से पुनः पोस्ट किया:
Série Next Wave: New Directions in Women's Studies

27.04.202518:05
او (سیمون دوبووار) مینویسد:
«بهنظر من، عشق نباید باعث ناپدید شدنِ همهچیز شود، بلکه فقط باید به آنها رنگمایههایی تازه ببخشد؛ من عشقی را میخواهم که در مسیر زندگی همراهم باشد، نه عشقی که تمام زندگیام را در خود فرو ببلعد.»
این همان الگوییست که راینر ماریا ریلکه برای رابطهی کامل پیشنهاد میکند:
«بزرگترین وظیفهی پیوند میان دو انسان، پاسداری از تنهاییِ یکدیگر است.»
و این، همنواست با تعریف زیبای اکتاویو پاز از عشق بهعنوان «گرهی ساخته از دو آزادیِ درهمتنیده.»
http://rlu.ru/547Mh
«بهنظر من، عشق نباید باعث ناپدید شدنِ همهچیز شود، بلکه فقط باید به آنها رنگمایههایی تازه ببخشد؛ من عشقی را میخواهم که در مسیر زندگی همراهم باشد، نه عشقی که تمام زندگیام را در خود فرو ببلعد.»
این همان الگوییست که راینر ماریا ریلکه برای رابطهی کامل پیشنهاد میکند:
«بزرگترین وظیفهی پیوند میان دو انسان، پاسداری از تنهاییِ یکدیگر است.»
و این، همنواست با تعریف زیبای اکتاویو پاز از عشق بهعنوان «گرهی ساخته از دو آزادیِ درهمتنیده.»
http://rlu.ru/547Mh
हटा दिया गया27.04.202519:10
23.04.202508:47
هرچقدر کتابهای ناشران معتبر گرونتر میشه، بازار ناشران هردمبیلی با ۷۰٪ تخفیف (!) گسترش مییابه. چوب دو سر متعفن.
22.04.202509:19
اگر حداقل اسمش عوض میشد میگفتیم یه چیزی. دوگانهانگاری در سیاست از افلاطون تا اشمیت سابقه داره. خیلیها روش نظریهپردازی کردن.
یارو دقیقاً همون کلیدواژههای اسلام سیاسی رو میگه و هورا میکشن براش.
یارو دقیقاً همون کلیدواژههای اسلام سیاسی رو میگه و هورا میکشن براش.
21.04.202514:29
«خدایا، در احسان خویش بر من رحم کن
و در مهربانی عظیم خود گناهم را پاک کن،
مرا سراپا از بدیام بشوی،
و از خطایم تطهیر کن.
زیرا گناه خود را میدانم
و خطایم پیوسته برابرم است؛
...
لیک تو راستی را در کُنه وجود آدمی دوست میداری،
و در خفا مرا حکمت میآموزی.
لکههای مرا با زوفا بزدای تا پاکیزه گردم؛
مرا بشوی تا سپیدتر از برف شوم.
آوای شادی و عید را به من بازگردان،
تا استخوانهایی که خُرد کردهای به رقص آید!
روی خود را از خطاهای من بگردان،
و تمامی بدیِ مرا پاک کن...»
- "عهد عتیق: جلد سوم، کتابهای حکمت"، از کتاب مزامیر، مزمور ۵۱، 'رحم کن'، صفحهٔ ۲۷۵ـ۲۷۳، ترجمهٔ پیروز سیار.
تنظیم موسیقایی مزمور ۵۱ (دعای داوود برای بخشش گناهان)، از خاصترین موسیقیهای نوشتشده به دست بشره.
گرگوریو آلگری در سال ۱۶۳۸ میلادی برای استفاده در هفتهٔ مقدس، در مراسم تنبره در کلیسای سیستین واتیکان، این قطعه رو نوشت.
در مراسم تنبره (Tenebrae) به منظور عزاداری سرگذشت عیسی مسیح، شمعهای روشنِ کلیسا یکبهیک خاموش میشدند.
بهطور معمول دو نسخهٔ طولانی از این قطعه وجود داره. یکی متأخرتر و با تزئینات موسیقایی اصطلاحاً باروک که دارای پیچیدگی بیشتریه و نسخهٔ اولیه که سادهتره.
