Қайта жіберілді:
محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour

10.04.202514:18
⭕️ گسترش دایرهٔ برندگان و اعتبارگیرندگانِ هر نوع توافق، افزایندهٔ احتمال توافق خادمِ منافع ملی و ضامن پایداری بیشتر آن است و ترویج هر روایتی که تسلیم/باخت/عقبنشینی را به هر بخشی از تصمیمگیرندگان نسبت دهد قربانیکنندهٔ امنیت و منافع ملی در پای «بازی ملامتِ» کودکانه است. پیشگیری از جنگ نظامی و اقتصادی و تامین پایدارترِ امنیت و گشایشهای ملی، چنان بزرگ و ارزشمند است که همهٔ نیروهای تمهیدکنندهٔ آن شایستهٔ تقدیر اند و همهٔ سوارانِ کشتیِ ایران برندهٔ آن. تفاوت نیروهای سیاسی ملی و دغدغهمند حل مسایل و خیر همگانی با نیروهایی که اسیر بُردهای کوتاهمدت کوچک در «بازی ملامت»اند، از جمله در نوع کنش و موضع در چنین بزنگاههای ملی آشکار میشود.
@jalaeipour
@jalaeipour
07.03.202518:56


18.02.202515:59
24.01.202501:34
سلطنت آمریکایی
نویسنده: جواد کاشی (استاد اندیشه سیاسی در دانشگاه علامه)
تجدد با دو صدا از درون کلیسای مسیحی برآمد. یک صدا در مقابل نظام باورهای خرافی بود. این صدا بر عقل و تدبیر انسانی تکیه کرد، انسان را به جای خدا نشاند و رهاوردش خلاقیتهای تکنیکی، رفاه و توسعه و گسترش سرمایه بود.
صدای دوم در مقابل زرق و برق و ریا و دروغ کلیسا برآمد. خدا را از اسارت کلیسا رهانید و بنیادی استوار برای فردیت آزاد از قیود بیرونی خلق کرد. فردیتی که معنویت را در نسبت متمایز و خود خواسته خود با خدا جستجو میکرد. رهاورد این صدا، ایجاد پشتوانه برای فردیت، آزادی، حق، عدالت و صلح انسانی بود.
تجدد با ایجاد توازن میان این دو صدا میتوانست ضمن توسعه و پیشرفت مادی، بعد اخلاقی و معنوی خود را از دست ندهد.
هر روز که از عمر تجدد گذشت، صدای دوم کم رمقتر شد و صدای اول مدعی معنا و صلح و عدالت هم شد. ترامپ اوج این تفوق است. او در کنار شماری از ثروتمندترین چهرههای قرن حاضر، سینه سپر کرد، خود را فرستاده خدا نامید و وعده داد صلح را به ارمغان خواهد آورد. اما نه با تکیه بر صدای دوم تجدد، بلکه با تکیه بر زور و پول.
احتمالا بعضی جنگها با تدبیر زورمندانه او به پایان خواهد رسید و آنچنانکه دستیارانش برنامهریزی کردهاند یکی دو سال دیگر جایزه صلح نوبل هم خواهد گرفت.
اما نه ترامپ نه مشاورانش نمیدانند تجدد خالی شده از هر بعد انسانی و معنوی، تنها به کار تولید ذخیرههای انبوه کینه ناشی از تحقیر و ناکامی خواهد آمد. تخم تفرقه و جنگ و ستیز در جهان خواهد پاشید. اینهمه جنگ و تفرقه و کینه ورزی در اینجای جهان که ما هستیم، حاصل همین سنخ تجدد عاری از معناست. تجدد را میخواستیم و برای رفع کسری معنای آن، ذخائر فرهنگی خودمان را به خدمت گرفتیم و ناکام شدیم.
ترامپ از معاهدههایی که به کاستن گرمای زمین و گسترش بهداشت جهانی مدد میکرد خارج شد. او با شعار «اول آمریکا» ناسیونالیسم خودخواهانه آمریکایی را تحریک کرد. به همه جهان هشدار داد که آمریکا برای اعاده قدرت از دست رفتهاش به میدان آمده است. با لحنی تهدیدآمیز تلاش کرد تصویری رعبآور برای همگان خلق کند.
از درون دمکراسی آمریکا، یک سلطان قدر قدرت ظاهر میشود. او شهروندانش را قانع کرده تا از ارزشهایی نظیر آزادی و عدالت رویگردان شوند تا به جای آن رفاه بیشتر به دست آورند. روزگاری را نوید داده است که مردم جهان دوباره با حسرت از پشت شیشه به رفاه آمریکایی بنگرند. اما نمیداند حتی به شرط موفقیت، نمیتواند مانع کسانی شود که شیشهها را خرد میکنند و امکان رفاه خودخواهانه و دگرستیزانه را از آنها خواهند ستاند.
@javadkashi
نویسنده: جواد کاشی (استاد اندیشه سیاسی در دانشگاه علامه)
تجدد با دو صدا از درون کلیسای مسیحی برآمد. یک صدا در مقابل نظام باورهای خرافی بود. این صدا بر عقل و تدبیر انسانی تکیه کرد، انسان را به جای خدا نشاند و رهاوردش خلاقیتهای تکنیکی، رفاه و توسعه و گسترش سرمایه بود.
صدای دوم در مقابل زرق و برق و ریا و دروغ کلیسا برآمد. خدا را از اسارت کلیسا رهانید و بنیادی استوار برای فردیت آزاد از قیود بیرونی خلق کرد. فردیتی که معنویت را در نسبت متمایز و خود خواسته خود با خدا جستجو میکرد. رهاورد این صدا، ایجاد پشتوانه برای فردیت، آزادی، حق، عدالت و صلح انسانی بود.
تجدد با ایجاد توازن میان این دو صدا میتوانست ضمن توسعه و پیشرفت مادی، بعد اخلاقی و معنوی خود را از دست ندهد.
هر روز که از عمر تجدد گذشت، صدای دوم کم رمقتر شد و صدای اول مدعی معنا و صلح و عدالت هم شد. ترامپ اوج این تفوق است. او در کنار شماری از ثروتمندترین چهرههای قرن حاضر، سینه سپر کرد، خود را فرستاده خدا نامید و وعده داد صلح را به ارمغان خواهد آورد. اما نه با تکیه بر صدای دوم تجدد، بلکه با تکیه بر زور و پول.
احتمالا بعضی جنگها با تدبیر زورمندانه او به پایان خواهد رسید و آنچنانکه دستیارانش برنامهریزی کردهاند یکی دو سال دیگر جایزه صلح نوبل هم خواهد گرفت.
اما نه ترامپ نه مشاورانش نمیدانند تجدد خالی شده از هر بعد انسانی و معنوی، تنها به کار تولید ذخیرههای انبوه کینه ناشی از تحقیر و ناکامی خواهد آمد. تخم تفرقه و جنگ و ستیز در جهان خواهد پاشید. اینهمه جنگ و تفرقه و کینه ورزی در اینجای جهان که ما هستیم، حاصل همین سنخ تجدد عاری از معناست. تجدد را میخواستیم و برای رفع کسری معنای آن، ذخائر فرهنگی خودمان را به خدمت گرفتیم و ناکام شدیم.
ترامپ از معاهدههایی که به کاستن گرمای زمین و گسترش بهداشت جهانی مدد میکرد خارج شد. او با شعار «اول آمریکا» ناسیونالیسم خودخواهانه آمریکایی را تحریک کرد. به همه جهان هشدار داد که آمریکا برای اعاده قدرت از دست رفتهاش به میدان آمده است. با لحنی تهدیدآمیز تلاش کرد تصویری رعبآور برای همگان خلق کند.
از درون دمکراسی آمریکا، یک سلطان قدر قدرت ظاهر میشود. او شهروندانش را قانع کرده تا از ارزشهایی نظیر آزادی و عدالت رویگردان شوند تا به جای آن رفاه بیشتر به دست آورند. روزگاری را نوید داده است که مردم جهان دوباره با حسرت از پشت شیشه به رفاه آمریکایی بنگرند. اما نمیداند حتی به شرط موفقیت، نمیتواند مانع کسانی شود که شیشهها را خرد میکنند و امکان رفاه خودخواهانه و دگرستیزانه را از آنها خواهند ستاند.
@javadkashi
Медиа контентке
қол жеткізе алмадық
қол жеткізе алмадық
15.01.202520:21
سید ابراهیم نبوی (۶۴ ساله)، نویسنده و طنزپرداز شهیر ایرانی، در خارج از کشور، به رحمت خدا رفت.
م
م
Медиа контентке
қол жеткізе алмадық
қол жеткізе алмадық
25.12.202414:26
Қайта жіберілді:
نوشتههای تحلیلی علی نصری



23.03.202517:47
تجزیهطلبان در ارومیه و نژادپرستانِ «آریایی» در پاسارگاد، دو روی یک سکهاند که با تغذیه از جهل یکدیگر، وحدت ملی را تهدید میکنند. ایران واقعی جایی است که میلیونها نفر از سراسر کشور پس از زلزله سرپل ذهاب برای کمک به هممیهنان خود، سراسیمه، بدون لحظهای درنگ، راهی جادهها شدند.
@AliNasriTelegram
@AliNasriTelegram
Қайта жіберілді:
نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری

07.03.202518:55
🔺نامه ترامپ و تکذیبیه ایران!
دونالد ترامپ در گفتگو با شبکه فاکس بیزنس گفته است که دیروز پنجشنبه نامهای خطاب به مقام رهبری ایران نوشته است. وی بیان داشت که در این نامه گفته است«امیدوارم که مذاکره کنید؛ چرا که این مساله برای ایران خیلی بهتر خواهد بود». وی در عین حال نیز گفته است: «آنها خواهان دستیابی به این نامه هستند. جایگزین دیگر این است که ما کاری انجام دهیم؛ چرا که نمیشود که ایران سلاح هستهای داشته باشد.».
اما در مقابل دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل اعلام کرد که «تاکنون چنین نامهای دریافت نکردهایم.»
اما قید «تاکنون» به معنای این است که اصل وجود نامه تکذیب نشده است. در این میان، یک مقام آمریکایی به شبکه الجزیره گفت که ترامپ این نامه را نوشته است، اما هنوز ارسال نشده است.
