

25.04.202516:02
آسو با پنج کتاب تازه در نمایشگاه کتاب بدون سانسور
📍لندن: شنبه ۲۶ آوریل از ساعت ۱۲:۳۰ ظهر تا ۸ شب، یکشنبه از ساعت ۱۱ صبح تا ۶ عصر
📍برلین: پنجشنبه اول ماه مه از ساعت ۱۴ تا ۲۰، جمعه دوم ماه مه از ساعت ۱۱ تا ۲۰
📍هامبورگ: ۳ مه از ساعت ۱۳ تا ۲۱
📍فرانکفورت: ۱۳ مه از ساعت ۱۱ تا ۲۱
📍روتردام: شنبه ۳۱ مه از ساعت ۱۱ تا ۱۸
📍اوترخت: یکشنبه ۱ ژوئن از ساعت ۱۱ تا ۱۸
@NashrAasoo 💭
📍لندن: شنبه ۲۶ آوریل از ساعت ۱۲:۳۰ ظهر تا ۸ شب، یکشنبه از ساعت ۱۱ صبح تا ۶ عصر
📍برلین: پنجشنبه اول ماه مه از ساعت ۱۴ تا ۲۰، جمعه دوم ماه مه از ساعت ۱۱ تا ۲۰
📍هامبورگ: ۳ مه از ساعت ۱۳ تا ۲۱
📍فرانکفورت: ۱۳ مه از ساعت ۱۱ تا ۲۱
📍روتردام: شنبه ۳۱ مه از ساعت ۱۱ تا ۱۸
📍اوترخت: یکشنبه ۱ ژوئن از ساعت ۱۱ تا ۱۸
@NashrAasoo 💭
21.04.202512:39
«عامل بیگانه»؛ برچسبی قانونی برای دشمنجلوه دادن منتقدان حکومت روسیه🔻
✍ زندگی یک اینوگنت درست شبیه به شهروند خطرناکی است که شبانهروز تحتنظر است: حسابهای بانکی، سفرها، رفتوآمدها، فعالیتهای حرفهای و حسابهای شبکههای اجتماعیاش به شدت زیر نظر است و در همهی این موارد باید درج شود که او اینوگِنت است. فهرست بلندبالای اینوگنتها شکل تازهای از محرومیتها را برای اقشار گوناگون به همراه میآورد و تقریباً هر رسانه، نویسنده، روزنامهنگار، هنرمند و مدافع حقوق زنان و اقلیتهای جنسیتی که با دولت همسو نیست به این فهرست راه یافته یا در آستانهی برچسبخوردن است.
قانون اینوگنت در سال ۲۰۱۴، همزمان با حملهی روسیه به اوکراین، برای کنترل مخالفان تصویب شد اما در سه سال اخیر فهرست عوامل بیگانه روزبهروز بلندتر شده است. به نظر میرسد که هر قدر فشارهای خارجی بر پوتین افزایش مییابد دامنهی شمول این فهرست هم گستردهتر میشود. مشهورترین نویسندگان روسیه در داخل و خارج از این کشور به این فهرست راه یافتهاند و بسیاری از آنها به همین علت بار سفر بسته و در کشور دیگری اقامت گزیدهاند.
✍ یکی از این نویسندگان لودمیلا اولیتسکایااست که در چند سال اخیر نامش در گمانهزنیها بهعنوان یکی از برندگان احتمالیِ جایزهی نوبل ادبیات مطرح شده است. او یکی از اولین نویسندگانی بود که جنگ با اوکراین را «بیمعنی» و «فاجعهبار برای روسیه» خواند. او در عین حال یکی از اولین روشنفکرانی بود که از جنبش مردمی بلاروس علیه دیکتاتوری لوکاشنکو حمایت کرد و در نامهای سرگشاده خطاب به همتای بلاروسی خود ــ سوتلانا الکسیویچ ــ از نقش روشنفکران در حمایت از جنبشهای مردمی نوشت. او به اتهام «مخالفت با عملیات ویژهی نظامی در اوکراین» و «ترویج روابط همجنسگرایانه» از این فهرست سر درآورده است. به عقیدهی اولیتسکایا، سیاستهای کرملین مبتنی بر حذف دگراندیشان است و هرکه ابزاری برای تحلیل و انتقاد دارد باید محدود یا رانده شود: «چیز بیشتری در چنته ندارند، همین و بس».بعد از درج نام اولیتسکایا در فهرست اینوگنتها همهی کتابهای او از کتابخانههای عمومی جمعآوری شد. بر اساس ابلاغیههای رسمی، کتابفروشیهای زنجیرهایِ شهرهای بزرگ اجازهی عرضهی آثار نویسندگانِ اینوگنت را ندارند و وبسایتهای فروش آنلاین موظفاند که در کنار آثار این نویسندگان برچسب «اینوگنت» را قید کنند و اغلب ترجیح میدهند که آثار آنها را عرضه نکنند.
✍ راندگان و مهاجران نمیدانند که تا چه حد میتوانند بر اکثر روسها اثر بگذارند. آنها امیدوارند که اپوزیسیونی متشکل از روشنفکران و دگراندیشانِ لیبرال را از طریق اینترنت دور هم جمع کنند. ویکتوریا لومسکو، هنرمند جوانی که با کتاب «روسیههای دیگر» در غرب شناخته شد، کوشیده است که این گروههای راندهشده و محذوف را به تصویر بکشد، آنهم از طریق داستانهای مصوّری که جنبههای کمتر شناختهشدهی زندگی روسها را نشان میدهد. لومسکو در این کتاب به پدیدههایی مثل زندانهای نوجوانان و بردهداری مدرن، جشنوارهی فیلمهای همجنسگرایان و محاکمهی گروه فمینیستی پوسیرایِت میپردازد، همان چیزهایی که دولت پوتین وجودشان را انکار میکند.
@NashrAasoo 💭
✍ زندگی یک اینوگنت درست شبیه به شهروند خطرناکی است که شبانهروز تحتنظر است: حسابهای بانکی، سفرها، رفتوآمدها، فعالیتهای حرفهای و حسابهای شبکههای اجتماعیاش به شدت زیر نظر است و در همهی این موارد باید درج شود که او اینوگِنت است. فهرست بلندبالای اینوگنتها شکل تازهای از محرومیتها را برای اقشار گوناگون به همراه میآورد و تقریباً هر رسانه، نویسنده، روزنامهنگار، هنرمند و مدافع حقوق زنان و اقلیتهای جنسیتی که با دولت همسو نیست به این فهرست راه یافته یا در آستانهی برچسبخوردن است.
قانون اینوگنت در سال ۲۰۱۴، همزمان با حملهی روسیه به اوکراین، برای کنترل مخالفان تصویب شد اما در سه سال اخیر فهرست عوامل بیگانه روزبهروز بلندتر شده است. به نظر میرسد که هر قدر فشارهای خارجی بر پوتین افزایش مییابد دامنهی شمول این فهرست هم گستردهتر میشود. مشهورترین نویسندگان روسیه در داخل و خارج از این کشور به این فهرست راه یافتهاند و بسیاری از آنها به همین علت بار سفر بسته و در کشور دیگری اقامت گزیدهاند.
