی حاصل شود.
زیرا ترکیدن لاستیک فقط یک تریلی، میتواند منجر به وقفه در حرکت کاروان جنگی بشود و یا به شکست کل عملیات لجستیکی ارتش منتهی بشود؛ پس تمامی لوازم و امکانات ما باید از پیش بررسی دقیق شده باشند، تا از کارایی حداکثری آن اطمینان حاصل شود.
بنابراین:
در این اوّلین نبرد که در روز سیزدهبدر رخ میدهد، حجم ویدئوهایی که در سه سطح فردی، خانوادگی و قیام عمومی گرفته میشود باید به اندازهای باشد که:
۱. نشاندهنده عمومی بودن آن در بین تمامی اقشار مردم باشد.
۲. بهلحاظ جغرافیایی همهگیری آن را در هر شهر و روستا و استان نمایش بدهد.
۳. مشخصا گویای آن باشد که این جنبش در پاسخ به فرمان اعلیحضرت (پیشبرنده هدف سیاسی) ایجاد شده.
شعارها:
نخست به حکم اعلیحضرت، سرود ایایران خوانده شود. سپس در صورت مناسب بودن فضا شعارهای ملّی و پادشاهیخواهانه سرداده شود..
هر جنگ از رشته نبردهایی تشکیل شده که با تاکتیکها مختلف، به سوی مقصودی غایی (هدف سیاسی) در جریان اند. مقصود ما از این جنگ بازگشت پادشاهی، احیاء نظام حکومت قانون و بر تخت نشستن رضاشاه دوم است.
اما هدف مقطعی (هدف جنگی) ما از این عملیات، سرنگونی جمهوری اسلامی است.
در تکتک این زنجیره نبردها تا نبرد نهایی، که هدف جنگ را محقّق میکند، میبایست در جزئیات دقّت کرد تا در همه آنها پیروزی حاصل شود.
زیرا ترکیدن لاستیک فقط یک تریلی، میتواند منجر به وقفه در حرکت کاروان جنگی بشود و یا به شکست کل عملیات لجستیکی ارتش منتهی بشود؛ پس تمامی لوازم و امکانات ما باید از پیش بررسی دقیق شده باشند، تا از کارایی حداکثری آن اطمینان حاصل شود.
بنابراین:
در این اوّلین نبرد که در روز سیزدهبدر رخ میدهد، حجم ویدئوهایی که در سه سطح فردی، خانوادگی و قیام عمومی گرفته میشود باید به اندازهای باشد که:
۱. نشاندهنده عمومی بودن آن در بین تمامی اقشار مردم باشد.
۲. بهلحاظ جغرافیایی همهگیری آن را در هر شهر و روستا و استان نمایش بدهد.
۳. مشخصا گویای آن باشد که این جنبش در پاسخ به فرمان اعلیحضرت (پیشبرنده هدف سیاسی) ایجاد شده.
شعارها:
نخست به حکم اعلیحضرت، سرود ایایران خوانده شود. سپس در صورت مناسب بودن فضا شعارهای ملّی و پادشاهیخواهانه سرداده شود..
21.03.202511:51
از پاسارگاد تا فردوسی!
تحلیل شعارهای نوروزی ۱۴۰۴ در آرامگاه فردوسی
تقریبا بیستسال پس از آغاز جنبش پاسارگادیها، و هشت سال پس از آنکه در جنبش ملّی سال ۱۳۹۶ برای نخستینبار شعارِ «رضاشاه، روحَت شاد» سَرداده شد، نوروز امسال نیز شاهد ابراز شعارهای صریحتری در حمایت از ولیعهد، اینبار در آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی بودیم. (ناگفته نماند که طیّ فاصله این سالها، شعارهای در حمایت از پادشاهی پیوسته ایراد شده است.)
از همان سال ۹۶، معنای در پس پرده «رضاشاه روحَت شاد» بر رندانِ اهلِ فَن پوشیده نبود، امّا آنچه در نوروز ۱۴۰۴ سردادهشد، بهویژه نام بردنِ صریح از ولیعهد، «شاهزاده رضا پهلوی»، برای آنان نیز که ناغرضورزانه این شعارها را ناشی از تماشای مستندهای منوتویی، بازتابی فروخوابِشپذیر از نوستالژی پهلوی میدانستند، جای شک و شبههای باقی نگذاشت که اتّفاق متفاوتی دارد میافتد.
