
بنیاد وَرَهرام
پیش به سوی یکپارچگی آریاشهری
با دانش و خِرَد
بنیاد ورهرام هیچ کنشی در اینستاگرام و توییتر ندارد.
آرمان ما افزایش دانایی و آگاهی ایرانیان برای داشتن آینده ای بهتر است.
https://t.me/bvarahram
با دانش و خِرَد
بنیاد ورهرام هیچ کنشی در اینستاگرام و توییتر ندارد.
آرمان ما افزایش دانایی و آگاهی ایرانیان برای داشتن آینده ای بهتر است.
https://t.me/bvarahram
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жеріІран
ТілБасқа
Канал құрылған күніJul 26, 2019
TGlist-ке қосылған күні
Mar 27, 2025"بنیاد وَرَهرام" тобындағы соңғы жазбалар
Қайта жіберілді:
KFP تبادلات لیستی ایران

10.04.202518:32
🎲🎯لیستی از بهترین های تلگرام
➖➖➖
🏵انجمن روشنفکران ایرانی
@Zartosht_Setodeh
➖➖➖
🏵آهنگهای نوستالژیک پرطرفدار
@nostalgia_musicc
➖➖➖
🏵کُتب پیشنهادی مانوک خدابخشیان
@KFP_BOOKS
➖➖➖
🏵سانسورهای تاریخی
@NA_TA_MA
➖➖➖
🏵شاهنامه آسان و روان
@ShahnameKFP
➖➖➖
🏵آموزش دفاع شخصی
@SD_KFP
➖➖➖
🏵صفرتاصد زمان شاه
@KFP_IrShah
➖➖➖
🏵شغل شریف آخوندکشی
@akhondkoshi1357
➖➖➖
🏵زرخندهای تکان دهنده
@ZARKHAND
➖➖➖
🏵سریال معاویه با بازیرنویس
@SeriesKFP
➖➖➖
🏵خردمندان آزادی اندیش
@mobarezan_vatannews
➖➖➖
🏵باتوافق بی توافق سقوط حتمیست
@Azadi_Iran2577
➖➖➖
🏵سریال نادر شاه افشار
@boghzazadi
➖➖➖
🏵کانال تاریخ معاصر
@Tale_moosh
➖➖➖
🏵سریالایی ک باید دید
@SHINSHINIRAM
➖➖➖
🏵تصاویر نایاب پروفایل
@Profile_KFP
➖➖➖
🏵رنگین کمان میهنپرستان
@PatriotLGBT
➖➖➖
🏵کافه سیاست
@FHS_KFP
➖➖➖
🏵کانال رسمی ترانه های قدیمی ایران
@taranehQadimiirani
➖➖➖
🏵کانال غیرتمندان ایرانی-آمریکایی
@Iranian_Amrican_Patriots_2
➖➖➖
🏵دورهمی دوستانه
@girlfrind25
➖➖➖
🏵مجموعه مالی و حقوقی دادنما
@dadnama0
➖➖➖
🏵دانشگاه مجازی ایرانشناسی
@ASPS_KFP
➖➖➖
🏵طنز و شعر اشکان
@Publisher_Ashkan
➖➖➖
🏵آهنگهای شکیلا
@shakilamuziik
➖➖➖
🏵اندیشه ایرانی از فرات تا جیحون
@mehreganepooya
➖➖➖
🏵تاجیک موزیک
@tojikmuzik
➖➖➖
🏵فیلمایی ک باید دید
@BANTV8
➖➖➖
🏵صدای پای شاهزاد میاد
@Hamseda_ba_shahzade
➖➖➖
🏵خنده کده، بدون محدودیت
@KFP_HUB
➖➖➖
🏵چرا پهلوی منجی است
@SA_KFP
➖➖➖
🏵بنیاد سیاسی فرهنگی ورهرام
@BonyadVarahram
➖➖➖
🏵مردتکرارنشدنی سپهبد نادرجهانی
@naderjahanbanii
➖➖➖
🏵کانال نسل شیک پاسارگادی
@Nasle2500pasargd
➖➖➖
🏵موزیک بازان
@R_Sh_KFP
➖➖➖
🏵کتابهای رایگان 𝐏𝐃𝐅
@PARSHANGBOOK_PDF
➖➖➖
🏵کتاب های ممنوعه، اماصوتی
@MOBAREZAAAN
➖➖➖
🏵مستندهای ممنوعه پولی رایگان
@MutedDocsKFP
➖➖➖
🏵جایگاه ویژه امشب
@PN_KFP
➖➖➖
شرکت در تبادلات (ممنوعه ها)
@ZagsTab
➖➖➖
🏵انجمن روشنفکران ایرانی
@Zartosht_Setodeh
➖➖➖
🏵آهنگهای نوستالژیک پرطرفدار
@nostalgia_musicc
➖➖➖
🏵کُتب پیشنهادی مانوک خدابخشیان
@KFP_BOOKS
➖➖➖
🏵سانسورهای تاریخی
@NA_TA_MA
➖➖➖
🏵شاهنامه آسان و روان
@ShahnameKFP
➖➖➖
🏵آموزش دفاع شخصی
@SD_KFP
➖➖➖
🏵صفرتاصد زمان شاه
@KFP_IrShah
➖➖➖
🏵شغل شریف آخوندکشی
@akhondkoshi1357
➖➖➖
🏵زرخندهای تکان دهنده
@ZARKHAND
➖➖➖
🏵سریال معاویه با بازیرنویس
@SeriesKFP
➖➖➖
🏵خردمندان آزادی اندیش
@mobarezan_vatannews
➖➖➖
🏵باتوافق بی توافق سقوط حتمیست
@Azadi_Iran2577
➖➖➖
🏵سریال نادر شاه افشار
@boghzazadi
➖➖➖
🏵کانال تاریخ معاصر
@Tale_moosh
➖➖➖
🏵سریالایی ک باید دید
@SHINSHINIRAM
➖➖➖
🏵تصاویر نایاب پروفایل
@Profile_KFP
➖➖➖
🏵رنگین کمان میهنپرستان
@PatriotLGBT
➖➖➖
🏵کافه سیاست
@FHS_KFP
➖➖➖
🏵کانال رسمی ترانه های قدیمی ایران
@taranehQadimiirani
➖➖➖
🏵کانال غیرتمندان ایرانی-آمریکایی
@Iranian_Amrican_Patriots_2
➖➖➖
🏵دورهمی دوستانه
@girlfrind25
➖➖➖
🏵مجموعه مالی و حقوقی دادنما
@dadnama0
➖➖➖
🏵دانشگاه مجازی ایرانشناسی
@ASPS_KFP
➖➖➖
🏵طنز و شعر اشکان
@Publisher_Ashkan
➖➖➖
🏵آهنگهای شکیلا
@shakilamuziik
➖➖➖
🏵اندیشه ایرانی از فرات تا جیحون
@mehreganepooya
➖➖➖
🏵تاجیک موزیک
@tojikmuzik
➖➖➖
🏵فیلمایی ک باید دید
@BANTV8
➖➖➖
🏵صدای پای شاهزاد میاد
@Hamseda_ba_shahzade
➖➖➖
🏵خنده کده، بدون محدودیت
@KFP_HUB
➖➖➖
🏵چرا پهلوی منجی است
@SA_KFP
➖➖➖
🏵بنیاد سیاسی فرهنگی ورهرام
@BonyadVarahram
➖➖➖
🏵مردتکرارنشدنی سپهبد نادرجهانی
@naderjahanbanii
➖➖➖
🏵کانال نسل شیک پاسارگادی
@Nasle2500pasargd
➖➖➖
🏵موزیک بازان
@R_Sh_KFP
➖➖➖
🏵کتابهای رایگان 𝐏𝐃𝐅
@PARSHANGBOOK_PDF
➖➖➖
🏵کتاب های ممنوعه، اماصوتی
@MOBAREZAAAN
➖➖➖
🏵مستندهای ممنوعه پولی رایگان
@MutedDocsKFP
➖➖➖
🏵جایگاه ویژه امشب
@PN_KFP
➖➖➖
شرکت در تبادلات (ممنوعه ها)
@ZagsTab
04.04.202511:03
👑👑
خطرات چپ نوین برای ایران، پس از جمهوری اسلامی.
👑
@BonyadVarahram
خطرات چپ نوین برای ایران، پس از جمهوری اسلامی.
👑
@BonyadVarahram
30.03.202514:30
👑
امروز نوشته ای از مهدی تدینی دیدم درباره "ملت و دلبستگی"، که خواندنش به بخشی از اندیشه های من نظم کوچکی داد.
این نوشته را با اندکی چکیدگی، با شما در میان میگذارم:
هیچ دولتی دربارۀ اتفاقات ترکیه هیچ نظری نمیدهد. بازداشت چند هزار نفر، حذف رقبای سیاسی و تمام اتفاقاتی که تا الان در ترکیه افتاده برای هیچ کشوری اهمیتی ندارد. وقتی جولانی با حمایت آشکار ترکیه در سوریه پیروز میشهود و وزرای اروپایی شتابان خود را به دمشق میرسانند و به جولانی مشروعیت میدهند، نمیتوان انتظار داشت کسی رفتار اردوغان با مخالفان داخلیاش را نقد کند.
این واقعیت دنیاست. هر ملتی فقط به منافع خودش میاندیشد. در مورد ما هم همین است. اگر هم شخصاً مسائل ترکیه را دنبال میکنم، به این خاطر است که تحولات این کشور به طور غیرمستقیم بر مسائل ما اثر میگذارد. اینکه چه کسی در ترکیه با چه اهدافی حاکم باشه، برای ما مسئله است، اما نکته دقیقاً اینجاست که «ربطی» بین مسائل ما و مسائل ترکیه وجود دارد که سبب میشود به تحولاتش توجه کنیم.
در این دنیا، دل هیچ ملتی به حال ملت دیگر نمیسوزد. واحدهای «تفکر»، «توجه»، «هیجان» و «عاطفه» در جهان ملیاند. این واقعیت موجود این دنیاست. وقتی در نقطهای از ایران اتفاقی میافتد، نوع «تفکر»، «توجه»، «هیجان» و «عاطفه»ای که در ما برمیانگیزد، متفاوت از تفکر و توجه و هیجان و عاطفهای است که دربارۀ رخدادهای دیگر کشورها داریم. چرا؟ چنین وضعی دقیقاً معلولِ مفهومِ «ملت» است. ملت چیزی نیست مگر حافظه، احساسات، تفکرات و تعلقات مشترک. ایرانیهای زیادی را میشناسیم که سالهایسال خارج از کشور زندگی میکنند و کاملاً در کشور میزبانشان جا افتادهاند، بااینحال «توجه»، «تفکر»، «هیجان» و «عاطفه»شان کاملاً معطوف به ایران و رخدادهای ایران است! این یعنی چه؟ آیا چیزی جز مفهوم «ملت» عامل این حالت خاص است؟
اتفاقاً موردی مثل زندهیاد مهسا امینی یکی از بهترین نمونهها برای درک مفهوم ملت به حساب میآید. مهسا متولد یک نقطۀ نسبتاً مرزی بود، اما در کل مرزهای ایران تکانی بزرگ ایجاد کرد. اگر در جهان بدان واکنشها دیدیم، در واقع بهخاطر واکنشهای شدیدی بود که در خود ایران و در میان ایرانیان پدید آمده بود. بالعکس چنین وضعی هم صادق است. الان برای شما مسئلۀ بازداشت اماماوغلو نهایتاً در حد «خبری» است که به طور غیرمستقیم به «ایران» و زندگی شما مربوط است، نه بیشتر. کتک خوردن مردم در خیابانهای استانبول و آنکارا نه افسردهتان میکند و نه فکرتان را درگیر میسازد.
