Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

19.04.202513:35
پژوهشی تطبیقی بر نمادهای ایران باستانی و تاثیر آن در قالیهای پس از اسلام (مطالعه موردی: سیمرغ، جدال شیر و گاو و نماد فروهر)
سامان فرزین
محمدامین حاجی زاده
رجشمار، دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹، شماره ۲.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
سامان فرزین
محمدامین حاجی زاده
رجشمار، دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹، شماره ۲.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
پارسیشناسی

05.04.202510:12
فهرست برخی کانالهای تلگرامی سودمند در زمینۀ زبان و ادبیات
فهرست زیر بهصورت الفبایی و براساس نام کانال مرتب شدهاست. نام گردانندۀ کانال نیز پس از نشانۀ | آمدهاست. این فهرست بهروز خواهد شد.
آرخش | آرش اکبری مفاخر
آواز سرخ | سلمان ساکت
ادبآموز | رضا خبازها
از روسی | محمدمهدی یزدانی
از ویرایش | فرهاد قربانزاده
انجمن زبانشناسی ایران
انجمن مبارزه با نشر جعلیات
اوراق پریشان | محمدرضا ضیاء
ایران فهرست
بزمآورد | سید سعید میرمحمدصادق
بنیاد پژوهشهای ایران باستان آژیار | میثم محمدی و نیما آصفی
پارسیشناسی | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایرانزمین | ج. ط. نژند
تالار آینه | منیرهالسادات قریشی امیری و جویا جهانبخش
تعلیق | علی پیرحیاتی
جستارهای ابوالفضل خطیبی | فریبا شکوهی
چشموچراغ | سمانه ملکخانی و همکاران
چهارخطی | سید علی میرافضلی
دقایق زبانی | ع. پارسازاده
دهخدا
راوی | رضا خبازها و بابک سلمانی
سایهسار | سایه اقتصادینیا
شعر، فرهنگ و ادبیات | محسن احمدوندی
صراحی | منوچهر فروزنده فرد
علیاکبر یاغیتبار
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فصلنامۀ قلم | محسن احمدوندی و همکاران
فقهاللغه | میثم محمدی
فن ادبیات | علی شاپوران
قصۀ ارباب معرفت | محمد سوری
قلمانداز | مسعود راستیپور
کتاب عیلام (کتابستان) | سعید مهدویفر
کتابخانۀ تخصصی ادبیات | اسماعیل مهدوی راد
کتابخانۀ فرهنگ و زبانهای باستانی | میثم محمدی و نیما آصفی
کتابهای مجاز | منوچهر فروزنده فرد
گاهنامۀ ادبی | محسن شریفی صحی
گزیده | همایون شکری
گنجینۀ زبانهای ایرانی | اسفندیار طاهری
گویشور (وابسته به پارسیشناسی) | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
مالیخولیا | آرش عبداللهنژاد
مجمع پریشانی | سهیل یاری گلدره
معیننامک | معین پایدار
مقالات دکتر علیاشرف صادقی | علیاشرف صادقی و همکاران
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
مهدی نوریان
میناوش | میثم موسوی
نخبۀ شاهنامه | علی شاپوران
نوشتگان | میلاد بیگدلو
واریانی | علی رحیمی واریانی
والایش | بهمن بنیهاشمی
ویر ویرایش | محمد یوسفیشیرازی
هفت شهر عشق | علی کاملی
🌐 پارسیشناسی: دانشنامۀ برخط زبان و ادبیات 🌐
@parsishenasi
فهرست زیر بهصورت الفبایی و براساس نام کانال مرتب شدهاست. نام گردانندۀ کانال نیز پس از نشانۀ | آمدهاست. این فهرست بهروز خواهد شد.
