08.04.202515:34
https://t.me/bazkhanitarkh1338 با سلام دوستان گرامی 🍀مقالات متنوع ما در این کانال دنبال کنید 🌺 مقالات جدید در باره تاریخ وجعرافیای دروغین وناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) میباشد 🌹 کانال ما را به دوستان علاقمند به تاریخ وادبیات معاصر آذربایجان معرفی فرمایید با تشکر فراوان
23.03.202515:19
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر - پست هفتم ادامه ازپست قبلی.نویسنده رحمان حسین زاده - هیاهوی بنام مغول ترکان وحشی وبیابنگرد در قاموس شعوبیه.
فلات ایران امروزی جزو حیطه حاکمیتهای ترکان بود واین قلمرو ترکان از چین تا شبه جزیره های بالکان وآناتولی تا روم شرقی امتداد داشت در این قلمرو طوایف و تیره های مختلف ترکان ازایل وعشیره های مختلف مانند خزرها ، مغول ها ، تاجیکان، ارمنی ها و...با مذاهبی مانند یهودیی،مسیحی ، وادیان باستانی مختلف دیگر و نهایتا اسلامی زندگی میکردند اما نقش اصلی بنابه آثار ملموس، مادی ، معنوی راحاکمیت ها ی ترکان در طول تاریخ ایفا کردند بعضی از مغرضین موضوعات دوراز واقعیت های تاریخی را نوشته و مطرح میکنند که ترکان به ایران آمدند یا مغول ها به ایران حمله کرده اند. در قلمرو ترکان ایل وعشیره های مختلف جهت ایفای نقش قدرتمند خود بدنبال قوی شدن بودند بعد از قوی شدن یا با مشورت و توافق بهم پیوسته ویا با جنگ تابع قوم قدرتمند میشدند و با همدیگرتشکیل سلسله وامپراطوری میدادند وبه همین جهت جنگ وجدال جهت سلطه و وسعت قلمرو همیشه بین ایل ها وعشیره های ترک با همدیگر ادامه داشته و هر چه به تاریخ معاصر نزدیک میشویم از وسعت این جدال ها کاسته با غیر ترکان جنگ شروع میشود در قلمرو ترکان اقوام دیگر ماند تاجیکان (فارس ) از هنر جنگ وجدال یی بهره بودندو اهل رعیت بودند و اینکه شعوبیه درباره مغول ها هیاهو وجنجال در کتابهای تاریخ معاصر جعل وتحریف کرده است و می نالد از گوشه نشینی ،ترانه سرایی ،درویشی وصوفیگری و... خودشان هست چرا ترکان یا مغول ها را وحشی وبیابانگر و.. میخوانند از همین بی هنری جنگ ودر حاشیه بودن میباشد وجعلیاتی را در باز نویسی و ویرایش دلخواه خودشان امثال جوینی و..سر هم بندی کرده و از دیگر نویسندگان تاریخ وکتاب در آن دوران خبری نیست شعوبیه (ایرانشهری) با هدایت استعمار کتابهای را مینویسند که باب میل شان باشد جعلیاتی بنام تاریخ به خورد اهل تاریخ داده ودر کتابهای درسی نیز تدریس میشود ومینویسد در شهرها مثلا نیشابور یک ملیون نیم تن کشته و شهرها ویران کردند وووو (البته منضور من تطهیر مغول و غیره نیست افشای جعلیات شعوبی میباشد ) حتما این شهرهای خیالی تاجیکان آپارتمانهای چند طبقه با جمعیت های چند میلیونی بود !! البته این جنگ مغول ها یاترک ها چنانکه در بالا مذکور افتاد اگر شهری هم ویران شده و انسانهای کشته شدند از خود ملل مختلف ترکان بودند حمله چنگیز هم بر اثر حماقت سلطان محمد خوارزمشاه ترک بود که برای بار سوم فرستادگان چنگیز را کشت و به قلمرو خوارزمشاه حمله کرد که جزو قلمرو ترکان بود و یا نوشته اند ترکان و مغول ها چندین سال با کتاب کتابخانه های شهرها چندین اجاق حمامها راروشن میکردند و میسوزاندند ! کسی نیست از این دغل ها بپرسد مگر در آن زمان شهرها با قلعه های محصور وکوچک چقدر جمعیت داشتند آذوقه این همه جمعیت با منابع محدودیت محصولات زمین ونیروی انسانی وبصورت سنتی از کجا تامین میشد؟ یا چقدر کتاب وجود داشت که با سوزندان آنها حمامها را چندین سال یا ماه گرم میکردند احتمالا در آنزمان چاپخانه های اتوماتیک تاجیکان این کتابها چاپ کرده بودند وکتابخانه چند کیلو متری وجود داشت که ما خبر نداریم این اراجیف بچه گانه را با حماقت تمام در کتابها هم نوشته اند مگر در آنزمان در یک شهر چند جلد کتاب وجود داشت نهایتا در پایتخت ومراکزی که مکتب داشتند بندرت صد یا چند جلد کتاب موجود بود. در مورد وحشی خواندن ایل واهالی ترکان و یا مغول ها این سوال مطرح هست که بگفته شما تاجیکان شعوبی که این اقوام وایل ها چه نوع وحشی وبیابانگرد وغیر تمدن بودند که با آرایش جنگی منظم وتدارکات کامل و کارشناسان نظامی ودارای معلومات وسیع در زمینه های مختلف بودند که در مقابل شما تاجیکان مدعی تمدن و وزیران با هوش ، فاتح جنگ میشدند و لازم بیاد آوری میباشد در شیوه ورسم جنگی ترکان شهرهاویا اهالی که تسلیم یا صلح میکردند با آنها مدارا میشد وهمان سران وزمامداران سابق بازهم در سمت خود ابقا میشدند این ملل مختلف ترکان بودند که در گذر زمان با جنگ وآبادانی، ارابه تاریخ را بیشتر از ملل دیگر به پیش رانده اند اما در قاموس شعوبیه که تنها در یک دوره کوتاه آنهم با محدوه زمانی در دوره زند با آنکه شیراز با مصالحه تسلیم شد اما سه روز در آن شهر کشتارکرده و ویرانی بجا گذاشتند (کتاب سی سال کشمکش سلسله زند ) و از کله مناره ها بوجود آمد وبعدا شعوبیه با جعل نوشته ها این کشتار به آقا محمد خان
ادامه در پست پایین 🌹👇👇
فلات ایران امروزی جزو حیطه حاکمیتهای ترکان بود واین قلمرو ترکان از چین تا شبه جزیره های بالکان وآناتولی تا روم شرقی امتداد داشت در این قلمرو طوایف و تیره های مختلف ترکان ازایل وعشیره های مختلف مانند خزرها ، مغول ها ، تاجیکان، ارمنی ها و...با مذاهبی مانند یهودیی،مسیحی ، وادیان باستانی مختلف دیگر و نهایتا اسلامی زندگی میکردند اما نقش اصلی بنابه آثار ملموس، مادی ، معنوی راحاکمیت ها ی ترکان در طول تاریخ ایفا کردند بعضی از مغرضین موضوعات دوراز واقعیت های تاریخی را نوشته و مطرح میکنند که ترکان به ایران آمدند یا مغول ها به ایران حمله کرده اند. در قلمرو ترکان ایل وعشیره های مختلف جهت ایفای نقش قدرتمند خود بدنبال قوی شدن بودند بعد از قوی شدن یا با مشورت و توافق بهم پیوسته ویا با جنگ تابع قوم قدرتمند میشدند و با همدیگرتشکیل سلسله وامپراطوری میدادند وبه همین جهت جنگ وجدال جهت سلطه و وسعت قلمرو همیشه بین ایل ها وعشیره های ترک با همدیگر ادامه داشته و هر چه به تاریخ معاصر نزدیک میشویم از وسعت این جدال ها کاسته با غیر ترکان جنگ شروع میشود در قلمرو ترکان اقوام دیگر ماند تاجیکان (فارس ) از هنر جنگ وجدال یی بهره بودندو اهل رعیت بودند و اینکه شعوبیه درباره مغول ها هیاهو وجنجال در کتابهای تاریخ معاصر جعل وتحریف کرده است و می نالد از گوشه نشینی ،ترانه سرایی ،درویشی وصوفیگری و... خودشان هست چرا ترکان یا مغول ها را وحشی وبیابانگر و.. میخوانند از همین بی هنری جنگ ودر حاشیه بودن میباشد وجعلیاتی را در باز نویسی و ویرایش دلخواه خودشان امثال جوینی و..سر هم بندی کرده و از دیگر نویسندگان تاریخ وکتاب در آن دوران خبری نیست شعوبیه (ایرانشهری) با هدایت استعمار کتابهای را مینویسند که باب میل شان باشد جعلیاتی بنام تاریخ به خورد اهل تاریخ داده ودر کتابهای درسی نیز تدریس میشود ومینویسد در شهرها مثلا نیشابور یک ملیون نیم تن کشته و شهرها ویران کردند وووو (البته منضور من تطهیر مغول و غیره نیست افشای جعلیات شعوبی میباشد ) حتما این شهرهای خیالی تاجیکان آپارتمانهای چند طبقه با جمعیت های چند میلیونی بود !! البته این جنگ مغول ها یاترک ها چنانکه در بالا مذکور افتاد اگر شهری هم ویران شده و انسانهای کشته شدند از خود ملل مختلف ترکان بودند حمله چنگیز هم بر اثر حماقت سلطان محمد خوارزمشاه ترک بود که برای بار سوم فرستادگان چنگیز را کشت و به قلمرو خوارزمشاه حمله کرد که جزو قلمرو ترکان بود و یا نوشته اند ترکان و مغول ها چندین سال با کتاب کتابخانه های شهرها چندین اجاق حمامها راروشن میکردند و میسوزاندند ! کسی نیست از این دغل ها بپرسد مگر در آن زمان شهرها با قلعه های محصور وکوچک چقدر جمعیت داشتند آذوقه این همه جمعیت با منابع محدودیت محصولات زمین ونیروی انسانی وبصورت سنتی از کجا تامین میشد؟ یا چقدر کتاب وجود داشت که با سوزندان آنها حمامها را چندین سال یا ماه گرم میکردند احتمالا در آنزمان چاپخانه های اتوماتیک تاجیکان این کتابها چاپ کرده بودند وکتابخانه چند کیلو متری وجود داشت که ما خبر نداریم این اراجیف بچه گانه را با حماقت تمام در کتابها هم نوشته اند مگر در آنزمان در یک شهر چند جلد کتاب وجود داشت نهایتا در پایتخت ومراکزی که مکتب داشتند بندرت صد یا چند جلد کتاب موجود بود. در مورد وحشی خواندن ایل واهالی ترکان و یا مغول ها این سوال مطرح هست که بگفته شما تاجیکان شعوبی که این اقوام وایل ها چه نوع وحشی وبیابانگرد وغیر تمدن بودند که با آرایش جنگی منظم وتدارکات کامل و کارشناسان نظامی ودارای معلومات وسیع در زمینه های مختلف بودند که در مقابل شما تاجیکان مدعی تمدن و وزیران با هوش ، فاتح جنگ میشدند و لازم بیاد آوری میباشد در شیوه ورسم جنگی ترکان شهرهاویا اهالی که تسلیم یا صلح میکردند با آنها مدارا میشد وهمان سران وزمامداران سابق بازهم در سمت خود ابقا میشدند این ملل مختلف ترکان بودند که در گذر زمان با جنگ وآبادانی، ارابه تاریخ را بیشتر از ملل دیگر به پیش رانده اند اما در قاموس شعوبیه که تنها در یک دوره کوتاه آنهم با محدوه زمانی در دوره زند با آنکه شیراز با مصالحه تسلیم شد اما سه روز در آن شهر کشتارکرده و ویرانی بجا گذاشتند (کتاب سی سال کشمکش سلسله زند ) و از کله مناره ها بوجود آمد وبعدا شعوبیه با جعل نوشته ها این کشتار به آقا محمد خان
ادامه در پست پایین 🌹👇👇
08.03.202516:13
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر - پست پنجم ادامه ازپست های قبلی نویسنده رحمان حسین زاده . 🍀 حاکمیت قلمروی قدیم ترکان
🍀ترکان ازملل قدیم وتاریخی ودارای تمدن عالی و فرهنگ غنی بوده ودوستدار دانشمندان وعلم پرور می باشند .عشیره های ترکان در تاریخ دارای سیستم منسجم ، مدنیت وملتزم به عرف و قانونمند بودند . بعداز اسلام و سکوت سلسله ها عربی و مسلط شدن سلسله های ترکان اداره منسجم قلمرو تحت فرمانشان به بر قراری نظم،امنیت وآبادانی همت گماشتند و به همین جهت عشیره های مدنی ترکان دارای کارگاههای سیار تولیدی مانند سلاح ،ابزارزراعت،احشام و دردیه ها وشهرها آثارمعماری مانند سرای ،کاروانسرها ، بازار ،حمام،مدارس و... بودند وآثاری ملموس دیگراز قبیل هنر،موسیقی ، بافندگی ،صنایع دستی،مینیاتوری و... بودند اما درعشیره های بدوی هم عصر خودمانند تاجیک ها وعشایر کوه نشین (امروزه موسم به کوردها ) ،لرها ها و...فاقد مواردی مذکور میباشند واین موارد مذکور وجه متمایز ترکان با دیگر اقوام در تاریخ میباشد. در دوره حاکمیت ترکان هر از گاه جنگ های رویداده و جنگ ها همیشه تبعات خود را داشتنداما همیشه بعد از جنگها قلمرو ترکان شاهد پیشرفت و آبادانی بوده است و نوع حاکمیت ترکان بعد از اسلام مخصوصا از دوره غزنوی و ایلخانیان به صورت فئودالیسم وسنتی به اوج خود می رسد.ایلخانیان ابداع کننده شیوه های مختلف وعلمی روز درمورد اراضی، دامداری، صناعت وتجارت بودند و این شیوه ها در پیشرفت وترقی سلسله های حاکم در قلمرو ترکان بسیار موثربودند و بخشی از تمدن امروزی در قلمرو ترکان منجمله درفلات ایران کنونی جزو قلمرو ترکان بعد از اسلام مخصوصا از دوره ایلخانیان میباشد و مدنیت ،علم دانش کیفی در زمینه های مختلف و همچنین شیوه رعیتمداری ایلخانیان در تاریخ معروف و مشهورمی باشد وکتابهای زیادی در این مورد تالیف شده است و این شیوه حکومت دارای نوع ایلخانی تا اواخر قاجار ادامه داشت.
اراضی در قلمرو ترکان - حاکمان ترک برای بقای حکومت وامرار و معاش اهالی از شیوه های رایج وپیشرفته را در کشور داری اعمال میکردند منجمله درآمد وتامین بودجه ، که منابع آن شامل: دامدارای، زراعت،صناعت،تجارت و...بود آز آنجا که تولیدو محصول زمین اهمیت اساسی داشت ویکی ازاین شیوه ها واگذاری اراضی برای کشاورزی وتیول دادن بصورت چرا گاه دامداران بود وحتی این واگذاری ها بعضی بصورت 99 ساله بوده وبعد از فوت مالک اراضی به فرزندانش نیز منتقل میشد واکثر این مالکین از سران عشایر ، سرداران و روسای قشون بودند که در گذرزمان وادامه وفادارای به حاکمیت به زمیندران برزگ ودامداران تیولی دارو متمول تبدیل میشدند واین انگیزه درنگهدارای اراضی کشور در مطیع بودن به حکومت وتامین بودجه ونیروی انسانی در موقع جنگ پشتوانه عظیمی محسوب میشد. بعضی مواقع به دلایل صحیح یا غیر موجه، حاکمیت هروقت به بهانه ی یا در صورت عدم همکاری وعصیان مانند آنچه عشایر کوه نشین (اکراد امروزی )در دوره صفویه و در ادوار بعدی پس از مدتی با تحریک یا از سر جاه طلبی شروع به شرارات و خیانت به ولینعمت خود میکردند برای نمونه آنچه در قلعه دمدم در زمان شاه عباس روی داد که به خاطر شرارت قوم مَکری منتهی به اخراج از حکومت شدو یا دیگر موارد مشابه حاکمیت میتوانست زمینداران وتیولداران اراضی را آز آنها پس گرفته به دیگری واگذار کند چون هدف ازتولید و محصول ،خراج وتامین امرار ومعاش اهالی و استحکام حاکمیت بود که استمرار آن اجباری و لازم بود . اراضی مادام العمری هم رایج بود که دارنده چنین اراضی یا تیول به مالکیت مطلق تبدیل میشد در تاریخ اراضی به آن خورده مالکی میگفتند خورده مالکین اکثرا از سران نظامی، دیوانی یا کسانیکه در جنگها از خود جانگذشتگی ورشادت نشان میدادند نصیبشان میشد خورده مالکین مدافع همیشگی، حاکمیت و مخصوصا اراضی شان بودند ومالکین اراضی مذکور به مرور زمان تبدیل 🌹 ادامه در پست پایین
🍀ترکان ازملل قدیم وتاریخی ودارای تمدن عالی و فرهنگ غنی بوده ودوستدار دانشمندان وعلم پرور می باشند .عشیره های ترکان در تاریخ دارای سیستم منسجم ، مدنیت وملتزم به عرف و قانونمند بودند . بعداز اسلام و سکوت سلسله ها عربی و مسلط شدن سلسله های ترکان اداره منسجم قلمرو تحت فرمانشان به بر قراری نظم،امنیت وآبادانی همت گماشتند و به همین جهت عشیره های مدنی ترکان دارای کارگاههای سیار تولیدی مانند سلاح ،ابزارزراعت،احشام و دردیه ها وشهرها آثارمعماری مانند سرای ،کاروانسرها ، بازار ،حمام،مدارس و... بودند وآثاری ملموس دیگراز قبیل هنر،موسیقی ، بافندگی ،صنایع دستی،مینیاتوری و... بودند اما درعشیره های بدوی هم عصر خودمانند تاجیک ها وعشایر کوه نشین (امروزه موسم به کوردها ) ،لرها ها و...فاقد مواردی مذکور میباشند واین موارد مذکور وجه متمایز ترکان با دیگر اقوام در تاریخ میباشد. در دوره حاکمیت ترکان هر از گاه جنگ های رویداده و جنگ ها همیشه تبعات خود را داشتنداما همیشه بعد از جنگها قلمرو ترکان شاهد پیشرفت و آبادانی بوده است و نوع حاکمیت ترکان بعد از اسلام مخصوصا از دوره غزنوی و ایلخانیان به صورت فئودالیسم وسنتی به اوج خود می رسد.ایلخانیان ابداع کننده شیوه های مختلف وعلمی روز درمورد اراضی، دامداری، صناعت وتجارت بودند و این شیوه ها در پیشرفت وترقی سلسله های حاکم در قلمرو ترکان بسیار موثربودند و بخشی از تمدن امروزی در قلمرو ترکان منجمله درفلات ایران کنونی جزو قلمرو ترکان بعد از اسلام مخصوصا از دوره ایلخانیان میباشد و مدنیت ،علم دانش کیفی در زمینه های مختلف و همچنین شیوه رعیتمداری ایلخانیان در تاریخ معروف و مشهورمی باشد وکتابهای زیادی در این مورد تالیف شده است و این شیوه حکومت دارای نوع ایلخانی تا اواخر قاجار ادامه داشت.