رسانهای کردن این نامه قبل از ارسال آن خود واجد معانی و دلالتهای خاصی است و چه بسا این از موارد نادر در تاریخ دیپلماسی در جهان است که عالیترین مقام یک کشور از فحوای نامهای به عالیترین مقام کشور دیگری قبل از ارسال آن خبر میدهد. این هم نشانه دیگری از متفاوت بودن ترامپ است.
اما رسانهای کردن نامه به این شکل در وهله نخست بیانگر این است که تصویر رسانهای به هر دلیل و انگیزهای برای ترامپ در مواجهه با پروندههای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین نشان میدهد که او در پرونده ایران نیز همچون بحران اوکراین عجله دارد و به دنبال رسیدن به نتیجه و توافق مطلوب خود است. در این خصوص آنچه برای ترامپ اهمیت است، رسیدن سریع به نتیجه دلخواه است؛ ولو این که بعد از رد مذاکرات از جانب ایران نامهنگاری کند.
حالا باید دید آیا نامه به مقصد میرسد و اگر هم برسد، چه برخوردی با آن میشود، آیا همان برخورد مشابه با پیام ترامپ در سال 1398 که از طریق شینزو آبه نخست وزیر سابق ژاپن فرستاد، انجام خواهد شد؟ پس از آن باید دید محتوای نامه چیست. آیا مثل این چند کلمهای که ترامپ درباره آن در مصاحبه با فاکس بیزنس گفته، تلفیقی از چماق و هویج است؛ یا توافق یا تهدید به حمله؟
در هر صورت به دلایلی چندان محتمل نیست که نامه جدید ترامپ مورد توجه جدی تصمیمسازان در ایران قرار گیرد.
واقعیت این است که اولویت نخست ترامپ مذاکره و توافق است، اما با شروط و خواستههای خودش. اگر غیر از این بود، ترامپ یکسره و بیدرنگ میرفت سراغ پلان بعدی. شخصيت و تفكر او هم اینگونه نیست که بخواهد با سخن گفتن مداوم از مذاکره و توافق برای اقدام دیگری مقدمهسازی دیپلماتیک انجام دهد.
ترامپ برای تحقق این هدف خود همزمان و همراستا با بازگرداندن سیاست فشار حداکثری، تهدیدها به صفر کردن صادرات نفتی ایران، توقف کشتیهای نفتی و احتمالا اقداماتی ایذایی از چند کانال تلاش میکند که این مذاکرات هر چه زودتر کلید بخورد.
در این میان، کانالی که احتمالا ترامپ بیش از همه بر روی آن حساب باز میکند، «فعلا» پوتین و روسیه است.
در این خصوص بعید نیست که پوتین در چارچوب بده بستانی با ترامپ به صورت جدی برای شکستن بنبست در پروندههای بینالمللی همچون پرونده هستهای ایران ورود کند. در این باره نیز تاکید دیمتری پسکوف سخنگوی کرملین مبنی بر ضرورت حل مسائل میان آمریکا و ایران با «گفتگو» نیز در سایه مخالفت تهران با آن در این شرایط در این راستا قابل تامل است.
در کل میتوان گفت که وساطت روسیه رفته رفته جدیتر میشود. به دیدار امروز سفیر ایران در روسیه با ریابکوف معاون لاوروف نیز میتوان از این زاویه نگریست.
اما وساطت پوتین میان تهران و واشنگتن و پرونده ایران به نوعی با سرنوشت جنگ اوکراین گره خورده است؛ چرا که کرملین نیز که نگران چرخشهای ناگهانی ترامپ است، بعید است که قبل از اطمینان خاطر کامل نسبت به پایان یکجانبه این جنگ به نفع کشورش و نقد کردن مواضع ترامپ تمام توان خود را برای شروع مذاکرات تهران و واشنگتن به کار گیرد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
دونالد ترامپ در گفتگو با شبکه فاکس بیزنس گفته است که دیروز پنجشنبه نامهای خطاب به مقام رهبری ایران نوشته است. وی بیان داشت که در این نامه گفته است«امیدوارم که مذاکره کنید؛ چرا که این مساله برای ایران خیلی بهتر خواهد بود». وی در عین حال نیز گفته است: «آنها خواهان دستیابی به این نامه هستند. جایگزین دیگر این است که ما کاری انجام دهیم؛ چرا که نمیشود که ایران سلاح هستهای داشته باشد.».
اما در مقابل دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل اعلام کرد که «تاکنون چنین نامهای دریافت نکردهایم.»
اما قید «تاکنون» به معنای این است که اصل وجود نامه تکذیب نشده است. در این میان، یک مقام آمریکایی به شبکه الجزیره گفت که ترامپ این نامه را نوشته است، اما هنوز ارسال نشده است.
رسانهای کردن این نامه قبل از ارسال آن خود واجد معانی و دلالتهای خاصی است و چه بسا این از موارد نادر در تاریخ دیپلماسی در جهان است که عالیترین مقام یک کشور از فحوای نامهای به عالیترین مقام کشور دیگری قبل از ارسال آن خبر میدهد. این هم نشانه دیگری از متفاوت بودن ترامپ است.
اما رسانهای کردن نامه به این شکل در وهله نخست بیانگر این است که تصویر رسانهای به هر دلیل و انگیزهای برای ترامپ در مواجهه با پروندههای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین نشان میدهد که او در پرونده ایران نیز همچون بحران اوکراین عجله دارد و به دنبال رسیدن به نتیجه و توافق مطلوب خود است. در این خصوص آنچه برای ترامپ اهمیت است، رسیدن سریع به نتیجه دلخواه است؛ ولو این که بعد از رد مذاکرات از جانب ایران نامهنگاری کند.
حالا باید دید آیا نامه به مقصد میرسد و اگر هم برسد، چه برخوردی با آن میشود، آیا همان برخورد مشابه با پیام ترامپ در سال 1398 که از طریق شینزو آبه نخست وزیر سابق ژاپن فرستاد، انجام خواهد شد؟ پس از آن باید دید محتوای نامه چیست. آیا مثل این چند کلمهای که ترامپ درباره آن در مصاحبه با فاکس بیزنس گفته، تلفیقی از چماق و هویج است؛ یا توافق یا تهدید به حمله؟
در هر صورت به دلایلی چندان محتمل نیست که نامه جدید ترامپ مورد توجه جدی تصمیمسازان در ایران قرار گیرد.
واقعیت این است که اولویت نخست ترامپ مذاکره و توافق است، اما با شروط و خواستههای خودش. اگر غیر از این بود، ترامپ یکسره و بیدرنگ میرفت سراغ پلان بعدی. شخصيت و تفكر او هم اینگونه نیست که بخواهد با سخن گفتن مداوم از مذاکره و توافق برای اقدام دیگری مقدمهسازی دیپلماتیک انجام دهد.
ترامپ برای تحقق این هدف خود همزمان و همراستا با بازگرداندن سیاست فشار حداکثری، تهدیدها به صفر کردن صادرات نفتی ایران، توقف کشتیهای نفتی و احتمالا اقداماتی ایذایی از چند کانال تلاش میکند که این مذاکرات هر چه زودتر کلید بخورد.
در این میان، کانالی که احتمالا ترامپ بیش از همه بر روی آن حساب باز میکند، «فعلا» پوتین و روسیه است.
در این خصوص بعید نیست که پوتین در چارچوب بده بستانی با ترامپ به صورت جدی برای شکستن بنبست در پروندههای بینالمللی همچون پرونده هستهای ایران ورود کند. در این باره نیز تاکید دیمتری پسکوف سخنگوی کرملین مبنی بر ضرورت حل مسائل میان آمریکا و ایران با «گفتگو» نیز در سایه مخالفت تهران با آن در این شرایط در این راستا قابل تامل است.
در کل میتوان گفت که وساطت روسیه رفته رفته جدیتر میشود. به دیدار امروز سفیر ایران در روسیه با ریابکوف معاون لاوروف نیز میتوان از این زاویه نگریست.
اما وساطت پوتین میان تهران و واشنگتن و پرونده ایران به نوعی با سرنوشت جنگ اوکراین گره خورده است؛ چرا که کرملین نیز که نگران چرخشهای ناگهانی ترامپ است، بعید است که قبل از اطمینان خاطر کامل نسبت به پایان یکجانبه این جنگ به نفع کشورش و نقد کردن مواضع ترامپ تمام توان خود را برای شروع مذاکرات تهران و واشنگتن به کار گیرد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari


18.02.202515:58
18.01.202505:59
➖ علی عبدالعلیزاده: آمریکا میتواند در ایران سرمایهگذاری کند | با مذاکرهی مستقیم ۳ ماهه به توافق میرسیم
علی عبدالعیزاده، نمایندهی رئیس جمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور گفت که آمریکا میتواند پس از رفع تحریمها در ایران سرمایهگذاری کند.
این فعال سیاسی میانهرو در گفتوگویی در دفتر انصاف نیوز با تاکید بر ضرورت مذاکرهی مستقیم میان ایران و آمریکا گفت: برنامهی دولت در این باره کاملا شفاف اعلام شده و آمادهی مذاکره هستیم. با شروع این مذاکرات میان دو کشور دست یافتن به توافق دو تا سه ماه زمان خواهد برد.
آقای عبدالعلی زاده در بخشی از گفتوگوی تفصیلی خود با انصاف نیوز به مسائل مرتبط با ایران و آمریکا پرداخت و گفت: برنامهی دولت در این باره شفاف است و با شفافیت اعلام شد که برای مذاکره آماده هستیم.
او ادامه داد: آمادگی ایران مشروط بر این است که ترامپ هم دغلکاری نکند. زرنگی در مذاکره طبیعی است و همهی طرفها به دنبال آن هستند اما دغلکاری یعنی وقتی که در مذاکره به این نتیجه میرسی که مجبوری امتیاز بیشتری بدهی زیر میز مذاکره بزنی.
عبدالعلیزاده با بیان اینکه «کشورهای مختلف حتی خود آمریکا با رفع تحریم میتوانند به ایران بیایند و سرمایهگذاری کنند»، گفت: شرکتهای آمریکایی که البته شرکتهایی چند ملیتی هستند میتوانند در ایران سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی داشته باشند. برای نمونه صنعت نفت و گاز ایران صنعت جذابی برای آنها جهت سرمایهگذاری است.