آرخش | آرش اکبری مفاخر
آواز سرخ | سلمان ساکت
ادبآموز | رضا خبازها
از روسی | محمدمهدی یزدانی
از ویرایش | فرهاد قربانزاده
انجمن زبانشناسی ایران
انجمن مبارزه با نشر جعلیات
اوراق پریشان | محمدرضا ضیاء
ایران فهرست
بزمآورد | سید سعید میرمحمدصادق
بنیاد پژوهشهای ایران باستان آژیار | میثم محمدی و نیما آصفی
پارسیشناسی | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایرانزمین | ج. ط. نژند
تالار آینه | منیرهالسادات قریشی امیری و جویا جهانبخش
تعلیق | علی پیرحیاتی
جستارهای ابوالفضل خطیبی | فریبا شکوهی
چشموچراغ | سمانه ملکخانی و همکاران
چهارخطی | سید علی میرافضلی
دقایق زبانی | ع. پارسازاده
دهخدا
راوی | رضا خبازها و بابک سلمانی
سایهسار | سایه اقتصادینیا
شعر، فرهنگ و ادبیات | محسن احمدوندی
صراحی | منوچهر فروزنده فرد
علیاکبر یاغیتبار
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فصلنامۀ قلم | محسن احمدوندی و همکاران
فقهاللغه | میثم محمدی
فن ادبیات | علی شاپوران
قصۀ ارباب معرفت | محمد سوری
قلمانداز | مسعود راستیپور
کتاب عیلام (کتابستان) | سعید مهدویفر
کتابخانۀ تخصصی ادبیات | اسماعیل مهدوی راد
کتابخانۀ فرهنگ و زبانهای باستانی | میثم محمدی و نیما آصفی
کتابهای مجاز | منوچهر فروزنده فرد
گاهنامۀ ادبی | محسن شریفی صحی
گزیده | همایون شکری
گنجینۀ زبانهای ایرانی | اسفندیار طاهری
گویشور (وابسته به پارسیشناسی) | منوچهر فروزنده فرد و همکاران
مالیخولیا | آرش عبداللهنژاد
مجمع پریشانی | سهیل یاری گلدره
معیننامک | معین پایدار
مقالات دکتر علیاشرف صادقی | علیاشرف صادقی و همکاران
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
مهدی نوریان
میناوش | میثم موسوی
نخبۀ شاهنامه | علی شاپوران
نوشتگان | میلاد بیگدلو
واریانی | علی رحیمی واریانی
والایش | بهمن بنیهاشمی
ویر ویرایش | محمد یوسفیشیرازی
هفت شهر عشق | علی کاملی
🌐 پارسیشناسی: دانشنامۀ برخط زبان و ادبیات 🌐
@parsishenasi
31.03.202513:00
کارستان سخن،
درهمتنیدگی تخیل و واقعیت در شاهنامه
ندا غیاثی، نشر سخن، ۱۴۰۳
۱۹۵ صفحه (متن پژوهش)، قطع رقعی.
عنوان _که رسالهی دکتری بوده در رشتهی پژوهش هنر_ گویا نیست. عنوان اصلی، "کارستان سخن"، گنگ است و شاعرانه و عنوان فرعی که میبایست هدف کتاب را هویدا کند نیز کاملا گویا نیست. شاید این عناوین فرعی مناسبتر باشند: "روایتشناسی شاهنامه با نظریهی هرمنوتیکی" یا "نقد هرمنوتیکی روایت ادبی شاهنامه" یا "نقد ادبی_روایتی شاهنامه".
کتاب در دوفصل است؛ فصل یکم شامل دو بحث، یکی مختصر و با عنوان نامناسب "درآمد" (ازجهت اهمیت بحث که در درآمد نمیگنجد و ازجهت ناهماهنگی با کتاب) پیرامون تاریخ و ادبیات و حماسه و تلقی قدما تا معاصر از شاهنامه و یکی مختصرتر و با عنوان "وحدت شاعرانه" که مربوطتر است بههمینخاطر مهمتر و باید مفصلتر باشد.
فصل دوم که بدنهی پژوهش است و تحقیقی و سودمند، با عنوان "جایگاه و کارکرد روایت در شاهنامه" دو بخش دارد: روایت در شاهنامه (سخن و خرد) و طرحافکنی سخن (مکان، زمان، کردار، شخصیت).
فصل نخست با طرح پرسش و بحثی خوب آغاز شده با تلقی کسانی چون بیهقی، مسکویه و ابناثیر تا آخوندزاده از تاریخ و نسبت تاریخ و ادبیات و واقعیت و حقیقت و جایگاه شاهنامه دراینمیان، با توجه به آرای مینوی، مسکوب، بهار، خالقیمطلق و دیویس. این درآمد نوید یک پژوهش جذاب را میداد از نقاط کارنشدهی شاهنامهشناسی، بهویژه برای من که با سلیقهام در شاهنامهشناسی جور است. اما شوربختانه ناتمام رها شده و از آن مهمتر اینکه به بدنهی پژوهش بیارتباط است. یعنی در کتاب کار دیگری شده و به مباحث این بخش نپرداخته و حتی وارونهی لحن این درآمد پیش رفته! درواقع هدف نویسنده و بحث اصلی نادرست نیست و حتی مفید و علمی است، اما نسبت این درآمد با آن ضعیف است.