✍ یکی از این نویسندگان لودمیلا اولیتسکایااست که در چند سال اخیر نامش در گمانهزنیها بهعنوان یکی از برندگان احتمالیِ جایزهی نوبل ادبیات مطرح شده است. او یکی از اولین نویسندگانی بود که جنگ با اوکراین را «بیمعنی» و «فاجعهبار برای روسیه» خواند. او در عین حال یکی از اولین روشنفکرانی بود که از جنبش مردمی بلاروس علیه دیکتاتوری لوکاشنکو حمایت کرد و در نامهای سرگشاده خطاب به همتای بلاروسی خود ــ سوتلانا الکسیویچ ــ از نقش روشنفکران در حمایت از جنبشهای مردمی نوشت. او به اتهام «مخالفت با عملیات ویژهی نظامی در اوکراین» و «ترویج روابط همجنسگرایانه» از این فهرست سر درآورده است. به عقیدهی اولیتسکایا، سیاستهای کرملین مبتنی بر حذف دگراندیشان است و هرکه ابزاری برای تحلیل و انتقاد دارد باید محدود یا رانده شود: «چیز بیشتری در چنته ندارند، همین و بس».بعد از درج نام اولیتسکایا در فهرست اینوگنتها همهی کتابهای او از کتابخانههای عمومی جمعآوری شد. بر اساس ابلاغیههای رسمی، کتابفروشیهای زنجیرهایِ شهرهای بزرگ اجازهی عرضهی آثار نویسندگانِ اینوگنت را ندارند و وبسایتهای فروش آنلاین موظفاند که در کنار آثار این نویسندگان برچسب «اینوگنت» را قید کنند و اغلب ترجیح میدهند که آثار آنها را عرضه نکنند.
✍ راندگان و مهاجران نمیدانند که تا چه حد میتوانند بر اکثر روسها اثر بگذارند. آنها امیدوارند که اپوزیسیونی متشکل از روشنفکران و دگراندیشانِ لیبرال را از طریق اینترنت دور هم جمع کنند. ویکتوریا لومسکو، هنرمند جوانی که با کتاب «روسیههای دیگر» در غرب شناخته شد، کوشیده است که این گروههای راندهشده و محذوف را به تصویر بکشد، آنهم از طریق داستانهای مصوّری که جنبههای کمتر شناختهشدهی زندگی روسها را نشان میدهد. لومسکو در این کتاب به پدیدههایی مثل زندانهای نوجوانان و بردهداری مدرن، جشنوارهی فیلمهای همجنسگرایان و محاکمهی گروه فمینیستی پوسیرایِت میپردازد، همان چیزهایی که دولت پوتین وجودشان را انکار میکند.
@NashrAasoo 💭
17.04.202513:52
کار مورخ چیست؟
🔸 این ویدئو قسمتی از پیشگفتار سلسله درسگفتارهای #عباس_امانت دربارهی تاریخ ایران است که پیشتر در آسو به صورت ویدئو و پادکست منتشر شده.
@NashrAasoo 💭
🔸 این ویدئو قسمتی از پیشگفتار سلسله درسگفتارهای #عباس_امانت دربارهی تاریخ ایران است که پیشتر در آسو به صورت ویدئو و پادکست منتشر شده.
@NashrAasoo 💭


14.04.202509:06
در ستایشِ خواندن و داستان
✍️ماریو بارگاس یوسا
«گاه با خود میگفتم که در کشوری مثل سرزمینِ من که خوانندگان کمی دارد، با این همه آدم فقیر و بیسواد، و با این همه بیعدالتی که در آن، فرهنگ، امتیاز آدمهای معدودی است، آیا داستاننویسی، نوعی تجمل خودمدارانه نیست؟ البته این تردیدها، ندای مرا خاموش نساخت و به نوشتن ادامه دادم، حتی در مواقعی که چرخاندن زندگی بیشترِ وقتم را میبلعید. فکر میکنم که کار درستی میکردم چون اگر لازمهی شکوفایی ادبیات این بود که ابتدا جامعه به فرهنگ عالی، آزادی، رفاه و عدالت دست یابد، ادبیات هرگز به وجود نمیآمد. اما به برکت ادبیات، و به سبب آگاهیهایی که ارزان میدارد، و شوری که بر میانگیزد، و سرخوردگیمان از واقعیت ــ آنگاه که از سفر به جهان زیبای خیالین باز میآییم ــ تمدنِ ما به اندازهی زمانی که داستانگویان با قصههای خود انسانیکردنِ زندگی را آغاز کردند، بیرحم نیست.»
*گزیدهای از سخنرانیِ ماریو بارگاس یوسا است بههنگام دریافت جایزهی نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰
@NashrAasoo 💭
✍️ماریو بارگاس یوسا
«گاه با خود میگفتم که در کشوری مثل سرزمینِ من که خوانندگان کمی دارد، با این همه آدم فقیر و بیسواد، و با این همه بیعدالتی که در آن، فرهنگ، امتیاز آدمهای معدودی است، آیا داستاننویسی، نوعی تجمل خودمدارانه نیست؟ البته این تردیدها، ندای مرا خاموش نساخت و به نوشتن ادامه دادم، حتی در مواقعی که چرخاندن زندگی بیشترِ وقتم را میبلعید. فکر میکنم که کار درستی میکردم چون اگر لازمهی شکوفایی ادبیات این بود که ابتدا جامعه به فرهنگ عالی، آزادی، رفاه و عدالت دست یابد، ادبیات هرگز به وجود نمیآمد. اما به برکت ادبیات، و به سبب آگاهیهایی که ارزان میدارد، و شوری که بر میانگیزد، و سرخوردگیمان از واقعیت ــ آنگاه که از سفر به جهان زیبای خیالین باز میآییم ــ تمدنِ ما به اندازهی زمانی که داستانگویان با قصههای خود انسانیکردنِ زندگی را آغاز کردند، بیرحم نیست.»
