
Dr. Sohrab Delangizan
کانال شخصی سهراب دل انگیزان،
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازي.
دبیر منطقهای انجمن اقتصاد ایران در استان کرمانشاه.
عضو و رئیس شعبه استانی انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران.
محل انتشار سخنرانی، یادداشتها، اشعار و دیدگاهها
sohrabdelangizan@gmail.com
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازي.
دبیر منطقهای انجمن اقتصاد ایران در استان کرمانشاه.
عضو و رئیس شعبه استانی انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران.
محل انتشار سخنرانی، یادداشتها، اشعار و دیدگاهها
sohrabdelangizan@gmail.com
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніDec 08, 2015
TGlist-ке қосылған күні
Jan 16, 2025Жазылушылар
1 605
24 сағат00%Апта
40.2%Ай
171.1%
Дәйексөз индексі
0
Ескертулер0Каналдарда қайта жазылу0Каналдарда ескерту0
1 жазбаның орташа қамтуы
0
12 сағат1660%24 сағат00%48 сағат00%
Қатысу деңгейі (ER)
0%
Қайта жазылды0Пікірлер0Реакциялар0
Қамту бойынша қатысу деңгейі (ERR)
0%
24 сағат0%Апта0%Ай0%
1 жарнамалық жазбаның қамтуы
0
1 сағат00%1 – 4 сағат00%4 - 24 сағат00%
24 сағаттағы жазбалар саны
2
Динамика
2
"Dr. Sohrab Delangizan" тобындағы соңғы жазбалар
10.04.202511:45
از نگاه من چند آمار، عامل شک و کم اعتمادی به گزارش اشتغال و بیکاری زمستان 1403 مرکز آمار ایران میشود.
1. نوسان نرخ فعالیت در بین استانهای کشور نزدیک بیست درصد است و این عدد آنقدر بزرگ است که نمیتوانم این اندازه نوسان را بپذیرم. مخصوصا ایلام و کهگیلویه و بویر احمد با نرخ حدود 31 درصد و زنجان با حدود 48 درصد نمیتوانند در نرخ فعالیت این اندازه اختلاف داشته باشند، چرا که تعریف جمعیت فعال در کل کشور یکسان است، لذا نمیتوانیم مردم سخت کوش استانهای ایلام و کهگیلویه را بدون فرهنگ کار و زنجان را با فرهنگ کار معرفی کنیم. اشتباه در محاسبات و برآوردها است و نه در رفتار مردم.
2. اختلاف نرخ بیکاری در کشور اینگونه شده که کرمانشاه با حدود 15.2 بالاترین و تهران با نزدیک 3.4 درصد کمترین شده است. هیچ وقت تهران این عدد را ملاحظه نکرده و تجربه تاریخی نیز این عدد را پشتیبانی نمیکند. حتی سال قبل در همین تاریخ نرخ بیکاری تهران 6.2 یعنی حدودا 3 درصد بیشتر شده است. چه علتی عامل این کاهش میتواند باشد؟ تعطبلات بیشتر؟ رکود بیشتر؟ کدام رونق اتفاق افتاده است که عامل این کاهش شدید 3 درصدی نرخ بیکاری در تهران شده است؟ ضمن اینکه با وجود تراکم عرضه کار در تهران به واسطه مهاجران افغانی اصولا نمیتوان این اندازه اشتغال را در شهروندان تهرانی انتظار داشت.
3. کاهش نرخ بیکاری کشور نیز نسبت به سال قبل، به اندازه 0.8 درصد تنها از طریق کاهش نرخ فعالیت قابل توجیه است و اقتصاد کشور در شرایط شدید رکود، بیکاری ناشی از تعطیلات مکرر و... نمیتواند این اتفاق را پشتیبانی کند.
4. البته اگر موضوع دستمزدهای قانونی را که به شدت در ده سال اخیر سرکوب شده، یکی از جذابیتهای بازار کار برای کاهش بیکاری بدانیم، ولی هرچند این کاهش رقم واقعی دستمزدها مهم و اثر گذار است، اما گپ های شکل گرفته در داده ها اجازه نمیدهد که من از نگاه کارشناسی این ارقام کاهش را ناشی از کاهش هدفمند دستمزدها ببینم.
در کل نوسانات در ارقام به نظر سازگار نیست.
#سهراب_دل_انگیزان
#بیکاری
21 فروردین
https://t.me/drdelangizan
1. نوسان نرخ فعالیت در بین استانهای کشور نزدیک بیست درصد است و این عدد آنقدر بزرگ است که نمیتوانم این اندازه نوسان را بپذیرم. مخصوصا ایلام و کهگیلویه و بویر احمد با نرخ حدود 31 درصد و زنجان با حدود 48 درصد نمیتوانند در نرخ فعالیت این اندازه اختلاف داشته باشند، چرا که تعریف جمعیت فعال در کل کشور یکسان است، لذا نمیتوانیم مردم سخت کوش استانهای ایلام و کهگیلویه را بدون فرهنگ کار و زنجان را با فرهنگ کار معرفی کنیم. اشتباه در محاسبات و برآوردها است و نه در رفتار مردم.
2. اختلاف نرخ بیکاری در کشور اینگونه شده که کرمانشاه با حدود 15.2 بالاترین و تهران با نزدیک 3.4 درصد کمترین شده است. هیچ وقت تهران این عدد را ملاحظه نکرده و تجربه تاریخی نیز این عدد را پشتیبانی نمیکند. حتی سال قبل در همین تاریخ نرخ بیکاری تهران 6.2 یعنی حدودا 3 درصد بیشتر شده است. چه علتی عامل این کاهش میتواند باشد؟ تعطبلات بیشتر؟ رکود بیشتر؟ کدام رونق اتفاق افتاده است که عامل این کاهش شدید 3 درصدی نرخ بیکاری در تهران شده است؟ ضمن اینکه با وجود تراکم عرضه کار در تهران به واسطه مهاجران افغانی اصولا نمیتوان این اندازه اشتغال را در شهروندان تهرانی انتظار داشت.
3. کاهش نرخ بیکاری کشور نیز نسبت به سال قبل، به اندازه 0.8 درصد تنها از طریق کاهش نرخ فعالیت قابل توجیه است و اقتصاد کشور در شرایط شدید رکود، بیکاری ناشی از تعطیلات مکرر و... نمیتواند این اتفاق را پشتیبانی کند.
4. البته اگر موضوع دستمزدهای قانونی را که به شدت در ده سال اخیر سرکوب شده، یکی از جذابیتهای بازار کار برای کاهش بیکاری بدانیم، ولی هرچند این کاهش رقم واقعی دستمزدها مهم و اثر گذار است، اما گپ های شکل گرفته در داده ها اجازه نمیدهد که من از نگاه کارشناسی این ارقام کاهش را ناشی از کاهش هدفمند دستمزدها ببینم.
در کل نوسانات در ارقام به نظر سازگار نیست.
#سهراب_دل_انگیزان
#بیکاری
21 فروردین
https://t.me/drdelangizan
10.04.202511:44
08.04.202518:07
بقیه از پست قبلی...
کسی که لپ تاپ را ازاین خانواده دزدیده حتما آدم فقیری بوده و پسر خانواده که فقیر بود هم لپ تاپ دختر دیگری را دزدید و این در حقیقت زنجیره صدمه زدن افراد فقیر به همدیگراست که تکراری است.
نکته قابل توجه اینکه هیچ لینکی جز دزدی در بین زیست خانواده مرفه و خانواده فقیر وجود نداشت. حتی رابطه دوستی بین دختر خانواده فقیر با یک دختر ثروتمند به نوعی بهره کشی و فقیر تر شدن و بدتر شدن اوضاع خانواده فقیر تعبیر شده بود و این یکی از نکات مهمی است که وجود دارد. چون در جوامع فقیر مهارتهای مناسب بین فرزندان گروههای متفاوت و مخصوصا مهارتهای مدرسه ای آموزش داده نمیشود که اخلاق ارتباطی با نوعی ارتباطات موثر همراه شود، ویا مساله فروخته شدن موی دختر فقیر به ثروتمند نوعی تخلیه دارایی های فقرا توسط ثروتمندان تعبیر شده بود که به نظر از ضعفهای فیلم در داستان است و خیلی هدف واقعی فیلم را پوشش نمیدهد اگر چه به نظر خیلی هم کلیشه ای اینگونه فیلمها است.
در کل باید تاکید کنم که سناریو و فیلم نامه تا حد خوبی قابل قبول و خوب نوشته شده است و برای من «رها»فیلم دیدنی و جذابی است.
https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-70/990909-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D9%81%D9%82%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AF%D9%85%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF
https://t.me/drdelangizan
کسی که لپ تاپ را ازاین خانواده دزدیده حتما آدم فقیری بوده و پسر خانواده که فقیر بود هم لپ تاپ دختر دیگری را دزدید و این در حقیقت زنجیره صدمه زدن افراد فقیر به همدیگراست که تکراری است.
نکته قابل توجه اینکه هیچ لینکی جز دزدی در بین زیست خانواده مرفه و خانواده فقیر وجود نداشت. حتی رابطه دوستی بین دختر خانواده فقیر با یک دختر ثروتمند به نوعی بهره کشی و فقیر تر شدن و بدتر شدن اوضاع خانواده فقیر تعبیر شده بود و این یکی از نکات مهمی است که وجود دارد. چون در جوامع فقیر مهارتهای مناسب بین فرزندان گروههای متفاوت و مخصوصا مهارتهای مدرسه ای آموزش داده نمیشود که اخلاق ارتباطی با نوعی ارتباطات موثر همراه شود، ویا مساله فروخته شدن موی دختر فقیر به ثروتمند نوعی تخلیه دارایی های فقرا توسط ثروتمندان تعبیر شده بود که به نظر از ضعفهای فیلم در داستان است و خیلی هدف واقعی فیلم را پوشش نمیدهد اگر چه به نظر خیلی هم کلیشه ای اینگونه فیلمها است.