اینبار بذرِ رضاشاه-روحت شاد در این مردم دیگر چندان ریشه دوانده بود، که شعارها نه در وضعیّت اضطراری همهمه قیامی زودگذر، بلکه در وضعیّت آرامش و صلح نوروزی، سرداده میشد.
این اتّفاق را تنها با فرآیند شکلگیری «شاه مُرد، زندهباد شاه» در فرانسه مقایسهپذیر میتوان دانست، اگرچه در بستر و فرم متفاوتی صورت میگیرد. بیاییم به شعارها نظری بیفکنیم:
۱. اینه شعار ملّی، رضا رضا پهلوی
۲. این آخرین نبرده، پهلوی برمیگرده
۳. شاه بیاد به خونه، ضحّاک سرنگونه
۴. جاوید شاه
در اینجا هم از بدن طبیعیِ (Body Natural) شخصِ شاه، صحبت به میان میآید، هم درباره موروثیّت تولیّت ایران که متولّی آن خاندان پهلوی است شعار داده شد، هم از تداوم نهادِ شاهی سخن گفته شد و هم لفظ جلاله «جاوید شاه» موکّد شد.
این شعارها فراخوانی از سوی بدنِ سیاسیِ (Body Politic) شاه به شخص شاه است، تا بدون فوتِ وقت، اختیار و ارادهای را که بر بدن طبیعی خویش دارد، وقفِ بدن سیاسی خود که همانا مردم ایران اند، بنمایند تا بساط سلطنت ملّت ایران از نو برپا شود.
این لحظات و شرح دقایق ظریف آن به دقّت میباید ضبط شود. این شعارها را البته لُردها و کُنتهای اشرافی اروپایی سر نمیدهند، تا مزاج روشنفکر هپروتی ما را سر ذوق آورد، منتها از عجایب آن دقیقا همین است که از سوی مردمی سر داده میشود که وارث وضعیّتی هستند، که پس از سدهها انحطاط ملّی، یکی دو نسل قبلتر، منافع اجدادشان برای اوّلینبار با منفعت شاه یکی شده بود. ارتجاع ارباب و رعیتی واپسرانده شد تا شاه محل تجّلی مصلحت ملّی باشد.
گمان نمیکنم نمونه مشابه دیگری در دوران معاصر سراغ داشته باشیم، که پادشاهیخواهی به اشرافیّت، مناسبات ارتجاعی عشیرهای، و یا مصلحت خاندان مستبد حاکم گره نخورده باشد، بلکه بهصورت ادّعانامهای از سوی شهروندان آزاد ایراد میشود.
شاه مُرد، درحالیکه از خاکستر او ققنوسوار شاه نو برنخاست. میان مرگ شاه پیشین و بر تختنشستن ولیعهد او شکافی نیم قرنه ایجاد شد. عصری که درنظر آریامهر قرار بود تا به شکل دوران گذر از شاه مقتدر به شاه دموکراتیک به ولیعهد محوّل شود، بدون جلوس بدن طبیعی وی بر مسند تاجوتخت، با غصب قدرت توسّط جا، در وضعیّت دولت فترت طی شد.
بابت گسستی که رخ داده، ولیعهدی که برای گذار دموکراتیک تربیّت شده بود، واجب است که جهت تامین مصالح بدن سیاسی خود (مردم)، از خوی دموکراتیک بدن طبیعی خویش اندکی بکاهد، و با اقتداری که مختصّ پدر و پدربزرگ وی بود، بدن سیاسی سلطنت، یعنی ملّت ایران را خطاب قرار دهد. مردم از او میخواهند که بهجای روشنفکران، آنها را مخاطب قرار دهد و به فراخوان ایشان جوابی قطعی و محکم دهد و با پذیرش مسئولیّت دعوت به حضور میلیونی مردم، از آنها بطلبد تا در وضعیّت اضطراری قیام ملّی بعدی جهت پسگیری ایران به خیابان بیایند و تا سرنگونی بساط ظلم و جور به خانه بازنگردند.