*گزیدهای از سخنرانیِ ماریو بارگاس یوسا است بههنگام دریافت جایزهی نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰
@NashrAasoo 💭


11.04.202507:02
چرا علیه حجاب شوریدم نوشتهی صدیقه وسمقی
🔸 سفارش نسخهی چاپی
🔸 دانلود نسخهی دیجیتال
@NashrAasoo 📚
🔸 سفارش نسخهی چاپی
🔸 دانلود نسخهی دیجیتال
@NashrAasoo 📚


09.04.202509:06
«آیا جنگهای تجاری صرفاً علل اقتصادی دارد؟ آیا در جنگهای تجاری میتوان پیروز شد؟ آیا حدف کامل تعرفهها در سراسر دنیا مطلوب است؟»
aasoo.org/fa/podcast/5116
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/podcast/5116
@NashrAasoo 🔻


21.04.202512:37
«ماههاست که در آخرین ساعتهای اداری هر جمعه، فهرست اسامی «اینوگِنت»ها از سوی وزارت دادگستری روسیه بهروز میشود. استفاده از برچسب «اینوگنت» یا همان «عامل بیگانه» برای دگراندیشان روس پدیدهی جدیدی نیست و یادآور فهرستهای طولانیِ مخالفان حکومت است که در روزگار جنگِ سرد مساوی بود با جاسوس تلقی شدن و محرومیت از حقوق اجتماعی. اما این بار اینوگنتها مهجورتر شدهاند زیرا باور عمومی آنها را مایهی دردسر میداند یا بدتر: روسهایی بدون عِرق ملی که با جنگی که کشورشان درگیر آن است مخالفاند. »
aasoo.org/fa/articles/5119
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/5119
@NashrAasoo 🔻
16.04.202514:44
پرویز تناولی؛ مرغ باغ ملکوت
✍️ نهال تابش
«پرویز تناولی، هنرمند پیشگام ایرانی، با تلفیق فرهنگ سنتی و تکنولوژی مدرن، آثاری خلق کرده که مرزهای هنر را در ایران و جهان گسترش داده است. از «هیچ» تا مجسمههای برنزی و ترکیب مصالح سنتی و معاصر، او هنرش را به پلی میان گذشته و حال بدل کرده است. این مولتیمدیا سفری است به جهان خلاقیت او؛ از آغاز تا امروز.»
@NashrAasoo 🔻
✍️ نهال تابش
«پرویز تناولی، هنرمند پیشگام ایرانی، با تلفیق فرهنگ سنتی و تکنولوژی مدرن، آثاری خلق کرده که مرزهای هنر را در ایران و جهان گسترش داده است. از «هیچ» تا مجسمههای برنزی و ترکیب مصالح سنتی و معاصر، او هنرش را به پلی میان گذشته و حال بدل کرده است. این مولتیمدیا سفری است به جهان خلاقیت او؛ از آغاز تا امروز.»
@NashrAasoo 🔻
13.04.202512:28
نامه به زندانیان سیاسی در روسیه🔻
✍ در ماه مه گذشته، حساب اینستاگرامی «نامههای آزادی» (Pismo Svobody) ــ یک نهاد آمریکایی که مکاتبه با زندانیان سیاسیِ روس را تسهیل و پاسخهای آنان را در اینترنت منتشر میکند ــ اعلام کرد که انبوهی نامه از دیمیتری کولیکوف، یک زندانی سیاسیِ پنجاهواندی سالهی اهل ولادیوستک، را دریافت کرده است. یکی از این نامهها شامل طرحی از یک اژدهای طلایی زیبا بود، که احتمالاً در ماه ژانویه به نشانهی آغاز سال اژدها طراحی شده است.
چند ماه قبل، فهمیدم که هر کسی میتواند از هر جایی در دنیا به زندانیانِ روس نامه بفرستد. من دقیقاً مترصد بهانهای برای چنین کاری بودم، و وقتی نامهی دیمیتری را دیدم، احساس کردم که باید این فرصت را غنیمت بشمارم. میخواستم به مردی نامه بنویسم که عکاس آماتور است و در آخرین ایستگاه راهآهن سراسری سیبری، در مرز چین، زندگی میکند ــ طرح اژدهای موجود در این نامه گویای این نزدیکیِ جغرافیایی و فرهنگی است. بر اساس دو نامهای که در حساب اینستاگرامی «نامههای آزادی» منتشر شده است، به نظر میرسد که او از همان آدمهایی است که دوست دارند تا دم صبح فلسفهپردازی کنند. هنگامی که در مسکو تحصیل میکردم، آدمهایی از این قماش زیاد میدیدم ــ چنین آدمهای تولستویمآبی در روسیه فراواناند.
✍ زندانیان اغلب نامههای خود را با صحبت دربارهی آبوهوا یا تصوری که از دنیای بیرون دارند، آغاز میکنند. درخواستآنها برای ارسال تصاویر گلها و گیاهانِ مناطق گرمسیرتر مرا به یاد فضانوردانی میاندازد که اغلب میگویند بیش از هر چیز دیگری روی زمین دلشان برای طبیعت تنگ شده است. بعضی از آنها مینویسند که اگر این نامهها نبود، پشت میلهها میپوسیدند. بعضی دیگر میگویند که قبل از دستگیری میدانستند که در صورت زندانیشدن نامه دریافت خواهند کرد و همین امر به آنها کمک کرده بود تا اصول اخلاقیِ خود را در بیرون از زندان حفظ کنند. سؤالات آنها اکثراً عادی و بعضاً عجیب و غریب بود. اخیراً کدام فیلمها را دیدهاید؟ آیا به هیچ کنسرتی رفتهاید؟ امسال چند خودروی برقی فروخته شد؟ میتوانید جدیدترین میمها را برای من بفرستید؟ لحن نسبتاً عادی و ملایم اکثر نامهها تا حدی به این علت بود که میخواستند سانسور را دور بزنند. وبسایتهایی وجود دارد که در مورد نحوهی افزایش شانس عبور نامهاز سد سانسور راهنماییهایی ارائه میدهد. بحث دربارهی سیاست، جنگ و پوتین اکیداً ممنوع است، در حالی که ممنوعیتهایی که به این اندازه واضح نیست تصویری تیرهوتار از دیکتاتوری ترسیم میکند: استفاده از شکلکها (ایموجیها)، کلمات خارجی و ارجاعات ادبی مجاز نیست.
✍ من هنوز در انتظار پاسخ هستم، اما میدانم که دریافت جواب زمان میبرد. دیر یا زود، یک پاکت سفید از زندانِ ولادیوستوک دریافت خواهم کرد که روی آن آدرسم با خطوط سیاه در مربعی قاب گرفته شده، گویی در قفس است. من به زبان روسی صحبت میکنم و به راحتی مینویسم، اما اکثر افرادی که چنین نامههایی مینویسند، این زبان را بلد نیستند. یکی از سازمانهای حقوق بشری که برای غلبه بر این مانع زبانی کار میکند OVD Info است که بهعنوان بخشی از پروژهای به نام Letters Now پیامها را به صورت رایگان ترجمه میکند و همراه با تصاویر به زندانهای روسیه میفرستد. جدیدترین ابتکارشان، که در ماه اوت گذشته ارائه شد، وبسایتی است که زندانیانِ سیاسی و آدرسهایشان را به ترتیب تعداد نامههایی که دریافت میکنند، فهرست میکند. به عبارت دیگر، زندانیان سیاسی بر اساس میزان تنهاییشان طبقهبندی میشوند.
@NashrAasoo 💭
✍ در ماه مه گذشته، حساب اینستاگرامی «نامههای آزادی» (Pismo Svobody) ــ یک نهاد آمریکایی که مکاتبه با زندانیان سیاسیِ روس را تسهیل و پاسخهای آنان را در اینترنت منتشر میکند ــ اعلام کرد که انبوهی نامه از دیمیتری کولیکوف، یک زندانی سیاسیِ پنجاهواندی سالهی اهل ولادیوستک، را دریافت کرده است. یکی از این نامهها شامل طرحی از یک اژدهای طلایی زیبا بود، که احتمالاً در ماه ژانویه به نشانهی آغاز سال اژدها طراحی شده است.
چند ماه قبل، فهمیدم که هر کسی میتواند از هر جایی در دنیا به زندانیانِ روس نامه بفرستد. من دقیقاً مترصد بهانهای برای چنین کاری بودم، و وقتی نامهی دیمیتری را دیدم، احساس کردم که باید این فرصت را غنیمت بشمارم. میخواستم به مردی نامه بنویسم که عکاس آماتور است و در آخرین ایستگاه راهآهن سراسری سیبری، در مرز چین، زندگی میکند ــ طرح اژدهای موجود در این نامه گویای این نزدیکیِ جغرافیایی و فرهنگی است. بر اساس دو نامهای که در حساب اینستاگرامی «نامههای آزادی» منتشر شده است، به نظر میرسد که او از همان آدمهایی است که دوست دارند تا دم صبح فلسفهپردازی کنند. هنگامی که در مسکو تحصیل میکردم، آدمهایی از این قماش زیاد میدیدم ــ چنین آدمهای تولستویمآبی در روسیه فراواناند.
✍ زندانیان اغلب نامههای خود را با صحبت دربارهی آبوهوا یا تصوری که از دنیای بیرون دارند، آغاز میکنند. درخواستآنها برای ارسال تصاویر گلها و گیاهانِ مناطق گرمسیرتر مرا به یاد فضانوردانی میاندازد که اغلب میگویند بیش از هر چیز دیگری روی زمین دلشان برای طبیعت تنگ شده است. بعضی از آنها مینویسند که اگر این نامهها نبود، پشت میلهها میپوسیدند. بعضی دیگر میگویند که قبل از دستگیری میدانستند که در صورت زندانیشدن نامه دریافت خواهند کرد و همین امر به آنها کمک کرده بود تا اصول اخلاقیِ خود را در بیرون از زندان حفظ کنند. سؤالات آنها اکثراً عادی و بعضاً عجیب و غریب بود. اخیراً کدام فیلمها را دیدهاید؟ آیا به هیچ کنسرتی رفتهاید؟ امسال چند خودروی برقی فروخته شد؟ میتوانید جدیدترین میمها را برای من بفرستید؟ لحن نسبتاً عادی و ملایم اکثر نامهها تا حدی به این علت بود که میخواستند سانسور را دور بزنند. وبسایتهایی وجود دارد که در مورد نحوهی افزایش شانس عبور نامهاز سد سانسور راهنماییهایی ارائه میدهد. بحث دربارهی سیاست، جنگ و پوتین اکیداً ممنوع است، در حالی که ممنوعیتهایی که به این اندازه واضح نیست تصویری تیرهوتار از دیکتاتوری ترسیم میکند: استفاده از شکلکها (ایموجیها)، کلمات خارجی و ارجاعات ادبی مجاز نیست.
✍ من هنوز در انتظار پاسخ هستم، اما میدانم که دریافت جواب زمان میبرد. دیر یا زود، یک پاکت سفید از زندانِ ولادیوستوک دریافت خواهم کرد که روی آن آدرسم با خطوط سیاه در مربعی قاب گرفته شده، گویی در قفس است. من به زبان روسی صحبت میکنم و به راحتی مینویسم، اما اکثر افرادی که چنین نامههایی مینویسند، این زبان را بلد نیستند. یکی از سازمانهای حقوق بشری که برای غلبه بر این مانع زبانی کار میکند OVD Info است که بهعنوان بخشی از پروژهای به نام Letters Now پیامها را به صورت رایگان ترجمه میکند و همراه با تصاویر به زندانهای روسیه میفرستد. جدیدترین ابتکارشان، که در ماه اوت گذشته ارائه شد، وبسایتی است که زندانیانِ سیاسی و آدرسهایشان را به ترتیب تعداد نامههایی که دریافت میکنند، فهرست میکند. به عبارت دیگر، زندانیان سیاسی بر اساس میزان تنهاییشان طبقهبندی میشوند.
@NashrAasoo 💭
10.04.202515:02
کتاب چرا علیه حجاب شوریدم نوشتهی صدیقه وسمقی منتشر شد!
🔸 این کتاب را همچنین میتوانید در وبسایت آسو مطالعه یا دانلود کنید. برای خریداریِ نسخهی چاپی این کتاب میتوانید اینجا کلیک کنید.
@NashrAasoo 📚
🔸 این کتاب را همچنین میتوانید در وبسایت آسو مطالعه یا دانلود کنید. برای خریداریِ نسخهی چاپی این کتاب میتوانید اینجا کلیک کنید.
@NashrAasoo 📚
07.04.202509:54
چگونه «توجه» به ارزشمندترین کالای دنیا تبدیل شد؟🔻
✍ نخستین قدم برای پیروزی در بحث و مناظره، و در واقع اولین گام در هر گونه ارتباط مؤثر، این است که توجه دیگران را به پیامِ خود جلب کنید. اما جلب توجه بهتنهایی کافی نیست. توجه وسیله است، نه هدف، زیرا هدف اقناع است. وقتی توجه دیگران را جلب کردید، «بعد از آن» میتوانید بکوشید تا آنها را با ارائهی استدلال و شاهد و مدرک قانع کنید. این، دستکم، الگوی سنتیِ ارتباط بود. مشکل این است که این الگوی اساسی از بین رفته است. این الگو در برابر چشمانمان در حال فروپاشی است اما پذیرش این واقعیتِ تلخ برایمان دشوار است. به هرجا که بنگرید دیگر نه نهادهای رسمیای وجود دارد که توجه مردم را به موضوعی جلب کنند، و نه قواعد اولیهای هست که بگوید چه کسی چه وقتی صحبت کند و چه کسی گوش فرا دهد.
✍ جورج ساندرز، نویسندهی آمریکایی، در مقالهای دربارهی بلاهتِ رسانههای جمعیِ آمریکا در دورهی پس از ۱۱ سپتامبر و در آستانهی حمله به عراق، ما را به آزمایشی فکری فرا خواند. ساندرز میگوید تصور کنید که به مهمانیِ شبانهای دعوت شدهاید که در آن آدمهای عموماً آگاه و خوشمشربی سرگرم مکالمهی عادی هستند. بعد از مدتی «یک نفر بلندگو به دست وارد میشود. او باهوشترین یا مجربترین یا خوشصحبتترین آدمِ حاضر در مهمانی نیست. اما آن بلندگو در دستِ اوست.» آن مرد شروع به اظهار نظر میکند و طولی نمیکشد که در مرکز توجه قرار میگیرد: همه دارند به حرفهای او واکنش نشان میدهند. این، به نظر ساندرز، مهمانی را به هم میریزد. و اگر این آدم خیلی تهیمغز باشد نه فقط بحثی احمقانه به راه میافتد بلکه همهی افراد حاضر در جمع هم سبکمغزتر میشوند: «فرض کنید که او نسنجیده حرف میزند. و حتی با بلندگو هم باید کمی داد بزند تا صدایش به گوش همه برسد. در نتیجه، نمیتواند پیچیده حرف بزند. و چون احساس میکند که باید دیگران را سرگرم کند، از این شاخه به آن شاخه میپرد، و حرفهای کلی ("بازم داریم پنیرِ مزه میخوریم ــ به به!")، نگرانکننده یا مناقشهانگیز ("شراب داره تموم میشه چون دستهای پنهانی در کاره")، بیپایه و اساس ("گویا دو نفر توی دستشویی هولهولکی با هم سکس داشتند") و پیشپاافتاده میزند.»
✍ فعالانِ زیستمحیطیِ دنیا برای جلب توجه مردم بیش از پیش به اقداماتِ جنجالآفرین روی آوردهاند. بعضی از آنها وسط خیابان مینشینند و با قفل کردن دستهایشان به یکدیگر سد معبر میکنند. در نتیجه، راهبندان ایجاد میشود، مردم عصبانی میشوند و سرانجام خبرنگاران با دوربینهایشان از راه میرسند. بعضی دیگر به موزه میروند و به یک اثر هنری معروف سوپ یا رنگ میپاشند تا مردم تکان بخورند. بعضی از دیگر معترضان کنسرتها یا مسابقههای ورزشی را به هم میزنند.
واکنش به این اقدامات عمدتاً منفی است: چنین کارهایی به نفع آرمانِ آنها نیست! چنین کارهایی فقط سبب میشود که دیگران آنها را خل و چل و غیرعادی بشمارند. در نتیجه، دقیقاً همان آدمهایی که میخواهید قانعشان کنید از شما فاصله میگیرند! اما نباید از یاد برد که این اقداماتِ اعتراضآمیز نوعی درخواستِ کمک فوری است. فعالانِ زیستمحیطی میخواهند بگویند محض رضای خدا توجه کنید که با سرعت داریم به طرف فاجعه میرویم و کسی هم حواسش نیست.این کارها به همان ترفندهای موفقیتآمیز ترامپ شباهت دارد. اگر کسی توجه نکند اقناع چه فایدهای دارد؟ تا وقتی که مردم واکنش نشان میدهند چه اهمیتی دارد که واکنششان منفی است؟ اگر مؤدب و متین باشید نادیده گرفته میشوید اما اگر جنجال به راه بیندازید جلب توجه میکنید. در جنگ هابزیِ همه علیه همه در عصر توجه با همین دو گزینه مواجهاید. و برای من سرزنش کردن کسی که دومین گزینه را انتخاب کرده بسیار دشوار است.
@NashrAasoo 💭
✍ نخستین قدم برای پیروزی در بحث و مناظره، و در واقع اولین گام در هر گونه ارتباط مؤثر، این است که توجه دیگران را به پیامِ خود جلب کنید. اما جلب توجه بهتنهایی کافی نیست. توجه وسیله است، نه هدف، زیرا هدف اقناع است. وقتی توجه دیگران را جلب کردید، «بعد از آن» میتوانید بکوشید تا آنها را با ارائهی استدلال و شاهد و مدرک قانع کنید. این، دستکم، الگوی سنتیِ ارتباط بود. مشکل این است که این الگوی اساسی از بین رفته است. این الگو در برابر چشمانمان در حال فروپاشی است اما پذیرش این واقعیتِ تلخ برایمان دشوار است. به هرجا که بنگرید دیگر نه نهادهای رسمیای وجود دارد که توجه مردم را به موضوعی جلب کنند، و نه قواعد اولیهای هست که بگوید چه کسی چه وقتی صحبت کند و چه کسی گوش فرا دهد.
✍ جورج ساندرز، نویسندهی آمریکایی، در مقالهای دربارهی بلاهتِ رسانههای جمعیِ آمریکا در دورهی پس از ۱۱ سپتامبر و در آستانهی حمله به عراق، ما را به آزمایشی فکری فرا خواند. ساندرز میگوید تصور کنید که به مهمانیِ شبانهای دعوت شدهاید که در آن آدمهای عموماً آگاه و خوشمشربی سرگرم مکالمهی عادی هستند. بعد از مدتی «یک نفر بلندگو به دست وارد میشود. او باهوشترین یا مجربترین یا خوشصحبتترین آدمِ حاضر در مهمانی نیست. اما آن بلندگو در دستِ اوست.» آن مرد شروع به اظهار نظر میکند و طولی نمیکشد که در مرکز توجه قرار میگیرد: همه دارند به حرفهای او واکنش نشان میدهند. این، به نظر ساندرز، مهمانی را به هم میریزد. و اگر این آدم خیلی تهیمغز باشد نه فقط بحثی احمقانه به راه میافتد بلکه همهی افراد حاضر در جمع هم سبکمغزتر میشوند: «فرض کنید که او نسنجیده حرف میزند. و حتی با بلندگو هم باید کمی داد بزند تا صدایش به گوش همه برسد. در نتیجه، نمیتواند پیچیده حرف بزند. و چون احساس میکند که باید دیگران را سرگرم کند، از این شاخه به آن شاخه میپرد، و حرفهای کلی ("بازم داریم پنیرِ مزه میخوریم ــ به به!")، نگرانکننده یا مناقشهانگیز ("شراب داره تموم میشه چون دستهای پنهانی در کاره")، بیپایه و اساس ("گویا دو نفر توی دستشویی هولهولکی با هم سکس داشتند") و پیشپاافتاده میزند.»
✍ فعالانِ زیستمحیطیِ دنیا برای جلب توجه مردم بیش از پیش به اقداماتِ جنجالآفرین روی آوردهاند. بعضی از آنها وسط خیابان مینشینند و با قفل کردن دستهایشان به یکدیگر سد معبر میکنند. در نتیجه، راهبندان ایجاد میشود، مردم عصبانی میشوند و سرانجام خبرنگاران با دوربینهایشان از راه میرسند. بعضی دیگر به موزه میروند و به یک اثر هنری معروف سوپ یا رنگ میپاشند تا مردم تکان بخورند. بعضی از دیگر معترضان کنسرتها یا مسابقههای ورزشی را به هم میزنند.
