Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
شهرام یاری avatar
شهرام یاری
شهرام یاری avatar
شهرام یاری
اعلان

موافق راپورت‌های واصله اغلب از کسبه رعایت اعلانات ارازق بلدی را ننموده و از نرخ‌های مقرره تجاوز و تخطی می‌نمایند. لذا برای اطلاع خاطر عموم کسبه اعلان می‌شود در آتیه در صورتی که اجحاف نمایند علاوه بر جریمه، اسامی اشخاص گران‌فروش در جرائد اعلان خواهد شد که عامه مستحضر شوند.
28 دلو 1302 نمره 8707
بلدیه طهران
نمره اعلان 365
1 ـ 2

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 129. سال نهم. دوشنبه 12 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 29 دلو 1302 و 18 فوریه 1924.

@Shsyari
.
Қайта жіберілді:
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب avatar
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
18.04.202508:45
مورّخ عثمانی، در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری، مصطفی اَفندی سِلانیکی، در کتاب تاریخ خود موسوم به تاریخ سلانیکی، ترجمهٔ حسن بن علی (ص۲۲۲-۲۲۳)، دربارهٔ استقبال گرم و شکوهمند سلطان مراد سوم، سلطان عثمانی از سفیر شاه ایران در استانبول گزارش می‌دهد. لکن او‌ که تابع و‌‌ مورخ دربار عثمانی است و به دلیل تسنّنش از ایران و تشیع آن، خرسند نیست، در پایان تلویحاً ناخرسندی خویش را از اینکه علی‌رغم استقبال و پذیرایی گرم عثمانیان از سفیر ایران و همراهان سرخ‌سر (قزلباش) او، ایشان با رفتار خویش، چندان وقعی برای شأن دولت عثمانی قائل نبودند، اظهار می‌نماید:

«آمدن طوقماق خان، حاکم ایروان و نخجوان به رسم سفارت از جانب طهماسب خان، شاه عجم»:

فرمانفرمای ایران و توران، شاه ممالک‌ستان، طهماسب خان از شهر قزوین که تختگاهش بود، طوقماق خان را با تحف و‌ پیشکش و‌ نامه برای تهنیت و‌ مبارک‌بادی جهان‌بانی و تعزیهٔ مرحوم و مغفور له سلطان سلیم خان فرستاده، چون سابقاً در حین آمدن پدرش شاهقلی خان به عنوان ایلچی‌گری برای تعظیم و تکریم او از سخنوران دوران حضرت احمد پاشا بیگلربیکی روم‌ایلی استقبال کرده بود و در ملاقات کلام معجزبیان او فیمابین سفیر مشارالیه در السنهٔ اعجام ضرب‌المثل شده بود، این دفعه نیز حضرت سیاوش‌پاشا بیگلربیگی روم‌ایلی که در نکته‌شناسی بی‌عدیل و نظیر بود و به همان قانون مأمور و با اقبال ملاقات کرده به آئین قدیم عثمانلو عمومی غلامان سُدّهٔ سلطنت با اسب و‌ یراق و حشمت و شوکت مالاکلام پیشواز نموده در قرب میدان اسب و در سرای بهرام پاشا و خنجرلی سلطان، منزل دادند و نظر به قاعدهٔ قدیم حکم‌ گردید که با نعم‌ بی‌پایان اکرام و احترام نمایند. روزی یک‌دفعه موافق دلخواهشان انواع مأکولات از مطبخ عامره و‌ مصارف دوآب از اصطلبل عامره فرستاده می‌شد.
خلاصه، اتلافات و اسرافات فوق‌الحدّ و الغایة گردید. لیکن بنا به عادتشان در سرخ‌سران بوده کفران النّعمی را از حد افزون می‌کردند و آن ملاعین به طوری در تحقیر نعم‌ الهی جری بودند که در یکی از ملل سایره و اعدای دین دیده نشده، حق تعالی مقهور نماید. آمین!

گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی

@mirasmaktoob
.
17.04.202505:41
سه قولو

زرقان – در ده سناج یک فرسخی به فاصله یک شبانه روز یک زن ۳ بچه زائیده، دو دختر و یک پسر می‌باشند که هر سه زنده مانده‌اند و مادر هم خیلی پریشان و فقیر و شوهر هم از گرسنگی فرار کرده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 215. سال یازدهم. دوشنبه 24 ذیحجه 1344 – 13 تیر ماه 1305 – 4 ژوئیه 1926.