میزان شورانگیزی و جذابیت معنوی قطعه به حدی بود که اجرای اون در خارج از واتیکان تقریباً ممنوع اعلام شد و به سختی کسی اجازۀ دیدن پارتیتورش رو میگرفت. بهویژه پاپ اوربان هشتم سیاستهای خاصی برای محافظت از گنجینهٔ هنری واتیکان تمهید دید تا جلوۀ قدسی آیین کاتولیک نسبت به دیگر آیینهای مسیحی چشمگیر باقی بمونه.
در میانهٔ قرن هجدهم، مراقبتها نسبت به قرن گذشته کمتر شد، به ظاهر (در برخی نقلها درش اغراق شده) اولین بار موتزارت در اوایل سال ۱۷۷۰، زمانی که فقط چهارده سالاش بود، صرفاً با شنیدن اجرای اثر تونست بخش زیادی از موسیقی رو بازنویسی کنه که این مسئله تعجب پدرش و دیگران رو برانگیخت. کمی بعد در اواخر همون سال، چارلز برن انگلیسی به پارتیتور ارزشمندش دست پیدا کرد. متن قطعه در انگلستان منتشر شد و به سرعت مورد توجه قرار گرفت. برعکسِ یادداشت موتزارت که تا حدود زیادی شخصی موند.
این موسیقی در بسیاری موارد برای مراسم خاکسپاری و طلب آمرزش پیروان آیین مسیحیت اجرا شده. از صمیم قلب تقدیماش میکنم به پاپ فرانسیس. روح و رواناش در آرامش باد.
و در مهربانی عظیم خود گناهم را پاک کن،
مرا سراپا از بدیام بشوی،
و از خطایم تطهیر کن.
زیرا گناه خود را میدانم
و خطایم پیوسته برابرم است؛
...
لیک تو راستی را در کُنه وجود آدمی دوست میداری،
و در خفا مرا حکمت میآموزی.
لکههای مرا با زوفا بزدای تا پاکیزه گردم؛
مرا بشوی تا سپیدتر از برف شوم.
آوای شادی و عید را به من بازگردان،
تا استخوانهایی که خُرد کردهای به رقص آید!
روی خود را از خطاهای من بگردان،
و تمامی بدیِ مرا پاک کن...»
- "عهد عتیق: جلد سوم، کتابهای حکمت"، از کتاب مزامیر، مزمور ۵۱، 'رحم کن'، صفحهٔ ۲۷۵ـ۲۷۳، ترجمهٔ پیروز سیار.
تنظیم موسیقایی مزمور ۵۱ (دعای داوود برای بخشش گناهان)، از خاصترین موسیقیهای نوشتشده به دست بشره.
گرگوریو آلگری در سال ۱۶۳۸ میلادی برای استفاده در هفتهٔ مقدس، در مراسم تنبره در کلیسای سیستین واتیکان، این قطعه رو نوشت.
در مراسم تنبره (Tenebrae) به منظور عزاداری سرگذشت عیسی مسیح، شمعهای روشنِ کلیسا یکبهیک خاموش میشدند.
بهطور معمول دو نسخهٔ طولانی از این قطعه وجود داره. یکی متأخرتر و با تزئینات موسیقایی اصطلاحاً باروک که دارای پیچیدگی بیشتریه و نسخهٔ اولیه که سادهتره.
میزان شورانگیزی و جذابیت معنوی قطعه به حدی بود که اجرای اون در خارج از واتیکان تقریباً ممنوع اعلام شد و به سختی کسی اجازۀ دیدن پارتیتورش رو میگرفت. بهویژه پاپ اوربان هشتم سیاستهای خاصی برای محافظت از گنجینهٔ هنری واتیکان تمهید دید تا جلوۀ قدسی آیین کاتولیک نسبت به دیگر آیینهای مسیحی چشمگیر باقی بمونه.
در میانهٔ قرن هجدهم، مراقبتها نسبت به قرن گذشته کمتر شد، به ظاهر (در برخی نقلها درش اغراق شده) اولین بار موتزارت در اوایل سال ۱۷۷۰، زمانی که فقط چهارده سالاش بود، صرفاً با شنیدن اجرای اثر تونست بخش زیادی از موسیقی رو بازنویسی کنه که این مسئله تعجب پدرش و دیگران رو برانگیخت. کمی بعد در اواخر همون سال، چارلز برن انگلیسی به پارتیتور ارزشمندش دست پیدا کرد. متن قطعه در انگلستان منتشر شد و به سرعت مورد توجه قرار گرفت. برعکسِ یادداشت موتزارت که تا حدود زیادی شخصی موند.
