•نقاب•
1400/8/27
تویی که رو نقابتم، دوباره صورتک زدی!
تبلیغات:
@tabliiighattt2
تویی که رو نقابتم، دوباره صورتک زدی!
تبلیغات:
@tabliiighattt2
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніOct 19, 2021
TGlist-ке қосылған күні
Feb 26, 2025"•نقاب•" тобындағы соңғы жазбалар
17.05.202519:57
ینی مثل ریاضی اگه گپکسی بهت نگفته باشه نمی‌فهمی؟😐
17.05.202518:16
17.05.202515:42
17.05.202512:58
چنلی که هرروز چکش می‌کنم:
16.05.202521:51
16.05.202521:46
16.05.202521:44
16.05.202520:47
من عاشق وقتاییم که می‌دونم می‌خوام چیکار کنم. اون وقتاست که انگاری انرژی بدنم رو به منبع بی‌نهایت وصل می‌کنن که فقط بجنگم و به دست بیارم.
ولی کافیه یکمی توی مسیرم سردرگم شم، حتی قالیچه سلیمان هم نمی‌تونه عقب موندنم رو از مسیرم جبران کنه.
ولی کافیه یکمی توی مسیرم سردرگم شم، حتی قالیچه سلیمان هم نمی‌تونه عقب موندنم رو از مسیرم جبران کنه.
16.05.202520:41
+پس زخم هایمان چه می شود؟
-آقای چاوشی آن هارا تشدید می کند.
-آقای چاوشی آن هارا تشدید می کند.
16.05.202520:41
«همه‌چیز را پذیرفته‌ام، اما همچنان غمگینم…»
16.05.202520:40
اگه یه روزی بچه دار شم هیچوقت دستاوردهایی که تنهایی به دست آوردم رو به رخش نمی‌کشم، ولی بجاش می‌تونم از روزهایی بگم که منم شکست خوردم، منم نرسیدم و منم خیلی وقتا نشد و همین چیزا هستن که به زندگی معنی بودن می‌دن.
نمودار ثابت توی زندگی روح رو راکد می‌کنه.
نمودار ثابت توی زندگی روح رو راکد می‌کنه.
16.05.202520:12
نمی‌دونم جنس روحم از چیه که حتی توی ناامید کننده و سخت ترین لحظه های زندگیم دستم رو، روی زانوم می‌ذارم و دوباره ادامه می‌دم.
16.05.202520:01
مامان.
Жойылды17.05.202506:33
16.05.202516:45
خودم را در آینه نگاه کردم، من شکل دیگری از رنج، صبوری و دوام آوردن بودم!
Рекордтар
14.05.202500:34
26.6KЖазылушылар24.11.202423:59
0Дәйексөз индексі13.05.202508:55
4.9K1 жазбаның қамтуы04.03.202521:05
1.2KЖарнамалық жазбаның қамтуы13.05.202504:42
5.02%ER13.05.202508:55
18.48%ERRҚайта жіберілді:
به من بگو لیلی.
09.05.202520:43
و او هر چقدر که گریه می‌کرد باز هم چیزی از سنگینی قلبش کم نمی‌شد.
Қайта жіберілді:
دویست‌و‌چند تکه استخوان.
15.05.202522:30
من با تو احساساتی را تجربه کردم، که فارغ از خوب یا بد بودن، حتی نمی‌دانستم وجود دارند.
Қайта жіберілді:
LeChida
15.05.202519:49
چاوشی یچیزی میدونست که خوند
«ای دریغا از جوانی، سوخت و دود هوا شد پیش رویم زندگانی»
«ای دریغا از جوانی، سوخت و دود هوا شد پیش رویم زندگانی»
Қайта жіберілді:دویست‌و‌چند تکه استخوان.
15.05.202522:30
دلم می‌خواهد آدمی را ملاقات کنم که لازم نباشد به او بگویم چطور به من عشق بورزد.
Жойылды14.05.202502:12
Қайта жіберілді:
🌱
12.05.202508:49
سال ها پیش زمین خورد،
اما هرگز جا نزد؛
زیباتر از قبل رشد کرد.
اما هرگز جا نزد؛
زیباتر از قبل رشد کرد.
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.