در کل باید تاکید کنم که سناریو و فیلم نامه تا حد خوبی قابل قبول و خوب نوشته شده است و برای من «رها»فیلم دیدنی و جذابی است.
https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-70/990909-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D9%81%D9%82%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AF%D9%85%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF
https://t.me/drdelangizan
08.04.202518:07
«رها» فیلمی است که با دقت و به درستی نوشته شده است
سهراب دل انگیزان (استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی):
«رها» فیلم ارزشمند و قابل قبولی است و حتی می توان آن را در کنار فیلم های قابل قبول سینمای جهان ارزیابی کرد. از نگاه هنری، تخصصی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تعادل قابل قبولی در آن دیده می شود. بنرجی و دوفلو دو اقتصاددانی که جایزه نوبل را گرفتند و اساسا اقتصاددان های فقر هستند، چند سال از عمرشان را درفقیرترین نقاط جهان مثل هندوستان یا حتی آفریقا گذراندند و سالها آنجا زندگی کردند تا بتوانند سبک زندگی فقیرانه را تبیین و مدل کنند و اقتصاددان های فقر نامیده میشوند. آنها فقر را به شکل درستی تعریف میکنند و تبیین میکنند که فقر چیست و سبک زندگی فقیرانه چه ویژگیهایی دارد.
در فیلم«رها» این سبک زندگی فقیرانه تقریبا بر اساس آنچه مطالعات فقر نشان میدهند دیده می شود و این سبک زندگی فقیرانه، تقریبا روی تمامی عناصر زندگی و زیست خانواده فقیر رها تاثیر می گذارد. آنها را دریک چرخه منحوس و تکرار شونده فقر وارد می کند که خروج از این چرخه تقریبا توسط این گروه خانواده ها به این آسانی ها امکان پذیر نیست و نیاز به یک تغییر رویه و تغییر سبک زندگی دارد.
این خانواده فقیر است اما بچه ها به دانشگاه فرستاده شده بودند تا بتوانند از طریق دانشگاه رفتن، از دامنه فقر رها شوند. خانه آنها اجاره ای است و تمام وسایل خانه مندرس و دست دوم است. تقریبا تمامی وسایلی که در خانه آنها می بینیم دست دوم و کهنه و ناکارآمد است. پدر خانواده شغلش را از دست داده بود و از طریق مواد غذایی و خوراکی ارتزاق می کنند که حداقل بخشی بصورت هدیه به دست آمده بود نه از طریق دستمزد و شغل با ثباتی نیز در اختیار اعضای خانواده نیست. خانواده برای اینکه بتواند حداقل های موجود خودش را از نظر غذا، بهداشت، رفاه یا هر چیز دیگری حتی تجهیزات مورد نیازش تامین کند با اختلال و مشکل مواجه است و اینها یعنی فقر. سبک زندگی افراد خانواده نیز یک سبک فقیرانه است که توان بیرون آوردن آنها را از فقر ندارد.
این گروه خانواده ها نمیتوانند تصمیمات عقلانی و کامل بگیرند و در بین گزینه های انتخاب همواره در انتخاب بهترین اول دچار مشکل هستند. مهارتهای آنها ناقص و ناکارآمد است. مهارتهای ارتباطی ضعیف دارند و صداقت و راست گویی آنها اگر چه همواره برایشان یک ارزش است، ولی نمیتواند در همه احوال در اختیار باشد.
در مورد نوع فقر تقریبا می توان گفت در همه کشورها، دیگر به خیابان خواب ها صرفا فقیر گفته نمی شود و این افراد جلوه بسیار عریانی از فقر هستند. اما حجم بزرگی از فقر که در حال حاضر در کشور خودمان هم می بینیم و همین آماری که توسط موسسه تامین اجتماعی گزارش داده شده که 32 میلیون نفر در ایران زیر خط فقرهستند، کسانی هستند که در صحبت هایم به آن اشاره کردم. خانواده ای که در فیلم«رها» می بینیم در بهترین شرایط، در بالاترین رده طبقه موسوم به فقیر بودند که به سطح متوسط طبقه فقیر به واسطه از دست دادن شغل تنزل کردند.
به هر حال نگاهی که فیلمنامه «رها» را نوشته است تا حدود زیادی دقیق و درست و با تحلیل های فراوان مبتنی بر سبک زندگی فقیرانه و بر اساس مطالعات معتبر این حوزه بوده است. اینکه فقر باعث می شود رشته و سلسله تصمیمات عقلانی دچار اختلال شود واین کاملا در فیلم دیده می شود. فقر عنصری است که می تواند سلسله تصمیات اخلاقی را هم تا حدودی تحت تاثیر قرار بدهد و حتی اگر افراد آموزه های اخلاقی مناسبی هم داشته باشند، در بعضی از زمان ها که فقر به آنها فشار می آورد،آن آموزه ها را بصورت موقت حتی نادیده می گیرند و این موضوع هم به خوبی درفیلم«رها»مشاهده می شود. اینکه فقرا اصولا مهارتهای نصفه و نیمه دارند و حتی در مهارتهای ارتباط موثر نیز دچار اختلال هستند. چرخه فقر تکرار شونده است و فقر باعث می شود که این خانواده هر بار تصمیاتی برای بهبود بگیرد، اما شرایط سبک زندگی فقیرانه متاسفانه وضعیت را بدترمی کند. منهای اینکه تصمیمات افراد دارای سبک زندگی فقیرانه تا حدودی عقلانی نیست، متاسفانه نداشتن مهارتهای چند جانبه، سبد ضعیف و شکننده دارایی و دامنه ضعیف و نداشتن خویشاوندان موفق و همراه، وضعیت را هم بدترمی کند. به اضافه اینکه خود فقر و سبک زندگی فقیرانه باعث می شد که فرصت ها از این خانوادهها نیز فرارکنند. مثلا اگر فرصتی هم ممکن بود وجود داشته باشد برای اینکه دختر خانواده با استفاده از لپ تاپش مثلا پروژه بگیرد و یا دانشگاه را تمام کند، همین فقر باعث شد این اتفاق نیفتد. دزدی لپتاپ رها به این معنی بود که فقر باعث می شود تا خسارت زدن فقرا به همدیگر اوضاع آنها را بدتر کند.
... بقیه در پست بعدی...
سهراب دل انگیزان (استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی):
«رها» فیلم ارزشمند و قابل قبولی است و حتی می توان آن را در کنار فیلم های قابل قبول سینمای جهان ارزیابی کرد. از نگاه هنری، تخصصی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تعادل قابل قبولی در آن دیده می شود. بنرجی و دوفلو دو اقتصاددانی که جایزه نوبل را گرفتند و اساسا اقتصاددان های فقر هستند، چند سال از عمرشان را درفقیرترین نقاط جهان مثل هندوستان یا حتی آفریقا گذراندند و سالها آنجا زندگی کردند تا بتوانند سبک زندگی فقیرانه را تبیین و مدل کنند و اقتصاددان های فقر نامیده میشوند. آنها فقر را به شکل درستی تعریف میکنند و تبیین میکنند که فقر چیست و سبک زندگی فقیرانه چه ویژگیهایی دارد.
در فیلم«رها» این سبک زندگی فقیرانه تقریبا بر اساس آنچه مطالعات فقر نشان میدهند دیده می شود و این سبک زندگی فقیرانه، تقریبا روی تمامی عناصر زندگی و زیست خانواده فقیر رها تاثیر می گذارد. آنها را دریک چرخه منحوس و تکرار شونده فقر وارد می کند که خروج از این چرخه تقریبا توسط این گروه خانواده ها به این آسانی ها امکان پذیر نیست و نیاز به یک تغییر رویه و تغییر سبک زندگی دارد.
این خانواده فقیر است اما بچه ها به دانشگاه فرستاده شده بودند تا بتوانند از طریق دانشگاه رفتن، از دامنه فقر رها شوند. خانه آنها اجاره ای است و تمام وسایل خانه مندرس و دست دوم است. تقریبا تمامی وسایلی که در خانه آنها می بینیم دست دوم و کهنه و ناکارآمد است. پدر خانواده شغلش را از دست داده بود و از طریق مواد غذایی و خوراکی ارتزاق می کنند که حداقل بخشی بصورت هدیه به دست آمده بود نه از طریق دستمزد و شغل با ثباتی نیز در اختیار اعضای خانواده نیست. خانواده برای اینکه بتواند حداقل های موجود خودش را از نظر غذا، بهداشت، رفاه یا هر چیز دیگری حتی تجهیزات مورد نیازش تامین کند با اختلال و مشکل مواجه است و اینها یعنی فقر. سبک زندگی افراد خانواده نیز یک سبک فقیرانه است که توان بیرون آوردن آنها را از فقر ندارد.
این گروه خانواده ها نمیتوانند تصمیمات عقلانی و کامل بگیرند و در بین گزینه های انتخاب همواره در انتخاب بهترین اول دچار مشکل هستند. مهارتهای آنها ناقص و ناکارآمد است. مهارتهای ارتباطی ضعیف دارند و صداقت و راست گویی آنها اگر چه همواره برایشان یک ارزش است، ولی نمیتواند در همه احوال در اختیار باشد.
در مورد نوع فقر تقریبا می توان گفت در همه کشورها، دیگر به خیابان خواب ها صرفا فقیر گفته نمی شود و این افراد جلوه بسیار عریانی از فقر هستند. اما حجم بزرگی از فقر که در حال حاضر در کشور خودمان هم می بینیم و همین آماری که توسط موسسه تامین اجتماعی گزارش داده شده که 32 میلیون نفر در ایران زیر خط فقرهستند، کسانی هستند که در صحبت هایم به آن اشاره کردم. خانواده ای که در فیلم«رها» می بینیم در بهترین شرایط، در بالاترین رده طبقه موسوم به فقیر بودند که به سطح متوسط طبقه فقیر به واسطه از دست دادن شغل تنزل کردند.