این موسیقی در بسیاری موارد برای مراسم خاکسپاری و طلب آمرزش پیروان آیین مسیحیت اجرا شده. از صمیم قلب تقدیماش میکنم به پاپ فرانسیس. روح و رواناش در آرامش باد.
21.04.202512:39
در خیلی مواقع ما دوگانهٔ «روانی مذهبی» و «انسان عقلمدار» رو داریم. انسان عقلمدار ممکنه به حدی مذهبی باشه که به مقام پاپی هم برسه، اما در نهایت عقلگرایی رو بر هرچیز ارجح میدونه. درسته امروزه مدعیان عقلگرایی زیاد شدن، حتی اگر عقلگرا نباشن، اما عدهای خیلی واضح روانی مذهبیان. به صورتی که ابتداییترین استنباطهای تجربی و عقلی رو با ارجاع به آموزههای اسماً الهی رد میکنن. شما وقتی در این دوگانه راحت یکی رو گزینش نکنی، حتی اگر بدونی مدل عقلگرایی اون طرف ممکنه به فاجعه بیانجامه، هنوز ساحت سکولار جهان مدرن رو درک نکردی.
हटा दिया गया22.04.202517:50
21.04.202512:07
-
से पुनः पोस्ट किया:
ارجاعات



27.04.202515:21
«۲۵ اکتبر ۱۹۲۰:
چرا زندگی چنین تراژیک است؟ نظیر ریزباریکهٔ پیادهرو بر فراز پرتگاهی. به پایین مینگرم؛ سرگیجه میگیرم؛ نمیدانم چگونه تا به انتها قدم بردارم.
اما چرا چنین احساس میکنم؟
حالا که بیاناش کردم، دیگر حساش نمیکنم.
آتش میسوزاند؛ قرار است 'اپرای گدایان' را بشنویم... نمیتوانم چشمانم را ببندم. احساسِ عنن است، [حسِ] هیچ تاثیری نداشتن.
اینجا در ریچموند نشستهام، و مانند فانوسی ایستاده در میانهٔ دشتی، نورم در تاریکی گم میگردد.
...
گَهگاه گمان میبرم خودِ زندگی است که برای نسل ما اینقدر تراژیک شده—هیچ بزرگعنوانِ روزنامهای نیست که فریاد تقلای کسی در آن نباشد. عصرگاه [مرگ] مکسوئینی و خشونت در ایرلند، در آینده [موج] اعتصاب.
نگونبختی همهجا، حتی پشتِ در کمین کرده؛ یا حماقت، که بدتر است. با این حال، خود را از آزردگی نمیرهانم.
احساس میکنم سرگیری نگارش 'اتاق جیکوب' تاروپودم را احیا میکند... اما آنچه حالا مینویسم را نمیپسندم. و با همهٔ اینها چهقدر شادمان میبودم اگر این احساس نبود که 'زندگی ریزباریکهٔ پیادهرو بر فراز پرتگاهی است'.»
- همان (وولف، ۱۹۵۳).
@erjahat
چرا زندگی چنین تراژیک است؟ نظیر ریزباریکهٔ پیادهرو بر فراز پرتگاهی. به پایین مینگرم؛ سرگیجه میگیرم؛ نمیدانم چگونه تا به انتها قدم بردارم.
اما چرا چنین احساس میکنم؟
حالا که بیاناش کردم، دیگر حساش نمیکنم.
آتش میسوزاند؛ قرار است 'اپرای گدایان' را بشنویم... نمیتوانم چشمانم را ببندم. احساسِ عنن است، [حسِ] هیچ تاثیری نداشتن.
اینجا در ریچموند نشستهام، و مانند فانوسی ایستاده در میانهٔ دشتی، نورم در تاریکی گم میگردد.
...
گَهگاه گمان میبرم خودِ زندگی است که برای نسل ما اینقدر تراژیک شده—هیچ بزرگعنوانِ روزنامهای نیست که فریاد تقلای کسی در آن نباشد. عصرگاه [مرگ] مکسوئینی و خشونت در ایرلند، در آینده [موج] اعتصاب.
نگونبختی همهجا، حتی پشتِ در کمین کرده؛ یا حماقت، که بدتر است. با این حال، خود را از آزردگی نمیرهانم.
