Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
گزیده کتاب... avatar

گزیده کتاب...

کتاب خواندن یک تفریح نیست،
یک نیازه... 📚📚📚
کتاب میخوانم چراکه زندگی مرابس نیست
#فرناندو_پسوآ
کانال اصلی:
@aramesh13577
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЛист 18, 2024
TGlist-ке қосылған күні
Бер 02, 2025

Рекордтар

19.04.202523:59
138Жазылушылар
02.03.202523:59
0Дәйексөз индексі
31.03.202516:44
851 жазбаның қамтуы
21.04.202508:03
0Жарнамалық жазбаның қамтуы
19.04.202523:59
60.00%ER
28.02.202516:44
360.00%ERR

گزیده کتاب... танымал жазбалары

03.04.202506:51
گاهی فراموشی یک خاطره، مانند حذف بخشی از یک جمله ،در یک متن، نه تنها مایه گنگی نمی‌شود؛ که به رسیدن به یقینی پیش‌هنگام کمک می‌کند.




ص۴٩١
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
31.03.202514:57
مطمئن بود من برای آن ساخته شده ام، که بیش از هر چیز از لذت های ذهنی بهره بگیرم، امیدی را درباره آنچه بعدها میتوانستم بکنم به دلم نشانده بود ،که هر روزه به نومیدی می گرایید...





ص۴۷۲
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
02.04.202515:32
همه چیز به تداوم گرایش دارد.





ص۴٨۶
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
30.03.202516:48
از آن پس اغلب کوشیدم به خاطر آورم، که این نام سیمونه ،در آن کنار دریا برایم چه طنینی داشت؟! نامی که هنوز شکلش، [که آن را درست نشنیده بودم] و همچنین معنایش روشن نبود و نمی دانستم از آنِ چه کسی است؛ یعنی آکنده از آن گنگی و تازگی بود که بعدها برای آدم بس هیجان آور می شود، هنگامی که این نام که توجه بی وقفه‌ات حرف‌های آن را ثانیه به ثانیه ژرف تر در تو حک میکند،برایت نخستین آوایی شده است که در لحظه بیداری یا پس از بیهوشی، به خاطر می آوری؛ حتی پیش از آن که بدانی چه ساعتی است، یا در کجایی، شاید حتی پیش از آن که واژه «من» به ذهنت آید، انگار که آدمی که آن نام را دارد از خود تو بیشتر خودت باشد، انگار که پس از چند لحظه بیخودی، مهلتی که پیش از همه به پایان میرسد، آنی باشد که در آن به او فکر نمیکردی...!





ص۴۶۴-۴۶۵
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
26.03.202519:03
وانگهی، از آنجا که حالم هر چه بدتر میشد، گرایش داشتم که ساده ترین خوشی ها را به همین دلیل که دستیابی‌ام بر آنها دشوار بود،
بزرگ تر از آنچه بودند بپندارم.





ص۴۴۹-۴۵۰
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
01.04.202514:34
هیچ چیزی که اکنونی نباشد ،نیستیم؛ بدبختانه ضریبی که بدین‌گونه، ارزشها را دگرگون میکند، تنها در همین یکی دو ساعت مستی اثر دارد...!🍷



ص۴۸۱
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا

🎧«گرِگ مارونی»
(اکتبر) 🥀🦋
به امید بازیافتن دریا بود ،اگر به شهری می رفتم ...
اختصاصی‌ترین عشق به یک آدم ،همیشه عشق به چیز دیگری است.
♥️




ص۵۰۰
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
یک فرد، آن چنان که من خیال می کردم؛ ذاتی روشن و بی حرکت نیست که با همه ی خوبی ها، عیب ها، نقشه ها، نیت‌هایش درباره ی ما [همانند باغچه ای با همه ی گل‌ها و گیاهانش که از پس نرده ای تماشا کنیم] در برابرمان ایستاده باشد، بلکه سایه ای است ،که هرگز در آن رخنه نمی توان کرد و درباره‌اش چیزی به نام شناخت مستقیم وجود ندارد، و ما به یاری گفتار و حتی کردارش درباره ی او برای خود مجموعه ای از باور می سازیم، در حالی که این و آن چیزی جز دانسته هایی نابسنده و اغلب متناقض، به ما نمی دهد، سایه ای که می توان مجسم کرد که در آن، با یک اندازه احتمال، گاه عشق و گاه نفرت می درخشد.



ص٨٩
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
📕#طرف_گرمانت_یک
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_سوم
24.03.202519:44
خوشحالی‌ای که باید مایه شادمانی من میشد و همان گونه که اغلب در زنده بودنِ کسانی پیش می‌آید که بیش از همه دوستشان میداریم، در نظرمان بیش از آن که شکل ارزشمند خوشبختی‌ای باشد که بسیار آرزو داریم، نصیبشان کنیم، نمودار عیبی حقیرانه است که خشمگینمان میکند.




ص۴۴۸
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
05.04.202514:32
داده های زندگی ،برای هنرمند اهمیتی ندارد، برای او تنها فرصتی است ،که نبوغش را آشکار کند.♥️🫠



ص۵۲۰
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
سالي كه بی تو باشد،
نحسی اش با بيرون رفتن در نميشود!
به اميد حضورت،
سبزه كه هيچ،
من آسمان را به زمين گره ميزنم!❤️


#سیزده_بدر
#پست_موقت
یک هنرمند برای اینکه کاملا به حقیقت زندگی معنوی برسد، باید تنها باشد، و منِ خود را نثار هیچکس ،حتی شاگردانش نکند.




ص۵٣۴
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
31.03.202506:58
لذت بیشتری میبردم ،در شامگاهانی که قایقی که افق آن را سَیال و در خود ،حل کرده بود ؛به همان‌سان که در یک تابلو امپرسیونیستی دیده می شود؛ «آن چنان همرنگ افق میشد که گفتی از همان ماده افق است...»🫠




ص۴۶۹
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
مضمونی چنان نغز و فریبا دارند ،که بخشی از جاذبه اثر را از خود مضمون میدانیم، انگار که نقاش کاری جز آن نکرده باشد، که این جاذبه را که پیشاپیش در طبیعت وجود داشته است؛ کشف کند، بررسی کند، بنمایاند. این که چنین چیزهایی وجود داشتنی باشند و زیبایی شان جدا از تفسیری باشد، که نقاش از آنها به دست میدهد؛ مادی گراییِ ذاتی‌ای را در ما ارضا میکند، که عقل با آن در مبارزه است و نوعی وزنه تعادل در برابر تجریدهای زیبایی شناسی است.




ص۵۱۶
📕#درجستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_دوم
#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
باید فرو روی ،تا بازَش یابی...
آنچه را خاک پوشانده دیگر روی آن نیست، زیر است؛
برای تماشای شهر مرده گردش بس نیست، حفاری لازم است...!




ص١١۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
📕#طرف_گرمانت_یک
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_سوم
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.