Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
زبان‌ورزی avatar

زبان‌ورزی

کانال زبان‌ورزی مطالب مرتبط با زبان، ترجمه و ویرایش نشر می‌کند. زبان‌ورزی را به دوستان‌تان معرفی کنید.
✍🏻 حسین حسن‌زاده
📥 @hhassanzadeh
🔝 t.me/zabanvarzi/1
📸 instagram.com/zabanvarzii
📅 ۱۳۹۹/۴/۳۱
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніЛип 21, 2020
TGlist-ке қосылған күні
Лют 22, 2025

Рекордтар

09.04.202523:59
2KЖазылушылар
28.03.202515:13
150Дәйексөз индексі
28.03.202523:59
1.2K1 жазбаның қамтуы
31.03.202510:24
1.2KЖарнамалық жазбаның қамтуы
27.02.202514:57
11.93%ER
28.03.202523:59
60.31%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

زبان‌ورزی танымал жазбалары

🍁 سخنان «غیرعلمی» میرجلال‌الدین کزازی دربارهٔ زبان فارسی

«زبان پارسی از دید من زبانی است که با هیچ زبانی دیگر در جهان سنجیدنی است، اما همتای آن نیست‌. من دانشورانه به برهان بارها گفته‌ام و نوشته‌ام که زبان پارسی از دید ساختار پیشرفته‌ترین زبان است در میان زبان‌های شناخته‌شده. زبان پارسی به پَرند می‌ماند، به نرمی، به نغزی، به زبیایی پرند، که بافته‌ای است ابریشمین. زبان‌های دیگر در سنجش با این زبان به پلاس می‌مانند، که بافته‌ای است ستبر، درشت، دل‌آزار.» (فروردین ۱۴۰۴)

💡 پس‌نوشت: اینکه زبانی به «زیبایی پرند» یا به «دل‌آزاری پلاس» است از حیطهٔ علم خارج است، چون قابل بررسی علمی نیست. و دیگر اینکه، آن بخش از دیدگاه او که قابل بررسی است («زبان پارسی از دید ساختار پیشرفته‌ترین زبان است») هم مورد تأیید زبان‌شناسان نیست.

#⃣ #زبان_فارسی #اطلاعات_غلط
13.04.202518:12
💰نرخ‌نامهٔ ترجمه ۱۴۰۴ (نیم‌سال اول)

▪️مطابق با قانون کار ایران و با درنظرگرفتن ساعت کار روزانهٔ مترجمان

این نرخ‌نامه هر شش ماه یک‌بار (اواخر فروردین و مهر) متناسب با شرایط بازار و تورم به‌روزرسانی می‌شود.

©️ از: کانال مترجم‌شدن

#️⃣ #ترجمه #مترجمی
21.03.202508:27
🍁 خوانش بخش‌هایی از کتیبه ساسانی که درحال غرق‌شدن است

یک پژوهشگر و زبان شناس از خوانش بخش‌هایی از سنگ‌نبشته «سراب سیاه» به خط پهلوی ساسانی اطلاع داد. پیش‌تر دربارهٔ نابودی این کتیبه، که در سرچشمهٔ رودخانه و تالاب قرار دارد و بخشی از سال زیر آب می‌رود و خطوط آن درحال محوشدن است، هشدار داده شده بود.

ابوالحسن اتابکی، پژوهشگر آزاد، به دنبال انتشار گزارش ایسنا از وضعیت کتیبهٔ ساسانی سراب سیاه، که در معرض نابودی قرار دارد، خوانش این سنگ‌نبشته را براساس عکس‌هایی که سیاوس آریا ـ پژوهشگر و کنشگر میراث فرهنگی در استان فارس ـ در اختیار او قرار داده، انجام داده است. او به ایسنا گفت: متن این سنگ‌نبشته بسیار آسیب دیده و عکس‌هایی از آن در اختیار ما قرار گرفته بود؛ پس ناچار بودیم از روی همین تصاویر به خوانش آن بپردازیم. دشواریِ دیگر دربارهٔ این عکس به‌خاطر آن بود که کسی که این عکس‌ها را تهیه کرده و آن را سیاقلم کرده آشنایی چندانی به خطوط پهلوی نداشته که این امر هر پژوهشگری را دچار خطای خوانش می‌کند.