برای درک مفهوم ملت به همین «دلبستگی» باید توجه کرد. اگر کسی میخواهد به ملتی آسیب برساند، همین «دلبستگی» را هدف قرار میدهد، اگر هم کسی بخواهد ملتی را تقویت کند، باید این «دلبستگی» را تقویت کند. به کسانی که مروج افکار واگرایانه و تجزیهطلبانه هستند دقت کنید: تأکید دارند که مسائل فلان نقطه از ایران «به ما مربوط نیست». یعنی چه؟ یعنی میخواهند این دلبستگی را تخریب کنند و بگویند رشتۀ پیونددهندهای بین ما نیست که بتواند دل ما را بلرزاند.
در این دنیا «ویران کردن» آسان و کمهزینه است، «ساختن» اما دشوار، پرهزینه و زمانبر. محال است بتونید یک ساختمان را در زمان کوتاهی بسازید، اما میتوانید در عرض چند ثانیه ویرانش کنید. درختی که پنجاه سال ریشه دوانده را میتوان در عرض چند ثانیه قطع کرد؛ انسانی که هزاران روز برای بالندگیاش هزینه شده را میشود با یک ضربه کشت! اینجاست که باید در ویران کردن، بسیار محتاط بود، چون بازسازی یا ناممکن است یا بسیار دشوار و زمانبر. ضمناً علفهای هرز راحتتر میتوانند در جای درخت تناور قطعشده رشد کنند؛ این یعنی ما بر نیروهای خطرناکی که سازههای قدیمی جلوی رشدشان را گرفته بودند، تسلط کاملی نداریم.
👑
@BonyadVarahram
امروز نوشته ای از مهدی تدینی دیدم درباره "ملت و دلبستگی"، که خواندنش به بخشی از اندیشه های من نظم کوچکی داد.
این نوشته را با اندکی چکیدگی، با شما در میان میگذارم:
هیچ دولتی دربارۀ اتفاقات ترکیه هیچ نظری نمیدهد. بازداشت چند هزار نفر، حذف رقبای سیاسی و تمام اتفاقاتی که تا الان در ترکیه افتاده برای هیچ کشوری اهمیتی ندارد. وقتی جولانی با حمایت آشکار ترکیه در سوریه پیروز میشهود و وزرای اروپایی شتابان خود را به دمشق میرسانند و به جولانی مشروعیت میدهند، نمیتوان انتظار داشت کسی رفتار اردوغان با مخالفان داخلیاش را نقد کند.
این واقعیت دنیاست. هر ملتی فقط به منافع خودش میاندیشد. در مورد ما هم همین است. اگر هم شخصاً مسائل ترکیه را دنبال میکنم، به این خاطر است که تحولات این کشور به طور غیرمستقیم بر مسائل ما اثر میگذارد. اینکه چه کسی در ترکیه با چه اهدافی حاکم باشه، برای ما مسئله است، اما نکته دقیقاً اینجاست که «ربطی» بین مسائل ما و مسائل ترکیه وجود دارد که سبب میشود به تحولاتش توجه کنیم.
در این دنیا، دل هیچ ملتی به حال ملت دیگر نمیسوزد. واحدهای «تفکر»، «توجه»، «هیجان» و «عاطفه» در جهان ملیاند. این واقعیت موجود این دنیاست. وقتی در نقطهای از ایران اتفاقی میافتد، نوع «تفکر»، «توجه»، «هیجان» و «عاطفه»ای که در ما برمیانگیزد، متفاوت از تفکر و توجه و هیجان و عاطفهای است که دربارۀ رخدادهای دیگر کشورها داریم. چرا؟ چنین وضعی دقیقاً معلولِ مفهومِ «ملت» است. ملت چیزی نیست مگر حافظه، احساسات، تفکرات و تعلقات مشترک. ایرانیهای زیادی را میشناسیم که سالهایسال خارج از کشور زندگی میکنند و کاملاً در کشور میزبانشان جا افتادهاند، بااینحال «توجه»، «تفکر»، «هیجان» و «عاطفه»شان کاملاً معطوف به ایران و رخدادهای ایران است! این یعنی چه؟ آیا چیزی جز مفهوم «ملت» عامل این حالت خاص است؟
اتفاقاً موردی مثل زندهیاد مهسا امینی یکی از بهترین نمونهها برای درک مفهوم ملت به حساب میآید. مهسا متولد یک نقطۀ نسبتاً مرزی بود، اما در کل مرزهای ایران تکانی بزرگ ایجاد کرد. اگر در جهان بدان واکنشها دیدیم، در واقع بهخاطر واکنشهای شدیدی بود که در خود ایران و در میان ایرانیان پدید آمده بود. بالعکس چنین وضعی هم صادق است. الان برای شما مسئلۀ بازداشت اماماوغلو نهایتاً در حد «خبری» است که به طور غیرمستقیم به «ایران» و زندگی شما مربوط است، نه بیشتر. کتک خوردن مردم در خیابانهای استانبول و آنکارا نه افسردهتان میکند و نه فکرتان را درگیر میسازد.
برای درک مفهوم ملت به همین «دلبستگی» باید توجه کرد. اگر کسی میخواهد به ملتی آسیب برساند، همین «دلبستگی» را هدف قرار میدهد، اگر هم کسی بخواهد ملتی را تقویت کند، باید این «دلبستگی» را تقویت کند. به کسانی که مروج افکار واگرایانه و تجزیهطلبانه هستند دقت کنید: تأکید دارند که مسائل فلان نقطه از ایران «به ما مربوط نیست». یعنی چه؟ یعنی میخواهند این دلبستگی را تخریب کنند و بگویند رشتۀ پیونددهندهای بین ما نیست که بتواند دل ما را بلرزاند.
در این دنیا «ویران کردن» آسان و کمهزینه است، «ساختن» اما دشوار، پرهزینه و زمانبر. محال است بتونید یک ساختمان را در زمان کوتاهی بسازید، اما میتوانید در عرض چند ثانیه ویرانش کنید. درختی که پنجاه سال ریشه دوانده را میتوان در عرض چند ثانیه قطع کرد؛ انسانی که هزاران روز برای بالندگیاش هزینه شده را میشود با یک ضربه کشت! اینجاست که باید در ویران کردن، بسیار محتاط بود، چون بازسازی یا ناممکن است یا بسیار دشوار و زمانبر. ضمناً علفهای هرز راحتتر میتوانند در جای درخت تناور قطعشده رشد کنند؛ این یعنی ما بر نیروهای خطرناکی که سازههای قدیمی جلوی رشدشان را گرفته بودند، تسلط کاملی نداریم.
