24.04.202513:40
🔴 فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به مناسبت روز معلم
در آستانهی روز معلم، یاد و خاطرهی زندهیاد ابوالحسن خانعلی، معلم آزادهای که در دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در جریان تجمع صنفی فرهنگیان به دست حکومت وقت جان باخت را گرامی میداریم؛ او نماد ایستادگی فرهنگیان در برابر ظلم و بیعدالتی بود. بیش از شصت سال از آن روز میگذرد اما هنوز خواستههای فرهنگیان بر زمین مانده و ساختار تبعیضآمیز حاکم بر آموزش و پرورش پابرجاست.
ما: فرهنگیان شاغل و بازنشسته ایران، در تداوم همان مسیر عزتمند، امروز نیز صدای رسای مطالبات برحق خود را از تریبون تشکلهای صنفی اعلام میکنیم؛ مطالباتی که ریشه در قانون اساسی، کرامت انسانی و حقوق اولیه شغلی، معیشتی و مدنی دارد.
الف) مطالبات معیشتی
🔹تعیین دستمزد عادلانه برای معلمان شاغل و بازنشسته، بهگونهای که حداقل تا بالای سطح خطفقر تأمین شود.
🔹تعیین بیمه تکمیلی قوی، کارآمد و فراگیر برای همه معلمان شاغل و بازنشسته و دانشآموزان
🔹تعیین تکلیف فوری معلمان خرید خدمتی، حقالتدریس و سرایداران مدرسه و رسیدگی به وضعیت معیشتی آنها از طریق پرداخت دستمزد و بیمه عادلانه.
🔹پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان در سال بازنشستگی همچون سایر نهادهای دولتی بدون تأخیر.
🔹تدوین اساسنامه جدید صندوق ذخیره فرهنگیان با هدف تبدیل آن به شرکتی خصوصی با مالکیت و مدیریت فرهنگیان، برگزاری مجمع عمومی و انتخاب هیئتمدیره توسط سهامداران و اختصاص ارزش مالکانه به اعضای صندوق.
🔹اجرای کامل و واقعی همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین آموزش و پرورش.
ب) مطالبات آموزشی
🔹بازگشت به اصل آموزش رایگان مندرج در اصل ۳۰ قانون اساسی و پایان دادن به کالاییسازی آموزش
🔹لزوم توجه به آموزش با کیفیت در مدارس و رفع تبعیضهای جنسیتی و ارائه آموزشهای جنسی و اجتماعی در مدارس در جهت کاهش مشکلات اجتماعی دانشآموزان
🔹برنامهریزی برای جلوگیری از بازماندگی از تحصیل و بازگرداندن کودکان محروم به نظام آموزشی کشور.
🔹پذیرش حق آموزش به زبان مادری و اجرای مفاد آن به عنوان گامی در راستای عدالت آموزشی.
🔹اختصاص بودجهی مناسب و کافی برای مدارس
پ) مطالبات حقوقی و مدنی
🔹لغو تمامی احکام صادره توسط حراست و هیأتهای تخلفات اداری علیه فرهنگیان و دانشجو معلمان به دلیل فعالیتهای صنفی.
🔹به رسمیت شناختن تشکلهای صنفی مستقل و حق تشکل یابی در چارچوب اصل ۲۶ قانوناساسی.
🔹حق برگزاری تجمعات بر اساس اصل ۲۷ قانوناساسی
🔹لغو هر گونه قرارداد یا تفاهمنامهای که باعث دخالت یا ورود نیروهای انتظامی و امنیتی به ساحت مدرسه شود.
🔹ما فرهنگیان ایران، بار دیگر اعلام میکنیم که این مطالبات حقوق بدیهی ماست؛ حقوقی که سالهاست مورد بیتوجهی، انکار یا سرکوب قرار گرفته است. حاکمیت باید بداند که جامعه فرهنگیان دیگر حاضر نیست در برابر فقر، تبعیض، تحقیر و سیاستهای مخرب آموزشی سکوت کند.
ما آمدهایم که آموزش را نجات دهیم، منزلت معلم را بازگردانیم و آینده کودکان این سرزمین را از دستانداز سوداگری و تبعیض بیرون بکشیم. این راه را با اتکا به وحدت، آگاهی و حقخواهی ادامه خواهیم داد.
در همین راستا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان از همهی همکاران شاغل و بازنشسته میخواهد که در تجمع روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت که به مناسبت آغاز هفتهی معلم برگزار میشود شرکت کنند.
👈 زمان: روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۰ صبح
👈 مکان: در مراکز استانها مقابل اداره ی کل و در شهرستانها مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
اردیبهشت۱۴۰۴
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
در آستانهی روز معلم، یاد و خاطرهی زندهیاد ابوالحسن خانعلی، معلم آزادهای که در دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در جریان تجمع صنفی فرهنگیان به دست حکومت وقت جان باخت را گرامی میداریم؛ او نماد ایستادگی فرهنگیان در برابر ظلم و بیعدالتی بود. بیش از شصت سال از آن روز میگذرد اما هنوز خواستههای فرهنگیان بر زمین مانده و ساختار تبعیضآمیز حاکم بر آموزش و پرورش پابرجاست.
ما: فرهنگیان شاغل و بازنشسته ایران، در تداوم همان مسیر عزتمند، امروز نیز صدای رسای مطالبات برحق خود را از تریبون تشکلهای صنفی اعلام میکنیم؛ مطالباتی که ریشه در قانون اساسی، کرامت انسانی و حقوق اولیه شغلی، معیشتی و مدنی دارد.
الف) مطالبات معیشتی
🔹تعیین دستمزد عادلانه برای معلمان شاغل و بازنشسته، بهگونهای که حداقل تا بالای سطح خطفقر تأمین شود.
🔹تعیین بیمه تکمیلی قوی، کارآمد و فراگیر برای همه معلمان شاغل و بازنشسته و دانشآموزان
🔹تعیین تکلیف فوری معلمان خرید خدمتی، حقالتدریس و سرایداران مدرسه و رسیدگی به وضعیت معیشتی آنها از طریق پرداخت دستمزد و بیمه عادلانه.
🔹پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان در سال بازنشستگی همچون سایر نهادهای دولتی بدون تأخیر.
🔹تدوین اساسنامه جدید صندوق ذخیره فرهنگیان با هدف تبدیل آن به شرکتی خصوصی با مالکیت و مدیریت فرهنگیان، برگزاری مجمع عمومی و انتخاب هیئتمدیره توسط سهامداران و اختصاص ارزش مالکانه به اعضای صندوق.
🔹اجرای کامل و واقعی همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین آموزش و پرورش.
ب) مطالبات آموزشی
🔹بازگشت به اصل آموزش رایگان مندرج در اصل ۳۰ قانون اساسی و پایان دادن به کالاییسازی آموزش
🔹لزوم توجه به آموزش با کیفیت در مدارس و رفع تبعیضهای جنسیتی و ارائه آموزشهای جنسی و اجتماعی در مدارس در جهت کاهش مشکلات اجتماعی دانشآموزان
🔹برنامهریزی برای جلوگیری از بازماندگی از تحصیل و بازگرداندن کودکان محروم به نظام آموزشی کشور.
🔹پذیرش حق آموزش به زبان مادری و اجرای مفاد آن به عنوان گامی در راستای عدالت آموزشی.
🔹اختصاص بودجهی مناسب و کافی برای مدارس
پ) مطالبات حقوقی و مدنی
🔹لغو تمامی احکام صادره توسط حراست و هیأتهای تخلفات اداری علیه فرهنگیان و دانشجو معلمان به دلیل فعالیتهای صنفی.
🔹به رسمیت شناختن تشکلهای صنفی مستقل و حق تشکل یابی در چارچوب اصل ۲۶ قانوناساسی.
🔹حق برگزاری تجمعات بر اساس اصل ۲۷ قانوناساسی
🔹لغو هر گونه قرارداد یا تفاهمنامهای که باعث دخالت یا ورود نیروهای انتظامی و امنیتی به ساحت مدرسه شود.
🔹ما فرهنگیان ایران، بار دیگر اعلام میکنیم که این مطالبات حقوق بدیهی ماست؛ حقوقی که سالهاست مورد بیتوجهی، انکار یا سرکوب قرار گرفته است. حاکمیت باید بداند که جامعه فرهنگیان دیگر حاضر نیست در برابر فقر، تبعیض، تحقیر و سیاستهای مخرب آموزشی سکوت کند.
ما آمدهایم که آموزش را نجات دهیم، منزلت معلم را بازگردانیم و آینده کودکان این سرزمین را از دستانداز سوداگری و تبعیض بیرون بکشیم. این راه را با اتکا به وحدت، آگاهی و حقخواهی ادامه خواهیم داد.
در همین راستا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان از همهی همکاران شاغل و بازنشسته میخواهد که در تجمع روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت که به مناسبت آغاز هفتهی معلم برگزار میشود شرکت کنند.
👈 زمان: روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۰ صبح
👈 مکان: در مراکز استانها مقابل اداره ی کل و در شهرستانها مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
اردیبهشت۱۴۰۴
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
22.04.202505:56
بیانیه کانون نویسندگان ایران
گرامی باد پنجاه و هفت سالگی تأسیس کانون نویسندگان ایران!
پنجاه و هفت سال از تأسیس کانون نویسندگان ایران گذشت اما «ضرورت»ی که به تأسیس کانون انجامید هنوز پابرجاست. همچنان که ارادهی جمعی که پس از قتلهای سیاسی حکومتی، نویسندگان آزادیخواه را برای احیای فعالیت کانون نویسندگان ایران گرد هم آورد، هنوز به قوت خود باقیست و چون مانعی سخت در برابر حاکمیت و شیوههای پیچیدهی سرکوب و سانسور ایستاده است.
