Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
نویسک avatar

نویسک

رسانه خبری انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
تشکلی مردم‌نهاد و غیرانتفاعی با تابعیت ایرانی و شخصیت حقوقی مستقل است که در سال ۱۳۷۷ با هیئت مؤسسی مرکب از نه نویسنده‌ی حوزه‌ی کودک و نوجوان تأسیس شد.
نشانی سایت انجمن www.nevisak.ir
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніFeb 13, 2017
TGlist-ке қосылған күні
Dec 09, 2024

Рекордтар

16.04.202523:59
1.9KЖазылушылар
26.03.202523:59
200Дәйексөз индексі
12.04.202523:59
3111 жазбаның қамтуы
04.04.202512:03
311Жарнамалық жазбаның қамтуы
07.04.202509:18
15.22%ER
11.03.202512:03
16.12%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

نویسک танымал жазбалары

17.04.202509:21
💠 فراخوان اهدای کتاب به کتابخانه‌ی روستاهای ابراهیم‌آباد و ساریقامیش از توابع میاندوآب و بوکان

🔹 انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به منظور تجهیز کتابخانه‌ی روستاهای ابراهیم‌آباد و ساریقامیش از توابع میاندوآب و بوکان فراخوان داد.

🔸 به گزارش روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، این تشکل غیر دولتی از علاقه‌مندان به توسعه‌ی فرهنگ مطالعه، برای مشارکت در تجهیز کتابخانه‌های روستایی ابراهیم‌آباد و ساریقامیش از توابع میاندوآب و بوکان دعوت به همکاری کرد.

🔹 در این فراخوان که به دعوت مصطفی ایلخانی‌زاده از اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان منتشر شده، از تمام فرهنگ‌دوستان و اهالی قلم درخواست شده تا با ارسال آثار و کتاب‌های خود در زمینه‌ی تجهیز بهینه‌ی این کتابخانه‌های روستایی همکاری کنند.
نویسندگان، شاعران، مترجمان، ناشران و سایر افراد علاقه‌مند به این اقدام ارزشمند فرهنگی می‌توانند کتاب‌های اهدایی خود در گروه‌های سنی مختلف کودک نوجوان و بزرگسال را تا پایان خردادماه سال ۱۴۰۴ به نشانی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، واقع در خیابان سمیه، بعد از تقاطع مفتح، بن‌بست پروانه، پلاک ۲، کد پستی ۱۵۸۱۸۷۴۵۱۱ ارسال فرمایند.

روزهای کاری انجمن، شنبه، یک‌شنبه و سه‌شنبه است.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
27.03.202518:04
از احمد اکبرپور خواستیم تا برای نویسک بهاریه‌ای بنویسد. متن زیر را فرستاد و گفت من و سحر نداریم. حتماً این رو بذارین به جای متن من. ما هم گفتیم چشم.😊

🌸 زمزمه با بهار؛ یادداشت‌های نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

سحر حدیقه (نویسنده و مترجم):


🌷 از وقتی یادم هست، از اول‌های اسفند، توی خانه بوی انواع و اقسام شوینده‌ها می‌پیچید. روزها بسته‌بسته روزنامه وسط هال پخش می‌شد برای پاک کردن شیشه‌ها. آخر شب‌ها با خواهرم بگومگو داشتیم که کی بیشتر کار کرده. من می‌گفتم: «حتی زیر تلویزیون را هم تمیز کردم.» او بادی توی غبغبش می‌انداخت که: «من حتی کف کفش‌ها را هم تمیز کردم.»
از چند روز مانده به عید، سفره‌ی هفت‌سین را با وسواس می‌چیدیم. مامان‌بزرگ یک روز مانده به سال تحویل، سبزه‌ها را برایمان می‌آورد. برای هر کدام یکی.