پاینده ایران
جاوید شاه
تحلیل شعارهای نوروزی ۱۴۰۴ در آرامگاه فردوسی
تقریبا بیستسال پس از آغاز جنبش پاسارگادیها، و هشت سال پس از آنکه در جنبش ملّی سال ۱۳۹۶ برای نخستینبار شعارِ «رضاشاه، روحَت شاد» سَرداده شد، نوروز امسال نیز شاهد ابراز شعارهای صریحتری در حمایت از ولیعهد، اینبار در آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی بودیم. (ناگفته نماند که طیّ فاصله این سالها، شعارهای در حمایت از پادشاهی پیوسته ایراد شده است.)
از همان سال ۹۶، معنای در پس پرده «رضاشاه روحَت شاد» بر رندانِ اهلِ فَن پوشیده نبود، امّا آنچه در نوروز ۱۴۰۴ سردادهشد، بهویژه نام بردنِ صریح از ولیعهد، «شاهزاده رضا پهلوی»، برای آنان نیز که ناغرضورزانه این شعارها را ناشی از تماشای مستندهای منوتویی، بازتابی فروخوابِشپذیر از نوستالژی پهلوی میدانستند، جای شک و شبههای باقی نگذاشت که اتّفاق متفاوتی دارد میافتد.
اینبار بذرِ رضاشاه-روحت شاد در این مردم دیگر چندان ریشه دوانده بود، که شعارها نه در وضعیّت اضطراری همهمه قیامی زودگذر، بلکه در وضعیّت آرامش و صلح نوروزی، سرداده میشد.
این اتّفاق را تنها با فرآیند شکلگیری «شاه مُرد، زندهباد شاه» در فرانسه مقایسهپذیر میتوان دانست، اگرچه در بستر و فرم متفاوتی صورت میگیرد. بیاییم به شعارها نظری بیفکنیم:
۱. اینه شعار ملّی، رضا رضا پهلوی
۲. این آخرین نبرده، پهلوی برمیگرده
۳. شاه بیاد به خونه، ضحّاک سرنگونه
۴. جاوید شاه
در اینجا هم از بدن طبیعیِ (Body Natural) شخصِ شاه، صحبت به میان میآید، هم درباره موروثیّت تولیّت ایران که متولّی آن خاندان پهلوی است شعار داده شد، هم از تداوم نهادِ شاهی سخن گفته شد و هم لفظ جلاله «جاوید شاه» موکّد شد.
این شعارها فراخوانی از سوی بدنِ سیاسیِ (Body Politic) شاه به شخص شاه است، تا بدون فوتِ وقت، اختیار و ارادهای را که بر بدن طبیعی خویش دارد، وقفِ بدن سیاسی خود که همانا مردم ایران اند، بنمایند تا بساط سلطنت ملّت ایران از نو برپا شود.
این لحظات و شرح دقایق ظریف آن به دقّت میباید ضبط شود. این شعارها را البته لُردها و کُنتهای اشرافی اروپایی سر نمیدهند، تا مزاج روشنفکر هپروتی ما را سر ذوق آورد، منتها از عجایب آن دقیقا همین است که از سوی مردمی سر داده میشود که وارث وضعیّتی هستند، که پس از سدهها انحطاط ملّی، یکی دو نسل قبلتر، منافع اجدادشان برای اوّلینبار با منفعت شاه یکی شده بود. ارتجاع ارباب و رعیتی واپسرانده شد تا شاه محل تجّلی مصلحت ملّی باشد.
گمان نمیکنم نمونه مشابه دیگری در دوران معاصر سراغ داشته باشیم، که پادشاهیخواهی به اشرافیّت، مناسبات ارتجاعی عشیرهای، و یا مصلحت خاندان مستبد حاکم گره نخورده باشد، بلکه بهصورت ادّعانامهای از سوی شهروندان آزاد ایراد میشود.
