
کلاسهای فلسفه
آرشیو کلاسهای فلسفه
با صبر و حوصله می توانید ازین گنجینه بهره برداری کنید.
این کانال امکان حضور در کلاس فلسفه را برای شما فراهم میکند هر جا که باشید.
@Nexusbest
با صبر و حوصله می توانید ازین گنجینه بهره برداری کنید.
این کانال امکان حضور در کلاس فلسفه را برای شما فراهم میکند هر جا که باشید.
@Nexusbest
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЛип 08, 2019
TGlist-ке қосылған күні
Бер 16, 2025Қосылған топ
"کلاسهای فلسفه" тобындағы соңғы жазбалар
Қайта жіберілді:
بُن (ابراهیم رنجبر)

22.03.202514:25
دورهی آموزشی آنلاین/آفلاین
حیوان زبانآموز
متنخوانی رسالهی دربارهی منشأ زبان
نوشتهی ژان-ژاک روسو
دکتر ابراهیم رنجبر
شنبهها؛ ۱۷:۳۰-۱۶
شروع دوره از ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
(۵ جلسه)
ژان-ژاک روسو در رساله "رسالهای درباره منشأ زبان" (Essai sur l'origine des langues) دیدگاهی منحصربهفرد درباره منشأ و تکامل زبان ارائه میدهد. او در این اثر برخلاف بسیاری از فلاسفه همعصر خود که زبان را صرفاً ابزاری برای بیان نیازهای عملی و عقلانی میدانستند، بر جنبههای احساسی و عاطفی زبان تأکید میکند. روسو معتقد است که زبان در ابتدا نه برای بیان نیازهای مادی یا عقلانی، بلکه برای بیان احساسات و عواطف انسانها به وجود آمده است. او استدلال میکند که نخستین کلمات انسانها از احساسات شدید مانند ترس، عشق، خشم یا شادی نشئت گرفتهاند. به عبارت دیگر، زبان ابتدا بیشتر شبیه به موسیقی و آواز بوده و جنبه شاعرانه و احساسی داشته است. به باور او زبان در طول زمان از حالت احساسی و موسیقیایی اولیه به سمت انتزاعیتر و عقلانیتر شدن حرکت کرده است. او این تحول را همزمان با پیشرفت تمدن و فاصله گرفتن انسان از حالت طبیعی اولیه میداند. به نظر او، زبان مدرن بیشتر به ابزاری برای تفکر منطقی و ارتباطات پیچیده تبدیل شده است، اما این تحول باعث از دست رفتن بخشی از غنای احساسی و شاعرانه زبان اولیه شده است. روسو در این رساله نیز مانند دیگر آثار خود، به انتقاد از پیشرفت تمدن و تأثیرات منفی آن بر زندگی طبیعی انسان میپردازد. او معتقد است که با پیشرفت تمدن، زبان نیز از حالت طبیعی و احساسی خود فاصله گرفته و به ابزاری سرد و مکانیکی تبدیل شده است. این تحول به نظر او باعث از دست رفتن صمیمیت و ارتباط عمیقتر بین انسانها شده است. در این درسگفتارها به شرح و بسط این ایدهها خواهیم پرداخت و نشان میدهیم که آیا دیدگاه روسو هنوز برای ما معنایی دارد؟ اگر به زبان همچون روسو نگاه کنیم، چه میشود؟ اساساً چه چیزی او را بر این داشت که چنین رسالهای بنویسد و این رساله نسبت به دیگر رسالات مربوط به منشأ زبان چگونه جایگاهی دارد؟ دیدگاه روسو با نظرگاه لاک که زبان را ابزار میداند یا دیدگاههای دیگری که به نظر جان لاک شبیهاند و از او نشأت گرفتهاند، چه خواهد کرد؟ سوالات و بسیاری از پرسشهای دیگر، مانند نسبت رساله روسو با رساله مهم هردر، در این درسگفتار مطرح خواهند شد و گامبهگام مضامین رساله روسو را از ابتدا تا انتها بررسی خواهیم کرد.
این دورهی آنلاین در ادوبیکانکت برگزار خواهد شد و عزیزان همراه لینک کلاس ضبطشده را دریافت خواهند کرد.
شهریه با احترام ۱/۰۰۰/۰۰۰ تومان
(تخفیف ثبتنام زودهنگام تا ۹ فروردین ۱۰۰/۰۰۰ تومان است.)