مدتی مدید صدای کانون نویسندگان ایران یگانه صدای جمعی بود که به بهای جان و زندان و بازداشت و تهدید اعضایش از ضرورت دفاع از آزادی بیان و مبارزه با سانسور سخن میگفت. امروز اما مقاومتها و تجربهی شکستها و پیروزیها، آزادیخواهان را گرد هم آورده است. دیگر نمیتوان از آزادی سخن گفت اما برای تحقق آزادی بیان گام برنداشت. خواست آزادی بیان در بستر عینی زندگی به خواستی عمومی بدل شده است. آنچه کانون نویسندگان ایران در این پنجاه و هفت سال در موضعگیرها و مکتوبات خود ثبت کرده است سند انکارناپذیر این واقعیت است که سرکوب آزادی بیان و گسترش سانسور تنها دامان نویسندگان و هنرمندان و روزنامهنگاران را نمیگیرد؛ بسیار بودهاند معترضان، دادخواهان، کارگران، معلمان، دانشجویان و زنانی که پاسخ کلامشان را با بازداشت و زندان گرفتهاند. در تمام این سالها بند اول منشور کانون نویسندگان ایران، «آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان»، چراغ راه کانون و کانونیان بوده است تا هر کجا حاکمیت صدای معترضان را خفه کرد، جنبشهای آزادیخواهانه را به خون کشید و عرصه را بر بیصدایان تنگ کرد، به حمایت از سرکوبشدگان برخیزد. هم از این روست که مبارزه در میدان پرحادثه و خونین ایران، هرگز کانون نویسندگان ایران را از آن عرصهی بزرگتر مبارزه غافل نکرده است. نمیتوان از آزادی بیان سخن گفت و در برابر سرکوب آزادی بیان در جهان سکوت کرد یا شیوههای نوظهور سانسور را نادیده گرفت.
در این پنجاه و هفت سال چهرهی ساختگی قدرتها بیش از پیش فرو ریخته و چهرهی عریان ستم و استثمار آشکارتر شده است. فضای مجازی که زمانی گمان میرفت راهی مطمئن برای گسترش آزادی بیان خواهد گشود، از مداخلهی حکومتها و قدرتها در امان نمانده و به همان سرنوشتی دچار شده است که پیشتر رسانههای مستقل در سایهی سیاه رسانههای جریان اصلی به آن دچار شدند. آنچه روزی تجربهای تلخ از زیستن در سایهی استبداد تلقی میشد، اکنون در هر کجای جهان اثری از آثار شوم خود را آشکار کرده است. آن سوی «دیوار حائل» اسرائیل کشتار پزشکان را به فهرست جنایتکارانهی محاصره و نسلکشی و کودککشی افزوده و در افغانستان طالبان بی هیچ مانعی قوانین متحجرش را جاری کرده است. در ینگهی دنیا فهرستهای رسمی سانسور انواع برابریطلبیهای نژادی و جنسیتی را هدف گرفته، در اروپا جریانهای راست افراطی اندک دستاوردهای موجود را به مخاطره افکندهاند و چهرهی حقیقی دموکراسیهای جعلی از پرده بیرون افتاده است. در این زمانهی آشوبناک که جریانهای کوچک و بزرگ مقاومت و ستمستیزی در جای جای جهان سر بلند کردهاند و شبکهای رو به گسترش از فاشیسم و شبهفاشیسم برای سرکوب یا تصاحب دستاوردهای آن خیز برداشته است، جهان بیش از هر زمانهی دیگر به دفاع بیقید و شرط از آزادی بیان و مبارزهی همهجانبه با سانسور نیازمند است. شواهد بسیار گواهی میدهند که اگر در جایی از جهان آزادی بیان نقض میشود، آزادی بیان در همه جای جهان در معرض خطر قرار میگیرد.
اکنون که پنجاه و هفت سالگی تأسیس کانون نویسندگان ایران را گرامی میداریم، تلاشهای همهی آزادیخواهان را ارج مینهیم و یک بار دیگر اعلام میکنیم که مبارزهی جمعی و حساسیت به ستم و سرکوب در سراسر جهان یگانه راهیست که میتواند به برچیده شدن سانسور و تحقق آزادی بیان بیانجامد.
کانون نویسندگان ایران
یکم اردیبهشت ۱۴۰۴
منبع کانال کانون نویسندگان ایران
گرامی باد پنجاه و هفت سالگی تأسیس کانون نویسندگان ایران!
پنجاه و هفت سال از تأسیس کانون نویسندگان ایران گذشت اما «ضرورت»ی که به تأسیس کانون انجامید هنوز پابرجاست. همچنان که ارادهی جمعی که پس از قتلهای سیاسی حکومتی، نویسندگان آزادیخواه را برای احیای فعالیت کانون نویسندگان ایران گرد هم آورد، هنوز به قوت خود باقیست و چون مانعی سخت در برابر حاکمیت و شیوههای پیچیدهی سرکوب و سانسور ایستاده است.
مدتی مدید صدای کانون نویسندگان ایران یگانه صدای جمعی بود که به بهای جان و زندان و بازداشت و تهدید اعضایش از ضرورت دفاع از آزادی بیان و مبارزه با سانسور سخن میگفت. امروز اما مقاومتها و تجربهی شکستها و پیروزیها، آزادیخواهان را گرد هم آورده است. دیگر نمیتوان از آزادی سخن گفت اما برای تحقق آزادی بیان گام برنداشت. خواست آزادی بیان در بستر عینی زندگی به خواستی عمومی بدل شده است. آنچه کانون نویسندگان ایران در این پنجاه و هفت سال در موضعگیرها و مکتوبات خود ثبت کرده است سند انکارناپذیر این واقعیت است که سرکوب آزادی بیان و گسترش سانسور تنها دامان نویسندگان و هنرمندان و روزنامهنگاران را نمیگیرد؛ بسیار بودهاند معترضان، دادخواهان، کارگران، معلمان، دانشجویان و زنانی که پاسخ کلامشان را با بازداشت و زندان گرفتهاند. در تمام این سالها بند اول منشور کانون نویسندگان ایران، «آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان»، چراغ راه کانون و کانونیان بوده است تا هر کجا حاکمیت صدای معترضان را خفه کرد، جنبشهای آزادیخواهانه را به خون کشید و عرصه را بر بیصدایان تنگ کرد، به حمایت از سرکوبشدگان برخیزد. هم از این روست که مبارزه در میدان پرحادثه و خونین ایران، هرگز کانون نویسندگان ایران را از آن عرصهی بزرگتر مبارزه غافل نکرده است. نمیتوان از آزادی بیان سخن گفت و در برابر سرکوب آزادی بیان در جهان سکوت کرد یا شیوههای نوظهور سانسور را نادیده گرفت.
در این پنجاه و هفت سال چهرهی ساختگی قدرتها بیش از پیش فرو ریخته و چهرهی عریان ستم و استثمار آشکارتر شده است. فضای مجازی که زمانی گمان میرفت راهی مطمئن برای گسترش آزادی بیان خواهد گشود، از مداخلهی حکومتها و قدرتها در امان نمانده و به همان سرنوشتی دچار شده است که پیشتر رسانههای مستقل در سایهی سیاه رسانههای جریان اصلی به آن دچار شدند. آنچه روزی تجربهای تلخ از زیستن در سایهی استبداد تلقی میشد، اکنون در هر کجای جهان اثری از آثار شوم خود را آشکار کرده است. آن سوی «دیوار حائل» اسرائیل کشتار پزشکان را به فهرست جنایتکارانهی محاصره و نسلکشی و کودککشی افزوده و در افغانستان طالبان بی هیچ مانعی قوانین متحجرش را جاری کرده است. در ینگهی دنیا فهرستهای رسمی سانسور انواع برابریطلبیهای نژادی و جنسیتی را هدف گرفته، در اروپا جریانهای راست افراطی اندک دستاوردهای موجود را به مخاطره افکندهاند و چهرهی حقیقی دموکراسیهای جعلی از پرده بیرون افتاده است. در این زمانهی آشوبناک که جریانهای کوچک و بزرگ مقاومت و ستمستیزی در جای جای جهان سر بلند کردهاند و شبکهای رو به گسترش از فاشیسم و شبهفاشیسم برای سرکوب یا تصاحب دستاوردهای آن خیز برداشته است، جهان بیش از هر زمانهی دیگر به دفاع بیقید و شرط از آزادی بیان و مبارزهی همهجانبه با سانسور نیازمند است. شواهد بسیار گواهی میدهند که اگر در جایی از جهان آزادی بیان نقض میشود، آزادی بیان در همه جای جهان در معرض خطر قرار میگیرد.
اکنون که پنجاه و هفت سالگی تأسیس کانون نویسندگان ایران را گرامی میداریم، تلاشهای همهی آزادیخواهان را ارج مینهیم و یک بار دیگر اعلام میکنیم که مبارزهی جمعی و حساسیت به ستم و سرکوب در سراسر جهان یگانه راهیست که میتواند به برچیده شدن سانسور و تحقق آزادی بیان بیانجامد.
کانون نویسندگان ایران
یکم اردیبهشت ۱۴۰۴
منبع کانال کانون نویسندگان ایران
20.04.202520:35
شهر کرج، صدای اعتراض علیه اعدام و سرکوب
در روزهای اخیر، خیابانهای کرج پر از فریادهایی شده که بر دیوارها نقش بستهاند؛ فریادهایی که به طناب اعدام و زندانهای پر از فعالان سیاسی «نه» میگویند.
این دیوارنوشتهها در نقاط مختلف شهر از گلشهر تا فردیس دیده شدهاند. صدای مردمی که در سکوتِ سرکوب، قلم به دست گرفتهاند تا فریاد بزنند:
زندگی حق ماست، اعدام نکن!
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_اعدام
در روزهای اخیر، خیابانهای کرج پر از فریادهایی شده که بر دیوارها نقش بستهاند؛ فریادهایی که به طناب اعدام و زندانهای پر از فعالان سیاسی «نه» میگویند.
این دیوارنوشتهها در نقاط مختلف شهر از گلشهر تا فردیس دیده شدهاند. صدای مردمی که در سکوتِ سرکوب، قلم به دست گرفتهاند تا فریاد بزنند:
زندگی حق ماست، اعدام نکن!
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_اعدام
19.04.202515:50
به دعوت گروههای ایرانی و آلمانی، روز جمعه ۱۹ آوریل، تظاهرات گستردهای در اعتراض به جنگ و خشونتهای نظامی در مرکز شهر کلن برگزار شد.
در این تجمع اعتراضی که با حضور صدها نفر از شهروندان آلمانی، ایرانی و فعالان حقوق بشر همراه بود، شرکتکنندگان با در دست داشتن پلاکاردها و سر دادن شعارهایی صلحطلبانه، مخالفت خود را با هرگونه جنگ، اشغال نظامی و خشونت اعلام کردند.
در جریان این تظاهرات، چندین سخنرانی از سوی فعالان سیاسی و اجتماعی ایراد شد که در آنها ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگافروزانه در نقاط مختلف جهان، بر لزوم گفتوگو، صلح پایدار و همبستگی جهانی تأکید شد.