او ادامه داد: از آنجا که تنها همین عکس‌های یک دهه پیش در اختیار ما است و خود سنگ‌نبشته دورهٔ ساسانی نیز در این ۱۰ سال به‌شدت آسیب دیده، پس نتیجهٔ کار را باید از روی همین تصاویر داوری کرد. اتابکی گفت: این نخستین خوانش از بخش گسترده کتیبهٔ سراب سیاه شهرستان رستم است، که بی‌تردید می‌تواند در آینده تعاریف دیگری به‌وسیلهٔ دیگر پژوهشگران ارائه شود. اما این خوانش راهگشای نوینی برای دیگر محققان است تا به نتایج بهتری از معنای این سنگ‌نبشته دست یابند.

ترجمه بخشی از این سنگ‌نوشته، که ابوالحسن اتابکی انجام داده، چنین است :

۱. این تقسیم کردن آب (بوسیله) یک مجرای آب (منگ)

۲. از چشمه زهاب (سرچشمه) به کشیدن

۳. آبها ... فراز باغ

۴. این پاداش

۵. کار ... (به) آیین ایزدادن

۶. شادان / کامیاب، پرگوهر؟

۷. .......................................

۸. ........................................

۹. ........................................


این پژوهشگر گفت: مهم‌تر از خوانش این کتیبه، پایندگی و نگهداری آن است که میراث گران‌بهایی برای نسل‌های آینده است و این آثار و دیگر آثار ارزشمندی که از نیاکان ما باقی مانده، تداعی‌کنندهٔ فرهنگ کهن ملتی است که هزاران سال در این خاک ریشه دارند.

دربارهٔ بازشناسیِ سنگ‌نبشتۀ پهلوی ساسانی «سَراب سیاه» شهرستان رستم گفته شده است: شهرستان رستم از شهرستان‌های نوبنیاد استان است که در سمت شمال غربی استان فارس جای دارد و مرکز آن شهرستان مَصیری است. سنگ‌نبشتۀ پهلوی ساسانی «سَراب سیاه» در اندازۀ حدودی ۱۱۰ در ۱۰۰ سانتی متر با فاصلۀ ۱ متر و نیمی از سطح آب تراشیده شده است. هرچند در گذشته، این چشمه و تالاب در سطحی بالاتر و نزدیک سنگ‌نبشته بوده و هنوز هم در زمان فصل پربارش یادگار ساسانیان به زیر آب می‌رود. سنگ‌نبشته در ۹ رَج (سطر) و به دبیرۀ پهلوی ساسانی کتیبه‌ای تراشیده شده است.

به گفتهٔ قامت محمودی، مدیرکل میراث فرهنگی شهرستان رستم، این سنگ‌نبشته در حدود سال ۱۳۹۰ در فهرست میراث ملی ثبت شده است. این کتیبه بخشی از یک صخره است که سرچشمهٔ رودخانه و تالاب سراب سیاه بوده است و حدود ۵ ماه از سال از آب بیرون است و خطوط آن بر اثر فرسایش درحال محوشدن است.

©️ از: ایسنا (۱۴۰۳/۱۲/۲۹)
🍁 فرهنگستان برای «متروباس» معادل «(اتوبوس) قطاری» را تصویب کرد

💬 نسرین پرویزی (معاون واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):

به‌تازگی بحثی دربارهٔ راه‌اندازی سامانهٔ اتوبوسرانی برای اتوبوس‌های قطاری، که به نام «متروباس» شناخته می‌شوند، مطرح شده است.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی با شنیدن این خبر، دست‌به‌کار شد و پس از بررسی‌های لازم، معادل «اتوبوس قطاری» یا به‌طور اختصاری «قطاری» را برای این واژه تصویب کرد.

[امیدواریم] همزمان با ورود این خودرو (متروباس)، معادل مصوب فرهنگستان هم در جامعه پذیرفته شود و مورد استفاده قرار گیرد.