ثبتنام تا ۱۳ فروردین
برای ثبتنام لطفاً شهریه را به شماره کارت
۶۲۲۱۰۶۱۲۰۹۱۶۶۶۲۰
به نام «نیلوفر آقاابراهیمی»
واریز و تصویر رسید را، همراه با نام و نامخانوادگی، در واتساپ مدرسه ارسال فرمایید:
۰۹۱۹۸۸۸۲۵۸۹
به امید دیدار شما
مدرسهی عالی مطالعات زبانی
@languagestudies1403
@bon_Ranjbar
حیوان زبانآموز
متنخوانی رسالهی دربارهی منشأ زبان
نوشتهی ژان-ژاک روسو
دکتر ابراهیم رنجبر
شنبهها؛ ۱۷:۳۰-۱۶
شروع دوره از ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
(۵ جلسه)
ژان-ژاک روسو در رساله "رسالهای درباره منشأ زبان" (Essai sur l'origine des langues) دیدگاهی منحصربهفرد درباره منشأ و تکامل زبان ارائه میدهد. او در این اثر برخلاف بسیاری از فلاسفه همعصر خود که زبان را صرفاً ابزاری برای بیان نیازهای عملی و عقلانی میدانستند، بر جنبههای احساسی و عاطفی زبان تأکید میکند. روسو معتقد است که زبان در ابتدا نه برای بیان نیازهای مادی یا عقلانی، بلکه برای بیان احساسات و عواطف انسانها به وجود آمده است. او استدلال میکند که نخستین کلمات انسانها از احساسات شدید مانند ترس، عشق، خشم یا شادی نشئت گرفتهاند. به عبارت دیگر، زبان ابتدا بیشتر شبیه به موسیقی و آواز بوده و جنبه شاعرانه و احساسی داشته است. به باور او زبان در طول زمان از حالت احساسی و موسیقیایی اولیه به سمت انتزاعیتر و عقلانیتر شدن حرکت کرده است. او این تحول را همزمان با پیشرفت تمدن و فاصله گرفتن انسان از حالت طبیعی اولیه میداند. به نظر او، زبان مدرن بیشتر به ابزاری برای تفکر منطقی و ارتباطات پیچیده تبدیل شده است، اما این تحول باعث از دست رفتن بخشی از غنای احساسی و شاعرانه زبان اولیه شده است. روسو در این رساله نیز مانند دیگر آثار خود، به انتقاد از پیشرفت تمدن و تأثیرات منفی آن بر زندگی طبیعی انسان میپردازد. او معتقد است که با پیشرفت تمدن، زبان نیز از حالت طبیعی و احساسی خود فاصله گرفته و به ابزاری سرد و مکانیکی تبدیل شده است. این تحول به نظر او باعث از دست رفتن صمیمیت و ارتباط عمیقتر بین انسانها شده است. در این درسگفتارها به شرح و بسط این ایدهها خواهیم پرداخت و نشان میدهیم که آیا دیدگاه روسو هنوز برای ما معنایی دارد؟ اگر به زبان همچون روسو نگاه کنیم، چه میشود؟ اساساً چه چیزی او را بر این داشت که چنین رسالهای بنویسد و این رساله نسبت به دیگر رسالات مربوط به منشأ زبان چگونه جایگاهی دارد؟ دیدگاه روسو با نظرگاه لاک که زبان را ابزار میداند یا دیدگاههای دیگری که به نظر جان لاک شبیهاند و از او نشأت گرفتهاند، چه خواهد کرد؟ سوالات و بسیاری از پرسشهای دیگر، مانند نسبت رساله روسو با رساله مهم هردر، در این درسگفتار مطرح خواهند شد و گامبهگام مضامین رساله روسو را از ابتدا تا انتها بررسی خواهیم کرد.
این دورهی آنلاین در ادوبیکانکت برگزار خواهد شد و عزیزان همراه لینک کلاس ضبطشده را دریافت خواهند کرد.
شهریه با احترام ۱/۰۰۰/۰۰۰ تومان
(تخفیف ثبتنام زودهنگام تا ۹ فروردین ۱۰۰/۰۰۰ تومان است.)
ثبتنام تا ۱۳ فروردین
برای ثبتنام لطفاً شهریه را به شماره کارت
۶۲۲۱۰۶۱۲۰۹۱۶۶۶۲۰
به نام «نیلوفر آقاابراهیمی»
واریز و تصویر رسید را، همراه با نام و نامخانوادگی، در واتساپ مدرسه ارسال فرمایید:
۰۹۱۹۸۸۸۲۵۸۹
به امید دیدار شما
مدرسهی عالی مطالعات زبانی
@languagestudies1403
@bon_Ranjbar
11.03.202512:41
"ز کویِ یار میآید نسیمِ بادِ نوروزی
از این باد اَر مدد خواهی چراغِ دل برافروزی"
🔸 تخفیف سی درصدی برای تمامی درسگفتارهای تعمق؛ از امروز تا چهارم فروردین
🔸کد تخفیف:
Nowruz1404
🔸فهرست دورهها
Taamoq | تَعَمُّق
10.11.202422:19
ادامه:
علیرغم برخی مزایای آنها، ایدههای این افراد در عمل موجب فروپاشی مالی، رشد آهسته و ریاضت اقتصادی شده، بدون آنکه به عواقب محلی جهانیشدن پاسخ درستی ارائه دهند.
