24.04.202515:23
لایک آقای دکتر عراقچی بر پاسخ به روبیو: تنها راه رسیدن به توافق، کنار گذاشتن این تصور نادرست است که با ایران میشود به عنوان یک «استثنا» رفتار کرد.
19.04.202507:33
ترجمه:
نکاتی برای افرادی در ایالات متحده که میخواهند با ایران به توافق برسند:
۱) با زبان احترام سخن بگویید و از تهدید و ارعاب پرهیز کنید.
۲) خواستههای غیرواقعی، غیرمنطقی یا غیرمرتبط را دنبال نکنید.
۳) به نتانیاهو گوش ندهید. او بهطور فعال در تلاش است تا آمریکا را به جنگ فاجعهبار دیگری در خاورمیانه بکشاند. چنین جنگی صرافا در خدمت منافع شخصی مخرب او خواهد بود.
۴) از توصیههای سمی دموکراتهای شکستخورده (از جمله جان کری)، FDD و UANI که اکنون با نومحافظهکاران جنگطلب و تندروهای اسرائیلی در یک اتحاد مصلحتی هستند تا مانع از شکلگیری هرگونه توافق در دولت ترامپ شوند، چشمپوشی کنید.
۵) مراقب E3، بهویژه بریتانیا باشید. آنها احساس تحقیر و کنار گذاشته شدن دارند و برای تضعیف هرگونه تلاش دیپلماتیک تردید نخواهند کرد.
۶) بر یک توافق عادلانه تمرکز کنید - توافقی که تضمین کند برنامه هستهای ایران غیرنظامی باقی میماند، در ازای لغو کامل تحریمها.
۷) یک تعامل مبتنی بر منافع متقابل طراحی کنید تا به ایران اطمینان دهد که نه رئیسجمهور ترامپ و نه جانشینان او بار دیگر از توافق خارج نخواهند شد.
۸) بزرگ فکر کنید. امنیت جهانی را بر فشارهای سیاسی داخلی اولویت دهید تا توافقی پایدار و باثبات حاصل شود.
نکاتی برای افرادی در ایالات متحده که میخواهند با ایران به توافق برسند:
۱) با زبان احترام سخن بگویید و از تهدید و ارعاب پرهیز کنید.
۲) خواستههای غیرواقعی، غیرمنطقی یا غیرمرتبط را دنبال نکنید.
۳) به نتانیاهو گوش ندهید. او بهطور فعال در تلاش است تا آمریکا را به جنگ فاجعهبار دیگری در خاورمیانه بکشاند. چنین جنگی صرافا در خدمت منافع شخصی مخرب او خواهد بود.
۴) از توصیههای سمی دموکراتهای شکستخورده (از جمله جان کری)، FDD و UANI که اکنون با نومحافظهکاران جنگطلب و تندروهای اسرائیلی در یک اتحاد مصلحتی هستند تا مانع از شکلگیری هرگونه توافق در دولت ترامپ شوند، چشمپوشی کنید.
۵) مراقب E3، بهویژه بریتانیا باشید. آنها احساس تحقیر و کنار گذاشته شدن دارند و برای تضعیف هرگونه تلاش دیپلماتیک تردید نخواهند کرد.
۶) بر یک توافق عادلانه تمرکز کنید - توافقی که تضمین کند برنامه هستهای ایران غیرنظامی باقی میماند، در ازای لغو کامل تحریمها.
۷) یک تعامل مبتنی بر منافع متقابل طراحی کنید تا به ایران اطمینان دهد که نه رئیسجمهور ترامپ و نه جانشینان او بار دیگر از توافق خارج نخواهند شد.
۸) بزرگ فکر کنید. امنیت جهانی را بر فشارهای سیاسی داخلی اولویت دهید تا توافقی پایدار و باثبات حاصل شود.
18.04.202515:20
پیشنهاد میکنم حتما سخنرانی زیبای دکتر صالحی عزیز - رئیس بنیاد ایرانشناسی - را بخوانید:
"اندیشه ایرانی، مجموعهای پراکنده از عناصر تصادفی نیست، بلکه نظامی هماهنگ و درهمتنیده از زیبایی و معناست. هر جزء از این فرهنگ ـ از خط نستعلیق تا معماری ایوانها و گنبدها و طاقها، از نگارگریهای ظریف تا بافت پیچیده فرش ایرانی، از نغمههای موسیقی سنتی تا غزلهای پرشور حافظ و سعدی و چینش گلها و گیاهان باغ ایرانی ـ بخشی از یک کل بزرگتر است که گویی همه این عناصر در تعاملی موزون با یکدیگرند. خط نستعلیق، با انحنای لطیف و جریان سیال خود، همان قوسی را میکشد که در طاقهای معماری سر بر آسمان میساید. هنر نگارگری، شعری بصری است که در غزلهای حافظ و مثنوی مولانا تجلی مییابد، و فرش ایرانی با تکرار موزون نقوش و اشکال هندسیاش، گویی گوشهای از دستگاههای موسیقی سنتی است که روح شنونده را به سیر آفاق معنوی به پرواز درمیآورد. این هماهنگی ظریف میان اجزای گوناگون «اندیشه ایرانی»، گواهی بر روح جستجوگر و مبتنیبر فلسفه وحدت وجود است."
https://www.isna.ir/news/1404012916119/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85
"اندیشه ایرانی، مجموعهای پراکنده از عناصر تصادفی نیست، بلکه نظامی هماهنگ و درهمتنیده از زیبایی و معناست. هر جزء از این فرهنگ ـ از خط نستعلیق تا معماری ایوانها و گنبدها و طاقها، از نگارگریهای ظریف تا بافت پیچیده فرش ایرانی، از نغمههای موسیقی سنتی تا غزلهای پرشور حافظ و سعدی و چینش گلها و گیاهان باغ ایرانی ـ بخشی از یک کل بزرگتر است که گویی همه این عناصر در تعاملی موزون با یکدیگرند. خط نستعلیق، با انحنای لطیف و جریان سیال خود، همان قوسی را میکشد که در طاقهای معماری سر بر آسمان میساید. هنر نگارگری، شعری بصری است که در غزلهای حافظ و مثنوی مولانا تجلی مییابد، و فرش ایرانی با تکرار موزون نقوش و اشکال هندسیاش، گویی گوشهای از دستگاههای موسیقی سنتی است که روح شنونده را به سیر آفاق معنوی به پرواز درمیآورد. این هماهنگی ظریف میان اجزای گوناگون «اندیشه ایرانی»، گواهی بر روح جستجوگر و مبتنیبر فلسفه وحدت وجود است."
https://www.isna.ir/news/1404012916119/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85


13.04.202520:50
مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت و بحرین ـ که همگی عضو شورای همکاری خلیج فارس و از متحدان کلیدی عرب ایالات متحده هستند ـ از مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن حمایت کردهاند. همه این کشورها چنین گفتگوهایی را به امنیت و ثبات منطقهای گره زدهاند و آن را ضروری میدانند.
اجماع بیسابقه منطقهای بر دیپلماسی، معادلات راهبردی را بازتعریف میکند. این همگرایی، پیامی قاطع به اخلالگران بالقوه ارسال میکند: عصر جدیدی فرا رسیده است؛ عصری مبتنی بر این آگاهی که امنیت منطقهای عمیقأ بههمپیوسته است و بهترین مسیر پیشبرد آن، تنشزدایی میان ایران و ایالات متحده است.
https://x.com/RezaNasri1/status/1911518247880728985?s=19
اجماع بیسابقه منطقهای بر دیپلماسی، معادلات راهبردی را بازتعریف میکند. این همگرایی، پیامی قاطع به اخلالگران بالقوه ارسال میکند: عصر جدیدی فرا رسیده است؛ عصری مبتنی بر این آگاهی که امنیت منطقهای عمیقأ بههمپیوسته است و بهترین مسیر پیشبرد آن، تنشزدایی میان ایران و ایالات متحده است.
https://x.com/RezaNasri1/status/1911518247880728985?s=19


12.04.202511:25
ایران با آرامش و عزم راسخ به پای میز مذاکره میآید. موضع آن نشاندهنده اعتماد به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای، رویکرد اصولی به صلح و ثبات منطقهای، پایبندی به قوانین بینالمللی و درک روشن از نقش مخرب اخلالگران است.
جدیت ایران در ترکیب هیئت نمایندگی، عمق آمادگیها، همسویی با نهادهای حاکمیت و حمایت عمومی آن منعکس شده است.
خطوط قرمز ایران کاملاً مشخص است:
مذاکرات صرفاً درباره هستهای و رفع تحریمهاست؛ کل برنامه هستهای ایران، شامل چرخه غنیسازی و تمام اجزای ضروری آن، باید به طور کامل حفظ شود.
جدیت ایران در ترکیب هیئت نمایندگی، عمق آمادگیها، همسویی با نهادهای حاکمیت و حمایت عمومی آن منعکس شده است.
خطوط قرمز ایران کاملاً مشخص است:
مذاکرات صرفاً درباره هستهای و رفع تحریمهاست؛ کل برنامه هستهای ایران، شامل چرخه غنیسازی و تمام اجزای ضروری آن، باید به طور کامل حفظ شود.
01.04.202515:00
ترجمه مقالهام در میدلایست آی:
«خطر تقلیل سیاست خارجی به روایتسازی»
رضا نصری
رسوایی اخیر پیرامون اپلیکیشن سیگنال، صرفاً به نقضی ساده در پروتکلهای امنیتی محدود نمیشود؛ بلکه پرده از بحرانی عمیقتر در نحوه توجیه اقدامات نظامی آمریکا در فراتر از مرزهایش برمیدارد.
طبق گزارشها، شماری از مقامات ارشد آمریکایی، از جمله وزیر دفاع «پیت هگسث»، از پیامرسان رمزنگاریشده سیگنال برای هماهنگی حملات علیه نیروهای انصارالله (حوثیها) در یمن استفاده کردهاند. این مکالمات زمانی فاش شد که سردبیر نشریه آتلانتیک بهطور تصادفی به گروه چت آنها اضافه شد.
استفاده از یک اپلیکیشن خصوصی برای بحث درباره موضوعی تا این اندازه حساس - با توجه به پیامدهای آشکار امنیتی - در واشنگتن زنگ خطر را به صدا درآورد. اما آنچه از خودِ ابزار مهمتر است، محتوای این گفتگوهاست.
در یکی از پیامهای قابلتأمل، هگسث به معاون رئیسجمهور، «جیدی ونس»، توصیه میکند که چگونه مداخله نظامی در یمن را برای افکار عمومی "قابلقبول" جلوه دهد: «هیچکس نمیداند حوثیها چه کسانی هستند — پس باید تمرکز را بگذاریم روی ۱) شکست بایدن و ۲) نقش ایران.»
این جمله نه یک تحلیل راهبردی، بلکه طرحی تبلیغاتی بود — تلاشی حسابشده برای سادهسازی یک بحران پیچیده و جایگزینی آن با روایتی آشنا و قابلفروش برای مخاطب داخلی.
چنین رویکردی — تقلیل بحرانهای چندلایه ژئوپلیتیکی به بازی سرزنش رقبا — الگویی آشنا در سیاست خارجی آمریکاست. در برابر پیچیدگی، ترجیح داده میشود همه چیز به یک «دشمن» تقلیل یابد، مسئولیت نسبت داده شود و با تکرار یک روایت ساختگی، حمایت عمومی جلب گردد.
برای دههها، ایران نقطه ثقل این روایتسازیها بوده است. «نقش تهران» در تحولات منطقه، اغلب بدون توجه به بستر تاریخی و سیاسی، همواره بهعنوان عامل بیثباتی معرفی شده است تا بهانه برای توجیه مداخلات خارجی آمریکا فراهم گردد. این روایت، بهجای پرداختن به واقعیتهای درونی منازعات منطقهای یا بازبینی در سیاستهای واشنگتن، نقش ایران را پررنگ میکند.
در مورد یمن نیز، اقدامات اخیر جنبش انصارالله در دریای سرخ — از جمله برخورد با کشتیهای تجاری — برخاسته از حمایت مستقیم ایران نبود.
این اقدامات، پاسخی بود به تصمیم اسرائیل برای ازسرگیری حملات به غزه و جلوگیری از ورود کمکهای انسانی به این منطقه؛ اقدامی که نقض صریح آتشبس - که از قضا با میانجیگری خود آمریکا منعقد شد - تلقی میشود. این نقض آتشبس، بخشی از روندی وسیعتر است که دیوان بینالمللی دادگستری نیز احتمال وقوع «نسلکشی» در بستر آن را مطرح کرده است. اقدام حوثیها در این بستر، اعلام همبستگی با فلسطینیها بود، نه اجرای دستور از سوی تهران.
با این حال، روایتسازی مقامات آمریکایی از این تحولات، بر محور «دخالت ایران» میچرخد و انگیزههای واقعی تنش را پنهان میسازد.
این نخستین بار نیست که چنین الگوهایی در دستور کار قرار میگیرد. پیش از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز ادعاهایی درباره ارتباط بغداد با القاعده مطرح شد. در سالهای اخیر، ایران بارها بهعنوان عامل اصلی بیثباتی در لبنان، سوریه و یمن معرفی شده — بدون اینکه در مورد زمینههای اجتماعی، تاریخی و سیاسی خاص در هر کشور روشنگری شود.
پیامدهای این رویکرد قابلتوجهاند. نخست، چرخه تقابل را تداوم میبخشد. وقتی ایران بهعنوان «دشمن همیشگی» معرفی میشود، فضا برای دیپلماسی و تعامل سازنده تنگ میگردد — حتی در شرایطی که گفتوگو میتواند مؤثرتر از اعمال فشار باشد.
تجربه برجام در سال ۲۰۱۵ نشان داد که مذاکره با ایران نهتنها ممکن، بلکه مفید هم هست. این توافق نمونهای موفق از مدیریت اختلافات پیچیده از مسیر گفتوگو بود، نه از مسیر تهدید و فشار.
دوم، چنین روایتهایی افکار عمومی را از واقعیت منحرف میکند. اعتراف هگسث مبنی بر اینکه «هیچکس نمیداند حوثیها چه کسانی هستند»، بهروشنی نشان میدهد که مقامات آمریکایی عمداً از ناآگاهی مردم بهرهبرداری میکنند، بهجای آنکه برای آگاهسازی تلاش کنند.
این روند، سازوکار پاسخگویی دموکراتیک را تضعیف میکند. اگر مردم واقعیت را ندانند، چگونه میتوانند درباره سیاستهایی که به نامشان اجرا میشود، قضاوتی آگاهانه داشته باشند؟
در نهایت، خطر محاسبه غلط بالا میرود. وقتی سیاست خارجی بر پایه روایتسازی و نه ارزیابی واقعگرایانه شکل میگیرد، احتمال تصمیمگیریهای شتابزده و پرهزینه افزایش مییابد.
هیچکجا این خطر بهاندازه مسئله هستهای ایران ملموس نیست. تفسیر هر تحول در چارچوب یک روایت خصومتآمیز، ممکن است آمریکا را بهسمت گزینه نظامی سوق دهد — گزینهای که میتواند به جنگی تمامعیار در منطقه منجر شود، مسیرهای دیپلماتیک را ببندد و بحرانهایی زنجیروار را رقم بزند.
«خطر تقلیل سیاست خارجی به روایتسازی»
رضا نصری
رسوایی اخیر پیرامون اپلیکیشن سیگنال، صرفاً به نقضی ساده در پروتکلهای امنیتی محدود نمیشود؛ بلکه پرده از بحرانی عمیقتر در نحوه توجیه اقدامات نظامی آمریکا در فراتر از مرزهایش برمیدارد.
طبق گزارشها، شماری از مقامات ارشد آمریکایی، از جمله وزیر دفاع «پیت هگسث»، از پیامرسان رمزنگاریشده سیگنال برای هماهنگی حملات علیه نیروهای انصارالله (حوثیها) در یمن استفاده کردهاند. این مکالمات زمانی فاش شد که سردبیر نشریه آتلانتیک بهطور تصادفی به گروه چت آنها اضافه شد.
استفاده از یک اپلیکیشن خصوصی برای بحث درباره موضوعی تا این اندازه حساس - با توجه به پیامدهای آشکار امنیتی - در واشنگتن زنگ خطر را به صدا درآورد. اما آنچه از خودِ ابزار مهمتر است، محتوای این گفتگوهاست.
در یکی از پیامهای قابلتأمل، هگسث به معاون رئیسجمهور، «جیدی ونس»، توصیه میکند که چگونه مداخله نظامی در یمن را برای افکار عمومی "قابلقبول" جلوه دهد: «هیچکس نمیداند حوثیها چه کسانی هستند — پس باید تمرکز را بگذاریم روی ۱) شکست بایدن و ۲) نقش ایران.»
این جمله نه یک تحلیل راهبردی، بلکه طرحی تبلیغاتی بود — تلاشی حسابشده برای سادهسازی یک بحران پیچیده و جایگزینی آن با روایتی آشنا و قابلفروش برای مخاطب داخلی.
چنین رویکردی — تقلیل بحرانهای چندلایه ژئوپلیتیکی به بازی سرزنش رقبا — الگویی آشنا در سیاست خارجی آمریکاست. در برابر پیچیدگی، ترجیح داده میشود همه چیز به یک «دشمن» تقلیل یابد، مسئولیت نسبت داده شود و با تکرار یک روایت ساختگی، حمایت عمومی جلب گردد.
برای دههها، ایران نقطه ثقل این روایتسازیها بوده است. «نقش تهران» در تحولات منطقه، اغلب بدون توجه به بستر تاریخی و سیاسی، همواره بهعنوان عامل بیثباتی معرفی شده است تا بهانه برای توجیه مداخلات خارجی آمریکا فراهم گردد. این روایت، بهجای پرداختن به واقعیتهای درونی منازعات منطقهای یا بازبینی در سیاستهای واشنگتن، نقش ایران را پررنگ میکند.
در مورد یمن نیز، اقدامات اخیر جنبش انصارالله در دریای سرخ — از جمله برخورد با کشتیهای تجاری — برخاسته از حمایت مستقیم ایران نبود.
این اقدامات، پاسخی بود به تصمیم اسرائیل برای ازسرگیری حملات به غزه و جلوگیری از ورود کمکهای انسانی به این منطقه؛ اقدامی که نقض صریح آتشبس - که از قضا با میانجیگری خود آمریکا منعقد شد - تلقی میشود. این نقض آتشبس، بخشی از روندی وسیعتر است که دیوان بینالمللی دادگستری نیز احتمال وقوع «نسلکشی» در بستر آن را مطرح کرده است. اقدام حوثیها در این بستر، اعلام همبستگی با فلسطینیها بود، نه اجرای دستور از سوی تهران.
با این حال، روایتسازی مقامات آمریکایی از این تحولات، بر محور «دخالت ایران» میچرخد و انگیزههای واقعی تنش را پنهان میسازد.