@Shsyari
.
حراج کتاب

به عموم آقایان محترم اعلان می‌شود که یوم شنبه 9 شهر حال از چهار ساعت بعد از ظهر در خیابان لاله‌زار کتابخانهٔ مسیو فیشر از همه قبیل کتاب‌های طب - رومان فرانسه – انگلیسی – آلمانی و غیره حراج خواهد شد. طالبین سر وقت تشریف بیاورند.
از طرف مرکز حراج لاله‌زار
نمره 972

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 184. سال یازدهم. پنج‌شنبه 7 ذیقعده 1344 – 29 اردی‌بهشت ماه 1305 – 20 مه 1926.

@Shsyari
.
11.04.202515:57
فوائد قانون استخدام!

شوکت‌الوزراء یکی از قدیمی‌ترین اعضای پست که بیست‌وسه سال و کسری خدمت کرده و قبل از قانون استخدام متقاعد شده بود. بعد از تصویب قانون مزبور به واسطهٔ اینکه مدت خدمتش بیست‌وپنج سال نبوده، ده ماه بود که از جزئی حقوق تقاعد محروم شده و به نهایت استیصال افتاده بود. دو ماه قبل مشارالیه خود را مسموم نمود ولی دخالت اطباء نجاتش داد. پریروز مجدداً زهر خورده خود را کُشت. این است فوائد قانون استخدام کشوری!

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 75. سال دهم. جمعه 17 شعبان 1343 – 23 حوت 1303 – 13 مارس 1925.

@Shsyari
.
یک شوهر خوش‌اخلاق!

شاه‌رجب نام با لگد به شکم عیال خود زده در نتیجه طفل چهارماهه مشارالیها سقط شده. پس از دستگیری، شاه‌رجب اعتراف به جنایت خود نموده. قضیه به پارکه بدایت رجوع شد.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 59. سال دهم. دوشنبه 22 رجب 1343 – 27 دلو 1303 – 16 فوریه 1925.

@Shsyari
.
18.04.202509:40
جالبه که این موضوع از خیلی دورها تا به حال ادامه دارد. من خودم پشت اندر پشت فلاح و کارگرزاده‌ایم، امّا هیچ موقع برای انعام دادن خسّت به خرج ندادیم. از پدربزرگم راجع به این قضیه توصیه‌ای است که: انعام بدهید! و انعام «سلمانی و راننده» را چرب‌تر!
نمی‌دونم در روانِ اون مرحوم چی می‌گذشته ولی هرچی بوده خیر بوده. اونی که انعام‌بگیر هست عمدتاً محتاج و نیازمند هست، وقتی هم انعام می‌دیم به زن و بچه‌اش فکر کنیم که خوشحال میشند. قطعاً خدا هم خوشحالمون می‌کنه.

@Shsyari
.
صندوق پست _ تهدید و ناسزا به مدیر ستاره ایران

دیروز کاغذی با پست شهری برای ما فرستاده و به‌عینه مثل سگی که دنبال اتومبیل تیزرو و سریع پارس و عوعو کند ما را به باد ناسزا و نفرین گرفته بود.
پیشترها می‌گفتیم نفرین کار زنان است ولی حالا هرگز به مقام عفیف خانم‌ها این جسارت را نمی‌کنیم ـ مضحک‌تر از همه تهدیدی بود که به ما کرده بود.
چون تهدید کرده بود بعد از این به عکس منظور او رفتار خواهیم نمود.
بیچاره دعوی می‌کند ما پانصد نفر هستیم در صورتی که جرئت نکرده بود مقالهٔ خود را صحیح بنویسد و عمداً انشاء و املاء او را غلط نوشته بود و به علاوه امضاء هم نکرده بود اگر امضای جعلی هم می‌کرد مانعی نداشت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 126. سال نهم. پنجشنبه 8 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 25 دلو 1302 و 14 فوریه 1924.

@Shsyari
.
برای خانم‌ها – آخرین مد زنانه پاریس

این عکس‌ها در اسب‌دوانی اخیر (اوتوس) برداشته شده است.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 212. سال یازدهم. پنج‌شنبه 20 ذیحجه 1344 – 9 تیر ماه 1305 – 31 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
برای تدوین اشعار مرحوم ایرج‌میرزا

متمنی است آقایانی که از قطعات و آثار ایشان در دست دارند لطفاً فهرستی مرحمت فرمایند تا آنچه نزد ما نیست استنساخ شود.
آدرس: خیابان سقاباشی، منزل دکتر علیرضاخان هوشی
خسرو – ایرج

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 175. سال یازدهم. یکشنبه 26 شوال 1344 – 18 اردی‌بهشت ماه 1305 – 9 مه 1926.