از سوی دیگر، منتقدان لیبرالیسم از چپ شامل اندیشمندانی از دهه ۱۹۶۰ به بعد هستند که سیاستهای هویتی را به جای تحمل برگزیدند. افرادی چون هربرت مارکوزه (که تحمل را سرکوبگر میدانست)، کارول پاتمن (که معتقد بود لیبرالیسم از خودمختاری مردان دفاع میکند) و چارلز میلز (پایهگذار نظریه نژاد انتقادی) از این دسته هستند. سیاستهای هویتی به جای اینکه به تنوع خدمت کند، خودمختاری فردی را به زیر سلطه گروه درمیآورد. او همچنین میشل فوکو و ژاک دریدا، دو متفکر فرانسوی شناختهشده، را مقصر بحران شناختی اعتماد به علم و حقیقت میداند، که اکنون جناح راست ملیگرای پوپولیستی را با توهمات ضد واکسیناسیون و نظریههای توطئه گرفتار کرده است.
در مورد آینده، فوکویاما گزینهای جز مرکز لیبرالی نمیبیند. او درخواستهای کاتولیکهای ضد لیبرالی همچون پاتریک دینین، آدریان ورمیول و سهراب احمدی برای همبستگی بیشتر را رد میکند. او همچنین بر این باور است که جناح چپ مترقی وعده بزرگتر کردن دولت، کنترلهای بیشتر و کسریها را میدهد که به رکود خواهد انجامید.
در جمعبندی، انتقادات تند فوکویاما ممکن است تندتر از لحن واقعی او به نظر برسند. او دقیق است اما هیچگاه به کاریکاتور یا تمسخر نمیپردازد. او در پایان، فهرست کوتاهی از اقدامات مثبت برای تقویت مرکز لیبرالی ارائه میدهد: دولتی مؤثر و «غیرشخصی»، تمرکززدایی، ضدانحصار به ویژه برای رسانههای بزرگ، کاهش حمایت از مطالبات گروهی و نوعی وطنپرستی لیبرالی برای مقابله با ملیگرایان افراطی. همچون همیشه، او دو فضیلت عملی را نیز اضافه میکند: اعتدال فکری و حس دستیابی به اهداف واقعی.
سخت است کتابی بهتر از لیبرالیسم و نارضایتیهای آن برای دفاع از مرکزگرایی لیبرالی پیدا کرد، یا به عبارت دقیقتر، دفاعی بهتر علیه منتقدان پرصدا. سوال آشکار این است که آیا منتقدان و حامیانشان به این صحبتها گوش خواهند داد؟
مدافعان بازار آزاد ممکن است به درستی بپرسند که چگونه دولتهای قوی و قابلاعتماد قادر خواهند بود یک سرمایهداری ملایم و کمتر خشن را در غرب تأمین کنند، در حالی که شکل خشنتر سرمایهداری در بقیه نقاط جهان در حال گسترش است. منتقدان چپگرا نیز ممکن است به درستی بپرسند چرا با وجود موفقیتهای پس از ۱۹۴۵، سرمایهداری ملایم نتوانسته است نابرابریهای اجتماعی ماندگار در حوزه کار، سلامت و ثروت را کاهش یا معکوس کند.
سفر فوکویاما در دنیای لیبرالیسم از پایان جنگ سرد آغاز شد، زمانی که غرب با مرگ کمونیسم شوروی یک دشمن ایدئولوژیک خود را از دست داد. یک فکر طبیعی این است که روسیه تحت رهبری پوتین اکنون میتواند به عنوان دشمن مشترکی برای لیبرالهای غربی باشد که به دور آن متحد شوند. برای فوکویاما، این تنها آرامش کاذب خواهد بود. «مشکلات لیبرالیسم»، همانطور که اخیراً در مقالهای در فایننشال تایمز نوشت، «حتی اگر پوتین شکست بخورد، پایان نخواهند یافت». این مشکلات حتی پس از فروکش کردن جنگهای فرهنگی که فوکویاما به خوبی ترسیم کرده است، پایان نخواهند یافت. مشکلات لیبرالیسم بیشتر اجتماعی و ساختاری هستند تا فکری.
(ترجمه مقاله ی فوق به منزله ی تأیید یا رد نظرات نویسنده ی محترم نیست.
فأعتبروا یا أولوالألباب)
علیرغم برخی مزایای آنها، ایدههای این افراد در عمل موجب فروپاشی مالی، رشد آهسته و ریاضت اقتصادی شده، بدون آنکه به عواقب محلی جهانیشدن پاسخ درستی ارائه دهند.