اراضی در قلمرو ترکان - حاکمان ترک برای بقای حکومت وامرار و معاش اهالی از شیوه های رایج وپیشرفته را در کشور داری اعمال میکردند منجمله درآمد وتامین بودجه ، که منابع آن شامل: دامدارای، زراعت،صناعت،تجارت و...بود آز آنجا که تولیدو محصول زمین اهمیت اساسی داشت ویکی ازاین شیوه ها واگذاری اراضی برای کشاورزی وتیول دادن بصورت چرا گاه دامداران بود وحتی این واگذاری ها بعضی بصورت 99 ساله بوده وبعد از فوت مالک اراضی به فرزندانش نیز منتقل میشد واکثر این مالکین از سران عشایر ، سرداران و روسای قشون بودند که در گذرزمان وادامه وفادارای به حاکمیت به زمیندران برزگ ودامداران تیولی دارو متمول تبدیل میشدند واین انگیزه درنگهدارای اراضی کشور در مطیع بودن به حکومت وتامین بودجه ونیروی انسانی در موقع جنگ پشتوانه عظیمی محسوب میشد. بعضی مواقع به دلایل صحیح یا غیر موجه، حاکمیت هروقت به بهانه ی یا در صورت عدم همکاری وعصیان مانند آنچه عشایر کوه نشین (اکراد امروزی )در دوره صفویه و در ادوار بعدی پس از مدتی با تحریک یا از سر جاه طلبی شروع به شرارات و خیانت به ولینعمت خود میکردند برای نمونه آنچه در قلعه دمدم در زمان شاه عباس روی داد که به خاطر شرارت قوم مَکری منتهی به اخراج از حکومت شدو یا دیگر موارد مشابه حاکمیت میتوانست زمینداران وتیولداران اراضی را آز آنها پس گرفته به دیگری واگذار کند چون هدف ازتولید و محصول ،خراج وتامین امرار ومعاش اهالی و استحکام حاکمیت بود که استمرار آن اجباری و لازم بود . اراضی مادام العمری هم رایج بود که دارنده چنین اراضی یا تیول به مالکیت مطلق تبدیل میشد در تاریخ اراضی به آن خورده مالکی میگفتند خورده مالکین اکثرا از سران نظامی، دیوانی یا کسانیکه در جنگها از خود جانگذشتگی ورشادت نشان میدادند نصیبشان میشد خورده مالکین مدافع همیشگی، حاکمیت و مخصوصا اراضی شان بودند ومالکین اراضی مذکور به مرور زمان تبدیل 🌹 ادامه در پست پایین
05.04.202515:16
https://t.me/bazkhanitarkh1338 پست دهم ادامه از پست بالا در این وضعیت جعل و تحریف از کتابهای و مقالاتی که در موقوفه افشار و امثالهم چاپ شده قابل اعتنا و اعتماد نمی باشد لازم است اصل کتاب ونوشته جهت صحت تطبیق داده شود .آغاز این تلاش ها که با حمایت مادی و معنوی استعمار جهت تضعیف سلسله قاجار و به حاشیه راندن ترکان از قدرت بود در همین راستا یکی از شعار های تثبیت شده وهیاهوی ساخته شعوبیه (ایرانشهری ) تعلیم یافتگان ماسونی همین است که میگویند و می نویسند که ترکان از نقاط دیگر مثلا از مغولستان یا از شرق و خارج از ایران امروزی مهاجرت کرده اند چنانکه گفته شد مغولستان امروزی یا ایران وسرزمینهای شرقی جزو قلمرو سلسله های ترکان بود و اگربه نقشه های تاریخی آنزمان دقت شود صحت این گفته تائید می باشد و همچنین ایران امروزی بخشی از قلمرو بزرگ ترکان آنزمان و کوچ وجابجایی اهالی طبیعی بود اما شعوبیه در غیبت ما ترکان و کتمان تاریخ ونوشته های مربوطه با شیادی تمام این موضوع را مخدوش ، تحریف و کتمان میکنند باید هوشیار بود اینها ساخته پرداخته شعوبیه نباید فریب خورد اینها با این هیاهو میخواهند مهاجر بودن خودشان را (هندو آریایی ) در ایران امروزی کتمان کنند خودشان را بومی ایران معرفی کرده واهالی اصلی را مهاجر بگویند و این شیوه را چند سالی هست عشیره های موسم به کورد هم دنبال میکنند این نوع نوشته ها توجیه وغرض نویسی از ترهات تاجیکان میباشد این کلمه مهاجر را شعوبی ها (ایرانشهری ) ترک ها را متفرق جهت بیگانه جلوه دادن ابداع کرده اند و زمینه سازی برای یک ناسیونالیسم تاجیک شعوبی از دوران مشروطه می باشد که با تاسیس پهلوی عملی شد. یکی از رواج دهندگان این ایده کثیف ترکان مهاجر هستند ؛ در تاریخ معاصر بیش از همه محصول تفکرات ضد ایرانی و ضد ترکی حزب دمکرات تهران (اجتماعیون – عامیون) و اعتدالیون بودکه در دوره دوم مجلس شورای ملی بوجود آمدند و در جنگ جهانی اول با هدایت استعمار انگلیس همراه بود و بیشتر اعضای احزاب مذکور ماسون و سرسپرده انگلیس بودند و بعدا آلمان هم به جریان ضد ترکی وآریا سازی اضافه شد و اوج این تفکرات ضد ترکی در دولت ملی وتبعید در عثمانی بود دولت در تبعید کرمانشاه تا زمانی که در عثمانی بودند واز حمایت مادی ومعنوی دولت عثمانی ارتزاق کرده واز امکانات مالی ،سیاسی و نظامی آن برخوردار بودند (البته حمایت آلمان هم پیمان در جنگ اول جهانی بیشتر بود) وحتی برای فتح تهران توسط قشون عثمانی روز شماری میکردند (مقالات مجله کاوه و...) که ایران را از دست انگلیس نجات بدهد و عثمانی همراه با آلمانیها تا برای فتح تهران تا میانه آمدند ودر آواخر پاییز همان سال 1287از میانه با خاتمه جنگ به کشور خود باز گشتند و بدلیل صلح بین متحدین و متفین وبا پایان جنگ جهانی عثمانی طبق معاده خاتمه جنگ بیش از قشون های دیگر ایران را ترک کرد. لازم بیاد آوری هست قشون عثمانی در اوایل بهار 1287 با چندین زد خورد با مسیحیان وارد غرب آ ذربایجان واورمیه شد و جنایات مسیحیان که با حمایت استعمار هر روز در اورمیه و اطراف مردم مسلمان وترک رابیرحمانه کشتار و اراضی را تخریب میکردند ورود قشون عثمانی این کشتار بیرحمانه را متوقف کرد وجنایتکاران به طرف همدان وعراق تحت حوزه انگلیسی ها رانده شدند و مردم از دست این جنایتکاران شقی آسوده شدند معلوم نبود اگر آمدن قشون عثمانی به غرب آذربایجان نبود سرنوشت این دیار فلاکت زده به کجا منتهی میشد و این نجات بزرگ هیچوقت در تاریخ ما فراموش شدنی نیست . دولت ملی ساکن در عثمانی و شعوبیه این نان ونمک خوردگان عثمانی با خاتمه جنگ شروع به اراجیف ضد ترکی و آذربایجانی کردند حتی سفیر عثمانی در تهران از این رفتار ناپسند انتقاد کرد و جالب هست که هنگام باز گشت افراد حزب دمکرات واعتدالیون از خاک عثمانی که همراه قشون عثمانی( 1287 ش) وارد کشور شده بودند بعضی از اینها در تبریز با کسروی و دکتر زینالعابدین (برادر کاظم ایرانشهری ماسون معروف و همکار تقی زاده ) بر علیه خیابانی جبهه مخالف همسو باشعوبیه تهران شدند و تخریب و تفرقه ی وسیعی را در نهضت خیابانی سبب شدند وزبان فارسی را زبان رسمی آذربایجان اعلام کرده ودر سخنرانی ها ونوشته ها زبان ترکی را قدغن و زبان عقیم وناقص تاجیکی (فارسی) را بجای زبان ترکی اهالی رواج دادند که همه این موارد به وسیله انگلیس زمینه چینی و عملی شد که در این مورد سخن زیاد هست . موفق باشید بتاریخ 1404/1/16🌹 رحمان حسین زاده 🍀 ارتباط با من . @rahmanhuseynzadekitabch
23.03.202515:19
17.02.202516:01
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر پست چهارم ادامه ازپست بالا
👆👆طرز معیشت در قلمرو قدیم - از دید آمار نزدیک به 70 یا 80 در صد نفوس قدیم خارج از شهر میبود چون برای همه نفوس در شهر امکان زندگی ویا در آمد نبود وبیش ازنصف این 70 یا 80 در صد هم کوچری یا عشایر بودند چون چرخه زندگی قدیمی چنین بود و قابل توجه تاجیکان شعوبیه که میگویند ترکان صحرا نورد یا بیابانگرد بودندمگر غیر از این چه میتوانست باشد و تازه خود این تاجیکان جهت زنده ماندن پادار ونوکر این صحرا نوردان بودند که فکر میکند اینها در تاریخ مثل امروز درعصر صنعنت ورفاه میزیستنداینها نمی دانند صحرا نوردی وعشایری هم در وقت خود لیاقت وشجاعت وبرای تامین بقا ولازمه قدرت و غیرت بود این صحرا نوردان ویا عشایر ، سیستم خاص اداره خود را داشت که خارج از بحث ما میباشدمتاسفانه ما موارد مذکور را در تاریخ تاجیکان بغیر از زیر دست و رعیت ترکان بودن نمی بینیم چون فاقد کشور داری مانند شاه ، پایتخت ، پرچم، سکه ، معماری ، هنر و..میباشند و این وضعیت حتی تا اوایل پهلوی ادامه داشت.