احساس میکنم سرگیری نگارش 'اتاق جیکوب' تاروپودم را احیا میکند... اما آنچه حالا مینویسم را نمیپسندم. و با همهٔ اینها چهقدر شادمان میبودم اگر این احساس نبود که 'زندگی ریزباریکهٔ پیادهرو بر فراز پرتگاهی است'.»
- همان (وولف، ۱۹۵۳).
@erjahat
हटा दिया गया27.04.202519:10
23.04.202508:45
-
22.04.202509:15
جمهوری اسلامی اگر یک تجربه داشت، تجربهٔ دهشتآفرین بودن تمایز الهیاتی خداوندی/شیطانی در امور عمومی جامعه بود.
بعد دقیقاً یه عده با بهرهگیری از همون تمایز، دارن دکّان درست میکنند.
اینم نفهمی دیگه به چه درد میخوری هممیهن ایرانی؟
بعد دقیقاً یه عده با بهرهگیری از همون تمایز، دارن دکّان درست میکنند.
اینم نفهمی دیگه به چه درد میخوری هممیهن ایرانی؟
21.04.202513:05
#classical
@startreatments
@startreatments
हटा दिया गया21.04.202518:18
21.04.202512:31
پاپ بندیکت شانزدهم بهطور مداوم با استفاده از کاندوم، حتی برای پیشگیری از بیماریهایی مانند HIV/AIDS، مخالفت کرد و این موضع را در راستای آموزههای کلیسای کاتولیک درباره اخلاق جنسی و پیشگیری از بارداری حفظ کرد. او معتقد بود که کاندوم، بهعنوان ابزاری برای پیشگیری، روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج را ترویج میکند و با اصل تقدس حیات و روابط زناشویی مغایرت دارد.
در سال ۲۰۰۹، طی سفری به آفریقا، او اظهار داشت که استفاده از کاندوم نهتنها مشکل HIV/AIDS را حل نمیکند، بلکه ممکن است با تشویق رفتارهای پرخطر، بحران را بدتر کند. او بر خودداری جنسی و وفاداری در ازدواج بهعنوان تنها راههای مشروع پیشگیری تأکید کرد.
در سال ۲۰۰۹، طی سفری به آفریقا، او اظهار داشت که استفاده از کاندوم نهتنها مشکل HIV/AIDS را حل نمیکند، بلکه ممکن است با تشویق رفتارهای پرخطر، بحران را بدتر کند. او بر خودداری جنسی و وفاداری در ازدواج بهعنوان تنها راههای مشروع پیشگیری تأکید کرد.
हटा दिया गया27.04.202519:10
21.04.202511:57
اوّل اردیبهشت همهچیزش خوبه. هم زادروز کاناله هم بزرگداشت سعدی هم "میلادِ میلاد".
हटा दिया गया27.04.202519:10
से पुनः पोस्ट किया:
POV



25.04.202518:40
آه سعادت مجموعهدار، سعادت انسان فارغالبال! از هیچکس چنین کم انتظار نداشتهاند، و هیچکس سعادتمندتر از فردی نبوده است که توانسته حیات ننگین خود را زیر نقاب «کرم کتابِ» اشپیتسوگ¹ دنبال کند. زیرا درون مجموعهدار اشباحی درکارند یا لااقل اجنههای خردی که ترتیب امور را دادهاند تا برای او -منظورم مجموعهدار واقعی است، مجموعهدار چنانکه باید باشد-، تملکْ مأنوسترین رابطهای باشد که با اشیاء دارد. نه اینکه اشیاء در او زنده میشوند؛ این اوست که در آنها زندگی میکند. پس من یکی از اقامتگاههای او را با سنگهایی از جنس کتاب پیش چشم شما علم کردهام، و اکنون قرار است درون این اقامتگاه ناپدید شود، و جز این نیز برازنده نیست.
- همان.
۱. اشاره به نقاشیِ "کرم کتاب" از کارل اشپیتسوگ که ضمیمهٔ متن شده است.
- Carl Spitzweg - "The Bookworm" 1851.
- همان.
۱. اشاره به نقاشیِ "کرم کتاب" از کارل اشپیتسوگ که ضمیمهٔ متن شده است.
- Carl Spitzweg - "The Bookworm" 1851.