👑
@BonyadVarahram
24.03.202507:33
👑
نظام شاهنشاهی در ایران
گفتگو با دکتر جواد طباطبایی
👑
@BonyadVarahram
نظام شاهنشاهی در ایران
گفتگو با دکتر جواد طباطبایی
👑
@BonyadVarahram
24.03.202504:32
🦁👑🦁
24.03.202504:30
👑👑👑👑👑👑
18.03.202515:34
پیوند دوات و تاج
تا خواجه نظامالملک، وزیر بود، دوره رونق داد و راستی بود، و دانش و دین در هر شهر خریداران بیشمار داشت. ایرانیان که از زمان ساسانیان به این سو از تازشها از باختر و خاور ستوهیده بودند روی آسایش میدیدند. تهیدستان در سایهاش آرام بودند. به رای استوار او سرزمینهای ایرانی از دیوار چین تا دریای روم (مدیترانه) رسید.
روزی که لشکریان آلپ ارسلان از سیحون گذشتند کشتیبانان مزد خود را خواستند و او حواله به انطاکیه داد، بر کران دریای مدیترانه؛ تا گستردگی سرزمینهای فرمانروایی سلطان را بازنماید و هم گفت که در لشکرگاه، عناصر بازارسیاه هستند که حواله را نقد میکنند. از وجود حواشی سیاه و سپید در لشکر آگاه بود، و با آنان درنمیافتاد.
روزی که لشکر روم شماری سربازان ایرانی را بندی کردند، آلپارسلان هم اندران میانه؛ خواجه بود که نگذاشت کسی بداند چه شده. به مذاکره با قیصر روم شد، چنان با تدبیر و ترزبانی، که سلطان و همراهانش را از بند برهاند.
مدرسهها ساخت که نظامیهاش نامیدند و کانون علم در جهان ایرانی شد. کاروانسراها ساخت. باج سفر را برداشت تا سفر، گردش و بازرگانی رونق یافت.
تدبیرها و جهانداری او، بدخواهان را برانگیخت، بزرگ آنان مادر سلطان. بر گوش ملکشاه از بدکرداری خواجه خواندند. سلطان بر سر خشم آمد و پیغام داد بفرمایم تا آن دوات از تو بستانند. خواجه پاسخ فرستاد که دوام آن تاج به این دوات بازبسته است!
سفری به بغداد پیش آمد و خواجه در رکاب ملکشاه میرفت. در راه سفر شبانگاه آدینه، دهم رمضان سال ۴۸۱ خورشیدی، خواجه ۸۳ ساله روزه میگشاد که او را کارد زدند. ساعتی ببود تا زخم، کار کرد و از جهان بشد.
غلامان خواجه برنیارستند و کُشندهاش را بکشتند. ندانستند که از ماندنش مشکلها حل شود!
خواجه نظامالملک حسن بن علی توسی، دهقانزادهای بود اهل بیهق، زاده سال ۳۹۸. در توس درس خواند. وارد دستگاه حکومت شد و سی سال وزیر بود.
او نامدارترین وزیر ایرانی در دوران پساساسانی و از سرآمدان فکر ایرانی است. وزیری که راهها و بیراهههای کارها را میشناخت. هم دست به قلم داشت. کتاب سیاستنامه او پارهایست نیک از اندیشه سیاسی ایرانی پساساسانی. در سیاستنامه بر دیگراندیشان میتازد، به دشنامهای تند. با این همه، نشود که ارج رایهای او را در گشادوبست فرمانروایی در دورانی نادیده گرفت که ایران یکی از پهناورترین قلمروها را داشت. رایانیدن آن سرزمینهای گسترده، بی بهره ازبنلاد اندیشه سیاسی درست و استوار، ناشدنی بود.
جز کتاب نامدارش، وصیتنامهای ازو مانده که بهری از آن کارنامکی است از دوره وزارتش، و آن اندیشه سیاسی و آیین او در فرمانرانی.
مینویسد:
"خلافی نکردم و خیانتی روا نداشتم. خزانه و رعیت آبادان داشتم. مخالفان را از پیش برداشتم. و جهان به عدل و انصاف و ایمنی گذاشتم. آنچه کردهام در صلاح دولت و مصلحت کافه رعیت پس از وقات من ظاهر شود. و گمان چنان برود که هیچ کس پس از من یک ماه شغل جهان بر نظام راست نتواند راندن."
شاید بَرَش خرده گیریم، که دانیم از این برتر نشاندن صلاح دولت چه گرهها افتد در کارها. با این همه، بهتر است تا او را بشناسیم. او که گرانباری کارها را چنان خوب میشناخت که گفت کس پس از من یک ماه نتواند مملکت را بگرداند.
همان شب که خواجه را کاردی کردند، ملکشاه سوکنامه فرستاد به فرزند او، و نوشت:
"ازان اندوه که به ما رسیدهست ازین مصیبت، گر از صد یکی خواهیم که بگوییم، نتوانیم گفتن. و همه جهان دانند که او ما را چه رُکنی بود و دانیم که بَدَل او دیگر اندر زمین ناید."
از پس او چنان شد که خود از پیش دیده بود: ماهی برنیامد که ملکشاه سلجوقی را هم بکشتند. جهان ایرانی به نشیب افتاد، و رنجهای دراز، باز تبه شد!
انوری ابیوردی سرود:
حامی جهان ز جور افلاک برفت
بنیاد نظام عالم خاک برفت
آن زهر زمانه را چو تریاق برفت
او رفت و سعادت از جهان، پاک برفت.
نزدیک هزارسال از آن شامگاه برآمده.
کی شود تا در احوال خود از نو بنگریم! دلسوز را بازشناسیم از غوغایی!