به هر حال نگاهی که فیلمنامه «رها» را نوشته است تا حدود زیادی دقیق و درست و با تحلیل های فراوان مبتنی بر سبک زندگی فقیرانه و بر اساس مطالعات معتبر این حوزه بوده است. اینکه فقر باعث می شود رشته و سلسله تصمیمات عقلانی دچار اختلال شود واین کاملا در فیلم دیده می شود. فقر عنصری است که می تواند سلسله تصمیات اخلاقی را هم تا حدودی تحت تاثیر قرار بدهد و حتی اگر افراد آموزه های اخلاقی مناسبی هم داشته باشند، در بعضی از زمان ها که فقر به آنها فشار می آورد،آن آموزه ها را بصورت موقت حتی نادیده می گیرند و این موضوع هم به خوبی درفیلم«رها»مشاهده می شود. اینکه فقرا اصولا مهارتهای نصفه و نیمه دارند و حتی در مهارتهای ارتباط موثر نیز دچار اختلال هستند. چرخه فقر تکرار شونده است و فقر باعث می شود که این خانواده هر بار تصمیاتی برای بهبود بگیرد، اما شرایط سبک زندگی فقیرانه متاسفانه وضعیت را بدترمی کند. منهای اینکه تصمیمات افراد دارای سبک زندگی فقیرانه تا حدودی عقلانی نیست، متاسفانه نداشتن مهارتهای چند جانبه، سبد ضعیف و شکننده دارایی و دامنه ضعیف و نداشتن خویشاوندان موفق و همراه، وضعیت را هم بدترمی کند. به اضافه اینکه خود فقر و سبک زندگی فقیرانه باعث می شد که فرصت ها از این خانوادهها نیز فرارکنند. مثلا اگر فرصتی هم ممکن بود وجود داشته باشد برای اینکه دختر خانواده با استفاده از لپ تاپش مثلا پروژه بگیرد و یا دانشگاه را تمام کند، همین فقر باعث شد این اتفاق نیفتد. دزدی لپتاپ رها به این معنی بود که فقر باعث می شود تا خسارت زدن فقرا به همدیگر اوضاع آنها را بدتر کند.
... بقیه در پست بعدی...
07.04.202518:12
همانطور که کیت برادشر، رئیس دفتر پکن نیویورک تایمز، سال گذشته گزارش داد: «چین ۳۹ دانشگاه دارد که برنامههایی برای آموزش مهندسان و پژوهشگران در صنعت عناصر کمیاب دارند. دانشگاههای ایالات متحده و اروپا عمدتاً تنها دورههای گاهبهگاه ارائه دادهاند.»
بسیاری از مهندسان چینی ممکن است با مهارت های سطح M.I.T فارغ التحصیل نشوند، ولی بهترین ها در سطح جهانی هستند و تعداد زیادی از آنها وجود دارند. چین ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت دارد. این بدین معنی است که در چین، وقتی شما یک استعداد منحصر به فرد یک در میلیون هستید، ۱,۴۰۰ نفر دیگر دقیقاً مثل شما وجود دارند.
به همان اندازه مهم است که مدارس فنی و حرفهای چینی هر ساله دهها هزار برقکار، جوشکار، نجار، مکانیک و لولهکش فارغالتحصیل میکنند، بنابراین وقتی کسی ایدهای برای یک محصول جدید دارد و میخواهد کارخانهای بسازد، این کار خیلی سریع انجام میشود. اگر شما به یک دکمه با طرح خالخال صورتی که میتواند سرود ملی چین را بهطور معکوس بخواند نیاز دارید؟ کسی در اینجا فردا آن را برای شما تولید خواهد کرد. این محصول همچنین به سرعت تحویل داده خواهد شد. بیش از ۵۵۰ شهر چینی با راهآهن سریعالسیر به یکدیگر متصل هستند که باعث میشود آکسلا (Amtrak Acela) ما مانند چاپار- پست اسبسواری به نظر برسد.
و هنگامی که بیوقفه همه چیز را دیجیتالی میکنید و به همه چیز متصل میکنید، میتوانید فقط با تشخیص چهره به سرعت وارد اتاق هتل خود شوید و از آن خارج شوید. گداهای متبحر فناوری که پرینت کدهای QR را حمل می کنند، می توانند با اسکن تلفن همراه کمک های مالی را به سرعت بپذیرند. کل سیستم برای سرعت تنظیم شده است – از جمله اگر شما حاکمیت حزب کمونیست را به چالش بکشید، در این صورت، با توجه به دوربین های امنیتی در همه جا، سریع دستگیر خواهید شد و به سرعت ناپدید خواهید شد.
اگر ما پشت هر دیوار تعرفهای یک باشگاه بدنسازی مشابه نسازیم،، تنها با تورم و رکود روبرو خواهیم شد. شما نمیتوانید با اعمال تعرفه به رفاه برسید، به ویژه در آستانه انقلاب هوش مصنوعی.
من تنها چهار ماه پیش در چین بودم. از آن زمان تاکنون، نوآوران هوش مصنوعی چین توانایی خود را در رشد موتور هوش مصنوعی منبع باز خود، DeepSeek، با استفاده از تعداد بسیار کمتری از تراشههای تخصصی آمریکایی نشان دادند. من حس کردم که در جامعه تکنولوژی انرژی خاصی وجود دارد. این حس قابل لمس بود. ماه گذشته، نخستوزیر لی کیانگ در مراسم افتتاحیه کنگره ملی مردم چین گفت که دولت چین از «کاربرد گسترده مدلهای هوش مصنوعی بزرگ» حمایت میکند.
یک مهندس خودروی جوان چینی که زمانی در تسلا کار کرده بود به من گفت: «الان همه در حال رقابت بر سر این هستند که چقدر هوش مصنوعی وارد کردهاند. حالا شما از اینکه چقدر هوش مصنوعی وارد کردهاید، افتخار میکنید. همه متعهد هستند. ‘من از هوش مصنوعی استفاده میکنم، حتی اگر الان ندانم چگونه.’ شما برای این آماده میشوید، حتی اگر در یک خط تولید ساده برای ساخت یخچال باشید. ‘من باید از هوش مصنوعی استفاده کنم، چون رئیس من گفته است.’»
توجه، خریداران کیمارت: وقتی شما یک موتور تولیدی به قدرتمندی و دیجیتالی متصل به چین دارید و سپس آن را در هر سطحی با هوش مصنوعی تزریق میکنید، در هر سطحی، مانند تزریق یک محرک است که می تواند هر جنبه ای از تولید را از طراحی گرفته تا آزمایش و تولید، بهینه سازی و تسریع بخشد.
این زمان خوبی برای قانونگذاران آمریکایی نیست که از سفر به چین به دلیل ترس از برچسب خوردن به عنوان «عاشقان پاندای چین» خودداری کنند.
همانطور که هان شن لین، یک آمریکایی که به عنوان مدیر کشور چین برای گروه آسیا کار میکند، در طول صبحانهای در هتل پیس شانگهای به من گفت: «DeepSeek نباید یک شوک باشد.» اما او ادامه داد که با تمام محدودیتهای جدید سرمایهگذاری خارجی آمریکا و دلسرد کردن همکاریها، اکنون ما از تحولات فناوری چین ناآگاه شدهایم. چین بدون مشارکت آمریکا در حال تعیین استانداردهای فناوری آینده است. این موضوع ما را در آینده در موقعیت رقابتی جدی قرار خواهد داد.
چین نمیخواهد جنگ تجاری داشته باشد
با وجود تمام نقاط قوت چین، این کشور خواهان جنگ تجاری با ایالات متحده نیست، بسیاری از افراد طبقه متوسط در چین در حال حاضر ناراضی هستند. برای بیش از یک دهه، بسیاری از چینیها پول خود را به جای گذاشتن در بانکها، که عملاً هیچ بهرهای نمیدادند، صرف خرید آپارتمان کردند. این باعث ایجاد حباب بزرگی در بازار مسکن شد. بسیاری از افراد این حباب را بالا بردند و سپس با سختتر شدن شرایط اعطای وامهای مسکن از سوی دولت در سال ۲۰۲۰، به پایین سقوط کردند.
بنابراین آنها در حال انباشتن نقدینگی خود هستند چون سودهای املاک و مستغلاتشان از بین رفته است، اما پرداختهای مستمری و خدمات بهداشتی دولتی اندک است.
بسیاری از مهندسان چینی ممکن است با مهارت های سطح M.I.T فارغ التحصیل نشوند، ولی بهترین ها در سطح جهانی هستند و تعداد زیادی از آنها وجود دارند. چین ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت دارد. این بدین معنی است که در چین، وقتی شما یک استعداد منحصر به فرد یک در میلیون هستید، ۱,۴۰۰ نفر دیگر دقیقاً مثل شما وجود دارند.
به همان اندازه مهم است که مدارس فنی و حرفهای چینی هر ساله دهها هزار برقکار، جوشکار، نجار، مکانیک و لولهکش فارغالتحصیل میکنند، بنابراین وقتی کسی ایدهای برای یک محصول جدید دارد و میخواهد کارخانهای بسازد، این کار خیلی سریع انجام میشود. اگر شما به یک دکمه با طرح خالخال صورتی که میتواند سرود ملی چین را بهطور معکوس بخواند نیاز دارید؟ کسی در اینجا فردا آن را برای شما تولید خواهد کرد. این محصول همچنین به سرعت تحویل داده خواهد شد. بیش از ۵۵۰ شهر چینی با راهآهن سریعالسیر به یکدیگر متصل هستند که باعث میشود آکسلا (Amtrak Acela) ما مانند چاپار- پست اسبسواری به نظر برسد.
