09.05.202517:38
✅ توافق ترامپ با ج.ا بدون رضایت اسرائیل کابوس نتانیاهو
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
🔸وقتی که ترامپ در قبال تعهد حوثیها به عدم حمله به کشتیها پذیرفت حمله به آنها را متوقف نماید و امروز دوباره حوثیها با موشک به تلآویو حمله کردند اگرچه اسرائیل آنرا رهگیری و منهدم کرده است اما بیتفاوتی و سکوت امریکا در برابر این حمله باعث شد همه چیز دستگیر اسرائیل شود تا جائیکه روزنامه هارتض نوشت :
🔹ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی روز سهشنبه با مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، اعلام کرد که پیش از سفرش، خبر بزرگی منتشر خواهد شد.
🔹باید به خاطر داشت که ما داریم در مورد یک کلاهبردارِ طبق تعریف صحبت میکنیم، از آن نوع کلاهبردارانی که ابتدا اعلام میکنند در حال ساخت آسمانخراش جدید هستند و سپس به شهرداری میروند و میگویند: «من قبلاً آپارتمانها را به مردم فروختهام. مجوز را به من بدهید.»
🔹اورشلیم نگران است که اعلامیهای مبنی بر تفاهمات اولیه با ایران در مورد توافق هستهای که «صلح را به خاورمیانه میآورد» منتشر شود. از اینکه در جریان مذاکرات با ایران نیست، ناامید است.
🔸 مطلب فوق گویای یک واقعیت مهم است و آن اینکه خشم و مهر ترامپ هیچیک قابل اعتماد نیست. مرحله چهارم مذاکرات امریکا با ج.ا با توجه به اینکه در دور قبل بر روی جزییات بحث شده است بدون دریافت مجوز و توافق اولیه قابلیت ادامه نداشت و دلیل طولانی شدن فاصله آنرا باید در لزوم توافق اولیه دانست. مقالهی هارتص نشان میدهد که احتمالا توافق اولیه بین ترامپ و ج.ا بدون تاکید بر حل تمامی مسائل مورد نظر اسرائیل بخصوص برچیده شدن کامل برنامه غنی سازی هستهای و محدود سازی کامل برنامه موشکی ج.ا صورت گرفته است و خبر بزرگ ترامپ پس از یکشنبه احتمالا اعلام توافق اولیه بین ج.ا و امریکا میباشد.
🔸 اگر چنین توافقی حاصل شده باشد باید دید جایگاه و آیندهی اسرائیل در منطقه و روابط آن با ج.ا چه خواهد شد و آمریکا در این میان چه نقشی خواهد داشت؟ آیا ترامپ میتواند بین ج.ا و اسرائیل نوعی آتش بس نانوشته بر قرار کند و اگر نه چگونه میخواهد تنش بین آنها را حل و فصل نماید؟ اگر توافقی حاصل نشده باشد مذاکرات بر سر چه چیزهایی باید در روز یکشنبه و پس از آن ادامه یابد؟
https://t.me/homo_deuus
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
🔸وقتی که ترامپ در قبال تعهد حوثیها به عدم حمله به کشتیها پذیرفت حمله به آنها را متوقف نماید و امروز دوباره حوثیها با موشک به تلآویو حمله کردند اگرچه اسرائیل آنرا رهگیری و منهدم کرده است اما بیتفاوتی و سکوت امریکا در برابر این حمله باعث شد همه چیز دستگیر اسرائیل شود تا جائیکه روزنامه هارتض نوشت :
🔹ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی روز سهشنبه با مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، اعلام کرد که پیش از سفرش، خبر بزرگی منتشر خواهد شد.
🔹باید به خاطر داشت که ما داریم در مورد یک کلاهبردارِ طبق تعریف صحبت میکنیم، از آن نوع کلاهبردارانی که ابتدا اعلام میکنند در حال ساخت آسمانخراش جدید هستند و سپس به شهرداری میروند و میگویند: «من قبلاً آپارتمانها را به مردم فروختهام. مجوز را به من بدهید.»
🔹اورشلیم نگران است که اعلامیهای مبنی بر تفاهمات اولیه با ایران در مورد توافق هستهای که «صلح را به خاورمیانه میآورد» منتشر شود. از اینکه در جریان مذاکرات با ایران نیست، ناامید است.
🔸 مطلب فوق گویای یک واقعیت مهم است و آن اینکه خشم و مهر ترامپ هیچیک قابل اعتماد نیست. مرحله چهارم مذاکرات امریکا با ج.ا با توجه به اینکه در دور قبل بر روی جزییات بحث شده است بدون دریافت مجوز و توافق اولیه قابلیت ادامه نداشت و دلیل طولانی شدن فاصله آنرا باید در لزوم توافق اولیه دانست. مقالهی هارتص نشان میدهد که احتمالا توافق اولیه بین ترامپ و ج.ا بدون تاکید بر حل تمامی مسائل مورد نظر اسرائیل بخصوص برچیده شدن کامل برنامه غنی سازی هستهای و محدود سازی کامل برنامه موشکی ج.ا صورت گرفته است و خبر بزرگ ترامپ پس از یکشنبه احتمالا اعلام توافق اولیه بین ج.ا و امریکا میباشد.
🔸 اگر چنین توافقی حاصل شده باشد باید دید جایگاه و آیندهی اسرائیل در منطقه و روابط آن با ج.ا چه خواهد شد و آمریکا در این میان چه نقشی خواهد داشت؟ آیا ترامپ میتواند بین ج.ا و اسرائیل نوعی آتش بس نانوشته بر قرار کند و اگر نه چگونه میخواهد تنش بین آنها را حل و فصل نماید؟ اگر توافقی حاصل نشده باشد مذاکرات بر سر چه چیزهایی باید در روز یکشنبه و پس از آن ادامه یابد؟
https://t.me/homo_deuus
12.02.202508:35
✅ رهبری و حق وتو در امور کشور
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
🔸️رهبری و هدایت کشور در امور داخلی و خارجی یک وظیفه سنگین با مسئولیت فراوان است. بخصوص در ایران و با این قانون اساسی که رهبر تنها یک رهبر ملی و سیاسی نیست و وظیفه حفظ نظام و دین را بر عهده داشته و همه جان و مال در کنار هدایت اندیشه، تفکر و دین مردم را در دست دارد، رهبر باید تمام مصالح و منافع کشور، مردم، جامعه، دین و اعتقادات مردم را در نظر گرفته تصمیمات سرنوشت سازی بگیرد که هم این دنیا و هم دنیای دیگر آنها را بسازد بنابراین کارش بسیار دشوار است.
🔸️ آنچه از اول انقلاب تا به امروز در سخنرانیهای رهبران اول و دوم جمهوری اسلامی دیده می شود بیش از هر چیز پرهیز دادن و اینکه چه کاری نباید کرد، است. کمتر دیده شده که رهبران انقلاب در مواقع حساس چه باید کرد را تجویز نمایند. همین مسئله امریکا که بدون شک پیچیدهترین و بغرنج ترین یا همان Dilemma در سیاست خارجی ج.ا است بیش از ۴۵ سال است که بصورت حل نشده باقی مانده و در روزهای اخیر که ترامپ در حال تهدید کشورهای مختلف در سطح جهان و باز تعریف روابط سیاسی، تجاری و ژئوپلیتیک خود با دیگر کشورهاست به حادترین زمان خود رسیده است را در نظر بگیرید. این سیاست عدم مذاکره با امریکا باعث شده تا کشور هزینههای بسیار گزافی بابت آن متحمل گردد.
