Кайра бөлүшүлгөн:
هممیهن



03.05.202511:56
این پرونده را باز نکنید
سرمقاله هممیهن
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹آقای علمالهدی امام جمعه مشهد در آخرین نماز جمعه گفت: «این حادثه(بندرعباس) قابل پیشگیری بود و در واقع این سهل انگاری از جنایت هم بدتر است. سال گذشته، حادثه تلخ سقوط بالگرد رئیسجمهور را داشتیم، امسال نیز با وقوع حادثه انفجار در بندرعباس، اردیبهشت تلخی را داشتیم. سال گذشته پس از وقوع حادثه سقوط بالگرد و شهادت رئیسجمهور، سال سختی بر مردم گذشت.»
🔹سخنان آقای علمالهدی در نماز جمعه مشهد از برخی جهات کاملا درست بود و از یک زاویه مبهم و از یک جهت نیز ناقص مینمود. آن چه درست بود اشاره به سختی سال گذشته بود.
🔹ادامه سیاستهای دولت قبل همچنان موجب سختی میشد که شده بود. همچنین با این گزاره که حادثه بزرگ و زیانبار بندرعباس میتوانست رخ ندهد باید با ایشان همراهی کرد. بطور قطع میتوان از حکومت و نه فقط دولت، خواست که رسیدگی شفاف به این خسارت بزرگ و به قول ایشان بدتر از جنایت را در دستور کار قرار خود دهد.
🔹اگر سقوط بالگرد این قدر مهم بوده که موجب این مشکلات شده چرا اقای امام جمعه چنین گزارهای را درباره آن حادثه نمیگوید؟ آیا ایشان قبول ندارد که آن حادثه ناشی از قصور و تقصیر دستاندرکاران سفر آقای رئیسی بوده است؟ خوب بفرمایید آنان را به عنوان مشارکت در حادثهای بدتر از جنایت بازداشت و محاکمه کنند. چرا یک سال است در این مورد سکوت کردهاید؟
🔹همه میدانیم که ایشان چه میخواهد بگوید. ایشان و دیگران هم فهمیدند که این سرمقاله در مقام بیان چه نکتهای است. ولی یک نکته را فراموش نکنید. کشاندن مجادلات سیاسی در سطحیترین شکل آن به نمازهای جمعه؛ نه تنها کمکی به آباد شدن دین و نماز جمعه نمیکند، بلکه مردم را نسبت به اخلاق سیاسی آن بدبینتر از این که هست میکند.
🔹آقای علمالهدی! آقای رئیسی هر چه که بود و هر چه که کرد گذشت و از خداوند برای همه درگذشتگان طلب آمرزش و مغفرت باید کرد. حالا اگر آقای پزشکیان درست یا نادرست(و به نظر ما درست) در باره گذشته چیزی نمیگوید دلیلی ندارد که دیگران اصرار به گشودن کارنامه ناموفق سه سال گذشته کنند.
🔹آن ماجرا گذشت. بازکردن پرونده آن را به عهده اهل تاریخ بگذاریم. دست مخالفان آن دولت برای نقد آن صد برابر بازتر و پرتر از موافقان آن است. ولی باز کردن این پرونده سودی برای جامعه ندارد پس شما آغازگر این کارزار نباشید چون علاوه بر جامعه، برای خودتان هم زیانبار است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹آقای علمالهدی امام جمعه مشهد در آخرین نماز جمعه گفت: «این حادثه(بندرعباس) قابل پیشگیری بود و در واقع این سهل انگاری از جنایت هم بدتر است. سال گذشته، حادثه تلخ سقوط بالگرد رئیسجمهور را داشتیم، امسال نیز با وقوع حادثه انفجار در بندرعباس، اردیبهشت تلخی را داشتیم. سال گذشته پس از وقوع حادثه سقوط بالگرد و شهادت رئیسجمهور، سال سختی بر مردم گذشت.»
🔹سخنان آقای علمالهدی در نماز جمعه مشهد از برخی جهات کاملا درست بود و از یک زاویه مبهم و از یک جهت نیز ناقص مینمود. آن چه درست بود اشاره به سختی سال گذشته بود.
🔹ادامه سیاستهای دولت قبل همچنان موجب سختی میشد که شده بود. همچنین با این گزاره که حادثه بزرگ و زیانبار بندرعباس میتوانست رخ ندهد باید با ایشان همراهی کرد. بطور قطع میتوان از حکومت و نه فقط دولت، خواست که رسیدگی شفاف به این خسارت بزرگ و به قول ایشان بدتر از جنایت را در دستور کار قرار خود دهد.
🔹اگر سقوط بالگرد این قدر مهم بوده که موجب این مشکلات شده چرا اقای امام جمعه چنین گزارهای را درباره آن حادثه نمیگوید؟ آیا ایشان قبول ندارد که آن حادثه ناشی از قصور و تقصیر دستاندرکاران سفر آقای رئیسی بوده است؟ خوب بفرمایید آنان را به عنوان مشارکت در حادثهای بدتر از جنایت بازداشت و محاکمه کنند. چرا یک سال است در این مورد سکوت کردهاید؟
🔹همه میدانیم که ایشان چه میخواهد بگوید. ایشان و دیگران هم فهمیدند که این سرمقاله در مقام بیان چه نکتهای است. ولی یک نکته را فراموش نکنید. کشاندن مجادلات سیاسی در سطحیترین شکل آن به نمازهای جمعه؛ نه تنها کمکی به آباد شدن دین و نماز جمعه نمیکند، بلکه مردم را نسبت به اخلاق سیاسی آن بدبینتر از این که هست میکند.
🔹آقای علمالهدی! آقای رئیسی هر چه که بود و هر چه که کرد گذشت و از خداوند برای همه درگذشتگان طلب آمرزش و مغفرت باید کرد. حالا اگر آقای پزشکیان درست یا نادرست(و به نظر ما درست) در باره گذشته چیزی نمیگوید دلیلی ندارد که دیگران اصرار به گشودن کارنامه ناموفق سه سال گذشته کنند.
🔹آن ماجرا گذشت. بازکردن پرونده آن را به عهده اهل تاریخ بگذاریم. دست مخالفان آن دولت برای نقد آن صد برابر بازتر و پرتر از موافقان آن است. ولی باز کردن این پرونده سودی برای جامعه ندارد پس شما آغازگر این کارزار نباشید چون علاوه بر جامعه، برای خودتان هم زیانبار است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
28.04.202520:32
🔴کوچه و خیابان؛ مسأله این است
🔺اعتماد ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘مخالفتها با جشنواره کوچه در بوشهر چه معنایی دارد؟ ریشههای آن کجاست؟ چگونه باید آن را فهمید؟ جشنواره چند سالی به صورت عادی برگزار میشد، پس چرا امسال موجب حساسیت شده است؟
🔘این جشنواره به ابتکار هنرمندان بوشهری و از سال ۱۳۹۶ و با هدف حفظ هویت و ترویج موسیقیهای محلی ایران تاسیس شده است، و البته متاثر از فرهنگ عمومی مردم بوشهر هم بود. شاید بوشهر تنها شهری باشد که عزاداری محرم آنان بدون کلام و فقط با موسیقی، سنج و دمام است. همچنین عزاداریهای محرم به طور معمول در همان منطقه قدیمی شهر و در کوچهها جریان دارد.
🔘شاید وضعیت آب و هوایی بوشهر نیز مردم را به این شکل از عزاداریها و بروز آن در کوچه و خیابان ترغیب میکرده است. از این رو جشنواره کوچه در سال ۱۳۹۶ در امارت یا خانه حاج رییس آغاز شد، و در ادامه آن سنت مذهبی خیلی زود به کوچهها کشیده شد و هر خانهای محل اجرای این جشنواره گردید و فضای کوچههای قدیمی بوشهر را فرهنگیتر کرد.پس مشکل کجاست؟ چرا برخی از متنفذین شهر با این مراسم مخالفت میکنند؟ مسأله در اصل سیاسی است.
🔘روشن است که شرکتکنندگان این مراسم مرزبندی خاصی با مناسک مذهبی ندارند، و چه بسا الگوبرداری از آن هم دارند. جالب است که بلافاصله پس از انفجار گمرک بندرعباس در روز شنبه، برگزارکنندگان جشنواره، آن را به شیوه شَروهخوانی و دستههای عزاداری هزاران نفری تبدیل کردند. شروهخوانی نوعی مراسم حزنانگیز است که در فرهنگ منطقه رواج دارد.
🔘به نظرم مسأله اصلی مخالفتها به علت ترس از تصرف عرصه عمومی از سوی رقیب است. نظام سیاسی از مرحلهای به بعد متوجه شد که چندان قرابتی با مطالبات فرهنگی و سبک زندگی بخشی از مردم ندارد ولی قصد و توان مقابله و برخورد را هم نداشت و صد البته دوست هم نداشت که آن فرهنگ و رفتار در عرصه عمومی ظهور و بروز یابد، در نتیجه آنان را به نمایش در حوزههای خصوصی و محدود خانه و محفلهای بسته سوق داد.
🔘غافل از اینکه این فرایند رو به رشد بود و آن اندازه فربه میشد که دیگر در محیطهای بسته نمیماند و نیاز به بروز عمومی داشت و کوشش برای حضور در عرصه عمومی ناشی از همین نیاز است. عرصهای که پیشتر در انحصار فرهنگ و مراسم همسو با ارزشهای رسمی بود، اکنون رقیبی پیدا کرده است که به طور قطع قویتر و مهمتر از قوتش، پویاتر و رو به رشدتر از جریان رسمی است.
🔘در واقع مسأله بر سر شکست انحصار کوچه و خیابان و عرصه عمومی است و نه چیز دیگر. اینکه میگویند اینها خلاف شرع است یا اختلاط زن و مرد و... اینها همه بهانه است. چون پیشتر چنین وضعی را برای حوزههای خصوصی آنان پذیرفته بودند، پس دلیلی نداشت و ندارد که این گروهها در همان حوزهها محصور و محدود باقی بمانند.
🔘این اشتباهی بود که در مورد حجاب هم شد. در واقع اگر بخواهیم از منظر فقه رایج نگاه کنیم، بیحجابی حتی به اندازه تار مو در خانه و خیابان فرقی ندارد، البته قانون، حجاب شرعی را در صرفا در معابر و انظار عمومی الزامی کرده، و این فقط بخشی از فقه است. ولی در عمل اجازه داده شد که در حوزههای محدود و خصوصی هر گونه که میخواهند زندگی کنند.
🔘ابتدا راهحل خوبی به نظر میرسید که در خیابان و در دید عموم نبودند، و سبک زندگی خود را هم داشتند و تخلیه میشدند. ولی مشکل از انجا آغاز شد که خیلی زیاد شدند و نسل جوان آنان نیز درکی از چرایی متمایز کردن رفتار میان خانه و خیابان نداشتند، شاید تفاوت را در حد متعارف میپذیرفتند ولی در حد مورد نظر حکومت را نه.
🔘در نتیجه تمام آن مظاهر سبک زندگی از خانه به خیابان سرریز شد. اینها از آسمان نیامده بودند. اینها همین گونه بودند، فقط در خیابان نبودند و حکومت هم میدانست که اینها چگونه هستند. آمدن به خیابان به معنای خارج کردن آن از انحصار فرهنگ رسمی بود و این نقطه اصلی دعواست.
🔘اکنون باید پرسید، سیاست موثر در برابر این وضع چیست؟ سیاستهای گذشته، به همین جایی میرسد که اکنون رسیده و جامعه را قطبی کرده. زدن برچسب مغایرت این رفتارها با دین نه تنها موجب جدا شدن آنان از این فرهنگ نمیشود بلکه موجب ضدیت با دین میشود. در حالی که اغلب آنان در عزاداریها هم حضور دارند و تعارضی میان دین و این فرهنگ نمیبینند.
🔘این تقابل و به رسمیت نشناختن دیگران قطعاً به زیان ارزشهای رسمی حکومت است. همچنان که در موضوع حجاب این زیان را دیدهاند. تنها راه مفید، به رسمیت شناختن دیگران و درک آنان همان گونه که هستند، در چارچوب فرهنگ و قانون کشور است، قانونی که مطابق خواست عموم و اکثریت جامعه باشد.
🔘🔘با اطمینان میتوان گفت که همه مشکلات به نحوی مرتبط با این خطای راهبردی است که دیگران را به رسمیت نشناسیم و بخواهیم همه مثل ما باشند. این شدنی نیست و آب در هاون کوبیدن است.
🔺اعتماد ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘مخالفتها با جشنواره کوچه در بوشهر چه معنایی دارد؟ ریشههای آن کجاست؟ چگونه باید آن را فهمید؟ جشنواره چند سالی به صورت عادی برگزار میشد، پس چرا امسال موجب حساسیت شده است؟
🔘این جشنواره به ابتکار هنرمندان بوشهری و از سال ۱۳۹۶ و با هدف حفظ هویت و ترویج موسیقیهای محلی ایران تاسیس شده است، و البته متاثر از فرهنگ عمومی مردم بوشهر هم بود. شاید بوشهر تنها شهری باشد که عزاداری محرم آنان بدون کلام و فقط با موسیقی، سنج و دمام است. همچنین عزاداریهای محرم به طور معمول در همان منطقه قدیمی شهر و در کوچهها جریان دارد.
🔘شاید وضعیت آب و هوایی بوشهر نیز مردم را به این شکل از عزاداریها و بروز آن در کوچه و خیابان ترغیب میکرده است. از این رو جشنواره کوچه در سال ۱۳۹۶ در امارت یا خانه حاج رییس آغاز شد، و در ادامه آن سنت مذهبی خیلی زود به کوچهها کشیده شد و هر خانهای محل اجرای این جشنواره گردید و فضای کوچههای قدیمی بوشهر را فرهنگیتر کرد.پس مشکل کجاست؟ چرا برخی از متنفذین شهر با این مراسم مخالفت میکنند؟ مسأله در اصل سیاسی است.
🔘روشن است که شرکتکنندگان این مراسم مرزبندی خاصی با مناسک مذهبی ندارند، و چه بسا الگوبرداری از آن هم دارند. جالب است که بلافاصله پس از انفجار گمرک بندرعباس در روز شنبه، برگزارکنندگان جشنواره، آن را به شیوه شَروهخوانی و دستههای عزاداری هزاران نفری تبدیل کردند. شروهخوانی نوعی مراسم حزنانگیز است که در فرهنگ منطقه رواج دارد.
🔘به نظرم مسأله اصلی مخالفتها به علت ترس از تصرف عرصه عمومی از سوی رقیب است. نظام سیاسی از مرحلهای به بعد متوجه شد که چندان قرابتی با مطالبات فرهنگی و سبک زندگی بخشی از مردم ندارد ولی قصد و توان مقابله و برخورد را هم نداشت و صد البته دوست هم نداشت که آن فرهنگ و رفتار در عرصه عمومی ظهور و بروز یابد، در نتیجه آنان را به نمایش در حوزههای خصوصی و محدود خانه و محفلهای بسته سوق داد.
🔘غافل از اینکه این فرایند رو به رشد بود و آن اندازه فربه میشد که دیگر در محیطهای بسته نمیماند و نیاز به بروز عمومی داشت و کوشش برای حضور در عرصه عمومی ناشی از همین نیاز است. عرصهای که پیشتر در انحصار فرهنگ و مراسم همسو با ارزشهای رسمی بود، اکنون رقیبی پیدا کرده است که به طور قطع قویتر و مهمتر از قوتش، پویاتر و رو به رشدتر از جریان رسمی است.
🔘در واقع مسأله بر سر شکست انحصار کوچه و خیابان و عرصه عمومی است و نه چیز دیگر. اینکه میگویند اینها خلاف شرع است یا اختلاط زن و مرد و... اینها همه بهانه است. چون پیشتر چنین وضعی را برای حوزههای خصوصی آنان پذیرفته بودند، پس دلیلی نداشت و ندارد که این گروهها در همان حوزهها محصور و محدود باقی بمانند.
🔘این اشتباهی بود که در مورد حجاب هم شد. در واقع اگر بخواهیم از منظر فقه رایج نگاه کنیم، بیحجابی حتی به اندازه تار مو در خانه و خیابان فرقی ندارد، البته قانون، حجاب شرعی را در صرفا در معابر و انظار عمومی الزامی کرده، و این فقط بخشی از فقه است. ولی در عمل اجازه داده شد که در حوزههای محدود و خصوصی هر گونه که میخواهند زندگی کنند.
🔘ابتدا راهحل خوبی به نظر میرسید که در خیابان و در دید عموم نبودند، و سبک زندگی خود را هم داشتند و تخلیه میشدند. ولی مشکل از انجا آغاز شد که خیلی زیاد شدند و نسل جوان آنان نیز درکی از چرایی متمایز کردن رفتار میان خانه و خیابان نداشتند، شاید تفاوت را در حد متعارف میپذیرفتند ولی در حد مورد نظر حکومت را نه.
🔘در نتیجه تمام آن مظاهر سبک زندگی از خانه به خیابان سرریز شد. اینها از آسمان نیامده بودند. اینها همین گونه بودند، فقط در خیابان نبودند و حکومت هم میدانست که اینها چگونه هستند. آمدن به خیابان به معنای خارج کردن آن از انحصار فرهنگ رسمی بود و این نقطه اصلی دعواست.
🔘اکنون باید پرسید، سیاست موثر در برابر این وضع چیست؟ سیاستهای گذشته، به همین جایی میرسد که اکنون رسیده و جامعه را قطبی کرده. زدن برچسب مغایرت این رفتارها با دین نه تنها موجب جدا شدن آنان از این فرهنگ نمیشود بلکه موجب ضدیت با دین میشود. در حالی که اغلب آنان در عزاداریها هم حضور دارند و تعارضی میان دین و این فرهنگ نمیبینند.
🔘این تقابل و به رسمیت نشناختن دیگران قطعاً به زیان ارزشهای رسمی حکومت است. همچنان که در موضوع حجاب این زیان را دیدهاند. تنها راه مفید، به رسمیت شناختن دیگران و درک آنان همان گونه که هستند، در چارچوب فرهنگ و قانون کشور است، قانونی که مطابق خواست عموم و اکثریت جامعه باشد.
