Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
.🇬 🇷 🇦 🇾. avatar

.🇬 🇷 🇦 🇾.

‌‌ ‌‌ ‌‌ 𝅄 ׄ 〭 𝇅𝇃𝇅 🪐 ׅ ᣟ ֶָ֢ ‌ ․ㅤ
خوش اومدید.
راه‌های‌ارتباطی:
@imfuckinggray_bot

@my_52Hz_whale_bot

t.me/HidenChat_Bot?start=6543346710
پلی‌لیست:
@gray_play

چنل‌چالش‌ها:
@ch52hz
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніFeb 04, 2025
TGlist-ке қосылған күні
Feb 04, 2025

".🇬 🇷 🇦 🇾." тобындағы соңғы жазбалар

Қайта жіберілді:
"آخـرین اُمیـد" avatar
"آخـرین اُمیـد"
خوشگل بیا گپ🤨💋
https://t.me/lasthopegp
بیاین خوشگلا زن میدیم😔
Қайта жіберілді:
静かな avatar
静かな
فولدر پارتی

این تکس فور کنید اینجا و اسپانسر جوین باشین تا بزاریمتون توفولدر جوین باشید چک میشه
Limit: خط میخوره
وقتشه خانم به شما پا بده...
خوشبختم 🦦
نیک اسمته ؟
دخی مخی پیوی
نیک هستم
ساکن تهران
۱۸ سال تمام🤙🤙🤙
خو حالا
معرفی چی اونم میکنی؟ 🦦
بله
خنده مکونی؟؟ 🦦
واو
من

Рекордтар

05.02.202523:59
1.3KЖазылушылар
09.03.202521:51
100Дәйексөз индексі
08.03.202514:51
2311 жазбаның қамтуы
09.02.202514:01
38Жарнамалық жазбаның қамтуы
05.02.202512:33
80.00%ER
08.03.202521:29
21.17%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
FEB '25MAR '25APR '25

.🇬 🇷 🇦 🇾. танымал жазбалары

02.04.202521:43
کاش میشد برگردم به پاییز سال ۹۷ و همونجا بمونم...
12.03.202519:55
Жойылды20.03.202509:18
Қайта жіберілді:
៹ adri 𝗉𝗅𝖺𝖼𝖾 ! avatar
៹ adri 𝗉𝗅𝖺𝖼𝖾 !
18.03.202514:05
🦈 این پیام + این پست رو توی چنلتون فور کنید و پست مدنظرتون رو مشخص کنید تا بذارم چنلم به مدت 24 ساعت بمونه و پست و ویو +200 داشته باشید
حتما جوین باشید، چک میشه
Limit : 2150

ad
, ad, ad
Жойылды24.03.202514:37
Қайта жіберілді:
sweetheart avatar
sweetheart
21.03.202513:01
فور کن اینجا و اینجا جوین باش (چک میکنم) تا توی فولدر +50 ممبر بگیرید💥
Limit : چک میشه هرکی جوین بود میزاریمش
13.03.202506:59
تو به یکی گُل بده یه ماه
بعدِ یه ماه یه دونه چَک بزن
حق میده به خودش،
فحش بکشه تا
زنده و مُردت تا قبرِ بچه ات
حالا به یکی چَک بزن یه ماه
بعدِ یه ماه بِهش یه دونه گُل بده
خم میشه بذاره لب رو کَفِ پات
نشون می ده رویِ خوش بهت
منم به همه گُل دادم.
لطف کردم حالا توقع دارن.
اگه یه رو این پسر بد از دنیا رفت
واسه تیکه شکسته های نمکدونامن
مُرد اون آدمِ خونگرم.
ذاتِ درستشو فاتحه اشو خوندن.
پشیمونِه اگه باورتون کرد.
اگه بینتون گذاشت با پاکت پول فرق
اگه براتون نقشه نکشید.
اگه نفعِ خودشو دید بعدِ همه چی.
دیگه این کاسه ی صبر به ته رسید.
تعجب نکن شنیدی به گَله زده شیر.
-شایع.
Жойылды05.04.202517:57
02.04.202522:58
کاش میشد برگردم به اوایل بهار سال ۹۸ و همونجا بمونم...
10.03.202519:53
10.03.202517:51
«می‌توانی لبت را بچسبانی به گلویم
و تمام بغضم را قورت بدهی؟
خودم نمی‌توانم.»
31.03.202521:31
ما از یکدیگر فرار کردیم.
آری فرار کردیم...
برای فراموشی یکدیگر در ذهن هایمان از یکدیگر غول هایی ترسناک ساختیم تا یکدیگر را زشت بپنداریم و دیگر به یکدیگر فکر نکنیم، با خیال اینکه هیچ کابوسی نمی‌بینیم.
من، چون دلباخته تاریکی شده بودم، تورا به غولی سفید رنگ تشبیه کردم، که از تو فراری شَوَم و به دلباختگی خود به تاریکی ادامه دهم، بیخبر از آنکه این غول سفید با سیاهی وجودم ادغام شد و اکنون جز یک خاکستری بی روح، هیچ نیستم..
من از چیزی فرار میکنم که بخشی از من شده بود..
شاید تو مرا به روشنایی تشبیه کردی که به غار تاریک خود پناه آوردی تا دیگر روشنایی را نبینی.
شاید تو راست میگفتی، من همان قهوه تلخ اول صبح ام، اما این تو بودی که با آگاهی بر تلخ بودن قهوه آن را نوشیدی، حال شکلاتی شیرین بخور، تا شاید زبانت تلخی قهوه را فراموش کند، اما به قلبت چه میخواهی بگویی؟بگو: شیرینی شکلات سبب شد عادت قهوه خوردن هر صبحم را ترک کنم، شاید اینگونه قلبت آسیبی نبیند، قهوه است دیگر به قلب آسیب میزند.
برای فرار از هم، صدف هایی که روزی تمام زندگیمان به آنها گره خورده بود را به سمت دریا پرتاب کردیم، بی خبر از آنکه بدانیم ممکن است روزی آنها باز به ساحلِ افکارمان برگردند.
بی آنکه بدانیم تو صدف بودی و من مروارید درونش، آری ما خودمان را به دریایی پهناور پرتاب کردیم، شاید به امید اینکه روزی صیادی ما از اعماق دریا بیرون بکشد.
راستش، دقت که کردم، فهمیدم اصلاً جذاب نبودی. رفتارت اصلاً دلنشین نیست و آدم‌هایی که کنارت هستن اصلاً آدم‌های خوشبختی نیستن.
فاصله تو از یه آدم خاص با یه آدم معمولی فقط دوست داشتن من بود.
با خود فکر میکردم که هر حرف قشنگ میتواند یک تکه از آن گذشته نفرین شده ام را به یغما ببرد، اما اینگونه نبود، در ظاهر اینگونه به نظر می‌رسید.
هیچ چیز نمی‌تواند ما را از دست گذشته‌ی ترسناکمان نجات دهد.
ما در ذهن یکدیگر حک شده ایم، هرچند که قلب هایمان دوست داشتن را فراموش کنند.
نمی‌گویم امکان پذیر نیست اما باید یاد بگیریم با آن کنار بیایم، چون چیزی که الان هستیم، همان شخصی است که تمام این گذشته نحص را پشت سر گذرانده.
مجموعه ای از تجارب و شکست ها.
شاید در ظاهر تغییر کرده باشیم اما ما هنوز همان اشخاصیم، هرچند که انکارش میکنیم.