شاه مُرد، درحالیکه از خاکستر او ققنوسوار شاه نو برنخاست. میان مرگ شاه پیشین و بر تختنشستن ولیعهد او شکافی نیم قرنه ایجاد شد. عصری که درنظر آریامهر قرار بود تا به شکل دوران گذر از شاه مقتدر به شاه دموکراتیک به ولیعهد محوّل شود، بدون جلوس بدن طبیعی وی بر مسند تاجوتخت، با غصب قدرت توسّط جا، در وضعیّت دولت فترت طی شد.
بابت گسستی که رخ داده، ولیعهدی که برای گذار دموکراتیک تربیّت شده بود، واجب است که جهت تامین مصالح بدن سیاسی خود (مردم)، از خوی دموکراتیک بدن طبیعی خویش اندکی بکاهد، و با اقتداری که مختصّ پدر و پدربزرگ وی بود، بدن سیاسی سلطنت، یعنی ملّت ایران را خطاب قرار دهد. مردم از او میخواهند که بهجای روشنفکران، آنها را مخاطب قرار دهد و به فراخوان ایشان جوابی قطعی و محکم دهد و با پذیرش مسئولیّت دعوت به حضور میلیونی مردم، از آنها بطلبد تا در وضعیّت اضطراری قیام ملّی بعدی جهت پسگیری ایران به خیابان بیایند و تا سرنگونی بساط ظلم و جور به خانه بازنگردند.
پاینده ایران
جاوید شاه


10.04.202516:51
#زنوزی چگونه میلیاردر شد ؟!
زنوزی، مالک تراکتورسازی و هواپیمایی آتا است. او را سردار علیرضا بیگی استاندار وقت تبریز به احمدی نژاد معرفی کرد. مصادف با اعتراضات ۱۳۸۸ پروژه تیم فوتبال #تراکتورسازی کلید خورد. بیگی به دستور احمدینژاد، قومگرایی و تجزیهطلبی را در سکوی هواداران تراکتورسازی سازماندهی کرد. قرار بود توجه افکار عمومی از اعتراضات به فوتبال منحرف شود.
بعدها معلوم شد بیگی و زنوزی در هلدینگ دریک شریک بودند. بعدها باشگاه تراکتور از صندوق تعاون سپاه به این هلدینگ منتقل شد. بعد از مدّتی زنوزی مقیم ترکیه شد و میلیونها دلار پولی را که بهواسطه احمدینژاد و لابی بیگی از بانکها گرفته بود، از کشور خارج کرد و به ترکیه برد. اکنون نیز احمدینژاد و بیگی هرسال به ترکیه مسافرت میکنند و میهمان زنوزی میشوند. احتمالا سری هم به پولهایی میزنند که به واسطه رضا ضراب از ایران خارج کرده بودند.
روش کار زنوزی این است که برای تراکتورسازی هزینه نمیکند، بلکه بدهیهایش را نمیدهد تا متورم شود و سپس از طریق امام جمعه و نمایندههایی مثل بیگی از وزارت صمت پول میگیرد. زنوزی در اطراف خودش مجموعهای از بازنشستگان ادارات اطلاعات تبریز و قاضیهای بیکار را به عنوان مدیران شرکتهای خود جمع کرده و توسط آنها شرکتهای سودآور و بزرگ منطقه را با توطئه غصب میکند. چهطور؟
او اغلب توسط آدمهایی که در دادگستری دارد، محکومیّتهای سنگینی برای صاحبان شرکتهایی که گفتیم تدارک میبیند. آنها را تحت فشار لخت میکند و مالک صدها میلیارد پول بادآورده میشود. آنگاه بخشی را در فوتبال هزینه میکند، اما عمده پول را به چند پایگاه در کازان روسیه، استانبول و دوبی منتقل میکند. اغلب ثروتش بیرون از ایران است. مثلا از بانک صنعت و معدن وامی هزار میلیارد تومانی بهصورت گشایش اعتبار ریالی گرفته، که به ازای آن شمش خام از ذوب آهن اصفهان برای یک واحد نورد خود در شرکت اطراف دریاچه ارومیه میگیرد، آنجا به میلگرد تبدیل و صادرات می کند اما ارزی برنمیگردد و پول در ترکیه ذخیره میشود!