برگزارکنندگان این حرکت اعتراضی اعلام کردند که هدف آنها ایجاد آگاهی عمومی نسبت به تبعات جنگ و ضرورت مقابله با سیاستهای مداخلهگرایانه و نظامیمحور در عرصه بینالملل است.
Antikriegsdemonstration in Köln
Am 19. April fand in Köln eine große Demonstration gegen Krieg und Gewalt statt. Aufgerufen hatten iranische und deutsche Friedensgruppen. Die Teilnehmer*innen setzten mit Reden und Slogans ein deutliches Zeichen gegen Krieg und für Frieden und Dialog
در این تجمع اعتراضی که با حضور صدها نفر از شهروندان آلمانی، ایرانی و فعالان حقوق بشر همراه بود، شرکتکنندگان با در دست داشتن پلاکاردها و سر دادن شعارهایی صلحطلبانه، مخالفت خود را با هرگونه جنگ، اشغال نظامی و خشونت اعلام کردند.
در جریان این تظاهرات، چندین سخنرانی از سوی فعالان سیاسی و اجتماعی ایراد شد که در آنها ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگافروزانه در نقاط مختلف جهان، بر لزوم گفتوگو، صلح پایدار و همبستگی جهانی تأکید شد.
برگزارکنندگان این حرکت اعتراضی اعلام کردند که هدف آنها ایجاد آگاهی عمومی نسبت به تبعات جنگ و ضرورت مقابله با سیاستهای مداخلهگرایانه و نظامیمحور در عرصه بینالملل است.
Antikriegsdemonstration in Köln
Am 19. April fand in Köln eine große Demonstration gegen Krieg und Gewalt statt. Aufgerufen hatten iranische und deutsche Friedensgruppen. Die Teilnehmer*innen setzten mit Reden und Slogans ein deutliches Zeichen gegen Krieg und für Frieden und Dialog
17.04.202510:31
اعتراض دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک به ایجاد جو رعب و وحشت
متأسفانه مطلع شدیم که تعدادی از کاندیداهای انتخابات شورای مرکزی مجمع دانشجویان پلیتکنیک رد صلاحیت شدهاند. پیشتر به صراحت خواستار لغو تمامی احکام انضباطی مرتبط با اعتراضات سال ۱۴۰۱ شده بودیم؛ اما نه تنها این احکام لغو نشده، بلکه امروز شاهد محدودیت در فعالیت آزاد دانشجویان نیز هستیم. هنوز یک سال از آغاز به کار دولت چهاردهم نگذشته، که شعار «گفتمان» با «گزینش» جایگزین گردیده است.
همچنین نصب دوربینهای نظارتی در راهروی تشکلهای مستقل دانشگاه امیرکبیر، خلاف عرف رایج دانشگاه بوده و به شکلی گزینشی تنها در مقابل تشکلهای مستقل انجام گرفته است.
مجمع دانشجویان پلیتکنیک اعلام میکند تا زمانی که امکان فعالیت آزادانه همه دانشجویان در شورای مرکزی فراهم نشود و دوربینهای نظارتی از راهروی تشکلهای مستقل برداشته نشود، از هرگونه فعالیتی خودداری خواهد کرد و هر تشکلی که با نام مجمع دانشجویان پلیتکنیک فعالیت کند، به رسمیت شناخته نمیشود.
برگرفته از کانال دانشجویان متحد
متأسفانه مطلع شدیم که تعدادی از کاندیداهای انتخابات شورای مرکزی مجمع دانشجویان پلیتکنیک رد صلاحیت شدهاند. پیشتر به صراحت خواستار لغو تمامی احکام انضباطی مرتبط با اعتراضات سال ۱۴۰۱ شده بودیم؛ اما نه تنها این احکام لغو نشده، بلکه امروز شاهد محدودیت در فعالیت آزاد دانشجویان نیز هستیم. هنوز یک سال از آغاز به کار دولت چهاردهم نگذشته، که شعار «گفتمان» با «گزینش» جایگزین گردیده است.
همچنین نصب دوربینهای نظارتی در راهروی تشکلهای مستقل دانشگاه امیرکبیر، خلاف عرف رایج دانشگاه بوده و به شکلی گزینشی تنها در مقابل تشکلهای مستقل انجام گرفته است.
مجمع دانشجویان پلیتکنیک اعلام میکند تا زمانی که امکان فعالیت آزادانه همه دانشجویان در شورای مرکزی فراهم نشود و دوربینهای نظارتی از راهروی تشکلهای مستقل برداشته نشود، از هرگونه فعالیتی خودداری خواهد کرد و هر تشکلی که با نام مجمع دانشجویان پلیتکنیک فعالیت کند، به رسمیت شناخته نمیشود.
برگرفته از کانال دانشجویان متحد
15.04.202505:34
برای وریشه مرادی:
وریشه گیان،
جوانا عزیزم
چند شب پیش دوباره خوابت را دیدم، همان خوابی که قبلاً در زندان برایت تعریف کرده بودم. ما هر دو بال داشتیم و با هم در کوهستانهای زاگرس پر میزدیم. تو با همان شور همیشگیات از خاطراتت برایم میگفتی، با هم میخندیدیم، در کوه فریاد میزدیم و از پژواک صدایمان میخندیدیم. ما پر میکشیدیم، راه میرفتیم و میدویدیم. سپس گفتی که میخواهی مرا به جایی ببری و پر کشیدیم به سوی روژاوا. هر گوشه از آنجا را به من نشان دادی: همان موزهای که همیشه از آن صحبت میکردی و همان مکانهایی که در برابر داعش ایستاده بودی.
زنان، مردان و کودکان زیادی تو را میشناختند و برایت کل میکشیدند. با زبان مادری با آنها صحبت میکردی. تو بر بالای یک کوه بلند ایستاده بودی، موهای زیبایت به خاطر باد پریشان شده بود و تو با خندهای کودکانه، دستانت را به دو طرف باز کرده بودی.
وقتی از خواب بیدار شدم، یادم به روز اولی افتاد که وارد بند زنان شدم. تو در اتاق ۲، بالای تختت، کنار پنجره نشسته بودی و لبخند میزدی. چند روز که گذشت، بعد از کنفرانسی که درباره محیط زیست داشتی، پیش تو آمدم و از تو تشکر کردم. کم کم بیشتر با هم حرف زدیم، نقاط مشترک زیادی پیدا کردیم. من از حال و هوای خودم در ایران و دوران جنگ کوبانی با داعش گفتم و تو از حملات داعش و دفاع از مردم تحت ظلم و تجاوز. ،درباره مشکلات زنان در جامعه و کردستان صحبت کردیم، از دوران بازجویی و دردهایی که کشیده بودیم. همینطور بود که کم کم نزدیکتر شدیم و رفیق شدیم.
وقتی حکم شریفه و پخشآن آمد، تو محکم و قوی ایستادی. ما همه با هم ایستادیم و در برابر تمام سرکوبها زندگی کردیم. اکنون هم این راه و مبارزه ادامه دارد. رژیم از قدرت ما میترسد. از این میترسد که ما ایستاده و متحد بمانیم. به همین دلیل است که حکم اعدام صادر میکند. این را خوب میدانی. آنها میخواهند مردم بترسند و منزوی شوند، میخواهند حق اعتراض به بیعدالتی و ظلم را از ما بگیرند، ولی ما نمیگذاریم.
ما همه کنار هم ایستادهایم تا حکم اعدام لغو شود. این مبارزه ادامه خواهد داشت و ما دوباره در کنار هم میایستیم، یکدیگر را در آغوش میگیریم، میخندیم و سرود آزادی را با صدای بلند میخوانیم.
مریم یحیوی- همبندی سابق
وریشه گیان،
جوانا عزیزم
چند شب پیش دوباره خوابت را دیدم، همان خوابی که قبلاً در زندان برایت تعریف کرده بودم. ما هر دو بال داشتیم و با هم در کوهستانهای زاگرس پر میزدیم. تو با همان شور همیشگیات از خاطراتت برایم میگفتی، با هم میخندیدیم، در کوه فریاد میزدیم و از پژواک صدایمان میخندیدیم. ما پر میکشیدیم، راه میرفتیم و میدویدیم. سپس گفتی که میخواهی مرا به جایی ببری و پر کشیدیم به سوی روژاوا. هر گوشه از آنجا را به من نشان دادی: همان موزهای که همیشه از آن صحبت میکردی و همان مکانهایی که در برابر داعش ایستاده بودی.
زنان، مردان و کودکان زیادی تو را میشناختند و برایت کل میکشیدند. با زبان مادری با آنها صحبت میکردی. تو بر بالای یک کوه بلند ایستاده بودی، موهای زیبایت به خاطر باد پریشان شده بود و تو با خندهای کودکانه، دستانت را به دو طرف باز کرده بودی.
وقتی از خواب بیدار شدم، یادم به روز اولی افتاد که وارد بند زنان شدم. تو در اتاق ۲، بالای تختت، کنار پنجره نشسته بودی و لبخند میزدی. چند روز که گذشت، بعد از کنفرانسی که درباره محیط زیست داشتی، پیش تو آمدم و از تو تشکر کردم. کم کم بیشتر با هم حرف زدیم، نقاط مشترک زیادی پیدا کردیم. من از حال و هوای خودم در ایران و دوران جنگ کوبانی با داعش گفتم و تو از حملات داعش و دفاع از مردم تحت ظلم و تجاوز. ،درباره مشکلات زنان در جامعه و کردستان صحبت کردیم، از دوران بازجویی و دردهایی که کشیده بودیم. همینطور بود که کم کم نزدیکتر شدیم و رفیق شدیم.
وقتی حکم شریفه و پخشآن آمد، تو محکم و قوی ایستادی. ما همه با هم ایستادیم و در برابر تمام سرکوبها زندگی کردیم. اکنون هم این راه و مبارزه ادامه دارد. رژیم از قدرت ما میترسد. از این میترسد که ما ایستاده و متحد بمانیم. به همین دلیل است که حکم اعدام صادر میکند. این را خوب میدانی. آنها میخواهند مردم بترسند و منزوی شوند، میخواهند حق اعتراض به بیعدالتی و ظلم را از ما بگیرند، ولی ما نمیگذاریم.
ما همه کنار هم ایستادهایم تا حکم اعدام لغو شود. این مبارزه ادامه خواهد داشت و ما دوباره در کنار هم میایستیم، یکدیگر را در آغوش میگیریم، میخندیم و سرود آزادی را با صدای بلند میخوانیم.