این نخستین بار نیست که چنین الگوهایی در دستور کار قرار میگیرد. پیش از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز ادعاهایی درباره ارتباط بغداد با القاعده مطرح شد. در سالهای اخیر، ایران بارها بهعنوان عامل اصلی بیثباتی در لبنان، سوریه و یمن معرفی شده — بدون اینکه در مورد زمینههای اجتماعی، تاریخی و سیاسی خاص در هر کشور روشنگری شود.
پیامدهای این رویکرد قابلتوجهاند. نخست، چرخه تقابل را تداوم میبخشد. وقتی ایران بهعنوان «دشمن همیشگی» معرفی میشود، فضا برای دیپلماسی و تعامل سازنده تنگ میگردد — حتی در شرایطی که گفتوگو میتواند مؤثرتر از اعمال فشار باشد.
تجربه برجام در سال ۲۰۱۵ نشان داد که مذاکره با ایران نهتنها ممکن، بلکه مفید هم هست. این توافق نمونهای موفق از مدیریت اختلافات پیچیده از مسیر گفتوگو بود، نه از مسیر تهدید و فشار.
دوم، چنین روایتهایی افکار عمومی را از واقعیت منحرف میکند. اعتراف هگسث مبنی بر اینکه «هیچکس نمیداند حوثیها چه کسانی هستند»، بهروشنی نشان میدهد که مقامات آمریکایی عمداً از ناآگاهی مردم بهرهبرداری میکنند، بهجای آنکه برای آگاهسازی تلاش کنند.
این روند، سازوکار پاسخگویی دموکراتیک را تضعیف میکند. اگر مردم واقعیت را ندانند، چگونه میتوانند درباره سیاستهایی که به نامشان اجرا میشود، قضاوتی آگاهانه داشته باشند؟
در نهایت، خطر محاسبه غلط بالا میرود. وقتی سیاست خارجی بر پایه روایتسازی و نه ارزیابی واقعگرایانه شکل میگیرد، احتمال تصمیمگیریهای شتابزده و پرهزینه افزایش مییابد.
هیچکجا این خطر بهاندازه مسئله هستهای ایران ملموس نیست. تفسیر هر تحول در چارچوب یک روایت خصومتآمیز، ممکن است آمریکا را بهسمت گزینه نظامی سوق دهد — گزینهای که میتواند به جنگی تمامعیار در منطقه منجر شود، مسیرهای دیپلماتیک را ببندد و بحرانهایی زنجیروار را رقم بزند.


24.04.202510:20
19.04.202507:32
Some tips for anyone in the United States who wants to strike a deal with Iran:
1) Speak the language of respect, and avoid threats and intimidation.
2) Don’t pursue unrealistic, illogical, or extraneous demands.
3) Don’t listen to Netanyahu. He is actively trying to drag America into another catastrophic war in the Middle East, one that serves only his malign personal interests.
4) Disregard the toxic advice of failed Democrats (John Kerry included), FDD, and UANI - who are now in a marriage of convenience with warmongering neocons and Israeli hardliners to ensure no deal emerges from the Trump administration.
5) Beware of the E3, particularly the UK. They feel humiliated and sidelined, and won’t hesitate to undermine any diplomatic overtures.
6) Focus on a fair deal - one that ensures Iran’s nuclear program remains non-militarized, in return for the blanket lifting of sanctions.
7) Devise a dynamic - based on mutual interests - to give Iran assurance that neither President Trump nor his successors would abandon the deal again.
8) Think big. Prioritize global security over domestic political pressures to ensure a stable and lasting deal.
https://x.com/RezaNasri1/status/1913474136619536482?s=19
1) Speak the language of respect, and avoid threats and intimidation.
2) Don’t pursue unrealistic, illogical, or extraneous demands.
3) Don’t listen to Netanyahu. He is actively trying to drag America into another catastrophic war in the Middle East, one that serves only his malign personal interests.
4) Disregard the toxic advice of failed Democrats (John Kerry included), FDD, and UANI - who are now in a marriage of convenience with warmongering neocons and Israeli hardliners to ensure no deal emerges from the Trump administration.
5) Beware of the E3, particularly the UK. They feel humiliated and sidelined, and won’t hesitate to undermine any diplomatic overtures.
6) Focus on a fair deal - one that ensures Iran’s nuclear program remains non-militarized, in return for the blanket lifting of sanctions.
7) Devise a dynamic - based on mutual interests - to give Iran assurance that neither President Trump nor his successors would abandon the deal again.
8) Think big. Prioritize global security over domestic political pressures to ensure a stable and lasting deal.
https://x.com/RezaNasri1/status/1913474136619536482?s=19
16.04.202503:25
ترجمه:
در پاسخ به ویتکاف:
آقای ویتکاف،
برای دستیابی به یک خاورمیانه صلحآمیز، باثبات و شکوفا، لازم است این موارد تغییر یابد:
۱) به نمایندگی از مردم آمریکا مذاکره کنید - نه منافع خاص: دیپلماسی ایالات متحده باید منعکسکننده منافع مردم این کشور باشد، نه دستورکار لابیهایی که بیش از چهار دهه از ادامه خصومت با ایران سود بردهاند. موفقیت در مذاکرات نیازمند آزادسازی سیاست خارجی آمریکا از سلطه بازیگرانی است که بهصورت سیستماتیک چهرهای اهریمنی از ایران ترسیم میکنند و مسیر تعامل عملگرایانه را مسدود سازند.
۲) اجازه ندهید فشارهای سیاسی داخلی نتیجه را تعیین کند - مخاطرات بسیار بالاست: تندروها و لابیهای ضدایرانی در واشنگتن تلاش خواهند کرد با ایجاد ترس، انتشار اطلاعات نادرست، تخریب شخصیتها و تاکتیکهای روانی، از جمله مقایسههای نادرست بین ترامپ و اوباما، مذاکرات را منحرف کنند. این حاشیهسازیها نباید سیاست آمریکا را شکل دهد. آنچه لازم است، تمرکز بر دستیابی به توافقی واقعبینانه، منصفانه، متعادل و عملی است.
۳) موضعگیری خود را بر اساس واقعیتها بنا کنید - نه افسانهها: از بازتولید روایتهای نادرست پرهیز کنید. سالهاست پیشفرضهای نادرست و تصویرسازی مخرب از ایران جای قضاوت منطقی را گرفته است. سیاست خود را بر واقعیتهای میدانی و درسهای شکستهای گذشته استوار سازید.
۴) نگرانیهای امنیتی ایران را به رسمیت بشناسید: سیاست منطقهای ایران ریشه در تاریخ جنگ، تهدید و محاصره دارد. نادیده گرفتن این زمینه منجر به مطالبات غیرواقعبینانه میشود. برای دستیابی به تفاهمی پایدار و معتبر، باید نیاز مشروع ایران به دفاع و بازدارندگی راهبردی را به رسمیت شناخت.
۵) بر منافع متقابل تمرکز کنید: بهجای طرح مطالبات حداکثری، اقدامهای متقابل پیشنهاد دهید — مانند راستیآزمایی معتبر در ازای رفع تحریمهای معتبر. این رویکرد زمینه را برای تأمین منافع اساسی هر دو طرف فراهم میکند.
۶) به ویژگیهای فرهنگی و سیاسی ایران احترام بگذارید: از زبان تهدید و اجبار پرهیز کنید. چنین زبانی منجر به مقاومت حداکثری خواهد شد و مسیر مصالحه را مسدود خواهد کرد. رفتار دیپلماتیک و احترام به فرهنگ، بیش از فشار، به ایجاد اعتماد پایدار کمک میکند.
۷) چشماندازی فراگیر برای منطقه ترسیم کنید: برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار، نظم منطقهای باید فراگیر باشد. یک چشمانداز پایدار نمیتواند بر اساس طرد یکی از مهمترین بازیگران منطقه بنا شود. ایران باید بهعنوان یک بازیگر محوری و اجتنابناپذیر در معادلات منطقهای به رسمیت شناخته شود.
شما نمیتوانید آنچه «توافق ترامپ» میخوانید را با تکرار همان اشتباهاتی به دست آورید که موجب شکست رؤسای جمهور پیشین شد.
در پاسخ به ویتکاف:
آقای ویتکاف،
برای دستیابی به یک خاورمیانه صلحآمیز، باثبات و شکوفا، لازم است این موارد تغییر یابد:
۱) به نمایندگی از مردم آمریکا مذاکره کنید - نه منافع خاص: دیپلماسی ایالات متحده باید منعکسکننده منافع مردم این کشور باشد، نه دستورکار لابیهایی که بیش از چهار دهه از ادامه خصومت با ایران سود بردهاند. موفقیت در مذاکرات نیازمند آزادسازی سیاست خارجی آمریکا از سلطه بازیگرانی است که بهصورت سیستماتیک چهرهای اهریمنی از ایران ترسیم میکنند و مسیر تعامل عملگرایانه را مسدود سازند.
۲) اجازه ندهید فشارهای سیاسی داخلی نتیجه را تعیین کند - مخاطرات بسیار بالاست: تندروها و لابیهای ضدایرانی در واشنگتن تلاش خواهند کرد با ایجاد ترس، انتشار اطلاعات نادرست، تخریب شخصیتها و تاکتیکهای روانی، از جمله مقایسههای نادرست بین ترامپ و اوباما، مذاکرات را منحرف کنند. این حاشیهسازیها نباید سیاست آمریکا را شکل دهد. آنچه لازم است، تمرکز بر دستیابی به توافقی واقعبینانه، منصفانه، متعادل و عملی است.
