آخــرین ایسـتگاه؛ لنـدن
25.04.202508:25
تا وقتی که حالم خوب شه، ممنون که تااینجا با من بودین. ممکنه همه رو از ادمینی در بیارم؛ لطفا مراقب خودتون باشید و خوب درس بخونید شاید یه روزی دلم تنگ شه شاید؛ همین دیگه... اینجارو یادتون نره.
21.04.202517:29
21.04.202517:24
یه چیزی این وسط تو ذهن من یه باگ شده که البته بعدا دقیقا همونی میشه که فکر میکردم اما خب برام عجیبه یک آدم بااین سن بخواد چنین اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشه که یه دنیای توهمی برای خودش تصور کنه.
16.04.202521:10
وای ببخشید خندیدم
16.04.202520:49
تا اونور دنیا جیغ زدم😭
16.04.202520:48
21.04.202517:29
و می‌خواین بهم بگید که به حرف آدم‌ها اعتماد دارید؟
16.04.202520:58
-
16.04.202520:48
16.04.202520:48
وایسا
21.04.202517:28
چون می‌دونید تلگرام یه فضای خیلی خوب برای بستر سازی این توهمه که خب بیشتر آدم‌ها میتونن توش نقاب بزنن ( اینستاگرام خیلی بهتره) ولی شما فرض کنید یکی فقط یه چنل میزنه، یه بیو از خودش میده و یه سری آدم که از اون هام هیچی در دسترس نیست دورشن؛ و خدای من شما فقط دارید کلمات چیده شده توسط ذهن اون نفرو می‌بینید و خیلی وقت‌ها نه عکسی نه فیلمی و نه مستندی!
16.04.202523:21
یعنی شما بخونید من انگشت کن-
16.04.202520:52
بخدا که:)
16.04.202520:48
🔒 A whisper message to Stranger, Only he/she can open it.
16.04.202520:48
این خیلی قوی بود
21.04.202517:31
بخش ترسناکش جاییه که اون آدم دیگه دنیای واقعی رو قبول نداره و توهمی که ساخته به حدی اون رو درون خودش غرق کرده که حتی اگه کسی بخواد اون حباب رو بترکونه باز فرقی نداره هویت خودش رو گم کرده.
21.04.202517:25
می‌دونید اگه خیلی جزئی نگر باشید و حواستون به تمام رفتارها باشه ناخوداگاه ذهنتون سناریو رو کامل و بوم؛ همه چی یهو منطقی جلوه میکنه فقط دلیل و مدرک کافی برای اثباتش ندارید که خب تجربه من به شخصه ثابت کرده بعد مدتی همون سناریو عملی میشه.
16.04.202521:37
شاید واقعا باید یه پایان براش بنویسم فقط.
16.04.202520:49
دلم سوخت واسشون
16.04.202520:48
این مناسبه الان
16.04.202520:47
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 1 117
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.