او ادامه داد: در میادین مشترک انرژی در حال از دست دادن منابع هستیم. برای نمونه قطر با کمک شرکتهای چندملیتی اروپایی و آمریکایی در حال پیشروی است و ما به دلیل تحریمها نتوانستهایم حق خود را بگیریم و ممکن است وضعیتی ایجاد شود که ما از ۱۰ درصد این منابع استفاده کنیم و طرف مقابل ۹۰ درصد.
نمایندهی رئیس جمهور در توسعهی دریامحور گفت: پس از برجام همهی کشورها را برای همکاری به ایران راه دادیم اما مانع آمریکاییها شدیم و برای آنها این سوال و ابهام ایجاد شد که چرا آمریکا امکان حضور در ایران برای همکاری اقتصادی را ندارد؟!
او در ادامه گفت: البته تیم اوباما چندان این موضوع را رسانهای نکرد و گفتند با برجام خطر نظامی ایران و دست یافتن این کشور به بمب هستهای به تاخیر افتاد اما ترامپ وقتی با چنین وضعیتی مواجه شد اعلام کرد که برجام را پاره میکند و ما هم گفتیم که آن را آتش میزنیم. حالا هر دو طرف پشیمان هستند.
◾️ ادامهی مصاحبه:
https://ensafnews.com/572661
◾️ میانتیترهای باقی مصاحبه:
▫️ شمار قربانیان تحریم بیش از شهدا و جانبازان جنگ است
▫️ ما بیشتر از آمریکا از تحریم ضرر میکنیم
▫️ تغییر فتوای هستهای به این سادگیها نیست
▫️ این تصور که در برابر کفار نباید دنبال «برد – برد» بود یعنی سیره پیامبر را قبول ندارید
▫️ این بار باید با مردم شفاف حرف بزنیم
@ensafnews
علی عبدالعیزاده، نمایندهی رئیس جمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور گفت که آمریکا میتواند پس از رفع تحریمها در ایران سرمایهگذاری کند.
این فعال سیاسی میانهرو در گفتوگویی در دفتر انصاف نیوز با تاکید بر ضرورت مذاکرهی مستقیم میان ایران و آمریکا گفت: برنامهی دولت در این باره کاملا شفاف اعلام شده و آمادهی مذاکره هستیم. با شروع این مذاکرات میان دو کشور دست یافتن به توافق دو تا سه ماه زمان خواهد برد.
آقای عبدالعلی زاده در بخشی از گفتوگوی تفصیلی خود با انصاف نیوز به مسائل مرتبط با ایران و آمریکا پرداخت و گفت: برنامهی دولت در این باره شفاف است و با شفافیت اعلام شد که برای مذاکره آماده هستیم.
او ادامه داد: آمادگی ایران مشروط بر این است که ترامپ هم دغلکاری نکند. زرنگی در مذاکره طبیعی است و همهی طرفها به دنبال آن هستند اما دغلکاری یعنی وقتی که در مذاکره به این نتیجه میرسی که مجبوری امتیاز بیشتری بدهی زیر میز مذاکره بزنی.
عبدالعلیزاده با بیان اینکه «کشورهای مختلف حتی خود آمریکا با رفع تحریم میتوانند به ایران بیایند و سرمایهگذاری کنند»، گفت: شرکتهای آمریکایی که البته شرکتهایی چند ملیتی هستند میتوانند در ایران سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی داشته باشند. برای نمونه صنعت نفت و گاز ایران صنعت جذابی برای آنها جهت سرمایهگذاری است.
او ادامه داد: در میادین مشترک انرژی در حال از دست دادن منابع هستیم. برای نمونه قطر با کمک شرکتهای چندملیتی اروپایی و آمریکایی در حال پیشروی است و ما به دلیل تحریمها نتوانستهایم حق خود را بگیریم و ممکن است وضعیتی ایجاد شود که ما از ۱۰ درصد این منابع استفاده کنیم و طرف مقابل ۹۰ درصد.
نمایندهی رئیس جمهور در توسعهی دریامحور گفت: پس از برجام همهی کشورها را برای همکاری به ایران راه دادیم اما مانع آمریکاییها شدیم و برای آنها این سوال و ابهام ایجاد شد که چرا آمریکا امکان حضور در ایران برای همکاری اقتصادی را ندارد؟!
او در ادامه گفت: البته تیم اوباما چندان این موضوع را رسانهای نکرد و گفتند با برجام خطر نظامی ایران و دست یافتن این کشور به بمب هستهای به تاخیر افتاد اما ترامپ وقتی با چنین وضعیتی مواجه شد اعلام کرد که برجام را پاره میکند و ما هم گفتیم که آن را آتش میزنیم. حالا هر دو طرف پشیمان هستند.
◾️ ادامهی مصاحبه:
https://ensafnews.com/572661
◾️ میانتیترهای باقی مصاحبه:
▫️ شمار قربانیان تحریم بیش از شهدا و جانبازان جنگ است
▫️ ما بیشتر از آمریکا از تحریم ضرر میکنیم
▫️ تغییر فتوای هستهای به این سادگیها نیست
▫️ این تصور که در برابر کفار نباید دنبال «برد – برد» بود یعنی سیره پیامبر را قبول ندارید
▫️ این بار باید با مردم شفاف حرف بزنیم
@ensafnews
Қайта жіберілді:
محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour

Медиа контентке
қол жеткізе алмадық
қол жеткізе алмадық
15.01.202520:05
⭕️ اشکی که شنیدن خبرِ آتشبسِ نسلکشیِ غزه به چشم میآورد چه ترکیب غریبی از اشک شادی و اشک ماتم است. اشک شادی از دیدنِ شادیِ صدها هزار فلسطینی برای پایانِ سهمگینترین نسلکشی و آوار بیامان مصائب و جنایات جنگی زمانهٔ ما در ۱۵ ماه گذشته. اشک شادی برای شکوه استقامتِ چشمدوختگان به آرمان فلسطین. اشک شادی برای توقف ِاین کابوسِ طولانی، روحخراش و باورنکردنی. و اشک ماتم برای جهانی که در قرن بیستویکم تصاویر زندهٔ چنین نسلکشی وحشیانهای را ۱۵ ماه تمام دید و تاب آورد و نخواست و نتوانست زودتر تمامش کند. اشک ماتم برای یکایک صدها هزار مصیبتدیدهٔ این جنایت هولناک. اشک ماتم برای صدها هزار کودکی که حتی بعد از آتشبس هم آواره میمانند و یک عمر بار این تجربهٔ پرخشونت و آسیبهایش را به دوش خواهند کشید. سؤال سهمگین پیش روی همهٔ ما انسانها بعد از این تجربه: چگونه میتوان، ولو گام به گام، در نهادها و قوانین جهانی که توان پیشگیری از این فاجعهٔ عظیم را نداشتند بازاندیشی کرد و به تراز نویدبخشی از عدالت جهانی رسید؟
@jalaeipour
@jalaeipour
10.12.202417:43
درباره سوریه
نویسنده: دکتر پرویز اجلالی (جامعهشناس)
حالا چند روز پس از حادثه روشن میشود که درمورد سوریه به قول شاملو درسال۵۷ برنامه طلوع خورشید کلا لغو شده است. دیکتاتوری که با داعش میجنگید رفته و یک داعشی تغییر نام و زبان داده امده. اوضاع به نفع ترکیه متجاوز واسرائیل پیش رفته وسوریه به میدان جنگ میان افراطیون مرتجع و کردهایی که درمیان این افراطیون تکفیری کوشیده اند درشهرهایشان نظام شورایی درست کنند تبدیل شده است.
میان اجتماعات کرد سوریه وابن گروههای مسلح افراطی نزدیک به یک هزاره فاصله است .ترکیه نوعثمانی قطعا با استفاده از عواملش درسرزمینهای کردی جوی خون راه خواهد انداخت. جنگ را هم اکنون شروع کرده. امریکا هم از کردها حمایت نخواهد کرد. تشکیل جامعه شورایی که مورد نظر رزا لوکزامبورگ وکمونیستهای چپ پیش از جنگ دوم بود چه مناسبتی با امریکای جمهوریخواه دارد.
برای منافع امریکا و اسراییل وجهان سرمایه تحریرالشام اگر کاری به کار اسراییل نداشته باشد بهتر است. حتا اگر تکفیری ها پاستوریزه شوند وفقط زنها ومردم خودشان را سرکوب کنند شاید غربی ها از انجا یک قطر دیگر از آب دربیاورند و یک پایگاه امربکا را هم انجا بکارند. وقتی تفنگ حکم کند غیر از افراطیون اسلامی، روشنفکران چپ و لیبرال دموکرات و ملی میدان نخواهند یافت .
شاید نقش سوریه در خاورمیانه جدید یک امارت دیگر تحت کنترل اسراییل باشد. باید دید در کاخ اقای اردوغان که حالا به خلیفه عثمانی تبدیل شده چه می گذرد. از اردوغان به نظرمن حتا بعید نیست. بخواهد کمی هم با اسراییل زور آزمایی کند. شاید زمامداران جدید به علویها و اندک شیعیان سوریه و سایر غیر سنیها زیاد سخت نگیرند اما به هر حال در نگاه کلی در واقع می شود گفت داعش یا طالبان برگشته و و روسیه وایران از داعشیان شکست خورده اند. چه روسیه بیخبر بوده و توسط ترکیه آچمز شده باشد وچه خبر داشته و به امید حل مساله اوکراین با ترامپ سوریه را رهاکرده باشد.
به هرحال رژیم اسد هم از درون مرده بوده و روسیه وایران هم حتی اگر می خواستند نمی توانستند مرده را زنده کنند. وقتی شادی سوریها رامی بینم که از پیروزی دیوانههای داعشی یا طالبانخو و سرنگونی دیکتاتور خون ریز بعثی اینسان خوشحال هستند، دلم میگیرد. خاورمیانه بد دیوانه خانهای شده است و قدرتهای سلطه گر هم بیرحم تر از پیشاند.
