▪️به بهانهی روز درختکاری
✍در همان روزها به وسیله انجمنهای محلی قرار گذاشتیم همه درختهای حاشیه خیابان پهلوی از شهر تا تجریش را شمارهگذاری کرده به خانههای مجاور برای نظارت در نگاهداری سپردیم
تهران حوالی سال ۱۳۴۰
#مظاهر_تمدنی_جدید
#وضعیت_اجتماعی_شهر
#تهران_در_نگاه_دیگری
#تغییرات_شهر
#پارک_های_تهران
#پارک_ساعی
▪️از مدتها پیش زمینهای #عباس_آباد که در شمال تهران واقع بود میان افسران تقسیم شده بود. در جنوب آن #بانک_کشاورزی میان #خیابان_پهلوی (ولی عصر) و کورش (شریعتی) زمینهایی را مالک بود که بنا بود آن را به شهرداری تهران برای تبدیل به پارک واگذارند. بدبختانه کمهمتی با مسامحهکاری بانک یا شهرداری یا هر دو سالها کار را تأخیر انداخته بود وقتی چرخهای زنگ خورده را روغن زدیم و به دنبال زمین رفتیم دیر شده بود و قسمت اعظم زمین که در حدود ۳۵۰,۰۰۰ متر بود به رجال و کارکنان والامقام واگذار شده بود خیابانهای بخارست و وزراء و کوچههای شرقی غربی آنها و خیابان سهروردی و متفرعات آن از دسترس بیرون بود آنچه مانده بود یک قطعه ۱۰۰,۰۰۰ متری محدود به خیابان پهلوی و یک ۵۰۰۰ متری محصور بین کوچه ساعی و بخارست. برای اینکه از تجاوز به باقیمانده جلوگیری شود به بانک ساختمانی و بانک کشاورزی که متولی تقسیم قطعه اراضی بودند مراجعه شد و در همان حال سازمان پارکهای شهرداری مکلف گردید جهت جلوگیری از دست اندازی بیشتر گرداگرد آنچه مانده بود حصاری بکشند و به یاری شورای عالی فنی شهر که از مهندسان عالی رتبه آن زمان تشکیل شده بود به طراحی و تنظیم برنامه ساختمان جایگاه گلخانهها و گلکاری و درختکاری پرداختیم به طوری که به فاصله سه چهار ماه آب نماها و ساختمانهای مورد نیاز و باغچهبندی و لولهکشی و برق و میدان بازیبچهها و گلکاری آماده شد و درختکاری هم از پایان فصل پاییز آغاز گردید و برای افتتاح در روز درختکاری در ماه بهمن ۱۳۴۰ از آقای دکتر امینی دعوت شد.
پارک بنام شادروان ساعی که در حادثه سقوط هواپیما به سر منزل ابدی شتافته بود نامیده شد و ستون یادبودی در جنوب پارک برپا گردید در همان روزها به وسیله انجمنهای محلی قرار گذاشتیم همه درختهای حاشیه خیابان پهلوی از شهر تا تجریش را شمارهگذاری کرده به خانههای مجاور برای نظارت در نگاهداری سپردیم و چون در آن تاریخ بیشتر زمینهای دو طرف جاده بایر بود و هنوز شهر توسعه امروزی نیافته بود آبیاری و حفاظت آنها به سازمان پارکها سپرده شد و همینکار را در سایر نقاط شهر که درختان کهن داشتند به دست ساکنان مجاور ادامه دادیم.
ضمن اینکه گودهای جنوب شهر را نیز در برنامه تبدیل به باغ و پارک گذاشتیم و انتقال کورههای آجرپزی که سالها قرار بود به دور از محدوده شهر منتقل شود و قدمی برداشته نشده بود انجام شد و صنف کورهپز که حدود چهل هزار نفر کارگر زحمتکش داشت و رئیس آن مرد دانا و دلسوز و طرفدار بهداشت و آبادی بود (آقای کورنگ که اگر زنده است خوش باشد و چنانچه رفته روانش شادباد) نهایت همکاری را بکار برد تا به تدریج کورهها خراب شد و ساکنان محلههای جنوب شهر از دو دوم آنها رها گردیدند. در پی فرصت تبدیل اراضی کورهپزخانه به پارک بودیم که عمر مدیریت من در شهرداری تهران بسر آمد. خوشبختانه پس از مدتها آیندگان خوشبخت تری دنبال کار را گرفتند و توانستند قسمتی از آرزوهای بربادرفته را تجسم دهند
دیدن و شاد شدن و سپاس خدای بزرگ را دریافتم!
با توسعه درختکاری سازمان پارکها مورد توجه قرار گرفت و یکی از درستکارترین و پرکارترین پایهوران شهرداری تهران آقای حسن اسماعیلی به مدیریت آن گماشته شد. در جایی که گروههای متعدد برای یکدیگر سخنچینی میکردند و ناهمدلی و جدایی از مختصات کارکنان آنجا بود آن مرد براحتی با همه سازگار بود و وظایف خود را بیریا و خودنمایی انجام میداد و هرگز کینه و دشمنی و حسادت آنها را برنمیانگیخت. به زودی پارکها و باغهای شهرداری خزانهگل و درخت شد. از هلند پیاز گل و بذر وارد کردیم و به تکثیر درخت و گل پرداختیم که هم نیاز باغها را برآوریم و هم با بهای ارزان در دسترس هم شهریان قرار دهیم.(نفیسی، ۱۳۷۸، ۱۹۹/ ۲۰۱)
منبع: نفیسی، احمد. ۱۳۷۸. برندهها هم بازندهاند: خاطرات احمد نفیسی شهردار پیشین تهران(چاپ اول). تهران: نشر علم
#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook