Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
مجله موسیقی متن avatar

مجله موسیقی متن

🎹🎧🎨🖌️
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніMay 12, 2017
TGlist-ке қосылған күні
Mar 05, 2025

Рекордтар

07.03.202523:59
22.2KЖазылушылар
05.03.202500:12
100Дәйексөз индексі
06.03.202523:59
2.5K1 жазбаның қамтуы
28.02.202509:24
2.5KЖарнамалық жазбаның қамтуы
06.03.202523:59
4.11%ER
27.02.202517:30
11.46%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
MAR '25MAR '25MAR '25MAR '25APR '25

مجله موسیقی متن танымал жазбалары

07.04.202520:06
قطعهٔ باشکوه «اندوه» سخن از غم و نومیدیِ انسانی می‌گوید که زمانی، در گذشته، در روزگار خوش، فرصتی برای شادی، نوری برای رهایی و شوری برای زیستن داشته. اما او این فرصت، این عمر و این زندگی را قدر ندانسته و اکنون با تحسر به روزگارِ ازکف‌رفته می‌اندیشد. خود را ملامت می‌کند به سبب این بی‌مبالاتی و چاره‌ای نمی‌بیند جز طی طریق در روزگارِ پراِدبار.
این قطعه نمونهٔ کاملی از استفادهٔ ساز در خدمت متن و حال‌وهوای ترانه است. گیتاری که دیوید گیلمور استادانه در ابتدای آهنگ می‌نوازد، حتی بدون کلامِ مسحور‌کننده‌اش که از پسِ نوای ساز می‌آید، شنونده را در فضای غمبار موصوف فرو می‌برد و او را آمادهٔ شنیدن می‌کند.
ترجمهٔ اشعاری از این دست، به همان کیفیت زبان اصلی در انتقال حس متنِ آهنگ کاریست ناشدنی. اما فارغ از متن، موسیقی به‌تنهایی شنونده‌ را در فضای سکرآورِ خویش غرق می‌کند.

____

Sorrow

اندوه

فضا آکنده از شمیم اندوهی گران‌بار
می‌گردد،
پُشته‌ای از دود برمی‌خیزد و
با آسمانِ سُربی درمی‌آمیزد:
مردی طاق‌باز در رؤیای دشت‌ها و رودها
به صبح درمی‌آید، روزی نازیستنی را

دل‌آشوب از خاطرهٔ بهشتی گم‌گشته
در رؤیا یا در جوانی
نمی‌داند
تا ابد گرفتارِ دنیایی فنا شده
که کافی نیست، که بسنده نیست

خون در رگ‌هایش یخ زده و از دِهشَت، دَلَمه بسته
زانوانش لرزان و برخاک‌افتاده در پهنهٔ شب
دستانش مصروع در بزنگاه
و گام‌هایش
سست

یک دنیا، یک جان
زمان می‌گذرد، چون رودی روان

با رود می‌گوید از عشق و ایثارِ بربادرفته
و پاسخی می‌یابد سراسر سکوت
پس آشفته چرخ می‌خورَد، غوطه‌ور در تاریکی‌ها
به‌سوی دریایی پنهان در زیرِ ناپاکی‌ها
چونان نشانهٔ شومی از آجِلِ روزها

بادی بی‌وقفه در خلال شب می‌وزد
و غباری در چشمانم، سویِ دیدگانم را می‌رباید
و سکوتی که رساتر از هر کلامی
سخن از عهدهای بشکسته می‌گوید

@Textmusic5
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.