
یارِ خاکسار
پَس عَدَم گَردَم عَدَم چون اَرغِنون...
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЛип 08, 2017
TGlist-ке қосылған күні
Бер 16, 2025"یارِ خاکسار" тобындағы соңғы жазбалар
21.04.202505:35
برخیز تا به عهد اَمانت وفا کنیم
تقصیرهای رفته به خدمت قَضا کنیم
مناجات با صدای سیدجواد ذبیحی
شاعر سعدی علیه الرحمه
@yarekhaksar
تقصیرهای رفته به خدمت قَضا کنیم
مناجات با صدای سیدجواد ذبیحی
شاعر سعدی علیه الرحمه
@yarekhaksar
Қайта жіберілді:
عقل آبی | صدیق قطبی

18.04.202506:05
«وقت عارف چون روزگار بهار است: رعد میغرّد و ابر میبارد و برق میسوزد و باد میوزد و شکوفه میشکفد و مرغان بانگ میکنند. حال عارف همچنین است: به چشم میگرید و به لب میخندد و به دل میسوزد و به سر مینازد و نام دوست میگوید و بر درِ او میگردد.»
ابوبکر شبلی؛
تذکرةالاولیاء، تصحیح شفیعی کدکنی، ص۶۸۳
(توضیح مصحح: شاید «بِسِرّ مینازد» قابل توجیهتر باشد، یعنی قلباً احساس شادمانی و سرور میکند.)
خروشیدن چون رعد، باریدن چون باران، سوختن چون برق، وزیدن چون باد، شکفتن چون شکوفه، و تکرار نام دوست چون پرنده.
.
ابوبکر شبلی؛
تذکرةالاولیاء، تصحیح شفیعی کدکنی، ص۶۸۳
(توضیح مصحح: شاید «بِسِرّ مینازد» قابل توجیهتر باشد، یعنی قلباً احساس شادمانی و سرور میکند.)
خروشیدن چون رعد، باریدن چون باران، سوختن چون برق، وزیدن چون باد، شکفتن چون شکوفه، و تکرار نام دوست چون پرنده.
.


11.04.202508:44
هو
محبوب آینه ذات محب است، یعنی از آن جهتی که اقتضا میکند دوستش بدارد، زیرا او در آن آینه (محبوب) خود را و برخی از زیباییهای خود را به تبع آن جستجو کرده و مشاهده میکند و محبِ عاشقِ آینه کمالِ جمالِ محبوب و محل نفوذ و جاری شدن احکام سلطنت اوست، و این حکم در هر محب و محبوب و عاشق و معشوقى -بدون استثنا- جاری و ساری است، و شان حق تعالی با خلقش بدین گونه است. پس ما از جهت حقایق و ماهیاتمان -که عبارت از صور معلومیت ثابت ما در علم حق تعالی در ازل است- آینههایی برای وجود مطلق ذاتی او هستیم و آن حضرت آینهای مر حالات فراوان و بیشمار ما راست، بنابراین ما ادراکی جز بعض ما نسبت به بعض دیگر نداریم -ولی در حق- و ما از خودمان بهواسطه او آنچه را که در او جستجو کرده و مشاهده میکنیم دوست میداریم و آنها هم جز صفات و حالات نیستند و او در ما خودش را -از آن جهت که دیدنش مر خودش را در آینهای که از وجهی مغایر او و مخالف دیدنش مر خودش را در خودش و برای خودش است- دوست میدارد، بلکه آنجا اصلا نه دیدن است و نه شمار و تعدد، زیرا آینه مغایر و ناجور -از آن جهت که محل جلوه مقید بدان است- در هر چه که در آن نقش شود حکمی را آشکار میسازد که زمان دیدن شیء مر خودش را در خودش و برای خودش متعین نبوده است.
نفحات الهيه
صدرالدین قونوی
ترجمه استاد محمد خواجوی
@yarekhaksar
محبوب آینه ذات محب است، یعنی از آن جهتی که اقتضا میکند دوستش بدارد، زیرا او در آن آینه (محبوب) خود را و برخی از زیباییهای خود را به تبع آن جستجو کرده و مشاهده میکند و محبِ عاشقِ آینه کمالِ جمالِ محبوب و محل نفوذ و جاری شدن احکام سلطنت اوست، و این حکم در هر محب و محبوب و عاشق و معشوقى -بدون استثنا- جاری و ساری است، و شان حق تعالی با خلقش بدین گونه است. پس ما از جهت حقایق و ماهیاتمان -که عبارت از صور معلومیت ثابت ما در علم حق تعالی در ازل است- آینههایی برای وجود مطلق ذاتی او هستیم و آن حضرت آینهای مر حالات فراوان و بیشمار ما راست، بنابراین ما ادراکی جز بعض ما نسبت به بعض دیگر نداریم -ولی در حق- و ما از خودمان بهواسطه او آنچه را که در او جستجو کرده و مشاهده میکنیم دوست میداریم و آنها هم جز صفات و حالات نیستند و او در ما خودش را -از آن جهت که دیدنش مر خودش را در آینهای که از وجهی مغایر او و مخالف دیدنش مر خودش را در خودش و برای خودش است- دوست میدارد، بلکه آنجا اصلا نه دیدن است و نه شمار و تعدد، زیرا آینه مغایر و ناجور -از آن جهت که محل جلوه مقید بدان است- در هر چه که در آن نقش شود حکمی را آشکار میسازد که زمان دیدن شیء مر خودش را در خودش و برای خودش متعین نبوده است.
نفحات الهيه
صدرالدین قونوی
ترجمه استاد محمد خواجوی
@yarekhaksar
10.04.202521:16
هو
هر که آخرت خواهد باید که دنیا را بِهِل کند، و هر که خدای خواهد باید که آخرت را، پس دنیا را به خاطر آخرت و آخرت را به خاطر خدا رها باید کرد...
و گر این کار به اتمام برد هر چه غم و اندوه است از دل وی برود و آشوب از جانش رخت بربندد، و راحت و خوشوقتی و انس الهی بدو بازگردد.
فتوح الغیب
عبد القادر گیلانی
ترجمه امیرحسین الهیاری
@yarekhaksar
هر که آخرت خواهد باید که دنیا را بِهِل کند، و هر که خدای خواهد باید که آخرت را، پس دنیا را به خاطر آخرت و آخرت را به خاطر خدا رها باید کرد...
و گر این کار به اتمام برد هر چه غم و اندوه است از دل وی برود و آشوب از جانش رخت بربندد، و راحت و خوشوقتی و انس الهی بدو بازگردد.
فتوح الغیب
عبد القادر گیلانی
ترجمه امیرحسین الهیاری
@yarekhaksar