🔘🔘با اطمینان میتوان گفت که همه مشکلات به نحوی مرتبط با این خطای راهبردی است که دیگران را به رسمیت نشناسیم و بخواهیم همه مثل ما باشند. این شدنی نیست و آب در هاون کوبیدن است.
26.04.202509:33
🔴راه حل تعارض چیست؟
🔺ششم اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘حجتالاسلام آقای ناصر رفیعی یکی از روحانیون بسیار نزدیک به حکومت برای توصیف و شرح میزان آگاهی و علم امام صادقع و با اشاره به نگرانیهای امام از دوران آخرالزمان با استناد به حدیثی از جلد ۵۲ بحارالانوار توضیح میدهد:
▪️«راوی میگوید خدمت ایشان رسیدم؛ فرمودند میدانی آن دوران چه میشود؟ بچهها بزرگترها را احترام نمیکنند؛ جوانها حرف گوش نمیدهند؛ مسجدها خلوت میشود؛ حق به حاشیه میرود؛ باطل آشکار میشود؛ مؤمن سکوت میکند؛ امربهمعروف تعطیل میشود؛ حلال، حرام میشود و حرام، حلال؛ ربا آشکار میشود؛ طالب حلال را مذمت میکنند؛ طالب حرام را تعریف میکنند؛ همجنسگرایی میشود و هرکه دنبال لقمه حلال باشد، میگویند مگر الان با لقمه حلال میشود زندگی کرد!» حجتالاسلام رفیعی ادامه میدهد: «در واقع امام صادق (ع) آن زمان پیشبینیهایی داشتهاند و ما امروز در آن دوران حساس قرار داریم که باید بسیار مراقب باشیم.»▪️
🔘به صحت و سقم چنین روایاتی و یا تطبیق مصداق آنها با شرایط روز کاری ندارم و مساله من هم نیست؛ ولی همین که ایشان آن را گفته به معنای آن است که از نظر او با چنین وضعی مواجهیم و آن را مصداق شرایط کنونی دانستهاند. بعلاوه از قراین گفتار پیداست که منظور از این جملات جامعه مسلمانان است و طبعا از میان مسلمانان نیز جامعه شیعی مورد نظر است. در این صورت خوب است دو نکته توضیح داده شود.
🔘اول؛ اگر آخرالزمان همراه با ظهور است پس آیا بهتر نیست از تحقق این شرایط استقبال شود؟ یا حداقل مخالفتی با وقوع آنها نشود، تا این که با ظهور موعود همه مسائل ایران و جهان و بشریت حل شود؟ اگر پاسخ بلی است؛ در این صورت فلسفه تاسیس حکومت اسلامی که باید این موارد را حل کند چه خواهد شد؟
🔘دوم؛ اگر چنین است که توصیف کردهاند، پس در واقعیت هم میتوان گفت که؛ حکومت دینی بجای حل این مسایل، در جهت تشدید آنها حرکت و عمل کرده است. چون پیش از انقلاب ربا و سود بانکی بسیار کمتر بود. اغلب مردم طلب حلال را تشویق میکردند. مومنین سکوت نمیکردند. مساجد شلوغ و آباد بود. فرزندان احترام بزرگترها را داشتند.
🔘از این مقدمات میتوان یکی از این دو نتیجه را گرفت. یا ۴۵ سال گذشته مبتنی بر دین عمل نشده است. یا این که مبتنی بر دین عمل شده است و این وضعیت هم نتیجه طبیعی عملکرد آن است. برای رهایی از این تناقض شاید راه دیگری هم پیش رو باشد. مثل بعضی از همکفران، جامعه را غیردینی ندانست و جامعه را با همین وضعیت یک جامعه دینی معرفی کرد که هدف حکومت هم حصول همین وضعیت بوده است. در این صورت، بهتر است از تطبیق روایات با وضعیت کنونی پرهیز کرد.
🔘در غیر این صورت تنها راه برای حل تعارض ناشی از این دو پرسش، این است که، حکومت دینی برای زمینهسازی و ایجاد وضعیتی آمده است که مناسب با پیشبینی منسوب به امام صادقع است.
🔘🔘آیا این نتیجه را میپذیرید؟
🔺ششم اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘حجتالاسلام آقای ناصر رفیعی یکی از روحانیون بسیار نزدیک به حکومت برای توصیف و شرح میزان آگاهی و علم امام صادقع و با اشاره به نگرانیهای امام از دوران آخرالزمان با استناد به حدیثی از جلد ۵۲ بحارالانوار توضیح میدهد:
▪️«راوی میگوید خدمت ایشان رسیدم؛ فرمودند میدانی آن دوران چه میشود؟ بچهها بزرگترها را احترام نمیکنند؛ جوانها حرف گوش نمیدهند؛ مسجدها خلوت میشود؛ حق به حاشیه میرود؛ باطل آشکار میشود؛ مؤمن سکوت میکند؛ امربهمعروف تعطیل میشود؛ حلال، حرام میشود و حرام، حلال؛ ربا آشکار میشود؛ طالب حلال را مذمت میکنند؛ طالب حرام را تعریف میکنند؛ همجنسگرایی میشود و هرکه دنبال لقمه حلال باشد، میگویند مگر الان با لقمه حلال میشود زندگی کرد!» حجتالاسلام رفیعی ادامه میدهد: «در واقع امام صادق (ع) آن زمان پیشبینیهایی داشتهاند و ما امروز در آن دوران حساس قرار داریم که باید بسیار مراقب باشیم.»▪️
🔘به صحت و سقم چنین روایاتی و یا تطبیق مصداق آنها با شرایط روز کاری ندارم و مساله من هم نیست؛ ولی همین که ایشان آن را گفته به معنای آن است که از نظر او با چنین وضعی مواجهیم و آن را مصداق شرایط کنونی دانستهاند. بعلاوه از قراین گفتار پیداست که منظور از این جملات جامعه مسلمانان است و طبعا از میان مسلمانان نیز جامعه شیعی مورد نظر است. در این صورت خوب است دو نکته توضیح داده شود.
🔘اول؛ اگر آخرالزمان همراه با ظهور است پس آیا بهتر نیست از تحقق این شرایط استقبال شود؟ یا حداقل مخالفتی با وقوع آنها نشود، تا این که با ظهور موعود همه مسائل ایران و جهان و بشریت حل شود؟ اگر پاسخ بلی است؛ در این صورت فلسفه تاسیس حکومت اسلامی که باید این موارد را حل کند چه خواهد شد؟
🔘دوم؛ اگر چنین است که توصیف کردهاند، پس در واقعیت هم میتوان گفت که؛ حکومت دینی بجای حل این مسایل، در جهت تشدید آنها حرکت و عمل کرده است. چون پیش از انقلاب ربا و سود بانکی بسیار کمتر بود. اغلب مردم طلب حلال را تشویق میکردند. مومنین سکوت نمیکردند. مساجد شلوغ و آباد بود. فرزندان احترام بزرگترها را داشتند.
🔘از این مقدمات میتوان یکی از این دو نتیجه را گرفت. یا ۴۵ سال گذشته مبتنی بر دین عمل نشده است. یا این که مبتنی بر دین عمل شده است و این وضعیت هم نتیجه طبیعی عملکرد آن است. برای رهایی از این تناقض شاید راه دیگری هم پیش رو باشد. مثل بعضی از همکفران، جامعه را غیردینی ندانست و جامعه را با همین وضعیت یک جامعه دینی معرفی کرد که هدف حکومت هم حصول همین وضعیت بوده است. در این صورت، بهتر است از تطبیق روایات با وضعیت کنونی پرهیز کرد.
🔘در غیر این صورت تنها راه برای حل تعارض ناشی از این دو پرسش، این است که، حکومت دینی برای زمینهسازی و ایجاد وضعیتی آمده است که مناسب با پیشبینی منسوب به امام صادقع است.
🔘🔘آیا این نتیجه را میپذیرید؟
24.04.202517:08
🔴شرط توافق موقت
🔺 پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘نمیدانم خبر زیر تا چه اندازه واقعیت دارد؛
اکسیوس نوشت: «عراقچی، در جریان مذاکرات هستهای روز شنبه به استیو ویتکاف، گفت که ممکن است دستیابی به یک توافق نهایی هستهای طبق جدول زمانی ترامپ امکانپذیر نباشد و پیشنهاد داد که طرفین باید ابتدا بر سر یک توافق موقت مذاکره کنند یا خیر.»
🔘به نظرم ابتدا باید درباره رویکرد کلان و کلی توافق را قطعی کرد پس از آن پیش رفت گام به گام در جزییات؛ مسأله مهمی نیست ولی اگر توافق جزیی و موقت با هدف عبور از وضعیت فعلی باشد قطعا به زیان ایران است و هیچ مشکلی را از ایران حل نخواهد کرد. اصولا یکی از علل شکست برجام همین رویکرد جزیینگر به اختلافات اساسی طرفین بود.
🔺 پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘نمیدانم خبر زیر تا چه اندازه واقعیت دارد؛
اکسیوس نوشت: «عراقچی، در جریان مذاکرات هستهای روز شنبه به استیو ویتکاف، گفت که ممکن است دستیابی به یک توافق نهایی هستهای طبق جدول زمانی ترامپ امکانپذیر نباشد و پیشنهاد داد که طرفین باید ابتدا بر سر یک توافق موقت مذاکره کنند یا خیر.»
🔘به نظرم ابتدا باید درباره رویکرد کلان و کلی توافق را قطعی کرد پس از آن پیش رفت گام به گام در جزییات؛ مسأله مهمی نیست ولی اگر توافق جزیی و موقت با هدف عبور از وضعیت فعلی باشد قطعا به زیان ایران است و هیچ مشکلی را از ایران حل نخواهد کرد. اصولا یکی از علل شکست برجام همین رویکرد جزیینگر به اختلافات اساسی طرفین بود.
22.04.202520:34
🔴مفاهمه داخلی؛ مذاکره خارجی
▪️بیمها و امیدها و پیش نیازهای توافق
🔺در گفتگو با اعتماد ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🟪در این گفتگو به چه نکاتی پرداختهام؟
▪️معنای پذیرش گفتگو با آمریکا چیست؟
▪️ پرسشهای بی پاسخ مذاکرات کدام است؟
▪️چرا برجام موفق نشد؟
▪️معنای خروج ترامپ از برجام چی بود؟
▪️چرا آمریکا توافق الجزایر را نقض نکرد؟
▪️تفاوت این گفتگوها با برجام چیست؟
▪️بزرگترین خطای احتمالی ایران در این گفتگوها چیست؟
▪️سرعت بالای مذاکرات چه دلیلی دارد؟
▪️خطای براندازان و تندروهای داخلی در ناتوانی از فهم و پیشبینی این گفتگوها چیست؟
▪️چه نیروهایی این گفتگوها را تهدید میکنند؟
▪️ ترامپ تهدید است یا فرصت؟
▪️نهایت دستاورد معقول از این گفتگوها چیست؟
▪️الزامات داخلی این گفتگوها چیست؟
▪️چه نقدی به برخی از منتقدان دارم؟
▪️بزرگترین خطای احتمالی ناظران بیرون حکومت در این مذاکرات چه میتواند باشد.
▪️گفتگو از مهدی بیک
🔹برخی از تحلیلگران معتقدند زمان مناسب برخی از رخدادهای اثرگذار تاریخی باید از راه برسند. مبتنی بر این دیدگاه، گفته میشود زمان حل تعارضات و تنازعات ایران و آمریکا از راه رسیده است. شما در این زمینه چگونه می اندیشید؟
🔘این گزارهها بیش از اینکه علمی؛ توصیفی یا واجد حقیقتی باشند؛ جنبه توصیهای و تجویزی دارند. در واقع گوینده میخواهد بگوید این کار را زودتر انجام دهید. در مورد عکس این گزاره هم همین را میگویند. در برخی از مقاطع مخالفین میگویند که وقت خوبی برای حل مسایل نیست. در واقع آنان چون مخالف حل مسایل هستند، دنبال توجیهی برای آن میگردند.
https://telegra.ph/مفاهمه-داخلی-مذاکره-خارجی-04-22
▪️بیمها و امیدها و پیش نیازهای توافق
🔺در گفتگو با اعتماد ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🟪در این گفتگو به چه نکاتی پرداختهام؟
▪️معنای پذیرش گفتگو با آمریکا چیست؟
▪️ پرسشهای بی پاسخ مذاکرات کدام است؟
▪️چرا برجام موفق نشد؟
▪️معنای خروج ترامپ از برجام چی بود؟
▪️چرا آمریکا توافق الجزایر را نقض نکرد؟
▪️تفاوت این گفتگوها با برجام چیست؟
▪️بزرگترین خطای احتمالی ایران در این گفتگوها چیست؟
▪️سرعت بالای مذاکرات چه دلیلی دارد؟
▪️خطای براندازان و تندروهای داخلی در ناتوانی از فهم و پیشبینی این گفتگوها چیست؟
▪️چه نیروهایی این گفتگوها را تهدید میکنند؟
▪️ ترامپ تهدید است یا فرصت؟
▪️نهایت دستاورد معقول از این گفتگوها چیست؟
▪️الزامات داخلی این گفتگوها چیست؟
▪️چه نقدی به برخی از منتقدان دارم؟
▪️بزرگترین خطای احتمالی ناظران بیرون حکومت در این مذاکرات چه میتواند باشد.
▪️گفتگو از مهدی بیک
🔹برخی از تحلیلگران معتقدند زمان مناسب برخی از رخدادهای اثرگذار تاریخی باید از راه برسند. مبتنی بر این دیدگاه، گفته میشود زمان حل تعارضات و تنازعات ایران و آمریکا از راه رسیده است. شما در این زمینه چگونه می اندیشید؟
🔘این گزارهها بیش از اینکه علمی؛ توصیفی یا واجد حقیقتی باشند؛ جنبه توصیهای و تجویزی دارند. در واقع گوینده میخواهد بگوید این کار را زودتر انجام دهید. در مورد عکس این گزاره هم همین را میگویند. در برخی از مقاطع مخالفین میگویند که وقت خوبی برای حل مسایل نیست. در واقع آنان چون مخالف حل مسایل هستند، دنبال توجیهی برای آن میگردند.
https://telegra.ph/مفاهمه-داخلی-مذاکره-خارجی-04-22
20.04.202520:57
🔴نشنیدن؛ بدترین نوع فیلترینگ
🔺اعتماد اول اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘کلمه فیلترینگ ذهن ما را بر فیلترینگ فضای مجازی یا منع انتشار دادهها و آمارهای رسمی یا اخبار مورد نیاز جامعه متمرکز میکند. ولی به نظر میرسد که انواع بدتری از فیلترینگ نیز هست؛ فیلترهای نامرئی که متولیان امر و کسانی که باید صدای جامعه و مردم را بشنوند، روی گوشها و چشمهای خود قرار میدهند تا واقعیات را نشنوند یا فقط بخشهایی که خوشآیندشان است را بشنوند.
🔘فیلترهای عادی که مردم روی گوش خود قرار میدهند، برحسب نیاز فرد کارکردهای متفاوتی دارند. مطابق تنظیم دستگاه، شدت انواع صداهای ورودی به گوش تضعیف یا تقویت میشوند، یا فرکانسهای خاصی را فیلتر و یا صداهای شدید و خطرناک مثل انفجار را بکلی حذف، و بر عکس برخی فرکانسهای را تقویت میکنند.
🔘هنگامی که به عملکرد برخی از سیاستمداران نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که گویی آنان نیز دستگاههای نامرئی فیلترکننده صدا و تصویر روی گوش و چشم خود نصب کردهاند. اگر فیلترینگ گوش در زندگی روزانه با هدف حذف و نشنیدن صداهای گوشخراش و آسیبزا مثل شلیک یا انفجار است؛ در سیاست با هدف حذف و نشنیدن صداهای اعتراضی مردم است. در زندگی حذف نویز، و تقویت برخی صداهای ضعیف ولی مطلوب مثل آواز پرندگان است؛ در سیاست، هدف نشنیدن حرف منتقدین و تقویت حرفهای خودی و تعریف و تمجیدهای بیهوده است.
🔘نویزکُشها؛ صداهای آرام انتقادی و اعتراضات مردمی را حذف میکنند. تقویت کنندههای گزینشی هم؛ فقط فرکانسهای همسو با منافع و افکار خود را تقویت میکنند؛ مثل تعریفها از خود و بد گوییها به دیگران، یا توجیهات عملکردها و ازناب مثلاً مطلوب سخنرانیهای خودی. متأسفانه این دستگاههای نامرئی در مقایسه با نمونههای فیزیکی، پیشرفتهتر و هوشمندانهتر عمل میکنند همچنین باتریشان تمامشدنی نیست. چون منبع انرژی انها قدرت، و انکار واقعیتهاست! نیاز به تنظیمات روزانه ندارند چون با هوش و خود تنظیمگر هستند. فقط هنگامی از کار میافتند که کار مصرفکننده نیز به پایان میرسد.
https://telegra.ph/نشنیدن-بدترین-نوع-فیلترینگ-04-20
🔺اعتماد اول اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘کلمه فیلترینگ ذهن ما را بر فیلترینگ فضای مجازی یا منع انتشار دادهها و آمارهای رسمی یا اخبار مورد نیاز جامعه متمرکز میکند. ولی به نظر میرسد که انواع بدتری از فیلترینگ نیز هست؛ فیلترهای نامرئی که متولیان امر و کسانی که باید صدای جامعه و مردم را بشنوند، روی گوشها و چشمهای خود قرار میدهند تا واقعیات را نشنوند یا فقط بخشهایی که خوشآیندشان است را بشنوند.
🔘فیلترهای عادی که مردم روی گوش خود قرار میدهند، برحسب نیاز فرد کارکردهای متفاوتی دارند. مطابق تنظیم دستگاه، شدت انواع صداهای ورودی به گوش تضعیف یا تقویت میشوند، یا فرکانسهای خاصی را فیلتر و یا صداهای شدید و خطرناک مثل انفجار را بکلی حذف، و بر عکس برخی فرکانسهای را تقویت میکنند.