@BonyadVarahram
تا خواجه نظامالملک، وزیر بود، دوره رونق داد و راستی بود، و دانش و دین در هر شهر خریداران بیشمار داشت. ایرانیان که از زمان ساسانیان به این سو از تازشها از باختر و خاور ستوهیده بودند روی آسایش میدیدند. تهیدستان در سایهاش آرام بودند. به رای استوار او سرزمینهای ایرانی از دیوار چین تا دریای روم (مدیترانه) رسید.
روزی که لشکریان آلپ ارسلان از سیحون گذشتند کشتیبانان مزد خود را خواستند و او حواله به انطاکیه داد، بر کران دریای مدیترانه؛ تا گستردگی سرزمینهای فرمانروایی سلطان را بازنماید و هم گفت که در لشکرگاه، عناصر بازارسیاه هستند که حواله را نقد میکنند. از وجود حواشی سیاه و سپید در لشکر آگاه بود، و با آنان درنمیافتاد.
روزی که لشکر روم شماری سربازان ایرانی را بندی کردند، آلپارسلان هم اندران میانه؛ خواجه بود که نگذاشت کسی بداند چه شده. به مذاکره با قیصر روم شد، چنان با تدبیر و ترزبانی، که سلطان و همراهانش را از بند برهاند.
مدرسهها ساخت که نظامیهاش نامیدند و کانون علم در جهان ایرانی شد. کاروانسراها ساخت. باج سفر را برداشت تا سفر، گردش و بازرگانی رونق یافت.
تدبیرها و جهانداری او، بدخواهان را برانگیخت، بزرگ آنان مادر سلطان. بر گوش ملکشاه از بدکرداری خواجه خواندند. سلطان بر سر خشم آمد و پیغام داد بفرمایم تا آن دوات از تو بستانند. خواجه پاسخ فرستاد که دوام آن تاج به این دوات بازبسته است!
سفری به بغداد پیش آمد و خواجه در رکاب ملکشاه میرفت. در راه سفر شبانگاه آدینه، دهم رمضان سال ۴۸۱ خورشیدی، خواجه ۸۳ ساله روزه میگشاد که او را کارد زدند. ساعتی ببود تا زخم، کار کرد و از جهان بشد.
غلامان خواجه برنیارستند و کُشندهاش را بکشتند. ندانستند که از ماندنش مشکلها حل شود!
خواجه نظامالملک حسن بن علی توسی، دهقانزادهای بود اهل بیهق، زاده سال ۳۹۸. در توس درس خواند. وارد دستگاه حکومت شد و سی سال وزیر بود.
او نامدارترین وزیر ایرانی در دوران پساساسانی و از سرآمدان فکر ایرانی است. وزیری که راهها و بیراهههای کارها را میشناخت. هم دست به قلم داشت. کتاب سیاستنامه او پارهایست نیک از اندیشه سیاسی ایرانی پساساسانی. در سیاستنامه بر دیگراندیشان میتازد، به دشنامهای تند. با این همه، نشود که ارج رایهای او را در گشادوبست فرمانروایی در دورانی نادیده گرفت که ایران یکی از پهناورترین قلمروها را داشت. رایانیدن آن سرزمینهای گسترده، بی بهره ازبنلاد اندیشه سیاسی درست و استوار، ناشدنی بود.
جز کتاب نامدارش، وصیتنامهای ازو مانده که بهری از آن کارنامکی است از دوره وزارتش، و آن اندیشه سیاسی و آیین او در فرمانرانی.
مینویسد:
"خلافی نکردم و خیانتی روا نداشتم. خزانه و رعیت آبادان داشتم. مخالفان را از پیش برداشتم. و جهان به عدل و انصاف و ایمنی گذاشتم. آنچه کردهام در صلاح دولت و مصلحت کافه رعیت پس از وقات من ظاهر شود. و گمان چنان برود که هیچ کس پس از من یک ماه شغل جهان بر نظام راست نتواند راندن."
شاید بَرَش خرده گیریم، که دانیم از این برتر نشاندن صلاح دولت چه گرهها افتد در کارها. با این همه، بهتر است تا او را بشناسیم. او که گرانباری کارها را چنان خوب میشناخت که گفت کس پس از من یک ماه نتواند مملکت را بگرداند.
همان شب که خواجه را کاردی کردند، ملکشاه سوکنامه فرستاد به فرزند او، و نوشت:
"ازان اندوه که به ما رسیدهست ازین مصیبت، گر از صد یکی خواهیم که بگوییم، نتوانیم گفتن. و همه جهان دانند که او ما را چه رُکنی بود و دانیم که بَدَل او دیگر اندر زمین ناید."
از پس او چنان شد که خود از پیش دیده بود: ماهی برنیامد که ملکشاه سلجوقی را هم بکشتند. جهان ایرانی به نشیب افتاد، و رنجهای دراز، باز تبه شد!
انوری ابیوردی سرود:
حامی جهان ز جور افلاک برفت
بنیاد نظام عالم خاک برفت
آن زهر زمانه را چو تریاق برفت
او رفت و سعادت از جهان، پاک برفت.
نزدیک هزارسال از آن شامگاه برآمده.
کی شود تا در احوال خود از نو بنگریم! دلسوز را بازشناسیم از غوغایی!
@BonyadVarahram
18.03.202514:27
سالنامه شاهنشاهی ایران
سال ۲۵۸۴
@BonyadVarahram
سال ۲۵۸۴
@BonyadVarahram
16.03.202515:33
به مناسبت زادروز رضاشاه
حدود ۱۵۰سال پیش در سال ۱۸۷۱ میلادی، کشوری با نام آلمان تاسیس شد.
بیسمارک از قبایل مختلف آلمانی زبان در لهستان و پروس و اطراف، با سیاست و بعضا زور ملتی ساخت به نام دویچ!
نامهای گوناگون این منطقه مانند دویچلند، آلمان، جرمنی و ... نتیجه وجود تیره های گوناگونی از آلمانیهاست، که برای صده ها با یکدیگر می جنگیدند. دلیل وجود شمار بسیار زیاد قلعه ها در آلمان امروزی و اروپای مرکزی نیز همین است که این سرزمینها شاهنشین های کوچکی بودند که مدام به هم تعرض می کردند.