۳) موضعگیری خود را بر اساس واقعیتها بنا کنید - نه افسانهها: از بازتولید روایتهای نادرست پرهیز کنید. سالهاست پیشفرضهای نادرست و تصویرسازی مخرب از ایران جای قضاوت منطقی را گرفته است. سیاست خود را بر واقعیتهای میدانی و درسهای شکستهای گذشته استوار سازید.
۴) نگرانیهای امنیتی ایران را به رسمیت بشناسید: سیاست منطقهای ایران ریشه در تاریخ جنگ، تهدید و محاصره دارد. نادیده گرفتن این زمینه منجر به مطالبات غیرواقعبینانه میشود. برای دستیابی به تفاهمی پایدار و معتبر، باید نیاز مشروع ایران به دفاع و بازدارندگی راهبردی را به رسمیت شناخت.
۵) بر منافع متقابل تمرکز کنید: بهجای طرح مطالبات حداکثری، اقدامهای متقابل پیشنهاد دهید — مانند راستیآزمایی معتبر در ازای رفع تحریمهای معتبر. این رویکرد زمینه را برای تأمین منافع اساسی هر دو طرف فراهم میکند.
۶) به ویژگیهای فرهنگی و سیاسی ایران احترام بگذارید: از زبان تهدید و اجبار پرهیز کنید. چنین زبانی منجر به مقاومت حداکثری خواهد شد و مسیر مصالحه را مسدود خواهد کرد. رفتار دیپلماتیک و احترام به فرهنگ، بیش از فشار، به ایجاد اعتماد پایدار کمک میکند.
۷) چشماندازی فراگیر برای منطقه ترسیم کنید: برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار، نظم منطقهای باید فراگیر باشد. یک چشمانداز پایدار نمیتواند بر اساس طرد یکی از مهمترین بازیگران منطقه بنا شود. ایران باید بهعنوان یک بازیگر محوری و اجتنابناپذیر در معادلات منطقهای به رسمیت شناخته شود.
شما نمیتوانید آنچه «توافق ترامپ» میخوانید را با تکرار همان اشتباهاتی به دست آورید که موجب شکست رؤسای جمهور پیشین شد.
13.04.202511:42
گفتوگو با خبرآنلاین در مورد مذاکرات عمان:
رضا نصری
✅ اول اینکه ایران با اعتماد به نفس وارد مذاکره شد. ترکیب هیات همراه وزیر امور خارجه و میزان آمادگی آنها، نشاندهنده جدیت ایران بود. در واقع، تیم مذاکرهکننده هم آمادگی بالایی داشت و هم با شناخت کامل نسبت به چالشها و عواملی که ممکن است در واشنگن در فرایند مذاکراتی اخلال ایجاد کنند، وارد میدان شد. دوم اینکه مذاکرات مطابق معیارها و پارامترها ایران برگزار شد؛ یعنی مذاکره به صورت غیرمستقیم بود، زبان تهدید و تحمیل از طرف هیات آمریکایی کنار گذاشته شد، هیات آمریکایی رفتار محترمانهای داشت، بحث «جمعآوری تاسیسات هستهای» (Dismantlement) مطرح نشد و مبانی مشترکی برای ادامه مذاکرات به دست آمد. اینکه موقع خروج طرفین با آداب و نزاکت دیپلماتیک با یکدیگر برخورد کردند هم نشان میدهد سطحی از تفاهم بدست آمده است.
✅ بسیاری از رسانهها ارزیابی مثبتی داشتند و بیانیه رسمی کاخ سفید هم لحن سنجیده و محترمانهای داشت. اما باید انتظار داشت در روزهای آتی، در برخی رسانههای آمریکا، هجمهها و تخریبهای گستردهای علیه ویتکاف آغاز شود، اخبار جعلی و تحلیلهای مغرضانه - با هدف تاثیرگذاری بر فضای داخلی ایران - منتشر شود و حتی اتهامات جدیدی از سوی اسرائیل علیه ایران مطرح شود. از طرف دیگر، باید انتظار داشت شبکههای فارسیزبان خارج از کشور نیز – مانند ایراناینترنشنال – تلاش کنند هرگونه نشست و تعامل یا توافق را به نحوی «شکست ایران» جلوه دهند تا افکار عمومی را نسبت به دستآوردهای احتمالی بدبین کنند. باید با آگاهی، شناخت و هوشمندی با این فضاسازیها برخورد کرد.
✅ در مورد مخالفان داخلی نباید همه را به یک چشم نگاه کرد. برخی از آنها بر این باورند که نباید انتظارات عمومی را بیش از حد بالا برد تا در صورت عدم دستیابی به نتیجه، فضای سرخوردگی و یاس بر فضای کسبوکار سایه نیندازد. الزاماً همه مخالفان داخلی نیت تخریب یا اهداف جناحی ندارند و باید با همدلی و درک متقابل با آنها تعامل کرد.
✅ در سال ۲۰۱۲، گفتوگوهایی میان ایران و آمریکا در عمان صورت گرفت که در آن کشورهای اروپایی، چین و روسیه حضور نداشتند. این مذاکرات در نهایت پایهای برای رسیدن به توافق برجام شد. امروز هم عدم حضور چین و روسیه به معنی بی اعتمادی ایران به آنها نیست. ایران و آمریکا صرفاً از الگویی پیروی میکنند که در گذشته موفقآمیز بوده است. نباید نشست غیرمستقیم میان ایران و آمریکا را اقدامی علیه چین و روسیه تفسیر کرد. کشورهای اروپایی نیز – که در گذشته گاه با اتخاذ مواضع و ادبیاتی تند میکوشیدند نشان دهند همچنان در معادلات بینالمللی نقش دارند – امروز دریافتهاند که نمیتوانند در قبال ایران رویکردی تندتر از ایالات متحده اتخاذ کنند.
✅ لگوی توافق به احتمال زیاد همان است که در برجام بود؛ یعنی رفع نگرانی در برابر رفع تحریم. اما تا زمانی که شکل و قالب توافق احتمالی روشن نشده، نمیتوان بهطور دقیق درباره ابعاد حقوقی آن اظهارنظر کرد. هنوز مشخص نیست که این توافق بهصورت یک معاهده دوجانبه تنظیم خواهد شد، در قالب یک توافق سیاسی شکل میگیرد، یا اینکه طرفین بهدنبال الگوی دیگری هستند. این موارد در طی مذاکرات روشن خواهد شد و آنگاه میشود نسبت به ملاحظات حقوقی به شکل دقیقتر اظهارنظر کرد.
https://www.khabaronline.ir/news/2048896/%D8%A8%D8%B1%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86
رضا نصری
✅ اول اینکه ایران با اعتماد به نفس وارد مذاکره شد. ترکیب هیات همراه وزیر امور خارجه و میزان آمادگی آنها، نشاندهنده جدیت ایران بود. در واقع، تیم مذاکرهکننده هم آمادگی بالایی داشت و هم با شناخت کامل نسبت به چالشها و عواملی که ممکن است در واشنگن در فرایند مذاکراتی اخلال ایجاد کنند، وارد میدان شد. دوم اینکه مذاکرات مطابق معیارها و پارامترها ایران برگزار شد؛ یعنی مذاکره به صورت غیرمستقیم بود، زبان تهدید و تحمیل از طرف هیات آمریکایی کنار گذاشته شد، هیات آمریکایی رفتار محترمانهای داشت، بحث «جمعآوری تاسیسات هستهای» (Dismantlement) مطرح نشد و مبانی مشترکی برای ادامه مذاکرات به دست آمد. اینکه موقع خروج طرفین با آداب و نزاکت دیپلماتیک با یکدیگر برخورد کردند هم نشان میدهد سطحی از تفاهم بدست آمده است.
✅ بسیاری از رسانهها ارزیابی مثبتی داشتند و بیانیه رسمی کاخ سفید هم لحن سنجیده و محترمانهای داشت. اما باید انتظار داشت در روزهای آتی، در برخی رسانههای آمریکا، هجمهها و تخریبهای گستردهای علیه ویتکاف آغاز شود، اخبار جعلی و تحلیلهای مغرضانه - با هدف تاثیرگذاری بر فضای داخلی ایران - منتشر شود و حتی اتهامات جدیدی از سوی اسرائیل علیه ایران مطرح شود. از طرف دیگر، باید انتظار داشت شبکههای فارسیزبان خارج از کشور نیز – مانند ایراناینترنشنال – تلاش کنند هرگونه نشست و تعامل یا توافق را به نحوی «شکست ایران» جلوه دهند تا افکار عمومی را نسبت به دستآوردهای احتمالی بدبین کنند. باید با آگاهی، شناخت و هوشمندی با این فضاسازیها برخورد کرد.
✅ در مورد مخالفان داخلی نباید همه را به یک چشم نگاه کرد. برخی از آنها بر این باورند که نباید انتظارات عمومی را بیش از حد بالا برد تا در صورت عدم دستیابی به نتیجه، فضای سرخوردگی و یاس بر فضای کسبوکار سایه نیندازد. الزاماً همه مخالفان داخلی نیت تخریب یا اهداف جناحی ندارند و باید با همدلی و درک متقابل با آنها تعامل کرد.