دلایل کوچری بودن - یکی از دلایل عدم ثبات ایل و اهالی عمده نبودن مالکیت اراضی در قلمرومورد نظر بود چون مالکیت بیشترین اراضی برای حاکمیت ها، وابستگان ، اربابها و...بود ورعیت یا عشایرمانند مستاجری میبودند که در قبال سکونت و استفاده از راضی یا تیول خراج مپیپرداختند. درمقطی از تاریخ بعضی ازاهالی یا روستا ها دارای خورده مالکی بودند که امرارومعاش و همچنین حراست از اراضیشان مستدام بود. بعلت نبود سجل و مرز سیاسی جعرافیای ما در طول تاریخ جابجایی وکوچ اقوام ایل واهالی را تا پنجاه سال پیش از این شاهد هستیم وبرای نمونه ایلات وعشایرغرب وهمچنین شرق ایران امروزی در گذشته به مناسبت شغلی شان دائما در کوچ و مهاجرت بودند ایلات عشایرداخل ایران ییلاقی در خارج از مرزهای جعرافیای جدید داشتند و بدون توجه به مرز سیاسی به داخل و خارج از کشورهای همجوار کوچ میکردند و دولت ها هم به نوعی با این وضعیت بکنار میامدند ودولت ها نهایت خراج را طلب میکردند برای کوچری درییلاق وقشلاق کدام کشور زندگی کردن برایش معنای نداشت البته تامین جانی ورعایت عرف محل وتابع فرامین سلسله که بوسیله والیان وکدخدایان جاری میشد جای خود را داشت . نمونه دیگر که بیشتردرمرزها های کشور یا داخل ایالت و ولایت ها رخ میداد شکایت از زمامداران اهالی بود وقتی در داخل ایالتی یا قبیله ی به شکایت فردی یا...توجه نمی شد به ایالت دیگر شکایت میبرد و حتی این شکایات گاهی به پایتخت هم میرسید ولی برای مرز نشینان این عمل ساده تر بود برای نمونه وقتی در آذربایجان و شمال به شکایت فرد یا... از طرف دولت حاکم توجه نمی شد به آنسوی مرز مانند عثمانی وروسیه متوسل میشدیا برعکس اهالی آنجا هم به ایران متوسل میشدند وخیلی مواقع هم نتیجه بخش میشد و در جنوب وشرق کشور هم وضعیت مشابه وجود داشت وازاین نمونه ها در تاریخ تا اواخر قاجاربیشتر دیده میشود در قدیم بزرگترین قلمرو، جاده های برای تاجران که با کاراوانها به سفر طولانی طی می کردند تعلق داشت که ازچین گرفته تا روم ادامه داشت این قلمرو تجاری به جاده ابرایشم معروف هست واین کاراونها در مسافت شان به هر کشوری که وارد میشدند چون از گذر گاه شناخته شده وارد میشدند با پرداخت عوارض و تامین امنیتشان به راه خود ادامه میدادند
قلمرو دینی - بزرگترین قلمرو حوزه دینی و مذهبی بود که شامل هیچ مرز یا تحدید حدودی را نمی شد وحول محور امت واحده قرار داشت ووسعت ش از مرزهای سلسله هاهم فراتر بوده است واین جعرافیای دینی ومذهبی گاهی موجب پیدایش جنگهای خانمان برانداز و جانسوزی در تاریخ شده است و قلمرو زبانی یا نژادی و...در تاریخ کمتر مورد توجه بوده چون دلیل یا موردی برای بقا اهالی در این موارد وجود نداشت و هویت هم چنانکه گفته شد حول دین و مذهب بود . ا🌹دامه در پست ها آینده موفق باشید 29 بهمن 1403 🍀 ارتباط با من تلفن 09149732531. @rahmanhuseynzadekitabch
👆👆طرز معیشت در قلمرو قدیم - از دید آمار نزدیک به 70 یا 80 در صد نفوس قدیم خارج از شهر میبود چون برای همه نفوس در شهر امکان زندگی ویا در آمد نبود وبیش ازنصف این 70 یا 80 در صد هم کوچری یا عشایر بودند چون چرخه زندگی قدیمی چنین بود و قابل توجه تاجیکان شعوبیه که میگویند ترکان صحرا نورد یا بیابانگرد بودندمگر غیر از این چه میتوانست باشد و تازه خود این تاجیکان جهت زنده ماندن پادار ونوکر این صحرا نوردان بودند که فکر میکند اینها در تاریخ مثل امروز درعصر صنعنت ورفاه میزیستنداینها نمی دانند صحرا نوردی وعشایری هم در وقت خود لیاقت وشجاعت وبرای تامین بقا ولازمه قدرت و غیرت بود این صحرا نوردان ویا عشایر ، سیستم خاص اداره خود را داشت که خارج از بحث ما میباشدمتاسفانه ما موارد مذکور را در تاریخ تاجیکان بغیر از زیر دست و رعیت ترکان بودن نمی بینیم چون فاقد کشور داری مانند شاه ، پایتخت ، پرچم، سکه ، معماری ، هنر و..میباشند و این وضعیت حتی تا اوایل پهلوی ادامه داشت.
دلایل کوچری بودن - یکی از دلایل عدم ثبات ایل و اهالی عمده نبودن مالکیت اراضی در قلمرومورد نظر بود چون مالکیت بیشترین اراضی برای حاکمیت ها، وابستگان ، اربابها و...بود ورعیت یا عشایرمانند مستاجری میبودند که در قبال سکونت و استفاده از راضی یا تیول خراج مپیپرداختند. درمقطی از تاریخ بعضی ازاهالی یا روستا ها دارای خورده مالکی بودند که امرارومعاش و همچنین حراست از اراضیشان مستدام بود. بعلت نبود سجل و مرز سیاسی جعرافیای ما در طول تاریخ جابجایی وکوچ اقوام ایل واهالی را تا پنجاه سال پیش از این شاهد هستیم وبرای نمونه ایلات وعشایرغرب وهمچنین شرق ایران امروزی در گذشته به مناسبت شغلی شان دائما در کوچ و مهاجرت بودند ایلات عشایرداخل ایران ییلاقی در خارج از مرزهای جعرافیای جدید داشتند و بدون توجه به مرز سیاسی به داخل و خارج از کشورهای همجوار کوچ میکردند و دولت ها هم به نوعی با این وضعیت بکنار میامدند ودولت ها نهایت خراج را طلب میکردند برای کوچری درییلاق وقشلاق کدام کشور زندگی کردن برایش معنای نداشت البته تامین جانی ورعایت عرف محل وتابع فرامین سلسله که بوسیله والیان وکدخدایان جاری میشد جای خود را داشت . نمونه دیگر که بیشتردرمرزها های کشور یا داخل ایالت و ولایت ها رخ میداد شکایت از زمامداران اهالی بود وقتی در داخل ایالتی یا قبیله ی به شکایت فردی یا...توجه نمی شد به ایالت دیگر شکایت میبرد و حتی این شکایات گاهی به پایتخت هم میرسید ولی برای مرز نشینان این عمل ساده تر بود برای نمونه وقتی در آذربایجان و شمال به شکایت فرد یا... از طرف دولت حاکم توجه نمی شد به آنسوی مرز مانند عثمانی وروسیه متوسل میشدیا برعکس اهالی آنجا هم به ایران متوسل میشدند وخیلی مواقع هم نتیجه بخش میشد و در جنوب وشرق کشور هم وضعیت مشابه وجود داشت وازاین نمونه ها در تاریخ تا اواخر قاجاربیشتر دیده میشود در قدیم بزرگترین قلمرو، جاده های برای تاجران که با کاراوانها به سفر طولانی طی می کردند تعلق داشت که ازچین گرفته تا روم ادامه داشت این قلمرو تجاری به جاده ابرایشم معروف هست واین کاراونها در مسافت شان به هر کشوری که وارد میشدند چون از گذر گاه شناخته شده وارد میشدند با پرداخت عوارض و تامین امنیتشان به راه خود ادامه میدادند
قلمرو دینی - بزرگترین قلمرو حوزه دینی و مذهبی بود که شامل هیچ مرز یا تحدید حدودی را نمی شد وحول محور امت واحده قرار داشت ووسعت ش از مرزهای سلسله هاهم فراتر بوده است واین جعرافیای دینی ومذهبی گاهی موجب پیدایش جنگهای خانمان برانداز و جانسوزی در تاریخ شده است و قلمرو زبانی یا نژادی و...در تاریخ کمتر مورد توجه بوده چون دلیل یا موردی برای بقا اهالی در این موارد وجود نداشت و هویت هم چنانکه گفته شد حول دین و مذهب بود . ا🌹دامه در پست ها آینده موفق باشید 29 بهمن 1403 🍀 ارتباط با من تلفن 09149732531. @rahmanhuseynzadekitabch
05.04.202515:13
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر - پست نهم ادامه ازپست قبلی - نویسنده رحمان حسین زاده
مهاجر در معنی و مفهوم * به چه کسی یا ایل و عشیره مهاجر گفته میشود ؟کسی یا ایلی در قلمرو خود جابجا یا تغییر مکان داده شود مهاجر محسوب شود بعنوان مثال : در گذشته ایل ، عشیره ی و خانواده های در قلمرو ترکان ، ایران امروزی از زنجان به اورمیه یا تبریز ، اردبیل یا از خراسان به اصفهان و بلوچستان به خراسان یا برعکس کوچ می کردند و این شیوه رایج زندگی طبیعی اهالی آنزمان بود از دوران قدیم تا قبل از پنجاه سال ادامه داشت یعنی نفوسی که در قلمرو خودش جابجا میشود مهاجر یا بیگانه خوانده نمی شود در تعریف بیگانه یا مهاجر کسی یا ایلی که از قلمرو سلسله ی دیگری به قلمرو ساکنین دیگری وارد می شود بعنوان مثال : در گذر تاریخ ، عشیره مَکری ، شکاک ، زرزا (کوردهای کوچری ) و ایلات وعشیره های دیگر از قلمرو امپراطوری عثمانی به قلمرو سلسله های ترکان از دوره صفوی تا قاجار جهت رعیت شدن واجاره تیول یا چراگاه بصورت موقتی یا چندین ساله به قلمرو سلسله ترکان ایران مهاجرت کرد ه وبا امرار معاش و خراج سالانه را نیز می پرداختند وایل و عشیره های مذکور، امروزه هم در غرب اذربایجان بعنوان مهمان خوانده میشوند مهاجران چون نسبت به اهالی بیگانه هستند و هم از قلمرو دیگران وارد شده اندمهاجرت باید چنین وضعیتی را داشته باشد .