شب قبل از سال تحویل، لباس‌ و کفش و جوراب نو را مرتب می‌گذاشتیم کنار تشک. من یواشکی برای بهار نامه می‌نوشتم که وقتی آمد، بفهمد چقدر بیشتر از خواهرم، یا حتی بچه‌های دیگر خاطرش را می‌خواهم.
مجری تلویزیون که از بوی بهار حرف می‌زد، فکر می‌کردم بهار، چطوری می‌خواهد بوی گل و شکوفه را بریزد توی شهر و خانه‌ها. با چه وسیله‌ای؟

منتظر بودم وقتی بمب اول سال را می‌اندازند، بهار تَق‌تَق در بزند و بیاید تو. جلویش چایی بگذاریم. میوه پوست بکند و تِق‌تِق پسته و بادام و فندق بخورد. یواشکی نامه‌ام را توی دستش بگذارم. او هم بگوید آفرین! تو بیشتر منتظر بودی.

بعد از سیزده به در که نیامدن بهار توی ذوقم می‌زد، نامه‌ام را پاره می‌کردم و می‌گفتم: «دیگر گولش را نمی‌خورم.»
اما هنوز که هنوز است شب عید کفش و لباس‌هایم را مرتب می‌چینم و منتظرم بهار بیاید. منتظرم صدایش را بشنوم و با آمدنش بوی گل و شکوفه بپیچد توی خانه. هنوز که هنوز است برایش نامه می‌نویسم تا بداند من بیشتر از همه خاطرش را می‌خواهم.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
💠 دیدار نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و گرامی‌داشت روز جهانی کتاب کودک

🔸 زمان: پنج‌شنبه ۲۱ فروردین، ساعت ۱۷ تا ۱۹
🔹 مکان: خیابان سمیه، بعد از تقاطع مفتح، بن‌بست پروانه، پلاک ۲

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
24.03.202516:29
🌸 زمزمه با بهار؛ یادداشت‌های نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

یاسمن درستی
:

🌷 گاهی نوروز بی‌بنفشه می‌آید، بی‌رنگین کمان لبخند در آستان خالی خانه، تنگ بلور و ماهی...
ماهی‌ها را که از آب بگیرند، رود رود می‌گویند...
برای خودم آری، اما برای مرگ اوستا آماده نبودم، حتی خوابش را هم نمی‌دیدم. (یک خطای غافلگیر کننده) بلی امسال قرعه به نام من افتاد.

خوزستانی که باشی، غم تو خودبه‌خود تمام معادلات اطرافیان را تغییر می‌دهد.
سوگ اوستا متعلق به کوچه، به شهر، به همه‌ی کسانی می‌شد که به نحوی با ما در ارتباط بودند.
هر کدام تکه‌ای از درد نبود او را به دوش کشیدند. می‌گویند آدمی در اندوه تنهاست. مانند زادن، زادن به مثابه‌ی بزرگ‌ترین بدبیاری، بزرگ‌ترین خطر؛ اما من تنها نبودم.

مرا چراغ بودند در چهل روز سیاه. در آستانه‌ی بی‌رونق سال نو که ماهی را از آب گرفته بودند و صدای رود رود گوش فلک را کر می‌کرد.
پس از گلباران خاک اوستا به خانه آمدیم. زمانی باقی بود تا تحویل سال. سفره‌ای کوچک انداختم و همه‌ی آنان را که تا واپسین دم همراهم مانده بودند، کنارش نشاندم، تا یادمان نرود که حواسمان به دیگران هم باشد.
وقتی همه یکدیگر را در آغوش گرفته بودیم، جامه‌ای بافته شد که برازنده‌ی نام آدمی بود.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
▪️ جناب آقای محسن چینی‌فروشان

با نهایت تأسف و تأثر درگذشت مادر گرامی‌تان را تسلیت می‌گوییم. از درگاه پروردگار متعال برای شما و خانوادهٔ ‌محترم صبر و آرامش و برای روح آن بزرگوار، آمرزش آرزو می‌کنیم. ما را در غم خود شریک بدانید.

روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
23.03.202516:33
🌸 زمزمه با بهار؛ یادداشت‌های نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان


عبدالمجید نجفی:


🌷 بهار مثل خودم کمی خجالتی‌ست. نجیب است. سرزده نمی‌آید. ماه ماهی-اسفند - را پیش‌تر می‌فرستد تا ابرهای پر ذوق و شوقش ببارند و درخت‌ها را آرام آرام بیدار کنند. آن وقت "بهار خانوم" از دروازه‌ی نوروز می‌آید با ارابه‌ی سوغاتی‌هایش. از نسیم گرفته تا چلچله‌ها و نم‌نم باران و بوی غوغاگر گل‌های مریم.
به پیشوازش می‌روم تا سیر نگاهش کنم.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
08.04.202514:30
🟣 یادآوری به اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

دیدار نوروزی و‌ گرامی‌‌داشت روز جهانی کتاب کودک، پنج‌شنبه، ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ تا ۱۹ در محل انجمن برگزار می‌شود. چشم‌به‌راه قدم‌هایتان هستیم.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
25.03.202516:23
🌸 زمزمه با بهار؛ یادداشت‌های نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

مرتضی عبدالوهابی کهکی: نوروز در کهک


🌷 نوروز در کهک از پس زمستان‌های سرد می‌آمد. آن زمان که من کودکی هفت ساله بودم. هفت سالگی برایم لحظه‌‌ی شگفت عزیمت بود. ما آخرین نسلی بودیم که در هفت سالگی به مدرسه رفتیم. مدیرمان آقای وافی پیپ می‌کشید و معلم‌مان آقای رعایایی در کنار درس، کتاب داستان برایمان می‌خواند. من داستان عمونوروز و ننه سرما را قبل از عید در کتاب درسی پایه‌های بالاتر خوانده بودم و نقاشی‌های قشنگش را دیده بودم. آن سال‌ها عمو نوروز و ننه سرما هنوز خواهر و برادر نبودند و به وصال هم نرسیده بودند. به گمانم هنوز هم نرسیده باشند!

آخرین روزهای اسفندماه مدرسه تعطیل می‌شد. شاد و خرم به سمت خانه می‌دویدیم. مسیر مدرسه تا خانه پر بود از مغازه‌های خیاطی. آن سال‌ها، زمستان‌ها تا اردیبهشت‌ماه کش می‌آمد. خانه‌ی پدربزرگ دو درخت توت کهنسال داشت. کرسی چوبی گرم و نرمی انتظارم را می‌کشید. روی کرسی می‌نشستم و روزهای عید کارتون‌های سیاه و سفید می‌دیدم. یوگی و دوستان، تنسی تاکسیدو و چاملی، معاون کلانتر و خیلی کارتون‌های زیبای دیگر. مادربزرگ با چارقد سفید و موهای حنا بسته‌اش سفره‌ی هفت‌سین را در بالاخانه پهن می‌کرد و به من آجیل می‌داد. از چند روز قبل سبزه‌ی شب عید را کاشته بودیم. لحظه‌ی تحویل سال از پدربزرگ و مادر بزرگ عیدی می‌گرفتم؛ اسکناس‌های دو تومنی تا نخورده. اطراف کهک پر از گندمزار بود. آن سوتر از زمین‌های کشاورزی، دشتی سبزرنگ بود که از دامنش گیاه قوقوچه می‌چیدیم و با آن تخم‌مرغ‌های عید را بنفش می‌کردیم. لباس نو می‌پوشیدیم و به عیددیدنی می‌رفتیم و به عیددیدنی ما می‌آمدند.

کهک درخت چنار باشکوهی داشت و دارد که می‌گویند ملاصدرا فیلسوف بزرگ شرق آن را کاشته است.
ملاصدرا بعد از تبعید از اصفهان یازده سال در کهک اقامت کرد. پایین درخت چنار، استخری زیبا بود که آب قنات خیرآباد به آن سرازیر می‌شد و دسته‌ی مرغابی‌ها در آن شنا می‌کردند. ایام عید برای زیارت به امامزاده زینب خاتون (حضرت معصومه) کهک می‌رفتیم و تخم‌مرغ رنگی می‌خریدیم. آن سال‌ها آخرین مسابقات کشتی، روز سیزده‌به‌در در محله‌ در قلعه، آن سوی رودخانه‌ی فصلی برگزار می‌شد. مردم کهک علاوه بر پیشه‌ی خیاطی، کامیون‌دار هم هستند. چند چادر برزنتی کامیون را کنار هم پهن می‌کردند. بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها کشتی می‌گرفتند. یادش به خیر چه زود گذشت. چه زود دیر شد!

