1- محافظهکارانه: حفظ ارزشهای سابق: متوسط رو به پایین، نیاز به تلاش بیشتر در مفاهمهی البته انتقادی با تاریخ دارند.
2- انقلابی: اگر در معنای طغیان علیه نظم موجود باشد، قویترین نسل بعد از دههی سی، اگر بهمعنای روحیهی تأسیسی باشد، ضعیف مثل بقیه نسلها بجز همان دهه شصتیها که برعکس این نسل بودند که در طغیان علیه نظم موجود ضعیف ولی روحیهی تأسیس نظم نوین قوی.
3- اصلاحگرانه: بهبود و اصلاح روالهایی که واقعاً امکان اصلاح دارند، خوب، آنقدرها هم که تصور میشود آنارشیست در معنای نفی مطلق بدون ایجاب نیستند.
4- ارتجاعی: بازگشت به غار و طبیعت و دین و عرفان و یوگا و این چیزها، خوشبختانه از مسیری که دههی هفتادیها در پیش گرفتند دارند نجاتمان میدهند و آیندهگراترند در کل تا گذشتهگرا.
نکتهی آخر: دقت کنید که درست است که کوشیدم «توصیفی» نظر به متنهایی که خواندم بنویسم، اما واقعیت این است که در چنین مجالی هیچ توصیفی فارغ از وجه «تجویزی» نیست. در یک معنا اینها فقط روایت من از "آنچه باید باشد" است تا "آنچه که هست". شاید من فقط دارم «آرزوهای» خودم را مینویسم. اما در این صورت هم باز فکر میکنم متن بدی نباشد به هر حال میتواند به چشم چند توصیه دیده شود که یک نفر دارد ضعفهای خودش را عیان میکند که باز خوب است بدانی که شما تکرارش نکنی.
علینجات غلامی