©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۴/۱/۳۰) | #واژه‌شناسی
🍁 داریوش شایگان و زبان فارسی

«من در خانه زبان‌های گرجی، روسی (دایه‌ام روس بود) ترکی عثمانی، که مادرم با پدرم به آن زبان سخن می‌گفت، و ترکی آذری، که پدرم با آن به مادرم جواب می‌داد، را می‌شنیدم. دو زبان ترکی و فارسی را این‌چنین آموختم. زیرا پدرم با من به فارسی سخن می‌گفت. اما اهمیت فارسی دلیل دیگری داشت. فارسی زبان «امپراتوری» و زبان فرهنگ بود. من همواره دانسته‌ام که در این مجموعه قوم‌ها و زبان‌های گوناگون، هویت من به زبان فارسی گره خورده است. پدرم نوعی پرستش شبه‌مذهبی نسبت به این زبان داشت که آن را به من نیز منتقل کرد. این مرد آذربایجانی نسبت به رسالت زبان فارسی در ایجاد تمرکز، که پایهٔ وحدت کشور بود، سخت هشیار بود، زیرا که ایران ــ چه بخواهیم و چه نخواهیم ــ همواره امپراتوری‌ای متشکل از قوم‌ها و زبان‌های مختلف بوده است که به‌واسطهٔ فرهنگ فاخر زبان فارسی به یکدیگر پیوند خورده‌اند.»

📚 زیر آسمان‌های جهان: گفت‌وگوی رامین جهانبگلو با داریوش شایگان. ترجمهٔ نازی عظیما (۱۳۷۴: ص ۲). تهران: نشر فرزان روز.

#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_هویت
اخیراً سریال «نوجوانی» (۲۰۲۵) دو اصطلاح را بر سر زبان‌ها انداخته است. این دو اصطلاح عبارت‌اند از:

Incel (involuntary celibate)
a member of a group of people on the internet who are unable to find sexual partners despite wanting them, and who express hate towards people whom they blame for this (+)

Manosphere (n)
websites and internet discussion groups that are concerned with men's interests and rights as opposed to women's, often connected with opposition to feminism or dislike of women (+)

این دو را به ترتیب چنین ترجمه‌ کرده‌اند: «تجرد غیرارادی» و «فضای مردانه»

#️⃣ #واژه‌شناسی #زبان_و_جامعه
اگر به مباحث زبانی و ترجمه‌ای علاقه دارید، می‌توانید به گروه «قلک زبان و ترجمه» (۱۳۹۹) بپیوندید:

🔗 t.me/+MeBEnDd2cK8xMDdk
🍁 فرهنگستان: «گل‌پاک» معادل مصوّب «کلین‌شیت» است

💬 نسرین پرویزی (معاون واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):

براساس مصوبهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال ۱۳۹۴، واژهٔ «گل‌پاک» جایگزین فارسیِ اصطلاح پرکاربرد «کلین‌شیت» در فوتبال تصویب شد.

این واژه به عملکرد دروازه‌بانی اطلاق می‌شود که در یک بازی یا دورهٔ مشخص، موفق به بسته نگه‌داشتن دروازه خود می‌شود و هیچ گلی دریافت نمی‌کند.

انتظار می‌رود در گزارش‌های ورزشی، تحلیل‌ها و اخبار فوتبالی، واژهٔ «گل‌پاک» جایگزین کلمهٔ انگلیسیِ «کلین‌شیت» شود.

©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۴/۱/۱۷) | #واژه‌شناسی
29.03.202509:26
📚 سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی (۱۴۰۳)

▪️(فهرست و مقدمه)

✍🏻 بهمن زندی

🔗 نشر لوگوس

#️⃣ #کتاب #زبان_فارسی #زبان_و_جامعه
🍁 فرهنگ آکسفورد واژهٔ ترجمه‌ناپذیر «گیگیل» را وارد انگلیسی کرد

گاهی برای توصیف چیزی یا وضعیتی کلمه کم می‌آوریم. این اتفاق ممکن است در هر زبانی بیفتد. مثلاً برای توصیف احساس‌مان در زمان دیدن موجودی فوق‌العاده دوست‌داشتنی، مثلاً گربه‌ای ملوس، چه تک‌واژه‌ای داریم؟ فرهنگ انگلیسی آکسفورد برای پرکردن جای خالی این کلمه در زبان انگلیسی واژه‌ای را از زبان تاگالوگ فلیپین وام‌ گرفته و به فهرست کلمات «ترجمه‌ناپذیر» خود اضافه کرده است: «گیگیل» (Gigil)

