Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
•𝐒𝐤𝐲☁️ avatar

•𝐒𝐤𝐲☁️


‘’سنرحل و يبقي الأثر 🦋🍃”
ᴘꜱʏᴄʜᴏʟᴏɢʏ ꜱᴛᴜᴅᴇɴᴛ📖🎓
_______________________
برای شما📩 :@Th9skybot
•youtube.com/@Th9sky
•instagram.com/th9sky
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніMay 25, 2020
TGlist-ке қосылған күні
Mar 20, 2025

"•𝐒𝐤𝐲☁️" тобындағы соңғы жазбалар

بله؛ ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم، اما لازم است در رابطه یاد بگیریم چگونه به دیگری کمک کنیم تا ما را بهتر بفهمد.

-امین عدالت‌خواه

☁️
آدمِ امن ✨☁️
کودک، درد را با زبانِ خاص خود بروز می‌دهد. او گاهی با تنِش‌های موجود بازی می‌کند. زبانش، زبان بازی‌ست؛ اضطرابش را با پازل‌ها می‌سازد و با عروسک پنهان می‌کند، و در تکرارهای بی‌دلیلِ حرکات کوچک، فریاد می‌زند.
چون روانِ کوچکش هنوز تابِ اندوه‌های بزرگ را ندارد، سکوت می‌کند، اما درونش پر از فریاد است. بزرگ‌تر‌ها هر رویدادی را در ذهن مرور می‌کنند، اما گاهی روانِ کودک تابِ این همه تکرار را ندارد، او آنچه تجربه کرده، با بدنِ ‌خود و در بازی‌هایش نشان می‌دهد، گویی اتفاقات‌ را اینگونه مرور می‌کند.

•☁️
آدم اشتباه، یعنی کسی که وقتی با همه‌ی وجودت، خودت را برای او توضیح می‌دهی، باز او توانِ فهمیدن تو را ندارد.

☁️📖ابری که فهمیده شده،بارونه.
-امین عدالت‌خواه
❝ ابودرداء‌رضی‌الله‌عنهفرمود: ملامت برادر از فِقدانش آسان‌تر است. چه کسی می‌تواند جای برادرت را پر کند؟ پس به او مهر بورز و به نرمی با او رفتار کن. دنبال دشمنش نیفت که تو نیز مانند او خواهی بود. تو را فقدان او در فردایی که مرگش فرا رسد بس است و دیگر این گریستنِ هنگام مردن چیست؟ آن هم وقتی که زمان حیات، پیوندت را با او گسسته بودی؟ ❝

☁️📖دُرّستان | پژواک
او جهان را به دو بخش تقسیم کرده بود: خوب یا بد. امن یا تهدیدگر.
و چون نمی‌خواست عزیزانش را بر لبه‌ی تیغِ خشمش ببرد، آن‌ها را در منطقه‌ی امن، بی‌صدا، بی‌تعارض، نگاه داشته بود.

اما حالا، در اتاقی ساکت، شاید برای اولین‌بار، تلاش می‌کرد بفهمد که می‌توان هم دوست داشت، هم خشمگین شد، که عشق، اگر یکپارچه باشد، تابِ خشم را هم دارد. و خشم، اگر پذیرفته شود، قرار نیست ویران کند.

☁️𝐬𝐤𝐲|میثاء
جایی خواندم که نوشته بود …

آدم‌ها از همان‌جا که رنج کشیده‌اند، می‌رنجانند.

خودشیفته‌ها؛ تحقیر شده‌اند و تحقیر می‌کنند.
کمالگراها؛ ترسیده‌اند و می‌ترسانند.
بدبین‌ها؛ تهدید شده‌اند و تهدید می‌کنند.
سایکوپات‌ها؛ آزار دیده‌اند و آزار می‌رسانند.
نمایشی‌ها؛ دیده نشده‌اند و نمی‌بینند.
مرزی‌ها؛ طرد شده‌اند و طرد می‌کنند.

اکثرِ آدم هایی که ما را رنج می دهند؛ رنج کشیده هایی هستند، که از زخم هایِ خودشان نتوانسته‌اند عبور کنند ...

☁️
یه خبر خوب دارم برای دوستان و همراهان قدیمی.کتاب لأني عبدك_عمر‌آل‌عوضه که خیلی‌هاتون برای خوندنش مشتاق بودین، به زودی ان‌شاءالله ترجمه‌ی اون منتشر میشه. زمان انتشار رو در استوری‌ اینستاگرام اطلاع میدم.