🔸 اکنون در حساسترین زمان در حالیکه تقریبا به آخر خط انتخاب بین دو گزینه رویارویی نظامی یا همان جنگ تمام عیار با اسرائیل و آمریکا و بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد تا اکتبر آینده یا انجام مذاکره با امریکا و حصول یک توافق همه جانبه قرار گرفتهایم نقش رهبر بیش از هر زمانی اهمیت پیدا کرده است. سخنان روز جمعه ۱۹ بهمن ماه او یک التیماتوم به موافقان مذاکره با امریکا بود و حتی پزشکیان که با شعار اجتناب ناپذیر بودن مذاکره با امریکا میزان مشارکت کم مردم در انتخابات را کمی بالا برد نیز ناگهان چرخشکرد و بدون کمترین مخالفتی سخنان رهبر را تایید و لزوم تبعیت از آنرا اعلام کرد.
🔸 از یک دیدگاه میتوان گفت رهبر انقلاب هر چه تشخیص بدهد همان درست است و باید انجام شود و طبق قانون اساسی رئیس جمهور هم باید تبعیت کند و او عملی را انجام داده است که قانون از او توقع دارد اما از دیدگاه دیگر می توان آنرا به چالش کشید و گفت:
1⃣ تفاوت پزشکیان با رئیسی چه بود؟ آیا خواسته اکثریت مردم (مجموع تحریم کنندگان انتخابات و رای دهندگان به پزشکیان) نیز همین است؟
2⃣ مگر پزشکیان نگفته بود تا مسئله اصلی رابطه با امریکا حل نشود امکان باز سازی اقتصاد و حل مشکلات کشور وجود ندارد و اساس کار خود را بر شکستن تابوی مذاکره نکردن با امریکا و پیوستن به FATF و CFT قرار نداده بود و اکثریت شرکت کنندگان نیز مگر به او رای ندادهاند؟
3⃣ مخالفت رهبر انقلاب با مذاکره با امریکا از قبل هم مشخص بود و اتفاق جدیدی نیست در واقع رهبر انقلاب برای چندمین بار گزینه مذاکره با امریکا را وتو کرد. بنابراین آیا پزشکیان پلان و گزینه اجرایی جایگزینی دارد؟
4⃣ وتو کردن، بستن یک راهکار و جلوگیری از یک اقدام بدون ارائه جایگزین و راهکار برون رفت است. اکنون که همه باید به خواست رهبر انقلاب گردن بگذارند شایسته است راهکار و روش برون رفت از بحران توسط او یا پزشکیان اعلام و اجرا گردد تا کشور به ورطه جنگ ومقابله نظامی وارد نشود و مشخص شود راه حل عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه چیست؟
5⃣ وضعیت برزخی نه مذاکره و نه جنگ دیگر برای جهان و بخصوص امریکا قابل ادامه نیست. راهکار بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد با فعال کردن مکانیزم ماشه در برجام برای پایان دادن به آنست. اگرچه ترامپ تهدید علنی به حمله به تاسیسات هستهای ج.ا توسط اسرائیل و خودش یا تن دادن و تسلیم ج.ا را هم اضافه کرده است در نتیجه خطر جنگ و رویارویی مستقیم بیش از هر زمان دیگری کشور را تهدید میکند. آیا رهبر و پزشکیان برای جنگ هم برنامه دارند و چه تضمینی برای پیروزی در آن وجود دارد؟
🔸 اکنون که کشور در یک تعلیق، بلاتکلیفی و سردرگمی بسر میبرد و بیش از هر زمان دیگری نیازمند راهکار بنیادین و اقدام مناسب است نباید وقت تلف کرد، دست روی دست گذاشت و منتظر اقدام طرف مقابل شد زیرا در چنین شرایطی هردقیقه اهمیت دارد، قیمت ارز شاخص مناسبی برای سنجش حساسیت اوضاع است زیرا به هر سخن و کنش دولتهای ایران و آمریکا همچنین رهبر انقلاب واکنش نشان میدهد گاه حتی سکوت و سکون دولتها و رهبر انقلاب هم باعث افزایش قیمت ارز میشود و اقتصاد و بازار هم از آن بشدت متاثر میگردد. اینکه دولت قصد عرضه کالابرگ الکترونیکی در سال آینده دارد از وخامت بیشتر اوضاع و ورود احتمالی کشور در جنگ خبر میدهد. شوخی یا بازی نیست باید راهکار درست ارائه کرد و کشور را از ورود به بحران بیشتر نجات داد.
https://t.me/homo_deuus
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
🔸️رهبری و هدایت کشور در امور داخلی و خارجی یک وظیفه سنگین با مسئولیت فراوان است. بخصوص در ایران و با این قانون اساسی که رهبر تنها یک رهبر ملی و سیاسی نیست و وظیفه حفظ نظام و دین را بر عهده داشته و همه جان و مال در کنار هدایت اندیشه، تفکر و دین مردم را در دست دارد، رهبر باید تمام مصالح و منافع کشور، مردم، جامعه، دین و اعتقادات مردم را در نظر گرفته تصمیمات سرنوشت سازی بگیرد که هم این دنیا و هم دنیای دیگر آنها را بسازد بنابراین کارش بسیار دشوار است.
🔸️ آنچه از اول انقلاب تا به امروز در سخنرانیهای رهبران اول و دوم جمهوری اسلامی دیده می شود بیش از هر چیز پرهیز دادن و اینکه چه کاری نباید کرد، است. کمتر دیده شده که رهبران انقلاب در مواقع حساس چه باید کرد را تجویز نمایند. همین مسئله امریکا که بدون شک پیچیدهترین و بغرنج ترین یا همان Dilemma در سیاست خارجی ج.ا است بیش از ۴۵ سال است که بصورت حل نشده باقی مانده و در روزهای اخیر که ترامپ در حال تهدید کشورهای مختلف در سطح جهان و باز تعریف روابط سیاسی، تجاری و ژئوپلیتیک خود با دیگر کشورهاست به حادترین زمان خود رسیده است را در نظر بگیرید. این سیاست عدم مذاکره با امریکا باعث شده تا کشور هزینههای بسیار گزافی بابت آن متحمل گردد.
🔸 اکنون در حساسترین زمان در حالیکه تقریبا به آخر خط انتخاب بین دو گزینه رویارویی نظامی یا همان جنگ تمام عیار با اسرائیل و آمریکا و بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد تا اکتبر آینده یا انجام مذاکره با امریکا و حصول یک توافق همه جانبه قرار گرفتهایم نقش رهبر بیش از هر زمانی اهمیت پیدا کرده است. سخنان روز جمعه ۱۹ بهمن ماه او یک التیماتوم به موافقان مذاکره با امریکا بود و حتی پزشکیان که با شعار اجتناب ناپذیر بودن مذاکره با امریکا میزان مشارکت کم مردم در انتخابات را کمی بالا برد نیز ناگهان چرخشکرد و بدون کمترین مخالفتی سخنان رهبر را تایید و لزوم تبعیت از آنرا اعلام کرد.