Iransociologista @
@hamidrezajalaeipour
نویسنده: دکتر پرویز اجلالی (جامعهشناس)
حالا چند روز پس از حادثه روشن میشود که درمورد سوریه به قول شاملو درسال۵۷ برنامه طلوع خورشید کلا لغو شده است. دیکتاتوری که با داعش میجنگید رفته و یک داعشی تغییر نام و زبان داده امده. اوضاع به نفع ترکیه متجاوز واسرائیل پیش رفته وسوریه به میدان جنگ میان افراطیون مرتجع و کردهایی که درمیان این افراطیون تکفیری کوشیده اند درشهرهایشان نظام شورایی درست کنند تبدیل شده است.
میان اجتماعات کرد سوریه وابن گروههای مسلح افراطی نزدیک به یک هزاره فاصله است .ترکیه نوعثمانی قطعا با استفاده از عواملش درسرزمینهای کردی جوی خون راه خواهد انداخت. جنگ را هم اکنون شروع کرده. امریکا هم از کردها حمایت نخواهد کرد. تشکیل جامعه شورایی که مورد نظر رزا لوکزامبورگ وکمونیستهای چپ پیش از جنگ دوم بود چه مناسبتی با امریکای جمهوریخواه دارد.
برای منافع امریکا و اسراییل وجهان سرمایه تحریرالشام اگر کاری به کار اسراییل نداشته باشد بهتر است. حتا اگر تکفیری ها پاستوریزه شوند وفقط زنها ومردم خودشان را سرکوب کنند شاید غربی ها از انجا یک قطر دیگر از آب دربیاورند و یک پایگاه امربکا را هم انجا بکارند. وقتی تفنگ حکم کند غیر از افراطیون اسلامی، روشنفکران چپ و لیبرال دموکرات و ملی میدان نخواهند یافت .
شاید نقش سوریه در خاورمیانه جدید یک امارت دیگر تحت کنترل اسراییل باشد. باید دید در کاخ اقای اردوغان که حالا به خلیفه عثمانی تبدیل شده چه می گذرد. از اردوغان به نظرمن حتا بعید نیست. بخواهد کمی هم با اسراییل زور آزمایی کند. شاید زمامداران جدید به علویها و اندک شیعیان سوریه و سایر غیر سنیها زیاد سخت نگیرند اما به هر حال در نگاه کلی در واقع می شود گفت داعش یا طالبان برگشته و و روسیه وایران از داعشیان شکست خورده اند. چه روسیه بیخبر بوده و توسط ترکیه آچمز شده باشد وچه خبر داشته و به امید حل مساله اوکراین با ترامپ سوریه را رهاکرده باشد.
به هرحال رژیم اسد هم از درون مرده بوده و روسیه وایران هم حتی اگر می خواستند نمی توانستند مرده را زنده کنند. وقتی شادی سوریها رامی بینم که از پیروزی دیوانههای داعشی یا طالبانخو و سرنگونی دیکتاتور خون ریز بعثی اینسان خوشحال هستند، دلم میگیرد. خاورمیانه بد دیوانه خانهای شده است و قدرتهای سلطه گر هم بیرحم تر از پیشاند.
Iransociologista @
@hamidrezajalaeipour
11.03.202518:51
به نظر میرسه دکتر هادی برهانی در مورد سوریه سخن مهمی را در میان میگذارد.
بازبینی او از سیاست گذشته ما نسبت به بشار در سوریه و راهکارش در مواجهه با اسرائیل محل تامل است.
بازبینی او از سیاست گذشته ما نسبت به بشار در سوریه و راهکارش در مواجهه با اسرائیل محل تامل است.
07.03.202518:47
تریتا پارسی درباره نامه ترامپ:
همانطور که سه شنبه نوشتم، ترامپ روی ایران تمرکز نکرده بود و در نتیجه، این سیاست در دست کسانی بود که از طرح بولتون/پومپئو پیروی می کردند (یعنی یادداشتی که ترامپ «ناخواسته» امضا کرد).
ترامپ می گوید روز چهارشنبه نامه ای به ایران ارسال کرده است. ارتباط مستقیم خوب است. هر چند آنچه در نامه است، مهمتر است. اگر طرح اولیه بولتون/پومپئو باشد، احتمالاً یک فاجعه است، مانند تقاضای مدل لیبی برای برنامه هستهای ایران - «یا تسلیم یا جنگ».
ترامپ ممکن است به این اشاره داشته باشد وقتی میگوید «ما میتوانیم توافقی ببندیم که به همان خوبی باشد که اگر شما از نظر نظامی پیروز شوید».
اگر این توافقی مبتنی بر محدودیتها و بازرسیهای سختگیرانهتر در ازای لغو تحریمهای اولیه باشد - یعنی اجازه ورود مجدد شرکتهای آمریکایی به ایران - در این صورت مسیری مسالمتآمیز به پیش خواهد رفت.
https://x.com/tparsi/status/1898042238032036180?s=46&t=eXngfLEVEbZAGikH7MZRJA
همانطور که سه شنبه نوشتم، ترامپ روی ایران تمرکز نکرده بود و در نتیجه، این سیاست در دست کسانی بود که از طرح بولتون/پومپئو پیروی می کردند (یعنی یادداشتی که ترامپ «ناخواسته» امضا کرد).
ترامپ می گوید روز چهارشنبه نامه ای به ایران ارسال کرده است. ارتباط مستقیم خوب است. هر چند آنچه در نامه است، مهمتر است. اگر طرح اولیه بولتون/پومپئو باشد، احتمالاً یک فاجعه است، مانند تقاضای مدل لیبی برای برنامه هستهای ایران - «یا تسلیم یا جنگ».
ترامپ ممکن است به این اشاره داشته باشد وقتی میگوید «ما میتوانیم توافقی ببندیم که به همان خوبی باشد که اگر شما از نظر نظامی پیروز شوید».
اگر این توافقی مبتنی بر محدودیتها و بازرسیهای سختگیرانهتر در ازای لغو تحریمهای اولیه باشد - یعنی اجازه ورود مجدد شرکتهای آمریکایی به ایران - در این صورت مسیری مسالمتآمیز به پیش خواهد رفت.
https://x.com/tparsi/status/1898042238032036180?s=46&t=eXngfLEVEbZAGikH7MZRJA
26.01.202505:15
📝تمرکز باید در رفع تحریمها باشد
✍️حمیدرضا جلائی پور
❓۱.اساسا شما هم این نظریه را قبول دارید که اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل مدتی است که با هم در برخی مسائل کشور هم نظر شده اند؟
❇️جلائیپور- بله. علت آن هم روشن است. چون کشور در شرایط خطیری قرار دارد. از طرفی کشور با ناترازی ها در برق، گاز، درآمدهای دولت برای پرداخت حقوق روبرو است، و کشور به تقویت سریع زیرساختها در بخشهای نفت و بخشهای تولیدی و تقویت توسعه نیاز داره ، از طرفی دیگر تداوم تحریمها و روی کار آمدن یک تیم تندرو در آمریکا، و عصبی بودن نتانیاهو بخاطر آتشبس در غزه (و اینکه دنبال بحران جدید میگرده تا دولتش نامشروعش نامقبولتر نشه) بر حاد بودن وضعیت میافزاید. این نکات وضع کشور ما رو خطیر کرده، و این را نیروهای عاقل و میانهرو متوجه میشوند و روشنه که با تندرویها و افراطگریها مخالفت میکنند.
❓۲. آیا این روش می تواند تندروهای افراطی را سر جای خود بنشاند؟
❇️جلائیپور -این که میانهروهای کشور از هر جناحی نسبت به تندروها حساس باشند، خودش یک راه مهار تندروی است اما کافی نیست. عامل دوم این هست که باید برای حاکمیت و افکار عمومی توضیح داد که چرا در بیست سال گذشته به اهداف توسعهای سند چشمانداز بیست ساله نرسیدیم؟ اگر رسیده بودیم که این همه ناترازی نداشتیم. یکی از عللش همین تندروی تندروها در بیست سال گذشته در سیاست داخلی و خارجی است. عامل سوم به حاکمیت مربوط میشود. هم اکنون بخشی از این تندروها در رسانههای حکومتی هستند و با تبلیغات غلطشان یکی از عوامل تشدید شکاف بین مردم و حکومتاند. این موجودات تندرو در این بیست سال مرجعیت رسانهای را عملا به خارج از کشور سوق دادند. و به منافع ملی ایران آسیب جدی رساندند.
❓۳. مسائل و مشکلات کشور را آنگونه می بینید که بتوان با همگرایی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا آنها را حل کرد؟
❇️جلائیپور -نه. مسائل کشور بغرنج و چند لایه است. اگر نیروهای زیر همه با هم دست به دست بدهند تازه میتوانند این مسائل بغرنج را «مهار» کنند و درمان این مسائل بغرنج زمانبر هست. یکی از این مسائل حیاتی «رفع تحریمها» است. اما آن نیروها کدام اند؟ عبارتند از: حاکمیت، دولت، سه جناح اصولگرا، اصلاحطلب و مستقلین، نیروهای جامعه مدنی، خانوادهها و تک تک شهروندان ایرانی. همه با هم باید دست به دست بدهیم تا بتوانیم با عزت و سربلندی از پیچ نتانیاهو -ترامپ و ناترازیها عبور کنیم.
❓۴. موانع موجود بر سر راه این همگرایی چیست؟
❇️جلائیپور -یکی از آنها همین تندرویها است:یا طرفداران نامسول بیشتر و بیشترش کن. عامل دوم برای همگرایی این است که حاکمیت برای امور خطیر باید تصمیم بگیرد و دولت را یاری کند. باید کمک کرد و در راه رفع تحریمها کمک یاری رساند. عامل سوم اصلاح در صداسیما است. هم اکنون بخشی از تبلیغات صداسیما در جهت انشقاق میان مردم عمل میکند.
❓۵. چه شد که افرادی همچون باهنر و ضرغامی هم به نوعی پشت دولت درآمده اند؟
❇️جلائیپور: در پاسخ به سوال اول این سوال شما را پاسخ دادم. افراد با تجربهای مثل آقای باهنر و ضرغامی نسبت به اوضاع و مشکلات کشور آگاه هستند و نگران عدم استفاده از فرصتها هستند. اگر اقدامات اساسی انجام نشود شهریور سال آینده وضعمان بدتر از وضع فعلی میشود و شهروندان بیشتری از فقر رنج میبرند.
