
𝗎g̷𝗅𝗒
🌑 # ugly ’x . 𝖽𝗂𝖾 ៸៸ @divlir . 𝟎𝟎
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніApr 02, 2021
TGlist-ке қосылған күні
Feb 23, 2025" 𝗎g̷𝗅𝗒" тобындағы соңғы жазбалар
29.03.202515:13
تولد دارک انجل من، کسی که به زیبایی انعکاس بکهیون تو اینه های شکستهاس مبارک
برام همیشگی باشی عزیزدلم
برام همیشگی باشی عزیزدلم
09.03.202511:02
من:
تو شاپا جوین میدم/فالو میکنم سرماه خرید کنم
🔄
سر ماه کیر تو حسابم نمیمونه
08.03.202518:26
راستش دیگه از این به بعد همه بکیرمن.
ما که خستهایم از راضی نگه داشتنتون؛ شما از سیک رو بودنتون خسته نشدید؟
ما که خستهایم از راضی نگه داشتنتون؛ شما از سیک رو بودنتون خسته نشدید؟
08.03.202517:21
خیلی هارو نباید ریخت دور چون ممکنه شهرداری بازیافتشون کنه؛ مستقیم آتیششون بزنین.
08.03.202507:20
میگن هر خدایی نحوه پرستش مختص خودش رو داره.
پارک چانیول، کشیشی که هر شب با چسبوندن کف دستاش به هم و تکیه دادن پیشونیش به نوک انگشتاش مشغول عبادت میشد و برای گناهانش طلب بخشش میکرد پوسخند محوی روی لب های بکهیون مینشوند.
خداوندگار شهوت و طمع که چانیول به اشتباه با احترام بهش اون رو از طبقه سوم جهنم احضار میکرد.
27.02.202505:05
27.02.202505:05
کاش میشد تو زندگی واقعی توجی بود.
بخوری، قوی باشی، اهمیت ندی.
بخوری، قوی باشی، اهمیت ندی.
27.02.202505:01
کاش میشد تو زندگی واقعی هم از استیکر استفاده کرد.
فکر کن طرف کسشر میگه تو نمیتونی از استیکرای توجی استفاده کنی
فکر کن طرف کسشر میگه تو نمیتونی از استیکرای توجی استفاده کنی
24.02.202510:29
اونجایی که سیگار رو با کبریت روشن میکنی و دود کبریت سوخته و سیگار باهم میره تو ریه هات>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
Жойылды27.02.202511:33
23.02.202521:45
این سین ها از کجا میاد
Жойылды27.02.202511:33
23.02.202521:44
بچه ها شما خیلی فعالین یا چنل من وارد ماتریکس شده؟
23.02.202520:57
23.02.202520:52
تو افسانه ها اومده زمانی ایزد یکتا، فرشتهای داشته که اولین آفریدهاش بوده.
تنها ترین مخلوقش؛ زیباترین و بی نقص ترینش.
فرشتهای که از تمام مخلوقات ایزد عاشق تر بوده.
انگار تنهایی، اونارو بیشتر و بیشتر شیفته ی هم دیگه میکرد.
فرشته معبودش رو میپرسید و ایزد...
ایزد داشت کم کم مرز بین عابد و معبودیتشون رو گم میکرد.
داشت عاشق مخلوق خودش میشد.
اما برعکس چیزی که دوست داشت اتفاق بیوفته، فرشته ی دست سازش مخالف این عشق بود.
اون معبودش رو برای این حس نمیتونست قبول کنه.
بخاطر همین به زندگی خودش پایان داد؛
تنها و بزرگترین گناهی که ایزد هیچ وقت تن به بخشش نمیده همین کاره و دلیلش همینه.
اون نمیخواست کسی با دریغ کردن خودش، معشوقش رو تنها بذاره.
ایزد تکهای از روح اون فرشته و تکهای از روح خودش رو در حین آفریدن هفت جهان به زمین فرستاد.
میگن اون تکه روح ها قراره تو وجود دو انسان فانی بشینه و در تمام زندگی ها به هم برسن و عاشق هم بشن اما بخاطر نفرینی که روی فرشته وجود داره هیچ وقت به هم نمیرسن.
تنها ترین مخلوقش؛ زیباترین و بی نقص ترینش.
فرشتهای که از تمام مخلوقات ایزد عاشق تر بوده.
انگار تنهایی، اونارو بیشتر و بیشتر شیفته ی هم دیگه میکرد.
فرشته معبودش رو میپرسید و ایزد...
ایزد داشت کم کم مرز بین عابد و معبودیتشون رو گم میکرد.
داشت عاشق مخلوق خودش میشد.
اما برعکس چیزی که دوست داشت اتفاق بیوفته، فرشته ی دست سازش مخالف این عشق بود.
اون معبودش رو برای این حس نمیتونست قبول کنه.
بخاطر همین به زندگی خودش پایان داد؛
تنها و بزرگترین گناهی که ایزد هیچ وقت تن به بخشش نمیده همین کاره و دلیلش همینه.
اون نمیخواست کسی با دریغ کردن خودش، معشوقش رو تنها بذاره.
ایزد تکهای از روح اون فرشته و تکهای از روح خودش رو در حین آفریدن هفت جهان به زمین فرستاد.
میگن اون تکه روح ها قراره تو وجود دو انسان فانی بشینه و در تمام زندگی ها به هم برسن و عاشق هم بشن اما بخاطر نفرینی که روی فرشته وجود داره هیچ وقت به هم نمیرسن.
22.02.202518:45
𝖲𝗍𝗈𝗋𝗒 𝗉𝗈𝗌𝗍 #KrisYeol 𝗎𝗀𝗅𝗒 𝖻𝗎𝗅𝗅𝗌𝗁𝗂𝗍
- نمیخواستم این اتفاق بیوفته.
- حالا که افتاده؛ ازم یه هیولا ساختی، کاری کردی تشنهی دردی بشم که بهم میدادی، مزهی این رابطهی اجباری رو برخلاف میلم زیر زبونم پین کردی و مجبورم کردی از چشیدن طعمش لذت ببرم، یادم دادی چطور یه ماشین کشتار بشم و دستام رو به خون آدمای بی گناه آلوده کردی تا مثل خودت تو کثافت و لجن غرق بشم؛ حالا میخوای سوهو رو روی عرشه کشتیت به فاک بدی کاپیتان؟ میخوای دستای اون رو به تاج تخت ببندی و مجبورش کنی ارباب صدات کنه؟ میخوای رد دستای اون روی شیشه های جت شخصیت بیوفته؟ میخوای یه عروسک نو جایگزین عروسک دست سازت بکنی؟ نه کاپیتان. نه.
من رو به دنیای تاریک خودت گره زدی و مجبورم کردی تاوانش رو پس بدم!
حالا نوبت منه؛ این گره رو سفت تر میکنم و مجبورت میکنم تاوانش رو پس بدی.
بیا با تماشای مرگ نامزد شیرینت این بازی رو به نفع من شروع کنیم. دقیقا همین کارو کردی مگه نه؟ جلوی چشمای خودم بک رو پرت کردی تو آب و مجبورم کردی نگاه کنم چطور بدنش لای پروانه کشتی کشیده شد. میخوام به همون اندازه که تو اون شب لذت بردی من هم.. از این منظره لذت ببرم.
22.02.202518:45
Рекордтар
09.03.202523:59
53Жазылушылар10.02.202523:59
0Дәйексөз индексі24.02.202523:59
481 жазбаның қамтуы08.04.202509:56
0Жарнамалық жазбаның қамтуы11.02.202523:59
10.53%ER24.02.202523:59
97.96%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.