کارشناسانی که از زنوزی پول گرفته و ارزیابی زمین و ملک جعلی کرده و پول بانکها را به زنوزی داده بودند، در تبریز به زندان رفته و اخراج شدند. امّا دوستان زنوزی در دادگستری هوایش را دارند. اگرچه در چندین پرونده حکم زندان قطعی دارد، همینها مانع از اجرای حکم شدهاند. در یک پرونده حتّی حکم مفسد اقتصادی و اعدام دارد، که آن را معلّق کردهاند. شبکه فساد بزرگی در جمعی از فرماندهان سابق سپاه و اطلاعات و قضات و سابق و فعلی دارد و دلیل حمایتها هم همین پول کلان است.
بهعنوان مثال، برای تصرّف کارخانهای که پنجاه هکتار زمین در شهرک صنعتی سرمایهگذاری خارجی واقع در صوفیان داشت، آن را با سیصد کارگر و چهار خط در حال کار به نام اینکه کارخانه بدهکار به بانک و مردم است، پلمپ کردند و مالک کارخانه را شش ماه بازداشت موقت کردند تا کارخانه را به زانو در آوردند و حتی به قیمت یک صدم، آن هم نسیه، توسط دادگاهی که حق آن کار را نداشت، بدون رضایت مالک و درحالی که زندانی بود به زنوزی واگذار کردند.
حالا سه سال بیشتر هست حتی یک قطعه در آن جا تولید نشده و کارگران و مهندسان اخراج شدند و چهل نفر را به صورت نمایشی نگه داشتهاند تا زمینها و خطوط آن را به چند برابر قیمت بفروشند و پول آن را از کشور خارج کنند. جالب اینکه در حالی این کارخانه را فروختهاند که نه ورشکست بود و نه مصادره بود و نه مالک رضایت داشت و نه پول آن را دریافت کرده است. یک دزدی کامل. اصلا زندانی قانونا حق امضای هیچ سند فروش ندارد، چون ناچار بودن او مشخص است. گروگان بعدی او هم کارگران حاضر در چند واحد او هستند که هر وقت سیستم بانک یا دولت سراغ مالیات گرفتن یا مطالبات خود میرود، با تهدید دولت به اخراج کارگران از پرداخت بدهیهای خود امتناع میکند.
بزرگترین حامی او در دادگستری تبریز، معاون قضایی و رئیس شرکت ورشکسته، عزیزاله امانالهی است که برای هر شرکتی که دچار مشکل میشود، سریعا حکم ورشکستگی صادر میکند و بانک هایی را که وام داده، وادار میکند که از وامها منصرف شوند و یک صدم آنچه را داده، پسبگیرند و صدایشان در نیاید.
امانالهی روزی که شرکت غیرورشکسته واقع در صوفیان را به زنوزی هدیه کرد، صبح حکم ورشکستگی شرکت فولاد شمس تبریزی متعلق به زنوزی را اعلام و او را مفلس اعلام کرد! اگر کسی ورشکسته اعلام شود که دیگر قادر به هیچ معامله نیست. اگر ورشکست نیست که باید بدهی دولت را بدهد. شریک اصلی اش در بین نمایندگان مجلس، بیگی است، منتها الان تقریبا تمام نمایندگان تبریز غیر از یک نفر در ردیف حقوق بگیران او درآمده اند.
زنوزی، مالک تراکتورسازی و هواپیمایی آتا است. او را سردار علیرضا بیگی استاندار وقت تبریز به احمدی نژاد معرفی کرد. مصادف با اعتراضات ۱۳۸۸ پروژه تیم فوتبال #تراکتورسازی کلید خورد. بیگی به دستور احمدینژاد، قومگرایی و تجزیهطلبی را در سکوی هواداران تراکتورسازی سازماندهی کرد. قرار بود توجه افکار عمومی از اعتراضات به فوتبال منحرف شود.