در فرهنگ آکسفورد آمده است که «گیگیل» احساسی فوق‌العاده شدید است که سراسر وجود را فرا می‌گیرد، احساسی که می‌تواند ناشی از خشم از چیزی باشد، یا برعکس ناشی از شوق یا لذت، مثلاً هنگام دیدنِ شخص یا چیزی بسیار عزیز و دوست‌داشتنی، احساسی که باعث می‌شود مشت‌های‌مان را گره کنیم، دندان‌های‌مان را به هم فشار دهیم یا موجودی عزیز و دوست‌داشتنی را محکم در آغوش بفشاریم یا بخواهیم آن را نیشگون بگیریم. (کانال بی‌بی‌سی فارسی؛ ۱۴۰۴/۱/۷)

🔗 Gigil: An intense feeling caused by anger, eagerness, or the pleasure of seeing sb or sth cute or adorable ... (OED)

#️⃣ #واژه‌شناسی #ترجمه‌ناپذیری
01.04.202506:58
🍁 استفاده نیاکان ما از زبان برای ارتباط کلامی ۱۳۵ هزار سال پیش آغاز شد

✍🏻 ویشوام سانکاران:

براساس یک بررسیِ جدید از داده‌های ژنومی، انسان‌های نخستین ممکن است استفاده از زبان برای ارتباط را بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش آغاز کرده باشند.

حدود هفت هزار زبان شناسایی‌شده در سراسر جهان صحبت می‌شود که پژوهشگران می‌گویند همهٔ آنها ریشه‌ای مشترک دارند و به زمانی بازمی‌گردند که گروه‌های انسان نخستین شروع به گسترش در سراسر جهان کردند. نیاکان ما طی میلیون‌ها سال تکامل، تواناییِ شناختی برای زبان را توسعه دادند و واژگان و دستور زبان را در قالب یک نظام بیانی با هم ترکیب کردند.

ظرفیت سخن‌گفتن در انسان‌ها دست‌کم ۱۳۵ هزار سال پیش پدیدار شد؛ یعنی بیش از ۱۰۰ هزار سال پس از آنکه این گونه برای نخستین‌بار در آفریقا ظهور کرد.

بررسیِ جدید که در مجله «فرانتیرز این سایکولوژی» (Frontiers in Psychology) شرح داده شده است، بیش از ۱۲ مطالعه ژنتیکی منتشرشده در ۱۸ سال گذشته را بررسی کرده و نشان می‌دهد که نخستین انشعاب انسان‌ها احتمالاً حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.

پس از آنکه گروه‌های نخستین انسانی از نظر جغرافیایی از یکدیگر جدا شدند، هر زیرجمعیت دچار تغییرات ژنتیکی شد.

شیگرو میاگاوا، یکی از نویسندگان این مقاله از مؤسسهٔ فناوری ماساچوست (MIT) در ایالات متحده، گفت: «هر جمعیتی که در سراسر جهان منشعب شد، زبان انسانی دارد و همهٔ زبان‌ها با هم ارتباط دارند.» دکتر میاگاوا توضیح داد: «فکر می‌کنم با میزان بالایی از اطمینان بتوان گفت که نخستین انشعاب، حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داد، بنابراین ظرفیت زبانیِ انسان باید تا آن زمان یا حتی پیش از آن وجود داشته باشد.»

۱۵ مطالعه ژنومی که در این پژوهش بررسی شده‌اند به‌طور مشترک نشان می‌دهند که نخستین انشعاب‌های جغرافیایی چه زمانی آغاز شده‌اند. پژوهشگران با تجزیه‌ و تحلیل تنوع‌های ژنتیکی توضیح‌ داده‌شده در این بررسی‌ها توانستند زمان احتمالی را تخمین بزنند که در آن، هوموساپینس [انسان خردمند] هنوز یک گروه یکپارچه و بدون تقسیمات منطقه‌ای بود. آنها می‌گویند داده‌ها نشان می‌دهند نخستین انشعاب احتمالاً حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.

آنها می‌گویند: «مطالعات اخیر در سطح ژنوم دربارهٔ واگرایی اولیه هوموساپینس که بر اساس چندریختی [یا پلی‌مورفیسم‌های] تک‌نوکلئوتیدی انجام شد، نشان می‌دهد که نخستین تقسیم جمعیتی در میان هوموساپینس از شاخهٔ اولیه تقریباً ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.»