✅ در سال ۲۰۱۲، گفتوگوهایی میان ایران و آمریکا در عمان صورت گرفت که در آن کشورهای اروپایی، چین و روسیه حضور نداشتند. این مذاکرات در نهایت پایهای برای رسیدن به توافق برجام شد. امروز هم عدم حضور چین و روسیه به معنی بی اعتمادی ایران به آنها نیست. ایران و آمریکا صرفاً از الگویی پیروی میکنند که در گذشته موفقآمیز بوده است. نباید نشست غیرمستقیم میان ایران و آمریکا را اقدامی علیه چین و روسیه تفسیر کرد. کشورهای اروپایی نیز – که در گذشته گاه با اتخاذ مواضع و ادبیاتی تند میکوشیدند نشان دهند همچنان در معادلات بینالمللی نقش دارند – امروز دریافتهاند که نمیتوانند در قبال ایران رویکردی تندتر از ایالات متحده اتخاذ کنند.
✅ لگوی توافق به احتمال زیاد همان است که در برجام بود؛ یعنی رفع نگرانی در برابر رفع تحریم. اما تا زمانی که شکل و قالب توافق احتمالی روشن نشده، نمیتوان بهطور دقیق درباره ابعاد حقوقی آن اظهارنظر کرد. هنوز مشخص نیست که این توافق بهصورت یک معاهده دوجانبه تنظیم خواهد شد، در قالب یک توافق سیاسی شکل میگیرد، یا اینکه طرفین بهدنبال الگوی دیگری هستند. این موارد در طی مذاکرات روشن خواهد شد و آنگاه میشود نسبت به ملاحظات حقوقی به شکل دقیقتر اظهارنظر کرد.
https://www.khabaronline.ir/news/2048896/%D8%A8%D8%B1%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86
10.04.202516:12
در واقع، ضروری است که تمامی مواضع و اظهارات مطرحشده از سوی ایران، روایتهای داخلی در حال شکلگیری در فضای سیاسی و رسانهای ایالات متحده را بهدقت مدنظر قرار دهند تا از بهرهبرداری گزینشی، تحریف آنها و توقیت این روایات برساخته جلوگیری شود.
همچنین، مواضع سنجیده و منسجم تیم مذاکرهکننده ایران - که با دقت و هوشمندی تدوین شده - نباید با اظهارات پراکنده مقاماتی که مسئولیت رسمی در پرونده هستهای ندارند، تضعیف یا نقض شود.
در مجموع، مدیریت یکپارچه و متمرکز مواضع ایران در این برهه حساس باید بهطور انحصاری بر عهده وزارت امور خارجه باشد تا از انسجام راهبردی کشور در برابر چالشهای پیش رو اطمینان حاصل شود.
https://irna.ir/xjThWp
همچنین، مواضع سنجیده و منسجم تیم مذاکرهکننده ایران - که با دقت و هوشمندی تدوین شده - نباید با اظهارات پراکنده مقاماتی که مسئولیت رسمی در پرونده هستهای ندارند، تضعیف یا نقض شود.
در مجموع، مدیریت یکپارچه و متمرکز مواضع ایران در این برهه حساس باید بهطور انحصاری بر عهده وزارت امور خارجه باشد تا از انسجام راهبردی کشور در برابر چالشهای پیش رو اطمینان حاصل شود.
https://irna.ir/xjThWp
01.04.202515:00
آمریکا نیازمند بازنگری جدی در نگاه خود به خاورمیانه است — نگاهی واقعبینانهتر، صادقانهتر و مبتنی بر درک پیچیدگیها. این بازنگری باید از کنار گذاشتن وسوسهی معرفی ایران بهعنوان پاسخ آماده برای هر بحران آغاز شود.
ایران، مانند هر قدرت منطقهای دیگر، منافع، متحدان و حوزههای نفوذ خود را دارد؛ اما نمیتوان آن را عامل یگانه بیثباتی دانست یا بازیگران دیگر منطقه را صرفاً «نیابتی» و بیاراده تصور کرد.
بهجای مقصرسازی، ایالات متحده باید به واقعیات میدانی توجه کند، دیپلماسی را در اولویت قرار دهد و برای مردم خود، پیچیدگی منازعات را صادقانه توضیح دهد — حتی اگر این واقعیتها با روایتهای آسان و سادهسازیشدهاش همخوانی نداشته باشد.
افشای مکالمات سیگنال، یادآور این واقعیت است که تبدیل سیاست خارجی به عرصه روایتسازی، نهتنها نادرست، بلکه خطرناک و غیرمسئولانه است. مردم آمریکا شایسته سیاست خارجیای مبتنی بر شناخت، واقعگرایی و پاسخگوییاند — نه روایتهایی سطحی و ساختگی.
ایران، مانند هر قدرت منطقهای دیگر، منافع، متحدان و حوزههای نفوذ خود را دارد؛ اما نمیتوان آن را عامل یگانه بیثباتی دانست یا بازیگران دیگر منطقه را صرفاً «نیابتی» و بیاراده تصور کرد.
بهجای مقصرسازی، ایالات متحده باید به واقعیات میدانی توجه کند، دیپلماسی را در اولویت قرار دهد و برای مردم خود، پیچیدگی منازعات را صادقانه توضیح دهد — حتی اگر این واقعیتها با روایتهای آسان و سادهسازیشدهاش همخوانی نداشته باشد.
افشای مکالمات سیگنال، یادآور این واقعیت است که تبدیل سیاست خارجی به عرصه روایتسازی، نهتنها نادرست، بلکه خطرناک و غیرمسئولانه است. مردم آمریکا شایسته سیاست خارجیای مبتنی بر شناخت، واقعگرایی و پاسخگوییاند — نه روایتهایی سطحی و ساختگی.
24.04.202501:45
Secretary Rubio’s claim that Iran would be the only country enriching uranium without having nuclear weapons is simply untrue.
Countries such as Japan, Germany, the Netherlands, and Brazil maintain uranium enrichment programs for peaceful, civilian purposes. Even more interesting is the case of South Africa, which dismantled its nuclear weapons arsenal in the early 1990s yet retained its uranium enrichment program under international oversight. How is it that a former nuclear-armed state is allowed to enrich uranium, while Iran -;having never possessed nuclear weapons- is denied that same right?
The only path to an agreement is through abandoning the notion that Iran must be treated as an exception.
https://x.com/RezaNasri1/status/1915141177977999603?s=19
Countries such as Japan, Germany, the Netherlands, and Brazil maintain uranium enrichment programs for peaceful, civilian purposes. Even more interesting is the case of South Africa, which dismantled its nuclear weapons arsenal in the early 1990s yet retained its uranium enrichment program under international oversight. How is it that a former nuclear-armed state is allowed to enrich uranium, while Iran -;having never possessed nuclear weapons- is denied that same right?
The only path to an agreement is through abandoning the notion that Iran must be treated as an exception.
https://x.com/RezaNasri1/status/1915141177977999603?s=19
18.04.202515:33
ترجمه:
روبیو میگوید: «اروپاییها باید بهزودی تصمیم مهمی درباره بازگرداندن تحریمها بگیرند، زیرا عملکرد ایران بهوضوح با توافق کنونی سازگار نیست.»
اظهاراتی از این دست اعتماد را تضعیف میکند، درست زمانی که ایران در حال ارزیابی جدیت و اعتبار ایالات متحده برای دستیابی به توافقی منصفانه و متعادل است.
«توافق کنونی» که روبیو به آن اشاره میکند، برجام است که ایالات متحده بهصورت یکجانبه آن را ترک کرد و با نقض تعهدات خود، تحریمها را دوباره اعمال نمود. کشورهای اروپایی، هرچند بهصورت رسمی همچنان در توافق باقی ماندهاند، در عمل تحریمهای آمریکا را تسهیل کردند و صدها میلیارد دلار خسارت اقتصادی به ایران وارد ساختند.
کاهش تعهدات ایران واکنشی به این عدم پایبندی بود و مطابق با بند 36 برجام انجام شد که به طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت عدم اجرای تعهدات توسط دیگر طرفها، اجرای تعهدات خود را بهصورت جزئی یا کامل متوقف کنند.
اروپاییها نمیتوانند بهصورت قانونی یا مشروع مکانیسم موسوم به «ماشه» را برای مجازات ایران به دلیل استفاده از حقوق خود در زمینه اقدامات جبرانی شناختهشدهاش تحت توافق فعال کنند.
روبیو با ترغیب اروپا به پیگیری این مسیر غیرقانونی در میانه مذاکرات فعال، در حال تضعیف شتاب دیپلماتیک و کاهش بیشتر اعتماد به فرآیند مذاکره است.
روبیو میگوید: «اروپاییها باید بهزودی تصمیم مهمی درباره بازگرداندن تحریمها بگیرند، زیرا عملکرد ایران بهوضوح با توافق کنونی سازگار نیست.»
اظهاراتی از این دست اعتماد را تضعیف میکند، درست زمانی که ایران در حال ارزیابی جدیت و اعتبار ایالات متحده برای دستیابی به توافقی منصفانه و متعادل است.
«توافق کنونی» که روبیو به آن اشاره میکند، برجام است که ایالات متحده بهصورت یکجانبه آن را ترک کرد و با نقض تعهدات خود، تحریمها را دوباره اعمال نمود. کشورهای اروپایی، هرچند بهصورت رسمی همچنان در توافق باقی ماندهاند، در عمل تحریمهای آمریکا را تسهیل کردند و صدها میلیارد دلار خسارت اقتصادی به ایران وارد ساختند.
کاهش تعهدات ایران واکنشی به این عدم پایبندی بود و مطابق با بند 36 برجام انجام شد که به طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت عدم اجرای تعهدات توسط دیگر طرفها، اجرای تعهدات خود را بهصورت جزئی یا کامل متوقف کنند.
اروپاییها نمیتوانند بهصورت قانونی یا مشروع مکانیسم موسوم به «ماشه» را برای مجازات ایران به دلیل استفاده از حقوق خود در زمینه اقدامات جبرانی شناختهشدهاش تحت توافق فعال کنند.
