ثبات و پایداری شاهنشاهی اشکانی و حفظ ساختار اداری آن در شاهنشاهی ساسانی
به نظر میرسد دورهای طولانی از ثبات با سلطنت بلاش یکم (۵۱-۷۸ میلادی) آغاز شده باشد. به دنبال الگویی که پیشتر بهصورت ناپیوسته اعمال میشد، حاکمان محلی با اعضای خاندان اشکانی جایگزین شدند. در طول دو قرن پایانی شاهنشاهی اشکانی، احتمالاً تمام استانهای مهم توسط اشکانیانی اداره میشدند که عنوان «شاه» را داشتند. اما نه عنوان «شاه» و نه حق ضرب سکه لزوماً به معنای استقلال نبود. بلکه این عناوین نشاندهنده اطاعت با حقوق و وظایف خاصی تحت فرمان «شاهنشاه» بود (هاوزر ۲۰۰۵: ۱۸۵-۱۹۹).
این دقیقاً همان سیستمی بود که ساسانیان پس از پیروزی اردشیر بر آخرین حاکم اشکانی (۲۲۴-۲۲۸ میلادی) آن را به کار گرفتند.
تا آن زمان، با وجود چندین تهاجم عشایری در شمال (توسط آلانها) و چند جنگ با روم، شاهنشاهی اشکانی کمابیش دستنخورده باقی مانده بود. اویدیوس کاسیوس در سال ۱۶۵ میلادی و سپتیموس سوروس در سال ۱۹۷ یا ۱۹۸ میلادی نیروهای خود را به تیسفون هدایت کردند. در سال ۱۱۶ میلادی، ترایان حتی برای چند ماه کل بینالنهرین را فتح کرد، اما سپس مجبور به عقبنشینی شد. اما به جز از دست دادن اُسرُوئن به روم در سال ۱۶۵ میلادی، مرزهای شاهنشاهی اشکانی با روم در غرب و کوشانها در شرق پایدار باقی ماندند.
خاندان اشکانی به دلیل شورش یک نجیبزاده کماهمیت از ایالت پارس سرنگون شد. اختلافات بین برادران اشکانی، بلاش ششم و اردوان چهارم، ممکن است راه را برای اردشیر یکم، نوه ساسان، هموار کرده باشد. دلایل شورش او و موفقیتش، که منجر به تاجگذاری او به عنوان شاهنشاه در تیسفون در سال ۲۲۶ میلادی شد، به سختی قابل تشخیص است (شیپمان ۱۹۹۰: ۱۰-۱۹).
اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که، برخلاف تحقیقات قدیمیتر که با تکیه بر منابع ساسانی و اسلامی اولیه بر تفاوتهای بین اشکانیان و جانشینان ساسانی آنها تأکید داشتند، میتوان استدلال کرد که اردشیر با جایگزینی شاهان خاندان اشکانی با اعضای خاندان ساسانی، ساختار اداری اشکانی را تداوم بخشید.
مقاومت در برابر ساسانیان تا سال ۲۴۰/۱ میلادی ادامه داشت، زمانی که پس از محاصرهای دوساله، آنها سرانجام موفق به فتح هترا (در شمال عراق)، آخرین پایگاه اشکانیان، شدند.
@ARSACID_CHRONICLE