
《سید جواد ذبیحی》
برای ارتباط با ادمین و ارسال آثار به آیدی زیر پیام دهید
@jabadzabiii77
@jabadzabiii77
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніNov 05, 2017
TGlist-ке қосылған күні
Feb 09, 2025Қосылған топ
"《سید جواد ذبیحی》" тобындағы соңғы жазбалар
21.03.202522:42
سید جواد ذبیحی
@navayeirani
@navayeirani


19.03.202522:39
@seyedjavadzabihii
18.03.202516:59
اجرای خصوصی دی ماه ۱۳۴۳ منزل سید جواد ذبیحی
خواننده : محمودی خوانساری
سنتور: رسول بزرگزاد(سنتور)
غزل آواز : ای خوش بیاد روی تو هر پنهان گریستن(کاوه جبران)
شعر ضربی : بس در سر زلف بتان جا کردی ای دل(عماد خراسانی)
@Seyedjavadzabihii
خواننده : محمودی خوانساری
سنتور: رسول بزرگزاد(سنتور)
غزل آواز : ای خوش بیاد روی تو هر پنهان گریستن(کاوه جبران)
شعر ضربی : بس در سر زلف بتان جا کردی ای دل(عماد خراسانی)
@Seyedjavadzabihii
14.03.202514:51
اقامه عزاداری در تکیه دباغخانه با حضور ابوالقاسم کاشانی،عمیدی نوری، سید جواد ذبیحی با میزبانی شعبان جعفری
@Seyedjavadzabihii
@Seyedjavadzabihii


13.03.202523:33
مناجات فارسی
شعری از صامت بروجردی
خواننده:استاد محمد آقاتی
آواز :دشتی
تا از پی شفاعت ما چاره جو شود
روی نیاز را به سوی مصطفی کنیم
از قلب سوزناک سوی کشور نجف
با گریه التجا به شه اولیاء کنیم
گاهی سوی علی و ولی متلجی شویم
گه روی استغاثه به خیرالنساء کنیم
دستی به دامن حسن مجتبی زنیم
روئی به آستان شه کربلا کنیم
این پنج تن مقرب درگاه داورند
هر پنج را شفیع پی مدعا کنیم
یا رب اگر ز لطف نبخشی گناه ما
در حیرتم که جز در تو رو کجا کنیم
یا رب حساب معصیت ما ز حد گذشت
راهی نما که چاره جرم و خطا کنیم
@Seyedjavadzabihii
شعری از صامت بروجردی
خواننده:استاد محمد آقاتی
آواز :دشتی
تا از پی شفاعت ما چاره جو شود
روی نیاز را به سوی مصطفی کنیم
از قلب سوزناک سوی کشور نجف
با گریه التجا به شه اولیاء کنیم
گاهی سوی علی و ولی متلجی شویم
گه روی استغاثه به خیرالنساء کنیم
دستی به دامن حسن مجتبی زنیم
روئی به آستان شه کربلا کنیم
این پنج تن مقرب درگاه داورند
هر پنج را شفیع پی مدعا کنیم
یا رب اگر ز لطف نبخشی گناه ما
در حیرتم که جز در تو رو کجا کنیم
یا رب حساب معصیت ما ز حد گذشت
راهی نما که چاره جرم و خطا کنیم
@Seyedjavadzabihii
12.03.202507:59
مناجات شور و ابوعطا
با صدای استاد سید جواد ذبیحی
یا رب ز گناه خویش شرمنده منم....
وز هر چه عقوبت است زیبنده منم....
@Seyedjavadzabihii
با صدای استاد سید جواد ذبیحی
یا رب ز گناه خویش شرمنده منم....
وز هر چه عقوبت است زیبنده منم....
@Seyedjavadzabihii
08.03.202515:52
🌺مناجات دشتی
با صدای استاد سید جواد ذبیحی
اشعار از عطار،محمد علی شریفی
آن عزیزی گفت فردا ذوالجلال
گر کند در دشت حشر از من سؤال
کای فرو مانده چه آوردی ز راه
گویم از زندان چه آرند ای اله
غرق ادبارم ز زندان آمده
پای و سر گم کرده حیران آمده
باد در کف خاک درگاه توم
بنده و زندانی راه توم
روی آن دارد که نفروشی مرا
خلعتی از فضل درپوشی مرا
زین همه آلودگی پاکم بری
در مسلمانی فرو خاکم بری
چون نهان گردد تنم در خاک و خشت
بگذری از هرچ کردم خوب و زشت
آفریدن رایگانم چون رواست
رایگانم گر بیامرزی سزاست
با صدای استاد سید جواد ذبیحی
اشعار از عطار،محمد علی شریفی
آن عزیزی گفت فردا ذوالجلال
گر کند در دشت حشر از من سؤال
کای فرو مانده چه آوردی ز راه
گویم از زندان چه آرند ای اله
غرق ادبارم ز زندان آمده
پای و سر گم کرده حیران آمده
باد در کف خاک درگاه توم
بنده و زندانی راه توم
روی آن دارد که نفروشی مرا
خلعتی از فضل درپوشی مرا
زین همه آلودگی پاکم بری
در مسلمانی فرو خاکم بری
چون نهان گردد تنم در خاک و خشت
بگذری از هرچ کردم خوب و زشت
آفریدن رایگانم چون رواست
رایگانم گر بیامرزی سزاست
08.03.202515:46
مناجات دشتی
@Seyedjavadzabihii
@Seyedjavadzabihii


08.03.202515:35
گناه کردن پنهان به از عبادت فاش
اگر خدای پرستی هواپرست مباش
به عین عجب و تکبر نگه به خلق مکن
که دوستان خدا ممکناند در اوباش
بر این زمین که تو بینی ملوک طبعانند
که ملک روی زمین پیششان نیرزد لاش
به چشم کوته اغیار در نمیآیند
مثال چشمهٔ خورشید و دیدهٔ خفاش
کرم کنند و نبینند بر کسی منت
سعدی
درآمد شور:
«از بار گناه است که پشتم چو هلال است / دستم تهی از طاعت و جانم به ملال است»
گوشهی رضوی:
آن به که شود صرف ره طاعت و تقوی
برگشت به درآمد شور:
این عمر دوروزه که همه خواب و خیال است
علی مهر جهانآرا علی ماه فلکپیما / علی بدر و علی بیضا علی نجم و علی اختر
گوشهی رضوی و قرچه در گام بالا:
علی در ملک دین حاکم امیر قائد و فائم
قضا بزم و قدر خادم، ملک عبد و فلک چاکر
درآمد شور و قرچه:
علی دریای بیحاصل، علی غواص بحر دل / علی شاهنشه عادل علی سلطان بحر و بر
رضوی:
سفیران نبوت را علی پیرو علی مرشد / نکوکاران امت را علی یار و علی یاور
درآمد شور:
علی اول علی آخر علی باطن علی ظاهر / علی سید علی ... علی سید علی سرور
@seyedjavadzabihii
اگر خدای پرستی هواپرست مباش
به عین عجب و تکبر نگه به خلق مکن
که دوستان خدا ممکناند در اوباش
بر این زمین که تو بینی ملوک طبعانند
که ملک روی زمین پیششان نیرزد لاش
به چشم کوته اغیار در نمیآیند
مثال چشمهٔ خورشید و دیدهٔ خفاش
کرم کنند و نبینند بر کسی منت
سعدی
درآمد شور:
«از بار گناه است که پشتم چو هلال است / دستم تهی از طاعت و جانم به ملال است»
گوشهی رضوی:
آن به که شود صرف ره طاعت و تقوی
برگشت به درآمد شور:
این عمر دوروزه که همه خواب و خیال است
علی مهر جهانآرا علی ماه فلکپیما / علی بدر و علی بیضا علی نجم و علی اختر
گوشهی رضوی و قرچه در گام بالا:
علی در ملک دین حاکم امیر قائد و فائم
قضا بزم و قدر خادم، ملک عبد و فلک چاکر
درآمد شور و قرچه:
علی دریای بیحاصل، علی غواص بحر دل / علی شاهنشه عادل علی سلطان بحر و بر
رضوی:
سفیران نبوت را علی پیرو علی مرشد / نکوکاران امت را علی یار و علی یاور
درآمد شور:
علی اول علی آخر علی باطن علی ظاهر / علی سید علی ... علی سید علی سرور
@seyedjavadzabihii
08.03.202515:34
سید جواد ذبیحی
@Seyedjavadzabihii
@Seyedjavadzabihii


08.03.202509:48
شب چهارم رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن و یارحیم
یارب من اگر گناه بی حد کردم
... تو را به روی خود سخت کردم
چون بر کرم تو شوق کلی دارم
برگشتم و توبه کردم و بد کردم
خدای من ای دوست!