واکنش به این اقدامات عمدتاً منفی است: چنین کارهایی به نفع آرمانِ آنها نیست! چنین کارهایی فقط سبب میشود که دیگران آنها را خل و چل و غیرعادی بشمارند. در نتیجه، دقیقاً همان آدمهایی که میخواهید قانعشان کنید از شما فاصله میگیرند! اما نباید از یاد برد که این اقداماتِ اعتراضآمیز نوعی درخواستِ کمک فوری است. فعالانِ زیستمحیطی میخواهند بگویند محض رضای خدا توجه کنید که با سرعت داریم به طرف فاجعه میرویم و کسی هم حواسش نیست.این کارها به همان ترفندهای موفقیتآمیز ترامپ شباهت دارد. اگر کسی توجه نکند اقناع چه فایدهای دارد؟ تا وقتی که مردم واکنش نشان میدهند چه اهمیتی دارد که واکنششان منفی است؟ اگر مؤدب و متین باشید نادیده گرفته میشوید اما اگر جنجال به راه بیندازید جلب توجه میکنید. در جنگ هابزیِ همه علیه همه در عصر توجه با همین دو گزینه مواجهاید. و برای من سرزنش کردن کسی که دومین گزینه را انتخاب کرده بسیار دشوار است.
@NashrAasoo 💭






+6
23.04.202514:07
وقتی که ویزل دربارهی جامعهی یهودی در بهار ۱۹۴۴ سخن میگوید، بیش از هر چیز عصبانی است که چرا حاضر نبودند با واقعیت مواجه شوند. ویزل با تلخکامی میگوید که وقتی آلمانیها به سیگه وارد شدند یهودیان به هیچ وجه برای اتفاقاتِ بعدی آمادگی نداشتند. بر خلاف ویکتور کِلِمپِرر در درسدن، این یهودیان هرگز چیزی دربارهی آشوویتس نشنیده بودند؛ ویزل میگوید اولین باری که اسم آشوویتس را شنیدند وقتی بود که به ایستگاه قطار این اردوگاه رسیدند. در نخستین روزهای ورود سربازان آلمانی به سیگه، یهودیانِ شهر حتی به یکدیگر میگفتند که شایعاتِ مربوط به قساوتِ آلمانیها مبالغهآمیز بوده است.
aasoo.org/fa/articles/4974
@NashrAasoo 💭
aasoo.org/fa/articles/4974
@NashrAasoo 💭






+6
19.04.202514:29
اخلاق زیستمحیطی چیست؟
📚 کتاب اخلاق زیستمحیطی: مقدمهای بر فلسفهی محیط زیست، به قلم جوزف آر. دژاردن، یکی از آثار مهمی است که شکاف میان فلسفهی نظری و دغدغههای واقعبینانهی زیستمحیطی را پر میکند. این کتاب که یکی از منابع مرجع در این حوزه است، خوانندگان را با ابعاد اخلاقی رابطهی انسان با جهان طبیعی آشنا میسازد. کتاب دژاردن مقدمهای جذاب و روشن بر چارچوبهای فلسفیای ارائه میدهد که پایه و اساس اندیشهی زیستمحیطی به شمار میرود. در ادامه به مضامین اصلیِ کتاب، دستاوردهای فکری و اهمیت آن در گفتمان اخلاق زیستمحیطی میپردازیم.
aasoo.org/fa/books/5121
@NashrAasoo 💭
📚 کتاب اخلاق زیستمحیطی: مقدمهای بر فلسفهی محیط زیست، به قلم جوزف آر. دژاردن، یکی از آثار مهمی است که شکاف میان فلسفهی نظری و دغدغههای واقعبینانهی زیستمحیطی را پر میکند. این کتاب که یکی از منابع مرجع در این حوزه است، خوانندگان را با ابعاد اخلاقی رابطهی انسان با جهان طبیعی آشنا میسازد. کتاب دژاردن مقدمهای جذاب و روشن بر چارچوبهای فلسفیای ارائه میدهد که پایه و اساس اندیشهی زیستمحیطی به شمار میرود. در ادامه به مضامین اصلیِ کتاب، دستاوردهای فکری و اهمیت آن در گفتمان اخلاق زیستمحیطی میپردازیم.
aasoo.org/fa/books/5121
@NashrAasoo 💭
15.04.202511:27
«با کمی تردید»: ۸-چشمانداز فردای بهتر🔺
🎙 گفتوگوی فهیمه خضرحیدری و حسین قاضیان
🎧 «با کمی تردید»: ۱ــ پنجاهوهفتیها
🎧 «با کمی تردید»: ۲_ انقلاب زنان
🎧«با کمی تردید»: ۳ــ دوگانهی داخلنشین و خارجنشین
🎧 «با کمی تردید»: ۴ــ شهر موازی
🎧«با کمی تردید»: ۵ــ مادران دادخواه
🎧«با کمی تردید»: ۶ ــ انقلاب سیاسی یا اجتماعی؟
🎧«با کمی تردید»: ۷- انقلاب تنانه
🔸 پادکستهای آسو در اپهای پادگیر با شناسهی NashrAasoo در دسترس هستند.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
🎙 گفتوگوی فهیمه خضرحیدری و حسین قاضیان
🎧 «با کمی تردید»: ۱ــ پنجاهوهفتیها
🎧 «با کمی تردید»: ۲_ انقلاب زنان
🎧«با کمی تردید»: ۳ــ دوگانهی داخلنشین و خارجنشین
🎧 «با کمی تردید»: ۴ــ شهر موازی
🎧«با کمی تردید»: ۵ــ مادران دادخواه
🎧«با کمی تردید»: ۶ ــ انقلاب سیاسی یا اجتماعی؟
🎧«با کمی تردید»: ۷- انقلاب تنانه
🔸 پادکستهای آسو در اپهای پادگیر با شناسهی NashrAasoo در دسترس هستند.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧


13.04.202512:24
«مکاتبهی مکرر با زندانیان نوعی حمایت اخلاقی و تنها منبع خبر گرفتن آنان از دنیای بیرون از زندان است. حتی میتواند شکلی از حفاظت از آنان محسوب شود: زندانیانی که به طور منظم با بیرون در تماساند بیشتر احتمال دارد که از بدرفتاریِ زندانبانان در امان بمانند.»
aasoo.org/fa/articles/5092
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/5092
@NashrAasoo 🔻


10.04.202514:59
این کتاب را مینویسم تا همه بدانند که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، زنان چگونه زیستند. مینویسم تا آیندگان و فرزندانمان دستاوردهای آمیخته با رنج و خون ما را پاس بدارند و با شناخت دقیق تبعیض و بیعدالتی، همواره با آن مبارزه کنند.
وقتی در زندان بودم با نوهی عزیزم، دانیال، فقط گاهی برای دقایقی کوتاه میان دو اخطار تلفن زندان که میگوید «این تماس از زندان اوین میباشد» حرف میزدم تا نفهمد که در زندان هستم. او میفهمید که شرایط غیرعادی است و با ناراحتی از من میپرسید: مامانی! کجا هستی؟ میگفتم: به سفر رفتهام برای انجام یک کار تحقیقی و نوشتن یک کتاب و تدریس.