Қайта жіберілді:
کتاب تصوف

09.04.202520:01
عرض تسلیت به خاندان ذکاوتی قراگزلو،فقدان استاد بزرگ و دانشمند ارزشمند،صدمه ای به فرهنگ ایران عزیز خواهد بود
رضوان الله علیه
@KetabTasavof
رضوان الله علیه
@KetabTasavof


06.04.202514:43
هو
چون درویش اهل حد فنا در خدا شد، جزو جزو همه موی اندام وی ریخته شد. زهی مقام حیرت درویش که در حیرت بماند. قال علیه السلام: التحابب اذا قرن کشف له اثر (محبت دو جانبه وقتی نزدیک شود اثرش فاش شود)، یعنی نمک را در آب اندازند جمله آب شود اثر نمک نماند؛ اکنون تو نمانی عشق ماند. تو ندانی عشق داند.
دریای کهن چو برزند موجی نو
موجش خوانند و در حقیقت دریا است
و در این جمله جانها گم شود، گفت و گو و جست و جوی نماند؛ کما قال عليه السلام: من عرف الله كل لسانه، چنانچه شیخ سعدی میگوید:
چو بلبل روی گل بیند زبانش در نوا آید
مرا از دیدن رویت فرو بسته است گویایی
رساله وجود العاشقین، سیدمحمد گیسودراز
از کتاب کوی طریقت، به کوشش سعید رحیمیان
@yarekhaksar
چون درویش اهل حد فنا در خدا شد، جزو جزو همه موی اندام وی ریخته شد. زهی مقام حیرت درویش که در حیرت بماند. قال علیه السلام: التحابب اذا قرن کشف له اثر (محبت دو جانبه وقتی نزدیک شود اثرش فاش شود)، یعنی نمک را در آب اندازند جمله آب شود اثر نمک نماند؛ اکنون تو نمانی عشق ماند. تو ندانی عشق داند.
دریای کهن چو برزند موجی نو
موجش خوانند و در حقیقت دریا است
و در این جمله جانها گم شود، گفت و گو و جست و جوی نماند؛ کما قال عليه السلام: من عرف الله كل لسانه، چنانچه شیخ سعدی میگوید:
چو بلبل روی گل بیند زبانش در نوا آید
مرا از دیدن رویت فرو بسته است گویایی
رساله وجود العاشقین، سیدمحمد گیسودراز
از کتاب کوی طریقت، به کوشش سعید رحیمیان
@yarekhaksar