ما در جهان غیر خدا یار نداریم
جز یاد خدا هیچ دگر کار نداریم
ما مست صبوحیم و ز میخانه توحید
حاجت به می و خانه خمار نداریم
ای دوست...
در روی زمین چون دل ما گنج معانی
دینار چه باشد غم دینار نداریم
ای خدای من!
الهی
الهی اگر از دوستانم، منت از میان بردار!
و اگر از میهمانانم، مرا نیکو نگه دار!
ای دوست....
الهی به مقربان درگاهت امشب همه ما را ببخش و بیامرز !
ماییم و گلیم و نمد کهنه و کنجی
بر سر هوس جبه و دستار نداریم
ما شاخه درختیم پر از میوه توحید
هر رهگذری سنگ زند عار نداریم
گر یار وفادار نداریم ولیکن
ما یار به جز حضرت غفار نداریم
ما یار به جز حضرت غفار نداریم
بشنو ز دل زنده شمس الحق تبریز
از دوست به جز وعده دیدار نداریم
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست
کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست
از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند
پای ننهم که در آن جا وعده دیدار نیست
الهی اگر بدوزخ فرستی دعوی دار نیستم و اگر به بهشت فرمایی بی جمال تو خریدار نیستیم مطلوب ما برآر که جز وصال تو طلبکار نیستم.
ای دوست خدای من!
آی بیا سحر که من از چشم اشکبار بنالم
ز کرده های بد و جرم بیشمار بنالم
بیا سحر که گناهان خویش در نظر آرم درِ سرای رحیم است و زار باز بمانم آی امان آه!
بیا سحر به دری کو نهاده بست و نظر زبان به عجز گشایم که شرمسار بمانم
بیا سحر بیا سحر که به موی سفید هست امیدی به روی حق دهم جلوه و نفس ما به ما بماند
آی امان آی ...
الهی ! الهی حق در جانم آمدم بنده وار رحم کن توبه وز زبان پرِ صدق و خواهی به کف از این دادگاهی کن که من خجلم و شرمسار
و تو خدایی و عالم به .... ای دوست دوست
بیا سحر که در این بزم خوش است استغفار روم به درگه معبود کامکار بنالم بنالم
آه...
یا بنده عاصیم رضای تو کجاست
ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی
این بیع بود لطف و عطای تو کجاست
یارب ز کف به حال من رحمت کن
از این دل ناتوان من رحمت کن
یارب !
در سینه دردمند من راه حق نه
وز دیده اشکبار من رحمت کن ای دوست !
همه عالم چو عکس صورت اوست
به جز از او کسی ندارد دوست.
به مجاز این و آن نهی نامش
به حقیقت چو بنگری همه اوست
قطره و بحر جز یکی نبود
آب دریا چو بنگری از جوست
قطره و اشک کی شود اسرار هر که را می شود از ز ......
در رخش روی دوست می بینم
میل من با جمال او زان روست
گرچه خود غیر او وجودی نیست
لیکن، لکن اثبات این حدیث، نکوست!