بعدها معلوم شد بیگی و زنوزی در هلدینگ دریک شریک بودند. بعدها باشگاه تراکتور از صندوق تعاون سپاه به این هلدینگ منتقل شد. بعد از مدّتی زنوزی مقیم ترکیه شد و میلیونها دلار پولی را که بهواسطه احمدینژاد و لابی بیگی از بانکها گرفته بود، از کشور خارج کرد و به ترکیه برد. اکنون نیز احمدینژاد و بیگی هرسال به ترکیه مسافرت میکنند و میهمان زنوزی میشوند. احتمالا سری هم به پولهایی میزنند که به واسطه رضا ضراب از ایران خارج کرده بودند.
روش کار زنوزی این است که برای تراکتورسازی هزینه نمیکند، بلکه بدهیهایش را نمیدهد تا متورم شود و سپس از طریق امام جمعه و نمایندههایی مثل بیگی از وزارت صمت پول میگیرد. زنوزی در اطراف خودش مجموعهای از بازنشستگان ادارات اطلاعات تبریز و قاضیهای بیکار را به عنوان مدیران شرکتهای خود جمع کرده و توسط آنها شرکتهای سودآور و بزرگ منطقه را با توطئه غصب میکند. چهطور؟
او اغلب توسط آدمهایی که در دادگستری دارد، محکومیّتهای سنگینی برای صاحبان شرکتهایی که گفتیم تدارک میبیند. آنها را تحت فشار لخت میکند و مالک صدها میلیارد پول بادآورده میشود. آنگاه بخشی را در فوتبال هزینه میکند، اما عمده پول را به چند پایگاه در کازان روسیه، استانبول و دوبی منتقل میکند. اغلب ثروتش بیرون از ایران است. مثلا از بانک صنعت و معدن وامی هزار میلیارد تومانی بهصورت گشایش اعتبار ریالی گرفته، که به ازای آن شمش خام از ذوب آهن اصفهان برای یک واحد نورد خود در شرکت اطراف دریاچه ارومیه میگیرد، آنجا به میلگرد تبدیل و صادرات می کند اما ارزی برنمیگردد و پول در ترکیه ذخیره میشود!
کارشناسانی که از زنوزی پول گرفته و ارزیابی زمین و ملک جعلی کرده و پول بانکها را به زنوزی داده بودند، در تبریز به زندان رفته و اخراج شدند. امّا دوستان زنوزی در دادگستری هوایش را دارند. اگرچه در چندین پرونده حکم زندان قطعی دارد، همینها مانع از اجرای حکم شدهاند. در یک پرونده حتّی حکم مفسد اقتصادی و اعدام دارد، که آن را معلّق کردهاند. شبکه فساد بزرگی در جمعی از فرماندهان سابق سپاه و اطلاعات و قضات و سابق و فعلی دارد و دلیل حمایتها هم همین پول کلان است.
بهعنوان مثال، برای تصرّف کارخانهای که پنجاه هکتار زمین در شهرک صنعتی سرمایهگذاری خارجی واقع در صوفیان داشت، آن را با سیصد کارگر و چهار خط در حال کار به نام اینکه کارخانه بدهکار به بانک و مردم است، پلمپ کردند و مالک کارخانه را شش ماه بازداشت موقت کردند تا کارخانه را به زانو در آوردند و حتی به قیمت یک صدم، آن هم نسیه، توسط دادگاهی که حق آن کار را نداشت، بدون رضایت مالک و درحالی که زندانی بود به زنوزی واگذار کردند.
حالا سه سال بیشتر هست حتی یک قطعه در آن جا تولید نشده و کارگران و مهندسان اخراج شدند و چهل نفر را به صورت نمایشی نگه داشتهاند تا زمینها و خطوط آن را به چند برابر قیمت بفروشند و پول آن را از کشور خارج کنند. جالب اینکه در حالی این کارخانه را فروختهاند که نه ورشکست بود و نه مصادره بود و نه مالک رضایت داشت و نه پول آن را دریافت کرده است. یک دزدی کامل. اصلا زندانی قانونا حق امضای هیچ سند فروش ندارد، چون ناچار بودن او مشخص است. گروگان بعدی او هم کارگران حاضر در چند واحد او هستند که هر وقت سیستم بانک یا دولت سراغ مالیات گرفتن یا مطالبات خود میرود، با تهدید دولت به اخراج کارگران از پرداخت بدهیهای خود امتناع میکند.