@Shsyari
.
11.04.202511:33
قتل عیال به مناسبت عید!!!

در مشهد چند شب قبل رئیس نظمیه دو ساعت به صبح برای سرکشی قسمت‌های شهر می‌رود. یک نفر آژان می‌رسد که یک شخص قوی‌الجثه را گرفته و لاینقطع سوت می‌زند و کمک به او نمی‌رسد. و اینکه توانسته است او را نگاهدارد به علت این بوده است که لگد به بیضهٔ آن شخص زده او را از کار انداخته نگاه‌داشته است.
رئیس نظمیه ازین شخص تحقیق می‌کند می‌گوید شغلم عمله‌گی و در بیرون شهر منزل دارم و نذر دارم چهل شب به حرم مطهر مشرف شوم، حالا آژان مزاحم شده.
پس از مختصر تحقیقاتی او را می‌برد به یکی از پست‌های آژان که تحقیق بنماید.
یک نفر آژان او را شناخته که غلام نام شبستانی همسایهٔ اوست و در شهر منزل دارد. می‌فرستند عیال او بیاید تحقیقاتی بکنند. آژان به اطاق غلام رفته ملاحظه می‌کند که عیال غلام سرش با تبر شکافته و به کمر و سایر اعضایش تبر خورده و استخوان‌هایش شکسته و هنوز بدنش گرمی دارد و تبر خون‌آلود به کناری افتاده و خون تمام فضای اطاق را فرو گرفته.
پس از دادن راپرت، از غلام تحقیق کردند و اظهار داشته چون ایام عید دیدم عیالم توقع دارد یک تدارکی برای عیدش بگیرد من هم پول موجودی ندارم سهل‌تر این دیدم او را بکشم و از این خیال آسوده شوم.
فعلاً شخص فوق‌الذکر محبوس است تا بعد سیاست شود.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 72. سال دهم. یکشنبه 12 شعبان 1343 – 18 حوت 1303 – 8 مارس 1925.

@Shsyari
.
موقوف شدن سال‌های ترک

برحسب امر ریاست وزراء عظام روز گذشته متحدالمالی از طرف وزارت پست و تلگراف صادر و امر شده است که من‌بعد اسامی سال‌های ترکی را متروک داشته و فقط به ذکر سال شمسی قناعت شود.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 36. سال دهم. چهارشنبه 18 جمادی‌الثانیه 1343 – 24 جدی 1303 – 14 ژانویه 1925.

@Shsyari
.
سئوال از وزارت تلگراف _ انعام حامل تلگراف

آیا در ضمن مواد نظامنامه مصوبه قید شده است که حامل تلگراف باید یک قران به نام انعام مال خود دارد.
م ـ د ـ دکتری

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 128. سال نهم. یکشنبه 11 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 28 دلو 1302 و 17 فوریه 1924.