کتاب فاقد پیشینه پژوهش و ادبیات تحقیق است و آن میزانی هم که در فصل یکم آمده به پژوهش که نقد ادبی روایتشناختی است مربوط نیست و بیشتر به تاریخیت شاهنامه مربوط است. کارهای بسیاری در تحلیل ادبیت و روایت شاهنامه انجام شده که بخشی هرمنوتیکی است و به این پژوهش مربوط و نویسنده میتوانست با نگاهی مروری_انتقادی به آنها، ضرورت کار خود را توضیح دهد.
محور پژوهشی و رویکرد کتاب، نقد هرمنوتیکی است با تکیه بر نظریهی پل ریکور و توجه پژوهشگر به شاعرانگی و شیوههای روایت و داستانپردازی و شخصیتسازی. اینکه تخیل فردوسی هدفمند بوده و همسو با جهانبینی و اخلاق و اندیشهی سیاسی او و داستانها و شخصیتها و درکل روایت او را شکل داده است. به یک معنا شاعرانگی فردوسی بر تاریخنویسی او چیره بوده و به آن و درکل به تاریخ و مفهوم جهان و انسان جهت داده است_ که همداستان نیستم! دراینراستا نویسنده تاکید زیادی بر وحدت متن شاهنامه و زبان و روایت دارد و کلیت شاهنامه را بهمثابه یک متن ادبی و نه تاریخی نگریسته و تحلیل کرده، آن هم از دریچهی نگاه ریکور و با عینک هرمنوتیکی. درنتیجه الگوها و اسکلت شاهنامه را اساسا سلیقه و برساختهی ذهن و زبان فردوسی دانسته و مخلوق شیوهی روایت او.
در این رویکرد و در این کتاب، طبیعتا و بهاجبار، تاریخ، تاریخنگاری، روایت تاریخی، رخدادها و شخصیتهای تاریخی، امانتداری تاریخنگار، منبعشناسی و ... یکسره نادیده مانده و لابد کماهمیت و یا در حاشیه؛ حاشیهای بر متن اصلی که همان شاعرانگی و ادبیت باشد؛ حاشیه: تاریخ _ متن: ادبیات. قاعدهای که از دید من دقیقا وارونهاش درست است! فردوسی در این نگاه یک قصهگوی خوشسلیقه و باهوش است نه یک راوی امین تاریخ و فرهنگ ایران و کنش شخصیتهای شاهنامه محصول خواست او است!
درمواردی که بهاجبار یا سهو وارد مباحث شاهنامهشناسی شده (که اگر نمیشد به سود کتاب بود!)، خطا هویدا شده. برای نمونه جایی که به جغرافیای تاریخی شاهنامه پرداخته از پیشفرضهای نادرست، نتایج نادرستتر گرفته مثلا اینکه جغرافیای شاهنامه اساطیری است نه تاریخی! درحالیکه کاملا وارونه است! این فقط بهعلت نشناختن منابع شاهنامه و پژوهشهای شاهنامهشناسی است که ذیل تاریخ و ایرانشناسی است نه ادبیات.
پژوهش هنر و فضای فکری و پارادایمی آن و تجربه و سلیقهی استادان این حوزه از شاهنامهشناسی دور است. تنها پیوند این فضا با شاهنامه شعر است که همین هم شاخهی کماهمیت و کمسابقهای است در پژوهش هنر. درنتیجه دانشجو و استاد در فضایی دور از تاریخ و شاهنامه و ایران باستان و ایرانشناسی به این پژوهش همت گماشتهاند که رسیدن به مطلوب را دشوارتر کرده است.
شاهنامه متنی پیچیده و متفاوت از دیگر متون فارسی است؛ متنی چندچهره و چندینوجهی و فریبنده که تاکید بر یک جنبه(مثلا شاعرانگی) و غفلت از دیگر جنبهها(مثلا تاریخنگاری) میتواند به نتایج نادرست و ساخت تصویری کلی بیانجامد که ناقص و ناتمام باشد.