🔸 از یک دیدگاه میتوان گفت رهبر انقلاب هر چه تشخیص بدهد همان درست است و باید انجام شود و طبق قانون اساسی رئیس جمهور هم باید تبعیت کند و او عملی را انجام داده است که قانون از او توقع دارد اما از دیدگاه دیگر می توان آنرا به چالش کشید و گفت:
1⃣ تفاوت پزشکیان با رئیسی چه بود؟ آیا خواسته اکثریت مردم (مجموع تحریم کنندگان انتخابات و رای دهندگان به پزشکیان) نیز همین است؟
2⃣ مگر پزشکیان نگفته بود تا مسئله اصلی رابطه با امریکا حل نشود امکان باز سازی اقتصاد و حل مشکلات کشور وجود ندارد و اساس کار خود را بر شکستن تابوی مذاکره نکردن با امریکا و پیوستن به FATF و CFT قرار نداده بود و اکثریت شرکت کنندگان نیز مگر به او رای ندادهاند؟
3⃣ مخالفت رهبر انقلاب با مذاکره با امریکا از قبل هم مشخص بود و اتفاق جدیدی نیست در واقع رهبر انقلاب برای چندمین بار گزینه مذاکره با امریکا را وتو کرد. بنابراین آیا پزشکیان پلان و گزینه اجرایی جایگزینی دارد؟
4⃣ وتو کردن، بستن یک راهکار و جلوگیری از یک اقدام بدون ارائه جایگزین و راهکار برون رفت است. اکنون که همه باید به خواست رهبر انقلاب گردن بگذارند شایسته است راهکار و روش برون رفت از بحران توسط او یا پزشکیان اعلام و اجرا گردد تا کشور به ورطه جنگ ومقابله نظامی وارد نشود و مشخص شود راه حل عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه چیست؟
5⃣ وضعیت برزخی نه مذاکره و نه جنگ دیگر برای جهان و بخصوص امریکا قابل ادامه نیست. راهکار بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد با فعال کردن مکانیزم ماشه در برجام برای پایان دادن به آنست. اگرچه ترامپ تهدید علنی به حمله به تاسیسات هستهای ج.ا توسط اسرائیل و خودش یا تن دادن و تسلیم ج.ا را هم اضافه کرده است در نتیجه خطر جنگ و رویارویی مستقیم بیش از هر زمان دیگری کشور را تهدید میکند. آیا رهبر و پزشکیان برای جنگ هم برنامه دارند و چه تضمینی برای پیروزی در آن وجود دارد؟
🔸 اکنون که کشور در یک تعلیق، بلاتکلیفی و سردرگمی بسر میبرد و بیش از هر زمان دیگری نیازمند راهکار بنیادین و اقدام مناسب است نباید وقت تلف کرد، دست روی دست گذاشت و منتظر اقدام طرف مقابل شد زیرا در چنین شرایطی هردقیقه اهمیت دارد، قیمت ارز شاخص مناسبی برای سنجش حساسیت اوضاع است زیرا به هر سخن و کنش دولتهای ایران و آمریکا همچنین رهبر انقلاب واکنش نشان میدهد گاه حتی سکوت و سکون دولتها و رهبر انقلاب هم باعث افزایش قیمت ارز میشود و اقتصاد و بازار هم از آن بشدت متاثر میگردد. اینکه دولت قصد عرضه کالابرگ الکترونیکی در سال آینده دارد از وخامت بیشتر اوضاع و ورود احتمالی کشور در جنگ خبر میدهد. شوخی یا بازی نیست باید راهکار درست ارائه کرد و کشور را از ورود به بحران بیشتر نجات داد.
https://t.me/homo_deuus
09.05.202508:58
✅ اهمیت حفظ نام خلیج پارسی
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
صفحه ۲ از ۲
ادامه از صفحه ۱
🔸آنچه گنبدهای بزرگ مساجد ایرانی برای مثال مساجد شاه و شیخ لطفالله اصفهان یا مساجد جامع شهرهای مختلف ایران را در مقایسه با مسجد ایاصوفیه یا مسجد کبود استامبول و مساجد دیگر که با گنبدهای متعدد و ستونهای بسیار قطور حتی با قطر ۵ متر (در مسجد کبود استامبول) متمایز میسازد غیر قابل رویت بودن و ابعاد کم ستونهای نگهدارنده گنبد و تک گنبد بودن و کاشیکاریهای معرق آنهاست که از برتری تکنولوژیکی، علمی و هنری برگرفته از تمدن، دانش و نبوغ ایرانی سرچشمه میگیرد. همچین نقش نگارههای آنها و کاشیکاریها و خطاطیها هیچیک با آثار هنرمندان ایرانی قابل مقایسه نیست تنها آثار مشابه را میتوان در ازبکستان و قزاقستان و هرات یافت که همگی سرزمینهای ایرانی بودهاند.
🔸 اعراب متمول حاشیه خلیج پارس نیز فراتر از بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا پول، ثروت، اعتبار بانکی و همه چیز دارند بجز تاریخ، تمدن و هویت تاریخی معتبر،قابل اتکاء و مستقل از اسلام. اسلامی که اینروزها دارند از آن فاصله میگیرند و اگر نگیرند ادامه توسعه و پیشرفت آنها با مشکل مواجه میشود زیرا بنیادگرایی اسلامی هر لحظه ممکن است دامنشان را بگیرید. بنیادگرایی که ج.ا رقیب منطقهای آنها بر آن تکیه دارد و بر اساس آن برنامهریزی میکند.
🔸 در مقابل ایران نیازی به دزدیدن هیچ دانشمند، مکان، یا سرزمینی از هیج کشوری ندارد چون خودش منبع، مادر و زاینده همه آنها در طول تاریخ بوده است اما حجم بالای دزدی ها در حال از بین بردن انسجام آنها و قطع ارتباطشان با سرزمین مادری یعنی ایران است که در نهایت میتواند به گسست هویتی ایران منجر شود. ایران باید مراقب باشد میراًث تاریخیاش ذره ذره توسط دزدان تاریخ و تمدن مصادره یا به سرقت نرود و کشوری برای خودش با آنها تاریخ و تمدن جعلی نسازد. حتی آداب و رسوم ایرانی را میدزدند، نوروز، شب یلدا، جشن سده و دهها رسم و رسوم بجا مانده ایرانی که اینروزها کشورهای مختلف در سازمان فرهنگی سازمان ملل بعنوان میرات فرهنگی خود به ثبت میرسانند همگی متعلق به سرزمین مادری یعنی ایران است که متاسفانه در طول ۴۶ سال گذشته از سوی حکومت ج.ا انکار شده و قدرش شناخته نشده است. میراث ماندگار گذشتگان ما به تاراج میرود و ج.ا با هدف تشکیل امت اسلامی چوب حراج را بر داشتههای تاریخی این سرزمین کهن زده است. حتی در ابتدای تشکیل ج.ا خلخالی و آیتالله خمینی بدنبال تغییر نام خلیج پارس به خلیج اسلامی بودند تا روند تشکیل حکومت اسلامی در منطقه تسریع شود.