🔘هنگامی که به عملکرد برخی از سیاستمداران نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که گویی آنان نیز دستگاههای نامرئی فیلترکننده صدا و تصویر روی گوش و چشم خود نصب کردهاند. اگر فیلترینگ گوش در زندگی روزانه با هدف حذف و نشنیدن صداهای گوشخراش و آسیبزا مثل شلیک یا انفجار است؛ در سیاست با هدف حذف و نشنیدن صداهای اعتراضی مردم است. در زندگی حذف نویز، و تقویت برخی صداهای ضعیف ولی مطلوب مثل آواز پرندگان است؛ در سیاست، هدف نشنیدن حرف منتقدین و تقویت حرفهای خودی و تعریف و تمجیدهای بیهوده است.
🔘نویزکُشها؛ صداهای آرام انتقادی و اعتراضات مردمی را حذف میکنند. تقویت کنندههای گزینشی هم؛ فقط فرکانسهای همسو با منافع و افکار خود را تقویت میکنند؛ مثل تعریفها از خود و بد گوییها به دیگران، یا توجیهات عملکردها و ازناب مثلاً مطلوب سخنرانیهای خودی. متأسفانه این دستگاههای نامرئی در مقایسه با نمونههای فیزیکی، پیشرفتهتر و هوشمندانهتر عمل میکنند همچنین باتریشان تمامشدنی نیست. چون منبع انرژی انها قدرت، و انکار واقعیتهاست! نیاز به تنظیمات روزانه ندارند چون با هوش و خود تنظیمگر هستند. فقط هنگامی از کار میافتند که کار مصرفکننده نیز به پایان میرسد.
https://telegra.ph/نشنیدن-بدترین-نوع-فیلترینگ-04-20
03.05.202504:19
🔴دفاع در قالب توجیه
🔺اعتماد ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘در تاریخ ۷ اردیبهشت یادداشت «مرز باج و وفاق» را در اعتماد نوشتم که تعریضی به آن دسته از سیاستهای رسمی در باره وفاق بود که با باج دادن تلاقی پیدا میکرد و بطور مشخص در نحوه تعامل دولت با نمایندگان مجلس بویژه در باره انتصاب مسئولین اجرایی دولت بود.
🔘سه روز بعد پاسخی از سوی مرکز رسانه مجلس نسبت به این یادداشت در روزنامه اعتماد منتشر شد که موجب تعجب گردید. مرکزی که وظیفه دفاع از صیانت مجلس را دارد، بدیهیات آن را انکار میکند و به جای صیانت و دفاع از نهاد مجلس، اقدام به توجیه کارهایی از نمایندگان میکند که شأن و منزلت نهاد قانونگذاری را از میان برده است و ربطی هم به وظایف نمایندگی آنان ندارد.
🔘به علت همین توجیه کردنها است که مجلس در مسیر درست قرار نمیگیرد و کمترین میزان اعتماد مردم به نهادهای کشور به مجلس است. نهادی که ظاهراً باید از سوی مردم انتخاب شود و مورد اعتماد آنان باشد، کمترین حد از اعتماد را از طرف مردم به دست آورده است.
🔘البته نمایندگانی که اغلب آنان با آرای بسیار کم و بعضاً تا ۳ درصد واجدین حق رأی به مجلس بروند، بهتر از این نمیشوند و تقصیری هم ندارند، ولی مرکز رسانه مجلس وظیفه دارد که از اعتبار مجلس صیانت کند و نه آنکه نهاد قانونگذاری را در ذیل منافع بخشی از نمایندگان قرار دهد.
🔘در متن توجیهی مرکز رسانه، چندین بار یک نقد روشن را به عنوان هجمه به نهاد قانونگذاری وصف کرده است. به طور کلی تا هنگامی که نقدها را هجمه بدانیم، هیچ گاه قادر به فهم محتوای نقد بیان شده نخواهیم شد. این نگاه فاجعه باری است که نقد را به منزله هجمه و تخریب بدانیم.
🔘در باره وزیر اقتصاد تردیدی نبود که هدف عزل او بود، که در فضای گران شدن ارز جواب میداد، و الا سایر مسایل که پاسخ داده شد و تنها ترجیح دادند که از کنار پاسخ صریح دادن به همین یک مورد بگذرند که همه میدانیم برای چه بود و اصل ماجرا شکافته نشد.
🔘در باره دو فوریت طرح تغییر ساعت هم روشن است که با توجه به وضعیت برق دو فوریت آن ضروری بود، باید دو فوریت را تصویب میکردند، چون دولت درگیر تغییر ساعت رسمی یا تغییر ساعت اداری است و بسیار واضح بود که دو فوریت طرح بدیهی است حتی اگر بخواهند آن را رد کنند. رد دو فوریت به معنای بیخاصیت کردن هدف دولت است. غیر معقول است که نویسنده محترم متن مرکز رسانه مجلس این مسأله بدیهی را متوجه نشده باشند و بدیهی است که این پاسخ در اصل در صدد توجیه عمل بخشی از نمایندگان است.
🔘بخش اصلی پاسخ مرکز رسانه بند ۴ است که صریحاً نوشتهاند: ”ادعای نادرست دخالت نمایندگان در عزل و نصبها“. اگر این بند را در پاسخ خود نمینوشتند، طبعا به سکوت برگزار میکردم. ولی این بند نشان داد که آگاهانه و عامدانه معانی کلمات را تغییر دادهاند. دخالت نمایندگان در این کار چنان واضح و روشن است که هیچ عقل سلیمی رد آن را نمیپذیرد. مواردش را هم من در یادداشتهای قبلی نوشتهام.
🔘متأسفانه وزرا چون قصد تقابل با نمایندگان را ندارند، حاضر نیستند موارد را به طور رسمی اعلام کنند. به نظر من آقای پزشکیان باید در این باره قاطع برخورد کند و وزرا و روسای هلدینگها و استانداران را از گفتگو با نمایندگان برای عزل و نصبها و پذیرش فشارها و توصیههای آنان به کلی منع کند.
🔘چند وزیری که من تا کنون با آنان صحبت کردهام به کلی ناامید از اصلاح این وضع هستند. مرکز رسانه با این پاسخ خود مسئولیت مستقیمی در این کار نمایندگان دارد. کسی هم حاضر نیست مطابق توصیه مرکز رسانه موارد دخالتها را به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان بدهد، چون چاقو دسته خودش را نمیبرد. موثرترین راه انتشار عمومی آن است.
🔘حالا که کار به اینجا رسید توجه آن مرکز رسانه را به افشاگریهای برخی از نمایندگان منصف علیه همکارانشان جلب میکنیم که از مخارج نجومی انتخاباتی آنان، و ثروتی که نمایندگان اغلب فقیر پس از رسیدن به مجلس کسب کردهاند و فیلم این افشاگریها در رسانهها پخش شده است. مرکز رسانه مجلس موظف است که همزمان نیز پاسخی هم به ادعاهای آنان دهد. ادعاهایی که کیان نمایندگان را در بدترین وضع ممکن مورد سوال قرار دادهاند.
🔘من تا کنون فکر میکردم که این اقدامات نمایندگان به صفت شخصی است و ربطی به مدیریت کلان مجلس ندارد ولی این دفاعیه یا بهتر است بگوییم؛ توجیهنامه مرکز رسانه به خوبی نشان داد که ماجرا فراتر از رفتار شخصی نمایندگان و مورد حمایت نهاد رسانهای مجلس هم هست، و این یک روند در کلیت مجلس است که از آن در قالب توجیه دفاع میشود. جامعه ایران هنوز آن اندازه سقوط نکرده که انکار بدیهیات را هضم کند.
🔺اعتماد ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘در تاریخ ۷ اردیبهشت یادداشت «مرز باج و وفاق» را در اعتماد نوشتم که تعریضی به آن دسته از سیاستهای رسمی در باره وفاق بود که با باج دادن تلاقی پیدا میکرد و بطور مشخص در نحوه تعامل دولت با نمایندگان مجلس بویژه در باره انتصاب مسئولین اجرایی دولت بود.
🔘سه روز بعد پاسخی از سوی مرکز رسانه مجلس نسبت به این یادداشت در روزنامه اعتماد منتشر شد که موجب تعجب گردید. مرکزی که وظیفه دفاع از صیانت مجلس را دارد، بدیهیات آن را انکار میکند و به جای صیانت و دفاع از نهاد مجلس، اقدام به توجیه کارهایی از نمایندگان میکند که شأن و منزلت نهاد قانونگذاری را از میان برده است و ربطی هم به وظایف نمایندگی آنان ندارد.
🔘به علت همین توجیه کردنها است که مجلس در مسیر درست قرار نمیگیرد و کمترین میزان اعتماد مردم به نهادهای کشور به مجلس است. نهادی که ظاهراً باید از سوی مردم انتخاب شود و مورد اعتماد آنان باشد، کمترین حد از اعتماد را از طرف مردم به دست آورده است.
🔘البته نمایندگانی که اغلب آنان با آرای بسیار کم و بعضاً تا ۳ درصد واجدین حق رأی به مجلس بروند، بهتر از این نمیشوند و تقصیری هم ندارند، ولی مرکز رسانه مجلس وظیفه دارد که از اعتبار مجلس صیانت کند و نه آنکه نهاد قانونگذاری را در ذیل منافع بخشی از نمایندگان قرار دهد.
🔘در متن توجیهی مرکز رسانه، چندین بار یک نقد روشن را به عنوان هجمه به نهاد قانونگذاری وصف کرده است. به طور کلی تا هنگامی که نقدها را هجمه بدانیم، هیچ گاه قادر به فهم محتوای نقد بیان شده نخواهیم شد. این نگاه فاجعه باری است که نقد را به منزله هجمه و تخریب بدانیم.
🔘در باره وزیر اقتصاد تردیدی نبود که هدف عزل او بود، که در فضای گران شدن ارز جواب میداد، و الا سایر مسایل که پاسخ داده شد و تنها ترجیح دادند که از کنار پاسخ صریح دادن به همین یک مورد بگذرند که همه میدانیم برای چه بود و اصل ماجرا شکافته نشد.
🔘در باره دو فوریت طرح تغییر ساعت هم روشن است که با توجه به وضعیت برق دو فوریت آن ضروری بود، باید دو فوریت را تصویب میکردند، چون دولت درگیر تغییر ساعت رسمی یا تغییر ساعت اداری است و بسیار واضح بود که دو فوریت طرح بدیهی است حتی اگر بخواهند آن را رد کنند. رد دو فوریت به معنای بیخاصیت کردن هدف دولت است. غیر معقول است که نویسنده محترم متن مرکز رسانه مجلس این مسأله بدیهی را متوجه نشده باشند و بدیهی است که این پاسخ در اصل در صدد توجیه عمل بخشی از نمایندگان است.
🔘بخش اصلی پاسخ مرکز رسانه بند ۴ است که صریحاً نوشتهاند: ”ادعای نادرست دخالت نمایندگان در عزل و نصبها“. اگر این بند را در پاسخ خود نمینوشتند، طبعا به سکوت برگزار میکردم. ولی این بند نشان داد که آگاهانه و عامدانه معانی کلمات را تغییر دادهاند. دخالت نمایندگان در این کار چنان واضح و روشن است که هیچ عقل سلیمی رد آن را نمیپذیرد. مواردش را هم من در یادداشتهای قبلی نوشتهام.
🔘متأسفانه وزرا چون قصد تقابل با نمایندگان را ندارند، حاضر نیستند موارد را به طور رسمی اعلام کنند. به نظر من آقای پزشکیان باید در این باره قاطع برخورد کند و وزرا و روسای هلدینگها و استانداران را از گفتگو با نمایندگان برای عزل و نصبها و پذیرش فشارها و توصیههای آنان به کلی منع کند.
🔘چند وزیری که من تا کنون با آنان صحبت کردهام به کلی ناامید از اصلاح این وضع هستند. مرکز رسانه با این پاسخ خود مسئولیت مستقیمی در این کار نمایندگان دارد. کسی هم حاضر نیست مطابق توصیه مرکز رسانه موارد دخالتها را به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان بدهد، چون چاقو دسته خودش را نمیبرد. موثرترین راه انتشار عمومی آن است.
🔘حالا که کار به اینجا رسید توجه آن مرکز رسانه را به افشاگریهای برخی از نمایندگان منصف علیه همکارانشان جلب میکنیم که از مخارج نجومی انتخاباتی آنان، و ثروتی که نمایندگان اغلب فقیر پس از رسیدن به مجلس کسب کردهاند و فیلم این افشاگریها در رسانهها پخش شده است. مرکز رسانه مجلس موظف است که همزمان نیز پاسخی هم به ادعاهای آنان دهد. ادعاهایی که کیان نمایندگان را در بدترین وضع ممکن مورد سوال قرار دادهاند.
🔘من تا کنون فکر میکردم که این اقدامات نمایندگان به صفت شخصی است و ربطی به مدیریت کلان مجلس ندارد ولی این دفاعیه یا بهتر است بگوییم؛ توجیهنامه مرکز رسانه به خوبی نشان داد که ماجرا فراتر از رفتار شخصی نمایندگان و مورد حمایت نهاد رسانهای مجلس هم هست، و این یک روند در کلیت مجلس است که از آن در قالب توجیه دفاع میشود. جامعه ایران هنوز آن اندازه سقوط نکرده که انکار بدیهیات را هضم کند.
Кайра бөлүшүлгөн:
هممیهن



28.04.202504:39
رویههای دیگر انفجار
سرمقاله هممیهن
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹از روز شنبه که خبر انفجار در گمرک بندرعباس منتشر شد، چند خط خبری بسیار پررنگ بود. خط اول بررسی و توصیف ابعاد انفجار و خسارتهای وارده بود. خط دوم، علت انفجار و خط سوم نیز تبعات سیاسی و بینالمللی آن مورد توجه رسانهها بود و در این میان، مثل همه موارد دیگر برخی اخبار نادرست و جعلی و تحلیلهای انحرافی هم منتشر میشد.
🔹ولی این حادثه سطوح و رویههای دیگری هم دارد که هنوز ابعاد آن به رسانهها کشیده نشده است. از جمله ابراز حس همدردی ملی و روحیه و اعلام آمادگی فوری برای کمک کردن داوطلبانه از سوی بسیاری از مردم و شرکتهای خصوصی و دولتی است که در این گیرودار خبری تاکنون کمتر دیده و منعکس شده است. حضور آقای رئیسجمهور و پیش از آن وزرای کشور و راه و شهرسازی در محل حادثه نیز به تقویت این پدیده کمک میکند.
🔹روی دیگری که باید به آن پرداخت، عملکرد رسانه رسمی است که گویی اتفاق چندان مهمی در کشور رخ نداده بود و با این انفجار مثل یک اتفاق عادی برخورد کردند و حتی برنامههای مثلاً شاد خود که تنه به لودگی میزنند را ادامه دادند.
🔹درحالیکه دستاندکاران جشنواره کوچه که در هفتههای اخیر از سوی تندروها علیه آنان تبلیغات دامنهداری شده بود، همان شنبهشب برنامههای شاد خود را تعطیل کردند و چندین هزار نفر در مدرسه سعادت بوشهر گرد هم آمدند و مراسم عزاداری سنتی بوشهریها یعنی شَروهخوانی را برگزار کردند و بعد هم برای همدردی با داغدیدگان حادثه انفجار، پیش از موعد جشنواره را تعطیل کردند.
🔹این را مقایسه کنید با عملکرد رسانه رسمی که بهکلی از قافله خبری دور و عقب افتاده بود. چگونه یک رسانه به این عریض و طویلی و دارای دفتر و دستک و تعداد زیاد خبرنگار و تجهیزات در استان، قادر نبود که ابعاد این فاجعه ملی را بازتاب دهد؟ و از همان ابتدای کار چنان گزارش میداد که گویی همه چیز تحت کنترل است.
🔹حادثهای که منجر به اعلام سه روز عزای عمومی در استان و یک روز در کشور شد را همچنان عادی بازتاب داده شده و از نظر اطلاعرسانی این رسانه را مردود کرده است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹از روز شنبه که خبر انفجار در گمرک بندرعباس منتشر شد، چند خط خبری بسیار پررنگ بود. خط اول بررسی و توصیف ابعاد انفجار و خسارتهای وارده بود. خط دوم، علت انفجار و خط سوم نیز تبعات سیاسی و بینالمللی آن مورد توجه رسانهها بود و در این میان، مثل همه موارد دیگر برخی اخبار نادرست و جعلی و تحلیلهای انحرافی هم منتشر میشد.
🔹ولی این حادثه سطوح و رویههای دیگری هم دارد که هنوز ابعاد آن به رسانهها کشیده نشده است. از جمله ابراز حس همدردی ملی و روحیه و اعلام آمادگی فوری برای کمک کردن داوطلبانه از سوی بسیاری از مردم و شرکتهای خصوصی و دولتی است که در این گیرودار خبری تاکنون کمتر دیده و منعکس شده است. حضور آقای رئیسجمهور و پیش از آن وزرای کشور و راه و شهرسازی در محل حادثه نیز به تقویت این پدیده کمک میکند.
🔹روی دیگری که باید به آن پرداخت، عملکرد رسانه رسمی است که گویی اتفاق چندان مهمی در کشور رخ نداده بود و با این انفجار مثل یک اتفاق عادی برخورد کردند و حتی برنامههای مثلاً شاد خود که تنه به لودگی میزنند را ادامه دادند.
🔹درحالیکه دستاندکاران جشنواره کوچه که در هفتههای اخیر از سوی تندروها علیه آنان تبلیغات دامنهداری شده بود، همان شنبهشب برنامههای شاد خود را تعطیل کردند و چندین هزار نفر در مدرسه سعادت بوشهر گرد هم آمدند و مراسم عزاداری سنتی بوشهریها یعنی شَروهخوانی را برگزار کردند و بعد هم برای همدردی با داغدیدگان حادثه انفجار، پیش از موعد جشنواره را تعطیل کردند.
🔹این را مقایسه کنید با عملکرد رسانه رسمی که بهکلی از قافله خبری دور و عقب افتاده بود. چگونه یک رسانه به این عریض و طویلی و دارای دفتر و دستک و تعداد زیاد خبرنگار و تجهیزات در استان، قادر نبود که ابعاد این فاجعه ملی را بازتاب دهد؟ و از همان ابتدای کار چنان گزارش میداد که گویی همه چیز تحت کنترل است.