حال میخواهم این کتاب را به آن عزیز تقدیم کنم. امیدوارم نسل او ناپاکی و تبعیض و بیعدالتی را از این خاک بزداید و از ایران، خانهای امن و آباد و آزاد بسازد.
aasoo.org/fa/books/5118
@NashrAasoo 🔻
وقتی در زندان بودم با نوهی عزیزم، دانیال، فقط گاهی برای دقایقی کوتاه میان دو اخطار تلفن زندان که میگوید «این تماس از زندان اوین میباشد» حرف میزدم تا نفهمد که در زندان هستم. او میفهمید که شرایط غیرعادی است و با ناراحتی از من میپرسید: مامانی! کجا هستی؟ میگفتم: به سفر رفتهام برای انجام یک کار تحقیقی و نوشتن یک کتاب و تدریس.
حال میخواهم این کتاب را به آن عزیز تقدیم کنم. امیدوارم نسل او ناپاکی و تبعیض و بیعدالتی را از این خاک بزداید و از ایران، خانهای امن و آباد و آزاد بسازد.
aasoo.org/fa/books/5118
@NashrAasoo 🔻


07.04.202509:51
«اگر نتوانید صدایتان را به گوش دیگران برسانید، مهم نیست که چه میگویید. امروز فریاد زدن از هر زمانِ دیگری آسانتر و در عین حال رساندن صدای خود به گوش دیگران از همیشه دشوارتر است. «عصر توجه» الگوی جدیدی برای بحث و گفتوگو ایجاد میکند که در آن توجه خودش هدف است، هدفی که باید به هر طریق ممکن به آن دست یافت.»
aasoo.org/fa/articles/5109
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/5109
@NashrAasoo 🔻


22.04.202507:31
آسو، شنبه و یکشنبهی آینده روز ۲۶ و ۲۷ آوریل در نمایشگاه کتاب بدون سانسور در لندن میزبان شما خواهد بود.
نشست معرفی کتابهای جدید آسو، روز شنبه ساعت ۱۵:۳۰ و روز یکشنبه ساعت ۱۶ برگزار میشود.
@NashrAasoo 💭
نشست معرفی کتابهای جدید آسو، روز شنبه ساعت ۱۵:۳۰ و روز یکشنبه ساعت ۱۶ برگزار میشود.
@NashrAasoo 💭


18.04.202518:40
آسو، شنبه و یکشنبهی آینده روز ۲۶ و ۲۷ آوریل در نماشگاه کتاب بدون سانسور در لندن میزبان شما خواهد بود.
@NashrAasoo 📚
@NashrAasoo 📚


15.04.202511:17
«از دوران مشروطه تا امروز جامعهی ایران راهی طولانی پیموده و همواره خواستار فردایی بهتر، آزادتر و چیزی جز وضع موجود بوده. اما آیا معترضان به وضع موجود چشمانداز دقیقی از فردای که میخواهند دارند؟ آیا آینده را بدون چشمانداز میتوان رقم زد؟ در هشتمین بخش از پادکست با کمیتردید فهمیه خضرحیدری و حسینقاضیان دربارهی «چشمانداز فردای بهتر» گفتوگو کردهاند.»
aasoo.org/fa/podcast/5112
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/podcast/5112
@NashrAasoo 🔻




11.04.202513:01
ای عزیزای دلم یه روزی…؛ یادی از «هایده» در حوالی سالگرد تولدش 🔻
فهیمه خضر حیدری
این روزها سالگرد تولد «هایده» است؛ او در بیست و یکم فروردین ۱۳۲۱ در خیابان عینالدوله در تهران به دنیا آمد و تنها ۴۷ سال زندگی کرد. اگرهای بسیار اگر دست به دست هم میدادند امروز لابد آن صدای پردامنهی خوشکوکْ ۸۳ ساله بود و همچنان با آن نویدِ آمیخته به حُزنی که تنها در صدای او بود و بس، به اطلاعمان میرساند که: «بهار بهار باز اومده دوباره».
هایده اما به معنای واقعیِ کلمه دق کرد. این جمله را که مینویسم واژهی «دق» را در «دهخدا» جستوجو میکنم: «از اندوه و رنج و غصه آزرده شدن، رنجور شدن و مردن»!
غلامرضا بروسان در شعری مینویسد: «غربت با من همان کار را میکند/که موریانه با سقف/که ماه با کتان/که سکتهی قلبی با ناظم حکمت». غربت با هایده چنین کرد.
هایدهی در غربت اما که بود و بر او چه گذشت؟ در این جستار ِکوتاه، میخواهم ــ بیآنکه مدعیِ پاسخی باشم ــ با فروتنیِ یک روزنامهنگارِ مشتاقْ توجه خواننده را به اهمیتِ این پرسش جلب کنم.
@NashrAasoo 💭
فهیمه خضر حیدری
این روزها سالگرد تولد «هایده» است؛ او در بیست و یکم فروردین ۱۳۲۱ در خیابان عینالدوله در تهران به دنیا آمد و تنها ۴۷ سال زندگی کرد. اگرهای بسیار اگر دست به دست هم میدادند امروز لابد آن صدای پردامنهی خوشکوکْ ۸۳ ساله بود و همچنان با آن نویدِ آمیخته به حُزنی که تنها در صدای او بود و بس، به اطلاعمان میرساند که: «بهار بهار باز اومده دوباره».
هایده اما به معنای واقعیِ کلمه دق کرد. این جمله را که مینویسم واژهی «دق» را در «دهخدا» جستوجو میکنم: «از اندوه و رنج و غصه آزرده شدن، رنجور شدن و مردن»!
غلامرضا بروسان در شعری مینویسد: «غربت با من همان کار را میکند/که موریانه با سقف/که ماه با کتان/که سکتهی قلبی با ناظم حکمت». غربت با هایده چنین کرد.
هایدهی در غربت اما که بود و بر او چه گذشت؟ در این جستار ِکوتاه، میخواهم ــ بیآنکه مدعیِ پاسخی باشم ــ با فروتنیِ یک روزنامهنگارِ مشتاقْ توجه خواننده را به اهمیتِ این پرسش جلب کنم.
@NashrAasoo 💭
09.04.202509:14
بشنوید:یک کتاب: «جنگهای تجاری: گذشته و حال»
🎙️ در این قسمت از پادکست «یک کتاب» در گفتوگو با عرفان ثابتی، پژوهشگر علوم اجتماعی، به معرفی کتاب «جنگهای تجاری: گذشته و حال»، به قلم نیلس اوله اورمَن و هانس یورگن-وولف، میپردازیم.
▪️پادکستها و نسخهی شنیداری مقالات ما را در وبسایت آسو و همچنین در شبکههای اجتماعی و اپهای پادخوان با شناسهی NashrAasoo بشنوید.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
🎙️ در این قسمت از پادکست «یک کتاب» در گفتوگو با عرفان ثابتی، پژوهشگر علوم اجتماعی، به معرفی کتاب «جنگهای تجاری: گذشته و حال»، به قلم نیلس اوله اورمَن و هانس یورگن-وولف، میپردازیم.