مریم یحیوی- همبندی سابق
23.04.202517:33
🍃🍃
بیانیهی اتحاد بازنشستگان
آیندهی کودکان ما در سایهی سرنیزه ساخته نمیشود
🖌 امضای تفاهمنامه میان وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با رادان، فرمانده نیروی انتظامی، نشان از تداوم پروژههای شکستخوردهی ایدئولوژیک و امنیتیسازی مدارس دارد؛ آنهم در شرایطی که نظام آموزشی کشور با انبوهی از بحرانهای جدی نظیر افزایش کودکان بازمانده از تحصیل، گسترش پدیدهی کودکان کار و خیابان، افت کیفیت محتوای آموزشی، کمبود معلمان متخصص، اخراج و بازداشت معلمان متعهد، کمبود مشاوران توانمند و شکاف عمیق میان مدرسه و نیازهای واقعی نسل امروز مواجه است.
دشواریهایی که امروز بر دوش دانشآموزان سنگینی میکند، تنها برخاسته از مسائل اقتصادی خانوادهها نیست؛ سویهی مهمتر این بحران، فروپاشی امنیت روانی در مدارس است که مسئولیت کامل آن با حاکمیتیست که اکنون با صرف بودجههای کلان برای امنیتیسازی فضاهای آموزشی، اولویتبندیهای معکوس و ناتوانی مزمن خود در درک کارکرد واقعی نهاد مدرسه را آشکار میسازد. بهجای رسیدگی به ریشههای نارضایتی، اضطراب و بحرانهای روانی دانشآموزان – که خود محصول سیاستهای سرکوبگرانه همین ساختارند – حضور نیروهای انتظامی در حیاط مدارس بهعنوان نمادی از نمایش قدرت تحمیل میشود؛ ترفندی جدید برای نظامیکردن مدرسه، در لوای «نگرانی برای تربیت».
مدرسه نه قرارگاه است، نه میدان رزمایش. پافشاری بر این رویکرد بیش از آنکه ناشی از دغدغهی تربیتی باشد، برخاسته از وسواس ایدئولوژیک نسبت به کنترل پوشش، سبک زندگی و هویت متفاوت دانشآموزان است. مسئلهی اصلی این تفاهمنامه نه «مراقبت اجتماعی»، بلکه مقابله با استقلال فکری و تفاوت فرهنگیست. این سند، گواه ناتوانی نظام در گشودن درهای گفتگو، شنیدن صداهای متفاوت و پذیرش ذهنهای جستوجوگر است؛ همان نظامی که بهجای گفتوگو، درها را به روی نظامیان میگشاید.
آنانی که از امر دموکراسی در آموزش واهمه دارند، به اجبار و انضباط پناه میبرند، غافل از آنکه اقتدار، جایگزین اندیشه نمیشود، و نظم تحمیلی، هرگز به پرورش انسانهای آزاد و مسئول منجر نخواهد شد. اگر بناست نسلی خلاق، مشارکتجو و متفکر تربیت شود، نخست باید مدرسه را از سایهی سنگین اقتدارگرایی بیرون کشید و آن را به فضایی انسانی، آزاد و گفتگومحور بدل کرد.
امنیت واقعی از اعتماد میان دانشآموز و نهاد آموزش میگذرد، نه از حضور مأمور. هر گام در مسیر امنیتیسازی، گامیست در جهت حذف تفکر انتقادی و تثبیت ترس؛ و بدیهیست که چنین نظامی، توان پرورش شهروند مسئول را نخواهد داشت. عنوانی که بر این تفاهمنامه نهادهاند، «نظام مراقبتهای اجتماعی» است؛ عنوانی مضحک و عوامفریبانه که بیش از آنکه معنای مراقبت بدهد، خبر از کنترل و سرکوب میدهد. اینان نه میتوانند و نه میخواهند درهای گفتگو را بگشایند، چرا که بقای وضعیت موجود، در گرو به بند کشیدن ذهنهاست، نه رهایی آنها.
۱۴۰۴/۲/۳
اتحاد بازنشستگان
#مدرسه_پادگان_نیست
بیانیهی اتحاد بازنشستگان
آیندهی کودکان ما در سایهی سرنیزه ساخته نمیشود
🖌 امضای تفاهمنامه میان وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با رادان، فرمانده نیروی انتظامی، نشان از تداوم پروژههای شکستخوردهی ایدئولوژیک و امنیتیسازی مدارس دارد؛ آنهم در شرایطی که نظام آموزشی کشور با انبوهی از بحرانهای جدی نظیر افزایش کودکان بازمانده از تحصیل، گسترش پدیدهی کودکان کار و خیابان، افت کیفیت محتوای آموزشی، کمبود معلمان متخصص، اخراج و بازداشت معلمان متعهد، کمبود مشاوران توانمند و شکاف عمیق میان مدرسه و نیازهای واقعی نسل امروز مواجه است.
دشواریهایی که امروز بر دوش دانشآموزان سنگینی میکند، تنها برخاسته از مسائل اقتصادی خانوادهها نیست؛ سویهی مهمتر این بحران، فروپاشی امنیت روانی در مدارس است که مسئولیت کامل آن با حاکمیتیست که اکنون با صرف بودجههای کلان برای امنیتیسازی فضاهای آموزشی، اولویتبندیهای معکوس و ناتوانی مزمن خود در درک کارکرد واقعی نهاد مدرسه را آشکار میسازد. بهجای رسیدگی به ریشههای نارضایتی، اضطراب و بحرانهای روانی دانشآموزان – که خود محصول سیاستهای سرکوبگرانه همین ساختارند – حضور نیروهای انتظامی در حیاط مدارس بهعنوان نمادی از نمایش قدرت تحمیل میشود؛ ترفندی جدید برای نظامیکردن مدرسه، در لوای «نگرانی برای تربیت».
مدرسه نه قرارگاه است، نه میدان رزمایش. پافشاری بر این رویکرد بیش از آنکه ناشی از دغدغهی تربیتی باشد، برخاسته از وسواس ایدئولوژیک نسبت به کنترل پوشش، سبک زندگی و هویت متفاوت دانشآموزان است. مسئلهی اصلی این تفاهمنامه نه «مراقبت اجتماعی»، بلکه مقابله با استقلال فکری و تفاوت فرهنگیست. این سند، گواه ناتوانی نظام در گشودن درهای گفتگو، شنیدن صداهای متفاوت و پذیرش ذهنهای جستوجوگر است؛ همان نظامی که بهجای گفتوگو، درها را به روی نظامیان میگشاید.
آنانی که از امر دموکراسی در آموزش واهمه دارند، به اجبار و انضباط پناه میبرند، غافل از آنکه اقتدار، جایگزین اندیشه نمیشود، و نظم تحمیلی، هرگز به پرورش انسانهای آزاد و مسئول منجر نخواهد شد. اگر بناست نسلی خلاق، مشارکتجو و متفکر تربیت شود، نخست باید مدرسه را از سایهی سنگین اقتدارگرایی بیرون کشید و آن را به فضایی انسانی، آزاد و گفتگومحور بدل کرد.
امنیت واقعی از اعتماد میان دانشآموز و نهاد آموزش میگذرد، نه از حضور مأمور. هر گام در مسیر امنیتیسازی، گامیست در جهت حذف تفکر انتقادی و تثبیت ترس؛ و بدیهیست که چنین نظامی، توان پرورش شهروند مسئول را نخواهد داشت. عنوانی که بر این تفاهمنامه نهادهاند، «نظام مراقبتهای اجتماعی» است؛ عنوانی مضحک و عوامفریبانه که بیش از آنکه معنای مراقبت بدهد، خبر از کنترل و سرکوب میدهد. اینان نه میتوانند و نه میخواهند درهای گفتگو را بگشایند، چرا که بقای وضعیت موجود، در گرو به بند کشیدن ذهنهاست، نه رهایی آنها.
۱۴۰۴/۲/۳
اتحاد بازنشستگان
#مدرسه_پادگان_نیست


21.04.202512:44
🔺🔻قطع تماس تلفنی ۵ زندانی سیاسی محکوم به اعدام؛ افزایش فشار جهت انتقال اجباری آنها به قزلحصار
پنج زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین، شامل اکبر دانشورکار، سیدمحمد تقوی سنگدهی، بابک علیپور، پویا قبادی بیستونی و وحید بنیعامریان، از روز یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ از حق تماس تلفنی با خانوادههای خود محروم شدهاند.
یک منبع نزدیک به خانوادههای این زندانیان به هرانا اعلام کرد که مقامات زندان، کارتهای تلفن و عابربانک این افراد را مسدود کردهاند، اقدامی که به گفته وی بخشی از فشارها برای وادار کردن آنها به انتقال اجباری به زندان قزلحصار کرج است.
پیشتر در ۲۷ فروردین، تلاش برای انتقال این زندانیان با مقاومت آنها و دیگر زندانیان ناکام مانده بود.
این پنج زندانی به همراه ابوالحسن منتظر، در آذرماه ۱۴۰۳ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «بغی» از طریق عضویت در گروههای مخالف نظام به اعدام محکوم شدند. اتهامات دیگری از جمله «اجتماع و تبانی»، «تخریب اموال»، «تشکیل گروه غیرقانونی و خروج غیرقانونی از مرز» نیز به آنها وارد شده که منجر به احکام حبس و تبعید شده است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
پنج زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین، شامل اکبر دانشورکار، سیدمحمد تقوی سنگدهی، بابک علیپور، پویا قبادی بیستونی و وحید بنیعامریان، از روز یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ از حق تماس تلفنی با خانوادههای خود محروم شدهاند.
یک منبع نزدیک به خانوادههای این زندانیان به هرانا اعلام کرد که مقامات زندان، کارتهای تلفن و عابربانک این افراد را مسدود کردهاند، اقدامی که به گفته وی بخشی از فشارها برای وادار کردن آنها به انتقال اجباری به زندان قزلحصار کرج است.
پیشتر در ۲۷ فروردین، تلاش برای انتقال این زندانیان با مقاومت آنها و دیگر زندانیان ناکام مانده بود.