🔹حادثهای که منجر به اعلام سه روز عزای عمومی در استان و یک روز در کشور شد را همچنان عادی بازتاب داده شده و از نظر اطلاعرسانی این رسانه را مردود کرده است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
25.04.202520:33
🔴پاشنه آشیل کشور
🔺سرمقاله هممیهن ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘اتفاقاتی که در رسانه رسمی کشور و در روزهای اخیر رخ داد، به گونهای بود که همگان را متوجه خطر این گونه برنامهها برای امنیت ملی و ثبات اجتماعی کشور کرد، و حجت بر دستاندرکاران کشور تمام شد که در این مورد باید کاری کنند. این وضعیت ریشه در سیاست انحصار رسانهای داشته که به دلایل گوناگون اکنون اجرای آن سیاست انحصار ممکن نیست.
🔘از دهه ۶۰ انحصار رسانه رکن رکین نظام اطلاعرسانی بود و به نوعی اعتیادآور هم شده بود. ساختاری که در واقع با واکر و عصا راه میرفت ولی چون اجازه نمیدادند هیچ رقیبی داشته باشد همیشه به عنوان اولین نفر از خط پایان رد میشد و مدال طلا را بر سینه خود آویزان میکرد؛ حالا چند سالی است که نهتنها توان خود را در حذف هر گونه رقیب از دست داده، بلکه رقبای سرسخت و تازهنفس هم به میدان آمده و این رسانه را از دور رقابت خارج کردهاند.
🔘مدافعان این ساختار از ابتدای دهه ۷۰ که تعدادی روزنامه مستقل آمد عزا گرفتند و آغاز به مسئلهسازی برای آنها کردند. سپس ماهواره آمد. ۳۰ سال پیش در سال ۱۳۷۴ در همین روزها قانون منع استفاده از ماهواره اعلام و اجرایی شد بلافاصله وزیر کشور اعلام کرد: «۹۰ درصد از دارندگان آنتنهای ماهوارهای اقدام به جمعآوری آنتنها کردهاند.» فرمانده نیروی انتظامی نیز گفت: «از نیمه شب گذشته مهلت قانونی برای جمعآوری داوطلبانه آنتنهای ماهوارهای پایان یافت.»
🔘اینها در حالی بود که مردم هنوز استقبال زیادی از ماهواره نکرده بودند چون به رسانههای مکتوب داخلی امید داشتند بهویژه پس از دوم خرداد که روند توسعه مطبوعات مستقل شتاب گرفت. آن مطبوعات را تحمل نکردند و بهار مطبوعات را خزان کردند. روزنامهها را قلع و قمع کردند به امید آن که دوباره انحصار را به صداوسیما برگردانند. این کار را با هزینه بالا و با کارگزاری افرادی چون سعید مرتضوی انجام دادند ولی خیلی خوشخیال بودند چون پیش از آن ماهوارهها از راه رسیده بودند. بنابراین تنها نتیجهای که توانستند از بستن مطبوعات به دست آورند، تحریک مردم برای استفاده بیشتر از ماهواره بود.
https://telegra.ph/پاشنه-آشیل-کشور-04-25
🔺سرمقاله هممیهن ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘اتفاقاتی که در رسانه رسمی کشور و در روزهای اخیر رخ داد، به گونهای بود که همگان را متوجه خطر این گونه برنامهها برای امنیت ملی و ثبات اجتماعی کشور کرد، و حجت بر دستاندرکاران کشور تمام شد که در این مورد باید کاری کنند. این وضعیت ریشه در سیاست انحصار رسانهای داشته که به دلایل گوناگون اکنون اجرای آن سیاست انحصار ممکن نیست.
🔘از دهه ۶۰ انحصار رسانه رکن رکین نظام اطلاعرسانی بود و به نوعی اعتیادآور هم شده بود. ساختاری که در واقع با واکر و عصا راه میرفت ولی چون اجازه نمیدادند هیچ رقیبی داشته باشد همیشه به عنوان اولین نفر از خط پایان رد میشد و مدال طلا را بر سینه خود آویزان میکرد؛ حالا چند سالی است که نهتنها توان خود را در حذف هر گونه رقیب از دست داده، بلکه رقبای سرسخت و تازهنفس هم به میدان آمده و این رسانه را از دور رقابت خارج کردهاند.
🔘مدافعان این ساختار از ابتدای دهه ۷۰ که تعدادی روزنامه مستقل آمد عزا گرفتند و آغاز به مسئلهسازی برای آنها کردند. سپس ماهواره آمد. ۳۰ سال پیش در سال ۱۳۷۴ در همین روزها قانون منع استفاده از ماهواره اعلام و اجرایی شد بلافاصله وزیر کشور اعلام کرد: «۹۰ درصد از دارندگان آنتنهای ماهوارهای اقدام به جمعآوری آنتنها کردهاند.» فرمانده نیروی انتظامی نیز گفت: «از نیمه شب گذشته مهلت قانونی برای جمعآوری داوطلبانه آنتنهای ماهوارهای پایان یافت.»
🔘اینها در حالی بود که مردم هنوز استقبال زیادی از ماهواره نکرده بودند چون به رسانههای مکتوب داخلی امید داشتند بهویژه پس از دوم خرداد که روند توسعه مطبوعات مستقل شتاب گرفت. آن مطبوعات را تحمل نکردند و بهار مطبوعات را خزان کردند. روزنامهها را قلع و قمع کردند به امید آن که دوباره انحصار را به صداوسیما برگردانند. این کار را با هزینه بالا و با کارگزاری افرادی چون سعید مرتضوی انجام دادند ولی خیلی خوشخیال بودند چون پیش از آن ماهوارهها از راه رسیده بودند. بنابراین تنها نتیجهای که توانستند از بستن مطبوعات به دست آورند، تحریک مردم برای استفاده بیشتر از ماهواره بود.
https://telegra.ph/پاشنه-آشیل-کشور-04-25
24.04.202512:09
🔴جناب آقای رییسجمهور!
🔺چهارم اردیبهشت۱۴۰۴
🔘اتفاقاتی که در روزهای اخیر در صدا و سیما رخ داده است گرچه چیز جدیدی نیست ولی به علت حساستر شدن شرایط کشور، زیانباری این رفتارها با منافع ملی برجستهتر و آشکارتر شده است و الا کارشناسان سیاسی و رسانهای خیلی خوب میدانند که رویکرد کلان این رسانه با اتفاقات اخیر همسو است و این رویکرد در همه برنامههای آن جاری است.
🔘رسانه در هر جامعهای معادل سیستم قلب و گردش خون در بدن است. رسانهای که مواد غذایی آلوده، بیکالری و غیر مفید به خون تزریق کند و حتی نتواند خون را تصفیه و با فشار کافی به سلولهای بدن برساند، نتیجهاش برای بدن پیشاپیش روشن است.
🔘تردید نکنید که؛ اراده به اصلاح امور کشور از اصلاح سیاست رسانهای آغاز خواهد شد. رسانهای میخواهیم که آموزنده، نقاد، ناظر و بازتابدهنده خواست اکثریت مردم و مدافع امنیت و وحدت ملی باشد و مردم را بینیاز از رسانههای فرامرزی کند.
🔘رسانه موجود در هیچ موقعیت مهمی به کمک اصلاحات مورد نظر شما نخواهد آمد، سهل است که آتش بیار معرکه علیه آنها خواهد بود. اطمینان دارم که اغلب مسیولین چنین نگرانی را در ذهن خود دارند. رسانه رسمی کشور که باید یار شاطر دولت در اجرای سیاستهایش باشد، در عمل بار خاطر دولت شده است.
🔘بنابر این شما نمیتوانید عملکرد رسانه رسمی را نادیده بگیرید و بگویید که زیر نظر شما نیست. وظیفه شماست که تمام شرایط را برای بهبود امور کشور فراهم کنید. حکومت یک کل یکپارچه است. درست است که نهادهای گوناگون و مستقل دارد، ولی استقلال آنها به منزله زدن سازهای جداگانه نیست چون در این صورت به درگیری درون قوا منجر خواهد شد.
🔘🔘بنابر این ضرورت دارد که گزارشی از وضعیت بسیار نابسامان و جناحی و مغایر با رویکردهای مطلوب مردم تهیه و در بالاترین سطح گفتگو کنید تا نشان داده شود که اجرای سیاستهای مورد نظر شما به دلیل رویکردهای این رسانه، همواره با احتمال شکست روبرو است.
🔺چهارم اردیبهشت۱۴۰۴
🔘اتفاقاتی که در روزهای اخیر در صدا و سیما رخ داده است گرچه چیز جدیدی نیست ولی به علت حساستر شدن شرایط کشور، زیانباری این رفتارها با منافع ملی برجستهتر و آشکارتر شده است و الا کارشناسان سیاسی و رسانهای خیلی خوب میدانند که رویکرد کلان این رسانه با اتفاقات اخیر همسو است و این رویکرد در همه برنامههای آن جاری است.
🔘رسانه در هر جامعهای معادل سیستم قلب و گردش خون در بدن است. رسانهای که مواد غذایی آلوده، بیکالری و غیر مفید به خون تزریق کند و حتی نتواند خون را تصفیه و با فشار کافی به سلولهای بدن برساند، نتیجهاش برای بدن پیشاپیش روشن است.
🔘تردید نکنید که؛ اراده به اصلاح امور کشور از اصلاح سیاست رسانهای آغاز خواهد شد. رسانهای میخواهیم که آموزنده، نقاد، ناظر و بازتابدهنده خواست اکثریت مردم و مدافع امنیت و وحدت ملی باشد و مردم را بینیاز از رسانههای فرامرزی کند.
🔘رسانه موجود در هیچ موقعیت مهمی به کمک اصلاحات مورد نظر شما نخواهد آمد، سهل است که آتش بیار معرکه علیه آنها خواهد بود. اطمینان دارم که اغلب مسیولین چنین نگرانی را در ذهن خود دارند. رسانه رسمی کشور که باید یار شاطر دولت در اجرای سیاستهایش باشد، در عمل بار خاطر دولت شده است.
🔘بنابر این شما نمیتوانید عملکرد رسانه رسمی را نادیده بگیرید و بگویید که زیر نظر شما نیست. وظیفه شماست که تمام شرایط را برای بهبود امور کشور فراهم کنید. حکومت یک کل یکپارچه است. درست است که نهادهای گوناگون و مستقل دارد، ولی استقلال آنها به منزله زدن سازهای جداگانه نیست چون در این صورت به درگیری درون قوا منجر خواهد شد.
🔘🔘بنابر این ضرورت دارد که گزارشی از وضعیت بسیار نابسامان و جناحی و مغایر با رویکردهای مطلوب مردم تهیه و در بالاترین سطح گفتگو کنید تا نشان داده شود که اجرای سیاستهای مورد نظر شما به دلیل رویکردهای این رسانه، همواره با احتمال شکست روبرو است.
22.04.202517:18
🔴یک فیلم صد کتاب
🔘اگر بخواهم در یک فیلم یک دقیقهای بخش مهمی از تحول اجتماعی در ایران را به تصویر بکشم قطعا این فیلم را به اندازه دهها کتاب آموزنده میدانم. جامعهای که چند دهه پیش دخترانش حتی در شهرهای بزرگ از رفتن به مراحل بالاتر از ابتدایی باز میماندند و جز کار خانه و شستشو و پخت و پز در زیر دست مادر کار دیگری را برازنده آنان نمیدانستند، امروز به جایی رسیدهاند که در یک شهر درجه ده با جمعیت اندک و در استانی با شاخصهای توسعهیافتگی پایین و با فرهنگی کاملا مذهبی مادری چادر به سر برای روحیه دادن به دخترش برای موفقیت در مسابقه دوچرخهسواری دنبال او میدود.
🔘در چنین شرایطی عدهای همچنان در پی ممانعت دختران از دوچرخه سواری در تهران و تصویربرداری از چگونگی حجاب آنان در اصفهان هستند. جهان کرانه دارد ولی نابخردی بیکرانه است.
🔘اگر بخواهم در یک فیلم یک دقیقهای بخش مهمی از تحول اجتماعی در ایران را به تصویر بکشم قطعا این فیلم را به اندازه دهها کتاب آموزنده میدانم. جامعهای که چند دهه پیش دخترانش حتی در شهرهای بزرگ از رفتن به مراحل بالاتر از ابتدایی باز میماندند و جز کار خانه و شستشو و پخت و پز در زیر دست مادر کار دیگری را برازنده آنان نمیدانستند، امروز به جایی رسیدهاند که در یک شهر درجه ده با جمعیت اندک و در استانی با شاخصهای توسعهیافتگی پایین و با فرهنگی کاملا مذهبی مادری چادر به سر برای روحیه دادن به دخترش برای موفقیت در مسابقه دوچرخهسواری دنبال او میدود.
🔘در چنین شرایطی عدهای همچنان در پی ممانعت دختران از دوچرخه سواری در تهران و تصویربرداری از چگونگی حجاب آنان در اصفهان هستند. جهان کرانه دارد ولی نابخردی بیکرانه است.
20.04.202512:20
🔴حضور پزشکیان در انتخابات پایان تندروها بود
▪️تندروها خطوط قرمز را رد کردند
▪️بیاعتمادی حاکمیت به آنها
🔺هممیهن ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔹با توجه به تمایل حاکمیت برای پیشبرد برخی امور کشور و مخالفت جریانهای تندرو و ایستادن در برابر حاکمیت، آیا ادامه این روند منجر به تقلیل قدرت تندروها و برخورد و یا بیاعتمادی حاکمیت با آنها خواهد شد؟
🔘از آخرین جزئیات روابط سیستم سیاسی ایران با تندروها اطلاعی ندارم، ولی معتقدم که انتخاب آقای پزشکیان و اجازه دادن برای حضور ایشان در انتخابات پایانی برای تندروها بود. در واقع آنها بهطور واضح انتظار داشتند که دیگر اجازه داده نشود از جریانهای دیگر کسی بهعنوان رئیسجمهور نامزد و انتخاب شود و در واقع همان زمان پایان این گروه کلید خورد و در سراشیبی قرار گرفتند.
🔘البته سیستم با طرفداران آنها همپوشانیهایی دارد؛ ولی هسته تندروها جدای از سیستم سیاسی است و در عین حال در برخی از موارد اشتراکنظر دارند.
🔹آینده تندروها در ایران و جایگاه سیاسی آنها چه خواهد بود؟
🔘هیچکس آینده خاصی برای این گروه قائل نیست، نهتنها اصولگراها که حتی حکومت نیز برای آنها آیندهای قائل نیست.
🔹آیا میتوان اینگونه گفت که حاکمیت تندروها را از جریان هسته سخت قدرت حذف میکند؟
🔘خیر، نیازی به حذف کردن ندارد. همانقدر که آنها را حمایت نکنند، به تدریج حذف خواهند شد. الان حتی در درون جریان تندرو نیز اختلاف وجود دارد و علیه همدیگر صحبت میکنند و کسانی که در این جریان همچنان حضور دارند نیز اینگونه توجیه میکنند که ما به دلایل دیگری با مذاکرات مخالفت میکنیم. در مجموع تندروها خیلی بیاعتبار شدهاند، البته که از نظر ما بیاعتبار بودند، اما در میان خودشان نیز بیاعتبارتر شدند؛ بنابراین نیازی به حذف کردن نیست، کافی است که مورد حمایت قرار نگیرند و به تدریج این حذف اتفاق خواهد افتاد.
🔹در جوامع سیاسی اینگونه مطرح است که حکومت به تندروها بیاعتماد شده است؛ آیا این استدلال درست است؟
🔘بله؛ زیرا کارهایی را انجام دادهاند که خطوط قرمز را رد کرده است، برای نمونه اعتراضاتی که آقای علمالهدی به مسائل گوناگون دارند، بیشتر این تحلیل را به ذهن میآورد که موجب بیاعتمادی سیستم سیاسی است، اما با وجود همین بیاعتمادی نیز لزومی به برخورد نیست، همینکه کاری به آنها نداشته باشند و حمایتی صورت نگیرد از اعتبار خواهند افتاد.
🔹اما این مسئله مطرح است که از بین رفتن جریان تندرو هیچوقت رخ نخواهد داد و همواره یک عده تندرو از جریانهای سیاسی مختلف وجود دارند.
🔘این معنایی متفاوت دارد و اگر این گروه نیز حذف شوند، یک عده دیگری بهعنوان تندرو شناخته میشوند. این یک امر نسبی است و در اینجا مهم این است که قدرت اجرایی تندروها در برخورد با مسائل گوناگون چگونه است. همیشه و در هر جامعهای طرفهای سیاسی مختلف از محافظهکار گرفته تا تندرو براساس شرایط وجود دارد. زمانی گروههایی که اقدامات چریکی و مسلحانه انجام میدادند تندرو محسوب میشدند و امروز دیگر آن گروهها وجود ندارند و گروههای دیگری در دسته تندروها قرار میگیرند و این مسئله مقایسهای است، نه ذاتی.
🔹از نظر زمانی، الان در شرایط مذاکرات ایران و آمریکا قرار داریم و تندروها همان اعتراضاتی را که در مذاکرات برجام داشتند نیز امروزه دارند. در مقام مقایسه، حاکمیت الان چه رویکردی دارد؟ آیا تمایل دارد که تندروها بمانند و همین صداهای ناقص هم برای حفظ اعتبار سیاسی وجود داشته باشد؟
🔘بخش تندروها در چارچوب موجود سیاسی کارکرد ابزاری داشتند و در هر دورهای برای یک جریان منافعی داشتند و سپس به ابزاری علیه خود آن جریان تبدیل شدند. بنابراین تندروها اصالت رفتاری ندارند و به همین دلیل است که وقتی فراخوانی جلوی مجلس برگزار میشود برای مدتها یک گروه 30 تا 40 نفره بیشتر با آنها همراهی نمیکنند.