▪️پادکستها و نسخهی شنیداری مقالات ما را در وبسایت آسو و همچنین در شبکههای اجتماعی و اپهای پادخوان با شناسهی NashrAasoo بشنوید.
[Castbox] [Google] [Spotify] [Apple]
@NashrAasoo 🎧
04.04.202514:13
اردوغان و روند تثبیت قدرت سیاسی: نگاهی به تحولات سیاسی اخیر ترکیه 🔻
✍️ رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، از سال ۲۰۰۳ تا امروز برای تثبیت و تحکیم قدرتِ خود اقدامات گستردهای را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انجام داده است. از اولین روزهای حضور در عرصهی سیاست، اردوغان در قالب رهبری مقتدر با تکیه بر تغییرات گسترده در نهادهای دولتی، تصفیهی ارتش و قوهی قضائیه، و همچنین اصلاحات قانون اساسی توانسته است که پایههای قدرت خود را تقویت کند. او در این مسیر با چالشهایی همچون کودتای ۲۰۱۶ و بحرانهای اقتصادی روبهرو شد اما توانست از این مشکلات به نفع خود بهرهبرداری کند.
✍️ اردوغان در شرایطی به قدرت رسید که ترکیه پس از بحران مالی شدید سال ۲۰۰۱، در دورهی بهبود وضعیت اقتصادی بود. حزب عدالت و توسعه تحت رهبری او، با تعقیب سیاستهای اقتصادی مناسب، توانست تولید ناخالص داخلی را به میزان چشمگیری افزایش دهد، از بدهیهای عمومی بکاهد و سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در فاصلهی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱، اقتصاد ترکیه به طور میانگین سالانه ۵ تا ۶ درصد رشد کرد. پروژههای زیرساختی بزرگی نظیر احداث جادهها، پلها، فرودگاهها و بیمارستانها، مانند پل سوم بسفر و بیمارستانهای شهری، به ارتقای کیفیت زندگی مردم و ایجاد حس پیشرفت در جامعه انجامید. این دستاوردها، بهویژه برای طبقهی متوسط رو به رشد و اقشار کمدرآمدی که از ناپایداریهای اقتصادی دهههای گذشته آسیب دیده بودند، اهمیت خاصی داشت.
✍️ در ۲۸ اوت ۲۰۱۴ اردوغان با پیروزی در اولین انتخابات مستقیم ریاستجمهوری ترکیه، گامی بزرگ در مسیر تثبیت قدرت خود برداشت. نظام پارلمانی ترکیه بهطور سنتی مبتنی بر تفکیک قوا بود. در این نظام، رئیسجمهور مقامی تشریفاتی و بدون اختیارات اجرایی بود و عمدتاً وظایفی نمادین و نمایشی را بر عهده داشت. در مقابل، نخستوزیر که از میان نمایندگان پارلمان انتخاب میشد، مسئول ادارهی امور کشور بود و قوهی مجریه را هدایت میکرد. مجلس ملی ترکیه (TBMM) نقشی محوری در تعیین سیاستهای کلان کشور داشت و نخستوزیر باید از حمایت اکثریت پارلمان برخوردار میشد. در این نظام، رئیسجمهور در مقایسه با نخستوزیر و دولت قدرت کمتری داشت. اردوغان از ابتدا نشان داد که میخواهد از جایگاه قانونیِ خود فراتر رود. او با تکیه بر نفوذ عمیق در حزب عدالت و توسعه و محبوبیت مردمی، عملاً سکان ادارهی کشور را از نخستوزیر وقت، احمد داووداوغلو، گرفت.
@NashrAasoo 💭
✍️ رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، از سال ۲۰۰۳ تا امروز برای تثبیت و تحکیم قدرتِ خود اقدامات گستردهای را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انجام داده است. از اولین روزهای حضور در عرصهی سیاست، اردوغان در قالب رهبری مقتدر با تکیه بر تغییرات گسترده در نهادهای دولتی، تصفیهی ارتش و قوهی قضائیه، و همچنین اصلاحات قانون اساسی توانسته است که پایههای قدرت خود را تقویت کند. او در این مسیر با چالشهایی همچون کودتای ۲۰۱۶ و بحرانهای اقتصادی روبهرو شد اما توانست از این مشکلات به نفع خود بهرهبرداری کند.
✍️ اردوغان در شرایطی به قدرت رسید که ترکیه پس از بحران مالی شدید سال ۲۰۰۱، در دورهی بهبود وضعیت اقتصادی بود. حزب عدالت و توسعه تحت رهبری او، با تعقیب سیاستهای اقتصادی مناسب، توانست تولید ناخالص داخلی را به میزان چشمگیری افزایش دهد، از بدهیهای عمومی بکاهد و سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در فاصلهی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱، اقتصاد ترکیه به طور میانگین سالانه ۵ تا ۶ درصد رشد کرد. پروژههای زیرساختی بزرگی نظیر احداث جادهها، پلها، فرودگاهها و بیمارستانها، مانند پل سوم بسفر و بیمارستانهای شهری، به ارتقای کیفیت زندگی مردم و ایجاد حس پیشرفت در جامعه انجامید. این دستاوردها، بهویژه برای طبقهی متوسط رو به رشد و اقشار کمدرآمدی که از ناپایداریهای اقتصادی دهههای گذشته آسیب دیده بودند، اهمیت خاصی داشت.
✍️ در ۲۸ اوت ۲۰۱۴ اردوغان با پیروزی در اولین انتخابات مستقیم ریاستجمهوری ترکیه، گامی بزرگ در مسیر تثبیت قدرت خود برداشت. نظام پارلمانی ترکیه بهطور سنتی مبتنی بر تفکیک قوا بود. در این نظام، رئیسجمهور مقامی تشریفاتی و بدون اختیارات اجرایی بود و عمدتاً وظایفی نمادین و نمایشی را بر عهده داشت. در مقابل، نخستوزیر که از میان نمایندگان پارلمان انتخاب میشد، مسئول ادارهی امور کشور بود و قوهی مجریه را هدایت میکرد. مجلس ملی ترکیه (TBMM) نقشی محوری در تعیین سیاستهای کلان کشور داشت و نخستوزیر باید از حمایت اکثریت پارلمان برخوردار میشد. در این نظام، رئیسجمهور در مقایسه با نخستوزیر و دولت قدرت کمتری داشت. اردوغان از ابتدا نشان داد که میخواهد از جایگاه قانونیِ خود فراتر رود. او با تکیه بر نفوذ عمیق در حزب عدالت و توسعه و محبوبیت مردمی، عملاً سکان ادارهی کشور را از نخستوزیر وقت، احمد داووداوغلو، گرفت.
@NashrAasoo 💭
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 193
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.