روبیو با ترغیب اروپا به پیگیری این مسیر غیرقانونی در میانه مذاکرات فعال، در حال تضعیف شتاب دیپلماتیک و کاهش بیشتر اعتماد به فرآیند مذاکره است.
16.04.202503:23
Mr. @SteveWitkoff,
@SE_MiddleEast
To achieve a peaceful, stable, and prosperous Middle East, here's what needs to change:
1) Negotiate on behalf of the American people - not special interests: U.S. diplomacy should reflect your people's interests, not the agenda of lobbies that have profited for over four decades from sustained hostility toward Iran. A successful negotiation requires freeing U.S. foreign policy from the grip of actors who have systematically vilified Iran and undermined pragmatic engagement.
2) Don’t let domestic political pressures dictate the outcome - too much is on the line: Hardliners and anti-Iran lobbies in Washington will seek to derail the talks through fearmongering, disinformation, smear campaigns, and psychological tactics, including false parallels between @realDonaldTrump and Obama. These distractions must not drive U.S. policy. What’s needed is a focus on achieving a realistic, fair, balanced, and pragmatic agreement.
3) Base your stance on facts - not myths: Avoid recycling flawed narratives. For too long, flawed assumptions and a systematic vilification of Iran have replaced sound judgment. Instead, anchor your policy in on-the-ground realities and the lessons of past failures.
4) Recognize Iran’s security concerns: Iran’s regional posture is shaped by a history of war, threats, and encirclement. Ignoring this context leads to unrealistic demands. Acknowledge Iran’s legitimate need for defense and strategic deterrence to establish a credible and lasting understanding.
5) Prioritize mutual needs: Rather than making maximalist demands, offer reciprocal measures - such as credible verification in exchange for credible sanctions-lifting. This creates space for both sides to meet core interests.
6) Respect Iran’s cultural and political specificities: Avoid the language of threats and coercion. Such rhetoric fuels resistance and closes the space for compromise. Diplomatic gestures and cultural respect go farther than pressure in building durable trust.
7) Promote an inclusive regional vision: If peace and stability are to last, the regional order must be inclusive. A sustainable vision cannot rest on antagonizing one of the most pivotal actors in the region. Iran must be seen as a regional actor whose inclusion is essential to any enduring order.
You simply cannot secure a “Trump deal” by repeating the very mistakes that defined his predecessors’ failures.
https://x.com/RezaNasri1/status/1912251425427501396?s=19
@SE_MiddleEast
To achieve a peaceful, stable, and prosperous Middle East, here's what needs to change:
1) Negotiate on behalf of the American people - not special interests: U.S. diplomacy should reflect your people's interests, not the agenda of lobbies that have profited for over four decades from sustained hostility toward Iran. A successful negotiation requires freeing U.S. foreign policy from the grip of actors who have systematically vilified Iran and undermined pragmatic engagement.
2) Don’t let domestic political pressures dictate the outcome - too much is on the line: Hardliners and anti-Iran lobbies in Washington will seek to derail the talks through fearmongering, disinformation, smear campaigns, and psychological tactics, including false parallels between @realDonaldTrump and Obama. These distractions must not drive U.S. policy. What’s needed is a focus on achieving a realistic, fair, balanced, and pragmatic agreement.
3) Base your stance on facts - not myths: Avoid recycling flawed narratives. For too long, flawed assumptions and a systematic vilification of Iran have replaced sound judgment. Instead, anchor your policy in on-the-ground realities and the lessons of past failures.
4) Recognize Iran’s security concerns: Iran’s regional posture is shaped by a history of war, threats, and encirclement. Ignoring this context leads to unrealistic demands. Acknowledge Iran’s legitimate need for defense and strategic deterrence to establish a credible and lasting understanding.
5) Prioritize mutual needs: Rather than making maximalist demands, offer reciprocal measures - such as credible verification in exchange for credible sanctions-lifting. This creates space for both sides to meet core interests.
6) Respect Iran’s cultural and political specificities: Avoid the language of threats and coercion. Such rhetoric fuels resistance and closes the space for compromise. Diplomatic gestures and cultural respect go farther than pressure in building durable trust.
7) Promote an inclusive regional vision: If peace and stability are to last, the regional order must be inclusive. A sustainable vision cannot rest on antagonizing one of the most pivotal actors in the region. Iran must be seen as a regional actor whose inclusion is essential to any enduring order.
You simply cannot secure a “Trump deal” by repeating the very mistakes that defined his predecessors’ failures.
https://x.com/RezaNasri1/status/1912251425427501396?s=19


13.04.202507:53
سالهاست که لابی ضدایرانی در ایالات متحده بهطور سازمانیافته، روایتهایی نادرست علیه ایران منتشر میکند و هر فردی را که بخواهد این ادعاها را زیر سؤال ببرد، هدف حمله قرار میدهد. گزارههایی مانند «ایران هرگز به تعهدات بینالمللی خود پایبند نبوده» یا «ایران منابع مالی حاصل از لغو تحریمها را صرف حمایت از تروریسم میکند» بارها تکرار شدهاند، با آنکه شواهد موجود بهروشنی نادرستی آنها را اثبات کرده است. کسانی که این روایتها را به چالش میکشند، معمولاً با فشارهای سیاسی و حملات شخصی روبرو میشوند.
جنبش MAGA در ایالات متحده باید با بازنگری در روایتهایی که سالها از سوی ساختار سیاسی به مردم آمریکا القا شده، واقعیت را بازشناسد.
جنبش MAGA در ایالات متحده باید با بازنگری در روایتهایی که سالها از سوی ساختار سیاسی به مردم آمریکا القا شده، واقعیت را بازشناسد.
10.04.202516:12
خبرگزاری ایرنا:
«راهنمایی برای موضعگیری رسانهای در مذاکرات غیرمستقیم ایران - آمریکا»
رضا نصری
با اعلام آغاز مذاکرات (غیرمستقیم) میان ایران و آمریکا در عمان، توجه رسانهها بهطور گسترده به ایران معطوف شده است. این توجه لزوماً مثبت نیست. بسیاری از رسانهها و مراکز افکار عمومی در آمریکا و اسرائیل بهدنبال رصد اظهارات و مواضع پراکنده در داخل ایران هستند تا از آنها بهصورت گزینشی استفاده کنند، روایتهای برساخته خود را ترویج دهند و فضای تعامل میان ایران و آمریکا را بهسوی تنش و درگیری سوق دهند.
به همین دلیل، شناخت دقیق روایتهایی که اکنون در فضای سیاسی آمریکا در حال شکلگیری و گسترش است، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این شناخت به مقامات، شخصیتهای سیاسی برجسته و کانونهای قدرت در کشور - که مواضعشان در سطح بینالمللی بازتاب مییابد - کمک میکند تا اظهارات و مواضع خود را با دقت بیشتری تنظیم کنند. در این راستا، اشاره به چند روایت کلیدی ضروری است:
۱) رسانههای حامی اسرائیل در حال ترویج این ادعای غلط هستند که ایران در حال برنامهریزی برای ترور دونالد ترامپ است. به همین دلیل، در روزهای آینده انتظار میرود که حملات رسانهای هماهنگ با استناد به منابع ناشناس، اطلاعات گزینشی و اخبار جعلی منتشر شود تا هم از ویژگیهای شخصیتی ترامپ در راستای تیره کردن فضای مذاکرات بهرهبرداری کند و هم افکار عمومی آمریکا را تحریک کرده و زمینهای برای تشدید تنشها فراهم آورد.
۲) اسرائیل - بهویژه از طریق وزیر خارجه و نخستوزیر این رژیم - قصد دارد ایران را به سازماندهی و پشتیبانی مالی از عملیات ۷ اکتبر متهم کند. پیش از سفر اخیر نتانیاهو به واشنگتن، وزیر خارجه اسرائیل چند نامه به زبان عربی منتشر کرد که ادعا میشد میان مقامات ایران و حماس ردوبدل شدهاند تا نشان دهند ایران تأمینکننده مالی این عملیات بوده است. هدف اصلی این روایت بیاساس، جلب حمایت مقامات و شهروندان آمریکایی برای برخورد نظامی با ایران و انحراف توجه از حماس به سمت ایران است.
۳) اسرائیل در تلاش است دولت آمریکا را به اتخاذ مواضعی در مذاکرات وادار کند که به شکست آن منجر شود. به عبارت دیگر، آنها میخواهند با هدایت فضای سیاسی و رسانهای آمریکا، دولت ترامپ را به طرح خواستههای حداکثری - مانند نابودی کامل برنامه هستهای ایران - سوق دهند تا مذاکرات عملاً به بنبست برسد. در واقع، استراتژیستهای رسانهای اسرائیل - با مطرح کردن و ترویج گسترده مطالبات غیرواقعبینانه - قصد دارند ایران را به ترک میز مذاکره وادار کنند و سپس با مقصر جلوه دادن ایران، گزینه نظامی را به تنها گزینه باقیمانده تبدیل کنند.