▪️تندروها خطوط قرمز را رد کردند
▪️بیاعتمادی حاکمیت به آنها
🔺هممیهن ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔹با توجه به تمایل حاکمیت برای پیشبرد برخی امور کشور و مخالفت جریانهای تندرو و ایستادن در برابر حاکمیت، آیا ادامه این روند منجر به تقلیل قدرت تندروها و برخورد و یا بیاعتمادی حاکمیت با آنها خواهد شد؟
🔘از آخرین جزئیات روابط سیستم سیاسی ایران با تندروها اطلاعی ندارم، ولی معتقدم که انتخاب آقای پزشکیان و اجازه دادن برای حضور ایشان در انتخابات پایانی برای تندروها بود. در واقع آنها بهطور واضح انتظار داشتند که دیگر اجازه داده نشود از جریانهای دیگر کسی بهعنوان رئیسجمهور نامزد و انتخاب شود و در واقع همان زمان پایان این گروه کلید خورد و در سراشیبی قرار گرفتند.
🔘البته سیستم با طرفداران آنها همپوشانیهایی دارد؛ ولی هسته تندروها جدای از سیستم سیاسی است و در عین حال در برخی از موارد اشتراکنظر دارند.
🔹آینده تندروها در ایران و جایگاه سیاسی آنها چه خواهد بود؟
🔘هیچکس آینده خاصی برای این گروه قائل نیست، نهتنها اصولگراها که حتی حکومت نیز برای آنها آیندهای قائل نیست.
🔹آیا میتوان اینگونه گفت که حاکمیت تندروها را از جریان هسته سخت قدرت حذف میکند؟
🔘خیر، نیازی به حذف کردن ندارد. همانقدر که آنها را حمایت نکنند، به تدریج حذف خواهند شد. الان حتی در درون جریان تندرو نیز اختلاف وجود دارد و علیه همدیگر صحبت میکنند و کسانی که در این جریان همچنان حضور دارند نیز اینگونه توجیه میکنند که ما به دلایل دیگری با مذاکرات مخالفت میکنیم. در مجموع تندروها خیلی بیاعتبار شدهاند، البته که از نظر ما بیاعتبار بودند، اما در میان خودشان نیز بیاعتبارتر شدند؛ بنابراین نیازی به حذف کردن نیست، کافی است که مورد حمایت قرار نگیرند و به تدریج این حذف اتفاق خواهد افتاد.
🔹در جوامع سیاسی اینگونه مطرح است که حکومت به تندروها بیاعتماد شده است؛ آیا این استدلال درست است؟
🔘بله؛ زیرا کارهایی را انجام دادهاند که خطوط قرمز را رد کرده است، برای نمونه اعتراضاتی که آقای علمالهدی به مسائل گوناگون دارند، بیشتر این تحلیل را به ذهن میآورد که موجب بیاعتمادی سیستم سیاسی است، اما با وجود همین بیاعتمادی نیز لزومی به برخورد نیست، همینکه کاری به آنها نداشته باشند و حمایتی صورت نگیرد از اعتبار خواهند افتاد.
🔹اما این مسئله مطرح است که از بین رفتن جریان تندرو هیچوقت رخ نخواهد داد و همواره یک عده تندرو از جریانهای سیاسی مختلف وجود دارند.
🔘این معنایی متفاوت دارد و اگر این گروه نیز حذف شوند، یک عده دیگری بهعنوان تندرو شناخته میشوند. این یک امر نسبی است و در اینجا مهم این است که قدرت اجرایی تندروها در برخورد با مسائل گوناگون چگونه است. همیشه و در هر جامعهای طرفهای سیاسی مختلف از محافظهکار گرفته تا تندرو براساس شرایط وجود دارد. زمانی گروههایی که اقدامات چریکی و مسلحانه انجام میدادند تندرو محسوب میشدند و امروز دیگر آن گروهها وجود ندارند و گروههای دیگری در دسته تندروها قرار میگیرند و این مسئله مقایسهای است، نه ذاتی.
🔹از نظر زمانی، الان در شرایط مذاکرات ایران و آمریکا قرار داریم و تندروها همان اعتراضاتی را که در مذاکرات برجام داشتند نیز امروزه دارند. در مقام مقایسه، حاکمیت الان چه رویکردی دارد؟ آیا تمایل دارد که تندروها بمانند و همین صداهای ناقص هم برای حفظ اعتبار سیاسی وجود داشته باشد؟
🔘بخش تندروها در چارچوب موجود سیاسی کارکرد ابزاری داشتند و در هر دورهای برای یک جریان منافعی داشتند و سپس به ابزاری علیه خود آن جریان تبدیل شدند. بنابراین تندروها اصالت رفتاری ندارند و به همین دلیل است که وقتی فراخوانی جلوی مجلس برگزار میشود برای مدتها یک گروه 30 تا 40 نفره بیشتر با آنها همراهی نمیکنند.
01.05.202509:52
🔴چند پرسش درباره باغ ازگل
🔺سرمقاله هممیهن ۱۱ اردیبهشت ۱۴۹۴
🔘سخنگوی محترم قوه قضاییه در نشست خبری خود به پروندههای مهم قضایی پرداختند و درباره یکی از مهمترین ها آنها یعنی باغ ازگل مربوط به حوزه علمیه آقای صدیقی امام جمعه تهران نزدیک به ۳ دقیقه توضیح دادند که گرچه اندکی امیدوار کننده بود ولی پرسشهای مهمی را هم بیپاسخ گذاشتند.
🔘خلاصه اظهارات آقای سخنگو این است که؛ گزارش اولیه این پرونده از سوی نیروی انتظامی مطرح و در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفته است. البته ایشان درباره تاریخ گزارش و نوع اتهامی که پلیس وارد کرده است چیزی نگفتند تا بدانیم این گزارشها پیش از افشاگریهای رسانهای بوده یا پس از آن؟ چون اگر پس از افشاگریهای رسانهها بوده، پیش از پلیس، وظیفه دادسرا هم رسیدگی مستقیم و درخواست گزارش از نهادهای ذیربط بوده است.
🔘ایشان در ادامه گفتند که همزمان نیز آقای صدیقی امام جمعه تهران شکایتی مبنی بر «جعل و انتقال مال غیر» به دادسرا تسلیم نموده است. در نهایت حکم قطعی مبنی بر انتقال مال غیر بدون هماهنگی با مسئولین حوزه علمیه نسبت به متهمین ردیف اول و دوم صادر میشود که حکم صادره یکسال است و جریمه قطعی را هم درنظر نگرفتند چون متهمین در حین رسیدگی مال را به حوزه علمیه برگرداندهاند.
🔘این توضیحات آقای سخنگو نکاتی را در ابهام قرار میدهد که پاسخ به آنها ضروری است. مطابق آنچه که آقای سخنگو گفتهاند محکومین فقط به اتهام «انتقال مال غیر» محکوم شدهاند و در موضوع شکایت آقای صدیقی که جعل امضا بوده تبرئه شدند و محکومیتی شامل حال آنان نشده است به عبارت دیگر شکایت آقای صدیقی اتهام ناروا به محکومین است و کسی امضای وی را جعل نکرده بود.
🔘اگر چنین است چرا دادگاه این انتقال باغ ده هزار میلیارد تومانی را بدون اجازه و هماهنگی با مسئولان حوزه دانسته است؟ مطابق این اظهارات و تبریه از جعل امضاء، این انتقال خلاف نبوده و مطابق ضوابط و بدون جعل امضا و با اطلاع و آگاهی و مشارکت آقای صدیقی انجام شده است در واقع مطابق آنچه که اساسنامه حوزه علمیه مزبور درست کردهاند، کل حوزه در اختیار خودشان بوده است. اگر جز این است باید حکم را منتشر کرد.
🔘از سوی دیگر فرض کنیم حکم درست صادر شده، پس نقش آقای صدیقی در این ماجرا چه میشود؟ شکایت او هم که رد شده است و جعلی در میان نبوده؟ مگر این که بگوییم ایشان را فریب دادهاند. که البته باید شکایت دیگری را در همین قالب مطرح میکردند.
🔘همچنین میدانیم که حکم انتقال مال غیر در قانون جدید در صورتی که مال فروخته شده یک میلیارد ریال و کمتر از آن باشد شش ماه تا سه و نیم سال زندان است. در صورتی که بیشتر از یک میلیارد ریال باشد مجازات آن حبس از یک تا هفت سال و رد مال و جزای نقدی معادل مالی که دریافت کرده است میشود.
🔘چرا برای چنین مال بسیار بزرگی که این همه آبروریزی هم برای خیلیها کرد حداقل مجازات در نظر گرفته شده است؟ به علاوه حالا که حکم قطعی شده چرا نام مجرمین را اعلام نمیکنید؟ آیا این جرم در حد جرایم مذکور در ماده ۳۶ ق.م.ا نبود که مکلف به اعلام نام مجرمین شوید؟
🔘مهمتر از این چرا جریمه حذف شده است آیا وسط رسیدگی، مالکیت را برگردانند کافی است؟ معلوم بود که کمترین عقل اقتضا میکرد که برگردانند. فرض کنید که آنان قبل از افشاگریها این باغ بزرگ را بر میگرداندند، آیا با زمانی که این همه آبروریزی شده و خسارت شدید زده فرقی در مجازات جریمه آنان نباید گذاشته میشد؟ بعلاوه برگرداندن مالکیت موجب سقوط جریمه نمیشود چون جرم پس از انتقال تحقق یافته و مجازات مقرر باید اجرا شود.
🔘به نظر میرسد که این گونه احکام و رسیدگیها در پروندههای موضوع فساد بخوبی نشان میدهد که تا رسیدن به اراده لازم برای مبارزه با فساد فاصله زیادی داریم. روشن است که اگر این افشاگریها انجام نشده بود هم اکنون شاهد این حد از برخورد لطیف هم نبودیم.
🔘یک سال محکومیتی که بیشترش یا بخشوده میشود یا در مرخصی خواهند بود و در عوض آن، یک آبروریزی تمام عیار برای بسیاری از افراد و نهادها ایجاد کردند و اعتبار بخش عمومی سیاست را به پای افرادی فاقد اهمیت قربانی کردند.
🔘🔘البته به گونه دیگری هم میتوان به این حکم نگاه کرد. این که حکم علیرغم ابهامات آن به نحوی پرونده آقای صدیقی را بسته است و میتوان داوری روشنی درباره وی داشت.
🔺سرمقاله هممیهن ۱۱ اردیبهشت ۱۴۹۴
🔘سخنگوی محترم قوه قضاییه در نشست خبری خود به پروندههای مهم قضایی پرداختند و درباره یکی از مهمترین ها آنها یعنی باغ ازگل مربوط به حوزه علمیه آقای صدیقی امام جمعه تهران نزدیک به ۳ دقیقه توضیح دادند که گرچه اندکی امیدوار کننده بود ولی پرسشهای مهمی را هم بیپاسخ گذاشتند.
🔘خلاصه اظهارات آقای سخنگو این است که؛ گزارش اولیه این پرونده از سوی نیروی انتظامی مطرح و در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفته است. البته ایشان درباره تاریخ گزارش و نوع اتهامی که پلیس وارد کرده است چیزی نگفتند تا بدانیم این گزارشها پیش از افشاگریهای رسانهای بوده یا پس از آن؟ چون اگر پس از افشاگریهای رسانهها بوده، پیش از پلیس، وظیفه دادسرا هم رسیدگی مستقیم و درخواست گزارش از نهادهای ذیربط بوده است.
🔘ایشان در ادامه گفتند که همزمان نیز آقای صدیقی امام جمعه تهران شکایتی مبنی بر «جعل و انتقال مال غیر» به دادسرا تسلیم نموده است. در نهایت حکم قطعی مبنی بر انتقال مال غیر بدون هماهنگی با مسئولین حوزه علمیه نسبت به متهمین ردیف اول و دوم صادر میشود که حکم صادره یکسال است و جریمه قطعی را هم درنظر نگرفتند چون متهمین در حین رسیدگی مال را به حوزه علمیه برگرداندهاند.
🔘این توضیحات آقای سخنگو نکاتی را در ابهام قرار میدهد که پاسخ به آنها ضروری است. مطابق آنچه که آقای سخنگو گفتهاند محکومین فقط به اتهام «انتقال مال غیر» محکوم شدهاند و در موضوع شکایت آقای صدیقی که جعل امضا بوده تبرئه شدند و محکومیتی شامل حال آنان نشده است به عبارت دیگر شکایت آقای صدیقی اتهام ناروا به محکومین است و کسی امضای وی را جعل نکرده بود.
🔘اگر چنین است چرا دادگاه این انتقال باغ ده هزار میلیارد تومانی را بدون اجازه و هماهنگی با مسئولان حوزه دانسته است؟ مطابق این اظهارات و تبریه از جعل امضاء، این انتقال خلاف نبوده و مطابق ضوابط و بدون جعل امضا و با اطلاع و آگاهی و مشارکت آقای صدیقی انجام شده است در واقع مطابق آنچه که اساسنامه حوزه علمیه مزبور درست کردهاند، کل حوزه در اختیار خودشان بوده است. اگر جز این است باید حکم را منتشر کرد.
🔘از سوی دیگر فرض کنیم حکم درست صادر شده، پس نقش آقای صدیقی در این ماجرا چه میشود؟ شکایت او هم که رد شده است و جعلی در میان نبوده؟ مگر این که بگوییم ایشان را فریب دادهاند. که البته باید شکایت دیگری را در همین قالب مطرح میکردند.
🔘همچنین میدانیم که حکم انتقال مال غیر در قانون جدید در صورتی که مال فروخته شده یک میلیارد ریال و کمتر از آن باشد شش ماه تا سه و نیم سال زندان است. در صورتی که بیشتر از یک میلیارد ریال باشد مجازات آن حبس از یک تا هفت سال و رد مال و جزای نقدی معادل مالی که دریافت کرده است میشود.
🔘چرا برای چنین مال بسیار بزرگی که این همه آبروریزی هم برای خیلیها کرد حداقل مجازات در نظر گرفته شده است؟ به علاوه حالا که حکم قطعی شده چرا نام مجرمین را اعلام نمیکنید؟ آیا این جرم در حد جرایم مذکور در ماده ۳۶ ق.م.ا نبود که مکلف به اعلام نام مجرمین شوید؟
🔘مهمتر از این چرا جریمه حذف شده است آیا وسط رسیدگی، مالکیت را برگردانند کافی است؟ معلوم بود که کمترین عقل اقتضا میکرد که برگردانند. فرض کنید که آنان قبل از افشاگریها این باغ بزرگ را بر میگرداندند، آیا با زمانی که این همه آبروریزی شده و خسارت شدید زده فرقی در مجازات جریمه آنان نباید گذاشته میشد؟ بعلاوه برگرداندن مالکیت موجب سقوط جریمه نمیشود چون جرم پس از انتقال تحقق یافته و مجازات مقرر باید اجرا شود.
🔘به نظر میرسد که این گونه احکام و رسیدگیها در پروندههای موضوع فساد بخوبی نشان میدهد که تا رسیدن به اراده لازم برای مبارزه با فساد فاصله زیادی داریم. روشن است که اگر این افشاگریها انجام نشده بود هم اکنون شاهد این حد از برخورد لطیف هم نبودیم.
🔘یک سال محکومیتی که بیشترش یا بخشوده میشود یا در مرخصی خواهند بود و در عوض آن، یک آبروریزی تمام عیار برای بسیاری از افراد و نهادها ایجاد کردند و اعتبار بخش عمومی سیاست را به پای افرادی فاقد اهمیت قربانی کردند.
🔘🔘البته به گونه دیگری هم میتوان به این حکم نگاه کرد. این که حکم علیرغم ابهامات آن به نحوی پرونده آقای صدیقی را بسته است و میتوان داوری روشنی درباره وی داشت.
27.04.202506:07
🔴مرز باج و وفاق
🔺اعتماد ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘شاید برخی گمان کنند که حمایت و دفاع از رویکرد وفاق به این علت است که آقای پزشکیان آن را طرح کرده، طبعا ما هم باید دفاع کنیم. این ارزیابی حداقل در مورد رویکرد من درست نیست. اخیراً برخی از مطالب گذشته خود را مرور میکردم دیدم که نه تنها بارها از ضرورت تفاهم درونساختاری به عنوان پیششرط هر نوع اصلاحات و تحول مثبت یاد کردهام، بلکه برای توصیف این وضعیت، مکرر کلمه وفاق را به کار بردهام.
🔘بنابراین حمایت از این رویکرد آقای رییس جمهور را لازم میدانم و اتفاقاً تا کنون دستاوردهای بسیار خوبی در حوزههای گوناگون داشته است و از این نظر باید نمره خوبی را به آقای پزشکیان داد. البته خیلی از افراد هستند که با نگاه موردی و جزیی بویژه در حوزه انتصابات، منتقد شعار وفاق هستند، ولی هنگامی که به عملکرد کلان دولت نگاه میکنیم، متوجه میشویم که با همین شیوهها توانسته است، اهداف مهی را محقق کند که اگر رقیب وی بود شاید امروز سرنوشت غمباری برای ایران رقم خورده بود. با وجود این در این یادداشت میخواهم به یکی از عملکردهای ضعیف و حتی خطرناک دولت اشاره کنم که با هیچ منطقی توجیه پذیر نیست و اتفاقاً با رویکرد وفاق میتوان آن را حل کرد.
🔘نحوه برخورد اکثریت مجلس با دولت پس از رأی اعتماد اولیه به کابینه پیشنهادی، کمکم تغییر کرد و در مسیر ضد وفاق قرار گرفت. ابتدا در ماجرای مصوبه خلاف مصالح ملی حجاب، یک اقلیت سر و صدا کردند و کارساز نشد بعد به بهانه افزایش قیمت ارز، مهمترین وزیر حوزه اقتصاد را استیضاح و برکنار کردند، در حالی که خودشان هم میدانستند، افزایش قیمت ارز ناشی از سیاستهای اقتصادی نیست، و جالب اینکه به محض تغییر سیاست خارجی، آن افزایش، مسیر معکوس یافت و حتی از زمان استیضاح هم پایین تر رفت!
https://telegra.ph/مرز-باج-و-وفاق-04-26
🔺اعتماد ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘شاید برخی گمان کنند که حمایت و دفاع از رویکرد وفاق به این علت است که آقای پزشکیان آن را طرح کرده، طبعا ما هم باید دفاع کنیم. این ارزیابی حداقل در مورد رویکرد من درست نیست. اخیراً برخی از مطالب گذشته خود را مرور میکردم دیدم که نه تنها بارها از ضرورت تفاهم درونساختاری به عنوان پیششرط هر نوع اصلاحات و تحول مثبت یاد کردهام، بلکه برای توصیف این وضعیت، مکرر کلمه وفاق را به کار بردهام.