@Shsyari
.
18.04.202508:13
زن و پارلمان

مجلس دوره پنجم هم باز شد ـ باز روز افتتاح ما زنها (یا به قول مردها ما ضعیفه‌ها) برای ابراز مسرت دسته دسته از خانه‌های خود بیرون آمده در تمام طول راه از آژانها بی‌احترامی دیده تا جلو مجلس رسیده و ماها را تحت‌الحفظ در وسط میدان جلو بهارستان مرکزیت داده و اطراف ما را محاصره کردند البته مأمورین نظمیه مجبورند به حکم مافوق خود اجرای وظیفه کنند.
ای خانمهای ایرانی مردها ما را جزو ملت نمی‌شمارند ما را در جامعه به رسمیت نمی‌شناسند در مجامع رسمی ما را راه نیست اجازه دخول پارلمان را حتی برای تماشا به ما نمی‌دهند چه رسد به انتخاب کردن وکیل و انتخاب شدن ما را از افراد ملت محسوب نمی‌دارند. فقط خلقت ما را برای کنیزی خود می‌دانند آری مثل زرخریدهائی که سابق معمول بود و در نظر دنیای امروز این فعل بس شنیع و قبیح است. همین طور حالت امروزه ما نیز در نظر دنیای متمدن تعجب‌آور و نفرت‌انگیز است.
آخر ای خانها چشم باز کنید ترقیات عالم نسوان را در دنیای متمدن به نظر آورید به مملکت اسلامی عثمانی نظر افکنده مقام زنهای ترک را ببینید. خالده خانم وزیر معارف را مشاهده نموده و به حقوق خود آگاه شوید. آیا شما خود را از جنس زنهای دنیا نمی‌دانید؟
آیا به این خفت و خواری تا کی ادامه می‌دهید؟ چرا خود را از آنها کمتر می‌دانید این طور از دنیا و زندگی مأیوس شده‌اید! فقط خود را در مواقع سر و سینه زدن و گریه کردن شریک و پهلوان میدان می‌دانید. بیائید اتحاد کنیم دست توسل به دامان یگانه مرد بزرگ ناجی و محی ایران زده عرض کنیم: شکرانه بازوی توانا ـ به گرفتن دست ناتوانست ـ ای زنده‌کننده نام جمشید و داریوش ای امید ایران و ایرانیان پس از امنیت مملکت و حفظ منافع ملت و خلاص ایران از چنگال ظلم و ستم و هزاران دفاع از سیاست تاریک ایران امروز وقت آن رسیده که ترقیات اساسی را در مملکت خود شروع نمائی و عطف توجه به عالم نسوان فرمائی ـ ما زنهای ذلیل بدبخت و اسیر پنجه ظلم و ستم! مادران و مربیان مردان ایران هستیم ـ چطور تربیت‌کنندگانی هستیم که هنوز ما را از حقوق بشریت و اسلامیت و انسانیت دور می‌کنند. ما را از مجامع رسمی محروم می‌نمایند عقاید ما را کسی طرف توجه قرار نمی‌دهد معارف مملکت به ما وقعی نمی‌گذارد! آیا ما بیچاره‌ها را تا کی جزو بهائم حساب می‌کنند!
نظم‌الملوک

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 126. سال نهم. پنجشنبه 8 رجب‌المرجب 1342 مطابق با 25 دلو 1302 و 14 فوریه 1924.

@Shsyari
.
Қайта жіберілді:
کاغذ avatar
کاغذ
16.04.202507:57
‏نزدیک ۲۵۱ عنوان روزنامه و مجله قدیمی در حدود ۶۵۰۰ شماره، در بخش نشریات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران آپلود شده و رایگان و قابل استفاده عمومی است. وارد سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به آدرس library.ut.ac.ir‎ شوید و در باکس جستجوی آذرسا عنوان رو جستجو کنید‌.


فرشاد اسماعیلی

@kaaghaz
12.04.202503:59
زبان فارسی در ترکستان

با پست اخیر یک شماره از روزنامهٔ «آواز تاجیک» که در سمرقند منتشر می‌شود به اداره رسیده و از اینکه زبان شیرین و عزیز فارسی هنوز در ترکستان متروک نشده است بینهات مشعوف شدیم. اگر چه جریدهٔ مزبور دارای مسلک بولشویکی و ارکان تبلیغ است ولی در عین حال وسیلهٔ ترویج زبان فارسی را فراهم می‌آورد و با وجود اینکه بعضی عبارات عجیب و غریب مثل «بمردن عاید گردید» عوضِ «مُرد» یا «فوت کرد» در آن دیده می‌شود معهذا موفقیت کارکنان آن جریده را در خدمت به ادبیات ایران از خداوند خواستاریم.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 76. سال دهم. یکشنبه 19 شعبان 1343 – 25 حوت 1303 – 15 مارس 1925.

@Shsyari
.
دزد وظیفه‌شناس!

مخبر ما از تبریز می‌نویسد:
از منزل آقا میرزا ابوالقاسم‌خان که یکی از اجزاء ادارهٔ مالیه و در محلهٔ خیابان سکنی دارد یک جعبه که محتوی پارهٔ اسناد و دویست و سی و شش تومان وجه نقد بوده به سرقت رفته. صاحب جعبه به نظمیه راپرت داد و دو روز بعد از آن سارق مجهول اسناد را توی یک دستمال پیچیده شبانه پشت درب منزل میرزا ابوالقاسم‌خان انداخته جعبه را خورد کرده در محله امیرخیز توی یک باغچه پرت کرده و وجه نقد را به عنولن حق‌الزحمه نگاه داشت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 60. سال دهم. چهارشنبه 24 رجب 1343 – 29 دلو 1303 – 18 فوریه 1925.

@Shsyari
.
Қайта жіберілді:
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب avatar
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
امسال سال روی چه می‌گردد! – 1297 ه.ش.

خیلی خوب است که ایرانیان اصلاً این اسامی سالهای ترکی را برهم بزنند، زیرا همان تفأل و تطیّر که اول سال منجمین و مردم از اسامی آن سال می‌زنند خودش باعث خیال است و همان باعث زحمت الی آخر سال می‌شود. درجه کمال حکمای ترکستان که این باشد حال سایر ترکها معلوم است. «مار» هم اسم سال است! «خوک» هم اسم سال شد! «موش» هم اسم سال شد! همین مزخرفات و مهملات که الی اکنون باقی است خودش یک اسباب خیال و زحمت فوق‌العاده بین ساکنین این ایران ویران شده است. دو ماه به آخر سال مانده در این دهات متصل از صاحبان سواد و آخوندها سؤال می‌کنند امسال سال روی چه می‌گردد، تا بگویند روی مار زهره آنها می‌رود. (سالور، 1374: ج7، 5189)

مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1374. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. 10 جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

@mirasmaktoob
.
18.04.202508:52
نکتهٔ مثبت این فیش اینجاست: «فرمانفرمای ایران و توران» که شاه طهماسب خودمون بوده.
راجع به رفتار ایرانی‌ها: ایرانیان تعلیمات داشتند که «گشنه‌بازی درنیاورند و چشم‌ودل‌سیر نشان بدهند» یعنی اینکه از سرزمینی آباد و ثروتمند و پُرنعمت آمده‌ایم و این دم‌ودستگاه و نعمات شما برای ما پیشِ پا افتاده و حقیر است.
از این رو به میزبان بَرخورده که چرا ایرانیان نسبت به نعم الهی اتلافات و اسرافات می‌کنند. از طرفی هم ما با عثمانی‌ها دشمنی و کینهٔ دیرینه داشته و داریم (شما هم نداشته باشید من دارم و تا انتقام ظلم‌هایی که به ما کردند رو آنطور که باید و شاید نگیریم، دلم خنک نمیشه) و هر دو طرف وقتی به سرزمین هم می‌رفتند گله و شکایت از وضعِ نامساعد (غذا، مسکن، اسب، آب و هوا و...) داشتند و آرزو می‌کردند که هرچه سریعتر سفر تمام شود و به پایتخت خودشان برگردند! اینکه این گله و شکایت چقدر حقیقی بوده شک دارم، از نظر من بیشتر برای ضبط گزارش و خوشایندِ دربارهاشون اینچنین می‌نوشتند.
شهرام یاری

@Shsyari
.
Қайта жіберілді:
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب avatar
مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
چنانکه معمول است! – 1296 ه.ق.

دیگر آنکه در شهر شیراز زنی سه اولاد ذکور زائیده، حکومت به دولت نوشتند که مواجب و مستمری در حق او برقرار نمایند. (بی‌نا، 1383: 112)

مأخذ: بی‌نا. 1383. وقایع اتفاقیه: مجموعه گزارشهای خفیه‌نویسان انگلیس در ولایت جنوبی ایران از سال 1291 تا 1322 قمری. به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی. تهران: آسیم.
@mirasmaktoob

در آن سال‌ها که خود من در خمسه حکومت داشتم (1306 تا 1309 ه.ق.) روزی، ضعیفه‌ای به اندرون حکومتی آمد و عرضحالی به من داد، عرض حال را خواندم دیدم مطالبهٔ ده تومان مستمری خود را که چند سال پرداخت نشده بود کرده است. از او سئوال کردم، از چه بابت و بِچه ملاحظه دولت این مستمری را بشما داده است؟ جواب داد چون من در یک شکم سه پسر آوردم، چنانکه معمول است، دولت به توسط حکومت خمسه ده تومان مستمری به من داد و حالا چند سال است که حکام خمسه از پرداخت مستمری ابدی من خودداری کرده‌اند. (احتشامُ السّلطنه، 1367: 9)

مأخذ: احتشامُ السّلطنه، محمود علامیر. 1367. خاطرات احتشامُ السّلطنه (چاپ دوم). بکوشش سیّدمحمّد مهدی مُوسوی. تهران: انتشارات زوّار.