04.04.202513:31
هو
چون دل ذاکر شود هر چه غیر حق تعالی باشد، فراموش کند و باشد که در ذکر غایب شود، همچنان کسی که خفته باشد از غایت انس و حلاوت ذکر.
عوارف المعارف
شهاب الدین سهروردی
@yarekhaksar
چون دل ذاکر شود هر چه غیر حق تعالی باشد، فراموش کند و باشد که در ذکر غایب شود، همچنان کسی که خفته باشد از غایت انس و حلاوت ذکر.
عوارف المعارف
شهاب الدین سهروردی
@yarekhaksar


03.04.202512:30
هو
حق سبحانه و تعالی از حیثیت اسم الظاهر در مجموع مظاهر ظاهر است، اما به حسب اسم الباطن مختفی است از فهوم عموم، مگر از ادراک کاملی که عالم را مظهر حضرت او بیند، و در هر مظهری مظهر مشاهده نماید، و این رؤیت به حسب ظهور تجلی است نه به حسب حقیقت، زیرا که ادراک ذات ممکن نیست.
و نزد اهل الله رؤیت الله تعالی در مرتبه احدیت ممنوع است، بلکه ادراک جميع تجلیات حق به طریق تفصیل ممکن نیست و مظاهر اسماء الهیه مفصلاً غیر متناهیهاند، اگر چه به حسب امهات متناهی است.
عقول عقلاء عالم از ادراک ذاتش عاجز و قاصراند، كما قال الله تعالى: لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ (چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمیيابد و او لطيف آگاه است)
دیده باید که نور او بیند
دیده آنجا چو نیست چون بیند
مجمع الرسال شاه نعمت الله ولی
به تصحیح دکتر علیمحمد صابری
@yarekhaksar
حق سبحانه و تعالی از حیثیت اسم الظاهر در مجموع مظاهر ظاهر است، اما به حسب اسم الباطن مختفی است از فهوم عموم، مگر از ادراک کاملی که عالم را مظهر حضرت او بیند، و در هر مظهری مظهر مشاهده نماید، و این رؤیت به حسب ظهور تجلی است نه به حسب حقیقت، زیرا که ادراک ذات ممکن نیست.
و نزد اهل الله رؤیت الله تعالی در مرتبه احدیت ممنوع است، بلکه ادراک جميع تجلیات حق به طریق تفصیل ممکن نیست و مظاهر اسماء الهیه مفصلاً غیر متناهیهاند، اگر چه به حسب امهات متناهی است.
عقول عقلاء عالم از ادراک ذاتش عاجز و قاصراند، كما قال الله تعالى: لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ (چشمها او را درنمىيابند و اوست كه ديدگان را درمیيابد و او لطيف آگاه است)
دیده باید که نور او بیند
دیده آنجا چو نیست چون بیند
مجمع الرسال شاه نعمت الله ولی
به تصحیح دکتر علیمحمد صابری
@yarekhaksar


03.04.202509:15
هو
و گفت: درویش آن است که بدو نرسد مگر هم بدو. و به خودیِ خود راه نیست.
شیخ ابوسعید ابوالخیر
@yarekhaksar
و گفت: درویش آن است که بدو نرسد مگر هم بدو. و به خودیِ خود راه نیست.
شیخ ابوسعید ابوالخیر
@yarekhaksar