از سوی دیگر، منتقدان لیبرالیسم از چپ شامل اندیشمندانی از دهه ۱۹۶۰ به بعد هستند که سیاستهای هویتی را به جای تحمل برگزیدند. افرادی چون هربرت مارکوزه (که تحمل را سرکوبگر میدانست)، کارول پاتمن (که معتقد بود لیبرالیسم از خودمختاری مردان دفاع میکند) و چارلز میلز (پایهگذار نظریه نژاد انتقادی) از این دسته هستند. سیاستهای هویتی به جای اینکه به تنوع خدمت کند، خودمختاری فردی را به زیر سلطه گروه درمیآورد. او همچنین میشل فوکو و ژاک دریدا، دو متفکر فرانسوی شناختهشده، را مقصر بحران شناختی اعتماد به علم و حقیقت میداند، که اکنون جناح راست ملیگرای پوپولیستی را با توهمات ضد واکسیناسیون و نظریههای توطئه گرفتار کرده است.
در مورد آینده، فوکویاما گزینهای جز مرکز لیبرالی نمیبیند. او درخواستهای کاتولیکهای ضد لیبرالی همچون پاتریک دینین، آدریان ورمیول و سهراب احمدی برای همبستگی بیشتر را رد میکند. او همچنین بر این باور است که جناح چپ مترقی وعده بزرگتر کردن دولت، کنترلهای بیشتر و کسریها را میدهد که به رکود خواهد انجامید.
در جمعبندی، انتقادات تند فوکویاما ممکن است تندتر از لحن واقعی او به نظر برسند. او دقیق است اما هیچگاه به کاریکاتور یا تمسخر نمیپردازد. او در پایان، فهرست کوتاهی از اقدامات مثبت برای تقویت مرکز لیبرالی ارائه میدهد: دولتی مؤثر و «غیرشخصی»، تمرکززدایی، ضدانحصار به ویژه برای رسانههای بزرگ، کاهش حمایت از مطالبات گروهی و نوعی وطنپرستی لیبرالی برای مقابله با ملیگرایان افراطی. همچون همیشه، او دو فضیلت عملی را نیز اضافه میکند: اعتدال فکری و حس دستیابی به اهداف واقعی.
سخت است کتابی بهتر از لیبرالیسم و نارضایتیهای آن برای دفاع از مرکزگرایی لیبرالی پیدا کرد، یا به عبارت دقیقتر، دفاعی بهتر علیه منتقدان پرصدا. سوال آشکار این است که آیا منتقدان و حامیانشان به این صحبتها گوش خواهند داد؟
مدافعان بازار آزاد ممکن است به درستی بپرسند که چگونه دولتهای قوی و قابلاعتماد قادر خواهند بود یک سرمایهداری ملایم و کمتر خشن را در غرب تأمین کنند، در حالی که شکل خشنتر سرمایهداری در بقیه نقاط جهان در حال گسترش است. منتقدان چپگرا نیز ممکن است به درستی بپرسند چرا با وجود موفقیتهای پس از ۱۹۴۵، سرمایهداری ملایم نتوانسته است نابرابریهای اجتماعی ماندگار در حوزه کار، سلامت و ثروت را کاهش یا معکوس کند.
سفر فوکویاما در دنیای لیبرالیسم از پایان جنگ سرد آغاز شد، زمانی که غرب با مرگ کمونیسم شوروی یک دشمن ایدئولوژیک خود را از دست داد. یک فکر طبیعی این است که روسیه تحت رهبری پوتین اکنون میتواند به عنوان دشمن مشترکی برای لیبرالهای غربی باشد که به دور آن متحد شوند. برای فوکویاما، این تنها آرامش کاذب خواهد بود. «مشکلات لیبرالیسم»، همانطور که اخیراً در مقالهای در فایننشال تایمز نوشت، «حتی اگر پوتین شکست بخورد، پایان نخواهند یافت». این مشکلات حتی پس از فروکش کردن جنگهای فرهنگی که فوکویاما به خوبی ترسیم کرده است، پایان نخواهند یافت. مشکلات لیبرالیسم بیشتر اجتماعی و ساختاری هستند تا فکری.
(ترجمه مقاله ی فوق به منزله ی تأیید یا رد نظرات نویسنده ی محترم نیست.
فأعتبروا یا أولوالألباب)
Рекордтар
24.03.202523:59
2.8KЖазылушылар16.02.202506:32
500Дәйексөз индексі22.04.202511:09
01 жазбаның қамтуы22.04.202511:09
0Жарнамалық жазбаның қамтуы22.04.202511:09
0.00%ER11.11.202423:59
0.00%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.