و البته جالب است اشاره شود که گسترش خاندانهای یهودی و ثروتمند شدن آنان در این منطقه نیز ناشی از همین جنگ و جدالها بود.
به هر روی اتوفان بیسمارک توانست با ایجاد یک فدراسیون، مردمی را تحت نام ملت آلمان گردآورد که ۲ بار جهان را به کام جنگ فرستاده اند!
ملتی جنگ افروز که به سردی رفتار و خشکی فرهنگ مشهورند.
در مقابل صد سال پیش رضاشاه توانست با یادآوری تاریخ و فرهنگ یک ملت فروپاشیده و گم شده در تاریخ به آنان، دوباره آن ملت را گرد هم آورد. ملتی صلحجو که تا پایان حکومت خود و پسرش نه تنها جنگ افروزی نکردند، بلکه در تلاش برای ایجاد صلح و ثبات در ایران و منطقه بودند.
اما پاسخ مردم آلمان و ایران به بیسمارک و رضاشاه چه بود؟
تحسین و تقدیر از بیسمارک، نامگذاری مکانها و خیابانها به نام او و ساختن یکی از بزرگترین مجسمه های جهان از او در هامبورگ.
و در مقابل، تبعید رضاشاه، تخریب قبر رضاشاه، ساختن سرویس بهداشتی در حوالی مقبره اش، بیرون کردن همسر و فرزندانش از ایران و در نهایت بیرون کشیدن پیکرش از زیر خاک و دفن در محلی نامعلوم!!!
شروین
@BonyadVarahram
حدود ۱۵۰سال پیش در سال ۱۸۷۱ میلادی، کشوری با نام آلمان تاسیس شد.
بیسمارک از قبایل مختلف آلمانی زبان در لهستان و پروس و اطراف، با سیاست و بعضا زور ملتی ساخت به نام دویچ!
نامهای گوناگون این منطقه مانند دویچلند، آلمان، جرمنی و ... نتیجه وجود تیره های گوناگونی از آلمانیهاست، که برای صده ها با یکدیگر می جنگیدند. دلیل وجود شمار بسیار زیاد قلعه ها در آلمان امروزی و اروپای مرکزی نیز همین است که این سرزمینها شاهنشین های کوچکی بودند که مدام به هم تعرض می کردند.
و البته جالب است اشاره شود که گسترش خاندانهای یهودی و ثروتمند شدن آنان در این منطقه نیز ناشی از همین جنگ و جدالها بود.
به هر روی اتوفان بیسمارک توانست با ایجاد یک فدراسیون، مردمی را تحت نام ملت آلمان گردآورد که ۲ بار جهان را به کام جنگ فرستاده اند!
ملتی جنگ افروز که به سردی رفتار و خشکی فرهنگ مشهورند.
در مقابل صد سال پیش رضاشاه توانست با یادآوری تاریخ و فرهنگ یک ملت فروپاشیده و گم شده در تاریخ به آنان، دوباره آن ملت را گرد هم آورد. ملتی صلحجو که تا پایان حکومت خود و پسرش نه تنها جنگ افروزی نکردند، بلکه در تلاش برای ایجاد صلح و ثبات در ایران و منطقه بودند.
اما پاسخ مردم آلمان و ایران به بیسمارک و رضاشاه چه بود؟
تحسین و تقدیر از بیسمارک، نامگذاری مکانها و خیابانها به نام او و ساختن یکی از بزرگترین مجسمه های جهان از او در هامبورگ.
و در مقابل، تبعید رضاشاه، تخریب قبر رضاشاه، ساختن سرویس بهداشتی در حوالی مقبره اش، بیرون کردن همسر و فرزندانش از ایران و در نهایت بیرون کشیدن پیکرش از زیر خاک و دفن در محلی نامعلوم!!!
شروین
@BonyadVarahram
21.12.202415:06
محمود مسائلی:
هیچ بخششی برای ارتکاب جرایم بین الملی جمهوری اسلامی وجود ندارد.
@BonyadVarahram
هیچ بخششی برای ارتکاب جرایم بین الملی جمهوری اسلامی وجود ندارد.
@BonyadVarahram
22.11.202417:30
- سایهٔ ترامپ بر سر ایران
شاهین تهماسبی در مقاله ای می نوسید:
"سیاست خارجی ایران از همین حالا و حتی قبل از آنکه بایدن از کاخ سفید برود کاملاً تحت تأثیر دونالد ترامپ قرار گرفته و از ترس تشدید بیشتر بحران، تلطیف شده است.
• انتقام از حملهٔ اسرائیل به خاک ایران، عملاً فراموش شده و با وجود رجزخوانیهای گاه و بیگاه، هیچ نشانی از آمادهسازی برای حملهٔ موشکی به اسرائیل وجود ندارد.
• حزبالله برای پایان جنگ، با شرایطی آبرومندانه که امکان بازسازی قدرتش در آینده را فراهم کند دست و پا میزند.
• برای اولین بار در سالهای گذشته، ایران در مذاکرات با رئیس آژانس انرژی قول همکاری داده، از جمله با توقف افزایش غنیسازی ۶۰ درصد و اجازهٔ بازرسیهای بیشتر از سایتهای هستهای ایران در مرحلهٔ اول و قول همکاریهای بیشتر در صورت عدم تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران در مراحل بعد.
• برخلاف دورهٔ اول ترامپ، مقامات ایرانی مرتباً پالس مذاکره و توافق میفرستند بدون اینکه جواب مثبتی بگیرند.
اما درست در آنطرف میز، همه چیز برعکس است:
• با وجود نرمش ایران در برابر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و لابیهای رئیس آژانس، اروپا و آمریکا برخلاف رویهٔ سالیان گذشته، مصمم به تصویب قطعنامه علیه ایران هستند و حتی صحبت از فعالسازی مکانیسم ماشه در یک بازهٔ چند ماهه است.
