⭕️ داستان ایران و یمن
#عمادالدین_باقی
📚 این روزها ماجرای حمله گسترده بمبافکن های آمریکایی به یمن و همزمان تهدید ایران مطرح است در حالی که شناخت درستی از یمن وجود ندارد. تصور عامیانه ای وجود دارد که بیشتر القا شده توسط رسانههای خط دار سیاسی است.
من سالها پیش در جریان نوشتن یک مقاله بلند پژوهشی درباره احزاب و تشکیلات در جهان اسلام برای دایره المعارف بزرگ اسلامی، یمن را هم مطالعه کرده بودم و بر آن شدم یادداشتهای پراکنده اش را تجمیع و عرضه کنم. گرچه اطلاعات کاملی نیست اما نکات مهمی دارد و ابعاد ماجرا و عمق اتحاد تاریخی ایران و یمن از دوره پیش از اسلام روشن می شود.
در این مقاله به جنبههای اعتقادی حوثی ها و انصارلله و مذهب زیدیه که مبحثی گسترده است نمی پردازم و تنها اشاره می کنم که به روایت کتاب ها و منابع شان، جهاد در برابر ظلم از شالوده های مهم اعتقادی آنان است که ریشه در تفکر جهادی زید دارد. به همین دلیل کنشگری آنها در موضوع اسرائیل و حامیانش، نه برخاسته از عاملیت ایران که برخاسته از عقاید خودشان است.
✍️یمن سرزمین ملکه سبا است که قرآن از حکمرانی خوب این زن در دوره یمن باستان تمجید کرده است. امروزه برخی افراد بی اطلاع از تاریخ، هرگونه حضور ایران در یمن را مداخله تلقی می کنند. دکتر #ظریف می گوید پس از پیام ما برای همکاری در حل مسئله #یمن و #سوریه، #سعود الفیصل به پیام من پاسخ یک خطی داد: «جهان عرب به شما هیچ ربطی ندارد.»(روزنامه اعتماد، شنبه ۴ بهمن ۹۹).
گرچه سیاست های بین المللی جمهوری اسلامی، پرهزینه و کم فایده بوده اما به رغم تصور مداخله یا بی ربط بودن وضعیت جهان عرب و یمن به ایران، تاریخ نشان می دهد که یمن، گویی همیشه و از پیش از ظهور اسلام، حیات خلوت ایران بوده است به گونه ای که در اشعار شاعران پارسی گویی هم حضور داشته. فرخی سیستانی در «دیوان اشعار «قصاید» در قرن هفتم در مدح خواجه ابوالفتح فرزند وزیر گوید:
اگر بر یمن خشم تو بگذرد
نتابد سهیل یمن از یمن
وگر بر عدن خلق تو بگذرد
ازو جنت عدن گردد عدن
بدون شک هیچ کشوری نمی تواند امروز به استناد نقش یا نفوذ گذشته خود در سرزمین دیگری ادعایی داشته باشد اما نمی توان تاریخ پیوند عمیق و استراتژیک دو ملت را هم نادیده گرفت. برخی افراد در فضای مجازی طوری سخن می گویند که گویی یمن هیچوقت ارتباطی به ایران نداشته است. از تاسیس عربستان سعودی۲۷۰ سال بیشتر نمی گذرد(و به یک روایت از ۱۹۳۲ به بعد) ولی کاش تاریخ را بخوانند و ببینند که داستان یمن، داستان امروز نیست. در دوره قبل از اسلام نیز بخاطر راههای بازرگانی میان امپراطوری ایران با رومیان و زنگیان، بر سر یمن رقابت و درگیری بود و اعراب در جبهه ایران قرار داشتند.
در زمان خسرو انوشیروان در جنگ ایران و روم، در سال ۵۹۸-۵۹۷ میلادی یمن نیز به تصرف شاهنشاهان ساسانی درآمد و تا ظهور اسلام تابع حکومت ایران بود. در واقع چند دهه قبل از اسلام، به درخواست «سیف بن ذی یزن» حاکم یمن، پاذشاه ایران سپاهی را اعزام کرد و حبشیهای متجاوز را از یمن اخراج کردند و ایرانیان در همانجا ماندند و با همسران یمنی ازدواج کردند
وقتی پیامبر اسلام ظهور کرد حاکم یمن، یک ایرانی تبار به نام «باذان» بود. با سفر علی(ع) به صنعاء و دعوت اهل یمن به اسلام، باذان مسلمان شد آنگاه مردم یمن بدون جنگ تسلیم امام علی(ع) فرستاده پیامبر اسلام شدند و مردم و قبایل صنعاء بدون جنگ و خونریزی اسلام آوردند.
"نخستین دعوت اسماعیلیه در کشور یمن بود در سال ۲۶۸ هجری یکی از دعات اسماعیلی معروف به حسین بن حوشب که ایرانی الاصل بود گروهی از قبایل یمن را گرد آورد ن دعوت امام اسماعیلی منتظر را ظاهر ساخت و تعدادی از قلعههای آن ناحیه را فتح کرد و موفق به تاسیس اولین دولت اسماعیلی در یمن گردید".
در قرن سوم هجری نیز «یحیی بن الحسین» ملقب به «الهادی»، به همراه حدود ۸۰۰ ایرانی از دیلم وطبرستان، بسوی صعده رهسپار شد و اولین حکومت شیعی در یمن به وسیله انان پایهگذاری شد. امام زیدی، «یحیی بن الحسین» اکنون در «جامع الهادی»صعده مدفون و قبرش زیارتگاه شیعیان است. همراهان ایرانی او نیز در قطعه ای به نام مقبره «طبریون»(مازندرانیها) در کنار حرم او مدفونند. پس از یحیی بن الحسین، زیدی ها که اکثریت را تشکیل می دادند از سال ۲۸۰ق در یمن حکومت تشکیل دادند و ۱۱۰۰سال بر یمن حکومت کردند. در ۱۷۵۰ میلادی یمن جزو قلمرو دولت عثمانی شد و با سقوط امپراتوری عثمانی، درسال ۱۹۳۴میلادی با انعقاد قراردادی با انگلستان به استقلال رسید(ادامه در صفحه بعد👇)