و هنگامی که بیوقفه همه چیز را دیجیتالی میکنید و به همه چیز متصل میکنید، میتوانید فقط با تشخیص چهره به سرعت وارد اتاق هتل خود شوید و از آن خارج شوید. گداهای متبحر فناوری که پرینت کدهای QR را حمل می کنند، می توانند با اسکن تلفن همراه کمک های مالی را به سرعت بپذیرند. کل سیستم برای سرعت تنظیم شده است – از جمله اگر شما حاکمیت حزب کمونیست را به چالش بکشید، در این صورت، با توجه به دوربین های امنیتی در همه جا، سریع دستگیر خواهید شد و به سرعت ناپدید خواهید شد.
اگر ما پشت هر دیوار تعرفهای یک باشگاه بدنسازی مشابه نسازیم،، تنها با تورم و رکود روبرو خواهیم شد. شما نمیتوانید با اعمال تعرفه به رفاه برسید، به ویژه در آستانه انقلاب هوش مصنوعی.
من تنها چهار ماه پیش در چین بودم. از آن زمان تاکنون، نوآوران هوش مصنوعی چین توانایی خود را در رشد موتور هوش مصنوعی منبع باز خود، DeepSeek، با استفاده از تعداد بسیار کمتری از تراشههای تخصصی آمریکایی نشان دادند. من حس کردم که در جامعه تکنولوژی انرژی خاصی وجود دارد. این حس قابل لمس بود. ماه گذشته، نخستوزیر لی کیانگ در مراسم افتتاحیه کنگره ملی مردم چین گفت که دولت چین از «کاربرد گسترده مدلهای هوش مصنوعی بزرگ» حمایت میکند.
یک مهندس خودروی جوان چینی که زمانی در تسلا کار کرده بود به من گفت: «الان همه در حال رقابت بر سر این هستند که چقدر هوش مصنوعی وارد کردهاند. حالا شما از اینکه چقدر هوش مصنوعی وارد کردهاید، افتخار میکنید. همه متعهد هستند. ‘من از هوش مصنوعی استفاده میکنم، حتی اگر الان ندانم چگونه.’ شما برای این آماده میشوید، حتی اگر در یک خط تولید ساده برای ساخت یخچال باشید. ‘من باید از هوش مصنوعی استفاده کنم، چون رئیس من گفته است.’»
توجه، خریداران کیمارت: وقتی شما یک موتور تولیدی به قدرتمندی و دیجیتالی متصل به چین دارید و سپس آن را در هر سطحی با هوش مصنوعی تزریق میکنید، در هر سطحی، مانند تزریق یک محرک است که می تواند هر جنبه ای از تولید را از طراحی گرفته تا آزمایش و تولید، بهینه سازی و تسریع بخشد.
این زمان خوبی برای قانونگذاران آمریکایی نیست که از سفر به چین به دلیل ترس از برچسب خوردن به عنوان «عاشقان پاندای چین» خودداری کنند.
همانطور که هان شن لین، یک آمریکایی که به عنوان مدیر کشور چین برای گروه آسیا کار میکند، در طول صبحانهای در هتل پیس شانگهای به من گفت: «DeepSeek نباید یک شوک باشد.» اما او ادامه داد که با تمام محدودیتهای جدید سرمایهگذاری خارجی آمریکا و دلسرد کردن همکاریها، اکنون ما از تحولات فناوری چین ناآگاه شدهایم. چین بدون مشارکت آمریکا در حال تعیین استانداردهای فناوری آینده است. این موضوع ما را در آینده در موقعیت رقابتی جدی قرار خواهد داد.
چین نمیخواهد جنگ تجاری داشته باشد
با وجود تمام نقاط قوت چین، این کشور خواهان جنگ تجاری با ایالات متحده نیست، بسیاری از افراد طبقه متوسط در چین در حال حاضر ناراضی هستند. برای بیش از یک دهه، بسیاری از چینیها پول خود را به جای گذاشتن در بانکها، که عملاً هیچ بهرهای نمیدادند، صرف خرید آپارتمان کردند. این باعث ایجاد حباب بزرگی در بازار مسکن شد. بسیاری از افراد این حباب را بالا بردند و سپس با سختتر شدن شرایط اعطای وامهای مسکن از سوی دولت در سال ۲۰۲۰، به پایین سقوط کردند.
بنابراین آنها در حال انباشتن نقدینگی خود هستند چون سودهای املاک و مستغلاتشان از بین رفته است، اما پرداختهای مستمری و خدمات بهداشتی دولتی اندک است.
07.04.202518:00
شاهد دوم: اخیراً روزنامه ژورنال از سناتور جمهوریخواه، جاش هالی Josh Hawley، نقل قول کرده که درباره چین گفته است: «فکر نمیکنم آنها به تنهایی بتوانند نوآوری زیادی انجام دهند، اما اگر ما به اشتراکگذاری این همه فناوری با آنها ادامه دهیم، این کار را خواهند کرد.»
برخی از سناتورهای ما باید بیشتر از دفترشان بیرون بروند. اگر شما یک قانونگذار آمریکایی هستید و میخواهید چین را سرزنش کنید، خوشآمدید — ممکن است حتی من هم به شما ملحق شوم — اما حداقل تکالیف خود را انجام دهید. امروز در هر دو حزب به اندازه کافی از این کار خبری نیست و بیش از حد توافق عمومی وجود دارد که فضای امن سیاسی این است که پکن را مورد حمله قرار دهیم، چند دور شعار «آمریکا، آمریکا، آمریکا» را فریاد بزنیم، چند کلیشهای درباره اینکه دموکراسیها همیشه از استبدادها پیشی میگیرند، صادر کنیم و روز را تمام کنیم.
من ترجیح میدهم پاتریوتیسم خود را با صداقت بیرحمانه درباره نقاط ضعف و قوت ما، نقاط ضعف و قوت چین، و اینکه چرا به نظر من بهترین آینده برای هر دو کشور — در آستانه انقلاب هوش مصنوعی — یک استراتژی به نام “ساخته شده در آمریکا توسط کارگران آمریکایی در شراکت با سرمایه و فناوری چین” است، ابراز کنم.
اجازه دهید توضیح دهم.
تفکر جادویی ترامپ
من در دوره اول ترامپ با تعرفههای او بر چین موافق بودم. چین برخی از محصولات و خدمات آمریکایی را به داخل خاک خود راه نمیداد و ما نیاز داشتیم تعرفههای پکن را بهصورت متقابل اعمال کنیم. بهعنوان مثال، چین برای سالها در استفاده از کارتهای اعتباری آمریکایی در چین سنگاندازی کرد و تا زمانی که پلتفرمهای پرداخت داخلیاش کاملاً بازار را تسخیر نکردند و آن را به یک جامعه بیپول تبدیل کردند، این کار را ادامه داد. در چین، تقریباً همه چیز را با اپلیکیشنهای پرداخت در تلفنهای همراه پرداخت میکنند. وقتی هفته گذشته برای استفاده از کارت ویزای خود در یک فروشگاه در ایستگاه قطار پکن رفتم، به من گفته شد که باید از طریق یکی از این اپلیکیشنها، مانند علیپیAlipay یا ویچت پی، که مجموعاً بیش از ۹۰ درصد سهم بازار را دارند، متصل شود.
من حتی با ترامپ موافقم که تعرفه های اضافی – هدفمند – بر درهای پشتی چین به آمریکا از طریق مکزیک و ویتنام میتواند مفید باشد، اما تنها به عنوان بخشی از یک استراتژی بزرگتر.
*مشکل من با تفکر جادویی ترامپ است که فکر میکند میتوانیم فقط دیوارهای حفاظتی را دور یک صنعت (یا کل اقتصادمان) بکشیم* و — هاپلا! — در مدت کوتاهی، کارخانههای آمریکایی شکوفا شده و آن محصولات را در آمریکا با همان هزینه تولید کنند بدون اینکه باری بر دوش مصرفکنندگان آمریکایی باشد.
ابتدا باید بگویم که این دیدگاه کاملاً نادیده میگیرد که تقریباً هر محصول پیچیده امروزی — از خودروها گرفته تا آیفونها و واکسنهای mRNA — توسط اکوسیستمهای عظیم و پیچیده تولید جهانی ساخته میشود. به همین دلیل است که این محصولات به طور پیوسته بهتر و ارزانتر میشوند. مطمئناً اگر شما صنعت فولاد را حفاظت میکنید، که یک کالای خام است، تعرفههای ما ممکن است به سرعت کمک کند. اما اگر شما صنعت خودروسازی را حفاظت میکنید و فکر میکنید که فقط گذاشتن دیوار تعرفهای کافی خواهد بود، پس هیچ چیزی درباره نحوه ساخت خودروها نمیدانید. سالها طول خواهد کشید تا شرکتهای خودروسازی آمریکایی بتوانند زنجیرههای تأمین جهانی که به آن وابسته هستند را جایگزین کرده و همه چیز را در آمریکا تولید کنند. حتی تسلا هم باید برخی قطعات را وارد کند.
*اما شما همچنین اشتباه میکنید اگر فکر کنید که چین فقط از راه تقلب به سلطه تولید جهانی دست یافته است. بله، چین تقلب کرده، کپی کرده و انتقال فناوری را به زور انجام داده است. اما آنچه که امروز قدرت عظیم تولید چین را شکل میدهد، این نیست که فقط چیزها را ارزانتر میسازد؛ بلکه آنها را ارزانتر، سریعتر، بهتر، هوشمندتر و به طور فزایندهای با هوش مصنوعی آمیخته میکند.*
درون باشگاه تناسب اندام چین
چطور؟ یورگ ووتکه، رئیس سابق و طولانیمدت اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا در چین، آن را «باشگاه تناسب اندام چین» مینامد و اینگونه عمل میکند:
چین با تأکید بر آموزشهای STEM — علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات — شروع میکند. هر سال، این کشور حدود ۳.۵ میلیون فارغالتحصیل در زمینههای STEM تربیت میکند، که تقریباً معادل تعداد فارغالتحصیلان برنامههای فوق دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در تمام رشتهها در ایالات متحده است.