هنوز هم همه چیز را بخاطر داریم.لبخندها و اشک‌ها، اخم‌ها و خوشرویی ها، حرفهای تلخ و شیرین. طرح صدفهایی که برایمان یک خاطره بود را گاها به تصویر میکشم.اما سوال بزرگ اینجاست که آیا هنوز هم به نظر زیبا هستند؟ یا بارها طراحیشان میکنیم تا اینکه روزی دیگر انها را به یاد نیاوریم؟
سرخیِ خونِ رگ‌های آبی‌ام از عمر کوتاهِ زیبایی می‌ترسد، به همین خاطر آن را به غمی نیلگون تشبیه میکنم.
اکنون با تصویر درون آینه هم غريبه‌ام، تو تنها آشنای منی. تنها غربت شکنِ من لبخند‌هایت بود.
از حوض آبیِ کمرنگِ فرتوتت دل نکن، ما با نامه هایمان قبایِ پاره سرنوشت را پینه می‌زنیم.
تو لطیف تر از این زخم های پینه بسته ای.
لطیف تر از آنکه تن خشکیده من بتواند در آغوشش بگیرد.
سرنوشت برگ لطیف، در آغوش تنه‌ی زمخت درخت فرتوت. چیزی جز خشک شدن و سقوط میان آتش آذر نیست.
ما هر دو از جنس هیزم های آتش گرفته مردادیم، میسوزیم و میان آتش دنیا گرفتار میشویم، هردوی ما به شخصی از جنس چشمه نیازمند بودیم..
ما خواستیم پینه زده باشیم، خواستیم فریاد بزنیم اما زورمان کمتر و گلویمان خشک تر و قلم‌مان بی جوهر تر از این حرف ها بود.
بیا دل از این زخم سرباز کرده بکنیم، دریای تو مروارید های زیادی خواهد داشت.
تو نشان از بوسه خورشید داری، مراقب پوست به رنگ برف خود باش...
دیگر از خشت‌های فرو ریخته‌ام نپرس، ارگ بمی را در سینه دارم، متلاشی و به خاک نشسته. من از دوران لبخند چشم‌های توام
از آن زمان که همه‌چیز دلپذیر تر بود.
آن هنگام که لعلِ وجودت تک نگین تاج من بود و ما داستان‌ها را می‌نوشتیم. لابه‌لای سطرها گم می‌شدیم. من از قرار گرفتن دستان تو در دستان خورشید خوشنودم، خرسندم که تاریکی وجودت دست در دستِ گرم خورشید گذاشته. این را بدان معنای واژه زندگی باقی خواهی ماند. حتی اگر حیات از این منظومه بار ببندد. صوت عشق مانند صور اسرافیل‌است. همان بهتر که راز مگوی ما باقی بماند. لعبت ناشناخته‌‌و کهنِ من بمان، عشق را در این بازار ارزان مفروش.راستش، سعی کردم یاد بگیرم که به جای ماندن، برای رفتن آماده باشم، یاد بگیرم که اگر زمان عزیمت فرا رسید، وسایلم را بتوانم بارِ یک کوله کوچک کنم و بروم..
چرا باید به گذشته‌ای پایبند موند
که با تمام کارامون ، عوضش کردیم.
فاصله‌ها، گاها حرفا‌ها و نگاه‌ها.
راستی به نظرت کدوممون اون دریا رو شنا کرد؟
حدس میزنم جفتمون تا میون راه اومدیم
و بعد برگشتیم.
هرگز تلاش همدیگه رو ندیدیم.
ندیدیم و امروز اینجاییم.
هرچقد گذشته زیبا باشه،گذشته.
ما تا ابد در آنجا زندانی خواهیم موند.
تمام.
-خاکستری؛
08.03.202503:44
″فوتبال یک قرارداد موقتی است،
اما انسان‌ها یک قرارداد دائمی‌اند.″
-امباپه.
12.03.202521:41
یادمه مجله ورزشی ایتالیا
این صحنه رو چاپ کرده بود و نوشته بود:
اگر میخواهید خوشبخت شوید
فردی را انتخاب کنید که از شما مثل بازیکنان ایران که از دروازه دفاع کردن مراقبت کند.
Жойылды20.03.202509:18
15.03.202520:04
ای آی گفتیا🤌😔
تو که خودت یه باغ گلی، ۲۰ تا کمه واست!
Жойылды27.03.202512:04
Қайта жіберілді:
静かな avatar
静かな
21.03.202512:23
🪼این پیام رو فور وارد کنید چنلتون
 اینجا و اینجا جوین باشید تا داخل فولدر قرار بگیرید و 50+ جذب داشته باشین .
L : 60 ch
Қайта жіберілді:
"آخـرین اُمیـد" avatar
"آخـرین اُمیـد"
04.04.202519:06
این پیام رو فور بزنید چنلتون و از زیبایی‌هاتون بزارید تا بزاریم توی جفت چنلا ±۴٠٠ ویو بگیرید.

-مـارال رندوم نقاشـی ۱۵-۲٠ نفر رو میکشه و برای ۱٠ نفر آهنگه وایبشونو با پیانو میخونه.
-ادلـر به بقیه طرح تتو و گیتار الکتریک وایبشونو میده.

Limit: 3388 - 2666
16.03.202509:51
صدام کن طوفانی.
چون I'm too funny.
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.