☁️📖
یه ویدیو خیلی کوتاه هم از اون مسیر گذاشتم یوتیوب، اگر دوست داشتید ببینید
🤍☁️

https://youtube.com/shorts/uYZv4lTOxmA?si=SBB5WLSgMA29pfVd
در این چند سال شاید بارها از این مسیر گذشته‌ام، اما تازه چند روز پیش متوجه این مسجد شدم؛ جایی بین دانشکده علوم پزشکی و یک هتل.
آن روز وقتی برای کاری از خانه بیرون آمدم، ایرپاد و کتابم را با خود نبردم. آن روز را خواستم فقط ببینم، صداها را همانطور که اطرافم هست بشنوم. این بار در مترو، به فاصله‌ی رسیدن تا مقصد، به جای غرق شدن در کتاب، سعی کنم به اطرافم بیشتر نگاه کنم، آدم‌ها را ببینم، دغدغه‌هایشان را از چهره‌هایشان بخوانم، صدای قطار هنگامی که از سنگریزه‌ها می‌گذرد را در حافظه‌ام نگه دارم، آسمان را بیشتر ببینم، همان‌جا که همیشه آرامش را در آن یافته‌ام.
اما آن روز...آن روز دانستم از کنار چه چیزها و چه کسانی‌ بی‌درنگ‌ گذشته‌ام، که دیدن و شنیده شدنشان را از دست داده‌ام....
مگرآخر این همه عجله برای چه بود؟!

•☁️
این پست و پست بعدیِ اون رو اگر مایل بودید، بخونید. قبلا توضیحاتی درباره‌ی تاب‌نیاوردنِ تنها ماندن نوشته بودم.☁️
یاد شعر امیرخسرو دهلوی افتادم که میگه:

«هر جانور که باشد بگریزد از بلایی
من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟»☁️

Рекордтар

22.04.202523:59
849Жазылушылар
07.02.202523:59
0Дәйексөз индексі
26.04.202523:59
2341 жазбаның қамтуы
28.04.202514:33
0Жарнамалық жазбаның қамтуы
10.04.202512:03
3.70%ER
21.04.202520:29
26.26%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
MAR '25APR '25

•𝐒𝐤𝐲☁️ танымал жазбалары

20.04.202511:14
آدم اشتباه، یعنی کسی که وقتی با همه‌ی وجودت، خودت را برای او توضیح می‌دهی، باز او توانِ فهمیدن تو را ندارد.

☁️📖ابری که فهمیده شده،بارونه.
-امین عدالت‌خواه
10.04.202508:50
جایی خواندم که نوشته بود …

آدم‌ها از همان‌جا که رنج کشیده‌اند، می‌رنجانند.

خودشیفته‌ها؛ تحقیر شده‌اند و تحقیر می‌کنند.
کمالگراها؛ ترسیده‌اند و می‌ترسانند.
بدبین‌ها؛ تهدید شده‌اند و تهدید می‌کنند.
سایکوپات‌ها؛ آزار دیده‌اند و آزار می‌رسانند.
نمایشی‌ها؛ دیده نشده‌اند و نمی‌بینند.
مرزی‌ها؛ طرد شده‌اند و طرد می‌کنند.

اکثرِ آدم هایی که ما را رنج می دهند؛ رنج کشیده هایی هستند، که از زخم هایِ خودشان نتوانسته‌اند عبور کنند ...

☁️
22.04.202518:56
بله؛ ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم، اما لازم است در رابطه یاد بگیریم چگونه به دیگری کمک کنیم تا ما را بهتر بفهمد.

-امین عدالت‌خواه

☁️
20.04.202509:14
❝ ابودرداء‌رضی‌الله‌عنهفرمود: ملامت برادر از فِقدانش آسان‌تر است. چه کسی می‌تواند جای برادرت را پر کند؟ پس به او مهر بورز و به نرمی با او رفتار کن. دنبال دشمنش نیفت که تو نیز مانند او خواهی بود. تو را فقدان او در فردایی که مرگش فرا رسد بس است و دیگر این گریستنِ هنگام مردن چیست؟ آن هم وقتی که زمان حیات، پیوندت را با او گسسته بودی؟ ❝

☁️📖دُرّستان | پژواک
آدمِ امن ✨☁️
کودک، درد را با زبانِ خاص خود بروز می‌دهد. او گاهی با تنِش‌های موجود بازی می‌کند. زبانش، زبان بازی‌ست؛ اضطرابش را با پازل‌ها می‌سازد و با عروسک پنهان می‌کند، و در تکرارهای بی‌دلیلِ حرکات کوچک، فریاد می‌زند.
چون روانِ کوچکش هنوز تابِ اندوه‌های بزرگ را ندارد، سکوت می‌کند، اما درونش پر از فریاد است. بزرگ‌تر‌ها هر رویدادی را در ذهن مرور می‌کنند، اما گاهی روانِ کودک تابِ این همه تکرار را ندارد، او آنچه تجربه کرده، با بدنِ ‌خود و در بازی‌هایش نشان می‌دهد، گویی اتفاقات‌ را اینگونه مرور می‌کند.