🔸 در مقابل کشورهای عربی منطقه با توجه به تعددشان در حاشیه خلیج فارس پس از واگذاری بحرین به بریتانیا از سوی دولت ایران در مقابل دریافت حقحاکمیت بر سه جزیره تمب بزرگ، تمب کوچک و ابوموسی بدنبال طرح نام خلیج عربی رفتند تا کم کم هویت تاریخی مستقل نیز برای خود همزمان با تشکیل حکومتهای عربی بسازند و بخصوص خود را از سیطره و تسلط یکنام کهن ایرانی بنام پارس یا فارس که دائما روی اعصاب آنهاست، برهانند. آنها مدتهاست نام جعلی خلیج عربی را در کشورهای خود بکار میبرند اما دنیا هنوز آنرا نپذیرفته ولی آنها سعی و تلاش میکنند تا در دنیا نیز آنرا جااندازند. برای حکومت ج.ا اگر چه خیلی دیر اما از آنجایی حفظ نام خلیج پارس در مقابل خلیج عربی اهمیت پیدا کرد که متوجه شد تغییر نام خلیج پارس بیشتر یک دسیسه و اتحاد برای طرح ادعاهایسرزمینی بعدی برای جزایر سهگانه و پس از آن ادعا و تلاش برای تجزیه خوزستان از ایران است. از آن لحظه به بعد ج.ا نیز به اهمیت موضوع پیمیبرد و با تمام تاریخ ایرانی ستیزی بر حفظ نام خلیج پارس و اصالت و لزوم آن تاکید میکند.
🔸 آری مدعیان روشنفکری که حساسیت بر روی نام خلیج پارس را زائد میدانند اگر به هدف کشورهای عربی از این کار و عواقب این تغییر نام که اول مصادره تاریخ، دوم مستند سازی مالکیت تاریخی جعلی، سوم ادعای مالکیتی بر تمام اجزای آن و چهارم تجزیه طلبی ایران است توجه کنند، درخواهند یافت که این یک تغییر نام ساده نیست و این همه حساسیت طرف مقابل یعنی کشورهای عربی بیخودی نیست وکاملا هدفمند و برنامه ریزی شده است، آنگاه حق میدهند که ایرانیان اینچنین از سخنان ترامپ برای همراهی با آنان برآشفته شوند. اگر چه تمام این اتفاقات و همراهی ترامپ با آنها را باید به حساب عملکرد نادرست و بد ج.ا در ۴۶ سال گذشته گذاشت اما تاریخ نشان داده اینگونه تغییر نامها بیدلیل نیست. امروز تغییر نام میدهند سپس مراحل بعدی مالکیت جعلی سازی، ادعای مالکیتی و تجزیهطلبی بخشهای عربی ایران از جمله جزایر سهگانه و خوزستان را اجرا میکنند از اینروز سکوت و بیتفاوتی در مقابل آن خیانتی به ایران است که نه تنها مایهی شرمساری و شرمندگی خواهد بود بلکه تاریخ هرگز ما را بخاطر آن نخواهد بخشید.
https://t.me/homo_deuus
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
صفحه ۲ از ۲
ادامه از صفحه ۱
🔸آنچه گنبدهای بزرگ مساجد ایرانی برای مثال مساجد شاه و شیخ لطفالله اصفهان یا مساجد جامع شهرهای مختلف ایران را در مقایسه با مسجد ایاصوفیه یا مسجد کبود استامبول و مساجد دیگر که با گنبدهای متعدد و ستونهای بسیار قطور حتی با قطر ۵ متر (در مسجد کبود استامبول) متمایز میسازد غیر قابل رویت بودن و ابعاد کم ستونهای نگهدارنده گنبد و تک گنبد بودن و کاشیکاریهای معرق آنهاست که از برتری تکنولوژیکی، علمی و هنری برگرفته از تمدن، دانش و نبوغ ایرانی سرچشمه میگیرد. همچین نقش نگارههای آنها و کاشیکاریها و خطاطیها هیچیک با آثار هنرمندان ایرانی قابل مقایسه نیست تنها آثار مشابه را میتوان در ازبکستان و قزاقستان و هرات یافت که همگی سرزمینهای ایرانی بودهاند.
🔸 اعراب متمول حاشیه خلیج پارس نیز فراتر از بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا پول، ثروت، اعتبار بانکی و همه چیز دارند بجز تاریخ، تمدن و هویت تاریخی معتبر،قابل اتکاء و مستقل از اسلام. اسلامی که اینروزها دارند از آن فاصله میگیرند و اگر نگیرند ادامه توسعه و پیشرفت آنها با مشکل مواجه میشود زیرا بنیادگرایی اسلامی هر لحظه ممکن است دامنشان را بگیرید. بنیادگرایی که ج.ا رقیب منطقهای آنها بر آن تکیه دارد و بر اساس آن برنامهریزی میکند.
🔸 در مقابل ایران نیازی به دزدیدن هیچ دانشمند، مکان، یا سرزمینی از هیج کشوری ندارد چون خودش منبع، مادر و زاینده همه آنها در طول تاریخ بوده است اما حجم بالای دزدی ها در حال از بین بردن انسجام آنها و قطع ارتباطشان با سرزمین مادری یعنی ایران است که در نهایت میتواند به گسست هویتی ایران منجر شود. ایران باید مراقب باشد میراًث تاریخیاش ذره ذره توسط دزدان تاریخ و تمدن مصادره یا به سرقت نرود و کشوری برای خودش با آنها تاریخ و تمدن جعلی نسازد. حتی آداب و رسوم ایرانی را میدزدند، نوروز، شب یلدا، جشن سده و دهها رسم و رسوم بجا مانده ایرانی که اینروزها کشورهای مختلف در سازمان فرهنگی سازمان ملل بعنوان میرات فرهنگی خود به ثبت میرسانند همگی متعلق به سرزمین مادری یعنی ایران است که متاسفانه در طول ۴۶ سال گذشته از سوی حکومت ج.ا انکار شده و قدرش شناخته نشده است. میراث ماندگار گذشتگان ما به تاراج میرود و ج.ا با هدف تشکیل امت اسلامی چوب حراج را بر داشتههای تاریخی این سرزمین کهن زده است. حتی در ابتدای تشکیل ج.ا خلخالی و آیتالله خمینی بدنبال تغییر نام خلیج پارس به خلیج اسلامی بودند تا روند تشکیل حکومت اسلامی در منطقه تسریع شود.
🔸 در مقابل کشورهای عربی منطقه با توجه به تعددشان در حاشیه خلیج فارس پس از واگذاری بحرین به بریتانیا از سوی دولت ایران در مقابل دریافت حقحاکمیت بر سه جزیره تمب بزرگ، تمب کوچک و ابوموسی بدنبال طرح نام خلیج عربی رفتند تا کم کم هویت تاریخی مستقل نیز برای خود همزمان با تشکیل حکومتهای عربی بسازند و بخصوص خود را از سیطره و تسلط یکنام کهن ایرانی بنام پارس یا فارس که دائما روی اعصاب آنهاست، برهانند. آنها مدتهاست نام جعلی خلیج عربی را در کشورهای خود بکار میبرند اما دنیا هنوز آنرا نپذیرفته ولی آنها سعی و تلاش میکنند تا در دنیا نیز آنرا جااندازند. برای حکومت ج.ا اگر چه خیلی دیر اما از آنجایی حفظ نام خلیج پارس در مقابل خلیج عربی اهمیت پیدا کرد که متوجه شد تغییر نام خلیج پارس بیشتر یک دسیسه و اتحاد برای طرح ادعاهایسرزمینی بعدی برای جزایر سهگانه و پس از آن ادعا و تلاش برای تجزیه خوزستان از ایران است. از آن لحظه به بعد ج.ا نیز به اهمیت موضوع پیمیبرد و با تمام تاریخ ایرانی ستیزی بر حفظ نام خلیج پارس و اصالت و لزوم آن تاکید میکند.