مصاحبه با روزنامه ایران ۷/۱۱/۱۴۰۳
@hamidrezajalaeipour
✍️حمیدرضا جلائی پور
مسائل و مشکلات کشور را آنگونه می بینید که بتوان با همگرایی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا آنها را حل کرد؟
❇️جلائیپور -نه. مسائل کشور بغرنج و چند لایه است. اگر نیروهای زیر همه با هم دست به دست بدهند تازه میتوانند این مسائل بغرنج را «مهار» کنند و درمان این مسائل بغرنج زمانبر هست. یکی از این مسائل حیاتی «رفع تحریمها» است. اما آن نیروها کدام اند؟ عبارتند از: حاکمیت، دولت، سه جناح اصولگرا، اصلاحطلب و مستقلین، نیروهای جامعه مدنی، خانوادهها و تک تک شهروندان ایرانی. همه با هم باید دست به دست بدهیم تا بتوانیم با عزت و سربلندی از پیچ نتانیاهو -ترامپ و ناترازیها عبور کنیم.
❓۱.اساسا شما هم این نظریه را قبول دارید که اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل مدتی است که با هم در برخی مسائل کشور هم نظر شده اند؟
❇️جلائیپور- بله. علت آن هم روشن است. چون کشور در شرایط خطیری قرار دارد. از طرفی کشور با ناترازی ها در برق، گاز، درآمدهای دولت برای پرداخت حقوق روبرو است، و کشور به تقویت سریع زیرساختها در بخشهای نفت و بخشهای تولیدی و تقویت توسعه نیاز داره ، از طرفی دیگر تداوم تحریمها و روی کار آمدن یک تیم تندرو در آمریکا، و عصبی بودن نتانیاهو بخاطر آتشبس در غزه (و اینکه دنبال بحران جدید میگرده تا دولتش نامشروعش نامقبولتر نشه) بر حاد بودن وضعیت میافزاید. این نکات وضع کشور ما رو خطیر کرده، و این را نیروهای عاقل و میانهرو متوجه میشوند و روشنه که با تندرویها و افراطگریها مخالفت میکنند.
❓۲. آیا این روش می تواند تندروهای افراطی را سر جای خود بنشاند؟
❇️جلائیپور -این که میانهروهای کشور از هر جناحی نسبت به تندروها حساس باشند، خودش یک راه مهار تندروی است اما کافی نیست. عامل دوم این هست که باید برای حاکمیت و افکار عمومی توضیح داد که چرا در بیست سال گذشته به اهداف توسعهای سند چشمانداز بیست ساله نرسیدیم؟ اگر رسیده بودیم که این همه ناترازی نداشتیم. یکی از عللش همین تندروی تندروها در بیست سال گذشته در سیاست داخلی و خارجی است. عامل سوم به حاکمیت مربوط میشود. هم اکنون بخشی از این تندروها در رسانههای حکومتی هستند و با تبلیغات غلطشان یکی از عوامل تشدید شکاف بین مردم و حکومتاند. این موجودات تندرو در این بیست سال مرجعیت رسانهای را عملا به خارج از کشور سوق دادند. و به منافع ملی ایران آسیب جدی رساندند.
❓۳. مسائل و مشکلات کشور را آنگونه می بینید که بتوان با همگرایی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا آنها را حل کرد؟
❇️جلائیپور -نه. مسائل کشور بغرنج و چند لایه است. اگر نیروهای زیر همه با هم دست به دست بدهند تازه میتوانند این مسائل بغرنج را «مهار» کنند و درمان این مسائل بغرنج زمانبر هست. یکی از این مسائل حیاتی «رفع تحریمها» است. اما آن نیروها کدام اند؟ عبارتند از: حاکمیت، دولت، سه جناح اصولگرا، اصلاحطلب و مستقلین، نیروهای جامعه مدنی، خانوادهها و تک تک شهروندان ایرانی. همه با هم باید دست به دست بدهیم تا بتوانیم با عزت و سربلندی از پیچ نتانیاهو -ترامپ و ناترازیها عبور کنیم.
❓۴. موانع موجود بر سر راه این همگرایی چیست؟
❇️جلائیپور -یکی از آنها همین تندرویها است:یا طرفداران نامسول بیشتر و بیشترش کن. عامل دوم برای همگرایی این است که حاکمیت برای امور خطیر باید تصمیم بگیرد و دولت را یاری کند. باید کمک کرد و در راه رفع تحریمها کمک یاری رساند. عامل سوم اصلاح در صداسیما است. هم اکنون بخشی از تبلیغات صداسیما در جهت انشقاق میان مردم عمل میکند.
❓۵. چه شد که افرادی همچون باهنر و ضرغامی هم به نوعی پشت دولت درآمده اند؟
❇️جلائیپور: در پاسخ به سوال اول این سوال شما را پاسخ دادم. افراد با تجربهای مثل آقای باهنر و ضرغامی نسبت به اوضاع و مشکلات کشور آگاه هستند و نگران عدم استفاده از فرصتها هستند. اگر اقدامات اساسی انجام نشود شهریور سال آینده وضعمان بدتر از وضع فعلی میشود و شهروندان بیشتری از فقر رنج میبرند.
مصاحبه با روزنامه ایران ۷/۱۱/۱۴۰۳
@hamidrezajalaeipour
17.01.202518:51
📝ابراهیم نبوی و نظر آقای مهاجرانی درباره «جامعه»
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
مقدمه:
❇️در روز ٢٨/١٠/١۴٠٣ در اتاق «روزگار» کلابهاس به مناسبت درگذشت تاسفبار سید ابراهیم نبوی، مراسم یادبودی از آشنایان ایشان تشکیل شده بود.
❇️ابراهیم نبوی نویسنده و طنزپرداز سیاسی برجسته ایرانی و نویسنده تاثیرگذار ستون پنجم در روزنامه جامعه، بود. آقای مشیری مدیر محترم اتاق روزگار، بخاطر این که من و آقای ماشالله شمسالواعظین مدیرمسول و سردبیر این روزنامه بودیم، برای شرکت در بحث و ذکر خاطرات دعوت کردند و ما هم در برنامه حاضر شدیم.
❇️دهها نفر از همکاران و دوستان ابراهیم نبوی (مانند آقایان مسعود بهنود، نامور حقیقی، خانمها لیلی فرهاد پور و ...) در این برنامه پنج ساعته صحبت کردند و از ویژگیهای مرحوم ابراهیم نبوی سخن گفتند. (این برنامه در این آدرس در دسترس است ).
📝درباره ابراهیم نبوی
❇️من هم در هنگام صحبتم از «اهمیت فرهنگی» کار ابراهیم نبوی سخن گفتم و بر سه نکته اشاره کردم.
❇️یکی این که ابراهیم نبوی سنخ جدیدی از «طنز سیاسی» را به عرصه عمومی ایران معرفی کرد. او در ادامه تاریخ طنز سیاسی را نوشت و نویسنده و داستاننویس موفق و پرکاری بود و کتابهای او به عدد هشتاد رسید، و بعضی از کتابهایش چندین بار تجدید چاپ شد.
❇️دوم این که نبوی طنزسیاسی نافذ و موثر مینوشت اما خود ابراهیم نبوی شخصیتی سیاسی و حزبی نبود، حرف من این بود که چون جامعه ایران را میشناخت (و خوب جامعهشناسی خوانده بود) او بیشتر دنبال «توسعه ایران» از طریق نشر کلمه و ادبیات روشن و مردمفهم و انسانیتگرا بود. او دنبال «نوسازی» کالبدی و فیزیکی ایران نبود بلکه دنبال «نوسازی فرهنگی» ایران بود. نبوی در این راه مستمرا و خستگی ناپذیر مینوشت و ادعای روشنفکری هم نداشت، ولی موثر روشنگری میکرد. و به رغم کار سترگی که ابراهیم نبوی انجام میداد هم از ناحیه «حکومت» و هم از ناحیه نیروهای «جامعه مدنی» به انواع گوناگون آزار میدید.
❇️نکته سوم این که اشاره کردم که یکی از علل توفیق روزنامه جامعه در ایران یادداشتهای طنز ابراهیم نبوی در ستون پنجم این روزنامه بود. گفتم تیراژ روزنامه به سرعت صدها هزارتایی شد. بعضیروزها دو شماره از روزنامه چاپ میشد. بعضی روزها برای چندین استان هم شماره ویژه چاپ میشد. اشاره کردم این کارها در یک خانه کوچک استیجاری (در کمتر از سیصد متر زیربنا) انجام میشد.
❇️در این جا و در حین بحث در حاشیه صحبتم اشارهای هم به دیدار شبانه آقای مهاجرانی از محل روزنامه کردم. صحبت در اتاق کلاب، دوستانه و خودمانی بود و با زبان کوچه گفتم «مهاجرانی شاخ در آورده بود که لابد روزنامه جامعه [در یک جای بزرگی]و یک امپراتوری است. آمد[از نزدیک] دید ما در یک خانه اجارهای هستیم». به بیان دیگر بحث من درباره آقای مهاجرانی نبود، بلکه میخواستم اهمیت کار ابراهیم نبوی را نشان دهم، که علت استقبال از روزنامه جامعه امکانات محدود روزنامه نبود بلکه کار نویسندگانی چون ابراهیم نبوی و نحوه سردبیری شمسالواعظین در کشف نیروها و نویسندگان جدید و تحریریه حرفهایاش بود.
برای خواندن متن کامل روی این لینک بزنید
@hamidrezajalaeipour
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
مقدمه:
❇️در روز ٢٨/١٠/١۴٠٣ در اتاق «روزگار» کلابهاس به مناسبت درگذشت تاسفبار سید ابراهیم نبوی، مراسم یادبودی از آشنایان ایشان تشکیل شده بود.
❇️ابراهیم نبوی نویسنده و طنزپرداز سیاسی برجسته ایرانی و نویسنده تاثیرگذار ستون پنجم در روزنامه جامعه، بود. آقای مشیری مدیر محترم اتاق روزگار، بخاطر این که من و آقای ماشالله شمسالواعظین مدیرمسول و سردبیر این روزنامه بودیم، برای شرکت در بحث و ذکر خاطرات دعوت کردند و ما هم در برنامه حاضر شدیم.