این پنج زندانی به همراه ابوالحسن منتظر، در آذرماه ۱۴۰۳ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «بغی» از طریق عضویت در گروههای مخالف نظام به اعدام محکوم شدند. اتهامات دیگری از جمله «اجتماع و تبانی»، «تخریب اموال»، «تشکیل گروه غیرقانونی و خروج غیرقانونی از مرز» نیز به آنها وارد شده که منجر به احکام حبس و تبعید شده است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی


20.04.202508:10
تجمعات اعتراضی جمعی از کشاورزان و اهالی ورزنه نسبت به بازداشت تعدادی ازکشاورزان حق طلب مقابل فرمانداری و دادگستری
روزشنبه 30 فروردین، جمعی از کشاورزان و اهالی ورزنه برای اعتراض به بازداشت تعدادی ازکشاورزان حق طلب مقابل فرمانداری و دادگستری این شهرستان در استان اصفهان تجمع کردند.
روزشنبه 30 فروردین، جمعی از کشاورزان و اهالی ورزنه برای اعتراض به بازداشت تعدادی ازکشاورزان حق طلب مقابل فرمانداری و دادگستری این شهرستان در استان اصفهان تجمع کردند.
19.04.202509:05
افشاگری دختر #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو درباره تلاش اطلاعات جهت اعتراف گیری از وی بر علیه پدرش
دختر حمید حسین نژاد حیدرانلو درباره اعترافات منتشر شده از پدرش در خبرگزاریهای حکومتی می گوید این اعترافات به صورت اجباری از او گرفته شده است.
او از تلاش وزارت اطلاعات برای اعتراف گیری از خود او در سالهای گذشته سخن گفته و افشاگری میکند.
#صدای_زندانیان_سیاسی_باشیم #کولبر_نکشید #سوختبر_نکشید
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_آزادی #نه_به_اعدام
دوستان خود را دعوت کنید.
👇
لینک دعوت : https://t.me/ToCeded
دختر حمید حسین نژاد حیدرانلو درباره اعترافات منتشر شده از پدرش در خبرگزاریهای حکومتی می گوید این اعترافات به صورت اجباری از او گرفته شده است.
او از تلاش وزارت اطلاعات برای اعتراف گیری از خود او در سالهای گذشته سخن گفته و افشاگری میکند.
#صدای_زندانیان_سیاسی_باشیم #کولبر_نکشید #سوختبر_نکشید
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_آزادی #نه_به_اعدام
دوستان خود را دعوت کنید.
👇
لینک دعوت : https://t.me/ToCeded


16.04.202521:08
اقدام به خودکشی #اسماعیل_حسیننژاد_حیدرانلو ، در واکنش به انتقال برادرش #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو ، قرنطینه جهت اجرای حکم اعدام
اسماعیل حسیننژاد حیدرانلو، برادر زندانی محکوم به اعدام حمید حسیننژاد حیدرانلو، در واکنشی دردناک به انتقال برادرش به قرنطینه زندان ارومیه جهت اجرای قریبالوقوع حکم اعدام، با خوردن اسید اقدام به خودکشی کرده است.
این اقدام روز چهارشنبه، ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ (برابر با ۱۵ آوریل ۲۰۲۵) وی بلافاصله به بیمارستانی در شهر خوی منتقل شده است. در حال حاضر، حال عمومی او وخیم گزارش شده و در بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان خوی تحت درمان قرار دارد.
حمید حسیننژاد حیدرانلو اهل روستای سگریک از توابع چالدران، پیشتر توسط دستگاه قضایی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران به اتهاماتی که با روندی ناعادلانه و همراه با شکنجه و فشار اعترافگیری شدهاند، به اعدام محکوم شده بود. انتقال او به قرنطینه زندان ارومیه، که معمولاً پیشزمینهی اجرای حکم اعدام است، نگرانیهای عمیقی را در میان خانواده و نهادهای حقوق بشری برانگیخته است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_به_اعدام
اسماعیل حسیننژاد حیدرانلو، برادر زندانی محکوم به اعدام حمید حسیننژاد حیدرانلو، در واکنشی دردناک به انتقال برادرش به قرنطینه زندان ارومیه جهت اجرای قریبالوقوع حکم اعدام، با خوردن اسید اقدام به خودکشی کرده است.
این اقدام روز چهارشنبه، ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ (برابر با ۱۵ آوریل ۲۰۲۵) وی بلافاصله به بیمارستانی در شهر خوی منتقل شده است. در حال حاضر، حال عمومی او وخیم گزارش شده و در بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان خوی تحت درمان قرار دارد.
حمید حسیننژاد حیدرانلو اهل روستای سگریک از توابع چالدران، پیشتر توسط دستگاه قضایی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران به اتهاماتی که با روندی ناعادلانه و همراه با شکنجه و فشار اعترافگیری شدهاند، به اعدام محکوم شده بود. انتقال او به قرنطینه زندان ارومیه، که معمولاً پیشزمینهی اجرای حکم اعدام است، نگرانیهای عمیقی را در میان خانواده و نهادهای حقوق بشری برانگیخته است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_به_اعدام
14.04.202506:09
تجمع اعتراضی جمعی از اهالی نجف آباد مقابل معدن وکارخانه شن وماسه شوری با شعارهای «نه به زمین خواری»،«نه به کوه خواری»،«نه به مرتع خواری»،«نه به آبخوان خواری»و....
فیلم منتشره درشبکه های اجتماعی ،از تجمع اعتراضی روز جمعه 22 فروردین، جمعی از اهالی نجف آباد مقابل معدن وکارخانه شن وماسه شوری واقع در نزدیکی این شهرستان در استان اصفهان با شعارهای «نه به زمین خواری»،«نه به کوه خواری»،«نه به مرتع خواری»،«نه به آبخوان خواری»و....،خبرمی دهد.
فیلم منتشره درشبکه های اجتماعی ،از تجمع اعتراضی روز جمعه 22 فروردین، جمعی از اهالی نجف آباد مقابل معدن وکارخانه شن وماسه شوری واقع در نزدیکی این شهرستان در استان اصفهان با شعارهای «نه به زمین خواری»،«نه به کوه خواری»،«نه به مرتع خواری»،«نه به آبخوان خواری»و....،خبرمی دهد.
23.04.202505:39
سه شنبه های اعتراضی علیه اعدام 2025.04.22


21.04.202512:17
از شگردهای پلید پهلویخواهان
#فرقه_پهلوی_شیاد
#توهم_سطلی
#فرقه_پهلوی_شیاد
#توهم_سطلی
19.04.202520:42
بیانیه چهل و شش نهاد، سازمان ، خبرگزاری، گروه و شبکه های مدنی و حقوق بشری در آستانه مذاکرات رم
آزادی و کرامت انسانی، پیش شرط صلح
به دولتهای شرکت کننده در مذاکرات هسته ای رم، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، نهادهای بین المللی حقوق بشری، و افکار عمومی جهانی در آستانه دور دوم مذاکرات هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و ایاالت متحده آمریکا که قرار است در تاریخ ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ در شهر رم برگزار شود، امضا کنندگان این بیانیه بر این باورند که این گفت وگوها، با وجود ضرورت استراتژیکشان، نمیتوانند جایگزین مسئولیت پذیری بینالمللی در قبال نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران شوند.
ما از هرگونه ابتکار دیپلماتیکی که مانع دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته ای شده و از گسترش جنگ در منطقه جلوگیری کند، حمایت می کنیم. با این حال، تأکید میکنیم که هرگونه توافقی که به تحکیم موقعیت حکومت فعلی ایران و تداوم بقای آن بدون پاسخ گویی در قبال جنایات حقوق بشری بینجامد، برخلاف اراده اکثریت مردم ایران برای گذار از نظام استبدادی و دستیابی به حاکمیتی دموکراتیک و مبتنی بر اراده عمومی خواهد بود.
توافق با رژیمی که به صورت ساختاری حقوق بشر را نقض می کند—از جمله از طریق آپارتاید جنسیتی، استفاده گسترده از مجازات اعدام، سرکوب اقلیت ها، زندانی کردن منتقدان و فعالان، و محدود کردن آزادی بیان، تجمع و عقیده—بدون در نظر گرفتن سازوکارهای الزام آور و مؤثر برای توقف این روندها، نه تنها بیاعتبار بلکه همدستی ناخواسته با سرکوبگری است.
ما بر این باوریم که صلح پایدار، بدون احترام به کرامت انسانی، امکانپذیر نیست.از اینرو، از دولت های شرکت کننده در مذاکرات، نهادهای بینالمللی و جامعه جهانی می خواهیم که مفاد زیر را به عنوان پیش شرط هرگونه توافق در نظر بگیرند:
۱. آزادی فوری و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، و منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی؛
۲. آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکلهای محلی و سراسری صنفی و مردمی؛
۳. لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی؛
۴. اصرار بر گنجاندن الزامات روشن و قابل راستی آزمایی در حوزه حقوق بشر در مفاد هر توافق احتمالی؛
۵. حمایت صریح از حق مردم ایران برای تعیین سرنوشت خود از طریق انتخابات آزاد و منصفانه؛ در نهایت، ما تاکید می کنیم که مشروعیت هر توافق پایدار و معنادار، نه تنها به توقف برنامه های خطرناک هسته ای بلکه به تعهد به حقوق و آزادی های سیاسی -اجتماعی مردم ایران گره خورده است. با احترام،
آوریل ۲۰۲۵
1.شبکه جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران ) GNFPPI )2.نیکا، شبکه ایرانیان خواهان آزادی و دموکراسی 3.کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران )CFPPI )4.مرکز حقوق بشر زاگرس 5.کمپین دختران دادخواه 6.انجمن مجروحان و دادخواهان قیام ژینا7.کانون گزارشگران حقوق بشر کردستان 8.نه به تابو نه به خشونت علیه زنان9.اتحاد زنان کردستان 10.دادخوازانی کوردستان 11.گروه چالش صنفی معلمان ایران 12.جبهه ائتالف نجات ایران )جانا( 13.انجمن مانا میالن 14.فری هومن، آلمان15.گروه حقوق بشر بلوچستان16.صدای زنان بلوچستان-برمش 17.سازمان زنان کردستان ایران 18.همه برای ایران، سوئیس 19.Ahwazi Source 20.زن زندگی آزادی بلژیک 21.همبستگی فراگیر بنیان گذاران جمهوری و ایران نوین22.همبستگی ملیون ایران 23.جبهه مردمی نهضت مقاومت زیرزمینی ایرانیان 24.انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در مالزی
25.ایران آزاد، سوئیس26.آژانس خبری آمد نیوز 27.اکس مسلم اسکاندیناوی 28.کمپین دادخواهی برای چهار فعال کرد اعدامی 29.انجمن زن زندگی آزادی آلمان 30.انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران )آداپ( 31.سازمان حقوق بشری هانا 32.کانون حامیان عدالت 33.انجمن مستقل جهانی پزشکان و کادر درمانی، آیفا34.حلقه اتحاد جوانان ایران 35.متخصصان بهداشت ایرانی کانادا 36.گروه عاشقان ایران 37.انجمن حقوق بشر در قرن ۲۱، آلمان38.کمپین آزادی فاطمه سپهری 39.یورو پرس، بلژیک 40.بنیاد آرمیتا 41.انجمن زن، زندگی، آزادی گراتس 42.جمهوری خواهان اتاوا-کانادا 43.جمهوری خواهان ایرانی استرالیایی44.کمپین نجات زندانیان سیاسی و زندانیان محکوم به اعدام45.زن، زندگی، آزادی -زولینگن - آلمان46.شبکه ایرانیان نروژ
آزادی و کرامت انسانی، پیش شرط صلح
به دولتهای شرکت کننده در مذاکرات هسته ای رم، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، نهادهای بین المللی حقوق بشری، و افکار عمومی جهانی در آستانه دور دوم مذاکرات هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و ایاالت متحده آمریکا که قرار است در تاریخ ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ در شهر رم برگزار شود، امضا کنندگان این بیانیه بر این باورند که این گفت وگوها، با وجود ضرورت استراتژیکشان، نمیتوانند جایگزین مسئولیت پذیری بینالمللی در قبال نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران شوند.