🔸 آری مدعیان روشنفکری که حساسیت بر روی نام خلیج پارس را زائد میدانند اگر به هدف کشورهای عربی از این کار و عواقب این تغییر نام که اول مصادره تاریخ، دوم مستند سازی مالکیت تاریخی جعلی، سوم ادعای مالکیتی بر تمام اجزای آن و چهارم تجزیه طلبی ایران است توجه کنند، درخواهند یافت که این یک تغییر نام ساده نیست و این همه حساسیت طرف مقابل یعنی کشورهای عربی بیخودی نیست وکاملا هدفمند و برنامه ریزی شده است، آنگاه حق میدهند که ایرانیان اینچنین از سخنان ترامپ برای همراهی با آنان برآشفته شوند. اگر چه تمام این اتفاقات و همراهی ترامپ با آنها را باید به حساب عملکرد نادرست و بد ج.ا در ۴۶ سال گذشته گذاشت اما تاریخ نشان داده اینگونه تغییر نامها بیدلیل نیست. امروز تغییر نام میدهند سپس مراحل بعدی مالکیت جعلی سازی، ادعای مالکیتی و تجزیهطلبی بخشهای عربی ایران از جمله جزایر سهگانه و خوزستان را اجرا میکنند از اینروز سکوت و بیتفاوتی در مقابل آن خیانتی به ایران است که نه تنها مایهی شرمساری و شرمندگی خواهد بود بلکه تاریخ هرگز ما را بخاطر آن نخواهد بخشید.
https://t.me/homo_deuus
12.01.202507:25
🔴 سخاوت
خواهم که دل بشویم از غم زیر باران
چون قایقم شکسته طوفان روزگاران
تا کی کنی گلایه در حسرت روی دوست
پرکن تو این سبو را از می به یاد یاران
هر لحظه از جدایی ناله نکن همچو نی
آه و فغان نباشد درمان درد داران
پیوسته در خوشی کوش گر عاقلی و دانا
چون حاصلی نباشد برای سوگواران
نیکی فقط بماند اندر سرای هستی
مردانگی چراغ است در راه رستگاران
بخشنده را غمینیست ازجان دهد به بخشش
هرگز سخاوتی نیست در ابر بدون باران
گر روهریی و سالک غافل مشو ز رفتن
ره می کند هدایت هر مَرکب و سواران
این زندگی ندارد ارزش برای تنها
مستی نیاردش می هرگز بدون جانان
✍ ع.ز
https://t.me/homo_deuus
خواهم که دل بشویم از غم زیر باران
چون قایقم شکسته طوفان روزگاران
تا کی کنی گلایه در حسرت روی دوست
پرکن تو این سبو را از می به یاد یاران
هر لحظه از جدایی ناله نکن همچو نی
آه و فغان نباشد درمان درد داران
پیوسته در خوشی کوش گر عاقلی و دانا
چون حاصلی نباشد برای سوگواران
نیکی فقط بماند اندر سرای هستی
مردانگی چراغ است در راه رستگاران
بخشنده را غمینیست ازجان دهد به بخشش
هرگز سخاوتی نیست در ابر بدون باران
گر روهریی و سالک غافل مشو ز رفتن
ره می کند هدایت هر مَرکب و سواران
این زندگی ندارد ارزش برای تنها
مستی نیاردش می هرگز بدون جانان
✍ ع.ز
https://t.me/homo_deuus
17.04.202518:35
✅ ج.ا سخت بدنبال توافق است زیرا مسئلهاش دیگر اینست: بودن با نبودن
🔸امروز سخنگوی دولت ایران به خبرنگار الجزیره گفت :
" رژیم صهیونیستی در تلاش برای خرابکاری در مذاکرات است و واشنگتن باید به این موضوع توجه کند. "
این سخنان برای اولین بار است که از یک مسئول و سخنگوی دولت ج.ا خطاب به امریکا گفته میشود ضمن آنکه تمایل شدید ج.ا اسلامی برای توافق با امریکا را آشکار می سازد نکته مهم دیگری را هم نشان میدهد و آن اینکه سرانجام ج.ا دریافته که امریکا مستقل از اسرائیل است و اسرائیل میتواند مذاکرات را با شکست روبرو سازد.
🔸امروز ج.ا بزرگترین خطر را از ناحیه اسرائیل حس می کند زیرا سالها شعار داده که اسرائیل باید محو و نابود شود و بیشترین ضربه را از ناحیه اسراییل بخصوص در سالهای اخیر خورده است. ج.ا با اسرائیل تخم کین و عداوتی را کاشته که به هیچ طریقی و روشی کنده نمی شود و قابل زدودن نیست کار بجایی رسیده که یکی از این دو باید بماند. ج.ا که بشدت احساس خطر میکند خوب میداند که امریکا مثل پدری که از فرزند خود مراقبت میکند از اسرائیل حمایت و محافظت میکند پس با فروپاشی هژمونی منطقهای اش سخت نگران آینده وجودی خود است. مسئله ج.ا دیگر مسئله بقا است و نه عقده گشایی و جهانگیری، از اینرو سخنگوی دولت ایران نسبت به کارشکنی اسرائیل در مذاکرات به واشنگتن هشدار می دهد چون بقول شکسپیر مسئله امروز ج.ا اینست بودن یا نبودن !
https://t.me/homo_deuus
🔸امروز سخنگوی دولت ایران به خبرنگار الجزیره گفت :
" رژیم صهیونیستی در تلاش برای خرابکاری در مذاکرات است و واشنگتن باید به این موضوع توجه کند. "
این سخنان برای اولین بار است که از یک مسئول و سخنگوی دولت ج.ا خطاب به امریکا گفته میشود ضمن آنکه تمایل شدید ج.ا اسلامی برای توافق با امریکا را آشکار می سازد نکته مهم دیگری را هم نشان میدهد و آن اینکه سرانجام ج.ا دریافته که امریکا مستقل از اسرائیل است و اسرائیل میتواند مذاکرات را با شکست روبرو سازد.
🔸امروز ج.ا بزرگترین خطر را از ناحیه اسرائیل حس می کند زیرا سالها شعار داده که اسرائیل باید محو و نابود شود و بیشترین ضربه را از ناحیه اسراییل بخصوص در سالهای اخیر خورده است. ج.ا با اسرائیل تخم کین و عداوتی را کاشته که به هیچ طریقی و روشی کنده نمی شود و قابل زدودن نیست کار بجایی رسیده که یکی از این دو باید بماند. ج.ا که بشدت احساس خطر میکند خوب میداند که امریکا مثل پدری که از فرزند خود مراقبت میکند از اسرائیل حمایت و محافظت میکند پس با فروپاشی هژمونی منطقهای اش سخت نگران آینده وجودی خود است. مسئله ج.ا دیگر مسئله بقا است و نه عقده گشایی و جهانگیری، از اینرو سخنگوی دولت ایران نسبت به کارشکنی اسرائیل در مذاکرات به واشنگتن هشدار می دهد چون بقول شکسپیر مسئله امروز ج.ا اینست بودن یا نبودن !
https://t.me/homo_deuus
10.01.202511:21
پایان دوره افشاریه همزمان با وقوع انقلاب فرانسه و سالهای اولیه استقلال آمریکاست در واقع در همین زمان اروپا و امریکا هم درحال پوست اندازی هستند به همین دلیل اگرچه حکومت مرکزی چندان مقتدری در ایران وجود ندارد و ایران به صحنه رقابت اقوام و قبائل ایرانی بدل شده است حفط می شود در حالیکه روسیه و عثمانی هم از قدرت و توانایی کافی برای تصرف ایران برخوردار نیستند و صرفه شصت های نادر و شکست آنان در حافظه آنها هنوز ماندگار بود.