❇️دهها نفر از همکاران و دوستان ابراهیم نبوی (مانند آقایان مسعود بهنود، نامور حقیقی، خانمها لیلی فرهاد پور و ...) در این برنامه پنج ساعته صحبت کردند و از ویژگیهای مرحوم ابراهیم نبوی سخن گفتند. (این برنامه در این آدرس در دسترس است ).
📝درباره ابراهیم نبوی
❇️من هم در هنگام صحبتم از «اهمیت فرهنگی» کار ابراهیم نبوی سخن گفتم و بر سه نکته اشاره کردم.
❇️یکی این که ابراهیم نبوی سنخ جدیدی از «طنز سیاسی» را به عرصه عمومی ایران معرفی کرد. او در ادامه تاریخ طنز سیاسی را نوشت و نویسنده و داستاننویس موفق و پرکاری بود و کتابهای او به عدد هشتاد رسید، و بعضی از کتابهایش چندین بار تجدید چاپ شد.
❇️دوم این که نبوی طنزسیاسی نافذ و موثر مینوشت اما خود ابراهیم نبوی شخصیتی سیاسی و حزبی نبود، حرف من این بود که چون جامعه ایران را میشناخت (و خوب جامعهشناسی خوانده بود) او بیشتر دنبال «توسعه ایران» از طریق نشر کلمه و ادبیات روشن و مردمفهم و انسانیتگرا بود. او دنبال «نوسازی» کالبدی و فیزیکی ایران نبود بلکه دنبال «نوسازی فرهنگی» ایران بود. نبوی در این راه مستمرا و خستگی ناپذیر مینوشت و ادعای روشنفکری هم نداشت، ولی موثر روشنگری میکرد. و به رغم کار سترگی که ابراهیم نبوی انجام میداد هم از ناحیه «حکومت» و هم از ناحیه نیروهای «جامعه مدنی» به انواع گوناگون آزار میدید.
❇️نکته سوم این که اشاره کردم که یکی از علل توفیق روزنامه جامعه در ایران یادداشتهای طنز ابراهیم نبوی در ستون پنجم این روزنامه بود. گفتم تیراژ روزنامه به سرعت صدها هزارتایی شد. بعضیروزها دو شماره از روزنامه چاپ میشد. بعضی روزها برای چندین استان هم شماره ویژه چاپ میشد. اشاره کردم این کارها در یک خانه کوچک استیجاری (در کمتر از سیصد متر زیربنا) انجام میشد.
❇️در این جا و در حین بحث در حاشیه صحبتم اشارهای هم به دیدار شبانه آقای مهاجرانی از محل روزنامه کردم. صحبت در اتاق کلاب، دوستانه و خودمانی بود و با زبان کوچه گفتم «مهاجرانی شاخ در آورده بود که لابد روزنامه جامعه [در یک جای بزرگی]و یک امپراتوری است. آمد[از نزدیک] دید ما در یک خانه اجارهای هستیم». به بیان دیگر بحث من درباره آقای مهاجرانی نبود، بلکه میخواستم اهمیت کار ابراهیم نبوی را نشان دهم، که علت استقبال از روزنامه جامعه امکانات محدود روزنامه نبود بلکه کار نویسندگانی چون ابراهیم نبوی و نحوه سردبیری شمسالواعظین در کشف نیروها و نویسندگان جدید و تحریریه حرفهایاش بود.
برای خواندن متن کامل روی این لینک بزنید
@hamidrezajalaeipour
14.01.202511:15
ناترازی های ملی
موضوع وفاق ملی
متن سخنان محمد قوچانی
در پنل اول همایش " گفتگوی ملی درباره وفاق ملی"
پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ کتابخانه ملی سالن قلم
به نام خدا
یکم .
جای سه کرسی در این گفتگوی ملی خالی است:
۱.اپوزیسون بیرون نظام یا همان تحریمی ها که به هر دلیل رای ندادند
۲. اپوزیسون درون حاکمیت یا جبهه پایداری که به سعید جلیلی رای دادند
۳.نمایندگان جنبش زن که از سال ۱۴۰۱ به یکی از ارکان جنبش اجتماعی در ایران بدل شدند و پیروزی امروز مدیون زنان این سرزمین است. نباید میز ما این قدر مردانه میشد و نیز فقط شامل رای دهندگان. به هر حال همه ما رای داده ایم و جای آن ۵۰ درصد که رای ندادند ، در اینجا خالی است.
دوم .
ما اینجا درباره وفاق " ملی " حرف می زنیم و نه فقط وفاق. معیار وفاق باید
" ایران" باشد و نه هیچ چیز دیگر. وفاق میان "حاکمیت و دولت" در انتخابات به پیروزی دکتر مسعود پزشکیان منتهی شد و وفاق میان" دولت و مجلس" به رای اعتماد کابینه انجامید .اما وفاق ملی حتی به معنای وفاق میان " اصلاح طلبان و اصولگرایان" نیست؛ به معنای وفاق میان " ملت و دولت "است که متاسفانه از سال ۱۴۰۰ به شکافی عمیق دچار شده است. بدون دولت، ملت وجود دارد مثل ۹۰۰ سال از سقوط ساسانیان تا ظهور صفویان که دولت متمرکز در ایران وجود نداشت اما ملت ایران وجود داشت حتی در قالب یک سند ادبی چون شاهنامه فردوسی که ورقه هویت ملی ایران است. اما بدون ملت ، دولتی در کار نیست.
سوم .
امروز وحدت ملی ایران در خطر است و هیچ جریانی در اکثریت نیست. ما حداقل به چهار اقلیت اصلاح طلب ، اصولگرا ، بنیاد گرا و انحلال طلب تقسیم شده ایم که هیچ یک قدرت اداره کشور بدون دیگری را نداریم و این تنها نقطه وفاق ماست . وفاق ملی اینجا نوعی توفیق اجباری است. چون ما قدرت حذف یکدیگر را نداریم. هم اصلاح طلبان گاهی با عباراتی نادرست میل به حذف رقیب داشتند و هم اصولگرایان تقریبا عمدتا چنین اراده ای داشتند . بنیادگرایان و انحلال طلبان که اساس شان بر حذف است. این مساله در مورد زن و مرد ، مرز و مرکز ، فقیر و مرفه ، چپ و راست و ...وجود دارد . و باید حل شود . ریاست جمهوری یک آذربایجانی برای ما یک فرصت است . آذربایجان همواره خاستگاه وحدت ملی ایران بوده است.
چهارم.
وفاق ملی ، ملت شدن دوباره ملت است . نه ایدئولوژی که استراتژی حل منازعه است . اینجاست که باید با رئیس جمهور محترم که از مثالهای علوم پزشکی استفاده میکنند درباب علوم انسانی حرف بزنیم. در باب اخلاق انسان و تمایزات او با بدن. تفاوت روح و جسم. منافع و ارزشها با رگ و خون. همان طور که رئیس جمهور گفت وفاق برای پایان دادن به دعواست. ما دعوا نداریم . ما باید کاری کنیم که حوادث سال ۱۳۸۸ چه در حاکمیت چه در مخالفان و منتقدان تکرار نشود. به جای طرح اندیشه های ناپخته ای مانند فدرالیسم باید همه اقوام و احزاب و افکار و افراد به شهروند بدل شوند . باید به جای امت به ملت - دولت بازگردیم . همه راه حل ها را باید در احیای دو نهاد ملیت و انتخابات بجوییم . آنچه ایران را از سوریه ای شدن نجات داد دوم خرداد بود ، نه به عنوان یک روز که به عنوان یک روزگار؛ یک عصر که روزی خاتمی، روزی روحانی و روزی پزشکیان با وجود پیش بینی ناپذیری و در کمال غافلگیری برنده انتخابات شدند . با رای ملت و پذیرش رای ملت توسط حاکمیت. ما در محتوا وفاق نمیکنیم در روش وفاق میکنیم . و این یعنی دموکراسی . و به همین علت ما به دوم خرداد افتخار میکنیم.
پنجم .
ملت و دولت ما به همین ترتیب از ۹ ناترازی رنج می برد : ۱. تورم ۲. بحران انرژی ۳. کار و اشتغال و گزینش اداری ۴. تحریم ۵. حجاب و سبک زندگي ۶.حکومت روحانیت ۷.محور مقاومت و مذاکره ۸. دسترسی به اطلاعات و فیلترینگ ۹. انتخابات .برای حل این ۹ بحران ما به وفاق ملی نیاز داریم . دولت پزشکیان تاکنون در مهار جنگ ، تاسیس دولت فراگیر ،گام اول رفع فیلترینگ و مدیریت منازعه بر حجاب گام های بلندی برداشته است . اما تا تحریم ها حل نشود و ناترازی های انرژی بر طرف نشود بحران حل نمیشود.
ششم .
وظیفه ما به عنوان جریانهای سیاسی این است که برای حل این منازعات اول از همه برای اصلاح قانون احزاب تلاش کنیم تا حداکثر چهار حزب ملی اصلاح طلب و اصولگرا و ...در وشور ایجاد شود و نه بیشتر که آنارشیسم است و نه یک حزب که دیکتاتوری است، دوم برای تاسیس و اصلاح نظام حزبی قانون انتخابات را تغییر دهیم و انتخابات را حزبی و تناسبی و برنامه محور کنیم و سرانجام در پایان با یک وفاق ملی با اصلاح قانون اساسی بر اساس خود قانون اساسی با حفط اصول جمهوریت و اسلامیت و ملیت ، یک " جمهوری اسلامی نو " یا همان جمهوری سوم تاسیس کنیم که بر اساس توازن قوا ، نسل ها و جنسیتها و ... بنا شده باشد. این کار فقط با طی ۹ مرحله ای که گفتیم و بر اساس وفاق ملی ممکن است.
موضوع وفاق ملی
متن سخنان محمد قوچانی
در پنل اول همایش " گفتگوی ملی درباره وفاق ملی"
پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ کتابخانه ملی سالن قلم
به نام خدا
یکم .
جای سه کرسی در این گفتگوی ملی خالی است:
۱.اپوزیسون بیرون نظام یا همان تحریمی ها که به هر دلیل رای ندادند
۲. اپوزیسون درون حاکمیت یا جبهه پایداری که به سعید جلیلی رای دادند
۳.نمایندگان جنبش زن که از سال ۱۴۰۱ به یکی از ارکان جنبش اجتماعی در ایران بدل شدند و پیروزی امروز مدیون زنان این سرزمین است. نباید میز ما این قدر مردانه میشد و نیز فقط شامل رای دهندگان. به هر حال همه ما رای داده ایم و جای آن ۵۰ درصد که رای ندادند ، در اینجا خالی است.