31.03.202517:47
هو
ز هر بدی که تو دانی هزار چندانم
کسی چه داند آن بد ز من، که من دانم
ای عزیز اگر دینداری آنست که صحابه و تابعین داشتند و مسلمانی آنکه در قرن اول اسلام ورزیدند، جای آنست که گبران و مغان از تردامی ما ننگ دارند...
اگر اظلال اهل ضلال، کافر را به گمراهی کشید عجب نیست، عجبتر آنست که تنبیه هدايت "ما غَرّك بربّك الكريم" نفس کافر ما را نگداخت و اعتماد "وَ ان ربّك لذو مغفرة للنّاس على ظلمهم" خاک اصرار ادبار بر فرق روزگار ما بریخت و بی خوف لوم لايمان و امید کرم اکرم کریمان، شور و شغب جرات و جسارت را در نهاد ما انگیخت، ولی منّت جناب کبریای بصیر کریم غفور را که قبایح احوال و فضایح اعمال بندگان جانی را میبیند و میداند و به ذیل عفو و احسان میپوشاند و بهاین همه بیوفایی هر سحرگاه همه را به درگاه لطف و کرم میخواند.
مکتوبات میرسیدعلی همدانی
@yarekhaksar
ز هر بدی که تو دانی هزار چندانم
کسی چه داند آن بد ز من، که من دانم
ای عزیز اگر دینداری آنست که صحابه و تابعین داشتند و مسلمانی آنکه در قرن اول اسلام ورزیدند، جای آنست که گبران و مغان از تردامی ما ننگ دارند...
اگر اظلال اهل ضلال، کافر را به گمراهی کشید عجب نیست، عجبتر آنست که تنبیه هدايت "ما غَرّك بربّك الكريم" نفس کافر ما را نگداخت و اعتماد "وَ ان ربّك لذو مغفرة للنّاس على ظلمهم" خاک اصرار ادبار بر فرق روزگار ما بریخت و بی خوف لوم لايمان و امید کرم اکرم کریمان، شور و شغب جرات و جسارت را در نهاد ما انگیخت، ولی منّت جناب کبریای بصیر کریم غفور را که قبایح احوال و فضایح اعمال بندگان جانی را میبیند و میداند و به ذیل عفو و احسان میپوشاند و بهاین همه بیوفایی هر سحرگاه همه را به درگاه لطف و کرم میخواند.
مکتوبات میرسیدعلی همدانی
@yarekhaksar