🔘بنابراین حمایت از این رویکرد آقای رییس جمهور را لازم میدانم و اتفاقاً تا کنون دستاوردهای بسیار خوبی در حوزههای گوناگون داشته است و از این نظر باید نمره خوبی را به آقای پزشکیان داد. البته خیلی از افراد هستند که با نگاه موردی و جزیی بویژه در حوزه انتصابات، منتقد شعار وفاق هستند، ولی هنگامی که به عملکرد کلان دولت نگاه میکنیم، متوجه میشویم که با همین شیوهها توانسته است، اهداف مهی را محقق کند که اگر رقیب وی بود شاید امروز سرنوشت غمباری برای ایران رقم خورده بود. با وجود این در این یادداشت میخواهم به یکی از عملکردهای ضعیف و حتی خطرناک دولت اشاره کنم که با هیچ منطقی توجیه پذیر نیست و اتفاقاً با رویکرد وفاق میتوان آن را حل کرد.
🔘نحوه برخورد اکثریت مجلس با دولت پس از رأی اعتماد اولیه به کابینه پیشنهادی، کمکم تغییر کرد و در مسیر ضد وفاق قرار گرفت. ابتدا در ماجرای مصوبه خلاف مصالح ملی حجاب، یک اقلیت سر و صدا کردند و کارساز نشد بعد به بهانه افزایش قیمت ارز، مهمترین وزیر حوزه اقتصاد را استیضاح و برکنار کردند، در حالی که خودشان هم میدانستند، افزایش قیمت ارز ناشی از سیاستهای اقتصادی نیست، و جالب اینکه به محض تغییر سیاست خارجی، آن افزایش، مسیر معکوس یافت و حتی از زمان استیضاح هم پایین تر رفت!
https://telegra.ph/مرز-باج-و-وفاق-04-26


25.04.202515:48
🔴در این که این افراد حق دارند معترض باشند هیچ حرفی نیست. ولی آیا هیچ کس نیست به آنان بگوید که؛ این تقابل و دوگانه سازی میان دین و عرف اکثریت، مطلقا به سود دین نخواهد بود؟ بازنده این بازی از اکنون روشن است. زیرا روندی که در چند دهه گذشته طی شده، بطور طبیعی ادامه خواهد یافت.
24.04.202509:37
🔴برای دانشگاه
🔺اعتماد ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘اگر بگوییم که تندروها پس از رسانه آزاد، بیشترین دشمنی و نفرت را از دانشگاه دارند، قطعاً سخن گزاف و دور از واقعیت نخواهد بود. بویژه بخش علوم اجتماعی و انسانی، که حاضر به پذیرش آن نیستند؛ گویی نسبت آنان با این علوم مثل جن و بسمالله است. گر چه در سالهای اخیر این دشمنی کم کم به علوم دقیقه و تجربی مثل مهندسی، علوم و پزشکی نیز سرایت کرده است. ریشه این دو دشمنی را هم باید در ضدیت آنان با آزادی (رسانه) و علم (دانشگاه) دانست، با وجود این دو ویژگی در یک جامعه، برای عوامفریبی و تمامیتخواهی و خرافات آنان جایی باقی نمیماند.
🔘این مخالفت در ابتدای انقلاب و جریان انقلاب فرهنگی به این شکل مطرح میشد که گویی چیزی به نام علم اسلامی هم داریم، حتی برای شیمی و مهندسی هم میخواستند نوع اسلامی آن را اختراع کنند!! در نهایت خیلی کوشیدند ولی حتی موفق به تولید محتوای مفیدی در حوزه علوم اجتماعی و انسانی هم نشدند. دو سه کتاب تحت عناوین جامعهشناسی و اقتصاد و روانشناسی با پسوند اسلامی بیرون دادند که نه علمی بود و نه اسلامی. ملغمهای از علم و حدیث و آیه را قاطی کرده بودند و به خیال خود علم اسلامی تولید کردند. امروز کسی از آن کتابها خبری ندارد و فوری فراموش شد.
🔘در این دوره و پس از یک وقفه کوتاه، دانشگاه به همت استادان و دانشجویان علاقهمند به علم در مسیر سازندهای(هم به لحاظ کمی و هم از منظر کیفی) قرار گرفت و تا حدی به سوی استقلال نسبی نیز پیش رفت و دانشگاه بالنده و فعال شد هم در حوزه علوم تجربی و هم در علوم اجتماعی و انسانی. شخصا تاریخ دانشگاه امیرکبیر(پلیتکنیک تهران) را که نوشتم به وضوح توسعه کمی و کیفی آن را در سالهای پس از جنگ بخوبی شاهد بودهام.
🔘با آمدن دولت اول اصولگرایان تندرو، کوشش برای مالاخود کردن دانشگاه آغاز شد. فشار به استادان و دانشجویان فزونی گرفت. جریان سهمیههای پذیرش را در همه مقاطع بویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی تشدید کردند. تعداد زیادی افراد کمسواد را از طریق بورسیهها برای داخل کردن به دانشگاهها بویژه در علوم اجتماعی بسیج کردند. بورسیههایی ناروایی که اعتراضات شدیدی را برانگیخت و در ابتدای دولت روحانی تبدیل به معضلی جدی و با آن مخالفت شد. ولی با ضرب و زور بخشی از آنان را حفظ کردند، هر چند اغلب خلاف مقررات و به صورت رانتی بود. دانشگاه در دوره روحانی تا حدی احیا شد، البته فقط تا حدی! چون ارادهای برای جلوگیری از احیای آن وجود داشت که فراتر از امور و ضوابط متعارف عمل میکرد.
https://telegra.ph/برای-دانشگاه-04-18
🔺اعتماد ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘اگر بگوییم که تندروها پس از رسانه آزاد، بیشترین دشمنی و نفرت را از دانشگاه دارند، قطعاً سخن گزاف و دور از واقعیت نخواهد بود. بویژه بخش علوم اجتماعی و انسانی، که حاضر به پذیرش آن نیستند؛ گویی نسبت آنان با این علوم مثل جن و بسمالله است. گر چه در سالهای اخیر این دشمنی کم کم به علوم دقیقه و تجربی مثل مهندسی، علوم و پزشکی نیز سرایت کرده است. ریشه این دو دشمنی را هم باید در ضدیت آنان با آزادی (رسانه) و علم (دانشگاه) دانست، با وجود این دو ویژگی در یک جامعه، برای عوامفریبی و تمامیتخواهی و خرافات آنان جایی باقی نمیماند.
🔘این مخالفت در ابتدای انقلاب و جریان انقلاب فرهنگی به این شکل مطرح میشد که گویی چیزی به نام علم اسلامی هم داریم، حتی برای شیمی و مهندسی هم میخواستند نوع اسلامی آن را اختراع کنند!! در نهایت خیلی کوشیدند ولی حتی موفق به تولید محتوای مفیدی در حوزه علوم اجتماعی و انسانی هم نشدند. دو سه کتاب تحت عناوین جامعهشناسی و اقتصاد و روانشناسی با پسوند اسلامی بیرون دادند که نه علمی بود و نه اسلامی. ملغمهای از علم و حدیث و آیه را قاطی کرده بودند و به خیال خود علم اسلامی تولید کردند. امروز کسی از آن کتابها خبری ندارد و فوری فراموش شد.
🔘در این دوره و پس از یک وقفه کوتاه، دانشگاه به همت استادان و دانشجویان علاقهمند به علم در مسیر سازندهای(هم به لحاظ کمی و هم از منظر کیفی) قرار گرفت و تا حدی به سوی استقلال نسبی نیز پیش رفت و دانشگاه بالنده و فعال شد هم در حوزه علوم تجربی و هم در علوم اجتماعی و انسانی. شخصا تاریخ دانشگاه امیرکبیر(پلیتکنیک تهران) را که نوشتم به وضوح توسعه کمی و کیفی آن را در سالهای پس از جنگ بخوبی شاهد بودهام.
🔘با آمدن دولت اول اصولگرایان تندرو، کوشش برای مالاخود کردن دانشگاه آغاز شد. فشار به استادان و دانشجویان فزونی گرفت. جریان سهمیههای پذیرش را در همه مقاطع بویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی تشدید کردند. تعداد زیادی افراد کمسواد را از طریق بورسیهها برای داخل کردن به دانشگاهها بویژه در علوم اجتماعی بسیج کردند. بورسیههایی ناروایی که اعتراضات شدیدی را برانگیخت و در ابتدای دولت روحانی تبدیل به معضلی جدی و با آن مخالفت شد. ولی با ضرب و زور بخشی از آنان را حفظ کردند، هر چند اغلب خلاف مقررات و به صورت رانتی بود. دانشگاه در دوره روحانی تا حدی احیا شد، البته فقط تا حدی! چون ارادهای برای جلوگیری از احیای آن وجود داشت که فراتر از امور و ضوابط متعارف عمل میکرد.
https://telegra.ph/برای-دانشگاه-04-18
Кайра бөлүшүлгөн:
روزنامه نوآوران



22.04.202508:57
آینده روحانیت
سرمقاله عباس عبدی در نوآوران
▫️ قرار نیست که روحانیون همچون گروههای صنفی دیگر باشند و یا منافع خود را نمایندگی کنند. در واقع نباید منافع صنفی داشته باشند، و الا میشوند مثل سایر صنوف.
▫️حضور در قدرت چند تأثیر مهم بر روحانیت گذاشت. این وضع ظرفیت آن را داشت که آنان را اگر نگوییم در برابر مردم قرار دهد، حداقل از کنارشان دور کرد.
▫️یکی از بدیهیترین عوارض حضور در قدرت، تبدیل جایگاه قدسی به سیاسی بود. به طور کلی از نظر مردم امر سیاسی قابل نقد و تخطئه و نسبی است، در حالی که امر قدسی چنین نیست.
▫️حضور در اینستاگرام و توییتر، و بعضاً ویدیوهایی که سراسر خرافات و جعلیات و حرفهایی غیر معتبر بود، حضور در استادیومهای فوتبال به عنوان لیدر، اجرای برنامههای شو برای کودکان و در آوردن صدای حیوانات، بیان داستانهای سراسر غیر عقلی، تولید کلیپهای دور از شأن و… تصویر آنان را چنان نمود که تصور نمیکنم به سادگی قابل بازسازی باشد
متن کامل را در نوآوران مطالعه فرمایید
✳️@NoavaranOnline
سرمقاله عباس عبدی در نوآوران
▫️ قرار نیست که روحانیون همچون گروههای صنفی دیگر باشند و یا منافع خود را نمایندگی کنند. در واقع نباید منافع صنفی داشته باشند، و الا میشوند مثل سایر صنوف.
▫️حضور در قدرت چند تأثیر مهم بر روحانیت گذاشت. این وضع ظرفیت آن را داشت که آنان را اگر نگوییم در برابر مردم قرار دهد، حداقل از کنارشان دور کرد.
▫️یکی از بدیهیترین عوارض حضور در قدرت، تبدیل جایگاه قدسی به سیاسی بود. به طور کلی از نظر مردم امر سیاسی قابل نقد و تخطئه و نسبی است، در حالی که امر قدسی چنین نیست.
▫️حضور در اینستاگرام و توییتر، و بعضاً ویدیوهایی که سراسر خرافات و جعلیات و حرفهایی غیر معتبر بود، حضور در استادیومهای فوتبال به عنوان لیدر، اجرای برنامههای شو برای کودکان و در آوردن صدای حیوانات، بیان داستانهای سراسر غیر عقلی، تولید کلیپهای دور از شأن و… تصویر آنان را چنان نمود که تصور نمیکنم به سادگی قابل بازسازی باشد
متن کامل را در نوآوران مطالعه فرمایید
✳️@NoavaranOnline
Кайра бөлүшүлгөн:
هممیهن



20.04.202510:55
معنای ورود به مرحله کارشناسی
سرمقاله هممیهن
۳۱ فروردین ۱۴۰۴
🔹در پایان دور دوم مذاکرات ایران و ایالات متحده در رم، وزیر امورخارجه اعلام کرد که «در ادامه جلسه گذشته، اینبار هم روبهجلو بود. موفق شدیم در خصوص یکسری اصول و اهداف به تفاهم بهتری برسیم. از چهارشنبه مذاکرات فنی و کارشناسی در عمان آغاز خواهد شد. شنبه آینده در عمان کار کارشناسان را بررسی خواهیم کرد. هیچ گمانهزنی را تایید نمیکنم و بهتر است توجه نکنیم.»
🔹گفتوگوهای سیاسی مثل اغلب موضوعات دیگر یک دستور کلی دارد و در صورت توافق درباره کلیات، وارد جزئیات و گفتوگوهای کارشناسی میشوند. البته، ورود به گفتوگوهای کارشناسی لزوماً به معنای رسیدن به توافق نهایی نیست؛ به این معناست که طرفین نسبت به چارچوب کلی، توافق کردهاند و امیدوارند که جزئیات آن نیز در گفتوگوهای کارشناسی تعیین شود.
🔹از این منظر میتوان گفت که چارچوب مورد نظر ایران که حفظ غنیسازی است حتماً مورد توافق بوده است؛ ولی جزئیات زیادی وجود دارد که میتوان نسبت به آنها توافق کرد یا گفتوگوها را پایان داد.
🔹البته و بهطور کلی، هنگامی که طرفین وارد مرحله گفتوگوهای کارشناسی میشوند؛ در این حالت نه حتی یک گام بلکه چند گام روبهجلو هستند و بازگشت هرکدام از طرفین از کلیات مورد توافق اولیه، ناقض اصول گفتوگوی سازنده است.
🔹اخباری که جسته و گریخته از عدم موفقیت دور دوم این گفتوگوها و از منابع غیرمعتبر اعلام شد، بیش از هر چیز نشاندهنده وجود نیروهای مخالف و علاقه آنان به شکست است.
🔹متاسفانه در داخل کشور هم برخی عناصر ضدمردمی به هر طریقی خواهان جشن گرفتن برای شکست گفتوگوها هستند؛ همچنان که در اسرائیل هم عدهای دنبال شنیدن چنین خبری هستند. ولی آنچه که تاکنون شاهد آن بودهایم، التزام نهادهای اصلی قدرت در دو کشور برای حلوفصل اختلافات بدون توسل به زور است.
🔹نکته مهمی که ممکن است در همین هفته رخ دهد، اقدام به مذاکرات مستقیم است. به این دلیل که با ورود به مرحله کارشناسی ادامه گفتوگو بهصورت غیرمستقیم نه مفید و ممکن و نه منطقی است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۳۱ فروردین ۱۴۰۴
🔹در پایان دور دوم مذاکرات ایران و ایالات متحده در رم، وزیر امورخارجه اعلام کرد که «در ادامه جلسه گذشته، اینبار هم روبهجلو بود. موفق شدیم در خصوص یکسری اصول و اهداف به تفاهم بهتری برسیم. از چهارشنبه مذاکرات فنی و کارشناسی در عمان آغاز خواهد شد. شنبه آینده در عمان کار کارشناسان را بررسی خواهیم کرد. هیچ گمانهزنی را تایید نمیکنم و بهتر است توجه نکنیم.»
🔹گفتوگوهای سیاسی مثل اغلب موضوعات دیگر یک دستور کلی دارد و در صورت توافق درباره کلیات، وارد جزئیات و گفتوگوهای کارشناسی میشوند. البته، ورود به گفتوگوهای کارشناسی لزوماً به معنای رسیدن به توافق نهایی نیست؛ به این معناست که طرفین نسبت به چارچوب کلی، توافق کردهاند و امیدوارند که جزئیات آن نیز در گفتوگوهای کارشناسی تعیین شود.
🔹از این منظر میتوان گفت که چارچوب مورد نظر ایران که حفظ غنیسازی است حتماً مورد توافق بوده است؛ ولی جزئیات زیادی وجود دارد که میتوان نسبت به آنها توافق کرد یا گفتوگوها را پایان داد.
🔹البته و بهطور کلی، هنگامی که طرفین وارد مرحله گفتوگوهای کارشناسی میشوند؛ در این حالت نه حتی یک گام بلکه چند گام روبهجلو هستند و بازگشت هرکدام از طرفین از کلیات مورد توافق اولیه، ناقض اصول گفتوگوی سازنده است.
🔹اخباری که جسته و گریخته از عدم موفقیت دور دوم این گفتوگوها و از منابع غیرمعتبر اعلام شد، بیش از هر چیز نشاندهنده وجود نیروهای مخالف و علاقه آنان به شکست است.
🔹متاسفانه در داخل کشور هم برخی عناصر ضدمردمی به هر طریقی خواهان جشن گرفتن برای شکست گفتوگوها هستند؛ همچنان که در اسرائیل هم عدهای دنبال شنیدن چنین خبری هستند. ولی آنچه که تاکنون شاهد آن بودهایم، التزام نهادهای اصلی قدرت در دو کشور برای حلوفصل اختلافات بدون توسل به زور است.
🔹نکته مهمی که ممکن است در همین هفته رخ دهد، اقدام به مذاکرات مستقیم است. به این دلیل که با ورود به مرحله کارشناسی ادامه گفتوگو بهصورت غیرمستقیم نه مفید و ممکن و نه منطقی است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Кайра бөлүшүлгөн:
هممیهن



30.04.202514:06
ریشه ناکارآمدی اداری
سرمقاله هممیهن
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹چرا در ایران کمتر مسئلهای را میتوان یافت که بر اساس ضوابط و تناسب میان اختیارات با مسئولیت حل شود و نیازی به دخالت بالاترها نباشد؟
🔹چرا اغلب امور بر مدار افراد و دخالتهای آنان میچرخد و جایگاه عملی هر فرد بالاتر از ضوابط و اختیارات مصوب قانونی است؟
🔹واقعیت این است که یک نوع بلبشوی مسئولیتی و مدیریتی را شاهدیم. گویی برخی حق پرسشگری و استیضاح را از کسان دیگری دارند که آنان واجد اختیارات کافی نیستند.