🔸 پس از نادرشاه عملاً دوباره بیثباتی در طول حدود ۶۰ سال بر ایران مستولی میشود و حکومتهای برگرفته از اقوام و حتی قبایل آنها یکی پس از دیگری بر ایران حکومت میکنند خونهای بسیاری ریخته میشود و مردم ایران در طول آن جان و مال بسیاری از دست میدهند. حکومت کریم خان زند را میتوان یک فرصت تاریخی باشکوه کوتاه و استثنایی در این دوره دانست اما پس از مرگ کریم خان زند بر سر جانشینی او نیز جنگ و ستیز بر سر حکمرانی کلان ایران در میگیرد تا آنکه سرانجام آقا محمد خان از ایل قاجار یکی از قبایل ترک مستقر در استرآباد موفق میشود یک بار دیگر ایران را یکپارچه نموده و سلسله قاجاریه را تشکیل دهد.
🔸 قاجاریه که حکومتی قبیله ای است به مدت حدود ۱۳۰ سال در شرایطی که دنیا صنعتی و با مقوله های تمدنی جدید می شود ایران گویا به خواب عمیق فرو می رود و غافل از همه چیز در تصور و برداشت کهن از حاکمیت و مردم با مفهوم شاه و رعیت، مفهوم لزوم دستیابی و صنعت و تکنولوژی برای رقابت پذیری و بقا در آینده را درک نمی کند و همین درک نادرست خسارات فراوانی را به ایران و مردم آن وارد می کند تا وقتیکه انقلاب مشروطه برای آماده کردن ایران به دنیای جدید در اواخر حکومت قاجاریه بوقوع می پیوندد و در نتیجه سلسله قاجاریه به شکل دمکراتیک توسط مجلس شورای ملی برگرفته از دمکراسی نوپای مشروطه منقرض می شود و به اصرار اشتباه برخی نمایندگان د همان مجلس به تاسیس سلسه پهلوی می انجامد که ایران را وارد دوره تمدنی دنیای نوین می نماید.
🔸 نکته جالب و قابل توجه اینکه فاصله زمانی انقراض صفویه تا انقلاب مشروطه و پایان قاجاریه را میتوان زمان رقابت قبایل برای حکومت در ایران دانست از آنجایی که اقوام اولیه ایرانی آریایی یعنی پارسها و مادها و پارتها پس از قرنها در هم آمیخته و جای خود را به اقوام فارس، ترک، لر، کرد، بلوچ و عرب، گیل و.... و قبایل آنها داده بودند، مشاهده میشود که همین تنوع قومی و قبایل آنها و رقابتهای آنها در طول این سالها موجب بوجود آمدن حکومتهایی از دل آنها شده که سرزمین ایران را به عنوان خاستگاه و زادگاه خود حفظ نموده است در واقع برخلاف تصور امروزه که وجود اقوام مختلف در ایران را عامل استقلال طلبی و خطری بالقوه برای تجزیه ایران میدانند اما تجربه تاریخ ایران چنین نیست و نشان میدهد برعکس رقابت و تنازع این اقوام با یکدیگر با انگیزه تسلط بر کل سرزمین ایران نه تنها موجب تجزیه آن نشده بلکه در طول تاریخ به بقای آن انجامیده است. نکتهای که بسیاری از آن غافل شدهاند وجود همان ریسمان فرهنگی علمی و هنریست که همواره در روح و کالبد ایران و تمام اقوام و قبایل آن جاری بوده و در رقابت پذیری آنها برای به ارث بردن میراث مهم این سرزمین با احیای غرور و افتخارات گذشته همواره خود را نشان داده است.
🔸ایران سرزمین اقوام و قبایل رقابتپذیر با فرهنگ و زبان و سرمایه معنوی تاریخی مشترک است همین را میتوان راز مانایی ایران در طول تاریخ دانست فرهنگ زبان و تاریخ گذشته ایران آنچنان گنج گرانبها و پر ارزشی است که هر کس بر ایران حاکم شود نمیتواند آن را فراموش کند و در نتیجه همواره به عنوان عامل پایایی و مانایی ایران بوده است.
پایان
https://t.me/homo_deuus
🔸 پس از نادرشاه عملاً دوباره بیثباتی در طول حدود ۶۰ سال بر ایران مستولی میشود و حکومتهای برگرفته از اقوام و حتی قبایل آنها یکی پس از دیگری بر ایران حکومت میکنند خونهای بسیاری ریخته میشود و مردم ایران در طول آن جان و مال بسیاری از دست میدهند. حکومت کریم خان زند را میتوان یک فرصت تاریخی باشکوه کوتاه و استثنایی در این دوره دانست اما پس از مرگ کریم خان زند بر سر جانشینی او نیز جنگ و ستیز بر سر حکمرانی کلان ایران در میگیرد تا آنکه سرانجام آقا محمد خان از ایل قاجار یکی از قبایل ترک مستقر در استرآباد موفق میشود یک بار دیگر ایران را یکپارچه نموده و سلسله قاجاریه را تشکیل دهد.
🔸 قاجاریه که حکومتی قبیله ای است به مدت حدود ۱۳۰ سال در شرایطی که دنیا صنعتی و با مقوله های تمدنی جدید می شود ایران گویا به خواب عمیق فرو می رود و غافل از همه چیز در تصور و برداشت کهن از حاکمیت و مردم با مفهوم شاه و رعیت، مفهوم لزوم دستیابی و صنعت و تکنولوژی برای رقابت پذیری و بقا در آینده را درک نمی کند و همین درک نادرست خسارات فراوانی را به ایران و مردم آن وارد می کند تا وقتیکه انقلاب مشروطه برای آماده کردن ایران به دنیای جدید در اواخر حکومت قاجاریه بوقوع می پیوندد و در نتیجه سلسله قاجاریه به شکل دمکراتیک توسط مجلس شورای ملی برگرفته از دمکراسی نوپای مشروطه منقرض می شود و به اصرار اشتباه برخی نمایندگان د همان مجلس به تاسیس سلسه پهلوی می انجامد که ایران را وارد دوره تمدنی دنیای نوین می نماید.