آیا ترکان در ایران مهاجر هستند؟ این جعلیات چگونه ساخته شد - برای زمینه سازی این جعلیات لازم است به تاریخ برگردیم . در دوره عباس میرزا انگیزه مدرسه دارالفنو ن ایجاد شد واین موسسه یا همین دانشگاه امروزی تربیت افراد با سواد در زمینه علوم مختلف بود یکی از رشته های مهم این موسسه تربیت افراد با سواد سیاسی در مسائل دیپلماسی بود که بتواند مسائل سیاست خارجی را به نفع کشورش تفسیر وتعیین کند مدتی بعد مدرسه علوم سیاسی در سال 1287 شمسی به فرمان مظفر الدین شاه ایجاد شد ولی مشکل اینجا بود که ریاست آن موسسه توسط مشیر الدوله پیر نیا نائنی فراماسونر معروف بازوی استعما انگلیس بود که بجای تربیت افراد وطن پرست ،افراد فاسد و خائن تحویل جامعه داد . قبل از دوران مشروطیت اعزام دانشجو بخارج بوسیله دارالفنون صورت میگرفت بعد از تاسیس این مدرسه هر چه رجال فاسد ، الدوله ، دغل السلطنه ، ملک الدزد ها ، فلان و دکتر، مهندس ،پرفسور،وکیل ،نمایده مجلس وسناتور و وزرا و... در اواخر قاجا ودوره پهلوی افراد تربیت شده در این موسسه بودند اکثر این افرا د از شعوبیه تاجیکان یا همان وزیران و...باهوش پارسی بعدی بودند و رجال روشنفکر وفریب خورده ترک هم به این موسسه جذب و فارغ التحصیل شده خائن به ترکان ببار آمدند افرادی مانند : کاظم زاده ایرانشهری ، تقی زاده ، حکیم الملک و.. می باشد و امثال کسروی ودیگران هم با این مجموعه همراه شده بودند ودر دوره پهلوی علاوه بر فراموشخانه ها سازمان پرورش افکار هم جهت نشر این مسمومات تاسیس شد . جالب هست قبل از ایجاد این موسسه سیاسی جعلیات تاریخ یا تبلیغ زردشتی ،کوروش ،داریوش را در نوشته های آنزمان نمی بینیم همه اینها دردوران مشروطیت بوسیله تعلیم یافتهای مدرسه سیاسی در اواخر قا جار امثال مشیرالدوله نویسنده تاریخ جعلی سه جلدی ایران باستان و تاریخ ادبیات تاجیکان ( با نام جعلی تاریخ ادبیات ایران ) نویسنده ادوارد براون انگلیسی و تعلیم دهنده فرماسونری و روزنامه قانون ملکم خان موسس فرماسونری در ایرن و دهها نمونه از این کتابها نوشته در بمبی و کلکته هندوستان تحت سلطه استعمار انگلیس چاپ ودر داخل کشورنشر می شد ویکی از معرفین این منابع مجله کاوه توسط تقی زاده ماسون مادام العمر و دوستانش در برلین بود ودر داخل کشور نیز اشتراک فعال داشت و همچنین انجمن فرهنگی آلمان وایران در اواخر جنگ جهانی اول توسط آلمانیها وتقی زاده ودوستانشان که برای رواج همین جعلیات (هندو آریایی ) تاسیس شد و در داخل نیز از اوایل پهلوی در دغل خانه موسوم به موقوفه افشار در ادامه نشر همین جعلیات و ضدیت با تاریخ و فرهنگ ترکان بود و هست و بدبختی بزرگ این بود که این جعلیات در سیستم آموزشی کشور هم تصویب وتدریس شد و می شود حتی همین حالا اگر کسی کتابی یا پایان نامه غیر از این چار چوب جعلی بنویسد مردود و اجازه نشر داده نمی شود . به این میگویند استعمار ذاتی و وراثتی شده که نسل ها خوبخود با تعلیم استعماری پرورش یافته وبزرگ می شوند . ادامه در پست پایئن 👇👇👇👇👇
مهاجر در معنی و مفهوم * به چه کسی یا ایل و عشیره مهاجر گفته میشود ؟کسی یا ایلی در قلمرو خود جابجا یا تغییر مکان داده شود مهاجر محسوب شود بعنوان مثال : در گذشته ایل ، عشیره ی و خانواده های در قلمرو ترکان ، ایران امروزی از زنجان به اورمیه یا تبریز ، اردبیل یا از خراسان به اصفهان و بلوچستان به خراسان یا برعکس کوچ می کردند و این شیوه رایج زندگی طبیعی اهالی آنزمان بود از دوران قدیم تا قبل از پنجاه سال ادامه داشت یعنی نفوسی که در قلمرو خودش جابجا میشود مهاجر یا بیگانه خوانده نمی شود در تعریف بیگانه یا مهاجر کسی یا ایلی که از قلمرو سلسله ی دیگری به قلمرو ساکنین دیگری وارد می شود بعنوان مثال : در گذر تاریخ ، عشیره مَکری ، شکاک ، زرزا (کوردهای کوچری ) و ایلات وعشیره های دیگر از قلمرو امپراطوری عثمانی به قلمرو سلسله های ترکان از دوره صفوی تا قاجار جهت رعیت شدن واجاره تیول یا چراگاه بصورت موقتی یا چندین ساله به قلمرو سلسله ترکان ایران مهاجرت کرد ه وبا امرار معاش و خراج سالانه را نیز می پرداختند وایل و عشیره های مذکور، امروزه هم در غرب اذربایجان بعنوان مهمان خوانده میشوند مهاجران چون نسبت به اهالی بیگانه هستند و هم از قلمرو دیگران وارد شده اندمهاجرت باید چنین وضعیتی را داشته باشد .