که به غیر از تو در جهان کس نیست
جز تو موجود جاودان کس نیست
بارخدایا بار خدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی منزهی و مبرا
بارخدایا مهینی و مدبر
وز همه عیبی منزهی مبرا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
باهمه کروبیان عالم بالا
ای خدای من خالق من ای دوست!
الهی بیاموز تا معرفت بدانیم و چراغی برافروز تا در تاریکی نمانیم ای ...
از قید خودم پلاسیده یارب
وز نفس بدم رهایی ده یارب
بیگانه ام آشنای خویشم گردان
یعنی بخود آشنایی ده یارب
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن و یارحیم
یارب من اگر گناه بی حد کردم
... تو را به روی خود سخت کردم
چون بر کرم تو شوق کلی دارم
برگشتم و توبه کردم و بد کردم
خدای من ای دوست!
ما در جهان غیر خدا یار نداریم
جز یاد خدا هیچ دگر کار نداریم
ما مست صبوحیم و ز میخانه توحید
حاجت به می و خانه خمار نداریم
ای دوست...
در روی زمین چون دل ما گنج معانی
دینار چه باشد غم دینار نداریم
ای خدای من!
الهی
الهی اگر از دوستانم، منت از میان بردار!
و اگر از میهمانانم، مرا نیکو نگه دار!
ای دوست....
الهی به مقربان درگاهت امشب همه ما را ببخش و بیامرز !
ماییم و گلیم و نمد کهنه و کنجی
بر سر هوس جبه و دستار نداریم
ما شاخه درختیم پر از میوه توحید
هر رهگذری سنگ زند عار نداریم
گر یار وفادار نداریم ولیکن
ما یار به جز حضرت غفار نداریم
ما یار به جز حضرت غفار نداریم
بشنو ز دل زنده شمس الحق تبریز
از دوست به جز وعده دیدار نداریم
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست
کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست
از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند
پای ننهم که در آن جا وعده دیدار نیست
الهی اگر بدوزخ فرستی دعوی دار نیستم و اگر به بهشت فرمایی بی جمال تو خریدار نیستیم مطلوب ما برآر که جز وصال تو طلبکار نیستم.
ای دوست خدای من!
آی بیا سحر که من از چشم اشکبار بنالم
ز کرده های بد و جرم بیشمار بنالم
بیا سحر که گناهان خویش در نظر آرم درِ سرای رحیم است و زار باز بمانم آی امان آه!
بیا سحر به دری کو نهاده بست و نظر زبان به عجز گشایم که شرمسار بمانم
بیا سحر بیا سحر که به موی سفید هست امیدی به روی حق دهم جلوه و نفس ما به ما بماند
آی امان آی ...
الهی ! الهی حق در جانم آمدم بنده وار رحم کن توبه وز زبان پرِ صدق و خواهی به کف از این دادگاهی کن که من خجلم و شرمسار
و تو خدایی و عالم به .... ای دوست دوست
بیا سحر که در این بزم خوش است استغفار روم به درگه معبود کامکار بنالم بنالم
آه...
یا بنده عاصیم رضای تو کجاست
ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی
این بیع بود لطف و عطای تو کجاست
یارب ز کف به حال من رحمت کن
از این دل ناتوان من رحمت کن
یارب !
در سینه دردمند من راه حق نه
وز دیده اشکبار من رحمت کن ای دوست !
همه عالم چو عکس صورت اوست
به جز از او کسی ندارد دوست.
به مجاز این و آن نهی نامش
به حقیقت چو بنگری همه اوست
قطره و بحر جز یکی نبود
آب دریا چو بنگری از جوست
قطره و اشک کی شود اسرار هر که را می شود از ز ......
در رخش روی دوست می بینم
میل من با جمال او زان روست
گرچه خود غیر او وجودی نیست
لیکن، لکن اثبات این حدیث، نکوست!
که به غیر از تو در جهان کس نیست
جز تو موجود جاودان کس نیست
بارخدایا بار خدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی منزهی و مبرا
بارخدایا مهینی و مدبر
وز همه عیبی منزهی مبرا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
باهمه کروبیان عالم بالا
ای خدای من خالق من ای دوست!