🔹بهتر است که از استیضاح آغاز کنیم. یکی از اختیارات مهم مجلس، دادن رای اعتماد به وزرا است. این اختیار از طریق سلب اعتماد از وزرا با استفاده از حق استیضاح همچنان استمرار دارد.
🔹ولی این روی کاغذ است، درحالیکه نمایندگان با رفتارهای مداخلهجویانه و زیاد خود مسئولیت دارند. نمایندگان از دو طریق قانونی و غیرقانونی در مسئولیت وزرا شریک هستند.
🔹اول، از طریق قانونگذاری و تصویب بودجه: مجلسی که قانون مناسب مینویسد و بودجه معقول و منطقی را تصویب میکند، در واقع زمینه را برای عملکرد هرچه بهتر کارگزاران دولتی فراهم میکند.
🔹دوم، دخالت یا عدم دخالت در امور اجرایی: در واقع، استقلال قوا به این دلیل است که حدود وظایف و اختیارات تعریف شده باشد و در نتیجه حدود مسئولیت و پاسخگویی نیز روشن باشد.
🔹متاسفانه دخالت در امور اجرایی و نیز درخواستهای نمایندگان از وزرا چنان گسترده شده است که مرز میان مسئولیت اجرایی را با قانونگذاری و نظارتی بهکلی مخدوش کرده و شرکای بینامونشان مسئولیتهای اجرایی؛ خودشان را در مقام ناظر جا میزنند و به استیضاح وزرا مشغول شدهاند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹چرا در ایران کمتر مسئلهای را میتوان یافت که بر اساس ضوابط و تناسب میان اختیارات با مسئولیت حل شود و نیازی به دخالت بالاترها نباشد؟
🔹چرا اغلب امور بر مدار افراد و دخالتهای آنان میچرخد و جایگاه عملی هر فرد بالاتر از ضوابط و اختیارات مصوب قانونی است؟
🔹واقعیت این است که یک نوع بلبشوی مسئولیتی و مدیریتی را شاهدیم. گویی برخی حق پرسشگری و استیضاح را از کسان دیگری دارند که آنان واجد اختیارات کافی نیستند.
🔹بهتر است که از استیضاح آغاز کنیم. یکی از اختیارات مهم مجلس، دادن رای اعتماد به وزرا است. این اختیار از طریق سلب اعتماد از وزرا با استفاده از حق استیضاح همچنان استمرار دارد.
🔹ولی این روی کاغذ است، درحالیکه نمایندگان با رفتارهای مداخلهجویانه و زیاد خود مسئولیت دارند. نمایندگان از دو طریق قانونی و غیرقانونی در مسئولیت وزرا شریک هستند.
🔹اول، از طریق قانونگذاری و تصویب بودجه: مجلسی که قانون مناسب مینویسد و بودجه معقول و منطقی را تصویب میکند، در واقع زمینه را برای عملکرد هرچه بهتر کارگزاران دولتی فراهم میکند.
🔹دوم، دخالت یا عدم دخالت در امور اجرایی: در واقع، استقلال قوا به این دلیل است که حدود وظایف و اختیارات تعریف شده باشد و در نتیجه حدود مسئولیت و پاسخگویی نیز روشن باشد.
🔹متاسفانه دخالت در امور اجرایی و نیز درخواستهای نمایندگان از وزرا چنان گسترده شده است که مرز میان مسئولیت اجرایی را با قانونگذاری و نظارتی بهکلی مخدوش کرده و شرکای بینامونشان مسئولیتهای اجرایی؛ خودشان را در مقام ناظر جا میزنند و به استیضاح وزرا مشغول شدهاند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
26.04.202520:44
🔴درباره انفجار
🔺سرمقاله هممیهن ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘انفجار بندرعباس چه یک حادثه و ناشی از سهلانگاری و تقصیر دستاندرکاران باشد و چه یک اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی باشد؛ در هر دو صورت، آن اندازه واجد اهمیت است که مجموعه پروتکلهای امنیتی و انتظامی را بازنگری کرد و مهمتر از آن، باید نسبت به سیاستهای کلی که زمینهساز چنین رویدادهایی میشود، تجدیدنظر کرد.
🔘البته، چنین اقدامی همزمان نیازمند رسیدگی دقیق و حتیالمقدور شفاف است. بعید است که همزمانی این انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا اتفاقی باشد.
🔘بنابراین، ظن قوی را باید به خرابکاری معطوف کرد. هرچند شبکه الجزیره به نقل از معاریو و به نقل از مقامات ارتش اسرائیل اعلام کرده است: انفجار رخ داده در ایران ارتباطی با ارتش اسرائیل ندارد، و این میتواند درست باشد؛ زیرا چنین اقداماتی از سوی دستگاههای امنیتی یا مزدوران انجام میشود و ارتشها کمتر دخالت دارند.
🔘از سوی دیگر، به نظر میرسد که قرینههایی وجود دارد که ایالات متحده گرچه در این مرحله مخالف حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران است؛ ولی شاید مخالفتی هم با عملیات غیرنظامی از سوی اسرائیل نکرده است.
🔘مستند این ادعا، پاسخ ترامپ به این پرسش است که «گزارش شده شما جلوی حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را گرفتهاید. آیا این را تکذیب میکنید؟» و او پاسخ داد: «نه (این خبر) درست نیست و من جلوی آنها را نگرفتم، اما اجازه ندادم که آنها هم این کار را راحت انجام دهند، زیرا فکر میکنم بدون حمله میتوانیم به توافق (با ایران) برسیم. در نهایت اختیار انجام این کار (حمله) را به آنها سپردم».
🔘این بیان میتواند به معنای اختیار داشتن در انجام عملیات خرابکارانه و نه نظامی باشد. در هر حال، اگر این اقدام خرابکارانه باشد؛ طبیعی است که یا از طریق نفوذیها بوده یا از طریق برونسپاری به گروههای نزدیک به اسرائیل انجام شده است.
🔘در هر صورت، یک چیز روشن است و انفجار را نمیتوان کلاً به خباثت بیگانگان تقلیل داد. به عبارت دیگر، ضعفهای حفاظتی، اطلاعاتی، امنیتی خودمان ریشه این اتفاقات است.
🔘فراتر از ضعفهای امنیتی، برخی نارساییهای سیاسی و اجتماعی هم هست که انگیزه خیانت به کشور را تشدید میکند یا حداقل قبح این خیانت را کم و بیاثر میکند. این نکته بسیار مهمی است که باید در دستور کار و رسیدگی و تجدیدنظر در سیاستهای جاری قرار گیرد.
🔘ایران ۸۵میلیون نفر جمعیت دارد که حداقل دهها هزار نفر از آنان در موقعیتهایی هستند و دسترسیهایی دارند که اگر حس و علقه ملی و وطنپرستی نداشته باشند، میتوانند با کمترین هزینه به کشور خیانت کنند و ضربات جبرانناپذیری بزنند.
🔘تمامی این افراد را نمیتوان از طریق گزینش یا نظارتهای اطلاعاتی مهار کرد و تحتکنترل درآورد. بهویژه گزینشهای ایران که بهکلی ضدمنطق آن عمل میکند. آنان باید از درون نسبت به میهن و حکومت و دولت خود تعلق خاطر عمیق داشته باشند و این امر متاثر از سیاستهای عمومی حکومت است.
🔘نباید اجازه داد که فاصله میان حکومت و مردم چنان عمیق شود که برخی افراد احساس نوعی بیگانگی به وطن و مردم نمایند. آنچه که امروز تحت عنوان نفوذ مطرح میشود، بیش از اینکه ناشی از اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی سرویسهای اطلاعاتی باشد؛ متاثر از این شکاف خانمانبرانداز و احساس بیگانگی است که درون کشور شکل گرفته است و باید در اولین فرصت التیام پیدا کند
🔺سرمقاله هممیهن ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘انفجار بندرعباس چه یک حادثه و ناشی از سهلانگاری و تقصیر دستاندرکاران باشد و چه یک اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی باشد؛ در هر دو صورت، آن اندازه واجد اهمیت است که مجموعه پروتکلهای امنیتی و انتظامی را بازنگری کرد و مهمتر از آن، باید نسبت به سیاستهای کلی که زمینهساز چنین رویدادهایی میشود، تجدیدنظر کرد.
🔘البته، چنین اقدامی همزمان نیازمند رسیدگی دقیق و حتیالمقدور شفاف است. بعید است که همزمانی این انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا اتفاقی باشد.
🔘بنابراین، ظن قوی را باید به خرابکاری معطوف کرد. هرچند شبکه الجزیره به نقل از معاریو و به نقل از مقامات ارتش اسرائیل اعلام کرده است: انفجار رخ داده در ایران ارتباطی با ارتش اسرائیل ندارد، و این میتواند درست باشد؛ زیرا چنین اقداماتی از سوی دستگاههای امنیتی یا مزدوران انجام میشود و ارتشها کمتر دخالت دارند.
🔘از سوی دیگر، به نظر میرسد که قرینههایی وجود دارد که ایالات متحده گرچه در این مرحله مخالف حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران است؛ ولی شاید مخالفتی هم با عملیات غیرنظامی از سوی اسرائیل نکرده است.
🔘مستند این ادعا، پاسخ ترامپ به این پرسش است که «گزارش شده شما جلوی حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را گرفتهاید. آیا این را تکذیب میکنید؟» و او پاسخ داد: «نه (این خبر) درست نیست و من جلوی آنها را نگرفتم، اما اجازه ندادم که آنها هم این کار را راحت انجام دهند، زیرا فکر میکنم بدون حمله میتوانیم به توافق (با ایران) برسیم. در نهایت اختیار انجام این کار (حمله) را به آنها سپردم».
🔘این بیان میتواند به معنای اختیار داشتن در انجام عملیات خرابکارانه و نه نظامی باشد. در هر حال، اگر این اقدام خرابکارانه باشد؛ طبیعی است که یا از طریق نفوذیها بوده یا از طریق برونسپاری به گروههای نزدیک به اسرائیل انجام شده است.
🔘در هر صورت، یک چیز روشن است و انفجار را نمیتوان کلاً به خباثت بیگانگان تقلیل داد. به عبارت دیگر، ضعفهای حفاظتی، اطلاعاتی، امنیتی خودمان ریشه این اتفاقات است.
🔘فراتر از ضعفهای امنیتی، برخی نارساییهای سیاسی و اجتماعی هم هست که انگیزه خیانت به کشور را تشدید میکند یا حداقل قبح این خیانت را کم و بیاثر میکند. این نکته بسیار مهمی است که باید در دستور کار و رسیدگی و تجدیدنظر در سیاستهای جاری قرار گیرد.
🔘ایران ۸۵میلیون نفر جمعیت دارد که حداقل دهها هزار نفر از آنان در موقعیتهایی هستند و دسترسیهایی دارند که اگر حس و علقه ملی و وطنپرستی نداشته باشند، میتوانند با کمترین هزینه به کشور خیانت کنند و ضربات جبرانناپذیری بزنند.
🔘تمامی این افراد را نمیتوان از طریق گزینش یا نظارتهای اطلاعاتی مهار کرد و تحتکنترل درآورد. بهویژه گزینشهای ایران که بهکلی ضدمنطق آن عمل میکند. آنان باید از درون نسبت به میهن و حکومت و دولت خود تعلق خاطر عمیق داشته باشند و این امر متاثر از سیاستهای عمومی حکومت است.
🔘نباید اجازه داد که فاصله میان حکومت و مردم چنان عمیق شود که برخی افراد احساس نوعی بیگانگی به وطن و مردم نمایند. آنچه که امروز تحت عنوان نفوذ مطرح میشود، بیش از اینکه ناشی از اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی سرویسهای اطلاعاتی باشد؛ متاثر از این شکاف خانمانبرانداز و احساس بیگانگی است که درون کشور شکل گرفته است و باید در اولین فرصت التیام پیدا کند
Кайра бөлүшүлгөн:
هممیهن



25.04.202505:14
سهوی بدتر از عمد
سرمقاله هممیهن
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹یکی از بدترین ضرباتی که رویکرد و ذهنیت تندروها به جامعه ایران میزند ایجاد اغتشاش در معانی رفتار و کلمات است. خودشان هر خطایی مرتکب شوند در ۹۹ درصد موارد آن را خطا نمیدانند؛ در آن ۱ درصد هم که نتوانند توجیه کنند آن را سهوی معرفی میکنند و طلبکار هم میشوند و هیچگاه حاضر به مسئولیتپذیری و ریشهیابی جدی این رفتارهای زیانبار خود نمیشوند.
🔹ماجرایی که در صداوسیما رخ داد نمونهای از این یک درصدهای استثنایی است. دیروز ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که مجری تلویزیونی در یک برنامه ساختگی و با استفاده از هوش مصنوعی در حال شوخی و استهزاء وزیر خارجه عربستان است.
🔹روزنامهنگاران و رسانههای آزاد حق دارند که موضوعات گوناگون را بهصورت جدی یا شوخی نقد کنند و این قابل انکار نیست. ولی صداوسیمای ایران رسانه صددرصد حکومتی است و نقش بلندگوی آن را ایفا میکند بنابراین از منظر بیرونی مواضع آن با سیاستهای رسمی همسو تلقی میشود.
🔹بنابراین انتشار چنین برنامهای در شرایطی که ایران درگیر مذاکره برای حل مسائل هستهای خود با آمریکا است و همزمان با همسایهها در حال بازسازی روابط است و بهطور مشخص این اتفاق پس از سفر وزیر دفاع عربستان و بهبود روابط ایران و عربستان رقم خورده است و همه هم این را میدانند، پس عادی بودن این اتفاق پذیرفتنی نیست.
🔹ولی شبکه تلویزیونی مربوط در اطلاعیهای اعلام کرد: در یکی از برنامههای ضبطی پخششده در شبکه نسیم در قالب طنز سیاسی برخی خطوط سیاستی درباره کشورهای همسایه مورد بیتوجهی سهوی قرار گرفته بود که ضمن تذکر جدّی به تیم تولید و تأکید بر لزوم توجه مستمر و جدی به سیاستهای ابلاغی محتوایی با عوامل خاطی برخورد انضباطی به عمل آمد.
🔹همه بحث درباره سهوی بودن است. چنین برنامهای اگر سهوی باشد نشانه ناآگاهی مطلق سیاسی تهیهکننده و مجری و ناظر و همه دستاندرکاران برنامه است؛ بهویژه که برنامه ضبط شده هم بوده است.
🔹پذیرش سهو در این کار مستلزم پذیرش یک نتیجه ساده است. آیا صداوسیما حاضر است این را بپذیرد؟ اگر بلی باید نسبت به ارزشمندی و اعتبار تولیدات و نیز اصل وجودی و کارایی این نیروها در آن رسانه شک کرد.
🔹اگر برنامه زنده بود و کسی چیزی میگفت میتوانستیم باور کنیم که سهوی است. ولی تولید یک برنامه با استفاده از هوش مصنوعی و دیدن دهها نفر پیش از پخش نهایی آن، اگر سهوی باشد نشان میدهد که کلیه دستاندکاران این برنامه و شبکه خارج از باغ هستند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹یکی از بدترین ضرباتی که رویکرد و ذهنیت تندروها به جامعه ایران میزند ایجاد اغتشاش در معانی رفتار و کلمات است. خودشان هر خطایی مرتکب شوند در ۹۹ درصد موارد آن را خطا نمیدانند؛ در آن ۱ درصد هم که نتوانند توجیه کنند آن را سهوی معرفی میکنند و طلبکار هم میشوند و هیچگاه حاضر به مسئولیتپذیری و ریشهیابی جدی این رفتارهای زیانبار خود نمیشوند.
🔹ماجرایی که در صداوسیما رخ داد نمونهای از این یک درصدهای استثنایی است. دیروز ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که مجری تلویزیونی در یک برنامه ساختگی و با استفاده از هوش مصنوعی در حال شوخی و استهزاء وزیر خارجه عربستان است.
🔹روزنامهنگاران و رسانههای آزاد حق دارند که موضوعات گوناگون را بهصورت جدی یا شوخی نقد کنند و این قابل انکار نیست. ولی صداوسیمای ایران رسانه صددرصد حکومتی است و نقش بلندگوی آن را ایفا میکند بنابراین از منظر بیرونی مواضع آن با سیاستهای رسمی همسو تلقی میشود.
🔹بنابراین انتشار چنین برنامهای در شرایطی که ایران درگیر مذاکره برای حل مسائل هستهای خود با آمریکا است و همزمان با همسایهها در حال بازسازی روابط است و بهطور مشخص این اتفاق پس از سفر وزیر دفاع عربستان و بهبود روابط ایران و عربستان رقم خورده است و همه هم این را میدانند، پس عادی بودن این اتفاق پذیرفتنی نیست.
🔹ولی شبکه تلویزیونی مربوط در اطلاعیهای اعلام کرد: در یکی از برنامههای ضبطی پخششده در شبکه نسیم در قالب طنز سیاسی برخی خطوط سیاستی درباره کشورهای همسایه مورد بیتوجهی سهوی قرار گرفته بود که ضمن تذکر جدّی به تیم تولید و تأکید بر لزوم توجه مستمر و جدی به سیاستهای ابلاغی محتوایی با عوامل خاطی برخورد انضباطی به عمل آمد.
🔹همه بحث درباره سهوی بودن است. چنین برنامهای اگر سهوی باشد نشانه ناآگاهی مطلق سیاسی تهیهکننده و مجری و ناظر و همه دستاندرکاران برنامه است؛ بهویژه که برنامه ضبط شده هم بوده است.
🔹پذیرش سهو در این کار مستلزم پذیرش یک نتیجه ساده است. آیا صداوسیما حاضر است این را بپذیرد؟ اگر بلی باید نسبت به ارزشمندی و اعتبار تولیدات و نیز اصل وجودی و کارایی این نیروها در آن رسانه شک کرد.