بزرگترین حامی او در دادگستری تبریز، معاون قضایی و رئیس شرکت ورشکسته، عزیزاله امانالهی است که برای هر شرکتی که دچار مشکل میشود، سریعا حکم ورشکستگی صادر میکند و بانک هایی را که وام داده، وادار میکند که از وامها منصرف شوند و یک صدم آنچه را داده، پسبگیرند و صدایشان در نیاید.
امانالهی روزی که شرکت غیرورشکسته واقع در صوفیان را به زنوزی هدیه کرد، صبح حکم ورشکستگی شرکت فولاد شمس تبریزی متعلق به زنوزی را اعلام و او را مفلس اعلام کرد! اگر کسی ورشکسته اعلام شود که دیگر قادر به هیچ معامله نیست. اگر ورشکست نیست که باید بدهی دولت را بدهد. شریک اصلی اش در بین نمایندگان مجلس، بیگی است، منتها الان تقریبا تمام نمایندگان تبریز غیر از یک نفر در ردیف حقوق بگیران او درآمده اند.
02.04.202519:46
ویدئوهای بیشماری که از سرتاسر ایران میرسد، گواه ابراز وحدت ملّی شهروندان سرتاسر ایران با فراخوان رضاشاه دوم است.
از سقز کردستان، تا اصفهان، از آذربایجان تا خرّمآباد. از ترکمنصحرا تا بندر عباس...
#پاينده_ایران
#جاويدشاه
از سقز کردستان، تا اصفهان، از آذربایجان تا خرّمآباد. از ترکمنصحرا تا بندر عباس...
#پاينده_ایران
#جاويدشاه
31.03.202510:47
حماسه سیزدهبِدَر
روزِ پیروزی ما، روزِ شکستِ دشمن
پیروزی در این نبرد، آسان امّا مهم است. مردم را به حضور یکدیگر در قیامهای آینده مطمئن میکند و دل شاه را نسبت به فرمانپذیری ملّت در دعوت بعدی قرص میکند. نیروی تبلیغاتی جا و تجزیهطلبان به هزیمت میروند. نیروهای حائل جا در داخل و خارج بهکنار رانده شده تا زمینه برای جنگ نهایی بین مزدوران خامنهای و ملّتِ شاهزاده آماده شود.
روزِ پیروزی ما، روزِ شکستِ دشمن
پیروزی در این نبرد، آسان امّا مهم است. مردم را به حضور یکدیگر در قیامهای آینده مطمئن میکند و دل شاه را نسبت به فرمانپذیری ملّت در دعوت بعدی قرص میکند. نیروی تبلیغاتی جا و تجزیهطلبان به هزیمت میروند. نیروهای حائل جا در داخل و خارج بهکنار رانده شده تا زمینه برای جنگ نهایی بین مزدوران خامنهای و ملّتِ شاهزاده آماده شود.


24.03.202521:40
نزدیک به ۱۲۰۰ سال پیش یک ایرانی مسیحی در قسطنطنیه (استانبول امروزی) درگذشته است. نوشتهای به زبان پارسی میانه، بر مزار او با این عبارات وجود دارد :
ēn gōr Hurdād [pusar ī Ohrmazdāfrīd] rāy ast, kū-š xvadāy bē āmurzād. az mān ī Ērānšahr, az rōdestāg Zargān, az deh Xišt
این گور، خرداد، پسرِ هرمزدآفرید را است، که خدایش بیامرزاد. از سرزمین «ایرانشهر» از روستای زرگان، از دِه خشت
ēn gōr Hurdād [pusar ī Ohrmazdāfrīd] rāy ast, kū-š xvadāy bē āmurzād. az mān ī Ērānšahr, az rōdestāg Zargān, az deh Xišt
این گور، خرداد، پسرِ هرمزدآفرید را است، که خدایش بیامرزاد. از سرزمین «ایرانشهر» از روستای زرگان، از دِه خشت
23.03.202521:03
فراخوانی مقام سلطنت به قیام ملّی !