ما از هرگونه ابتکار دیپلماتیکی که مانع دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته ای شده و از گسترش جنگ در منطقه جلوگیری کند، حمایت می کنیم. با این حال، تأکید میکنیم که هرگونه توافقی که به تحکیم موقعیت حکومت فعلی ایران و تداوم بقای آن بدون پاسخ گویی در قبال جنایات حقوق بشری بینجامد، برخلاف اراده اکثریت مردم ایران برای گذار از نظام استبدادی و دستیابی به حاکمیتی دموکراتیک و مبتنی بر اراده عمومی خواهد بود.
توافق با رژیمی که به صورت ساختاری حقوق بشر را نقض می کند—از جمله از طریق آپارتاید جنسیتی، استفاده گسترده از مجازات اعدام، سرکوب اقلیت ها، زندانی کردن منتقدان و فعالان، و محدود کردن آزادی بیان، تجمع و عقیده—بدون در نظر گرفتن سازوکارهای الزام آور و مؤثر برای توقف این روندها، نه تنها بیاعتبار بلکه همدستی ناخواسته با سرکوبگری است.
ما بر این باوریم که صلح پایدار، بدون احترام به کرامت انسانی، امکانپذیر نیست.از اینرو، از دولت های شرکت کننده در مذاکرات، نهادهای بینالمللی و جامعه جهانی می خواهیم که مفاد زیر را به عنوان پیش شرط هرگونه توافق در نظر بگیرند:
۱. آزادی فوری و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، و منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی؛
۲. آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکلهای محلی و سراسری صنفی و مردمی؛
۳. لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی؛
۴. اصرار بر گنجاندن الزامات روشن و قابل راستی آزمایی در حوزه حقوق بشر در مفاد هر توافق احتمالی؛
۵. حمایت صریح از حق مردم ایران برای تعیین سرنوشت خود از طریق انتخابات آزاد و منصفانه؛ در نهایت، ما تاکید می کنیم که مشروعیت هر توافق پایدار و معنادار، نه تنها به توقف برنامه های خطرناک هسته ای بلکه به تعهد به حقوق و آزادی های سیاسی -اجتماعی مردم ایران گره خورده است. با احترام،
آوریل ۲۰۲۵
1.شبکه جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران ) GNFPPI )2.نیکا، شبکه ایرانیان خواهان آزادی و دموکراسی 3.کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران )CFPPI )4.مرکز حقوق بشر زاگرس 5.کمپین دختران دادخواه 6.انجمن مجروحان و دادخواهان قیام ژینا7.کانون گزارشگران حقوق بشر کردستان 8.نه به تابو نه به خشونت علیه زنان9.اتحاد زنان کردستان 10.دادخوازانی کوردستان 11.گروه چالش صنفی معلمان ایران 12.جبهه ائتالف نجات ایران )جانا( 13.انجمن مانا میالن 14.فری هومن، آلمان15.گروه حقوق بشر بلوچستان16.صدای زنان بلوچستان-برمش 17.سازمان زنان کردستان ایران 18.همه برای ایران، سوئیس 19.Ahwazi Source 20.زن زندگی آزادی بلژیک 21.همبستگی فراگیر بنیان گذاران جمهوری و ایران نوین22.همبستگی ملیون ایران 23.جبهه مردمی نهضت مقاومت زیرزمینی ایرانیان 24.انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در مالزی
25.ایران آزاد، سوئیس26.آژانس خبری آمد نیوز 27.اکس مسلم اسکاندیناوی 28.کمپین دادخواهی برای چهار فعال کرد اعدامی 29.انجمن زن زندگی آزادی آلمان 30.انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران )آداپ( 31.سازمان حقوق بشری هانا 32.کانون حامیان عدالت 33.انجمن مستقل جهانی پزشکان و کادر درمانی، آیفا34.حلقه اتحاد جوانان ایران 35.متخصصان بهداشت ایرانی کانادا 36.گروه عاشقان ایران 37.انجمن حقوق بشر در قرن ۲۱، آلمان38.کمپین آزادی فاطمه سپهری 39.یورو پرس، بلژیک 40.بنیاد آرمیتا 41.انجمن زن، زندگی، آزادی گراتس 42.جمهوری خواهان اتاوا-کانادا 43.جمهوری خواهان ایرانی استرالیایی44.کمپین نجات زندانیان سیاسی و زندانیان محکوم به اعدام45.زن، زندگی، آزادی -زولینگن - آلمان46.شبکه ایرانیان نروژ
19.04.202508:29
💥نسل بیژن جزنی و نسل پدرش...
✍️علی مرادی مراغه ای
♦️امروز ۲۹ فروردین مصادف است با کشتار بیژن جزنی و هشت نفر از زندانیان دیگر در تپه های اوین در سال ۱۳۵۴ش.
آن زمان، روزنامه ها نوشتند «نه زندانی در حین فرار کشته شدند»
بیژن (برجسته ترین رهبر چریکهای فدایی) و یارانش در ۱۳۴۶ دستگیر شده و دادستان نظامی ابتدا برای آنها درخواست اعدام کرد، اما بخاطر فشار افکار جهانی، تلاشهای کنفدراسیون و برخی شخصیتهای جهانی مانند برتراند راسل...آنان از اعدام رسته و به زندان محکوم شدند.
در زندان بودند که این کشتار صورت گرفت.
پس از انقلاب، اعترافات یک ساواکیِ دستگیر شده(بهمن نادری پور) پرده از جنایت حکومتی برداشت.
هنگام شب، آنانرا به تپه های شمال تهران برده:
«از اتوبوس پیاده کردند و همه را روی زمین نشاندند حتی چشمها و دستهایشان را بسته بودند حسین زاده فاتحانه پا پیش گذاشت گفت همانطور که رفقای شما در دادگاههای انقلابی خود همکاران و مقامات مختلف را محکوم به اعدام کرده و حکم را در مورد آنها اجرا میکنند، ما نیز شما را که از رهبران و گردانندگان و تهیه کنندگان فکری آنان هستید محکوم به اعدام کرده و میخواهیم حکم را در مورد شما اجرا کنیم».
♦️همکاران پرویز ثابتی كه قبلاً شراب نيز خورده بودند، آنانرا به مسلسل بسته، سپس به هر تك تك آنها تير خلاص میزنند.
برخلاف ادعای حکومت، قربانیان به جای اینکه از پشت سر، تیر بخورند، از روبرو گلوله خورده بودند.
بدون شک، یکی از علل این کشتار، چندین عملیات موفقیت آمیزی بوده که چریکها در سال ۵۳ در بیرون از زندان انجام داده بودند...
♦️با مرگ بیژن، چریکها بزرگترین لیدر فکری خود را از دست دادند، رهبری بی مانند که دارای چنان ظرفیتی بود که می توانست به یک رهبر ملی بدل شود!
خصوصیات ویژه ای او را از سایر رهبران چریکی متمایز میکند:
از کودکی در کوران مبارزه آبدیده شده و برخورداری از تجارب غنی فعالیت در سازمان جوانان حزب توده، شاگرد اول رشته فلسفه، مبارزاتش در دانشگاه، در جبهه ملی دوم در سالهای ۴۱ تا ۴۲ش، برخورداری از دانش مارکسیستی و همچنین استعدادهای خلاقانه هنری اش...بدو شخصیتی ویژه می بخشد.
♦️دوران كودكیش، مصادف با ورود متفقين به ايران و انتقال قدرت از رضاشاه به فرزندش بود، تمامی خانواده بيژن، پدر، مادر، دایی ها و عموهايش همگی عضو حزب توده بودند.
- مادرش عضو شاخه زنان بود.
- رحمت اله جزنی، عمویش، مسئول سازمان درجه داران حزب شده.
- عموی ديگرش تا عضويت در كميته مركزی سازمان جوانان پيش رفته.
- و دائی هایش یعنی منصور و ناصر كلانتری نیز هر دو عضو كميته مركزی سازمان جوانان بودند.
و اما پدر بیژن، حسين جزنی نیز با درجه ستوان یکمی، از افسران ژاندارمری بود كه وقتی بيژن نه ساله بود، به فرقه دمكرات آذربايجان پيوسته، پس از شكست فرقه به همراه هزاران نفر به آنسوی ارس پناه برده بود. او ۲۰ سال در شوروی مانده، دکتری گرفته و با یک زن روسی (منور خانم) ازدواج کرده بود، در غیبت اش، زنش عالمتاج كلانتری که در ایران مانده بود مجبور شده به همراه فرزندان خردسالش به خانه پدری در چهارصد دستگاه تهران نقل مكان كند و با خانواده پرجمعيت كلانتری زندگی كند.
♦️بيژن برخلاف انتظار مادر و اقوامش از دوری پدر ناراحت نبود، زيرا از پدری مستبد و خشنِ نظامی که با همان انضباط سربازخانه بار آمده بود، دل خوشی نداشت.