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
28.03.202516:19
🌸 زمزمه با بهار؛ یادداشت‌های نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

عباسعلی سپاهی یونسی: ماجرای من و بهار


🌷 در ماه آخر زمستان هر سال، هرجا که باشم به دنبال نشانه‌هایی از آمدن بهار می‌گردم و ذوق می‌کنم وقتی که می‌بینم کارگران شهرداری دارند گل‌هایی می‌کارند که نوید آمدن سال نو را می‌دهند. ذوق می‌کنم وقتی در ارتفاعات جنوبی مشهد و در مسیر «قله زو» ی عزیز می‌بینم گلسنگ‌ها دوباره جان گرفته‌اند، در گرمای اندک آخرین ماه زمستان، و ذوق می‌کنم وقتی می‌بینم وانت‌های آبی قالی‌های بیشتری را در شهر این طرف و آن طرف می‌برند.

گاهی فکر می‌کنم من هنوز همان نوجوان دبیرستانی هستم، یا بهتر بگویم همان کودکی که از آمدن سال نو ذوق می‌کردم و در کنار یکی از بزرگ‌ترها به تنها لباس‌فروشی زادگاهم یونسی می‌رفتم تا پیراهنی یا شلواری برایم بخرند و من سال نو را با لباس نو آغاز کنم.
این سال‌ها و در میانه‌ی عمر اما از دیدن نشانه‌های بهار در شهر شلوغ، فکرم می‌رود به چند روز تعطیلی عید. به این فکر می‌کنم که تعطیلات را دو قسمت کنم، یک قسمت آن با خانواده‌ام برای دیدن قسمتی از زیبایی‌های سرزمینم راهی شرق یا غرب یا جنوب بشوم و قسمت دوم را به زادگاه کویری خودم برگردم؛ به همان جا که با همه‌ی نداشته‌هایش شدیداً دوستش دارم.

من از آن‌هایی هستم که همه‌ی فصل‌ها را دوست دارم، اما بهار و تابستان برای من فرصت بیشتری است برای زندگی کردن. بهار و تابستان را بیشتر دوست دارم، به خاطر روزهایی که طولانی‌ترند و من می‌توانم بعد از ساعت کاری روزنامه‌ام، خودم را به ارتفاعات جنوبی مشهد برسانم، یا جمعه‌ها وقتی برای شنیدن موسیقی مقامی راهی شرق خراسان می‌شوم، نگران نباشم که روز کوتاه است و  فرصت کمتری برای دیدار با اساتید موسیقی مقامی و شنیدن موسیقی دارم.

من از آن دست آدم‌هایی هستم که با آمدن هر فصل ذوق می‌کنم، اما با آمدن بهار و تابستان ذوق بیشتری می‌کنم.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
06.04.202515:36
▪️ جناب آقای سیدمحمد سادات‌اخوی

با نهایت تأسف و تأثر درگذشت مادر گرامی‌تان را تسلیت می‌گوییم. از درگاه پروردگار متعال برای شما و خانوادهٔ ‌محترم صبر و آرامش و برای روح آن بزرگوار، آمرزش آرزو می‌کنیم. ما را در غم خود شریک بدانید.

روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
26.03.202518:17
🌸 زمزمه با بهار؛ یادداشت‌های نوروزی اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

🌷نوشین شعبانی:


با شروع سال جدید، پرنده‌ای مهمان محله‌ی ما شده که هر نیمه شب در دل تاریکی آواز می‌خواند و لبخند بر لب‌هامان می‌نشاند.
شبی صدایش را ضبط کردم و دانستم توکای سیاه است.
یکی از دوستان پرنده‌دوستم گفت: پسِ هر شب سیاهی بر سیاهی می‌تازد و بر آن ترک می‌اندازد.
دیگری گفت: معجزه‌ی بهار است.‌ توکای شما بهارمست شده.
اندیشیدم: چه واژه‌ی بامسمایی!
شاید روزگارمان تیره باشد، اما می‌شود بر  سیاهی آن نیفزاییم. به استقبال بهار برویم، شگفتی‌های طبیعت را ببینیم و با کلامی، رقصی، آوایی و حتی زمزمه‌ای، زیبایی هستی را جشن بگیریم.
امیدوارم بهارمست باشید و برقرار!
نوروز‌ ۱۴۰۴ خجسته باد.

🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

@nevisak
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.