زاگرس زند
فروردین ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
درهمتنیدگی تخیل و واقعیت در شاهنامه
ندا غیاثی، نشر سخن، ۱۴۰۳
۱۹۵ صفحه (متن پژوهش)، قطع رقعی.
عنوان _که رسالهی دکتری بوده در رشتهی پژوهش هنر_ گویا نیست. عنوان اصلی، "کارستان سخن"، گنگ است و شاعرانه و عنوان فرعی که میبایست هدف کتاب را هویدا کند نیز کاملا گویا نیست. شاید این عناوین فرعی مناسبتر باشند: "روایتشناسی شاهنامه با نظریهی هرمنوتیکی" یا "نقد هرمنوتیکی روایت ادبی شاهنامه" یا "نقد ادبی_روایتی شاهنامه".
کتاب در دوفصل است؛ فصل یکم شامل دو بحث، یکی مختصر و با عنوان نامناسب "درآمد" (ازجهت اهمیت بحث که در درآمد نمیگنجد و ازجهت ناهماهنگی با کتاب) پیرامون تاریخ و ادبیات و حماسه و تلقی قدما تا معاصر از شاهنامه و یکی مختصرتر و با عنوان "وحدت شاعرانه" که مربوطتر است بههمینخاطر مهمتر و باید مفصلتر باشد.
فصل دوم که بدنهی پژوهش است و تحقیقی و سودمند، با عنوان "جایگاه و کارکرد روایت در شاهنامه" دو بخش دارد: روایت در شاهنامه (سخن و خرد) و طرحافکنی سخن (مکان، زمان، کردار، شخصیت).
فصل نخست با طرح پرسش و بحثی خوب آغاز شده با تلقی کسانی چون بیهقی، مسکویه و ابناثیر تا آخوندزاده از تاریخ و نسبت تاریخ و ادبیات و واقعیت و حقیقت و جایگاه شاهنامه دراینمیان، با توجه به آرای مینوی، مسکوب، بهار، خالقیمطلق و دیویس. این درآمد نوید یک پژوهش جذاب را میداد از نقاط کارنشدهی شاهنامهشناسی، بهویژه برای من که با سلیقهام در شاهنامهشناسی جور است. اما شوربختانه ناتمام رها شده و از آن مهمتر اینکه به بدنهی پژوهش بیارتباط است. یعنی در کتاب کار دیگری شده و به مباحث این بخش نپرداخته و حتی وارونهی لحن این درآمد پیش رفته! درواقع هدف نویسنده و بحث اصلی نادرست نیست و حتی مفید و علمی است، اما نسبت این درآمد با آن ضعیف است.
کتاب فاقد پیشینه پژوهش و ادبیات تحقیق است و آن میزانی هم که در فصل یکم آمده به پژوهش که نقد ادبی روایتشناختی است مربوط نیست و بیشتر به تاریخیت شاهنامه مربوط است. کارهای بسیاری در تحلیل ادبیت و روایت شاهنامه انجام شده که بخشی هرمنوتیکی است و به این پژوهش مربوط و نویسنده میتوانست با نگاهی مروری_انتقادی به آنها، ضرورت کار خود را توضیح دهد.
محور پژوهشی و رویکرد کتاب، نقد هرمنوتیکی است با تکیه بر نظریهی پل ریکور و توجه پژوهشگر به شاعرانگی و شیوههای روایت و داستانپردازی و شخصیتسازی. اینکه تخیل فردوسی هدفمند بوده و همسو با جهانبینی و اخلاق و اندیشهی سیاسی او و داستانها و شخصیتها و درکل روایت او را شکل داده است. به یک معنا شاعرانگی فردوسی بر تاریخنویسی او چیره بوده و به آن و درکل به تاریخ و مفهوم جهان و انسان جهت داده است_ که همداستان نیستم! دراینراستا نویسنده تاکید زیادی بر وحدت متن شاهنامه و زبان و روایت دارد و کلیت شاهنامه را بهمثابه یک متن ادبی و نه تاریخی نگریسته و تحلیل کرده، آن هم از دریچهی نگاه ریکور و با عینک هرمنوتیکی. درنتیجه الگوها و اسکلت شاهنامه را اساسا سلیقه و برساختهی ذهن و زبان فردوسی دانسته و مخلوق شیوهی روایت او.