🔹اگر برنامه زنده بود و کسی چیزی میگفت میتوانستیم باور کنیم که سهوی است. ولی تولید یک برنامه با استفاده از هوش مصنوعی و دیدن دهها نفر پیش از پخش نهایی آن، اگر سهوی باشد نشان میدهد که کلیه دستاندکاران این برنامه و شبکه خارج از باغ هستند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
23.04.202509:16
🔴تیتر سی سال پیش
🔺سوم اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘 اینها تیتر روزنامههای سلام و همشهری در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۷۴ بودند. تا کی قرار است که عدهای مثل اسب عصاری چشم خود را بسته و چوب روغنکشی را بر گرده خود حمل کنند و این دور باطل را ادامه دهند؟ در آن سال بسیار نوشته شد که؛ فیلتر نکنید، فایده ندارد. ولی آقایان روی گوشها و چشمان خودشان فیلتر گذاشته بودند.
▪️وزیر کشور؛
- ۹۰ درصد از دارندگان آنتن های ماهواره ای اقدام به جمع آوری آنتن ها کرده اند.
▪️فرمانده نیروی انتظامی؛
- از نیمه شب گذشته مهلت قانونی برای جمع آوری داوطلبانه آنتن های ماهواره ای پايان یافت.(به نقل از کانال دیروزنامه)
🔺سوم اردیبهشت ۱۴۰۴
🔘 اینها تیتر روزنامههای سلام و همشهری در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۷۴ بودند. تا کی قرار است که عدهای مثل اسب عصاری چشم خود را بسته و چوب روغنکشی را بر گرده خود حمل کنند و این دور باطل را ادامه دهند؟ در آن سال بسیار نوشته شد که؛ فیلتر نکنید، فایده ندارد. ولی آقایان روی گوشها و چشمان خودشان فیلتر گذاشته بودند.
▪️وزیر کشور؛
- ۹۰ درصد از دارندگان آنتن های ماهواره ای اقدام به جمع آوری آنتن ها کرده اند.
▪️فرمانده نیروی انتظامی؛
- از نیمه شب گذشته مهلت قانونی برای جمع آوری داوطلبانه آنتن های ماهواره ای پايان یافت.(به نقل از کانال دیروزنامه)
Кайра бөлүшүлгөн:
هممیهن



22.04.202505:15
شفافیت سرمایه بابک زنجانی
سرمقاله هممیهن
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹در روزهای گذشته یک خبر در فضای رسانهای ایران بسیار برجسته شد. شرکت تازهتاسیس «آوان ریل» از مجموعه هلدینگ «دات وان» منتسب به بابک زنجانی، میخواهد در حوزه حملونقل ریلی و با ارقام به نسبت بالایی سرمایهگذاری کند و تفاهمنامه مربوط نیز به مبلغ ۶۱هزار میلیارد تومان که حدود یک میلیارد دلار میشود را با شرکت راهآهن ایران و در حضور خانم وزیر امضا کردند.
🔹در پاسخ به انتقاداتی که در فضای رسانهای نسبت به این تفاهمنامه شد، شرکت راهآهن ایران اعلام کرد که این تفاهمنامه با یک شرکت خصوصی و با رعایت کامل فرآیندهای قانونی و پس از بررسی دقیق صلاحیتها، در چارچوب ضوابط شفاف و قابل نظارت منعقد شده و در حال اجراست.
🔹رسانهها دراینباره دو گونه موضع گرفتند. برخی از آنها از ماجرا دفاع کردند و نوشتند که اگر این توافق از مرحله امضا فراتر برود و به اجرا برسد، میتواند یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در صنعت ریلی کشور باشد؛ اقدامی که در صورت موفقیت، نقطه عطفی در مسیر نوسازی و توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی محسوب خواهد شد.
🔹دسته دیگر، به وابستگی این شرکت به بابک زنجانی و سوابق او اشاره کردهاند و این اقدام را در جهت اهداف دولت و شعارهایش نمیدانند. شاید علاقه و عجله زیادی برای سرمایهگذاری ابراز میشود؛ بهطوری که یکی از تندروهای مخالف مذاکرات بهیکباره نهتنها موافق مذاکرات شده، بلکه اصرار دارد که زودتر کار را تمام کنید و به توافق برسید، چون سرمایهگذاران منتظر نتیجه مذاکرات هستند تا اقدام کنند.
🔹به نظر میرسد که ماجرا به علت فقدان شفافیت به گونه دیگری است و باید ابتدا آن را روشن کرد تا بتوان داوری نمود.
🔹اگر کسی قصد سرمایهگذاری ۶۱هزار میلیارد تومانی در حوزههای تولید و زیرساختی دارد فارغ از ماهیت آن فرد، باید از او استقبال کرد.
🔹سهل است که حتی از سرمایهگذاری ۶۱میلیارد تومانی هم باید استقبال کرد؛ چه رسد به هزار برابر آن. ولی مشکل از اینجا آغاز میشود که اغلب این موارد ادعاست و حقیقت آنها روشن نیست.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔹در روزهای گذشته یک خبر در فضای رسانهای ایران بسیار برجسته شد. شرکت تازهتاسیس «آوان ریل» از مجموعه هلدینگ «دات وان» منتسب به بابک زنجانی، میخواهد در حوزه حملونقل ریلی و با ارقام به نسبت بالایی سرمایهگذاری کند و تفاهمنامه مربوط نیز به مبلغ ۶۱هزار میلیارد تومان که حدود یک میلیارد دلار میشود را با شرکت راهآهن ایران و در حضور خانم وزیر امضا کردند.
🔹در پاسخ به انتقاداتی که در فضای رسانهای نسبت به این تفاهمنامه شد، شرکت راهآهن ایران اعلام کرد که این تفاهمنامه با یک شرکت خصوصی و با رعایت کامل فرآیندهای قانونی و پس از بررسی دقیق صلاحیتها، در چارچوب ضوابط شفاف و قابل نظارت منعقد شده و در حال اجراست.
🔹رسانهها دراینباره دو گونه موضع گرفتند. برخی از آنها از ماجرا دفاع کردند و نوشتند که اگر این توافق از مرحله امضا فراتر برود و به اجرا برسد، میتواند یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در صنعت ریلی کشور باشد؛ اقدامی که در صورت موفقیت، نقطه عطفی در مسیر نوسازی و توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی محسوب خواهد شد.
🔹دسته دیگر، به وابستگی این شرکت به بابک زنجانی و سوابق او اشاره کردهاند و این اقدام را در جهت اهداف دولت و شعارهایش نمیدانند. شاید علاقه و عجله زیادی برای سرمایهگذاری ابراز میشود؛ بهطوری که یکی از تندروهای مخالف مذاکرات بهیکباره نهتنها موافق مذاکرات شده، بلکه اصرار دارد که زودتر کار را تمام کنید و به توافق برسید، چون سرمایهگذاران منتظر نتیجه مذاکرات هستند تا اقدام کنند.
🔹به نظر میرسد که ماجرا به علت فقدان شفافیت به گونه دیگری است و باید ابتدا آن را روشن کرد تا بتوان داوری نمود.
🔹اگر کسی قصد سرمایهگذاری ۶۱هزار میلیارد تومانی در حوزههای تولید و زیرساختی دارد فارغ از ماهیت آن فرد، باید از او استقبال کرد.
🔹سهل است که حتی از سرمایهگذاری ۶۱میلیارد تومانی هم باید استقبال کرد؛ چه رسد به هزار برابر آن. ولی مشکل از اینجا آغاز میشود که اغلب این موارد ادعاست و حقیقت آنها روشن نیست.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
19.04.202515:55
🔴سیاستِ پویا
🔺سرمقاله هممیهن ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
🔘یکی از ویژگیها و پویاییهای بشر قدرت انطباق پذیری آن با شرایط گوناگون است. بطوری که میتواند در عرض جغرافیای جهانی، از محیط قطبی تا مناطق بارانی استوا تا صحرای گرم و خشک را برای زندگی برگزیند و رفتارها و نیازهای خود را هماهنگ با شرایط کند. این بشری است که در طول تاریخ نیز توانسته زندگی در حرکت دایم و گروههای چند نفری که دنبال شکار و گردآوری دانه هستند را تا عصر اتم و اینترنت و شهرهای دهها میلیونی را تجربه کند و در همه اینها دوام آورد. نهادهای جامعه انسانی نیز به تبع انسان واجد قدرت بالایی در انطباقپذیری هستند.
🔘ایمان به این گزاره رکن اساسی در فهم تحولات جامعه است. البته این قاعدهای بدون استثنا نیست. همیشه کسان و جوامعی بودهاند که این پویایی را نداشتند و نابود شدند. ولی تاریخ را آنانی نوشتند و ساختند که قدرت و پویایی لازم را برای تحول و تطبیقپذیری داشتند. اتفاقا ایرانیان به دلایل گوناگون چنین قدرتی را داشتهاند، و بارها از آن استفاده کردهاند و به همین دلیل بارها دشمنان و مهاجمان را خنثی و خود را حفظ نمودهاند.
🔘سال گذشته در چنین روزی کجا بودیم و در اذهان ما چه میگذشت؟ نگاهمان به آینده چگونه بود؟ در چنین روزی وضعیت منطقه پس از ۷ اکتبر بکلی ناپایدار بود، با حمله به سفارت ایران در دمشق ناپایدارتر هم شده بود و پاسخ موشکی ایران در اواخر فروردین نشان داد که راه برای افزایش تنش باز است. در پایان فروردین سال ۱۴۰۳ چشماندازی امیدبخش قابل تصور نبود. اتفاقی که در ادامه و با ترور هنیه در تهران و سپس ماجراهای لبنان و تنشهای بعدی میان ایران و اسراییل و در پایان آمدن ترامپ به کاخ سفید تکمیل شد و افق پیشرو را که تیره بود تیرهتر نمود.
🔘غریزه بقا در بشر حکم میکند که خود را با شرایط محیطی و بیرونی انطباق دهد. مشابه این غریزه در جامعه نیز هست و نهاد سیاست عهدهدار این تطبیق دادن جامعه با وضعیتهای جدید است. به میزانی که نهاد سیاست واجد پویایی باشد قدرت آن را دارد که جامعه را از تلاطمها و به سلامت عبور دهد.
🔘اتفاقات ۹ ماه گذشته ایران نشانگر وجود پویایی نهاد سیاست در ایران به معنای عام آن است. نهادی که در برگیرنده مردم و کنشهای معنادار آنان و نیز حکومت و سیاستهای آن است. وجود این ویژگی نشان و موجب زنده ماندن امید میشود. اکنون در شرایطی هستیم که دور اول مذاکرات ایران و آمریکا انجام شده است. مذاکراتی که طرفین آن را خیلی خوب توصیف کردند. امروز هم دور دوم آن به میزبانی عمان در رم غاز میشود.
🔘در فاصله این یک هفته علایم منفی از سوی تندروهای آمریکایی مخابره شد، ولی سخنان ترامپ در دو روز گذشته نشان داد که قصد ندارد وارد بازی آنان و اسراییل شود. سفر رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران نیز مثبت تلقی شد. سفر هیات ۷۰ نفره عربستان به تهران به ریاست وزیر دفاع سعودی را باید نشانهای مهم از شکلگیری وضعیت جدید سیاسی در منطقه تلقی کرد. سفر وزیر امور خارجه به مسکو و بردن پیام مکتوب مقام رهبری برای پوتین نشان میدهد که تغییرات جدید نه علیه طرفهای ثالث بلکه همسو با رضایت خاطر همه قدرتهای منطقهای و جهانی برای رسیدن به توافقی مثبت است.
🔘اغلب کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که ریشه بحرانهای منطقهای توسعهنیافتگی است. این نقیصه نیز باید بصورت جمعی حل شود امکان ندارد که یک کشور به تنهایی در یک منطقه توسعه یابد در حالی که اطراف آن، کشورهای دیگر در تنش و در حال عقب رفتن یا درجا زدن باشند.
🔘البته تا رسیدن به این هدف راه درازی در پیش است و نباید دچار خوشبینی افراطی شد ولی برداشتهایی اولیه نشان میدهد که بر خلاف گذشته، اکنون و در یک وضعیت کمنظیر، اغلب کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی رسیدن به توافقی به نسبت پایدار را مطلوب خود میدانند و تنها اسراییل و تندروهای سیاسی با چنین تحولی مخالفت میکنند.
🔘خوشبختانه در ایران نیز بر خلاف دوره برجام، مواجهه با این تحولات تحت تاثیر مناقشات سیاست داخلی قرار ندارد و جریانهای اصلی از این تحولات حمایت میکنند این همسویی به گونهای است که تندروهای مخالف را دچار اغتشاش فکری و سیاسی نموده بطوریکه برای توجیه مخالفتهای بیپایه و ضد ملی خود، مجبور به داستانسرایی شدهاند.
🔘🔘پویایی سیاست محصول درایت و قدرت است و نه ناشی از ضعف و ترس.
🔺سرمقاله هممیهن ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
🔘یکی از ویژگیها و پویاییهای بشر قدرت انطباق پذیری آن با شرایط گوناگون است. بطوری که میتواند در عرض جغرافیای جهانی، از محیط قطبی تا مناطق بارانی استوا تا صحرای گرم و خشک را برای زندگی برگزیند و رفتارها و نیازهای خود را هماهنگ با شرایط کند. این بشری است که در طول تاریخ نیز توانسته زندگی در حرکت دایم و گروههای چند نفری که دنبال شکار و گردآوری دانه هستند را تا عصر اتم و اینترنت و شهرهای دهها میلیونی را تجربه کند و در همه اینها دوام آورد. نهادهای جامعه انسانی نیز به تبع انسان واجد قدرت بالایی در انطباقپذیری هستند.
🔘ایمان به این گزاره رکن اساسی در فهم تحولات جامعه است. البته این قاعدهای بدون استثنا نیست. همیشه کسان و جوامعی بودهاند که این پویایی را نداشتند و نابود شدند. ولی تاریخ را آنانی نوشتند و ساختند که قدرت و پویایی لازم را برای تحول و تطبیقپذیری داشتند. اتفاقا ایرانیان به دلایل گوناگون چنین قدرتی را داشتهاند، و بارها از آن استفاده کردهاند و به همین دلیل بارها دشمنان و مهاجمان را خنثی و خود را حفظ نمودهاند.
🔘سال گذشته در چنین روزی کجا بودیم و در اذهان ما چه میگذشت؟ نگاهمان به آینده چگونه بود؟ در چنین روزی وضعیت منطقه پس از ۷ اکتبر بکلی ناپایدار بود، با حمله به سفارت ایران در دمشق ناپایدارتر هم شده بود و پاسخ موشکی ایران در اواخر فروردین نشان داد که راه برای افزایش تنش باز است. در پایان فروردین سال ۱۴۰۳ چشماندازی امیدبخش قابل تصور نبود. اتفاقی که در ادامه و با ترور هنیه در تهران و سپس ماجراهای لبنان و تنشهای بعدی میان ایران و اسراییل و در پایان آمدن ترامپ به کاخ سفید تکمیل شد و افق پیشرو را که تیره بود تیرهتر نمود.
🔘غریزه بقا در بشر حکم میکند که خود را با شرایط محیطی و بیرونی انطباق دهد. مشابه این غریزه در جامعه نیز هست و نهاد سیاست عهدهدار این تطبیق دادن جامعه با وضعیتهای جدید است. به میزانی که نهاد سیاست واجد پویایی باشد قدرت آن را دارد که جامعه را از تلاطمها و به سلامت عبور دهد.
🔘اتفاقات ۹ ماه گذشته ایران نشانگر وجود پویایی نهاد سیاست در ایران به معنای عام آن است. نهادی که در برگیرنده مردم و کنشهای معنادار آنان و نیز حکومت و سیاستهای آن است. وجود این ویژگی نشان و موجب زنده ماندن امید میشود. اکنون در شرایطی هستیم که دور اول مذاکرات ایران و آمریکا انجام شده است. مذاکراتی که طرفین آن را خیلی خوب توصیف کردند. امروز هم دور دوم آن به میزبانی عمان در رم غاز میشود.
🔘در فاصله این یک هفته علایم منفی از سوی تندروهای آمریکایی مخابره شد، ولی سخنان ترامپ در دو روز گذشته نشان داد که قصد ندارد وارد بازی آنان و اسراییل شود. سفر رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران نیز مثبت تلقی شد. سفر هیات ۷۰ نفره عربستان به تهران به ریاست وزیر دفاع سعودی را باید نشانهای مهم از شکلگیری وضعیت جدید سیاسی در منطقه تلقی کرد. سفر وزیر امور خارجه به مسکو و بردن پیام مکتوب مقام رهبری برای پوتین نشان میدهد که تغییرات جدید نه علیه طرفهای ثالث بلکه همسو با رضایت خاطر همه قدرتهای منطقهای و جهانی برای رسیدن به توافقی مثبت است.
🔘اغلب کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که ریشه بحرانهای منطقهای توسعهنیافتگی است. این نقیصه نیز باید بصورت جمعی حل شود امکان ندارد که یک کشور به تنهایی در یک منطقه توسعه یابد در حالی که اطراف آن، کشورهای دیگر در تنش و در حال عقب رفتن یا درجا زدن باشند.
🔘البته تا رسیدن به این هدف راه درازی در پیش است و نباید دچار خوشبینی افراطی شد ولی برداشتهایی اولیه نشان میدهد که بر خلاف گذشته، اکنون و در یک وضعیت کمنظیر، اغلب کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی رسیدن به توافقی به نسبت پایدار را مطلوب خود میدانند و تنها اسراییل و تندروهای سیاسی با چنین تحولی مخالفت میکنند.
🔘خوشبختانه در ایران نیز بر خلاف دوره برجام، مواجهه با این تحولات تحت تاثیر مناقشات سیاست داخلی قرار ندارد و جریانهای اصلی از این تحولات حمایت میکنند این همسویی به گونهای است که تندروهای مخالف را دچار اغتشاش فکری و سیاسی نموده بطوریکه برای توجیه مخالفتهای بیپایه و ضد ملی خود، مجبور به داستانسرایی شدهاند.
🔘🔘پویایی سیاست محصول درایت و قدرت است و نه ناشی از ضعف و ترس.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 203
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.