23.04.202508:25
در روندی تاریخی طی چند قرن با ورود دستگاه چاپ به اروپا و سپس باقی قارهها، کتاب از یک کالای نسبتاً گران که تولید هر نسخهاش زحمت زیادی میبرد به کالایی عمومی بدل شد.
با بیشتر شدن میزان فقر مطلق و کمتر شدن قدرت خرید اکثریت جامعه در ایران، داریم همین خط رو برعکس طی میکنیم.
هنوز هم میشه خوند و خرید، اما هرروز فرآیندش سختتر و پیچیدهتر میشه. روزانه باید تحلیل کنی کجا فلان چیز ارزونتر دیدی، کدوم تارنما ممکنه هفتهٔ دیگه تخفیف بزنه، امکان دست دوم پیدا کردن چه اثری بیشتره و...
انگار داری سهام بورس خرید و فروش میکنی. برای محصولی که بهتر بود در صورتهای گوناگون در دسترستر باشه. تازه مثلاً یارانه و کمک مالی نیز از طرف دولت میگیره! کتابهای صوتی و مجازی هم خیلی بهصرفهتر نیستن، فقط کمی از اون بار رو کم میکنن. آخرین راه پیدیافهای غیرقانونیه که باز به کل صنعت ضربه میزنه.
وضعیت زشت و کثیف و مستهجنی است.
با بیشتر شدن میزان فقر مطلق و کمتر شدن قدرت خرید اکثریت جامعه در ایران، داریم همین خط رو برعکس طی میکنیم.
هنوز هم میشه خوند و خرید، اما هرروز فرآیندش سختتر و پیچیدهتر میشه. روزانه باید تحلیل کنی کجا فلان چیز ارزونتر دیدی، کدوم تارنما ممکنه هفتهٔ دیگه تخفیف بزنه، امکان دست دوم پیدا کردن چه اثری بیشتره و...
انگار داری سهام بورس خرید و فروش میکنی. برای محصولی که بهتر بود در صورتهای گوناگون در دسترستر باشه. تازه مثلاً یارانه و کمک مالی نیز از طرف دولت میگیره! کتابهای صوتی و مجازی هم خیلی بهصرفهتر نیستن، فقط کمی از اون بار رو کم میکنن. آخرین راه پیدیافهای غیرقانونیه که باز به کل صنعت ضربه میزنه.
وضعیت زشت و کثیف و مستهجنی است.
हटा दिया गया23.04.202520:07




22.04.202504:03
از وقتی من به یاد دارم مردم بزرگداشت سعدی را گرامی میداشتند. این کانال به مناسبت متنی برای انتشار در همین روز تأسیس شد.
اما نمونههای این نادان پرمدعا (حسین لامعی)، که حتی طبل توخالی گفتن بهشان لطف است کم نیستند. نادانی که حتی نمیداند اول اردیبهشت تولد سعدی نیست بلکه اردیبهشت به احتمال زیاد ماه نگارش گلستان و بوستان است. در دیباچهٔ گلستان نیز شیخ میسراید:
"اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لَآلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان"
و از قضا اول اردیبهشت تقویم جلالی در تقویم جدید ما میشود ۳۱ فروردین زیرا ماههای ۳۱ روزه نذاشتیم. اما این را در نظر نمیگیریم.
گرامیان، منِ ناچیز از شما خواهش میکنم با تمام ادا و قر و فر از سعدی و حافظ و فردوسی و یوسا و داستایفسکی و هر بزرگمرد دیگری بگویید. بیکار شدید راجع به ایشان پژوهش کنید. بگویید سعدیِ جان، اما حرف غلط نشر ندهید. حرف غلط و کمسوادی خطرش از ادا و قیافه آمدن بسی بیشتر است.
اما نمونههای این نادان پرمدعا (حسین لامعی)، که حتی طبل توخالی گفتن بهشان لطف است کم نیستند. نادانی که حتی نمیداند اول اردیبهشت تولد سعدی نیست بلکه اردیبهشت به احتمال زیاد ماه نگارش گلستان و بوستان است. در دیباچهٔ گلستان نیز شیخ میسراید:
"اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لَآلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان"
و از قضا اول اردیبهشت تقویم جلالی در تقویم جدید ما میشود ۳۱ فروردین زیرا ماههای ۳۱ روزه نذاشتیم. اما این را در نظر نمیگیریم.