آیا ترکان در ایران مهاجر هستند؟ این جعلیات چگونه ساخته شد - برای زمینه سازی این جعلیات لازم است به تاریخ برگردیم . در دوره عباس میرزا انگیزه مدرسه دارالفنو ن ایجاد شد واین موسسه یا همین دانشگاه امروزی تربیت افراد با سواد در زمینه علوم مختلف بود یکی از رشته های مهم این موسسه تربیت افراد با سواد سیاسی در مسائل دیپلماسی بود که بتواند مسائل سیاست خارجی را به نفع کشورش تفسیر وتعیین کند مدتی بعد مدرسه علوم سیاسی در سال 1287 شمسی به فرمان مظفر الدین شاه ایجاد شد ولی مشکل اینجا بود که ریاست آن موسسه توسط مشیر الدوله پیر نیا نائنی فراماسونر معروف بازوی استعما انگلیس بود که بجای تربیت افراد وطن پرست ،افراد فاسد و خائن تحویل جامعه داد . قبل از دوران مشروطیت اعزام دانشجو بخارج بوسیله دارالفنون صورت میگرفت بعد از تاسیس این مدرسه هر چه رجال فاسد ، الدوله ، دغل السلطنه ، ملک الدزد ها ، فلان و دکتر، مهندس ،پرفسور،وکیل ،نمایده مجلس وسناتور و وزرا و... در اواخر قاجا ودوره پهلوی افراد تربیت شده در این موسسه بودند اکثر این افرا د از شعوبیه تاجیکان یا همان وزیران و...باهوش پارسی بعدی بودند و رجال روشنفکر وفریب خورده ترک هم به این موسسه جذب و فارغ التحصیل شده خائن به ترکان ببار آمدند افرادی مانند : کاظم زاده ایرانشهری ، تقی زاده ، حکیم الملک و.. می باشد و امثال کسروی ودیگران هم با این مجموعه همراه شده بودند ودر دوره پهلوی علاوه بر فراموشخانه ها سازمان پرورش افکار هم جهت نشر این مسمومات تاسیس شد . جالب هست قبل از ایجاد این موسسه سیاسی جعلیات تاریخ یا تبلیغ زردشتی ،کوروش ،داریوش را در نوشته های آنزمان نمی بینیم همه اینها دردوران مشروطیت بوسیله تعلیم یافتهای مدرسه سیاسی در اواخر قا جار امثال مشیرالدوله نویسنده تاریخ جعلی سه جلدی ایران باستان و تاریخ ادبیات تاجیکان ( با نام جعلی تاریخ ادبیات ایران ) نویسنده ادوارد براون انگلیسی و تعلیم دهنده فرماسونری و روزنامه قانون ملکم خان موسس فرماسونری در ایرن و دهها نمونه از این کتابها نوشته در بمبی و کلکته هندوستان تحت سلطه استعمار انگلیس چاپ ودر داخل کشورنشر می شد ویکی از معرفین این منابع مجله کاوه توسط تقی زاده ماسون مادام العمر و دوستانش در برلین بود ودر داخل کشور نیز اشتراک فعال داشت و همچنین انجمن فرهنگی آلمان وایران در اواخر جنگ جهانی اول توسط آلمانیها وتقی زاده ودوستانشان که برای رواج همین جعلیات (هندو آریایی ) تاسیس شد و در داخل نیز از اوایل پهلوی در دغل خانه موسوم به موقوفه افشار در ادامه نشر همین جعلیات و ضدیت با تاریخ و فرهنگ ترکان بود و هست و بدبختی بزرگ این بود که این جعلیات در سیستم آموزشی کشور هم تصویب وتدریس شد و می شود حتی همین حالا اگر کسی کتابی یا پایان نامه غیر از این چار چوب جعلی بنویسد مردود و اجازه نشر داده نمی شود . به این میگویند استعمار ذاتی و وراثتی شده که نسل ها خوبخود با تعلیم استعماری پرورش یافته وبزرگ می شوند . ادامه در پست پایئن 👇👇👇👇👇
23.03.202515:19
با سلام عید سال جدید 1404 را به همه دوستان و آشننایان تبریک میگویم با تشکر رحمان حسین زاده کتابچی .
17.02.202516:00
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر پست سوم ادامه ازپست قبلی شامل دوبخش نویسنده رحمان حسین زاده
جعرافیای قدیم - قبل از ظهورناسیونالیسم جعرافیای سیاسی به معنای امروزی وجود نداشت جعرافیا سیاسی امروزی درمعنای خود دارای مرزهای شناخته شده وحاکمیت،اراضی ودارای نفوس ونام کشور در نقشه جهانی یا بین الملی می باشد و ما این جعرافیا امروزی رابعلت حوادث و جنگها وتغیرحاکمیتها و جابجایی نفوس در تاریخ گذشته نمی بینیم وبجای جعرافیای امروزی نامش قلمرو یا ئولکه و...می باشد. وقلمرو دارای حاکمیت درمعنای قدیمی محدود به وسعت امرارومعاش اهالی بود مانند: دیه،روستا، قبایل، ایلات وعشایری کوچری که به ییلاق و قشلاق کوچ میکردند ویا در آن زندگی میکرد ند محدود می شد و بزرگترین قلمرو قدیم با مرزهای تعین حدود وگاهی مغشوش،اراضی تحت سلطه حکومت ها و سلسله ها بزرگ و کوچک می باشد که به اهالی آنجا حکومت میکردند وازعایدات آنها خراج میگرفتند ودر موقع جنگ برای جلوگیری ازتجاوز به دفاع اراضی خود واهالی ساکن میپرداختند ویا به اراضی همجوار تعرض کرده وضمیمه قلمروخود میکردند. جعرافیای ایران امروزی بعد ازاسلام به مدت دوقرن جزو سرزمینهای خلافت اسلامی یا عربی بود وبعدازسقوط خلافت ، ایران امروزی؛ جزوقلمروسلسله های ترکان بوده و گاهی با ظهوروسقوط سلسله ها تبدیل به بحران میشد ویابه دلیل حوادث مختلف وجنگ مرزهای قلمرواراضی شان دچار تغییروتحولات میشد. سلسله مراتب قلمرو یا کشورهای قدیم با تقسیم بندی مانند : پایتخت،ایالت،ولایت،شهر،روستا، دهکده ،ایلات وعشایر کوچری بود که در موقع جنگ همگی ومخصوصا دیوانسالاران وسران قشون و متمولین ومالکان بزرگ به دفاع از قلمرو خود میپرداختند و حتی برای حفظ موجودیت و اراضی ،فرزندان خود را نیز قربانی میدادند و در موارد استثنایی شاهان برای بقایی خود و حفظ قلمروفرزندان خود را هم میکشتند. ودرتاریخ مکتوب بعدازاسلام، قلمرویابه اصطلاح امروزی؛ جعرافیای تاریخی با سلسله های حاکم شناخته میشوند بجای اطلاق نام کشوریا قلمرو ازعناوین مانند : عالم آرا ی یا محروسه، سلسله ها بکارمیرفت مانند: قلمروغزنویان ،سلجوقیان،عالم آرای صفویان ،عالم آرای نادری یا افشار، ممالک محروسه قاجاریه بود وایالت با عتاوین مملکت مانند :مملکت آذربایجا ن، ری ، کرمان،خراسان ومکتوب شده است.
نفوس - نفوس اراضی قدیم از قلمرو تحت فرمان سلاطین یا شاهان، تعریف خاص خود را داشتند این اهالی ساکن، ایلات وعشایر مرزنشین حتی در داخل ممالک تحت سلطه سلسله ها بیش از آنکه وفا دار به حاکمیت یا اراضی باشند دنبال منافع و تامین امرار معاش برای بقای خود بودند وتوافق مکتوب یا شفاهی اعتبارش به تامین منافع طرفین بستگی داشت هروقت موقعیت اقتضا میکرد اهالی یک بخش یا طوایف،قبیله وعشایرمیتوانست این قرارداد را یکطفره فسخ کند وبه اراضی حاکمیت همجوار و حتی دشمن برود آنچه در گذشته مهم بود بقای ایل واهالی مقدم بر همه مسائل بود و به نقل ازافراد مسن ، دغدغه اهالی قدیم یا رعیت بستگی به رفتار،تامین امرارومعاش ورعیتمداری سران یا سلاطین بود و برای نفوس این کشورخواه ایران ،روسیه یا عثمانی در شرق ودرجنوب هر کشوری باشد مهم نبود هر کشوری که خوب مدارا میکرد رعیت آن کشور میشدند( البته در این گفته مسائلی تلخی و دلایلی مختلف وجود دارد که نوشته دیگر میخواهد). در طول تاریخ مخصوصا در جنگها ما جابجایی یا مهاجرت دائمی، ایل ها واهالی را به کشورهای همجوار ودشمن می بینیم وبه همین سبب جعرافیا ی امروزی برایش معنای نداشت وحتی وفا داری وجانبازی بستگی به موقعیت آینده ایل واهالی وتصمیم تشخیص رئیس شان داشت که این رئیس ایل حتی اگر موقعیت ایجاب میکرد با مشورت و مصلحت با بزرگان وهمفکرانش، تغییراتی در سنت ، آداب رسوم ، عرف ، مذهب ، زبان ،نژاد و... خود جهت ادامه حیات شرایط ایل میزبان را قبول کرده وخود وایل واهالیش را با وضعیت جدید تطبیق میداد تا دراراضی مورد نظر بتواند زندگی کند ودر بعضی مواقع ایل یا طوایفی که دارای بنیه نظامی قوی ومتمول بود پیش شرط های یرای میزبان یا حاکمیت در قبال ادامه زندگی ،دفاع یا جنگ از قبل مطرح میکرد ودر بعضی مواقع گاهی این وضعیت سبب چرخش قبیله وایل اهالی بطرف دشمن هم میشد چون در قدیم بقای اهالی با حاکمیت چندان مهم نبود و دشمن اهالی یا ایل ،قبیله، نا سازگاری طبیعت وحوادث بود وگاهی هم متاثر از جور و ظلم اربابان و والیان و... بودند .🌹 ادامه در پست پایین👇👇👇👇