دوم .
ما اینجا درباره وفاق " ملی " حرف می زنیم و نه فقط وفاق. معیار وفاق باید
" ایران" باشد و نه هیچ چیز دیگر. وفاق میان "حاکمیت و دولت" در انتخابات به پیروزی دکتر مسعود پزشکیان منتهی شد و وفاق میان" دولت و مجلس" به رای اعتماد کابینه انجامید .اما وفاق ملی حتی به معنای وفاق میان " اصلاح طلبان و اصولگرایان" نیست؛ به معنای وفاق میان " ملت و دولت "است که متاسفانه از سال ۱۴۰۰ به شکافی عمیق دچار شده است. بدون دولت، ملت وجود دارد مثل ۹۰۰ سال از سقوط ساسانیان تا ظهور صفویان که دولت متمرکز در ایران وجود نداشت اما ملت ایران وجود داشت حتی در قالب یک سند ادبی چون شاهنامه فردوسی که ورقه هویت ملی ایران است. اما بدون ملت ، دولتی در کار نیست.
سوم .
امروز وحدت ملی ایران در خطر است و هیچ جریانی در اکثریت نیست. ما حداقل به چهار اقلیت اصلاح طلب ، اصولگرا ، بنیاد گرا و انحلال طلب تقسیم شده ایم که هیچ یک قدرت اداره کشور بدون دیگری را نداریم و این تنها نقطه وفاق ماست . وفاق ملی اینجا نوعی توفیق اجباری است. چون ما قدرت حذف یکدیگر را نداریم. هم اصلاح طلبان گاهی با عباراتی نادرست میل به حذف رقیب داشتند و هم اصولگرایان تقریبا عمدتا چنین اراده ای داشتند . بنیادگرایان و انحلال طلبان که اساس شان بر حذف است. این مساله در مورد زن و مرد ، مرز و مرکز ، فقیر و مرفه ، چپ و راست و ...وجود دارد . و باید حل شود . ریاست جمهوری یک آذربایجانی برای ما یک فرصت است . آذربایجان همواره خاستگاه وحدت ملی ایران بوده است.
چهارم.
وفاق ملی ، ملت شدن دوباره ملت است . نه ایدئولوژی که استراتژی حل منازعه است . اینجاست که باید با رئیس جمهور محترم که از مثالهای علوم پزشکی استفاده میکنند درباب علوم انسانی حرف بزنیم. در باب اخلاق انسان و تمایزات او با بدن. تفاوت روح و جسم. منافع و ارزشها با رگ و خون. همان طور که رئیس جمهور گفت وفاق برای پایان دادن به دعواست. ما دعوا نداریم . ما باید کاری کنیم که حوادث سال ۱۳۸۸ چه در حاکمیت چه در مخالفان و منتقدان تکرار نشود. به جای طرح اندیشه های ناپخته ای مانند فدرالیسم باید همه اقوام و احزاب و افکار و افراد به شهروند بدل شوند . باید به جای امت به ملت - دولت بازگردیم . همه راه حل ها را باید در احیای دو نهاد ملیت و انتخابات بجوییم . آنچه ایران را از سوریه ای شدن نجات داد دوم خرداد بود ، نه به عنوان یک روز که به عنوان یک روزگار؛ یک عصر که روزی خاتمی، روزی روحانی و روزی پزشکیان با وجود پیش بینی ناپذیری و در کمال غافلگیری برنده انتخابات شدند . با رای ملت و پذیرش رای ملت توسط حاکمیت. ما در محتوا وفاق نمیکنیم در روش وفاق میکنیم . و این یعنی دموکراسی . و به همین علت ما به دوم خرداد افتخار میکنیم.
پنجم .
ملت و دولت ما به همین ترتیب از ۹ ناترازی رنج می برد : ۱. تورم ۲. بحران انرژی ۳. کار و اشتغال و گزینش اداری ۴. تحریم ۵. حجاب و سبک زندگي ۶.حکومت روحانیت ۷.محور مقاومت و مذاکره ۸. دسترسی به اطلاعات و فیلترینگ ۹. انتخابات .برای حل این ۹ بحران ما به وفاق ملی نیاز داریم . دولت پزشکیان تاکنون در مهار جنگ ، تاسیس دولت فراگیر ،گام اول رفع فیلترینگ و مدیریت منازعه بر حجاب گام های بلندی برداشته است . اما تا تحریم ها حل نشود و ناترازی های انرژی بر طرف نشود بحران حل نمیشود.
ششم .
وظیفه ما به عنوان جریانهای سیاسی این است که برای حل این منازعات اول از همه برای اصلاح قانون احزاب تلاش کنیم تا حداکثر چهار حزب ملی اصلاح طلب و اصولگرا و ...در وشور ایجاد شود و نه بیشتر که آنارشیسم است و نه یک حزب که دیکتاتوری است، دوم برای تاسیس و اصلاح نظام حزبی قانون انتخابات را تغییر دهیم و انتخابات را حزبی و تناسبی و برنامه محور کنیم و سرانجام در پایان با یک وفاق ملی با اصلاح قانون اساسی بر اساس خود قانون اساسی با حفط اصول جمهوریت و اسلامیت و ملیت ، یک " جمهوری اسلامی نو " یا همان جمهوری سوم تاسیس کنیم که بر اساس توازن قوا ، نسل ها و جنسیتها و ... بنا شده باشد. این کار فقط با طی ۹ مرحله ای که گفتیم و بر اساس وفاق ملی ممکن است.
06.12.202408:47


09.03.202507:31


07.03.202504:47
25.01.202505:38
📝همایش وفاق و ساده سازی سریع
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
❇️جناب آقای دکتر علی سرزعیم (اقتصاددان) در یاداشت کوتاهی (قابل دسترس در کانال@ali_sarzaeem) مرقوم کردهاند، من در سمینار وفاق شرکت نکردم.
❇️در توضیح این عدم شرکت تصریح کردهاند: چون وفاق یعنی معامله. معامله هم یعنی معامله با اصولگرایان پرقدرت. خب این دیگر سمینار نمیخواهد. چرا این قدر باید پول خرج کرد و چرا محققان باید علم خود را پای قدرت بریزند!
❇️بعد هم تاکید کردهاند محصولات کار این نوع همایشها که قبلا هم برگزار میشده فایده نداشته است. و بقول ایشان محصولش «صفر مطلق» بوده است!
❇️بعد برای تاکید بیشتر بر ادعای خود به بیحاصل بودن همایش اعتدال در دوره آقای حسن روحانی (که در سال ٩٣ برگزار شد و مقالات آن در هفت جلد چاپ شد) اشاره کردهاند.
متن کامل را اینجا بخوانید
@hamidrezajalaeipour
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
❇️جناب آقای دکتر علی سرزعیم (اقتصاددان) در یاداشت کوتاهی (قابل دسترس در کانال@ali_sarzaeem) مرقوم کردهاند، من در سمینار وفاق شرکت نکردم.
❇️در توضیح این عدم شرکت تصریح کردهاند: چون وفاق یعنی معامله. معامله هم یعنی معامله با اصولگرایان پرقدرت. خب این دیگر سمینار نمیخواهد. چرا این قدر باید پول خرج کرد و چرا محققان باید علم خود را پای قدرت بریزند!
❇️بعد هم تاکید کردهاند محصولات کار این نوع همایشها که قبلا هم برگزار میشده فایده نداشته است. و بقول ایشان محصولش «صفر مطلق» بوده است!
❇️بعد برای تاکید بیشتر بر ادعای خود به بیحاصل بودن همایش اعتدال در دوره آقای حسن روحانی (که در سال ٩٣ برگزار شد و مقالات آن در هفت جلد چاپ شد) اشاره کردهاند.
متن کامل را اینجا بخوانید
@hamidrezajalaeipour
16.01.202503:41
📝سید ابراهیم نبوی نازنین
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
⚫️ابراهیم نبوی (۶۴ ساله)، نویسنده و طنزپرداز شهیر ایرانی، در خارج از کشور، به رحمت خدا رفت.
⚫️من با او در دوره لیسانس همدوره بودم، در اداره کل اجتماعی وزارت کشور، با او در تحلیل امور کردستان همکاری کرده بودم.
⚫️ابراهیم نبوی نویسنده خلاق و پرکاری بود. فشارهای امنیتی علیه او از یک دهه قبل از سال ۷۶ شروع شده بود.
⚫️پس از پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ در روزنامه جامعه، او عضو فعال تحریریه روزنامه جامعه ، توس، نشاط، عصرآزادگان و ...بود.
⚫️توانایی و شخصیت طنزپرداز او در روزنامههای دومخردادی بود، که اوج گرفت و به ایرانیان معرفی شد.
⚫️یکی از اساتید و از نواندیشان برجسته دینی در روزنامه جامعه او را مهمترین طنزپرداز تاریخ معاصر میدانست. طنز او درباره حافظ را متنی تاریخی میدانست.
⚫️نبوی معمولا در تنگنای مالی قرار داشت و از راه روزنامهنگاری و نوشتن ارتزاق میکرد.
⚫️همه او را به طنز میشناسند، اما نبوی جامعهشناس خبرهای هم بود، و واقعنگرانه اوضاع ایران را تحلیل میکرد. من مشتری دائمی تحلیلهای او از اوضاع ایران بودم.
⚫️مصاحبه کننده ورزیدهای بود. مصاحبههای او با امیرانتظام و ابراهیمیزدی و ...در روزنامه جامعه با استقبال کمنظیر روبرو بود (کارهای او در روزنامههای مذکور در این سایت https://jalaeipour.com/home1/ قابل دسترس است).
⚫️در دوره روزنامه جامعه، یک روز صبح احمد بورقانی (معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد) به من و شمسالواعظین زنگ زد و گفت به روزنامه نروید، چون گروههای فشار قصد دارند شما را کتک بزنند. بعد گفت به ابراهیم نبوی هم خبر بدید که او هم به روزنامه نرود. متاسفانه ما او را پیدا نکردیم، و او به روزنامه رفته بود و مفصل کتک خورده بود.