از آنجا که تمام گسترش‌های بعدی گروه‌های انسانی به جمعیت‌هایی با تواناییِ زبانی کامل منجر شد، دانشمندان گمان می‌کنند ظرفیت زبان به‌عنوان ابزاری برای ارتباط، در آخرین زمان ممکن، حدود ۱۳۵ هزار سال پیش، قبل از نخستین انشعاب، وجود داشته است.

پژوهشگران نتیجه‌گیری می‌کنند: «اگر ظرفیت زبانی در زمان دیرتری توسعه یافته بود، انتظار داشتیم که برخی جمعیت‌های انسان مدرن بدون زبان باشند، یا شیوه‌ای کاملاً متفاوت از ارتباط داشته باشند، اما چنین چیزی وجود ندارد.»


«بر اساس حد پایین ۱۳۵ هزار سال برای زبان، ما پیشنهاد می‌کنیم که زبان ممکن است باعث ظهور گستردهٔ رفتارهای مدرن انسانی حدود ۱۰۰ هزار سال پیش شده باشد.»

©️ از: ایندیپندنت فارسی (۱۴۰۴/۱/۱۱)
🍁 زبان «منحوس» انگلیسی!

💬  مهدی کوچک‌زاده (هنگام نشان‌دادن تصویری از عملکرد بانک جهانی در مجلس):

00:32 با کمال شرمندگی به زبان «منحوس» انگلیسی، برای مردم می‌خوانم، شما همکاران که استاد هستید.

02:20 قالیباف: آقای کوچک‌زاده شاید توجه نداشتند. دربارهٔ زبان انگلیسی نکته‌ای گفتند، که به نظرم اشتباه لفظی بود؛ من عذرخواهی می‌کنم.

🎥 از: خبرگزاری مهر (۱۴۰۴/۱/۱۷) | #زبان_انگلیسی
29.03.202521:11
🍁بدعتی خطرناک و بنیان‌کن

▪️دربارۀ ضرورت استفاده از زبان فارسی از سوی دولتمردان

✍🏻 نیوشا طبیبی‌‏گیلانی:

خدایش بیامرزد، استادی داشتم ــ استاد مرتضی خان‌ورزی ــ که در شکستنِ رسم و سنت می‌فرمود: «شکستن سنت و عادت کار خوبی است تا آنجا که بنیان‌کن نشود.» و چه درست می‌فرمود. خبر مکاتبهٔ استاندار آذربایجان غربی با رئیس‌جمهور به زبان ترکی از همان سنت شکنی‌هایی است که می‌تواند «بنیان کن» باشد.

سنت هزارسالهٔ حکمرانیِ ایرانی بر این پایه و توافق استوار شده که همگان زبان‌ بین‌الاقوامی فارسی را به‌عنوان زبان رسمی کشور پذیرفته‌اند. دوسوم و بلکه بیشتر از این هزار سال را خاندان‌های ترک و ترک‌زبان بر ایران فرمان رانده‌اند. از غزنویان و سلجوقیان گرفته تا صفویه و قاجاریه، همهٔ این پادشاهان تبار و زبان ترکی داشته‌اند.

اما همین حکمرانان چنان به آداب و الزامات حکمرانی در این سرزمین چندین‌قومی آشنا بوده‌اند که هرگز نخواسته‌اند زبان خانگیِ خودشان را به کل ایران تحمیل کنند. حتی نخواسته‌اند که مکاتبات رسمی با حاکمان ولایات ــ که معمولاً هم‌زبان و هم‌قبیلهٔ خودشان بوده‌اند را ــ جز به زبان فارسی رسمی به زبان دیگری انجام دهند. حتی هلاگو و الجایتو و پادشاهان مغول ایران هم زبان فارسی را به‌عنوان زبان رسمی حکومتی به رسمیت می‌شناخته‌اند. هلاگو از رشیدالدین فضل‌الله می‌خواهد که تاریخ مغول را به فارسی بنویسد. در تاریخ بیهقی فقط چند بار از ترکی حرف‌زدن مسعود غزنوی یاد می‌شود.

حالا در میانهٔ اتفاقات نامیمونی که در ارومیه افتاده و شائبهٔ همراهی و همدلی و جانب‌گیری هم متوجه مسئول استان است، خبر مکاتبهٔ ایشان با رئیس‌جمهور آن هم به زبان ترکی می‌رسد! این بدعتی است بد و خطرناک و در راستای مقدمه‌چینی برای اتفاقاتی شوم و سیاه.