جمهوری اسلامی دشمن ملت ایران و وحدت ملی ایرانیان است. خمینی در ائتلاف با تجزیهطلبان و ایرانستیزان، دولت ملی در ایران را سرنگونکرد و اینک خامنهای، هراسان از سقوط حتمی و نزدیک جمهوری اسلامی، تخم تفرقه میپاشد تا ملت ایران را از آشوب و بحران بهراساند. ملت ایران اما به درستی آینده خود را در آینه همبستگی ملی میبیند که جلوههای آن در گردهماییهای شکوهمند چهارشنبهسوری و نوروز با همنوایی سرود میهنی #ای_ایران و طنینانداز شدن شعارهای ایرانگرایانه نمایان شد.
آنجا که جمهوری اسلامی علف هرز تفرقه میکارد ما بذر همبستگی ملی میافشانیم. آنگاه که ارتجاع سرخ و سیاه، نغمه شوم دشمنی سر میدهد ما سرود اتحاد ملی میخوانیم.
مناسبتها و آیینهای ملی ریسمان همبستگی و درهمتنیدگی ما هستند. همچون چهارشنبهسوری و نوروز، آیین ملی #سیزده_بدر را به جلوه دیگری از همبستگی ملی بدل خواهیم کرد. ما مردم میهنپرست ایران از هر مذهب و باور و تبار، ایرانی هستیم. پدران و مادران و نیاکان ما ایرانی بودهاند و دختران و پسران و نوادگان ما ایرانی خواهند بود. مملکت ما ایران است و گوشه گوشه ایران از آنِ ماست؛ از آنِ همه ما. همراه یکدیگر ایران را پس خواهیم گرفت و دوباره خواهیم ساخت.
جمهوری اسلامی دشمن ملت ایران و وحدت ملی ایرانیان است. خمینی در ائتلاف با تجزیهطلبان و ایرانستیزان، دولت ملی در ایران را سرنگونکرد و اینک خامنهای، هراسان از سقوط حتمی و نزدیک جمهوری اسلامی، تخم تفرقه میپاشد تا ملت ایران را از آشوب و بحران بهراساند. ملت ایران اما به درستی آینده خود را در آینه همبستگی ملی میبیند که جلوههای آن در گردهماییهای شکوهمند چهارشنبهسوری و نوروز با همنوایی سرود میهنی #ای_ایران و طنینانداز شدن شعارهای ایرانگرایانه نمایان شد.
آنجا که جمهوری اسلامی علف هرز تفرقه میکارد ما بذر همبستگی ملی میافشانیم. آنگاه که ارتجاع سرخ و سیاه، نغمه شوم دشمنی سر میدهد ما سرود اتحاد ملی میخوانیم.
مناسبتها و آیینهای ملی ریسمان همبستگی و درهمتنیدگی ما هستند. همچون چهارشنبهسوری و نوروز، آیین ملی #سیزده_بدر را به جلوه دیگری از همبستگی ملی بدل خواهیم کرد. ما مردم میهنپرست ایران از هر مذهب و باور و تبار، ایرانی هستیم. پدران و مادران و نیاکان ما ایرانی بودهاند و دختران و پسران و نوادگان ما ایرانی خواهند بود. مملکت ما ایران است و گوشه گوشه ایران از آنِ ماست؛ از آنِ همه ما. همراه یکدیگر ایران را پس خواهیم گرفت و دوباره خواهیم ساخت.
20.03.202512:24
شعارهای پادشاهیخواهانه در آرامگاه فردوسی!
اینه شعار ملّی، رضا رضا پهلوی
این آخرین نبرده، پهلوی برمیگرده
شاه بیاد به خونه، ضحّاک سرنگونه
youtu.be/YlEfWj4Br9A?si…
اینه شعار ملّی، رضا رضا پهلوی
این آخرین نبرده، پهلوی برمیگرده
شاه بیاد به خونه، ضحّاک سرنگونه
youtu.be/YlEfWj4Br9A?si…
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 62
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.