در این رویکرد و در این کتاب، طبیعتا و بهاجبار، تاریخ، تاریخنگاری، روایت تاریخی، رخدادها و شخصیتهای تاریخی، امانتداری تاریخنگار، منبعشناسی و ... یکسره نادیده مانده و لابد کماهمیت و یا در حاشیه؛ حاشیهای بر متن اصلی که همان شاعرانگی و ادبیت باشد؛ حاشیه: تاریخ _ متن: ادبیات. قاعدهای که از دید من دقیقا وارونهاش درست است! فردوسی در این نگاه یک قصهگوی خوشسلیقه و باهوش است نه یک راوی امین تاریخ و فرهنگ ایران و کنش شخصیتهای شاهنامه محصول خواست او است!
درمواردی که بهاجبار یا سهو وارد مباحث شاهنامهشناسی شده (که اگر نمیشد به سود کتاب بود!)، خطا هویدا شده. برای نمونه جایی که به جغرافیای تاریخی شاهنامه پرداخته از پیشفرضهای نادرست، نتایج نادرستتر گرفته مثلا اینکه جغرافیای شاهنامه اساطیری است نه تاریخی! درحالیکه کاملا وارونه است! این فقط بهعلت نشناختن منابع شاهنامه و پژوهشهای شاهنامهشناسی است که ذیل تاریخ و ایرانشناسی است نه ادبیات.
پژوهش هنر و فضای فکری و پارادایمی آن و تجربه و سلیقهی استادان این حوزه از شاهنامهشناسی دور است. تنها پیوند این فضا با شاهنامه شعر است که همین هم شاخهی کماهمیت و کمسابقهای است در پژوهش هنر. درنتیجه دانشجو و استاد در فضایی دور از تاریخ و شاهنامه و ایران باستان و ایرانشناسی به این پژوهش همت گماشتهاند که رسیدن به مطلوب را دشوارتر کرده است.
شاهنامه متنی پیچیده و متفاوت از دیگر متون فارسی است؛ متنی چندچهره و چندینوجهی و فریبنده که تاکید بر یک جنبه(مثلا شاعرانگی) و غفلت از دیگر جنبهها(مثلا تاریخنگاری) میتواند به نتایج نادرست و ساخت تصویری کلی بیانجامد که ناقص و ناتمام باشد.
زاگرس زند
فروردین ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
Кайра бөлүшүлгөн:
میدیای سەربەرزی

29.03.202519:06
🎥 شانامەی کوردی
🎤 دوکتۆر فەرهاد پەرمووز، دوکتۆرای زمان و وێژەی حەماسی و مامۆستای زانکۆ
🎥 شاهنامه کُردی
🎤 دکتر فرهاد پرموز، دکتری زبان و ادب حماسی و مدرس دانشگاه
🎞 تەواوی فیلمەکە لە یوتیوبی پرسیاردا [فیلم کامل این گفتگو در یوتیوب پرسیار]:
https://youtu.be/ozvlBpVQoig?si=tuBad3wZBe7pjDk9
🙏🏼 ئێمەتان بە دڵە، بە هاوڕێکانتان بمانناسێنن (ما را دنبال و دوستانتان را با ما آشنا کنید.)
🆔@prsyarjournal
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌅لە میدیای سەربەرزی هاوڕێمان بن
Telegram | Instagram
🎤 دوکتۆر فەرهاد پەرمووز، دوکتۆرای زمان و وێژەی حەماسی و مامۆستای زانکۆ
ڕەسەنایەتی شانامەی کوردی
سەرچاوەی شانامەی کوردی
هەڵسەنگاندنی شانامەی کوردی و شانامەی فارسی
🎥 شاهنامه کُردی
🎤 دکتر فرهاد پرموز، دکتری زبان و ادب حماسی و مدرس دانشگاه
اصالت شاهنامه کُردی
منابع شاهنامه کُردی
مقایسه شاهنامۀ کُردی با شاهنامه فارسی
🎞 تەواوی فیلمەکە لە یوتیوبی پرسیاردا [فیلم کامل این گفتگو در یوتیوب پرسیار]:
https://youtu.be/ozvlBpVQoig?si=tuBad3wZBe7pjDk9
🙏🏼 ئێمەتان بە دڵە، بە هاوڕێکانتان بمانناسێنن (ما را دنبال و دوستانتان را با ما آشنا کنید.)