جعرافیای قدیم - قبل از ظهورناسیونالیسم جعرافیای سیاسی به معنای امروزی وجود نداشت جعرافیا سیاسی امروزی درمعنای خود دارای مرزهای شناخته شده وحاکمیت،اراضی ودارای نفوس ونام کشور در نقشه جهانی یا بین الملی می باشد و ما این جعرافیا امروزی رابعلت حوادث و جنگها وتغیرحاکمیتها و جابجایی نفوس در تاریخ گذشته نمی بینیم وبجای جعرافیای امروزی نامش قلمرو یا ئولکه و...می باشد. وقلمرو دارای حاکمیت درمعنای قدیمی محدود به وسعت امرارومعاش اهالی بود مانند: دیه،روستا، قبایل، ایلات وعشایری کوچری که به ییلاق و قشلاق کوچ میکردند ویا در آن زندگی میکرد ند محدود می شد و بزرگترین قلمرو قدیم با مرزهای تعین حدود وگاهی مغشوش،اراضی تحت سلطه حکومت ها و سلسله ها بزرگ و کوچک می باشد که به اهالی آنجا حکومت میکردند وازعایدات آنها خراج میگرفتند ودر موقع جنگ برای جلوگیری ازتجاوز به دفاع اراضی خود واهالی ساکن میپرداختند ویا به اراضی همجوار تعرض کرده وضمیمه قلمروخود میکردند. جعرافیای ایران امروزی بعد ازاسلام به مدت دوقرن جزو سرزمینهای خلافت اسلامی یا عربی بود وبعدازسقوط خلافت ، ایران امروزی؛ جزوقلمروسلسله های ترکان بوده و گاهی با ظهوروسقوط سلسله ها تبدیل به بحران میشد ویابه دلیل حوادث مختلف وجنگ مرزهای قلمرواراضی شان دچار تغییروتحولات میشد. سلسله مراتب قلمرو یا کشورهای قدیم با تقسیم بندی مانند : پایتخت،ایالت،ولایت،شهر،روستا، دهکده ،ایلات وعشایر کوچری بود که در موقع جنگ همگی ومخصوصا دیوانسالاران وسران قشون و متمولین ومالکان بزرگ به دفاع از قلمرو خود میپرداختند و حتی برای حفظ موجودیت و اراضی ،فرزندان خود را نیز قربانی میدادند و در موارد استثنایی شاهان برای بقایی خود و حفظ قلمروفرزندان خود را هم میکشتند. ودرتاریخ مکتوب بعدازاسلام، قلمرویابه اصطلاح امروزی؛ جعرافیای تاریخی با سلسله های حاکم شناخته میشوند بجای اطلاق نام کشوریا قلمرو ازعناوین مانند : عالم آرا ی یا محروسه، سلسله ها بکارمیرفت مانند: قلمروغزنویان ،سلجوقیان،عالم آرای صفویان ،عالم آرای نادری یا افشار، ممالک محروسه قاجاریه بود وایالت با عتاوین مملکت مانند :مملکت آذربایجا ن، ری ، کرمان،خراسان ومکتوب شده است.
نفوس - نفوس اراضی قدیم از قلمرو تحت فرمان سلاطین یا شاهان، تعریف خاص خود را داشتند این اهالی ساکن، ایلات وعشایر مرزنشین حتی در داخل ممالک تحت سلطه سلسله ها بیش از آنکه وفا دار به حاکمیت یا اراضی باشند دنبال منافع و تامین امرار معاش برای بقای خود بودند وتوافق مکتوب یا شفاهی اعتبارش به تامین منافع طرفین بستگی داشت هروقت موقعیت اقتضا میکرد اهالی یک بخش یا طوایف،قبیله وعشایرمیتوانست این قرارداد را یکطفره فسخ کند وبه اراضی حاکمیت همجوار و حتی دشمن برود آنچه در گذشته مهم بود بقای ایل واهالی مقدم بر همه مسائل بود و به نقل ازافراد مسن ، دغدغه اهالی قدیم یا رعیت بستگی به رفتار،تامین امرارومعاش ورعیتمداری سران یا سلاطین بود و برای نفوس این کشورخواه ایران ،روسیه یا عثمانی در شرق ودرجنوب هر کشوری باشد مهم نبود هر کشوری که خوب مدارا میکرد رعیت آن کشور میشدند( البته در این گفته مسائلی تلخی و دلایلی مختلف وجود دارد که نوشته دیگر میخواهد). در طول تاریخ مخصوصا در جنگها ما جابجایی یا مهاجرت دائمی، ایل ها واهالی را به کشورهای همجوار ودشمن می بینیم وبه همین سبب جعرافیا ی امروزی برایش معنای نداشت وحتی وفا داری وجانبازی بستگی به موقعیت آینده ایل واهالی وتصمیم تشخیص رئیس شان داشت که این رئیس ایل حتی اگر موقعیت ایجاب میکرد با مشورت و مصلحت با بزرگان وهمفکرانش، تغییراتی در سنت ، آداب رسوم ، عرف ، مذهب ، زبان ،نژاد و... خود جهت ادامه حیات شرایط ایل میزبان را قبول کرده وخود وایل واهالیش را با وضعیت جدید تطبیق میداد تا دراراضی مورد نظر بتواند زندگی کند ودر بعضی مواقع ایل یا طوایفی که دارای بنیه نظامی قوی ومتمول بود پیش شرط های یرای میزبان یا حاکمیت در قبال ادامه زندگی ،دفاع یا جنگ از قبل مطرح میکرد ودر بعضی مواقع گاهی این وضعیت سبب چرخش قبیله وایل اهالی بطرف دشمن هم میشد چون در قدیم بقای اهالی با حاکمیت چندان مهم نبود و دشمن اهالی یا ایل ،قبیله، نا سازگاری طبیعت وحوادث بود وگاهی هم متاثر از جور و ظلم اربابان و والیان و... بودند .🌹 ادامه در پست پایین👇👇👇👇
23.03.202515:22
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر - پست هشتم ادامه ازپست قبلی - قاجار نسبت داد که حقیقت ندارد البته جنگها همیشه ویرانگر بودند وتبعات سنگین آن بستگی به شدت جنگها داشت بقول معرف در جنگ حلوا پخش نمی کنند البته اهل خرد همیشه جنگ را محکوم کرده ومیکنند برخی از اهل فلسفه وجبار میگویند جنگ پدر ملت هاست با عقل درست نمی آید و محکوم هست . در قلمرو ترکان هر حکومتی که ظهور میکرد می بایست رعیتمداری میکرد وخراجش را میگرفت ماهیت مداریگری یا ظالم بودن بحثی دیگر میخواهد ونکته حائز اهمیت اینکه ، در آن موقع یا دیگر زمانها این تاجیکان مدعی متمدن درکجای این قلمرو بودند یا پایتخت ،حاکمیت پرچم یا میدان جنگ شان در کجا بود شما کدام جنگ در برهه های مختلف تاریخ انجام داده اید بفرمایید؟ اینها در موقع جنگ در کنج مخروبه ها شعرمیسرودند ودر شیوه صوفیگری ودرویشی و مشغول بودند و واهمه، ترس و ناله شان ازبی بهره بودن از هنر جنگ می باشد به همین خاطر، تاجیکان در نوشت هایشان ازترکان مانند شاهان غزنوی ،خوارزمشاهان ،چنگیز، امیرتیمور، شاهان سلجوقی و غیره دیو و غول ساخته اند که ازهراس انگیزی خودشان از ترکان می باشد واین ترس هنوز هم در تاجیکها مشهود است البته در شاه نامه افسانه وشعر می سرایند خود را سر آمد و جنگاور تاریخ میدانند. اما در مقابله با چادر نشینان یا بیابانگردان وحشی عاجزند! در نوشتن کتابهای تاریخ که بیشتر نویسندگانشان خودشعوبیه بودند و جریان شعوبیه از قدیم در نوشتن کتابهای تاریخ یا چاپلوس قبله عالم بودند یا بعد انقراض آن سلسله شیوه جعل و درغگویی را در تاریخ می نوشته و رواج میدادند و مورد تشویق سلسله جدید قرار میگرفتند وحقیقت تاریخ را اینها همیشه مخدوش کرده و جعل بافی میکنند مخصوصا با تعالیم ماسونی با فرهنگ استعماری جهت وحشی جلوه دان ترکان ومتمدن نشان دادن خودشان از مشروطه به بعد ودر دوره پهلوی کتابها نوشته وداستانها ساخته اند که چنین نیست بعنوان نمونه از چنگیز و مغول ها بیشتر مینویسند و حتی انکار سوابق زیست نفوس اصلی فلات ایران ترکان را اینها را به مغول وصل میکنند در باره مغول ها که بیشترشان در قشون ترکان منجمله در زمان چنگیز فعال بودند و جزو نفوس قلمرو ترکان بودند (البته خود مغول و از نوع قدیم وجدید جای بحث خود را دارد ) و از اینگونه تحریفات در تاریخ معاصر از دوره پهلوی به سیستم آموزشی هم راه یافته و به باور اهل تاریخ هم رخنه کرده ولی امروز باز خوانی تاریخ همه رشته های اینها پنبه کرده وبا تحقیق وتحلیل تاریخ نویسندگان شعوبیه را افشا ورسوا میکند .