• به دلیل موضوع دخالت ایران در جنگ اوکراین، تحریمهای کمسابقهای علیه کشتیرانی و هواپیمایی ایران توسط اروپا اعمال شده است.
• حتی دولت بایدن هم در صورت اجرای یک حملهٔ دیگر از سوی جمهوری اسلامی به اسرائیل، از حملات گستردهٔ اسرائیل به ایران بهویژه زیرساختهای حیاتی کشور مثل تأسیسات انرژی حمایت میکند.
• به طور خلاصه، وضعیت سیاست خارجی ایران کمتر از یک سال تا پایان مهلت فعال کردن مکانیسم ماشه هرگز تا این حد بحرانی نبوده است. بازوهای منطقهای نظام عملاً خنثی شده و در مسیر شکست قرار گرفتهاند، جنگ گسترده با اسرائیل بسیار محتمل است، اقتصاد و زیرساختهای ایران در وضعیتی به شدت بحرانی قرار دارند و تاب تحمل جنگ و تحریمهای بیشتر را ندارد، برنامه هستهای ایران در آستانهٔ یک نقطهٔ عطف است و از نظر سرمایهٔ اجتماعی هم با وجود بازگشت اصلاحطلبان به قدرت، نظام در موقعیت خوبی نیست.
• در این شرایط ترامپ با وزرایی به شدت سختگیر علیه ایران، در حال بازگشت به قدرت است و به گفتهٔ خودش، بازگشت سیاست فشار حداکثری از روز اول در برنامهی کاریاش قرار دارد.
• مشخص است که با این همه بحران فزاینده و این موقعیت شکننده، دیگر نرمشهای کوچک و قهرمانانه نجاتدهندهٔ نظام نیستند. یا حکومت باید تصمیم بگیرد به عقبنشینیهای بزرگ تن در دهد یا وارد شدن به یک جنگ بزرگ در همین یکی دو سال آینده و ورود ایران به شرایطی مشابه با دههٔ ۹۰ عراق، بسیار محتمل خواهد بود. دورهٔ نه جنگ نه مذاکره تمام شده است."
مساله اینجاست که جمهوری اسلامی با توجه به شعارهایی که چندین دهه روی آن نیمه استوار بوده و شماری هوادارش برهمان اساس انتظاراتی از نظام حاکم دارند، نمی تواند ناگهان سیاست خارجیش را تغییر داده و این بار چرخش قهرنامانه کنه.
برای این کار نیاز به یک قربانی دارد که کسی نیست جز خامنه ای.
او یا باید کنار برود و یا بمیرد، تا جمهوری اسلامی همه اشتباهات سیاسیش را گردن او بیاندازد و عملا او را قربانی کند تا وجهه ای جدید برای خودش دست و پا کند.
در این حالت حتی امکان دارد حجاب آزاد شود و آقازادگانی که در اروپا و امریکا زندگی میکنند با کراوات و مینی ژوپ برای جایگزینی با پدرانشان به ایران برگردند تا داخل و خارج گمان کنند که واقعا تغییر شگرفی ایجاد شده است.
در حالی که جمهوری اسلامی تنها با یک پوست اندازی ظاهری، باز هم بر اریکه قدرت باقی خواهد ماند و سپاه و بسیج و رانت خواران و ... با ظاهری جدید به تاراج کشور ادامه میدهند و باید ۴۰،۵۰ سال دیگر منتظر ماند تا دری به تخته بخورد و شرایطی برای ریشه کنی جمهوری اسلامی فراهم شود.
نکته مهم اینجاست که نباید خام این چرخش ها شد و روی سرنگونی و براندازی جمهوری اسلامی باقی بمانیم و هرگونه نظامی برخواسته از گفتمان ۵۷ که بر آرمانهای امت اسلام و چپگرایی جهان وطنی تاکید دارد را رد کنیم.
@BonyadVarahram
شاهین تهماسبی در مقاله ای می نوسید:
"سیاست خارجی ایران از همین حالا و حتی قبل از آنکه بایدن از کاخ سفید برود کاملاً تحت تأثیر دونالد ترامپ قرار گرفته و از ترس تشدید بیشتر بحران، تلطیف شده است.
• انتقام از حملهٔ اسرائیل به خاک ایران، عملاً فراموش شده و با وجود رجزخوانیهای گاه و بیگاه، هیچ نشانی از آمادهسازی برای حملهٔ موشکی به اسرائیل وجود ندارد.
• حزبالله برای پایان جنگ، با شرایطی آبرومندانه که امکان بازسازی قدرتش در آینده را فراهم کند دست و پا میزند.
• برای اولین بار در سالهای گذشته، ایران در مذاکرات با رئیس آژانس انرژی قول همکاری داده، از جمله با توقف افزایش غنیسازی ۶۰ درصد و اجازهٔ بازرسیهای بیشتر از سایتهای هستهای ایران در مرحلهٔ اول و قول همکاریهای بیشتر در صورت عدم تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران در مراحل بعد.
• برخلاف دورهٔ اول ترامپ، مقامات ایرانی مرتباً پالس مذاکره و توافق میفرستند بدون اینکه جواب مثبتی بگیرند.
اما درست در آنطرف میز، همه چیز برعکس است:
• با وجود نرمش ایران در برابر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و لابیهای رئیس آژانس، اروپا و آمریکا برخلاف رویهٔ سالیان گذشته، مصمم به تصویب قطعنامه علیه ایران هستند و حتی صحبت از فعالسازی مکانیسم ماشه در یک بازهٔ چند ماهه است.
• به دلیل موضوع دخالت ایران در جنگ اوکراین، تحریمهای کمسابقهای علیه کشتیرانی و هواپیمایی ایران توسط اروپا اعمال شده است.
• حتی دولت بایدن هم در صورت اجرای یک حملهٔ دیگر از سوی جمهوری اسلامی به اسرائیل، از حملات گستردهٔ اسرائیل به ایران بهویژه زیرساختهای حیاتی کشور مثل تأسیسات انرژی حمایت میکند.