وقتی این تعداد فارغالتحصیل در زمینه STEM دارید، می توانید استعدادهای بیشتری را نسبت به هر مشکلی به کار بگیرید..
برخی از سناتورهای ما باید بیشتر از دفترشان بیرون بروند. اگر شما یک قانونگذار آمریکایی هستید و میخواهید چین را سرزنش کنید، خوشآمدید — ممکن است حتی من هم به شما ملحق شوم — اما حداقل تکالیف خود را انجام دهید. امروز در هر دو حزب به اندازه کافی از این کار خبری نیست و بیش از حد توافق عمومی وجود دارد که فضای امن سیاسی این است که پکن را مورد حمله قرار دهیم، چند دور شعار «آمریکا، آمریکا، آمریکا» را فریاد بزنیم، چند کلیشهای درباره اینکه دموکراسیها همیشه از استبدادها پیشی میگیرند، صادر کنیم و روز را تمام کنیم.
من ترجیح میدهم پاتریوتیسم خود را با صداقت بیرحمانه درباره نقاط ضعف و قوت ما، نقاط ضعف و قوت چین، و اینکه چرا به نظر من بهترین آینده برای هر دو کشور — در آستانه انقلاب هوش مصنوعی — یک استراتژی به نام “ساخته شده در آمریکا توسط کارگران آمریکایی در شراکت با سرمایه و فناوری چین” است، ابراز کنم.
اجازه دهید توضیح دهم.
تفکر جادویی ترامپ
من در دوره اول ترامپ با تعرفههای او بر چین موافق بودم. چین برخی از محصولات و خدمات آمریکایی را به داخل خاک خود راه نمیداد و ما نیاز داشتیم تعرفههای پکن را بهصورت متقابل اعمال کنیم. بهعنوان مثال، چین برای سالها در استفاده از کارتهای اعتباری آمریکایی در چین سنگاندازی کرد و تا زمانی که پلتفرمهای پرداخت داخلیاش کاملاً بازار را تسخیر نکردند و آن را به یک جامعه بیپول تبدیل کردند، این کار را ادامه داد. در چین، تقریباً همه چیز را با اپلیکیشنهای پرداخت در تلفنهای همراه پرداخت میکنند. وقتی هفته گذشته برای استفاده از کارت ویزای خود در یک فروشگاه در ایستگاه قطار پکن رفتم، به من گفته شد که باید از طریق یکی از این اپلیکیشنها، مانند علیپیAlipay یا ویچت پی، که مجموعاً بیش از ۹۰ درصد سهم بازار را دارند، متصل شود.
من حتی با ترامپ موافقم که تعرفه های اضافی – هدفمند – بر درهای پشتی چین به آمریکا از طریق مکزیک و ویتنام میتواند مفید باشد، اما تنها به عنوان بخشی از یک استراتژی بزرگتر.
*مشکل من با تفکر جادویی ترامپ است که فکر میکند میتوانیم فقط دیوارهای حفاظتی را دور یک صنعت (یا کل اقتصادمان) بکشیم* و — هاپلا! — در مدت کوتاهی، کارخانههای آمریکایی شکوفا شده و آن محصولات را در آمریکا با همان هزینه تولید کنند بدون اینکه باری بر دوش مصرفکنندگان آمریکایی باشد.
ابتدا باید بگویم که این دیدگاه کاملاً نادیده میگیرد که تقریباً هر محصول پیچیده امروزی — از خودروها گرفته تا آیفونها و واکسنهای mRNA — توسط اکوسیستمهای عظیم و پیچیده تولید جهانی ساخته میشود. به همین دلیل است که این محصولات به طور پیوسته بهتر و ارزانتر میشوند. مطمئناً اگر شما صنعت فولاد را حفاظت میکنید، که یک کالای خام است، تعرفههای ما ممکن است به سرعت کمک کند. اما اگر شما صنعت خودروسازی را حفاظت میکنید و فکر میکنید که فقط گذاشتن دیوار تعرفهای کافی خواهد بود، پس هیچ چیزی درباره نحوه ساخت خودروها نمیدانید. سالها طول خواهد کشید تا شرکتهای خودروسازی آمریکایی بتوانند زنجیرههای تأمین جهانی که به آن وابسته هستند را جایگزین کرده و همه چیز را در آمریکا تولید کنند. حتی تسلا هم باید برخی قطعات را وارد کند.
*اما شما همچنین اشتباه میکنید اگر فکر کنید که چین فقط از راه تقلب به سلطه تولید جهانی دست یافته است. بله، چین تقلب کرده، کپی کرده و انتقال فناوری را به زور انجام داده است. اما آنچه که امروز قدرت عظیم تولید چین را شکل میدهد، این نیست که فقط چیزها را ارزانتر میسازد؛ بلکه آنها را ارزانتر، سریعتر، بهتر، هوشمندتر و به طور فزایندهای با هوش مصنوعی آمیخته میکند.*
درون باشگاه تناسب اندام چین
چطور؟ یورگ ووتکه، رئیس سابق و طولانیمدت اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا در چین، آن را «باشگاه تناسب اندام چین» مینامد و اینگونه عمل میکند:
چین با تأکید بر آموزشهای STEM — علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات — شروع میکند. هر سال، این کشور حدود ۳.۵ میلیون فارغالتحصیل در زمینههای STEM تربیت میکند، که تقریباً معادل تعداد فارغالتحصیلان برنامههای فوق دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در تمام رشتهها در ایالات متحده است.
وقتی این تعداد فارغالتحصیل در زمینه STEM دارید، می توانید استعدادهای بیشتری را نسبت به هر مشکلی به کار بگیرید..
07.04.202517:59
*من به تازگی آینده را دیدم، آن در آمریکا نبود*
✔️نوشتۀ: *توماس فريدمن*
ترجمه: *بابک احمدی*
چه زمانی اینقدر ترسیدهایم؟ و چه زمانی اینطور از دنیایی که در آن زندگی میکنیم، غافل شدهایم؟ میتوانید تا هر اندازه که میخواهید جهانیسازی را محکوم کنید، اما واقعیت این است که ارتباطات، تجارت، مهاجرت و تغییرات اقلیمی ما را به هم گره زدهاند و سرنوشتهای ما را با هم پیوند دادهاند.
*توماس ال. فریدمن ستوننویس مشهور نیویورک تایمز است. او اغلب در مورد مسائل خارجی، جهانیسازی و تأثیر فناوری و نوآوری بر جامعه مینویسد. دیدگاههای او، بهویژه در مورد مسائل جهانی مانند تجارت، روابط بینالملل و روندهای اقتصادی، به طور گستردهای خوانده میشود.*
***
روز گذشته در شانگهای یک انتخاب داشتم: کدام “سرزمین فردا” را بازدید کنم؟ به “سرزمین فردا”ی جعلی و طراحیشده آمریکایی در دیزنیلند شانگهای بروم و یا از “سرزمین فردا”ی واقعی — مرکز تحقیقاتی عظیم و جدید که حدوداً به اندازه ۲۲۵ زمین فوتبال است و توسط غول فناوری چینی، هواوی ساخته شده بازدید کنم؟ من به مرکز هواوی رفتم.
این تجربه شگفتانگیز و تحسینبرانگیز بود، اما در نهایت عمیقاً نگرانکننده و تأییدی روشن بود بر آنچه که یک تاجر آمریکایی که چندین دهه در چین کار کرده به من در پکن گفته بود. او گفت: *«زمانی بود که مردم به آمریکا میآمدند تا آینده را ببینند. حالا آنها اینجا میآیند.»*
من هرگز چیزی شبیه به این پردیس هواوی ندیده بودم. این مرکز در کمتر از سه سال ساخته شده و شامل ۱۰۴ ساختمان طراحیشده بهطور جداگانه است که با چمنهای آراسته توسط یک مونوریل شبیه به دیزنی به هم متصل شدهاند. این مکان دارای آزمایشگاههایی است که ظرفیت پذیرش ۳۵,۰۰۰ دانشمند، مهندس و سایر کارمندان را دارد و علاوه بر آن، ۱۰۰ کافه و مراکز ورزشی و دیگر امکانات برای جذب بهترین متخصصان چینی و خارجی را فراهم کرده است.
پردیس تحقیقاتی دریاچه لیانچی اساساً پاسخ هواوی به تلاشهای ایالات متحده برای فلج کردن آن از سال ۲۰۱۹ به بعد است، زمانی که صادرات فناوری آمریکایی، از جمله نیمهرساناها، به هواوی بهدلیل نگرانیهای امنیت ملی محدود شد. این ممنوعیت ضررهای هنگفتی به هواوی وارد کرد، اما با کمک دولت چین، این شرکت تلاش کرد با نوآوری به راه خود ادامه دهد.
همانطور که روزنامه «مایل بیزنس» Maeil Business کره جنوبی سال گذشته گزارش داد، هواوی دقیقاً همین کار را انجام داده است: «هواوی جهان را با معرفی سری Mate 60، یک گوشی هوشمند با نیمهرساناهای پیشرفته، شگفتزده کرد، این در حالی است که ایالات متحده تحریمها را علیه آن اعمال کرده بود.» هواوی با گوشی هوشمند سهتاشو خود، که اولین در نوع خود در جهان بود، قدم بعدی را برداشت و سیستمعامل موبایل خود، هونگمنگ (هارمونی) Hongmeng را معرفی کرد تا با سیستمعاملهای اپل و گوگل رقابت کند.
این شرکت همچنین وارد کسبوکار توسعه فناوری هوش مصنوعی برای همهچیز از جمله خودروهای الکتریکی، خودروهای خودران و حتی تجهیزات معدنی خودکار شد که میتوانند جایگزین معدنکاران انسانی شوند.
