Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
کانال خرد هستی II بناءپور avatar

کانال خرد هستی II بناءپور

زندگی سراسر حل مسئله است .
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
Текшерилбеген
Ишенимдүүлүк
Ишенимсиз
Орду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаЖовт 31, 2018
TGlistке кошулган дата
Бер 25, 2025

Рекорддор

26.03.202523:59
1.1KКатталгандар
23.03.202523:59
0Цитация индекси
27.02.202513:59
151 посттун көрүүлөрү
25.03.202523:59
151 жарнама посттун көрүүлөрү
23.04.202520:59
0.00%ER
20.03.202514:00
1.42%ERR
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR
БЕР '25КВІТ '25КВІТ '25КВІТ '25

کانال خرد هستی II بناءپور популярдуу жазуулары

Кайра бөлүшүлгөн:
کاغذ avatar
کاغذ
01.04.202510:45
حسین معصومی همدانی در گفت‌وگو با آرته:
«آدم‌هایی که فکر می‌کنند این کتابی که نوشته‌اند بشر فردا [با آن] رستگار می‌شود اشتباه می‌کنند. فکر برای این‌که مؤثر باشد باید وسوسهٔ تأثیر فوری را دور بیندازد.»

گفت‌وگوی کامل

@kaaghaz
07.04.202519:47
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ
که ز سر پنجه ی شاهین قضا غافل بود
حافظ
@hashembanapourwebsite
Кайра бөлүшүлгөн:
صادق هدایت avatar
صادق هدایت
30.03.202518:18
روزها را یکی پس از دیگری با سلام و صلوات به خاک می‌سپریم و از گذشتن آن هم افسوس نداریم. همه چیز این مملکت مال آدمهای بخصوصی است. کیف، لذت، گردش و همه چیز. نصیب ما این میان، گند و کثافت و مسئولیت شد.
مسئولیتش دیگر خیلی مضحک است!
آنهای دیگر مسئولیت اتومبیل سواری و قمار و هرزگی دارند.

نامه به #شهید_نورایی
#صادق_هدایت

@sadeghhedayat
‏«بریده روزنامه، خبر مرگ آدولف هیتلر»
در میان یادداشت‌های علامه قزوینی به همراه یادداشتی به‌خط او./ آرشیو کتابخانهٔ دانشگاه تهران

Iranistic - University of tehran

متن یادداشت:
کشته‌شدن آدلف هیتلر شانسلیه و رئیس دولت فعلی آلمان در روز اوّل مه (دیروز شنبه) بعدازظهر در عمارت شانسلری برلین در حین مقاتله و دفاع از وطن خود در مقابل وحشیهای خونخوار شمال یعنی روسها مرگی مانند مرگ یکی از بهترین و نجیب‌ترین و شجاع‌ترین ابطال دنیا که تا آخرین نفس و آخرین ثانیهٔ حیات خود در مقابل [...]

#آرشیو

@kaaghaz
بعدالتحریر. این نامه مرا به یاد هایدگر انداخت که از هیتلر حمایت می کرد...

@hashembanapourwebsite
24.03.202520:47
ماجرای مرگ عطار از غم‌انگیزترین رخدادهای روزگار است. تذکره‌نویسان در این خصوص نگاشته‌اند که:
پس از تسلط چنگیز خان مغول بر بلاد خراسان، شیخ عطار نیز به دست لشکر مغول اسیر گشت. گویند مغولی می‌خواست او را بکشد، شخصی گفت:
این پیر را مکش که به خون‌ بهای او هزار درم بدهم.
عطار گفت: مفروش که بهتر از این مرا خواهند خرید.
پس از ساعتی شخص دیگری گفت: این پیر را مکش که به خون‌ بهای او یک کیسه کاه ترا خواهم داد.
شیخ فرمود بفروش که بیش از این نمی‌ارزم. مغول از گفته او خشمناک شد و او را هلاک کرد...

جانا، حدیث حسنت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد
سودای زلف و خالت در هر خیال ناید
اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد
هرگز نشان ندادند از کوی تو کسی را
زیرا که راه کویت اندر نشان نگنجد

عطار نیشابوری
@hashembanapourwebsite
😇😇😇😇😇😂😂😂😂
کارشناس های شخمی
@hashembanapourwebsite
23.03.202515:24
شیخ ابوالحسن خرقانی گفت:
جواب دو نفر مرا سخت تکان داد.

اول: مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه ی لباسم را جمع کردم تا به او نخورد.

او گفت: ای شیخ، خدا میداند که فردا حالِ ما چه خواهد شد.

دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده اى گل آلود میرفت. به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نلغزی. گفت: من بلغزم باکی نیست، بهوش باش تو نلغزی شیخ؛ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
@hashembanapourwebsite
Кайра бөлүшүлгөн:
تنیده ز دل بافته ز جان
از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جمال و جاهش نفزود
وز هیچ‌کسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
خیّام

خیّام نیشابوری، عمربن ابراهیم. رباعیّات خیّام (نسخهٔ خطّی)، دست‌‌نویس شمارهٔ ۲۱۵۷ کتابخانهٔ دانشگاه تهران، نستعلیق محمّدقوام کاتب شیرازی، کتابت ۹۵۸ ه‌ق، گ۱۶پ.
@Tanideh_az_del
08.04.202513:31
گر مسلمانی از این است که حافظ  دارد
وای اگر از پس امروز بود فردایی

معمولا کسانی که راست و چپ  ادعا می کنند و به خود دسته گل می فرستند   کمبودهای فراوانی  دارند. الان که دیگر مد روز شده است. هر کسی هر جا کم می آورد خود را باشرف نشان می دهد و می گوید فلانی مثلا فحش ناموسی داده. وضع به منوال برود فکر کنم در آینده قوه قضائیه اعلامیه بدهد که از این تاریخ به بعد فحش ناموسی آزاد است. تا دادگستری خلوت شود. واز بار پرونده و پرونده سازی کاسته شود. البته در این میان موجوداتی هم پیدا می شوند که  این یاوه ها را  قبول می   کنند و با این خفاش ها همکلام می شوند. چند سال پیش با نویسنده ای که وابسته به دم‌ و دستگاه بود حرفم شد. یارو به من گفت که آدم باید دنبال شرف باشد نه پول. تو فقط دنبال پول هستی!! به این حافظ نشناس بی شعور و نمک نشناس و نان به نرخ روز خور گفتم. شما راست  می گویید. من پول ندارم و دنبال پول هستم هرکسی دنبال آن چیزی است که ندارد. تو هم چون شرف نداری باید دنبال شرفت  باشی...
این که بعدا چه پیش آمد بماند  پشت قضیه مساله دیگری بود فهمیدم چند لکاته و رجاله  و از این دکتر قلابی ها برایش اطلاعات جعلی می دادند و تحرکیش می کردند . حالا شما فرض کنید این  ها قاضی دادگاه و کذا باشند.؟  همان می شود که الان شاهدش هستیم. خانه از پای بست ویران است. خواجه در نقش بند ایوان است. در جامعه ای که اخلاق حاکمیت نباشد افراد برای حفظ مقام و منزلت خود تن به هر رذالتی می دهند. اشک تمساح می‌ریزند اما فقط به یک چیز فکر می کنند و آن تعهدی است که به مقام بالاتر از خود دارند تا روزی جای او یا بالاتر از او بنشینند. ریا کاری و هزاران پدر سوخته بازی در می آورند. با این همه کارهایی که می کنند با  یک تلنگر  و در یک به چشم زدن به فنا می روند. به این جریان عوام می گویند واقعه پل سازی عمر. می گویند عمر  کار بی ناموسی  کرد و از درآمد آن کار بی ناموسی پلی ساخت.گفتند قضیه شرعی این ماجرا  چه می شود؟ . پاسخ این بود که ثوابش گناه این بی ناموسی را پاک می کند اما  عمر خان دوست تاریخی   علی شریعتی  و پدرش باید تا آخر عمر درد کمر و ماتحت را تحمل کند. علی برکت الله.
@hashembanapourwebsite
@hashembanapourwebsite
07.04.202517:57
*کلیپی ارزشمند بدون شرح!!ممکنه دیدی نشی اما راهت را ادامه بده.*
07.04.202517:55
نخیر جانم. سوارکارانی که می‌بینید به رولز رویس روباز ارباب ابهّت می‌دهند و از خود او محافظت می‌کنند (به اصطلاح امروز، گادی‌بارد) به احتمال پنجاه‌ویک درصد لُر نیستند تُرک‌اند.
طوایف گروه اول شهرت داشتند به یک‌جا یله‌شدن و کمین‌کردن و راهزنی (معمولاً‌ در خدمت رایش آلمان علیه کاروانهای اینگیلیس)؛ دومی شُهره بود به تاخت‌وتاز و غارت و چپو.

فصلی از «سووشون» سیمین دانشور خاطرات افسر ارتش است از حملهٔ قشقایی‌ها به ستون نظامی در دههٔ ۲۰. محمد بهمن‌بیگی در کتابش او را ملامت می‌کند که کاه کهنه باد می‌دهد، و گذشته‌ها گذشت و رفت خانم جان.

به او تلفن کردم بپرسم در کدام کتابش. با توپ پُر و شدیداً دلخور روشنفکرها را سرزنش کرد که تا این مملکت را به باد ندهند ول‌کن نیستند.
در کتابی در دست چاپ آورده‌ام. عجالتاً ارتکاباتم پشت سد عرشاد در حال انباشت است.
@hashembanapourwebsite
@hashembanapourwebsite
Кайра бөлүшүлгөн:
اشعار ماندگار avatar
اشعار ماندگار
@AShaarMandgar

مگذار که غصه در میانت گیرد
یا وسوسه‌های این جهانت گیرد

رو شربت عشق در دهان نه شب و روز
زان پیش که حکم حق دهانت گیرد

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۸۲۴
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.