Қайта жіберілді:
بزم قدسیان

27.03.202521:04
🔸مرقد مطهّر حکیم عارف ملاّ محمد حسن دهکردی (سکوتعلی شاه) از شاگردان حاج ملاّ هادی سبزواری که اکنون در سالن ساختمانی در شهرکرد قرار دارد.
🔹شنیدم مرحوم مبرور میرزا علی مشفقی اصفهانی المشتهر بالمعلّم را - طاب ثراه - به عصر 17/ اردیبهشت/ 1351 خورشیدی که شنیدم مرحوم مبرور آقا شیخ یوسف دهکردی فرزند برومند آن بزرگ (سکوت) را - که داماد آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی صاحب الوسیلة میبود - که: جناب آخوند سکوت به بازگشت از سفر قبله به شیراز رسید و به محضر رحمتعلی شاه شد، مباحثه را، ولکن به همان ساعت ربوده گشت، و اربعینی برآورد، و به دهکرد بازآمد. و مردمان طاق ببستند استقبال را، و چون سر روزی برآمد به مسجد بردندش که امامت کند، ولیکن او به همان رکعت نخستین از محراب بگریخت، و به مغارهای در کوه شد، و بگفتند که دیوانه گشته است! و شهرت دادندش به کوهی.
أقول: وما عرفوا أنّه إنّما خالطهم أمر عظیم.
او را است:
تا که از هستیّ خود بگذشتهایم
بـر فـراز لامکـان پـا هشـتـهایـم
ما ز خـود رسـته به حق پیوسـتهایم
زان که مهر از دو جهان بگسستهایم
تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفا، استاد صدوقی سها ص 191.
@bazmeghodsian
🔹شنیدم مرحوم مبرور میرزا علی مشفقی اصفهانی المشتهر بالمعلّم را - طاب ثراه - به عصر 17/ اردیبهشت/ 1351 خورشیدی که شنیدم مرحوم مبرور آقا شیخ یوسف دهکردی فرزند برومند آن بزرگ (سکوت) را - که داماد آقا سیّد ابوالقاسم دهکردی صاحب الوسیلة میبود - که: جناب آخوند سکوت به بازگشت از سفر قبله به شیراز رسید و به محضر رحمتعلی شاه شد، مباحثه را، ولکن به همان ساعت ربوده گشت، و اربعینی برآورد، و به دهکرد بازآمد. و مردمان طاق ببستند استقبال را، و چون سر روزی برآمد به مسجد بردندش که امامت کند، ولیکن او به همان رکعت نخستین از محراب بگریخت، و به مغارهای در کوه شد، و بگفتند که دیوانه گشته است! و شهرت دادندش به کوهی.
أقول: وما عرفوا أنّه إنّما خالطهم أمر عظیم.
او را است:
تا که از هستیّ خود بگذشتهایم
بـر فـراز لامکـان پـا هشـتـهایـم
ما ز خـود رسـته به حق پیوسـتهایم
زان که مهر از دو جهان بگسستهایم
تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفا، استاد صدوقی سها ص 191.
@bazmeghodsian
27.03.202516:42
ای که در حضرت او یافتهای بار ببر
عرضه بندگی بیسروسامانی چند
کای شه کشور حسن و ملک مُلک وجود
منتظر بر سر راهند غلامانی چند
میخانه عشق
شعر: ملا هادی سبزواری
آواز: شهرام ناظری
@yarekhaksar
عرضه بندگی بیسروسامانی چند
کای شه کشور حسن و ملک مُلک وجود
منتظر بر سر راهند غلامانی چند
میخانه عشق
شعر: ملا هادی سبزواری
آواز: شهرام ناظری
@yarekhaksar
27.03.202514:41
هو
ز اولیای حق یکی فرزانهای
از مِی اسرار حق مستانهای
بس که مشتاقِ رخ عشاق بود
نزد عشاقش لقب مشتاق بود
روز و شب بودیم خوش با یکدگر
گه جلیس خانه، گاهی در سفر
گرچه میبودم منش اندر سبیل
بر طريق سالكان حق دليل
لیک میبودیم با هم همقدم
در مسالک راه پیما بیش و کم
مقتدای مرشدان راه ما
بُد چو سید نعمت الله شاه ما
وآن گرامی پادشاه شد نشان
بود در ماهان کرمانش مکان
جذبه شوقش از سوی اصفهان
برد سوی خویش ما را کشکشان
چون طواف مرقدش دریافتیم
فيضها زان بیحد و مریافتیم
نرم نرمک سوی کرمان آمدیم
مِی پرست و بادهخواهان آمدیم
چونکه در آن شهرِمان مأوای شد
شهریان را شورشی برپای شد
واعظی بودش در آن کشور تمام
اهل ظاهر را در آن کشور امام
بانگ زد هر سوی با یاران خویش
کای گروه مؤمنان خوب کیش
اهل باطن رخنه در دین کردهاند
در بدع تجدید آئین کردهاند
چون ضرورت هست در دین اجتهاد
قلع ایشان باید از تیغ جهاد
چون بلا نوبت زن مشتاق شد
در ولایت از حریفان طاق شد
واعظ بی دینِ غدّارِ شقی
كان بهظاهر داشت خود را متقی
سوی مسجد رفت با اصحاب خویش
جمع کرد از هر طرف احباب خویش
گفت اینک هست وقت اجتهاد
تیغ می باید کشیدن در جهاد
قتل این درویش و یارانش کنید
تیغ بر کف سنگبارانش کنید
اشعار نورعلیشاه در بیان شهادت مشتاقعلیشاه
@yarekhaksar
ز اولیای حق یکی فرزانهای
از مِی اسرار حق مستانهای
بس که مشتاقِ رخ عشاق بود
نزد عشاقش لقب مشتاق بود
روز و شب بودیم خوش با یکدگر
گه جلیس خانه، گاهی در سفر
گرچه میبودم منش اندر سبیل
