𝗔𝗯𝘀𝗼𝗹𝘂𝘁𝗲
𝘉𝘦 𝘢 𝘥𝘪𝘢𝘮𝘰𝘯𝘥 𝘦𝘴𝘵𝘦𝘦𝘮𝘦𝘥 𝘢𝘯𝘥 𝘳𝘢𝘳𝘦, 𝘯𝘰𝘵 𝘢 𝘴𝘵𝘰𝘯𝘦 𝘧𝘰𝘶𝘯𝘥 𝘦𝘷𝘦𝘳𝘺𝘸𝘩𝘦𝘳𝘦...
@agapealonebot
@agapealonebot
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЖовт 26, 2024
TGlist-ке қосылған күні
Лист 14, 2024Жазылушылар
772
24 сағат
2-0.3%Апта
56-6.8%Ай
193-20%
Дәйексөз индексі
0
Ескертулер0Каналдарда қайта жазылу0Каналдарда ескерту0
1 жазбаның орташа қамтуы
23
12 сағат10
26.7%24 сағат23
201.1%48 сағат8
77.7%
Қатысу деңгейі (ER)
5.88%
Қайта жазылды0Пікірлер0Реакциялар0
Қамту бойынша қатысу деңгейі (ERR)
1.03%
24 сағат0%Апта
1.08%Ай
0.79%
1 жарнамалық жазбаның қамтуы
34
1 сағат1029.41%1 – 4 сағат00%4 - 24 сағат1338.24%
24 сағаттағы жазбалар саны
14
Динамика
3
"𝗔𝗯𝘀𝗼𝗹𝘂𝘁𝗲" тобындағы соңғы жазбалар
06.04.202516:50
06.04.202516:30
تحلیل کردناتونو دوست داشتم انگاری خیلی دوسش داشتید و این بشدت خوشحالم میکنه
06.04.202516:29
کاملا درسته خیلیامون این درد تجربه کردیم سکوت کردیم و این زیادی دردناکه
Қайта жіберілді:
𝗡𝗢𝗜𝗥𝗖𝗘𝗨𝗣
06.04.202516:28
متنت تلخه ولی واقعی، یه ترکیب از طنز تلخ و دردهایی که خیلی‌ها حسش کردن. یه جوری حرف دل آدماست که می‌خندن ولی از درون خورد شدن...
06.04.202516:27
خوشحالم از شنیدنش ازت ممنونم
06.04.202516:26
علاوه بر تم فوق العاده ای که داره حس کردم این تکست درس زندگی بهم یاد داد خیلی تکست جالبو خفنی بود جدا باعث شد توی فکر برم>>
خیلی لذت بردم خسته نباشی»
خیلی لذت بردم خسته نباشی»
06.04.202516:25
کاملا درسته
ممنون زیبارو
ممنون زیبارو
Қайта жіберілді:
𝚨rnᥱttᥱᬊ
06.04.202516:24
متنش ترکیبی از نقل‌قول‌های معروفه، ولی عکس‌ها رو دوست داشتم. وایب خفنی دارن. خسته نباشی.
06.04.202516:23
06.04.202516:23
حقیقتا نمی‌دونم چی بگم ولی خیلی تحلیل درستی کردی و ازش لذت بردم ممنون بابت توجهت)
06.04.202516:19
ای وای مچکر زیبارو خوشحالم کردی
Қайта жіберілді:
ㅤㅤsılver boy
06.04.202516:18
متن پر از تضادهای معنا‌دار و نگاه شاعرانه‌ست، یه جور تلفیق فلسفه، درد، و نقد اجتماعی.
جمله‌ی اول (زندگی از نمای نزدیک...) یه برداشت معروف از چارلی چاپلینه، و هنوز هم فوق‌العاده اثرگذاره چون نشون می‌ده چطور فاصله گرفتن از موقعیت‌ها می‌تونه معنای اون‌ها رو تغییر بده.
جمله‌ی دوم با اون تضاد میان «مشکلات زیاد» و «لب‌های بی‌خبر»، یه جور ماسک زدن به درد رو نشون می‌ده — لبخند زدن در دل بحران.
و جمله‌ی آخر خیلی کوبنده‌ست؛ با یه تصویر ساده و آشنا (سیب و جاذبه) شروع میکنه، و بعد با مقایسه‌ای تلخ و انسانی تموم می‌شه — نقد سنگینی به بی‌تفاوتی بشر.
جمله‌ی اول (زندگی از نمای نزدیک...) یه برداشت معروف از چارلی چاپلینه، و هنوز هم فوق‌العاده اثرگذاره چون نشون می‌ده چطور فاصله گرفتن از موقعیت‌ها می‌تونه معنای اون‌ها رو تغییر بده.
جمله‌ی دوم با اون تضاد میان «مشکلات زیاد» و «لب‌های بی‌خبر»، یه جور ماسک زدن به درد رو نشون می‌ده — لبخند زدن در دل بحران.
و جمله‌ی آخر خیلی کوبنده‌ست؛ با یه تصویر ساده و آشنا (سیب و جاذبه) شروع میکنه، و بعد با مقایسه‌ای تلخ و انسانی تموم می‌شه — نقد سنگینی به بی‌تفاوتی بشر.