🆔@prsyarjournal
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🌅لە میدیای سەربەرزی هاوڕێمان بن
Telegram | Instagram
26.03.202509:52
گذر کیخسرو و زردشت از دریای یخ و پل یخی
او کس شبرنگش، وستن نه جیحون
افراسیاب وات:، بین سرنگون
دریا تمامی، پریش بی و یخ
هرکس شک بارو، کافرن مطلخ
a:w kas Šabraŋ-ɛš, wast-ɛn na Je:hün / Afrâsɛyâb wât, bi-y-ɛn sarnɛgün
daryâ tamâm-i, pɛr ɛy-š bi wa yax / har-kas šak bâr-o:, kâfɛr-ɛn mo:tlax
همو که شبرنگ را به دریا زد و افراسیاب گفت: سرنگون شدند؛
سراسر دریا برایش یخ بست. هر کس تردید کند، کافر مطلق است!
در این ابیات به روایتی نادر دربارۀ از آب گذشتن کیخسرو اشاره شده که ظاهراً تنها در روایتهای گورانی آمده است. بنا بر این روایت هنگامی که کیخسرو با شبرنگ بهزاد وارد جیحون میشود، آب یکپارچه به یخ تبدیل میشود تا کیخسرو از جیحون بگذرد. این رویداد در داستان سیاوش گورانی نیز آمده که بیانگر اصالت این روایت است، اگر چه در جایی به آن اشاره نشده باشد. در روایتهای گذشتن از آب برای بزرگانی از جمله فریدون و زردشت به گذشتن آنان از روی یخ اشاره نشده است. در یک نقاشی مربوط به زردشت که در موزۀ لیبیگ آلمان نگهداری میشود، زردشتِ کوچک همراه با مادرش در حال عبور از روی پلی یخی است. این تصویر نمایانگر رواج روایتی مشابه با گذر کیخسرو از روی یخ دربارۀ زردشت است. از سوی دیگر یادآور گذر شاه ابراهیم، از بزرگان اهل حق، از رود بغداد است؛ در این داستان رود بغداد در فصل شنا برای گذر شاه ابراهیم یکپارچه یخ میبندد و شاه ابراهیم سوار بر تکهای یخ به آن سوی رود میرود.
جنگنامهی رستم و زنون، به کوشش آرش اکبری مفاخر، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، بیت ۱۷۴۵-۱۷۴۶، ص ۴۵۷.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
او کس شبرنگش، وستن نه جیحون
افراسیاب وات:، بین سرنگون
دریا تمامی، پریش بی و یخ
هرکس شک بارو، کافرن مطلخ
a:w kas Šabraŋ-ɛš, wast-ɛn na Je:hün / Afrâsɛyâb wât, bi-y-ɛn sarnɛgün
daryâ tamâm-i, pɛr ɛy-š bi wa yax / har-kas šak bâr-o:, kâfɛr-ɛn mo:tlax
همو که شبرنگ را به دریا زد و افراسیاب گفت: سرنگون شدند؛
سراسر دریا برایش یخ بست. هر کس تردید کند، کافر مطلق است!
در این ابیات به روایتی نادر دربارۀ از آب گذشتن کیخسرو اشاره شده که ظاهراً تنها در روایتهای گورانی آمده است. بنا بر این روایت هنگامی که کیخسرو با شبرنگ بهزاد وارد جیحون میشود، آب یکپارچه به یخ تبدیل میشود تا کیخسرو از جیحون بگذرد. این رویداد در داستان سیاوش گورانی نیز آمده که بیانگر اصالت این روایت است، اگر چه در جایی به آن اشاره نشده باشد. در روایتهای گذشتن از آب برای بزرگانی از جمله فریدون و زردشت به گذشتن آنان از روی یخ اشاره نشده است. در یک نقاشی مربوط به زردشت که در موزۀ لیبیگ آلمان نگهداری میشود، زردشتِ کوچک همراه با مادرش در حال عبور از روی پلی یخی است. این تصویر نمایانگر رواج روایتی مشابه با گذر کیخسرو از روی یخ دربارۀ زردشت است. از سوی دیگر یادآور گذر شاه ابراهیم، از بزرگان اهل حق، از رود بغداد است؛ در این داستان رود بغداد در فصل شنا برای گذر شاه ابراهیم یکپارچه یخ میبندد و شاه ابراهیم سوار بر تکهای یخ به آن سوی رود میرود.