• به طور خلاصه، وضعیت سیاست خارجی ایران کمتر از یک سال تا پایان مهلت فعال کردن مکانیسم ماشه هرگز تا این حد بحرانی نبوده است. بازوهای منطقهای نظام عملاً خنثی شده و در مسیر شکست قرار گرفتهاند، جنگ گسترده با اسرائیل بسیار محتمل است، اقتصاد و زیرساختهای ایران در وضعیتی به شدت بحرانی قرار دارند و تاب تحمل جنگ و تحریمهای بیشتر را ندارد، برنامه هستهای ایران در آستانهٔ یک نقطهٔ عطف است و از نظر سرمایهٔ اجتماعی هم با وجود بازگشت اصلاحطلبان به قدرت، نظام در موقعیت خوبی نیست.
• در این شرایط ترامپ با وزرایی به شدت سختگیر علیه ایران، در حال بازگشت به قدرت است و به گفتهٔ خودش، بازگشت سیاست فشار حداکثری از روز اول در برنامهی کاریاش قرار دارد.
• مشخص است که با این همه بحران فزاینده و این موقعیت شکننده، دیگر نرمشهای کوچک و قهرمانانه نجاتدهندهٔ نظام نیستند. یا حکومت باید تصمیم بگیرد به عقبنشینیهای بزرگ تن در دهد یا وارد شدن به یک جنگ بزرگ در همین یکی دو سال آینده و ورود ایران به شرایطی مشابه با دههٔ ۹۰ عراق، بسیار محتمل خواهد بود. دورهٔ نه جنگ نه مذاکره تمام شده است."
مساله اینجاست که جمهوری اسلامی با توجه به شعارهایی که چندین دهه روی آن نیمه استوار بوده و شماری هوادارش برهمان اساس انتظاراتی از نظام حاکم دارند، نمی تواند ناگهان سیاست خارجیش را تغییر داده و این بار چرخش قهرنامانه کنه.
برای این کار نیاز به یک قربانی دارد که کسی نیست جز خامنه ای.
او یا باید کنار برود و یا بمیرد، تا جمهوری اسلامی همه اشتباهات سیاسیش را گردن او بیاندازد و عملا او را قربانی کند تا وجهه ای جدید برای خودش دست و پا کند.
در این حالت حتی امکان دارد حجاب آزاد شود و آقازادگانی که در اروپا و امریکا زندگی میکنند با کراوات و مینی ژوپ برای جایگزینی با پدرانشان به ایران برگردند تا داخل و خارج گمان کنند که واقعا تغییر شگرفی ایجاد شده است.
در حالی که جمهوری اسلامی تنها با یک پوست اندازی ظاهری، باز هم بر اریکه قدرت باقی خواهد ماند و سپاه و بسیج و رانت خواران و ... با ظاهری جدید به تاراج کشور ادامه میدهند و باید ۴۰،۵۰ سال دیگر منتظر ماند تا دری به تخته بخورد و شرایطی برای ریشه کنی جمهوری اسلامی فراهم شود.
نکته مهم اینجاست که نباید خام این چرخش ها شد و روی سرنگونی و براندازی جمهوری اسلامی باقی بمانیم و هرگونه نظامی برخواسته از گفتمان ۵۷ که بر آرمانهای امت اسلام و چپگرایی جهان وطنی تاکید دارد را رد کنیم.
@BonyadVarahram
12.09.202411:14
عبدالکریم سروش در بنبست شورهزارهای «عرفان» اسلامی ـ مسیحی / پرویز خسروی
http://bonyadhomayoun.com/?p=23389
«حسین حاج فرج الله دباغ معروف به عبدالکریم سروش» از کودکی با آموزههای دینی و «اسلام سیاسی» ویرانگر ضد فرهنگ و تاریخ ایران آشنا شد. دردورهای که مارکسیستهای جهان وطن و «تودهای» در ایران بر هم ریخته شده پس از جنگ جهانی دوم و تبعید رضاشاه بزرگ، گوی سبقت را در ایران ستیزی از اسلامگرایان و امتگرایان ربوده بودند، و در شرایطی که اسلامگرایان که پیش از آن با وقوع «انقلاب مشروطیت» و سپس بر آمدن رضا شاه بزرگ و تاسیس و برپایی «دولت نوین ایران»، و ورود ایران به دوران جدید خود، احساس خطر جدی کرده بودند، در همه فرصتی برای رو در رویی با شرایط جدید سود جستند و کوشیدند با جا اندختن افکار ویرانگر در ایران، همچون تلاش برای «وحدت جهان اسلام» در برابر «وحدت ملی» و دشمنی با تاریخ و فرهنگ ملی ایران برخیزند.
@BonyadVarahram
http://bonyadhomayoun.com/?p=23389
«حسین حاج فرج الله دباغ معروف به عبدالکریم سروش» از کودکی با آموزههای دینی و «اسلام سیاسی» ویرانگر ضد فرهنگ و تاریخ ایران آشنا شد. دردورهای که مارکسیستهای جهان وطن و «تودهای» در ایران بر هم ریخته شده پس از جنگ جهانی دوم و تبعید رضاشاه بزرگ، گوی سبقت را در ایران ستیزی از اسلامگرایان و امتگرایان ربوده بودند، و در شرایطی که اسلامگرایان که پیش از آن با وقوع «انقلاب مشروطیت» و سپس بر آمدن رضا شاه بزرگ و تاسیس و برپایی «دولت نوین ایران»، و ورود ایران به دوران جدید خود، احساس خطر جدی کرده بودند، در همه فرصتی برای رو در رویی با شرایط جدید سود جستند و کوشیدند با جا اندختن افکار ویرانگر در ایران، همچون تلاش برای «وحدت جهان اسلام» در برابر «وحدت ملی» و دشمنی با تاریخ و فرهنگ ملی ایران برخیزند.
@BonyadVarahram
Рекордтар
09.04.202523:59
2.6KЖазылушылар12.09.202423:59
0Дәйексөз индексі30.11.202423:59
2841 жазбаның қамтуы23.11.202423:59
284Жарнамалық жазбаның қамтуы23.11.202423:59
2.46%ER13.09.202423:59
0.00%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.