رئیس‌جمهور خوش‌نیت و نرم‌خوی ما، حتی اگر می‌خواهند به روش خود با وفاق و آرامی با این تخلف از روش و منش و قانون و عرف حکومت‌داریِ ایرانی روبه‌رو شوند، وفق همان نهج‌البلاغه‌ای که احاطه‌ای نیک بر آن دارند، باید این استاندار را به‌فوریت و آشکارا و با قاطعیت عزل کنند تا دیگر کسی به هیچ بهانه‌ای درصدد ایجاد خصوصیت ویژه و به خیال خود تشکیل گروه و دسته‌ای در کار حکومت برنیاید.

این بدعتی آشکار است که باید جدی گرفته شود. اگر به تعبیر معاون اول، هر استاندار باید با اختیارات رییس‌جمهور استانی به کار مشغول باشد و بعد هم بخواهد با زبان قومی خود کارهای اداری و مدیریتی را انجام دهد، دیگر چه چیزی از تمامیت ارضی و وحدت ملی باقی می‌ماند؟ این زیاده‌روی چندان است که حتی از قواعد فدرالیسم هم عبور می‌کند.

©️ از: هم‎میهن (۱۴۰۴/۱/۹)

#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_سیاست
📚 سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی (۱۴۰۳)

✍🏻 بهمن زندی

زبان و جامعه کاملاً بر هم تأثیرگذار هستند. نقش اصلیِ زبان‌شناسیِ اجتماعی بررسیِ همین تعاملات میان زبان و جامعه و رصد تحولات اجتماعی است تا بتوان تحولات اجتماعی را تبیین و تفسیر کرد. از این رو، برای مطالعۀ جامعۀ امروز ایران و با توجه به در‌هم‌تنیدگیِ زبان و جامعه سیر تحولات زبانی ــ اجتماعیِ ایران از آغاز تا‌کنون را بررسی کرد.

برای نیل به چنین هدفی، نویسندۀ کتاب حاضر دیدگاهی کلان و درزمانی به رابطۀ زبان فارسی و اجتماع پیرامون آن اتخاذ کرده است و ضروری دانسته است برای درک بهتر مسائل کنونیِ زبان فارسی و جامعۀ ایران، به سیر تحولات زبانی ــ اجتماعی در طول تاریخ بپردازد. با چنین رویکردی، می‌توان تصویری تمام‌نما از اوضاع زبان‌های مطرح در ایران، به‌خصوص زبان فارسی، ارائه کرد و مسائل اجتماعیِ این زبان را با دقت بیشتری بررسی کرد. در نهایت، نویسنده سعی می‌کند بر اساس مطالعات انجام‌شده راهکارهایی بهتر و مناسب‌تر برای حل مسائلِ روز زبانی ــ اجتماعی ارائه دهد. (نشر لوگوس)

🔗 فهرست و مقدمۀ کتاب را در اینجا بخوانید.

#️⃣ #کتاب #زبان_فارسی #زبان_و_جامعه
03.04.202517:11
🍁 مترجم یا ویراستار فنی؟

✍🏻 فردین علیخواه:

بیایید وضعیتی را تصور کنیم. قابلیت‌هایی در هوش مصنوعی ایجاد شده است که صفر تا صد ترجمهٔ متن را انجام می‌دهد. کاربر ابتدا متن را در اختیار هوش مصنوعی قرار می‌دهد، و هوش مصنوعی در کمتر از چند دقیقه متن ترجمه‌شده را به او تقدیم می‌کند. توجه داشته باشید که در اینجا این امکان نیز وجود دارد تا نوع ترجمه (علمی، نثری ساده، محاوره‌ای و ... ) مشخص شود. کاربر سپس متن ترجمه‌شده را، این بار برای ویرایش، به هوش مصنوعی می‌دهد. باز در کمتر از چند دقیقه نسخهٔ ویرایش‌شدۀ متن در اختیار کاربر قرار می‌گیرد. در نهایت، کاربر باید به خودش زحمت بدهد و یکبار با دقت متن را کنترل کند و به‌اصطلاح دستی بر متن بکشد و تمام!