جنگنامهی رستم و زنون، به کوشش آرش اکبری مفاخر، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، بیت ۱۷۴۵-۱۷۴۶، ص ۴۵۷.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

17.04.202512:49
سیمرغ و طوبی
نیما سجادی
مجله چیستا
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
نیما سجادی
مجله چیستا
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
03.04.202519:49
لوکاچ و حماسه
یدالله موقن
زندهرود، تابستان و پاییز ۱۳۷۲، شماره ۴ و ۵.
آرخش؛
خانۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
یدالله موقن
زندهرود، تابستان و پاییز ۱۳۷۲، شماره ۴ و ۵.
آرخش؛
خانۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

30.03.202520:03
نوروز فروردین منشا یک تحول عظیم در تاریخ بشر و خلقت جهان
هوشنگ میرمطهری
وحید، اردیبهشت ۱۳۴۳، شماره ۵.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
هوشنگ میرمطهری
وحید، اردیبهشت ۱۳۴۳، شماره ۵.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

29.03.202518:21
نوروز و شاهنامه
کتایون مزداپور
فرهنگ مردم، ۱۳۸۷.
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
کتایون مزداپور
فرهنگ مردم، ۱۳۸۷.
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
Медиа контентке кире албай жатабыз
13.01.202509:07
شادروان دکتر احمد تفضلی:
همهی ما دانشمندانی را میشناسیم؛
و احیاناً با برخی از انسانهای واقعی آشنا هستیم. اما شاید کمتر،
به دانشمندِ انسان برخورده باشیم!
آرخش؛
کلبۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
همهی ما دانشمندانی را میشناسیم؛
و احیاناً با برخی از انسانهای واقعی آشنا هستیم. اما شاید کمتر،
به دانشمندِ انسان برخورده باشیم!
آرخش؛
کلبۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96


14.04.202509:00
01.04.202515:44
"سیزده به در"، در آیینهی فرهنگ ایرانی
حسین تجدد
حافظ، فروردین ۱۳۸۷، شماره ۴۹.
آرخش؛
خانۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
حسین تجدد
حافظ، فروردین ۱۳۸۷، شماره ۴۹.
آرخش؛
خانۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

30.03.202520:03
تاریخ نبود که نوروز بود
سید ابوالقاسم انجوی شیرازی
آدینه، فروردین ۱۳۶۹، شماره ۴۳ و ۴۴.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
سید ابوالقاسم انجوی شیرازی
آدینه، فروردین ۱۳۶۹، شماره ۴۳ و ۴۴.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

29.03.202518:21
تفأل نوروزی
کتایون مزداپور
کتاب ماه هنر 1379 شماره 29و30.
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبهی پژوهش حماسههای ایرانی
کتایون مزداپور
کتاب ماه هنر 1379 شماره 29و30.
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبهی پژوهش حماسههای ایرانی
10.04.202517:02
اسکندرنامه نقالی و جایگاه آن در داستانهای عامیانه
علیرضا ذکاوتی قراگزلو
آینه میراث، دوره جدید، پاییز ۱۳۸۲، شماره ۲۲.
آرخش؛
خانۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
علیرضا ذکاوتی قراگزلو
آینه میراث، دوره جدید، پاییز ۱۳۸۲، شماره ۲۲.
آرخش؛
خانۀ آموزش، پژوهش و ویرایش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96


01.04.202515:44
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

30.03.202520:03
نوروز، جشن طبیعت و هویت ملی
سید حسن امین
حافظ، فروردین ۱۳۸۳، شماره ۱.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
سید حسن امین
حافظ، فروردین ۱۳۸۳، شماره ۱.
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
@arakhsha96
https://www.instagram.com/arakhsha96
Кайра бөлүшүлгөн:
Arakhsh آرخش

29.03.202518:21
شادی زمین
گلچینی از فرگرد سوم زند وندیداد
کتایون مزداپور
آینده سال شانزدهم آذر تا اسفند 1396 شماره 9 تا 12.
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
گلچینی از فرگرد سوم زند وندیداد
کتایون مزداپور
آینده سال شانزدهم آذر تا اسفند 1396 شماره 9 تا 12.
@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسههای ایرانی
Көрсөтүлдү 1 - 18 ичинде 18
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.