⚫️بعد یک روز دیگر به ماشینش که درب خانهاش پارک کرده بود، حمله کردند، (که با زحمت تازه خریده بود) و حسابی صدمه زدند و دستنوشتههایش را بردند (یادم هست برای هزینه تعمیر ماشین در تنگنا بود).
⚫️روزی که من و شمسالواعظین را دم درب روزنامه جامعه دستگیر کردند و به اوین بردند، سراغ ابراهیم نبوی را هم گرفتند و او در روزنامه نبود. او خبر را ظهر متوجه میشود و بجای فرار فورا خودش را به دادگاه انقلاب معرفی کرد، و او هم به مدت یک ماه در سلول کناری ما در انفرادی بود. در راهروها از زیر چشمبند از حضور هم خبردار میشدیم. در زندان از زندانبان فقط کاغذ و قلم میخواست که قصههایش را بنویسد و نوشت-کتاب سالن شش.
⚫️بعد از زندان هم مرتب او را احضار میکردند، دائم اذیتش میکردند، او نمیخواست به خارج از کشور برود، و مجبوری رفت. در همان خارج هم کتاب زیاد نوشت، اما دوست داشت به وطن برگردد. هیچکس نبود به این نویسنده و طنزپرداز برجسته کشور تضمین بدهد تا این که در غربت فوت کرد.
⚫️ابراهیم نبوی یک نویسنده ایران دوست و عاشق توسعه و ادبیات ایران بود. وطن فروش نبود. در اوج تنگناهای اقتصادی با رسانههای ماهوارهای فارسی-اسرائیلی همکاری نکرد، و مستقل و آزاده زندگی کرد.
روحش شاد
۲۷/۱۰/۱۴۰۳
@hamidrezajalaeipour
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
⚫️ابراهیم نبوی (۶۴ ساله)، نویسنده و طنزپرداز شهیر ایرانی، در خارج از کشور، به رحمت خدا رفت.
⚫️من با او در دوره لیسانس همدوره بودم، در اداره کل اجتماعی وزارت کشور، با او در تحلیل امور کردستان همکاری کرده بودم.
⚫️ابراهیم نبوی نویسنده خلاق و پرکاری بود. فشارهای امنیتی علیه او از یک دهه قبل از سال ۷۶ شروع شده بود.
⚫️پس از پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ در روزنامه جامعه، او عضو فعال تحریریه روزنامه جامعه ، توس، نشاط، عصرآزادگان و ...بود.
⚫️توانایی و شخصیت طنزپرداز او در روزنامههای دومخردادی بود، که اوج گرفت و به ایرانیان معرفی شد.
⚫️یکی از اساتید و از نواندیشان برجسته دینی در روزنامه جامعه او را مهمترین طنزپرداز تاریخ معاصر میدانست. طنز او درباره حافظ را متنی تاریخی میدانست.
⚫️نبوی معمولا در تنگنای مالی قرار داشت و از راه روزنامهنگاری و نوشتن ارتزاق میکرد.
⚫️همه او را به طنز میشناسند، اما نبوی جامعهشناس خبرهای هم بود، و واقعنگرانه اوضاع ایران را تحلیل میکرد. من مشتری دائمی تحلیلهای او از اوضاع ایران بودم.
⚫️مصاحبه کننده ورزیدهای بود. مصاحبههای او با امیرانتظام و ابراهیمیزدی و ...در روزنامه جامعه با استقبال کمنظیر روبرو بود (کارهای او در روزنامههای مذکور در این سایت https://jalaeipour.com/home1/ قابل دسترس است).
⚫️در دوره روزنامه جامعه، یک روز صبح احمد بورقانی (معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد) به من و شمسالواعظین زنگ زد و گفت به روزنامه نروید، چون گروههای فشار قصد دارند شما را کتک بزنند. بعد گفت به ابراهیم نبوی هم خبر بدید که او هم به روزنامه نرود. متاسفانه ما او را پیدا نکردیم، و او به روزنامه رفته بود و مفصل کتک خورده بود.
⚫️بعد یک روز دیگر به ماشینش که درب خانهاش پارک کرده بود، حمله کردند، (که با زحمت تازه خریده بود) و حسابی صدمه زدند و دستنوشتههایش را بردند (یادم هست برای هزینه تعمیر ماشین در تنگنا بود).
⚫️روزی که من و شمسالواعظین را دم درب روزنامه جامعه دستگیر کردند و به اوین بردند، سراغ ابراهیم نبوی را هم گرفتند و او در روزنامه نبود. او خبر را ظهر متوجه میشود و بجای فرار فورا خودش را به دادگاه انقلاب معرفی کرد، و او هم به مدت یک ماه در سلول کناری ما در انفرادی بود. در راهروها از زیر چشمبند از حضور هم خبردار میشدیم. در زندان از زندانبان فقط کاغذ و قلم میخواست که قصههایش را بنویسد و نوشت-کتاب سالن شش.
⚫️بعد از زندان هم مرتب او را احضار میکردند، دائم اذیتش میکردند، او نمیخواست به خارج از کشور برود، و مجبوری رفت. در همان خارج هم کتاب زیاد نوشت، اما دوست داشت به وطن برگردد. هیچکس نبود به این نویسنده و طنزپرداز برجسته کشور تضمین بدهد تا این که در غربت فوت کرد.
⚫️ابراهیم نبوی یک نویسنده ایران دوست و عاشق توسعه و ادبیات ایران بود. وطن فروش نبود. در اوج تنگناهای اقتصادی با رسانههای ماهوارهای فارسی-اسرائیلی همکاری نکرد، و مستقل و آزاده زندگی کرد.
روحش شاد
۲۷/۱۰/۱۴۰۳
@hamidrezajalaeipour
29.12.202404:45
📝 جلسه با معاون اول
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
❇️امروز ٨/١٠/١۴٠٣ جمعی از اهالی علوم اجتماعی (مانند دکتر فراستخواه، دکتر سراجزاده، دکتر ضیا هاشمی و دیگر همکاران) با دکتر محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهور، نشستی درباره مشکلات جامعه داشتند. در این جلسه در فرصت کوتاهی که بود، بر چهار نکته زیر تاکید کردم.
١-لزوم تغییر سیاستهای گذشته
❇️شرایط کنونی جامعه ایران «سخت» است. اما این شرایط که به شرایط ناترازیها مشهور شده، یک شبه بوجود نیامده است. حداقل ریشههای آنها را میتوان در دو دهه اخیر یعنی از ١٣٨۴ به بعد جستجو کرد. در این مدت سیاستهای داخلی و خارجی پرهزینهای در دستور کار قرار گرفت. در داخل از سازوکارهای «جمهوریت» دوری شد و به سوی «حکمرانی» مرامی و خالصگرا حرکت شد. در حوزه سیاست خارجی، سیاستها در خدمت توسعه اقتصادی ایران قرار نداشت. لذا جامعه ایران از حیث اقتصادی ضعیف و فقیر شد و دولت نیز در ارائه خدمات عمومی نیز در حال ضعیف شدن است.
❇️با این همه توجه داشته باشیم که جامعه از حیث اقتصادی ضعیف شد اما واژههای تحلیلی که جامعه ایران را فروپاشی شده معرفی میکند، کفایت ندارد. ظرفیت دولت در ارائه خدمات ضعیف شده اما واژههای تحلیلی که دولت ایران را دولت پوشالی و ورشکسته معرفی میکند، زیاد سنجشگرانه نیست. راه درمان «ضعف» جامعه و دولت، «اصلاح» سیاستهای داخلی و خارجی است. راههای دیگر مثل «انقلاب» و یا «دخالت خارجی» اولا عملی نیست و ثانیا ایرانسوز است. همچنان دو نهاد در ایران میتواند عاملیت جدیتر داشته باشند یکی نهاد حکومت است و دیگری نهاد خانواده است که در شرایط تنگی معیشت نهاد خانواده زیر فشار است.
@hamidrezajalaeipour
متن کامل را اینجا بخوانید
✍🏻حمیدرضا جلائیپور
❇️امروز ٨/١٠/١۴٠٣ جمعی از اهالی علوم اجتماعی (مانند دکتر فراستخواه، دکتر سراجزاده، دکتر ضیا هاشمی و دیگر همکاران) با دکتر محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهور، نشستی درباره مشکلات جامعه داشتند. در این جلسه در فرصت کوتاهی که بود، بر چهار نکته زیر تاکید کردم.
١-لزوم تغییر سیاستهای گذشته
❇️شرایط کنونی جامعه ایران «سخت» است. اما این شرایط که به شرایط ناترازیها مشهور شده، یک شبه بوجود نیامده است. حداقل ریشههای آنها را میتوان در دو دهه اخیر یعنی از ١٣٨۴ به بعد جستجو کرد. در این مدت سیاستهای داخلی و خارجی پرهزینهای در دستور کار قرار گرفت. در داخل از سازوکارهای «جمهوریت» دوری شد و به سوی «حکمرانی» مرامی و خالصگرا حرکت شد. در حوزه سیاست خارجی، سیاستها در خدمت توسعه اقتصادی ایران قرار نداشت. لذا جامعه ایران از حیث اقتصادی ضعیف و فقیر شد و دولت نیز در ارائه خدمات عمومی نیز در حال ضعیف شدن است.
❇️با این همه توجه داشته باشیم که جامعه از حیث اقتصادی ضعیف شد اما واژههای تحلیلی که جامعه ایران را فروپاشی شده معرفی میکند، کفایت ندارد. ظرفیت دولت در ارائه خدمات ضعیف شده اما واژههای تحلیلی که دولت ایران را دولت پوشالی و ورشکسته معرفی میکند، زیاد سنجشگرانه نیست. راه درمان «ضعف» جامعه و دولت، «اصلاح» سیاستهای داخلی و خارجی است. راههای دیگر مثل «انقلاب» و یا «دخالت خارجی» اولا عملی نیست و ثانیا ایرانسوز است. همچنان دو نهاد در ایران میتواند عاملیت جدیتر داشته باشند یکی نهاد حکومت است و دیگری نهاد خانواده است که در شرایط تنگی معیشت نهاد خانواده زیر فشار است.
@hamidrezajalaeipour
متن کامل را اینجا بخوانید
Көрсетілген 1 - 23 арасынан 23
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.