گرامیان، منِ ناچیز از شما خواهش میکنم با تمام ادا و قر و فر از سعدی و حافظ و فردوسی و یوسا و داستایفسکی و هر بزرگمرد دیگری بگویید. بیکار شدید راجع به ایشان پژوهش کنید. بگویید سعدیِ جان، اما حرف غلط نشر ندهید. حرف غلط و کمسوادی خطرش از ادا و قیافه آمدن بسی بیشتر است.
21.04.202513:05
#classical
@startreatments
@startreatments
हटा दिया गया26.04.202518:01
21.04.202512:27
حالا اینکه بخوایم کسی که میگه کاندوم گذاشتن درست نیست بره صدر کلیسای کاتولیک، کمی غیرمنطقی مینمایه. ولی خیلیها میخوان.
21.04.202511:55
«ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هر چه گفتهاند و شنیدیم و خواندهایم
مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر
ما همچنان در اوّل وصفِ تو ماندهایم»
- سعدی شیرازی، رسائل نثر، رساله در عشق و عقل.
وز هر چه گفتهاند و شنیدیم و خواندهایم
مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر
ما همچنان در اوّل وصفِ تو ماندهایم»
- سعدی شیرازی، رسائل نثر، رساله در عشق و عقل.
हटा दिया गया27.04.202519:10
से पुनः पोस्ट किया:
صدای مترجم

23.04.202516:35
📍قاچاق کتاب در ایران؛ سیاهبازاری برای کتابخوانهای کتابنشناس
«بازار کتابهای قاچاق چندان وسعت گرفته است که افسانه کتاب-نخوانی ایرانیان را بسادگی باطل می کند! اما واقعیتی را همزمان به رخ میکشد: خیلی از مردم کتاب می خوانند اما در کیفیت آن دقت نمی کنند. یعنی کتابشناس نیستند. این مشتریان کتابنشناس هدف اصلی قاچاقچیان و دزدان کتاب و تامینکننده ثروت برای مفتخواران و حاضرخوران کتاب اند.»
«میگویند در سفر آگاتا کریستی به ایران در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، وقتی کتابی را که به نام او در ایران چاپ شده بود، برای امضا نزدش بردند، پرسید کدام کتابش است؟ و وقتی برایش داستان کتاب را تعریف کردند، گفت داستان جالبی است، اما مال من نیست!»
🔗 متن کامل یادداشت دلارام ابراهیمی:
https://raahak.com/?p=15251
«بازار کتابهای قاچاق چندان وسعت گرفته است که افسانه کتاب-نخوانی ایرانیان را بسادگی باطل می کند! اما واقعیتی را همزمان به رخ میکشد: خیلی از مردم کتاب می خوانند اما در کیفیت آن دقت نمی کنند. یعنی کتابشناس نیستند. این مشتریان کتابنشناس هدف اصلی قاچاقچیان و دزدان کتاب و تامینکننده ثروت برای مفتخواران و حاضرخوران کتاب اند.»
«میگویند در سفر آگاتا کریستی به ایران در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، وقتی کتابی را که به نام او در ایران چاپ شده بود، برای امضا نزدش بردند، پرسید کدام کتابش است؟ و وقتی برایش داستان کتاب را تعریف کردند، گفت داستان جالبی است، اما مال من نیست!»
🔗 متن کامل یادداشت دلارام ابراهیمی:
https://raahak.com/?p=15251
हटा दिया गया27.04.202519:10
23.04.202508:07
...
گریهآور.
گریهآور.
हटा दिया गया23.04.202520:07
22.04.202504:03
हटा दिया गया22.04.202517:50
से पुनः पोस्ट किया:
Liber Haeresium



21.04.202512:46
الان این عکس از پاپ مرحوم رو دیدم که در سال ۲۰۰۸ در مترو گرفته شده؛ وقتی که کاردینال بود و در بوئنوس آیرس زندگی میکرد.
اگر به فیزیونومی اعتقاد داشتم، میتونستم بگم چهرۀ پاپ فرانسیس یکی از معصومانهترین و عیسویترین چهرهها بود. چهرهای که گمان میکنم کاتولیسیسم در آغاز قرن بیستویکم بهش نیاز داشت و احتمالاً دیگه مانندش به این مقام نخواهد رسید.