البته برخی منابع ذکر میکنند به ميزانی كه سنش افزايش می يافت كمكم فقدان و جای خالی غمبار پدر را احساس ميكرد...
♦️پدرش که پس از شکست فرقه به شوروی پناهنده شد، با همسر جدیدش در ۱۳۴۵ش با درخواست عفو از شاه به ایران بازگشت.
بیژن در نامه ای پدرش را مورد شماتت قرار داده بود. البته، اسناد ساواك نیز از اختلاف فكری بين پدر و پسر پس از بازگشت حکایت میکنند. اما این اختلاف قبل از اینکه به حوزه خانوادگی برگردد در آن دوران، بازتابی از تضاد بین دو نسل جوان و پیر بود. تضاد بین احمدزاده ها، علیرضا نابدل ها، صبا بیژن زاده ها و دهها نمونه دیگر با پدرانشان...
♦️ اختلاف اصلی بیژن با پدرش به خاطر محافظه کاری پدر و نزدیکیش به حکومت بوده، چرا که او با وساطت سپهبد مُبصّر ریاست شهربانی کل کشور از شاه تقاضای بخشودگی کرده پس از بازگشت، به تدریس در دانشگاه پرداخته و همسر جدیدش هم در دانشکده ادبیات، زبان روسی تدریس میکرد در حالیکه بیژن سراسر زندگیش را صرف مبارزه با حکومت کرده بود.
پدر پس از ۲۰ سال زندگی در خانه«دایی یوسف»، بر عبث بودن هرگونه یوتوپیا و مدینه فاضله تاکید میکرد، اما پسر و نسل جدید مشحون از شور و احساس و رادیکالیزم، میخواستند با سلاح و سیانور...فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند...
یکی از نقاشی های او بنام گوزن را که در زندان کشیده معرفی کرده ام در اینجا.
⏹️لینک: @Ali_Moradi_maragheie
◀️بازآفرینی جنایت تپه های اوین اثر آزاده اخلاقی:
✍️علی مرادی مراغه ای
♦️امروز ۲۹ فروردین مصادف است با کشتار بیژن جزنی و هشت نفر از زندانیان دیگر در تپه های اوین در سال ۱۳۵۴ش.
آن زمان، روزنامه ها نوشتند «نه زندانی در حین فرار کشته شدند»
بیژن (برجسته ترین رهبر چریکهای فدایی) و یارانش در ۱۳۴۶ دستگیر شده و دادستان نظامی ابتدا برای آنها درخواست اعدام کرد، اما بخاطر فشار افکار جهانی، تلاشهای کنفدراسیون و برخی شخصیتهای جهانی مانند برتراند راسل...آنان از اعدام رسته و به زندان محکوم شدند.
در زندان بودند که این کشتار صورت گرفت.
پس از انقلاب، اعترافات یک ساواکیِ دستگیر شده(بهمن نادری پور) پرده از جنایت حکومتی برداشت.
هنگام شب، آنانرا به تپه های شمال تهران برده:
«از اتوبوس پیاده کردند و همه را روی زمین نشاندند حتی چشمها و دستهایشان را بسته بودند حسین زاده فاتحانه پا پیش گذاشت گفت همانطور که رفقای شما در دادگاههای انقلابی خود همکاران و مقامات مختلف را محکوم به اعدام کرده و حکم را در مورد آنها اجرا میکنند، ما نیز شما را که از رهبران و گردانندگان و تهیه کنندگان فکری آنان هستید محکوم به اعدام کرده و میخواهیم حکم را در مورد شما اجرا کنیم».
♦️همکاران پرویز ثابتی كه قبلاً شراب نيز خورده بودند، آنانرا به مسلسل بسته، سپس به هر تك تك آنها تير خلاص میزنند.
برخلاف ادعای حکومت، قربانیان به جای اینکه از پشت سر، تیر بخورند، از روبرو گلوله خورده بودند.
بدون شک، یکی از علل این کشتار، چندین عملیات موفقیت آمیزی بوده که چریکها در سال ۵۳ در بیرون از زندان انجام داده بودند...
♦️با مرگ بیژن، چریکها بزرگترین لیدر فکری خود را از دست دادند، رهبری بی مانند که دارای چنان ظرفیتی بود که می توانست به یک رهبر ملی بدل شود!
خصوصیات ویژه ای او را از سایر رهبران چریکی متمایز میکند:
از کودکی در کوران مبارزه آبدیده شده و برخورداری از تجارب غنی فعالیت در سازمان جوانان حزب توده، شاگرد اول رشته فلسفه، مبارزاتش در دانشگاه، در جبهه ملی دوم در سالهای ۴۱ تا ۴۲ش، برخورداری از دانش مارکسیستی و همچنین استعدادهای خلاقانه هنری اش...بدو شخصیتی ویژه می بخشد.
♦️دوران كودكیش، مصادف با ورود متفقين به ايران و انتقال قدرت از رضاشاه به فرزندش بود، تمامی خانواده بيژن، پدر، مادر، دایی ها و عموهايش همگی عضو حزب توده بودند.
- مادرش عضو شاخه زنان بود.
- رحمت اله جزنی، عمویش، مسئول سازمان درجه داران حزب شده.
- عموی ديگرش تا عضويت در كميته مركزی سازمان جوانان پيش رفته.
- و دائی هایش یعنی منصور و ناصر كلانتری نیز هر دو عضو كميته مركزی سازمان جوانان بودند.
و اما پدر بیژن، حسين جزنی نیز با درجه ستوان یکمی، از افسران ژاندارمری بود كه وقتی بيژن نه ساله بود، به فرقه دمكرات آذربايجان پيوسته، پس از شكست فرقه به همراه هزاران نفر به آنسوی ارس پناه برده بود. او ۲۰ سال در شوروی مانده، دکتری گرفته و با یک زن روسی (منور خانم) ازدواج کرده بود، در غیبت اش، زنش عالمتاج كلانتری که در ایران مانده بود مجبور شده به همراه فرزندان خردسالش به خانه پدری در چهارصد دستگاه تهران نقل مكان كند و با خانواده پرجمعيت كلانتری زندگی كند.
♦️بيژن برخلاف انتظار مادر و اقوامش از دوری پدر ناراحت نبود، زيرا از پدری مستبد و خشنِ نظامی که با همان انضباط سربازخانه بار آمده بود، دل خوشی نداشت.
البته برخی منابع ذکر میکنند به ميزانی كه سنش افزايش می يافت كمكم فقدان و جای خالی غمبار پدر را احساس ميكرد...
♦️پدرش که پس از شکست فرقه به شوروی پناهنده شد، با همسر جدیدش در ۱۳۴۵ش با درخواست عفو از شاه به ایران بازگشت.
بیژن در نامه ای پدرش را مورد شماتت قرار داده بود. البته، اسناد ساواك نیز از اختلاف فكری بين پدر و پسر پس از بازگشت حکایت میکنند. اما این اختلاف قبل از اینکه به حوزه خانوادگی برگردد در آن دوران، بازتابی از تضاد بین دو نسل جوان و پیر بود. تضاد بین احمدزاده ها، علیرضا نابدل ها، صبا بیژن زاده ها و دهها نمونه دیگر با پدرانشان...
♦️ اختلاف اصلی بیژن با پدرش به خاطر محافظه کاری پدر و نزدیکیش به حکومت بوده، چرا که او با وساطت سپهبد مُبصّر ریاست شهربانی کل کشور از شاه تقاضای بخشودگی کرده پس از بازگشت، به تدریس در دانشگاه پرداخته و همسر جدیدش هم در دانشکده ادبیات، زبان روسی تدریس میکرد در حالیکه بیژن سراسر زندگیش را صرف مبارزه با حکومت کرده بود.
پدر پس از ۲۰ سال زندگی در خانه«دایی یوسف»، بر عبث بودن هرگونه یوتوپیا و مدینه فاضله تاکید میکرد، اما پسر و نسل جدید مشحون از شور و احساس و رادیکالیزم، میخواستند با سلاح و سیانور...فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند...
یکی از نقاشی های او بنام گوزن را که در زندان کشیده معرفی کرده ام در اینجا.
⏹️لینک: @Ali_Moradi_maragheie
◀️بازآفرینی جنایت تپه های اوین اثر آزاده اخلاقی:
16.04.202516:58
در سوگ نگار کورکور؛ صدایی که خاموش نشد، زنی که خم نشد
نوشته بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی سابق وفعال کارگری وحقوق کودکان
خبر رفتن نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، مجاهد کورکور، قلبم را شکست. نه فقط بهخاطر مرگ یک انسان شریف، بلکه بهخاطر تکرار تراژدیای که تمام وجود مرا سالهاست میسوزاند: ترکیب مرگ، تبعید، سرطان، زندان، و سکوت.،
نگار، زنی ایستاده در برابر ظلم بود. او رفت، اما با صدایی که تا واپسین لحظه از عشق به آزادی گفت؛ از ایران، از حق، از برادری که بیگناه به اعدام محکوم شده است.
مرگ نگار برای من فقط یک خبر تلخ نبود. زخمی بود که بار دیگر دهان باز کرد. زخمی با نام نیما، فرزند دلبندم، که در حالیکه من به جرم ازادیخواهی در زندان بودم، با هیولای سرطان دستوپنجه نرم میکرد. نیما تنها بود. در بیمارستانهای محک و شریعتی، روزها و شبها را در رنج گذراند. و من، پدری که باید سایهاش میبود، در سلولی تاریک در بند ظلم بودم. و آن هیولای لعنتی، در غیاب من، فرزندم را از من گرفت.
چه تلخ است که در این سرزمین، عشق به آزادی بهایش زندان است، و ازادیخواهی ودادخواهی پدری، تاوانش تنهایی فرزند در بستر مرگ.
نگار هم همین مسیر را رفت. سالها فریاد زد، دوید، تلاش کرد تا صدای برادرش، مجاهد کورکور، به گوش جهان برسد. اما این حکومت، نه صدای زن را تاب میآورد، نه عدالت را، نه عشق را.
مرگ نگار، برای ما فقط رفتن یک انسان نیست. یک هشدار است، یک بغض جمعی است، یک فریاد سرکوبشده است. رنجی است که در تار و پود این سرزمین تنیده شده؛ رنج زنانی که میسوزند، فریاد میزنند، و در غربت میمیرند؛ و کودکانی که در فراق پدر، با سرطان جان میبازند.