الهی بیاموز تا معرفت بدانیم و چراغی برافروز تا در تاریکی نمانیم ای ...
از قید خودم پلاسیده یارب
وز نفس بدم رهایی ده یارب
بیگانه ام آشنای خویشم گردان
یعنی بخود آشنایی ده یارب
08.03.202509:47
مناجات شب چهارم ماه رمضان سید جواد ذبیحی
در آواز افشاری
@Seyedjavadzabihii
در آواز افشاری
@Seyedjavadzabihii
08.03.202509:47
سید جواد ذبیحی.
@Seyedjavadzabihii
@Seyedjavadzabihii
Медиа контентке
қол жеткізе алмадық
қол жеткізе алмадық
Қайта жіберілді:
《سید جواد ذبیحی》

07.03.202521:38
یارب به لطف خویش گناهان ما بپوش
روزی که رازها فتد از پرده برملا
همواره از تو لطف و خداوندی آمدست
وز ما چنانکه در خور ما فعل ناسزا
عدلست اگر عقوبت ما بیگنه کنی
لطفست اگر کشی قلم عفو بر خطا
گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر
ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری
دلهای دوستان تو خون میشود ز خوف
باز از کمال لطف تو دل میدهد رجا
یارب قبول کن به بزرگی و فضل خویش
کان را که رد کنی نبود هیچ ملتجا
ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس
الا الیک حاجت درماندگان فلا
ما بندگان حاجتمندیم و تو کریم
حاجت همیشه پیش کریمان بود روا
کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود
ما در خور تو هیچ نکردیم ربنا
سهلست اگر به چشم عنایت نظر کنی
اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟
اولیتر آنکه هم تو بگیری به لطف خویش
دستی، وگرنه هیچ نیاید ز دست ما
کاری به منتها نرسانید در طلب
بردیم روزگار گرامی به منتها
روزی که رازها فتد از پرده برملا
همواره از تو لطف و خداوندی آمدست
وز ما چنانکه در خور ما فعل ناسزا
عدلست اگر عقوبت ما بیگنه کنی
لطفست اگر کشی قلم عفو بر خطا
گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر
ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری
دلهای دوستان تو خون میشود ز خوف
باز از کمال لطف تو دل میدهد رجا
یارب قبول کن به بزرگی و فضل خویش
کان را که رد کنی نبود هیچ ملتجا
ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس
الا الیک حاجت درماندگان فلا
ما بندگان حاجتمندیم و تو کریم
حاجت همیشه پیش کریمان بود روا
کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود
ما در خور تو هیچ نکردیم ربنا
سهلست اگر به چشم عنایت نظر کنی
اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟
اولیتر آنکه هم تو بگیری به لطف خویش
دستی، وگرنه هیچ نیاید ز دست ما
کاری به منتها نرسانید در طلب
بردیم روزگار گرامی به منتها
07.03.202521:38
@seyedjavadzabihii
برنامه سحر
با خوانندگی استاد محمد احمدیان یار دیرین استاد سید جواد ذبیحی
قصیده از سعدی
در مایه ی سه گاه
@seyedjavadzabihii
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا
یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی
یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست
ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا
گر خلق تکیه بر عمل خویش کردهاند
ما را بسست رحمت وفضل تو متکا
برنامه سحر
با خوانندگی استاد محمد احمدیان یار دیرین استاد سید جواد ذبیحی
قصیده از سعدی
در مایه ی سه گاه
@seyedjavadzabihii
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا
یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی
یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست
ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا
گر خلق تکیه بر عمل خویش کردهاند
ما را بسست رحمت وفضل تو متکا
Рекордтар
30.03.202523:59
4.3KЖазылушылар22.03.202511:31
250Дәйексөз индексі06.02.202506:03
9141 жазбаның қамтуы06.02.202514:15
826Жарнамалық жазбаның қамтуы19.03.202507:46
11.39%ER06.02.202506:04
21.74%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.