۴) اسرائیل - با شبکههای رسانهای و لابیگری خود - بهصورت ظریف اما تهاجمی این دیدگاه را ترویج میدهد که حتی حمله محدود به تأسیسات هستهای ایران کافی نخواهد بود. ادعا میشود چنین اقدامی تنها بازسازی برنامه هستهای ایران را به تعویق میاندازد و از این رو مدعی است حملاتی گستردهتر و فراتر از اهداف هستهای لازم است تا ایران در تولید سلاح هستهای کاملاً خنثی شود. در این راستا، این تحلیل را برجسته میکنند که هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران، ایران را ناگزیر به حرکت بهسمت ساخت سلاح سوق خواهد داد؛ و از این پیشفرض، نتیجه میگیرند که حمله باید آنقدر سنگین و ویرانگر باشد که هیچ ظرفیتی برای احیای برنامه هستهای باقی نماند. به بیان دیگر، دستگاه تبلیغاتی اسرائیل با این روایتسازی بهدنبال ایجاد جنگی تمامعیار میان ایران و آمریکا است.
۵) لابیهای اسرائیل در واشنگتن در حال پیشبرد لوایحی مانند «قانون حمایت حداکثری» هستند که هدف آن سلب اختیار رئیسجمهور آمریکا برای لغو تحریمها علیه ایران و «دائمی» کردن وضعیت جنگی است. به احتمال زیاد، در هفتههای آینده مانورهای تبلیغاتی گستردهای در مورد این جنس لوایح صورت خواهد گرفت تا فضای مذاکرات برای ایران نامطلوب گردد.
۶) در روزهای آینده تلاش خواهد شد هر اقدام تیم مذاکرهکننده ایران در راستای رسیدن به توافق «تسلیم ایران» جلوه داده شود و هر اقدام تاکتیکی که به ظاهر طرفین را از توافق دور میسازد - ولو موضوعات شِکلی مانند مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات - به عنوان «شکست دیپلماسی» شناخته شود. در این راستا، بازوهای تبلیغاتی فارسیزبان جریان ایرانستیز - مانند شبکه ایراناینترنشنال - نیز تلاش خواهند کرد افکار عمومی کشور را - با کلیدواژههایی مانند «جام زهر»، «عقبنشینی»، «سازش» یا «تلاش ایران برای خریدن وقت» - حساس کنند.
«راهنمایی برای موضعگیری رسانهای در مذاکرات غیرمستقیم ایران - آمریکا»
رضا نصری
با اعلام آغاز مذاکرات (غیرمستقیم) میان ایران و آمریکا در عمان، توجه رسانهها بهطور گسترده به ایران معطوف شده است. این توجه لزوماً مثبت نیست. بسیاری از رسانهها و مراکز افکار عمومی در آمریکا و اسرائیل بهدنبال رصد اظهارات و مواضع پراکنده در داخل ایران هستند تا از آنها بهصورت گزینشی استفاده کنند، روایتهای برساخته خود را ترویج دهند و فضای تعامل میان ایران و آمریکا را بهسوی تنش و درگیری سوق دهند.
به همین دلیل، شناخت دقیق روایتهایی که اکنون در فضای سیاسی آمریکا در حال شکلگیری و گسترش است، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این شناخت به مقامات، شخصیتهای سیاسی برجسته و کانونهای قدرت در کشور - که مواضعشان در سطح بینالمللی بازتاب مییابد - کمک میکند تا اظهارات و مواضع خود را با دقت بیشتری تنظیم کنند. در این راستا، اشاره به چند روایت کلیدی ضروری است:
۱) رسانههای حامی اسرائیل در حال ترویج این ادعای غلط هستند که ایران در حال برنامهریزی برای ترور دونالد ترامپ است. به همین دلیل، در روزهای آینده انتظار میرود که حملات رسانهای هماهنگ با استناد به منابع ناشناس، اطلاعات گزینشی و اخبار جعلی منتشر شود تا هم از ویژگیهای شخصیتی ترامپ در راستای تیره کردن فضای مذاکرات بهرهبرداری کند و هم افکار عمومی آمریکا را تحریک کرده و زمینهای برای تشدید تنشها فراهم آورد.
۲) اسرائیل - بهویژه از طریق وزیر خارجه و نخستوزیر این رژیم - قصد دارد ایران را به سازماندهی و پشتیبانی مالی از عملیات ۷ اکتبر متهم کند. پیش از سفر اخیر نتانیاهو به واشنگتن، وزیر خارجه اسرائیل چند نامه به زبان عربی منتشر کرد که ادعا میشد میان مقامات ایران و حماس ردوبدل شدهاند تا نشان دهند ایران تأمینکننده مالی این عملیات بوده است. هدف اصلی این روایت بیاساس، جلب حمایت مقامات و شهروندان آمریکایی برای برخورد نظامی با ایران و انحراف توجه از حماس به سمت ایران است.
۳) اسرائیل در تلاش است دولت آمریکا را به اتخاذ مواضعی در مذاکرات وادار کند که به شکست آن منجر شود. به عبارت دیگر، آنها میخواهند با هدایت فضای سیاسی و رسانهای آمریکا، دولت ترامپ را به طرح خواستههای حداکثری - مانند نابودی کامل برنامه هستهای ایران - سوق دهند تا مذاکرات عملاً به بنبست برسد. در واقع، استراتژیستهای رسانهای اسرائیل - با مطرح کردن و ترویج گسترده مطالبات غیرواقعبینانه - قصد دارند ایران را به ترک میز مذاکره وادار کنند و سپس با مقصر جلوه دادن ایران، گزینه نظامی را به تنها گزینه باقیمانده تبدیل کنند.
۴) اسرائیل - با شبکههای رسانهای و لابیگری خود - بهصورت ظریف اما تهاجمی این دیدگاه را ترویج میدهد که حتی حمله محدود به تأسیسات هستهای ایران کافی نخواهد بود. ادعا میشود چنین اقدامی تنها بازسازی برنامه هستهای ایران را به تعویق میاندازد و از این رو مدعی است حملاتی گستردهتر و فراتر از اهداف هستهای لازم است تا ایران در تولید سلاح هستهای کاملاً خنثی شود. در این راستا، این تحلیل را برجسته میکنند که هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران، ایران را ناگزیر به حرکت بهسمت ساخت سلاح سوق خواهد داد؛ و از این پیشفرض، نتیجه میگیرند که حمله باید آنقدر سنگین و ویرانگر باشد که هیچ ظرفیتی برای احیای برنامه هستهای باقی نماند. به بیان دیگر، دستگاه تبلیغاتی اسرائیل با این روایتسازی بهدنبال ایجاد جنگی تمامعیار میان ایران و آمریکا است.
۵) لابیهای اسرائیل در واشنگتن در حال پیشبرد لوایحی مانند «قانون حمایت حداکثری» هستند که هدف آن سلب اختیار رئیسجمهور آمریکا برای لغو تحریمها علیه ایران و «دائمی» کردن وضعیت جنگی است. به احتمال زیاد، در هفتههای آینده مانورهای تبلیغاتی گستردهای در مورد این جنس لوایح صورت خواهد گرفت تا فضای مذاکرات برای ایران نامطلوب گردد.
۶) در روزهای آینده تلاش خواهد شد هر اقدام تیم مذاکرهکننده ایران در راستای رسیدن به توافق «تسلیم ایران» جلوه داده شود و هر اقدام تاکتیکی که به ظاهر طرفین را از توافق دور میسازد - ولو موضوعات شِکلی مانند مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات - به عنوان «شکست دیپلماسی» شناخته شود. در این راستا، بازوهای تبلیغاتی فارسیزبان جریان ایرانستیز - مانند شبکه ایراناینترنشنال - نیز تلاش خواهند کرد افکار عمومی کشور را - با کلیدواژههایی مانند «جام زهر»، «عقبنشینی»، «سازش» یا «تلاش ایران برای خریدن وقت» - حساس کنند.
19.04.202520:43
ترجمه:
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
نتانیاهو بیماری دروغگویی دارد. حتی بسیاری از اسرائیلیها این را میگویند. در طول سالها، رهبران غربی متعددی که در زمان تصدی خود علناً از او حمایت میکردند، در خفا او را دروغگو خواندهاند. برخی در میکروفونهای باز این را گفتند، برخی در مکالمات لو رفته، و دیگران در خاطرات خود پس از بازنشستگی. (یادتان هست وقتی سارکوزی به اوباما گفت: «نمیتوانم نتانیاهو را تحمل کنم، او دروغگوست»؟)
او کل حرفهاش را بر پایه دروغ، فریب و ترسپراکنی ساخته است. تنها در ۱۸ ماه گذشته، جهان دیده است که او با گستاخی درباره غزه دروغ میگوید—در روز روشن، جلوی دوربین، بدون شرم.
هیچ دلیلی برای باور کردن حتی یک کلمه از حرفهایش درباره ایران وجود ندارد. و مطلقاً هیچ دلیلی برای اجازه دادن به او برای شکل دادن به روایت نیست
18.04.202515:33
@SecRubio says: “Europeans, they have an important decision to make very soon on the snapback of sanctions because Iran is clearly out of compliance with the current deal.”
Statements like this erode trust, just as Iran is testing U.S. resolve to reach a fair and balanced new agreement.
The “current deal” Rubio references is the JCPOA, which the United States unilaterally abandoned - reimposing sanctions in violation of its commitments. European countries, though still parties to the agreement, effectively enabled U.S. sanctions, causing Iran hundreds of billions of dollars in economic losses.
Iran’s reduction of commitments came in reaction to this non-compliance and was carried out in accordance with paragraph 36 of the JCPOA, which grants participants the right to cease performance - partially or fully - when other parties fail to meet their obligations.
Europeans cannot legally or legitimately trigger the so-called snapback mechanism to penalize Iran for invoking its recognized remedial rights under the agreement.
By urging Europe to pursue this unlawful course during active talks, @SecRubio is undermining diplomatic https://x.com/RezaNasri1/status/1913227652099711417?s=19momentum and further eroding confidence in the negotiation process.