Қайта жіберілді:
کافِــه‌اُکتبـر؛
06.04.202516:18
ترکیب رنگ زرشکی و این متن می‌تونه بهترین ایده باشه.
چیدمان عکس‌ها، با موضوعِ متن هماهنگی جالبی داره و جذابیت رو به‌خوبی نشون می‌ده.
لذت بردم، خیلی زیباست.
چیدمان عکس‌ها، با موضوعِ متن هماهنگی جالبی داره و جذابیت رو به‌خوبی نشون می‌ده.
لذت بردم، خیلی زیباست.
06.04.202516:14
06.04.202506:44
شب نظراتتونو فور میزنم
Рекордтар
02.02.202520:59
1.1KЖазылушылар13.11.202423:59
0Дәйексөз индексі14.03.202522:17
1081 жазбаның қамтуы27.02.202522:15
46Жарнамалық жазбаның қамтуы14.03.202523:59
7.41%ER14.03.202523:59
11.86%ERR
Қайта жіберілді:
𝖣𝖾𝖺𝖽 𝖬𝖾𝗆𝗈𝗋𝗂𝖾𝗌
07.03.202509:16
اشـتبـاهِ آغـازیـنِ مـن آشـنـا شـدن بـا غـریبـه ای آشـنـا بـود!
هـر چـند که می‌گـذشـت، مـرا بـیشتـر مدهـوشِ خـودت می کـردی، نـعنـایِ تـلـخـم!
هـرچـه بـیشـتر مـی‌گـذشـت، دلـتنگی ات بـیشـتر بـه سراغـم می آمـد!
دیـگر از فـرطِ دلـتـنگی جـوهـرِ قـلمم نـیز خـشک شـده بـود!
مـیدانـی، گـم شـدن درونِ سـیاهـچـالـه هـای مـشکـینِ چـشمـانـت، بـزرگـتـریـن غـم زنـدگـی ام را بـه ارمـغان آورد؟!
ای نـیلـوفـرِ آبـی مـست کـننـده ای کـه از آغـاز مـالِ مـن نـبودی! گـلبـرگ هـایت را سـوزانـدم و خـاکـستـرش را در جـویِ آبـی رهـا کـردم تـا شـاید از یـادم بـروی؛ امـا نـرفـتی!
پـس بـا فـکر کـردن بـه تـو، بـایـد بـه نـابـودیِ خـود ادامـه مـی دادم یـا بـا فـرامـوش کـردنـت خـودم را از ایـن بـاتلـاقِ بـی انـتها و پـوچ نـجـات می دادم، زیـرا یـادِ تـو مانـندِ سیـاهچاله ای از درد فقط مـرا به عـمقِ تـاریکیِ خـود می کـشید.
اکـنـون دیـگر نـبودنت عـذابم نـمی دهـد،زیـرا در پـسِ ذهنـم دفـن شـده ای.
آری، تـو مـدفـون شـده ای در ذهـن و قـلبـم، در خـاطـراتِ گـذشـته ام و اکـنون مـن از گـذشـته تـلخـم رهـا شـده ام و بـه دسـت و پـا زدنِ تـو در آن می نـگرم.
هـر چـند که می‌گـذشـت، مـرا بـیشتـر مدهـوشِ خـودت می کـردی، نـعنـایِ تـلـخـم!
هـرچـه بـیشـتر مـی‌گـذشـت، دلـتنگی ات بـیشـتر بـه سراغـم می آمـد!
دیـگر از فـرطِ دلـتـنگی جـوهـرِ قـلمم نـیز خـشک شـده بـود!
مـیدانـی، گـم شـدن درونِ سـیاهـچـالـه هـای مـشکـینِ چـشمـانـت، بـزرگـتـریـن غـم زنـدگـی ام را بـه ارمـغان آورد؟!
ای نـیلـوفـرِ آبـی مـست کـننـده ای کـه از آغـاز مـالِ مـن نـبودی! گـلبـرگ هـایت را سـوزانـدم و خـاکـستـرش را در جـویِ آبـی رهـا کـردم تـا شـاید از یـادم بـروی؛ امـا نـرفـتی!
پـس بـا فـکر کـردن بـه تـو، بـایـد بـه نـابـودیِ خـود ادامـه مـی دادم یـا بـا فـرامـوش کـردنـت خـودم را از ایـن بـاتلـاقِ بـی انـتها و پـوچ نـجـات می دادم، زیـرا یـادِ تـو مانـندِ سیـاهچاله ای از درد فقط مـرا به عـمقِ تـاریکیِ خـود می کـشید.
اکـنـون دیـگر نـبودنت عـذابم نـمی دهـد،زیـرا در پـسِ ذهنـم دفـن شـده ای.
آری، تـو مـدفـون شـده ای در ذهـن و قـلبـم، در خـاطـراتِ گـذشـته ام و اکـنون مـن از گـذشـته تـلخـم رهـا شـده ام و بـه دسـت و پـا زدنِ تـو در آن می نـگرم.
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.