اگر به فیزیونومی اعتقاد داشتم، میتونستم بگم چهرۀ پاپ فرانسیس یکی از معصومانهترین و عیسویترین چهرهها بود. چهرهای که گمان میکنم کاتولیسیسم در آغاز قرن بیستویکم بهش نیاز داشت و احتمالاً دیگه مانندش به این مقام نخواهد رسید.
हटा दिया गया26.04.202518:01
21.04.202512:25
برای درک فرق پاپ فرانسیس با پیشینیاناش، چند عدد از مواضع و دیدگاههای پاپ قبلاش، یعنی بندیکت شانزدهم رو مرور کنیم:
۱. نقلقول جنجالی درباره اسلام در سخنرانی رگنسبورگ (۲۰۰۶): اشاره به گفتوگوی امپراتور بیزانسی درباره خشونت در اسلام.
۲. انتقاد از نسبیتگرایی و سکولاریسم: محکومیت شدید فرهنگ مدرن بهعنوان تهدیدی برای ارزشهای مسیحی.
۳. موضع سختگیرانه علیه همجنسگرایی: توصیف آن بهعنوان انحراف اخلاقی و مخالفت با ازدواج همجنسگرایان.
۴. دفاع از تجرد کشیشها: مخالفت شدید با اجازۀ کشیش شدن مردان متأهل، حتی در مناطق دورافتاده.
۵. انتقاد از محیطزیستگرایی: اولویت دادن به الهیات بر جنبشهای زیستمحیطی سکولار.
۶. موضعگیری علیه سقط جنین: درخواست منع سیاستمداران حامی سقط جنین از مراسم عشای ربانی.
۷. انتقاد از جنبشهای اجتماعی دههٔ ۱۹۶۰: ارتباط دادن انقلاب جنسی با آزار جنسی توسط کشیشها.
۸. رد نظریهٔ تکامل بدون هدایت الهی تأکید بر خلقتگرایی در برابر دیدگاه های علمی مدرن.
۹. امضای مجوز دعای تبدیل یهودیان به مسیحیت (دعا برای مسیحی شدن یهودیان): اقدامی که روابط با جامعه یهودی را متشنج کرد.
۱۰. عدم انعطاف در موضوع پیشگیری از ایدز: مخالفت با استفاده از کاندوم حتی برای مبارزه با بیماری.
۱. نقلقول جنجالی درباره اسلام در سخنرانی رگنسبورگ (۲۰۰۶): اشاره به گفتوگوی امپراتور بیزانسی درباره خشونت در اسلام.
۲. انتقاد از نسبیتگرایی و سکولاریسم: محکومیت شدید فرهنگ مدرن بهعنوان تهدیدی برای ارزشهای مسیحی.
۳. موضع سختگیرانه علیه همجنسگرایی: توصیف آن بهعنوان انحراف اخلاقی و مخالفت با ازدواج همجنسگرایان.
۴. دفاع از تجرد کشیشها: مخالفت شدید با اجازۀ کشیش شدن مردان متأهل، حتی در مناطق دورافتاده.
۵. انتقاد از محیطزیستگرایی: اولویت دادن به الهیات بر جنبشهای زیستمحیطی سکولار.
۶. موضعگیری علیه سقط جنین: درخواست منع سیاستمداران حامی سقط جنین از مراسم عشای ربانی.
۷. انتقاد از جنبشهای اجتماعی دههٔ ۱۹۶۰: ارتباط دادن انقلاب جنسی با آزار جنسی توسط کشیشها.
۸. رد نظریهٔ تکامل بدون هدایت الهی تأکید بر خلقتگرایی در برابر دیدگاه های علمی مدرن.
۹. امضای مجوز دعای تبدیل یهودیان به مسیحیت (دعا برای مسیحی شدن یهودیان): اقدامی که روابط با جامعه یهودی را متشنج کرد.
۱۰. عدم انعطاف در موضوع پیشگیری از ایدز: مخالفت با استفاده از کاندوم حتی برای مبارزه با بیماری.
हटा दिया गया27.04.202519:10
21.04.202511:07
https://t.me/erjahat/1496
https://t.me/erjahat/1497
https://t.me/erjahat/1498
با سعدی در سه فرسته.
https://t.me/erjahat/1497
https://t.me/erjahat/1498
با سعدی در سه فرسته.
दिखाया गया 1 - 24 का 485
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।