مقامات هواوی اعلام کردند که تنها در سال ۲۰۲۴، این شرکت ۱۰۰,۰۰۰ شارژر سریع در سراسر چین برای خودروهای الکتریکی خود نصب کرده است؛ در حالی که در سال ۲۰۲۱، کنگره ایالات متحده ۷.۵ میلیارد دلار به شبکهای از ایستگاههای شارژ اختصاص داد، اما تا نوامبر همان سال این شبکه تنها ۲۱۴ شارژر عملیاتی در ۱۲ ایالت داشت.
دیدن این تحولات از نزدیک واقعاً ترسناک است. رئیسجمهور ترامپ بر روی اینکه تیمهای ورزشکاران تراجنسیتی آمریکایی در کدام مسابقات شرکت کنند، متمرکز است، در حالی که چین تمرکز خود را بر تبدیل کارخانههایش با استفاده از هوش مصنوعی بهکار گرفته تا بتواند از تمام کارخانههای ما پیشی بگیرد.
*استراتژی «روز آزادی» ترامپ این است که بر تعرفهها تأکید کند* در حالی که نهادهای علمی و نیروی کار ملی ما که موجب نوآوری در ایالات متحده میشوند، را نابود کند. استراتژی آزادی چین این است که پردیسهای تحقیقاتی بیشتری را باز کند و بر نوآوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید کند تا بهطور دائمی از تعرفههای ترامپ رهایی یابد.
*پیام پکن به آمریکا:*
*ما از شما نمیترسیم. شما آن چیزی نیستید که فکر میکنید هستید — و ما هم آن چیزی نیستیم که شما فکر میکنید هستیم.*
منظورم چیست؟ شاهد اول: در سال ۲۰۲۴، روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که «سود خالص هواوی در سال گذشته بیش از دو برابر شد و یک بازگشت شگفتانگیز را نشان داد»، که توسط سختافزار جدیدی که «روی تراشههای بومی خود اجرا میشود» به حرکت درآمده است.
✔️نوشتۀ: *توماس فريدمن*
ترجمه: *بابک احمدی*
چه زمانی اینقدر ترسیدهایم؟ و چه زمانی اینطور از دنیایی که در آن زندگی میکنیم، غافل شدهایم؟ میتوانید تا هر اندازه که میخواهید جهانیسازی را محکوم کنید، اما واقعیت این است که ارتباطات، تجارت، مهاجرت و تغییرات اقلیمی ما را به هم گره زدهاند و سرنوشتهای ما را با هم پیوند دادهاند.
*توماس ال. فریدمن ستوننویس مشهور نیویورک تایمز است. او اغلب در مورد مسائل خارجی، جهانیسازی و تأثیر فناوری و نوآوری بر جامعه مینویسد. دیدگاههای او، بهویژه در مورد مسائل جهانی مانند تجارت، روابط بینالملل و روندهای اقتصادی، به طور گستردهای خوانده میشود.*
***
روز گذشته در شانگهای یک انتخاب داشتم: کدام “سرزمین فردا” را بازدید کنم؟ به “سرزمین فردا”ی جعلی و طراحیشده آمریکایی در دیزنیلند شانگهای بروم و یا از “سرزمین فردا”ی واقعی — مرکز تحقیقاتی عظیم و جدید که حدوداً به اندازه ۲۲۵ زمین فوتبال است و توسط غول فناوری چینی، هواوی ساخته شده بازدید کنم؟ من به مرکز هواوی رفتم.
این تجربه شگفتانگیز و تحسینبرانگیز بود، اما در نهایت عمیقاً نگرانکننده و تأییدی روشن بود بر آنچه که یک تاجر آمریکایی که چندین دهه در چین کار کرده به من در پکن گفته بود. او گفت: *«زمانی بود که مردم به آمریکا میآمدند تا آینده را ببینند. حالا آنها اینجا میآیند.»*
من هرگز چیزی شبیه به این پردیس هواوی ندیده بودم. این مرکز در کمتر از سه سال ساخته شده و شامل ۱۰۴ ساختمان طراحیشده بهطور جداگانه است که با چمنهای آراسته توسط یک مونوریل شبیه به دیزنی به هم متصل شدهاند. این مکان دارای آزمایشگاههایی است که ظرفیت پذیرش ۳۵,۰۰۰ دانشمند، مهندس و سایر کارمندان را دارد و علاوه بر آن، ۱۰۰ کافه و مراکز ورزشی و دیگر امکانات برای جذب بهترین متخصصان چینی و خارجی را فراهم کرده است.
پردیس تحقیقاتی دریاچه لیانچی اساساً پاسخ هواوی به تلاشهای ایالات متحده برای فلج کردن آن از سال ۲۰۱۹ به بعد است، زمانی که صادرات فناوری آمریکایی، از جمله نیمهرساناها، به هواوی بهدلیل نگرانیهای امنیت ملی محدود شد. این ممنوعیت ضررهای هنگفتی به هواوی وارد کرد، اما با کمک دولت چین، این شرکت تلاش کرد با نوآوری به راه خود ادامه دهد.
همانطور که روزنامه «مایل بیزنس» Maeil Business کره جنوبی سال گذشته گزارش داد، هواوی دقیقاً همین کار را انجام داده است: «هواوی جهان را با معرفی سری Mate 60، یک گوشی هوشمند با نیمهرساناهای پیشرفته، شگفتزده کرد، این در حالی است که ایالات متحده تحریمها را علیه آن اعمال کرده بود.» هواوی با گوشی هوشمند سهتاشو خود، که اولین در نوع خود در جهان بود، قدم بعدی را برداشت و سیستمعامل موبایل خود، هونگمنگ (هارمونی) Hongmeng را معرفی کرد تا با سیستمعاملهای اپل و گوگل رقابت کند.
این شرکت همچنین وارد کسبوکار توسعه فناوری هوش مصنوعی برای همهچیز از جمله خودروهای الکتریکی، خودروهای خودران و حتی تجهیزات معدنی خودکار شد که میتوانند جایگزین معدنکاران انسانی شوند.
مقامات هواوی اعلام کردند که تنها در سال ۲۰۲۴، این شرکت ۱۰۰,۰۰۰ شارژر سریع در سراسر چین برای خودروهای الکتریکی خود نصب کرده است؛ در حالی که در سال ۲۰۲۱، کنگره ایالات متحده ۷.۵ میلیارد دلار به شبکهای از ایستگاههای شارژ اختصاص داد، اما تا نوامبر همان سال این شبکه تنها ۲۱۴ شارژر عملیاتی در ۱۲ ایالت داشت.
دیدن این تحولات از نزدیک واقعاً ترسناک است. رئیسجمهور ترامپ بر روی اینکه تیمهای ورزشکاران تراجنسیتی آمریکایی در کدام مسابقات شرکت کنند، متمرکز است، در حالی که چین تمرکز خود را بر تبدیل کارخانههایش با استفاده از هوش مصنوعی بهکار گرفته تا بتواند از تمام کارخانههای ما پیشی بگیرد.
*استراتژی «روز آزادی» ترامپ این است که بر تعرفهها تأکید کند* در حالی که نهادهای علمی و نیروی کار ملی ما که موجب نوآوری در ایالات متحده میشوند، را نابود کند. استراتژی آزادی چین این است که پردیسهای تحقیقاتی بیشتری را باز کند و بر نوآوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید کند تا بهطور دائمی از تعرفههای ترامپ رهایی یابد.
*پیام پکن به آمریکا:*
*ما از شما نمیترسیم. شما آن چیزی نیستید که فکر میکنید هستید — و ما هم آن چیزی نیستیم که شما فکر میکنید هستیم.*
منظورم چیست؟ شاهد اول: در سال ۲۰۲۴، روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که «سود خالص هواوی در سال گذشته بیش از دو برابر شد و یک بازگشت شگفتانگیز را نشان داد»، که توسط سختافزار جدیدی که «روی تراشههای بومی خود اجرا میشود» به حرکت درآمده است.
06.04.202513:41
*در «رها» فقر برای آدمها تصمیمگیری میکند*
دكتر دل انگيزان/اقتصاددان
«رها» فیلم ارزشمندی است. از نگاه هنری، تخصصی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تعادل قابل قبولی در آن دیده می شود.
بنرجی و دوفلو دو اقتصاددانی که جایزه نوبل را گرفتند و اساسا اقتصاددان های فقر هستند، چند سال از عمرشان را درفقیرترین نقاط جهان مثل هندوستان یا حتی آفریقا گذراندند و سالها آنجا زندگی کردند تا بتوانند سبک زندگی فقیرانه را تبیین و مدل کنند و اقتصاددان های فقر نامیده میشوند.
*آنها فقر را به شکل درستی تعریف میکنند و تبیین میکنند که فقر چیست و سبک زندگی فقیرانه چه ویژگیهایی دارد.*
سهراب دل انگیزان (استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی) در یادداشتی نوشت: در فیلم «رها» این سبک زندگی فقیرانه تقریبا بر اساس آنچه مطالعات فقر نشان میدهند دیده می شود و این سبک زندگی فقیرانه، تقریبا روی تمامی عناصر زندگی و زیست خانواده فقیر رها تاثیر می گذارد.
*آنها را دریک چرخه منحوس و تکرار شونده فقر وارد می کند که خروج از این چرخه تقریبا توسط این گروه خانواده ها به این آسانی ها امکان پذیر نیست و نیاز به یک تغییر رویه و تغییر سبک زندگی دارد....*
ادامه مطلب؛
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-990909
كانال قواعدبازي؛
https://whatsapp.com/channel/0029VawYtZeFCCoecyoMUf220
دكتر دل انگيزان/اقتصاددان
«رها» فیلم ارزشمندی است. از نگاه هنری، تخصصی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تعادل قابل قبولی در آن دیده می شود.