🔸 نکته جالب و قابل توجه اینکه فاصله زمانی انقراض صفویه تا انقلاب مشروطه و پایان قاجاریه را میتوان زمان رقابت قبایل برای حکومت در ایران دانست از آنجایی که اقوام اولیه ایرانی آریایی یعنی پارسها و مادها و پارتها پس از قرنها در هم آمیخته و جای خود را به اقوام فارس، ترک، لر، کرد، بلوچ و عرب، گیل و.... و قبایل آنها داده بودند، مشاهده میشود که همین تنوع قومی و قبایل آنها و رقابتهای آنها در طول این سالها موجب بوجود آمدن حکومتهایی از دل آنها شده که سرزمین ایران را به عنوان خاستگاه و زادگاه خود حفظ نموده است در واقع برخلاف تصور امروزه که وجود اقوام مختلف در ایران را عامل استقلال طلبی و خطری بالقوه برای تجزیه ایران میدانند اما تجربه تاریخ ایران چنین نیست و نشان میدهد برعکس رقابت و تنازع این اقوام با یکدیگر با انگیزه تسلط بر کل سرزمین ایران نه تنها موجب تجزیه آن نشده بلکه در طول تاریخ به بقای آن انجامیده است. نکتهای که بسیاری از آن غافل شدهاند وجود همان ریسمان فرهنگی علمی و هنریست که همواره در روح و کالبد ایران و تمام اقوام و قبایل آن جاری بوده و در رقابت پذیری آنها برای به ارث بردن میراث مهم این سرزمین با احیای غرور و افتخارات گذشته همواره خود را نشان داده است.
🔸ایران سرزمین اقوام و قبایل رقابتپذیر با فرهنگ و زبان و سرمایه معنوی تاریخی مشترک است همین را میتوان راز مانایی ایران در طول تاریخ دانست فرهنگ زبان و تاریخ گذشته ایران آنچنان گنج گرانبها و پر ارزشی است که هر کس بر ایران حاکم شود نمیتواند آن را فراموش کند و در نتیجه همواره به عنوان عامل پایایی و مانایی ایران بوده است.
پایان
https://t.me/homo_deuus
17.04.202510:43
✅ تباهی عمر
سه چیز روح و روان را آزرده، زندگی را سخت وتیره و آدمی را حتی اگر ثروتمندترین باشد ناخشنود و ناراضی و عمر را تباه میکند:
خیانت - حسادت - حرص و آز
✍ ع.ز.تنها
https://t.me/homo_deuus
سه چیز روح و روان را آزرده، زندگی را سخت وتیره و آدمی را حتی اگر ثروتمندترین باشد ناخشنود و ناراضی و عمر را تباه میکند:
خیانت - حسادت - حرص و آز
✍ ع.ز.تنها
https://t.me/homo_deuus
31.12.202411:11
✅ مکانیزم تعیین قیمت ارز
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
✍ انسان خداگونه
🔸در تمام دنیا قیمت ارز بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میگردد بدین معنی که اگر ارز بیش از مقدار مورد نیاز در بازار باشد قیمش افت میکند و اگر کمتر از تقاضا باشد قیمت آن افزایش مییابد. البته این تعریف سادهای از نحوه تعیین قیمت ارز است زیرا بجز عرضه و تقاضا عوامل دیگری مانند ثبات سیاسی و اعتبار واحد پول ملی و شرایط اقتصادی کشورها و میزان تورم نیز در تعیین قیمت نرخ ارز بسیار موثر است که البته می توان گفت؛ همگی آنها به عرضه و تقاضا منتهی میشود. یعنی تورم یا وضعیت بد اقتصادی، عدم اعتماد به اقتصاد و وضعیت سیاسی بد و ناپایدار همگی موجب فرار سرمایهها، تبدیل دارایی به ارز برای خروج از کشور و افزایش تقاضا و درنتیجه افزایش قیمت ارز میگردد در مقابل تورم کم وضعیت خوب و رشد اقتصادی مناسب همچنین شرایط پایدار سیاسی و اجتماعی و افزایش اعتماد به اقتصاد کشورها موجب شرایط پایداری از عرصه و تقاضای ارز میگردد و ثبات در قیمت ارز را موجب می شود. کنترل تورم معمولا با کاهش و افزایش نرخ بهره در اقتصادهای آزاد انجام میشود.
🔸 در برخی کشورها که سیاستهای کنترلی ارز به دلایل مختلف وجود دارد دارد و خرید و فروش ارز به هر میزان ازاد نیست بحث کنترل نرخ بهره برای مهار تورم چندان مطرح نیست و عمدتا دو حالت کلی وجود دارد :
حالت اول :
دولت یک نرخ ثابت مشخص برای ارز تعیین می کند و در مواقع لازم برای کنترل قیمت ارز دخایر ارزی خود را بر روی متقاضیان ارز می گشاید و هر مقدار ارز مورد نیاز را تزریق مینماید. بدین ترتیب قیمت ارز را ثابت نگه می دارد. این روش در کشورهای دارای ذخیره ارزی زیاد و بالای بانکمرکزی امکان پذیر است برای نمونه در طول سالهای رشد اقتصادی بالا و هم اکنون در چین درحال اجراست و دولت چین باسیاستهای مالی خود قیمت ارز را کنترل میکند تا هم رشد اقتصادی را بیشتر جلوه دهد هم قدرت رقابت کالای چینی با مشابه خارجی آن را بیشتر نماید. اتهامی که اوباما به دولت چین وارد می کرد همین بود که دولت چین با کنترل قیمت یوان و جلوگیری از کاهش ارزش آن در حال تولید کالای ارزان و برهم زدن اصول بازار آزاد است. او معتقد بود ارزش یوان باید بسیار کمتر از آنچه باشد که در بازار ارز است.
حالت دوم :
دولت عرضه ارز را بدست خود می گیرد و تبادل ارزی را از کانال خود انجام میدهد در اینصورت ضوابطی برای تخصیص ارز تعیین و سعی میکند عرضه و تقاضا را بالانس و مهار نماید. این روش در کشورهای کمونیستی و دارای منابع ارزی محدود یا کم صورت میگیرد و نیاز به انضباط، تخصیص های درست و حسابرسی دقیق دارد.
🔸 در ایران عملا هر دو روش همزمان بکار گرفته میشود یعنی دولت در اکثر مواقع چون منابع ارزی محدود دارد بویژه با تحریمهای غرب بازار عرضه و تقاضا را با تخصیص و تعیین قیمت ارز تنظیم می نماید. اما چون انضباط ندارد و این تخصیص بعضا یا اشتباه است یا کنترلی بر آن نیست عملا ارز به مصرف درست نمیرسد. بدتر اینکه بانکمرکزی دائم ارز با نرخهای متفاوت دستوری و تکلیفی تعریف می کند در نتیجه ارزی که باید با قیمت پایین در یک سیستم عرضه شود یا عرضه نمی شود یا به سیستم گرانتر رفته و هرج و مرج ایجاد و کار از دست بانکمرکزی بکل خارج میشود. از طرفی رابطه مالی دولت و بانک مرکزی باعث میشود که بانک مرکزی بسته به خواسته و نیاز دولت عرضه ارز در بازار را کم و زیاد نماید یعنی بر عکس سیاست اول زمانیکه دولت بخواهد قیمت ارز افزایش یابد عرضه ارز به بازار که به آن ارز پاشی گفته می شود را متوقف می کند و برای کاهش قیمت آن ارزپاشی میکند در نتیجه قیمت ارز افزایش یا کاهش می یاید و در قیمت جدیدی که مد نظر دولت است متوقف می گردد. در نتیجه افزایش تدریجی قیمت ارز در ایران از پلهای به پله دیگر ظرف چند روز و ثبات در پلهای خاص از قیمت بدون شک حاصل همین روش من درآوردی دولت و بانکمرکزی است. هیمن داستان در قیمت سکه هم حاکم است.