@mirasmaktoob
.
15.04.202519:59
صدی هشتاد مبتلا به سوزاک!

از طرف اداره صحیه کل مملکتی اخیراً پیشنهاداتی برای جلوگیری از شیوع و معالجه امراض تناسلی از قبیل سوزاک و سفیلیس و غیره تهیه و تقدیم وزارت داخله گردیده بود که از نقطه نظر اهمیت امراض مزبور که تقریباً صدی هشتاد از جوانان مرد و زن مبتلا هستند و نسل آتیهٔ مملکت را تهدید می‌کند راه‌های عملی برای جلوگیری از امراض فوق تهیه نمایند.
کمیسیونی دیروز قبل از ظهر مرکب از مدیران دوایر وزارت داخله و نمایندگان ادارهٔ صحیه کل و بلدیه و اداره نظمیه در آن وزارت‌خانه تشکیل گردیده پیشنهادات اداره صحیه راجع به معالجه و جلوگیری از امراض تناسلی مطرح و تحت شور قرار گرفت.

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 206. سال یازدهم. یکشنبه 9 ذیحجه 1344 – 29 خرداد ماه 1305 – 20 ژوئن 1926.

@Shsyari
.
12.04.202503:59
حق‌شناسی!

ده نفر از فقرای جدید را که شاهزاده یمین‌السلطنه قبول نمود نگاهداری نماید. پس از آنکه به آنها لباس پوشانده و به وسیلهٔ گاری آنها را به ملک خود می‌فرستد در بین راه قنبرآباد این ده نفر فقیر یکدل اظهار می‌دارند که چون چرخ‌های گاری زیاد تکان می‌دهد ما مریض خواهیم شد. یا باید چرخ‌های این گاری عوض شود یا بایستی به وسایل دیگری ما را بفرستند. مجبوراً گاری را نگاه‌داشته فقرا را پیاده می‌نمایند. به مجرد پائین آمدن کتک زیادی به گاریچی و نوکر شاهزاده یمین‌السلطنه زده فرار می‌نمایند!
***
فرنگی‌ها گویند: «عادت طبیعت ثانوی است»، خاصه عادتی مانند گدائی که دخل هنگفتی را نیز دربردارد. فی‌الواقع اگر ده نفر مزبور غیر از این رقابت کرده بودند جای تعجب بود.
ستاره ایران

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 76. سال دهم. یکشنبه 19 شعبان 1343 – 25 حوت 1303 – 15 مارس 1925.

@Shsyari
.
برای یک قاشق آش!

چند روز قبل در قریهٔ پونک حسن و تقی که دو برادرند جهة خوردن آش با یکدیگر طرف گفتگو شده. حسن یک پارچه چوب زبان گنجشک که در دسترس خود داشت برای تقی پرتاب کرده. چوب به شقیقهٔ تقی اصابت و در نتیجه مشارالیه پس از ده ساعت فوت می‌نماید. حسن متواری شده بود. بعد از چهار روز جستجو بالاخره مأمورین دولتی دستگیرش کردند. حسن در تحقیقات اعتراف نمود و قضیه به پارکه بدایت محول گردید.
***
اینست یک نمونه از اخلاق اجتماعی ما! امان از جهالت!
ستارهٔ ایران

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 59. سال دهم. دوشنبه 22 رجب 1343 – 27 دلو 1303 – 16 فوریه 1925.

@Shsyari
.
قابل توجه کفیل محترم بلدیه

محترماً تقاضا میشود: خیابانهائیکه اسامی اشخاص جدید (مثل علاءالدوله و قوام‌السلطنه) بر روی آنها گذاشته شده مقرر فرمائید بنامهای فارسی اشخاص بزرگ تاریخی (مثل کورس و نوشیروان) یا بناهای تاریخی قدیم (مثل پرسپولیس و اکباتان) خوانده شود.
و همچنین خیابانها و کوچه‌هائیکه اسامی عربی (غیر از اسمهای شعرا) دارند تبدیل باسامی فارسی شود.
«کی آرش»

مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 26. سال دهم. جمعه 5 صفرالمظفر 1343 – 13 سنبله 1303 – 5 سپتامبر 1924.

@Shsyari
.
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 63
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.