•☁️
06.04.202521:43
آن‌چه همیشه در رفتار آدم‌ها مرا به فکر وامی‌دارد، این است که چرا انسان تا این اندازه از تنها ماندن با خود می‌گریزد؟ چه می‌شود که تنها یک ساعت خلوت، این‌گونه بی‌قراری و آشفتگی با خود می‌آورد؟!

“‌ تا کجا می‌توان آن صدای بلندی که در درون طنین انداخته را، خفه کرد؟ ”
☁️
06.04.202521:45
یاد شعر امیرخسرو دهلوی افتادم که میگه:

«هر جانور که باشد بگریزد از بلایی
من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟»☁️
08.04.202517:26
یه خبر خوب دارم برای دوستان و همراهان قدیمی.کتاب لأني عبدك_عمر‌آل‌عوضه که خیلی‌هاتون برای خوندنش مشتاق بودین، به زودی ان‌شاءالله ترجمه‌ی اون منتشر میشه. زمان انتشار رو در استوری‌ اینستاگرام اطلاع میدم.

☁️📖
08.04.202514:52
یه ویدیو خیلی کوتاه هم از اون مسیر گذاشتم یوتیوب، اگر دوست داشتید ببینید
🤍☁️

https://youtube.com/shorts/uYZv4lTOxmA?si=SBB5WLSgMA29pfVd
08.04.202514:46
در این چند سال شاید بارها از این مسیر گذشته‌ام، اما تازه چند روز پیش متوجه این مسجد شدم؛ جایی بین دانشکده علوم پزشکی و یک هتل.
آن روز وقتی برای کاری از خانه بیرون آمدم، ایرپاد و کتابم را با خود نبردم. آن روز را خواستم فقط ببینم، صداها را همانطور که اطرافم هست بشنوم. این بار در مترو، به فاصله‌ی رسیدن تا مقصد، به جای غرق شدن در کتاب، سعی کنم به اطرافم بیشتر نگاه کنم، آدم‌ها را ببینم، دغدغه‌هایشان را از چهره‌هایشان بخوانم، صدای قطار هنگامی که از سنگریزه‌ها می‌گذرد را در حافظه‌ام نگه دارم، آسمان را بیشتر ببینم، همان‌جا که همیشه آرامش را در آن یافته‌ام.
اما آن روز...آن روز دانستم از کنار چه چیزها و چه کسانی‌ بی‌درنگ‌ گذشته‌ام، که دیدن و شنیده شدنشان را از دست داده‌ام....
مگرآخر این همه عجله برای چه بود؟!

•☁️
06.04.202521:49
این پست و پست بعدیِ اون رو اگر مایل بودید، بخونید. قبلا توضیحاتی درباره‌ی تاب‌نیاوردنِ تنها ماندن نوشته بودم.☁️
06.04.202521:33
تنها ساعتی از تنها ماندن با خودش می‌گذشت، آشفتگی در تمام حرکاتش هویدا بود. تاب نیاورد، سوئیچ را برداشت و ساعت‌ها بی‌هدف با دوستانش در خیابان‌ها پرسه ‌زد…☁️
20.04.202509:14
19.04.202516:38
او جهان را به دو بخش تقسیم کرده بود: خوب یا بد. امن یا تهدیدگر.
و چون نمی‌خواست عزیزانش را بر لبه‌ی تیغِ خشمش ببرد، آن‌ها را در منطقه‌ی امن، بی‌صدا، بی‌تعارض، نگاه داشته بود.

اما حالا، در اتاقی ساکت، شاید برای اولین‌بار، تلاش می‌کرد بفهمد که می‌توان هم دوست داشت، هم خشمگین شد، که عشق، اگر یکپارچه باشد، تابِ خشم را هم دارد. و خشم، اگر پذیرفته شود، قرار نیست ویران کند.

☁️𝐬𝐤𝐲|میثاء
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.