Statements like this erode trust, just as Iran is testing U.S. resolve to reach a fair and balanced new agreement.
The “current deal” Rubio references is the JCPOA, which the United States unilaterally abandoned - reimposing sanctions in violation of its commitments. European countries, though still parties to the agreement, effectively enabled U.S. sanctions, causing Iran hundreds of billions of dollars in economic losses.
Iran’s reduction of commitments came in reaction to this non-compliance and was carried out in accordance with paragraph 36 of the JCPOA, which grants participants the right to cease performance - partially or fully - when other parties fail to meet their obligations.
Europeans cannot legally or legitimately trigger the so-called snapback mechanism to penalize Iran for invoking its recognized remedial rights under the agreement.
By urging Europe to pursue this unlawful course during active talks, @SecRubio is undermining diplomatic https://x.com/RezaNasri1/status/1913227652099711417?s=19momentum and further eroding confidence in the negotiation process.


15.04.202515:40
در پاسخ به نیکی هیلی که گفته ایران تمام توافقات خود را تا کنون نقض کرده و قابل اعتماد نیست:
نیکی هیلی را به چالش میکشم که تنها یک توافق را نام ببرد که ایران آن را نقض کرده باشد — فقط یکی. این کارزار بیپایان دروغپردازی علیه ایران باید بالاخره جایی متوقف شود. سالهاست افرادی مانند نیکی هیلی با القای روایتهای نادرست، سیاست آمریکا در قبال ایران را به انحراف کشاندهاند؛ به زیان منافع ایالات متحده و امنیت بینالمللی.
نیکی هیلی را به چالش میکشم که تنها یک توافق را نام ببرد که ایران آن را نقض کرده باشد — فقط یکی. این کارزار بیپایان دروغپردازی علیه ایران باید بالاخره جایی متوقف شود. سالهاست افرادی مانند نیکی هیلی با القای روایتهای نادرست، سیاست آمریکا در قبال ایران را به انحراف کشاندهاند؛ به زیان منافع ایالات متحده و امنیت بینالمللی.


12.04.202516:24


02.04.202506:42
وزیر خارجه ایران، دکتر عراقچی، در توییت خود به یک نکته کلیدی اشاره میکند که به شکل عجیبی نادیده گرفته میشود:
بیش از بیست سال است که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بهطور پیوسته اعلام کرده که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست. این ارزیابی در تازهترین گزارش سالانه تهدیدات امنیتی آمریکا در سال ۲۰۲۵ نیز بار دیگر مورد تأیید قرار گرفته است.
پرسش این است که چرا چنین واقعیتی به عنوان یک فاکتور تعیینکننده در روند سیاستگذاری آمریکا مورد توجه قرار نمیگیرد؟ و چرا با وجود اطلاع کامل از این گزارشها، سیاستمداران آمریکایی همچنان ایران را تهدید میکنند؟
بیش از بیست سال است که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بهطور پیوسته اعلام کرده که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست. این ارزیابی در تازهترین گزارش سالانه تهدیدات امنیتی آمریکا در سال ۲۰۲۵ نیز بار دیگر مورد تأیید قرار گرفته است.
پرسش این است که چرا چنین واقعیتی به عنوان یک فاکتور تعیینکننده در روند سیاستگذاری آمریکا مورد توجه قرار نمیگیرد؟ و چرا با وجود اطلاع کامل از این گزارشها، سیاستمداران آمریکایی همچنان ایران را تهدید میکنند؟
31.03.202508:04
ترجمه فارسی:
سیگنالهای متناقض تیم ترامپ به ایران – چه بخشی از یک تاکتیک مذاکراتی باشد یا نه – ابهامبرانگیز و غیرسازنده است. در مقابل، پیشنهاد ایران برای گفتوگوهای غیرمستقیم، شفاف و معقول است. این پیشنهاد، حسن نیت تهران را در دادن فرصت به دیپلماسی – علیرغم تمام موانع قابل پیشبینی – منعکس میکند و با هدف سنجش میزان جدیت ترامپ، بدون ورود به تعهدات زودهنگام، طراحی شده است.
موضع مسئولانه ایران – بهخصوص از منظر کشورهای منطقهای که از تشدید تنشها نگراناند – مورد تقدیر است؛ بهویژه با توجه به اینکه این ترامپ بود که در دور نخست ریاستجمهوریاش بهصورت یکجانبه از توافق هستهای خارج شد.
رئیسجمهور آمریکا باید به یک نکته اساسی توجه کند:
سیاست دیرینه ایران همواره مبتنی بر یک اصل ثابت بوده است؛ ایران در برابر حسن نیت، حسن نیت نشان میدهد و در برابر تهدید، با همان میزان قاطعیت پاسخ میدهد. اگر پیامهای متناقض واشنگتن با هدف اعمال فشار در مذاکرات طراحی شده باشد، چنین رویکردی در برابر کشوری که رفتار خود را بر مبنای اصل «تعامل متقابل» تنظیم میکند، مؤثر نخواهد بود.
بهجای آنکه چنین تاکتیکهایی منجر به کسب امتیاز شوند، بیشتر به سردرگمی دامن میزنند – بهویژه در درون خود ایالات متحده – چراکه هر سیگنال متناقض، با واکنشی متوازن و متقابل مواجه خواهد شد. این دینامیک، در نهایت، شفافیت و اعتماد لازم برای یک فرآیند مذاکراتی ثمربخش را از بین خواهد برد.
متأسفانه، رؤسای جمهور متوالی ایالات متحده در فهم منطق رفتاری ایران ناکام بودهاند؛ امری که تا حد زیادی ناشی از نفوذ گروههای ذینفوذ، شبکههای لابیگری و جریانهای نومحافظهکار بوده است؛ جریاناتی که آگاهانه واکنشهای سنجیده تهران را بهصورت تحریفشدهای «رفتار شرورانه» جلوه دادهاند و بستر مشروعیتبخش این واکنشها را از افکار عمومی پنهان کردهاند.
شانس موفقیت ترامپ در گرو آن است که از این روایتهای تحریفشده فاصله بگیرد، مانند ایران رویکردی شفاف، منسجم و مبتنی بر واقعیت اتخاذ کند و از تکرار اشتباهات اسلاف خود پرهیز نماید. اگر او تصمیم بگیرد فراتر از هیاهوی موجود بیاندیشد و با پیشنهاد ایران بر اساس محتوای واقعی آن مواجه شود، ممکن است به یک فرصت دیپلماتیک دست یابد که رؤسای جمهور پیش از او از آن غافل ماندهاند.
سیگنالهای متناقض تیم ترامپ به ایران – چه بخشی از یک تاکتیک مذاکراتی باشد یا نه – ابهامبرانگیز و غیرسازنده است. در مقابل، پیشنهاد ایران برای گفتوگوهای غیرمستقیم، شفاف و معقول است. این پیشنهاد، حسن نیت تهران را در دادن فرصت به دیپلماسی – علیرغم تمام موانع قابل پیشبینی – منعکس میکند و با هدف سنجش میزان جدیت ترامپ، بدون ورود به تعهدات زودهنگام، طراحی شده است.
موضع مسئولانه ایران – بهخصوص از منظر کشورهای منطقهای که از تشدید تنشها نگراناند – مورد تقدیر است؛ بهویژه با توجه به اینکه این ترامپ بود که در دور نخست ریاستجمهوریاش بهصورت یکجانبه از توافق هستهای خارج شد.
رئیسجمهور آمریکا باید به یک نکته اساسی توجه کند:
سیاست دیرینه ایران همواره مبتنی بر یک اصل ثابت بوده است؛ ایران در برابر حسن نیت، حسن نیت نشان میدهد و در برابر تهدید، با همان میزان قاطعیت پاسخ میدهد. اگر پیامهای متناقض واشنگتن با هدف اعمال فشار در مذاکرات طراحی شده باشد، چنین رویکردی در برابر کشوری که رفتار خود را بر مبنای اصل «تعامل متقابل» تنظیم میکند، مؤثر نخواهد بود.
بهجای آنکه چنین تاکتیکهایی منجر به کسب امتیاز شوند، بیشتر به سردرگمی دامن میزنند – بهویژه در درون خود ایالات متحده – چراکه هر سیگنال متناقض، با واکنشی متوازن و متقابل مواجه خواهد شد. این دینامیک، در نهایت، شفافیت و اعتماد لازم برای یک فرآیند مذاکراتی ثمربخش را از بین خواهد برد.
متأسفانه، رؤسای جمهور متوالی ایالات متحده در فهم منطق رفتاری ایران ناکام بودهاند؛ امری که تا حد زیادی ناشی از نفوذ گروههای ذینفوذ، شبکههای لابیگری و جریانهای نومحافظهکار بوده است؛ جریاناتی که آگاهانه واکنشهای سنجیده تهران را بهصورت تحریفشدهای «رفتار شرورانه» جلوه دادهاند و بستر مشروعیتبخش این واکنشها را از افکار عمومی پنهان کردهاند.
شانس موفقیت ترامپ در گرو آن است که از این روایتهای تحریفشده فاصله بگیرد، مانند ایران رویکردی شفاف، منسجم و مبتنی بر واقعیت اتخاذ کند و از تکرار اشتباهات اسلاف خود پرهیز نماید. اگر او تصمیم بگیرد فراتر از هیاهوی موجود بیاندیشد و با پیشنهاد ایران بر اساس محتوای واقعی آن مواجه شود، ممکن است به یک فرصت دیپلماتیک دست یابد که رؤسای جمهور پیش از او از آن غافل ماندهاند.
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 39
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.