بنرجی و دوفلو دو اقتصاددانی که جایزه نوبل را گرفتند و اساسا اقتصاددان های فقر هستند، چند سال از عمرشان را درفقیرترین نقاط جهان مثل هندوستان یا حتی آفریقا گذراندند و سالها آنجا زندگی کردند تا بتوانند سبک زندگی فقیرانه را تبیین و مدل کنند و اقتصاددان های فقر نامیده میشوند.
*آنها فقر را به شکل درستی تعریف میکنند و تبیین میکنند که فقر چیست و سبک زندگی فقیرانه چه ویژگیهایی دارد.*
سهراب دل انگیزان (استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی) در یادداشتی نوشت: در فیلم «رها» این سبک زندگی فقیرانه تقریبا بر اساس آنچه مطالعات فقر نشان میدهند دیده می شود و این سبک زندگی فقیرانه، تقریبا روی تمامی عناصر زندگی و زیست خانواده فقیر رها تاثیر می گذارد.
*آنها را دریک چرخه منحوس و تکرار شونده فقر وارد می کند که خروج از این چرخه تقریبا توسط این گروه خانواده ها به این آسانی ها امکان پذیر نیست و نیاز به یک تغییر رویه و تغییر سبک زندگی دارد....*
ادامه مطلب؛
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-990909
كانال قواعدبازي؛
https://whatsapp.com/channel/0029VawYtZeFCCoecyoMUf220
Қайта жіберілді:
تحلیل زمانه

06.04.202503:03
🔴 برای دموکراسی میجنگم
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در روزهای اخیر ۳ دانشمند برجسته دانشگاه آمریکایی «ییل» اعلام کردهاند که آمریکا را ترک خواهند کرد و مقصد آنها کانادا است. اینها دو پژوهشگر تاریخ و یک پژوهشگر در حوزه تخصصی فاشیست هستند. تعدادی از محققین دیگر نیز در پی اعمال محدودیتهای «دولت ترامپ»، با احساس ناامنی و اضطراب مواجه شدهاند. از جمله این محدودیتها، ممنوعیت استفاده از مفاهیمی خاص در مقالات علمی است. مفاهیمی مانند «آب و هوا»، «برابری جنسیتی»، «زنان» و «ادغام اجتماعی گروههای حاشیهای»!
⬅️ پروفسور «مارسی شور» که به همراه همسرش به عنوان دو پژوهشگر تاریخ، دانشگاه ییل را ترک می کنند، از احتمال وقوع یک جنگ داخلی در آمریکا ابراز نگرانی میکند و میگوید: «میتوانم، سلطنت وحشت را احساس کنم که مارپیچ میشود». او معتقد است، نوعی پاکسازی در حال وقوع است و به خشونت علیه زن اسقفی که از ترامپ در روز تحلیف خواست، به افراد آسیب پذیر رحم کند، اشاره میکند.
⬅️ خانم شور به عنوان یک مورخ توتالیتاریسم، برخورد «جی دی ونس» با «زلنسکی» در «دفتر بیضی» «کاخ سفید» را به شیوه بازجویان پلیس مخفی «استالین» تشبیه میکند و معتقد است، با او مثل قربانیان محاکمههای نمایشی رفتار شد، محاکمههایی که فقط میتوان در حکومتهای توتالیتر، آن را یافت. او معتقد است، حکومت های توتالیتر؛ حتی اگر خود را باورمند به مذهب یا ایدئولوژیهای اخلاق مدار نشان دهند؛ اما فقط دچار «نهلیسم اخلاقی» هستند.
⬅️ «جان استنلی» محقق یهودی- آمریکایی و صاحب دو کتاب مشهور درباره فاشیسم، دیگر استادی است که در حال ترک دانشگاه ییل است. استنلی در کتاب سال ۲۰۱۸ خود به نام «فاشیسم چگونه کار میکند، سیاست ما و آنها» توضیح میدهد که چگونه فاشیسم «بخشهایی از مردم را غیر انسانی میکند تا رفتار غیر انسانی را از سرکوب آزادی و حبس دسته جمعی گرفته تا اخراج، توجیه کند».
⬅️ وی بر این باور است، دیگر نمیتوان سیاستهایی که آزادی بیان را با فشار بر دانشگاهها و استادان دانشگاه، سرکوب میکند و «تنوع، برابری و شمولیت» را محدود کرده است، پوپولیستی نامید، از نگاه وی اینها سیاستهای فاشیستی است؛ چرا که فاشیست، مجموعهای از سیاستها است که اگر از سوی هر فرد یا حکومتی اعمال شود، میتوان آن را فاشیستی نامید و مختص قرن یا زمان خاصی نیست.
⬅️ وی در کتاب سال ۲۰۲۴ خود، با عنوان «پاک کردن تاریخ، چگونه فاشیستها برای کنترل آینده، گذشته را بازنویسی میکنند»، به خوبی نشان میدهد که فاشیستها تاریخ را نیز به هر نحوی که خود میخواهند، تغییر میدهند و مینویسند و تحریف تاریخ از ویژگیهای بارز آنهاست. استنلی آنجا مینویسد، مهمترین بخش از تاریخ که اقتدارگرایان، پاک و به نحوی که میخواهند، بازنویسی میکنند، تاریخ اعتراضات، جنبشهای اجتماعی و شورشهاست.
⬅️ فاشیستها اهداف دموکراسیخواهانه اعتراضات و جنبشهای اجتماعی را برنمی تابند و آن را مطابق تمایلات تمامیت خواهانه خود، در شرح تاریخ، تبدیل به اهداف و مطالبات ایدئولوژیک می کنند تا هر گونه نگاه انتقادی و انگیزه اعتراضی را در جامعه برای همیشه از بین ببرند و مانع از هرگونه حرکت دموکراسی خواهانه مردم شوند، غافل از اینکه اندیشمندان آزاد و ضد فاشیسم چونان استنلی، همیشه خواهند گفت: «هر کجا که باشم برای دموکراسی میجنگم»
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 در روزهای اخیر ۳ دانشمند برجسته دانشگاه آمریکایی «ییل» اعلام کردهاند که آمریکا را ترک خواهند کرد و مقصد آنها کانادا است. اینها دو پژوهشگر تاریخ و یک پژوهشگر در حوزه تخصصی فاشیست هستند. تعدادی از محققین دیگر نیز در پی اعمال محدودیتهای «دولت ترامپ»، با احساس ناامنی و اضطراب مواجه شدهاند. از جمله این محدودیتها، ممنوعیت استفاده از مفاهیمی خاص در مقالات علمی است. مفاهیمی مانند «آب و هوا»، «برابری جنسیتی»، «زنان» و «ادغام اجتماعی گروههای حاشیهای»!
⬅️ پروفسور «مارسی شور» که به همراه همسرش به عنوان دو پژوهشگر تاریخ، دانشگاه ییل را ترک می کنند، از احتمال وقوع یک جنگ داخلی در آمریکا ابراز نگرانی میکند و میگوید: «میتوانم، سلطنت وحشت را احساس کنم که مارپیچ میشود». او معتقد است، نوعی پاکسازی در حال وقوع است و به خشونت علیه زن اسقفی که از ترامپ در روز تحلیف خواست، به افراد آسیب پذیر رحم کند، اشاره میکند.
⬅️ خانم شور به عنوان یک مورخ توتالیتاریسم، برخورد «جی دی ونس» با «زلنسکی» در «دفتر بیضی» «کاخ سفید» را به شیوه بازجویان پلیس مخفی «استالین» تشبیه میکند و معتقد است، با او مثل قربانیان محاکمههای نمایشی رفتار شد، محاکمههایی که فقط میتوان در حکومتهای توتالیتر، آن را یافت. او معتقد است، حکومت های توتالیتر؛ حتی اگر خود را باورمند به مذهب یا ایدئولوژیهای اخلاق مدار نشان دهند؛ اما فقط دچار «نهلیسم اخلاقی» هستند.
⬅️ «جان استنلی» محقق یهودی- آمریکایی و صاحب دو کتاب مشهور درباره فاشیسم، دیگر استادی است که در حال ترک دانشگاه ییل است. استنلی در کتاب سال ۲۰۱۸ خود به نام «فاشیسم چگونه کار میکند، سیاست ما و آنها» توضیح میدهد که چگونه فاشیسم «بخشهایی از مردم را غیر انسانی میکند تا رفتار غیر انسانی را از سرکوب آزادی و حبس دسته جمعی گرفته تا اخراج، توجیه کند».
⬅️ وی بر این باور است، دیگر نمیتوان سیاستهایی که آزادی بیان را با فشار بر دانشگاهها و استادان دانشگاه، سرکوب میکند و «تنوع، برابری و شمولیت» را محدود کرده است، پوپولیستی نامید، از نگاه وی اینها سیاستهای فاشیستی است؛ چرا که فاشیست، مجموعهای از سیاستها است که اگر از سوی هر فرد یا حکومتی اعمال شود، میتوان آن را فاشیستی نامید و مختص قرن یا زمان خاصی نیست.
⬅️ وی در کتاب سال ۲۰۲۴ خود، با عنوان «پاک کردن تاریخ، چگونه فاشیستها برای کنترل آینده، گذشته را بازنویسی میکنند»، به خوبی نشان میدهد که فاشیستها تاریخ را نیز به هر نحوی که خود میخواهند، تغییر میدهند و مینویسند و تحریف تاریخ از ویژگیهای بارز آنهاست. استنلی آنجا مینویسد، مهمترین بخش از تاریخ که اقتدارگرایان، پاک و به نحوی که میخواهند، بازنویسی میکنند، تاریخ اعتراضات، جنبشهای اجتماعی و شورشهاست.