🔸 دولت که با تورم شدید مواجه است و نمیتواند هزینههای خود را تامین نماید زیرا ارز حاصل از صادرات بدستش نمیرسد یا میرسد اما قادر به کنترل مصارف خود نیست در نتیجه دائما دست به سوی بانکمرکزی دراز میکند و با مهار عرضه و تقاضای ارز عملا کشور را به نوعی اقتصاد کمونیستی بسته هدایت میکند که خیلی پایدار نیست تا هر وقت اراده کند قیمت را خودش تعیین کند برای همین است که از دیرباز هر چند سال یکبار ولی در سه سال و نیم گذشته قیمت ارز در طول سال چندین بار دچار افزایش پلهای چند برابری شده و اکنون دو روز است قیمت دلار بین ۸۰ تا ۸۲ هزار تومان در نوسان است بنابراین شاید قیمت مناسب دولت برای ارز آزاد فعلا همین باشد.
https://t.me/homo_deuus
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
✍ انسان خداگونه
🔸در تمام دنیا قیمت ارز بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میگردد بدین معنی که اگر ارز بیش از مقدار مورد نیاز در بازار باشد قیمش افت میکند و اگر کمتر از تقاضا باشد قیمت آن افزایش مییابد. البته این تعریف سادهای از نحوه تعیین قیمت ارز است زیرا بجز عرضه و تقاضا عوامل دیگری مانند ثبات سیاسی و اعتبار واحد پول ملی و شرایط اقتصادی کشورها و میزان تورم نیز در تعیین قیمت نرخ ارز بسیار موثر است که البته می توان گفت؛ همگی آنها به عرضه و تقاضا منتهی میشود. یعنی تورم یا وضعیت بد اقتصادی، عدم اعتماد به اقتصاد و وضعیت سیاسی بد و ناپایدار همگی موجب فرار سرمایهها، تبدیل دارایی به ارز برای خروج از کشور و افزایش تقاضا و درنتیجه افزایش قیمت ارز میگردد در مقابل تورم کم وضعیت خوب و رشد اقتصادی مناسب همچنین شرایط پایدار سیاسی و اجتماعی و افزایش اعتماد به اقتصاد کشورها موجب شرایط پایداری از عرصه و تقاضای ارز میگردد و ثبات در قیمت ارز را موجب می شود. کنترل تورم معمولا با کاهش و افزایش نرخ بهره در اقتصادهای آزاد انجام میشود.
🔸 در برخی کشورها که سیاستهای کنترلی ارز به دلایل مختلف وجود دارد دارد و خرید و فروش ارز به هر میزان ازاد نیست بحث کنترل نرخ بهره برای مهار تورم چندان مطرح نیست و عمدتا دو حالت کلی وجود دارد :
حالت اول :
دولت یک نرخ ثابت مشخص برای ارز تعیین می کند و در مواقع لازم برای کنترل قیمت ارز دخایر ارزی خود را بر روی متقاضیان ارز می گشاید و هر مقدار ارز مورد نیاز را تزریق مینماید. بدین ترتیب قیمت ارز را ثابت نگه می دارد. این روش در کشورهای دارای ذخیره ارزی زیاد و بالای بانکمرکزی امکان پذیر است برای نمونه در طول سالهای رشد اقتصادی بالا و هم اکنون در چین درحال اجراست و دولت چین باسیاستهای مالی خود قیمت ارز را کنترل میکند تا هم رشد اقتصادی را بیشتر جلوه دهد هم قدرت رقابت کالای چینی با مشابه خارجی آن را بیشتر نماید. اتهامی که اوباما به دولت چین وارد می کرد همین بود که دولت چین با کنترل قیمت یوان و جلوگیری از کاهش ارزش آن در حال تولید کالای ارزان و برهم زدن اصول بازار آزاد است. او معتقد بود ارزش یوان باید بسیار کمتر از آنچه باشد که در بازار ارز است.
حالت دوم :
دولت عرضه ارز را بدست خود می گیرد و تبادل ارزی را از کانال خود انجام میدهد در اینصورت ضوابطی برای تخصیص ارز تعیین و سعی میکند عرضه و تقاضا را بالانس و مهار نماید. این روش در کشورهای کمونیستی و دارای منابع ارزی محدود یا کم صورت میگیرد و نیاز به انضباط، تخصیص های درست و حسابرسی دقیق دارد.
🔸 در ایران عملا هر دو روش همزمان بکار گرفته میشود یعنی دولت در اکثر مواقع چون منابع ارزی محدود دارد بویژه با تحریمهای غرب بازار عرضه و تقاضا را با تخصیص و تعیین قیمت ارز تنظیم می نماید. اما چون انضباط ندارد و این تخصیص بعضا یا اشتباه است یا کنترلی بر آن نیست عملا ارز به مصرف درست نمیرسد. بدتر اینکه بانکمرکزی دائم ارز با نرخهای متفاوت دستوری و تکلیفی تعریف می کند در نتیجه ارزی که باید با قیمت پایین در یک سیستم عرضه شود یا عرضه نمی شود یا به سیستم گرانتر رفته و هرج و مرج ایجاد و کار از دست بانکمرکزی بکل خارج میشود. از طرفی رابطه مالی دولت و بانک مرکزی باعث میشود که بانک مرکزی بسته به خواسته و نیاز دولت عرضه ارز در بازار را کم و زیاد نماید یعنی بر عکس سیاست اول زمانیکه دولت بخواهد قیمت ارز افزایش یابد عرضه ارز به بازار که به آن ارز پاشی گفته می شود را متوقف می کند و برای کاهش قیمت آن ارزپاشی میکند در نتیجه قیمت ارز افزایش یا کاهش می یاید و در قیمت جدیدی که مد نظر دولت است متوقف می گردد. در نتیجه افزایش تدریجی قیمت ارز در ایران از پلهای به پله دیگر ظرف چند روز و ثبات در پلهای خاص از قیمت بدون شک حاصل همین روش من درآوردی دولت و بانکمرکزی است. هیمن داستان در قیمت سکه هم حاکم است.
🔸 دولت که با تورم شدید مواجه است و نمیتواند هزینههای خود را تامین نماید زیرا ارز حاصل از صادرات بدستش نمیرسد یا میرسد اما قادر به کنترل مصارف خود نیست در نتیجه دائما دست به سوی بانکمرکزی دراز میکند و با مهار عرضه و تقاضای ارز عملا کشور را به نوعی اقتصاد کمونیستی بسته هدایت میکند که خیلی پایدار نیست تا هر وقت اراده کند قیمت را خودش تعیین کند برای همین است که از دیرباز هر چند سال یکبار ولی در سه سال و نیم گذشته قیمت ارز در طول سال چندین بار دچار افزایش پلهای چند برابری شده و اکنون دو روز است قیمت دلار بین ۸۰ تا ۸۲ هزار تومان در نوسان است بنابراین شاید قیمت مناسب دولت برای ارز آزاد فعلا همین باشد.
https://t.me/homo_deuus
Көрсетілген 1 - 8 арасынан 8
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.