آنچه گفتم شاید زمانی، اندکی رؤیایی به‌نظر می‌رسید، ولی این روز‌ها امکان‌پذیر شده است. هوش مصنوعی به‌تدریج حرفه‌ای‌تر و کامل‌تر می‌شود. البته من ترجیح می‌دهم از کلمۀ «به‌تدریج» استفاده نکنم. هوش مصنوعی «با سرعتی باورنکردنی» در حال تکمیل قابلیت‌ها و توانایی‌های خودش است. منظور آنکه، اصلاً دور از انتظار نیست که در چند ماه آینده کاربر، آن فعالیت آخر یعنی کنترل‌کردن متن را نیز به هوش مصنوعی بسپارد. خواندن یا نخواندن متن پس از دریافت از هوش مصنوعی انتخاب و افتخاری باشد که کاربر به متن می‌دهد!

واقعیت آن است که چالش‌های جدیدی برای فعالیتی به نام ترجمه ایجاد شده است. با دوست مترجمی در این زمینه صحبت می‌کردم. تنها دلخوشی‌اش آن بود که با ادبیات فارسی بسیار آشناست و در متن ترجمه‌شدۀ هوش مصنوعی دستی می‌بَرد و نثر را ادبی‌تر و برای خواندن، روان‌تر می‌کند. مثلاً به‌جای ترجمۀ «بیانِ ‌ایده‌ای جدید» در متن هوش مصنوعی، او می‌نویسد «طرحی نو درانداختن»، یا به‌جای «توضیح‌دادن» در متن هوش مصنوعی، او می‌نویسد «روشن‌ساختن»! به او گفتم بی‌تردید هوش مصنوعی از این برابرگزینی‌ها نیز مطلع خواهد شد و در آینده‌ای نزدیک او نیز متن‌ها را ادبی‌تر ترجمه خواهد کرد.

پرسش آن است که با وجود چنین امکانی و چنین فناوری‌ای، اگر کسی از آن استفاده نکند کاری سزاوار و درست انجام داده است؟ فرض کنید شما بدانید که در گوشی یا لپ‌تاپ‌تان چنین امکانی در دسترس است. آیا بر خود سخت می‌گیرید و به‌عمد از آن استفاده نمی‌کنید؟ شیوۀ درست کدام است؟ چشم‌بستن بر این امکان، یا استفاده از آن؟ به نظرم، این روزها پاسخ‌دادن به این پرسش‌ها مهم است، هرچند فکر می‌کنم که یکی دو سال بعد طرح چنین پرسش‌هایی واپس‌گرایانه تلقی شود، درست همان‌گونه که این روزها کسی را به‌خاطر استفاده از «گوگل‌ترنسلیت» سرزنش نمی‌کنیم.

اما پرسشی مهم‌تر نیز وجود دارد. این روز‌ها تعریفِ حرفه‌ای به نام مترجم کتاب، یا مقاله یا هر متن دیگر غیرفارسی چیست؟ فرض کنید مترجمی (فعلاً در خلوت خود) از تمامیِ قابلیت هوش مصنوعی برای ترجمه اثر بهره می‌برد. آیا این تعبیر درست و منصفانه است که او را «مترجم» اثر بنامیم؟ اگر او صرفاً متن را ویرایش حرفه‌ای کرده باشد، باز باید نام فعالیت او را ترجمه نهاد؟ چرا که او در عمل ترجمه‌ای انجام نداده، و فقط متن دریافتی از هوش مصنوعی را ویرایش فنی کرده است. پرسش دیگر آنکه، آیا مترجم باید در شناسنامۀ اثر مشخص کند که متن توسط هوش مصنوعی ترجمه شده یا خیر؟ و باز همان پرسش قبل، اگر استفاده شده است، می‌توان نام وی را مترجم نهاد؟

پرسش‌هایی از این دست بسیارند. برای مثال، با گسترش قابلیت‌های تحسین‌برانگیز هوش مصنوعی در زمینۀ ترجمه متن، آیا در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی، همچنان می‌توان ترجمه را فعالیتی علمی تلقی کرد و برای آن امتیاز گرفت؟ چالش‌های حرفه‌ای و اخلاقی برخاسته از هوش مصنوعی با گذشت زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد. در نتیجه، ضروری است دربارهٔ آن به گفت‌وگو بنشینیم.

©️ از: کانال فردین علیخواه (۱۴۰۴/۱/۱۴)

#️⃣ #ترجمه_و_اخلاق #هوش_مصنوعی #ویرایش
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.