امروز، در سوگ نگار کورکور، من در کنار خانوادهاش ایستادهام. با تمام وجود، با دلی که طعم داغ را خوب میشناسد، با زخمی که نیماواریز ها ومیلان ها برایم به یادگار گذاشتند.
شما تنها نیستید. درد شما، درد ماست. صدای شما، صدای ماست. و راه نگار، راه همهی ماست؛ راهی که با خون، با اشک، با عشق، با آرمان، و با ایستادگی ادامه خواهد یافت.
به نام همهی نگارها، به نام همهی نیمایهاواریز ها ومیلان ها ، به نام همهی آنها که در این خاک سوختند و صدایشان شنیده نشد، قسم که این صداها خاموش نخواهد شد.
#مجاهد_کورکور
#نگارکورکور
#نیما_اریزابراهیمزاده
#اریزابراهیمزاده
#میلا_حقیقی
#دادخواهی
نوشته بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی سابق وفعال کارگری وحقوق کودکان
خبر رفتن نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، مجاهد کورکور، قلبم را شکست. نه فقط بهخاطر مرگ یک انسان شریف، بلکه بهخاطر تکرار تراژدیای که تمام وجود مرا سالهاست میسوزاند: ترکیب مرگ، تبعید، سرطان، زندان، و سکوت.،
نگار، زنی ایستاده در برابر ظلم بود. او رفت، اما با صدایی که تا واپسین لحظه از عشق به آزادی گفت؛ از ایران، از حق، از برادری که بیگناه به اعدام محکوم شده است.
مرگ نگار برای من فقط یک خبر تلخ نبود. زخمی بود که بار دیگر دهان باز کرد. زخمی با نام نیما، فرزند دلبندم، که در حالیکه من به جرم ازادیخواهی در زندان بودم، با هیولای سرطان دستوپنجه نرم میکرد. نیما تنها بود. در بیمارستانهای محک و شریعتی، روزها و شبها را در رنج گذراند. و من، پدری که باید سایهاش میبود، در سلولی تاریک در بند ظلم بودم. و آن هیولای لعنتی، در غیاب من، فرزندم را از من گرفت.
چه تلخ است که در این سرزمین، عشق به آزادی بهایش زندان است، و ازادیخواهی ودادخواهی پدری، تاوانش تنهایی فرزند در بستر مرگ.
نگار هم همین مسیر را رفت. سالها فریاد زد، دوید، تلاش کرد تا صدای برادرش، مجاهد کورکور، به گوش جهان برسد. اما این حکومت، نه صدای زن را تاب میآورد، نه عدالت را، نه عشق را.
مرگ نگار، برای ما فقط رفتن یک انسان نیست. یک هشدار است، یک بغض جمعی است، یک فریاد سرکوبشده است. رنجی است که در تار و پود این سرزمین تنیده شده؛ رنج زنانی که میسوزند، فریاد میزنند، و در غربت میمیرند؛ و کودکانی که در فراق پدر، با سرطان جان میبازند.
امروز، در سوگ نگار کورکور، من در کنار خانوادهاش ایستادهام. با تمام وجود، با دلی که طعم داغ را خوب میشناسد، با زخمی که نیماواریز ها ومیلان ها برایم به یادگار گذاشتند.
شما تنها نیستید. درد شما، درد ماست. صدای شما، صدای ماست. و راه نگار، راه همهی ماست؛ راهی که با خون، با اشک، با عشق، با آرمان، و با ایستادگی ادامه خواهد یافت.
به نام همهی نگارها، به نام همهی نیمایهاواریز ها ومیلان ها ، به نام همهی آنها که در این خاک سوختند و صدایشان شنیده نشد، قسم که این صداها خاموش نخواهد شد.
#مجاهد_کورکور
#نگارکورکور
#نیما_اریزابراهیمزاده
#اریزابراهیمزاده
#میلا_حقیقی
#دادخواهی
08.04.202512:17
🔺🔻صدای زندانیان سیاسی باشیم!
امروز نوزدهم فروردین همزمان با «سەشنبەهای نە بە اعدام» جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با در دست داشتن تصاویر عزیزانشان و نوشته های نه به اعدام خواهان لغو این احکام شدند.
صدای آنها باشیم که جانشان در خطر است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_به_اعدام
امروز نوزدهم فروردین همزمان با «سەشنبەهای نە بە اعدام» جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با در دست داشتن تصاویر عزیزانشان و نوشته های نه به اعدام خواهان لغو این احکام شدند.
صدای آنها باشیم که جانشان در خطر است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_به_اعدام
Қайта жіберілді:
کودکان کار و خیابان



22.04.202521:04
ضرب و شتم ۳ دانش آموز توسط معلم کرمانشاهی
پیشتر دانش آموزان مدرسه مهین ،حدیدی ناحیه ۱ کرمانشاه اعتراض خود را نسبت به رفتار خشونت آمیز معلم درس فارسی اعلام کرده بودند.
. فیلم جدیدی از رفتار این معلم منتشر شده که به طرز شوکه کننده ای سه دانش آموز پایه هشتم را به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهد.
https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN/33382
پیشتر دانش آموزان مدرسه مهین ،حدیدی ناحیه ۱ کرمانشاه اعتراض خود را نسبت به رفتار خشونت آمیز معلم درس فارسی اعلام کرده بودند.
. فیلم جدیدی از رفتار این معلم منتشر شده که به طرز شوکه کننده ای سه دانش آموز پایه هشتم را به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهد.
https://t.me/NA_BE_KAR_KOODAKAN/33382
21.04.202507:55
اعتصاب دوباره کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزدراعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران و وعده های توخالی مدیران شرکت و مسئولان استانی
روزیکشنبه 31 فروردین دوباره+، کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزدراعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران و وعده های توخالی مدیران شرکت و مسئولان استانی،دست به اعتصاب زدند.
+اعتصاب کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزدراعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران
روزشنبه 30 دی 1403، کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزبرای اعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران ازرفتن برسرکار خودداری کردند.
روزیکشنبه 31 فروردین دوباره+، کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزدراعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران و وعده های توخالی مدیران شرکت و مسئولان استانی،دست به اعتصاب زدند.
+اعتصاب کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزدراعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران
روزشنبه 30 دی 1403، کارگران کارخانه ایران خودرو تبریزبرای اعتراض به سطح نازل حقوق منجمله عدم همسان سازی حقوق با کارگران کارخانه ایرانخودروتهران ازرفتن برسرکار خودداری کردند.


19.04.202517:10
محفلی در بند زنان زندان اوین در گرامیداشت «جانباختگان تپههای اوین» برگزار شد
ما دادخواهیم
و آنچه ما را به آنان پیوند میزند، نه خون بلکه راهی است که برای مبارزه با ستم برگزیدند. پنجاه سال پیش در چنین روزهایی، نُه تن که دغدغهی آزادی و مردمانِ تحت ستم را داشتند، بر تپههای اوین بهدست مزدوران ساواک تیرباران شدند.
صدای چکاندن ماشهها، بوی باروت و رد خونشان همچنان وجدانهای بیدار را به خود جلب میکند.
همهساله در فصل بهار و فروردینماه، یاد و خاطرهی این جانباختگان انقلاب که قربانی ساواک آریامهری! شدند، در ذهن تداعی میشود و با خاطرهی هزاران زندانی سیاسی قتل عام شده بهدست رژیم آخوندی در دههی شصت و تابستان ۶۷ پیوند میخورد.
حضور زنجیروار «ما» در کنار هم و زنده بودن نامشان در یادمان ادامهی راه پر فراز و نشیبی است که در آن قدم گذاشته، علیه ستم شوریدند.
بیگمان راهشان ادامه دارد.
#نه_می_بخشیم_نه_فراموش_می_کنیم
جمعی از زنان اوین
فروردین ۱۴۰۴
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#توماج_صالحی
ما دادخواهیم
و آنچه ما را به آنان پیوند میزند، نه خون بلکه راهی است که برای مبارزه با ستم برگزیدند. پنجاه سال پیش در چنین روزهایی، نُه تن که دغدغهی آزادی و مردمانِ تحت ستم را داشتند، بر تپههای اوین بهدست مزدوران ساواک تیرباران شدند.
صدای چکاندن ماشهها، بوی باروت و رد خونشان همچنان وجدانهای بیدار را به خود جلب میکند.
همهساله در فصل بهار و فروردینماه، یاد و خاطرهی این جانباختگان انقلاب که قربانی ساواک آریامهری! شدند، در ذهن تداعی میشود و با خاطرهی هزاران زندانی سیاسی قتل عام شده بهدست رژیم آخوندی در دههی شصت و تابستان ۶۷ پیوند میخورد.
حضور زنجیروار «ما» در کنار هم و زنده بودن نامشان در یادمان ادامهی راه پر فراز و نشیبی است که در آن قدم گذاشته، علیه ستم شوریدند.
بیگمان راهشان ادامه دارد.
#نه_می_بخشیم_نه_فراموش_می_کنیم
جمعی از زنان اوین
فروردین ۱۴۰۴
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#توماج_صالحی


18.04.202518:12
این چهره، دکتر شهرام ماکویی، کسی است که چند قطره آبروی باقیمانده فرقه_میکروسکوپی_سلطه_طلب رو هم در واشنگتن به باد داد !!
ایشون در واکنش به عدم حضور ایرانیان در گردهمایی واشنگتن اعلام کرد:
حدود ۳۰۰ هزار ایرانی در این منطقه هست که گفته میشه یا چپ هستن یا مجاهد! و در ادامه میگه: در هر صورت این ۳۰۰ هزار نفر مایه ننگ هستن!
ایشون در واکنش به عدم حضور ایرانیان در گردهمایی واشنگتن اعلام کرد:
حدود ۳۰۰ هزار ایرانی در این منطقه هست که گفته میشه یا چپ هستن یا مجاهد! و در ادامه میگه: در هر صورت این ۳۰۰ هزار نفر مایه ننگ هستن!


16.04.202516:57
07.04.202517:09
گفتگوی بهنام ابراهیم زاده از کمیته ازادی زندانیان سیاسی با زندانی سیاسی سابق #کامران قادری در نمایشگاه جانباختگان انچه که باقی ماند.
لازم به یاداوری است کامران قادری زندانی سیاسی با اسدالله اسدی مبادله شد.
#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_اعدام
لازم به یاداوری است کامران قادری زندانی سیاسی با اسدالله اسدی مبادله شد.
#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_اعدام
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 58
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.