بر طريق سالكان حق دليل
لیک میبودیم با هم همقدم
در مسالک راه پیما بیش و کم
مقتدای مرشدان راه ما
بُد چو سید نعمت الله شاه ما
وآن گرامی پادشاه شد نشان
بود در ماهان کرمانش مکان
جذبه شوقش از سوی اصفهان
برد سوی خویش ما را کشکشان
چون طواف مرقدش دریافتیم
فيضها زان بیحد و مریافتیم
نرم نرمک سوی کرمان آمدیم
مِی پرست و بادهخواهان آمدیم
چونکه در آن شهرِمان مأوای شد
شهریان را شورشی برپای شد
واعظی بودش در آن کشور تمام
اهل ظاهر را در آن کشور امام
بانگ زد هر سوی با یاران خویش
کای گروه مؤمنان خوب کیش
اهل باطن رخنه در دین کردهاند
در بدع تجدید آئین کردهاند
چون ضرورت هست در دین اجتهاد
قلع ایشان باید از تیغ جهاد
چون بلا نوبت زن مشتاق شد
در ولایت از حریفان طاق شد
واعظ بی دینِ غدّارِ شقی
كان بهظاهر داشت خود را متقی
سوی مسجد رفت با اصحاب خویش
جمع کرد از هر طرف احباب خویش
گفت اینک هست وقت اجتهاد
تیغ می باید کشیدن در جهاد
قتل این درویش و یارانش کنید
تیغ بر کف سنگبارانش کنید
اشعار نورعلیشاه در بیان شهادت مشتاقعلیشاه
@yarekhaksar
27.03.202514:40
هو
۲۶ رمضان سالروز شهادت میرزا محمد تربتی (مشتاقعلیشاه)
چون هجوم برسر مشتاقعلی کردند و خنجر و رمد بر سر و سینه او میزدند، تا قوت گفتار داشت متوسل به حضرت ولایت کلیّه گردید به نام مبارک متذکر گردیده یا علی یا علی میگفته؛ مسلمی مؤمن سنگی محکم بر مغزش کوفت که ای کافر هنوز هم به قاعده صوفیه یاعلی میگویی؟!
اصول الفصول في حصول الوصول
رضاقلی خان هدایت
@yarekhaksar
۲۶ رمضان سالروز شهادت میرزا محمد تربتی (مشتاقعلیشاه)
چون هجوم برسر مشتاقعلی کردند و خنجر و رمد بر سر و سینه او میزدند، تا قوت گفتار داشت متوسل به حضرت ولایت کلیّه گردید به نام مبارک متذکر گردیده یا علی یا علی میگفته؛ مسلمی مؤمن سنگی محکم بر مغزش کوفت که ای کافر هنوز هم به قاعده صوفیه یاعلی میگویی؟!
اصول الفصول في حصول الوصول
رضاقلی خان هدایت
@yarekhaksar
25.03.202519:49
هو
ممشاد دینوری در نزع بود. درویشی پیش وی استاده، و دعا میکرد: بار خدایا بر وی رحمت کن و بهشت او را کرامت کن.
ممشاد در او نگریست بانگی بر وی زد: ای غافل سی سال است تا بهشت را پر طرف غرف و حور و قصور جلوه میکنند فما اعرتها طرفی. اکنون بهسر مشرب حقیقت میرسم، تو زحمت آورده و مرا بهشت و رحمت میخواهی؟
ای جوانمرد این حدیث در حوصله هر کسی نگنجد، این جوانمردانی را رسد، که در سرادقات مطالعات و در مقامات کرامات عین طلبند، زمانی در حلّه مجاهدت، زمانی در قرطه مشاهدت، گاهی در سکر شکر، گاهی در صحو محو، هم نیست و هم هست، هم هشیار و هم مست، دلهاشان حریق نار غیرت، جانهاشان غریق بحر حیرت، ساکنان پوینده، خاموشان گوینده، فردا که خلق را به حضرت ذی الجلال حشر کنند، هر کسی را مرکبی باشد، یکی را نجیب طاعت، یکی را براق همّت و ایشان را قبضه عزّت احدیّت، در خبر آمده که ارواح الشهداء فی اجواف طیر خضر.
کشف الاسرار و عدّة الابرار
رشیدالدین ابوالفضل میبدی
@yarekhaksar
ممشاد دینوری در نزع بود. درویشی پیش وی استاده، و دعا میکرد: بار خدایا بر وی رحمت کن و بهشت او را کرامت کن.
ممشاد در او نگریست بانگی بر وی زد: ای غافل سی سال است تا بهشت را پر طرف غرف و حور و قصور جلوه میکنند فما اعرتها طرفی. اکنون بهسر مشرب حقیقت میرسم، تو زحمت آورده و مرا بهشت و رحمت میخواهی؟
ای جوانمرد این حدیث در حوصله هر کسی نگنجد، این جوانمردانی را رسد، که در سرادقات مطالعات و در مقامات کرامات عین طلبند، زمانی در حلّه مجاهدت، زمانی در قرطه مشاهدت، گاهی در سکر شکر، گاهی در صحو محو، هم نیست و هم هست، هم هشیار و هم مست، دلهاشان حریق نار غیرت، جانهاشان غریق بحر حیرت، ساکنان پوینده، خاموشان گوینده، فردا که خلق را به حضرت ذی الجلال حشر کنند، هر کسی را مرکبی باشد، یکی را نجیب طاعت، یکی را براق همّت و ایشان را قبضه عزّت احدیّت، در خبر آمده که ارواح الشهداء فی اجواف طیر خضر.
کشف الاسرار و عدّة الابرار
رشیدالدین ابوالفضل میبدی
@yarekhaksar


Рекордтар
26.03.202523:59
3.8KЖазылушылар31.03.202523:59
100Дәйексөз индексі16.03.202523:59
1.6K1 жазбаның қамтуы16.03.202523:59
1.6KЖарнамалық жазбаның қамтуы18.03.202523:59
11.11%ER16.03.202523:59
43.70%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.