⬅️ فاشیستها اهداف دموکراسیخواهانه اعتراضات و جنبشهای اجتماعی را برنمی تابند و آن را مطابق تمایلات تمامیت خواهانه خود، در شرح تاریخ، تبدیل به اهداف و مطالبات ایدئولوژیک می کنند تا هر گونه نگاه انتقادی و انگیزه اعتراضی را در جامعه برای همیشه از بین ببرند و مانع از هرگونه حرکت دموکراسی خواهانه مردم شوند، غافل از اینکه اندیشمندان آزاد و ضد فاشیسم چونان استنلی، همیشه خواهند گفت: «هر کجا که باشم برای دموکراسی میجنگم»
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
05.04.202509:39
*مسائل سرمایه گذاری*
سهراب دل انگیزان /اقتصاددان
سرمایه گذاری به مفهوم اختصاص کالاها و خدمات موجود به منظور تولید کالاها و خدمات آینده، الزامهایی دارد که بسیار مهم هستند.
اولین مساله سرمایه گذاری منطقی، چشم انداز مثبت سودآوری است. این چشم انداز نیاز به وجود فضای قابل پیش بینی با ریسکهای قابل مدیریت دارد. وقتی در کشوری چشم انداز جنگی شکل گرفته باشد، آنگاه نااطمینانی به فعالیتهای تولیدی به شدت بالا رفته و تمایل به معاملات سوداگرانه با برد کوتاه مدت، جای تمایل به سرمایه گذاری با افق بلند مدت را خواهد گرفت.
خود نا اطمینانی بالا عامل شکل گیری انتظارات تورمی شده و همین انتظارات تورمی بالا تغییر مسیر فعالیتها را از تولید به سمت تجارت غیر مولد شکل میدهد. لذا در این مسیر نیز سرمایه گذاری بلند مدت جذاب نخواهد بود.
در وضعیتهای قیمت جهشی و تورم های بالا در کنار بی اعتمادی به آینده بازارها، دارایی هایی مانند طلا و ارز جایگزین باقی سرمایه گذاری ها شده و حتی ساخت و ساز مسکن نیز که در الگوی سنتی ایرانی ها، همواره سودبخش و امید آفرین بوده است، دیگر نمیتواند جذاب سرمایه ها و پس انداز جامعه باشد.
تحریمهای بزرگ تحمیل شده به کشور نیز از یک سو عاملی برای عدم ورود سرمایه مستقیم خارجی است و اگرچه به نوعی فرصت برای تولیدات داخلی خواهند بود ولی از آنجا که واردات تجهیزات، ماشین آلات، مواد اولیه و واسطه و تکنولوژی را به شدت محدود میکنند، آنگاه باعث میشوند که با کوچکترین اختلالات مانند نیاز به تعمیرات و لوازم یدکی در کارخانجات و ماشین آلات تولیدی، هم هزینه های بزرگ بر واحدهای تولیدی تحمیل گردد و هم عملا علاقه و انگیزه سرمایه گذاری که اطمینان به تولید پیوسته و مداوم آن نیست، کاهش یابد.
به علاوه در همین شرایط تحریم برای زیر ساختهای مهم تولیدی همچون، برق، گاز، راه، ریل، هواپیما و آب و ارتباطات مشکلات بزرگی شکل خواهند گرفت. امکان ترمیم جبران استهلاک و تعمیر و نگهداری آنها از دست میرود.
چرا که هم دولت پول کافی برای این کار ندارد. هم اگر پول داشته باشد، اجازه معامله با عرضه کنندگان این خدمات را در فضای بین الملل ندارد و هم از نگاه تکنولوژیکی، فروشندگان این تکنولوژی های زیر ساختی برای فروش محدودیت دارند.
لذا در شرایط تحریم زیر ساختهای اصلی کشور کم توان و کم رمق شده و بخشهای خصوصی برای تولید نمیتوانند زیر ساختهای خودشان را از کشور تامین کنند.
اینجاست که یکی از مهمترین موانع سرمایه گذاری یعنی عدم توان تامین زیرساختهای مورد نیاز میتواند به عنوان یک مانع جدی شکل بگیرد.
همین کمبود انرژی و آب نه فقط برای سرمایه گذاری های جدید، بلکه برای واحدهای تولیدی در حال فعالیت نیز مانع بزرگ فعالیت هستند و فعالان این حوزه در شرایط نااطمینانی و تورم بالا با افزایش شدید نرخ ارز و طلا، تمایل پیدا میکنند که سرمایه در گردش واحد تولیدی خود را به جای تولید، وارد بازار سایر دارایی کرده و سوداگری را جایگزین تولید کنند.
در این شرایط ریسک تولید به شدت بالا میرود و لذا چشم انداز سرمایه گذاری صدمه خواهد دید.
مساله بعدی برای امکان پذیری یک سرمایه گذاری موفق امکان تامین نیروی انسانی تخصصی و ماهر مناسب از محل است.
در شرایطی که چشم انداز ...
كانال قواعدبازي؛
سهراب دل انگیزان /اقتصاددان
سرمایه گذاری به مفهوم اختصاص کالاها و خدمات موجود به منظور تولید کالاها و خدمات آینده، الزامهایی دارد که بسیار مهم هستند.
اولین مساله سرمایه گذاری منطقی، چشم انداز مثبت سودآوری است. این چشم انداز نیاز به وجود فضای قابل پیش بینی با ریسکهای قابل مدیریت دارد. وقتی در کشوری چشم انداز جنگی شکل گرفته باشد، آنگاه نااطمینانی به فعالیتهای تولیدی به شدت بالا رفته و تمایل به معاملات سوداگرانه با برد کوتاه مدت، جای تمایل به سرمایه گذاری با افق بلند مدت را خواهد گرفت.
خود نا اطمینانی بالا عامل شکل گیری انتظارات تورمی شده و همین انتظارات تورمی بالا تغییر مسیر فعالیتها را از تولید به سمت تجارت غیر مولد شکل میدهد. لذا در این مسیر نیز سرمایه گذاری بلند مدت جذاب نخواهد بود.
در وضعیتهای قیمت جهشی و تورم های بالا در کنار بی اعتمادی به آینده بازارها، دارایی هایی مانند طلا و ارز جایگزین باقی سرمایه گذاری ها شده و حتی ساخت و ساز مسکن نیز که در الگوی سنتی ایرانی ها، همواره سودبخش و امید آفرین بوده است، دیگر نمیتواند جذاب سرمایه ها و پس انداز جامعه باشد.
تحریمهای بزرگ تحمیل شده به کشور نیز از یک سو عاملی برای عدم ورود سرمایه مستقیم خارجی است و اگرچه به نوعی فرصت برای تولیدات داخلی خواهند بود ولی از آنجا که واردات تجهیزات، ماشین آلات، مواد اولیه و واسطه و تکنولوژی را به شدت محدود میکنند، آنگاه باعث میشوند که با کوچکترین اختلالات مانند نیاز به تعمیرات و لوازم یدکی در کارخانجات و ماشین آلات تولیدی، هم هزینه های بزرگ بر واحدهای تولیدی تحمیل گردد و هم عملا علاقه و انگیزه سرمایه گذاری که اطمینان به تولید پیوسته و مداوم آن نیست، کاهش یابد.
به علاوه در همین شرایط تحریم برای زیر ساختهای مهم تولیدی همچون، برق، گاز، راه، ریل، هواپیما و آب و ارتباطات مشکلات بزرگی شکل خواهند گرفت. امکان ترمیم جبران استهلاک و تعمیر و نگهداری آنها از دست میرود.
چرا که هم دولت پول کافی برای این کار ندارد. هم اگر پول داشته باشد، اجازه معامله با عرضه کنندگان این خدمات را در فضای بین الملل ندارد و هم از نگاه تکنولوژیکی، فروشندگان این تکنولوژی های زیر ساختی برای فروش محدودیت دارند.
لذا در شرایط تحریم زیر ساختهای اصلی کشور کم توان و کم رمق شده و بخشهای خصوصی برای تولید نمیتوانند زیر ساختهای خودشان را از کشور تامین کنند.
اینجاست که یکی از مهمترین موانع سرمایه گذاری یعنی عدم توان تامین زیرساختهای مورد نیاز میتواند به عنوان یک مانع جدی شکل بگیرد.
همین کمبود انرژی و آب نه فقط برای سرمایه گذاری های جدید، بلکه برای واحدهای تولیدی در حال فعالیت نیز مانع بزرگ فعالیت هستند و فعالان این حوزه در شرایط نااطمینانی و تورم بالا با افزایش شدید نرخ ارز و طلا، تمایل پیدا میکنند که سرمایه در گردش واحد تولیدی خود را به جای تولید، وارد بازار سایر دارایی کرده و سوداگری را جایگزین تولید کنند.
در این شرایط ریسک تولید به شدت بالا میرود و لذا چشم انداز سرمایه گذاری صدمه خواهد دید.
مساله بعدی برای امکان پذیری یک سرمایه گذاری موفق امکان تامین نیروی انسانی تخصصی و ماهر مناسب از محل است.
در شرایطی که چشم انداز ...
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4167514
كانال قواعدبازي؛
27.01.202510:03
یک استراتژی ارزشمند برای مهندسان و کارشناسانی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند و قصد دارند در بخش صنعت و یا فضای بازار آزاد فعالیت اقتصادی خود را آغاز کنند. روحیه جدی یادگیرنده با انگیزه بالای خلاقیت و انطباق با محیط.
هوشمندی یعنی یادگیرندگی با انگیزه بالای انطباق با محیط کار به منظور موفقیت.
https://t.me/drdelangizan
هوشمندی یعنی یادگیرندگی با انگیزه بالای انطباق با محیط کار به منظور موفقیت.
https://t.me/drdelangizan
Медиа контентке
қол жеткізе алмадық
қол жеткізе алмадық
Рекордтар
10.04.202523:59
1.6KЖазылушылар16.01.202523:59
0Дәйексөз индексі13.01.202512:24
4641 жазбаның қамтуы13.01.202512:24
464Жарнамалық жазбаның қамтуы01.02.202523:59
6.43%ER20.01.202510:05
29.71%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.