آیا ترکان یا مغول ها به ایران آمده اند ؟ - واینکه میگویند ترکان یا مغول ها از شرق آسیا ویا مغولستان به ایران آمده اند با نگاهی به نقشه های تاریخی سلسله های ترکان ایران یا خیلی ازبخش های آسیای میانه ومغولستان وسرزمین های جزو اراضی منجمله ایران امروزی جزو قلمرو حاکمیت ترکان بودند و این قلمرو مداوم در تغییر بود و گاهی امتداد آن از روسیه امروزی گذشته به شبه جزیره بالکان میرسد و یا در زمان سلجوقیان به روم شرقی میرسد و اگرایران در آنزمان بغیر از ترکان در دست اقوام ،ایل یا حاکمیت غیر ترک بوده بفرمایند ما هم بدانیم در این قلمرو بزرگ ایل و عشیره های کوچری بطور مستمر ادامه داشته وگاهی این کوچ ها از طرف حاکمیت ها در جابجای ایل ها وعشیره صورت میگرفت و گاهی جنگ موجب این موارد میشد ویا در پی یافتن اراضی مستعد جهت امرار و معاش این کوچ ها صورت میگرقت یعنی کوچ کردن در قدیم نبض زندگی بود واین ترفند که تاجیکان ساخته اند ترکان ویا ایل های دیگر ازفلان نقاط به ایران یاجایی دیگر آمده اند بی اساس میباشد وبا شیوه تاریخنگاری تحلیلی درست نمی باشد وتاریخ رامعکوس و مخدوش خواندن و نوشتن میباشد که شعوبیه در این موارد مجرب هستند 💐
ادامه در پست های اینده موفق باشید 🌹🍀🍀بتاریخ 3فروردین 1404 رحمان حسین زاده 🌺ارتباط با من . @rahmanhuseynzadekitabch
آیا ترکان یا مغول ها به ایران آمده اند ؟ - واینکه میگویند ترکان یا مغول ها از شرق آسیا ویا مغولستان به ایران آمده اند با نگاهی به نقشه های تاریخی سلسله های ترکان ایران یا خیلی ازبخش های آسیای میانه ومغولستان وسرزمین های جزو اراضی منجمله ایران امروزی جزو قلمرو حاکمیت ترکان بودند و این قلمرو مداوم در تغییر بود و گاهی امتداد آن از روسیه امروزی گذشته به شبه جزیره بالکان میرسد و یا در زمان سلجوقیان به روم شرقی میرسد و اگرایران در آنزمان بغیر از ترکان در دست اقوام ،ایل یا حاکمیت غیر ترک بوده بفرمایند ما هم بدانیم در این قلمرو بزرگ ایل و عشیره های کوچری بطور مستمر ادامه داشته وگاهی این کوچ ها از طرف حاکمیت ها در جابجای ایل ها وعشیره صورت میگرفت و گاهی جنگ موجب این موارد میشد ویا در پی یافتن اراضی مستعد جهت امرار و معاش این کوچ ها صورت میگرقت یعنی کوچ کردن در قدیم نبض زندگی بود واین ترفند که تاجیکان ساخته اند ترکان ویا ایل های دیگر ازفلان نقاط به ایران یاجایی دیگر آمده اند بی اساس میباشد وبا شیوه تاریخنگاری تحلیلی درست نمی باشد وتاریخ رامعکوس و مخدوش خواندن و نوشتن میباشد که شعوبیه در این موارد مجرب هستند 💐
ادامه در پست های اینده موفق باشید 🌹🍀🍀بتاریخ 3فروردین 1404 رحمان حسین زاده 🌺ارتباط با من . @rahmanhuseynzadekitabch
08.03.202516:13
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر - پست ششم ادامه ازپست
بصورت طلق (دائمی ) شده و خود را حاکمان اراضی مذکور میدانستند حتی اگرحاکمیت میخواست این اراضی از این خورده مالکین تصرف کند کار به جنگ ودر گیری منجر میشد و منظورا ین است نفس وزندگی نفوس قدیم به زمین وابستگی مطلق داشت وحاکمیت بعد از زمین اهمیت درجه دومی برای اهالی بود ودرواقع این اراضی، قلمرو کوچک خورده مالکین و امرارومعاش وسکونت گاه بخشی ازاهالی یا بنوعی حاکمیت کوچک بود ودر مورد تجارت یهودیان بیشتراز اقشار دیگر سود می بردند وشریک شدن در تجارت دادان سرمایه بصورت نزول شیوه آنها بود وبیشتر داد وستد آنها طلا وعتیقه ودادن اجاره اموال بود البته در زمان شاه عباس به در خواست انگلیس بیشتر اینها از کشور اخراج وبه هندوستان رفتند و از لحاظ اقتصاد آنزمان ضربه ی قابل توجه به کشور وارد شد .
نفوس در قلمرو ترکان – در مبحث حکومتهای قلمروی یا محروسه نفوس (جمعیت) یکی از عامل مهم در استحکام حاکمیت و تولید و محصول اراضی بود ترکان بعلت گسترش قلمرو خود همیشه از لحاظ نفوس مواجه با کمبود نیروی انسانی بودند و نفوس خود ترکان بیشتر در دیوان، قشون، والی یا بیگلر و امور کلیدی در اداره کردن سیستم حاکمیت بود بیشتر اوقات این اقشار در جنگ و کشور گشایی و اداراه امور سپری میشد نگهداری اراضی فتح شده و تلفاتی که جنگها بهمراه داشت یکی از دلایل کمبود نفوس در ترکان بود . فتح اراضی بیشتر و ثروت اندوزی وازدواج با خانوادهای سرشناس وهمسایگان قلمرو و ازدیاد نفوس و اراضی فتح شده جهت استحکام روابط و دست نشاندگی از شیوه های رایج در حاکمیت ترکان بود و گاهی اینگونه روابط از درون به حاکمیت بخاطر کمبود نیروی انسانی و تامین از، بخود بیگانه ضربه های اساسی به حاکمیت ترکان میزد . ترکان در رعیتمداری از اقوام وادیان دیگر بصورت برابر بدون تبعیض رایج بود مشغول کردن رعیت در زمینداری ، دامداری ، صنایع وکارهای خانگی و خدمات دیوانی در سیستم ترکان از شیوه های رایج بود وحتی برای اداراه مستمر این اقشار فرمانها ودستوراتی در جهت رفع تبعیض و رعایت عدالت و تامین مایحتاج در تاریخ بیشتر دیده میشود. مشغولیت اقشار مختلف رعیت بسته به استعداد وباز دهی در کارها ی روزمره و مداوم داشت درشغل زمینداری تاجیکان بیشتر از دیگران فعال بودند و از دوره صفویه به بعد برخی از این رعیت به زمینداران بزرگ با پرداخت خراج تبدیل شدند ودر دوره قاجار بخشی از زمیندارین را تشکیل میدادند وهمچنین افرادی از این تاجیکان در دیوان به کارهای خدماتی مشغول بودندو برخی هم به مناسب مهمی رسیدند (البته ضربات و خیانت اینها یا جریان شعوبیه جای بحث خود را دارد ) وافرادی هم مانند شاعران ومطربان با سرودن اشعار ،داستانسرایی ، رقص و آواز در مجلس ترکان مشغول بودند دربعضی سفر نامه ها و نوشته ها مشغولیت زنان فهلوی یا تاجیکی زبان در خانه ها هم اشاره شده است و دیگر اقوام مانند لر ها وبختیاری وبلوچ وعشیره های کوه نشین (موسم به اکراد امروزی ) بیشتر در دامداری مشغول بودند وبعد از صفویه برخی افراد این اقوام به ارباب و خان زمیندارو دامدار تبدیل شدند و با حکومت برای اجاره تیول وشرایط و قرار دادها در نوع استفاده ازاراضی تیولی مذاکره و توافق الحاقی(قبول شرایط حاکمیت ) میکردند وبرخی از اینهادر دوره قاجارحتی مطیع ودارای مناسب وسمت هم شدند با ایجاد حکومت پهلوی جهت تامین اهداف غارتگرانه انگلیس این سیستم ازهم پاشید کشور نه تنها پیشرفت نکرد بلکه از هم پاشی سیستم قبلی که میتوانست با شیوه های کارشناسانه و مناسبات جدید تبدیل به احسن و عامل پیشرفت شود به فلاکت منجر شد اوج این هم پاشی لغو مالکیت اربابی وجایگزین اصلاحات ارضی بود علیرغم هشدار کارشناسان متاسفانه با تسلط شعوبیه ،تعلیم یافتگان فراماسونری از اواخر قاجار ودوره پهلوی نقش وابستگی همه جانبه کشوررا به اجنبی صد چندان کردند وبه همین جهت تمامی برنامه اقتصادی و... که بنام ترقی وتمدن تبلیغات میشد در دوره پهلوی پوچ در خدمت استعمار بود. 🌹ادامه در پست های آینده بتاریخ 16اسفند 1403 موفق باشید.🍀ارتباط با من . @rahmanhuseynzadekitabch
بصورت طلق (دائمی ) شده و خود را حاکمان اراضی مذکور میدانستند حتی اگرحاکمیت میخواست این اراضی از این خورده مالکین تصرف کند کار به جنگ ودر گیری منجر میشد و منظورا ین است نفس وزندگی نفوس قدیم به زمین وابستگی مطلق داشت وحاکمیت بعد از زمین اهمیت درجه دومی برای اهالی بود ودرواقع این اراضی، قلمرو کوچک خورده مالکین و امرارومعاش وسکونت گاه بخشی ازاهالی یا بنوعی حاکمیت کوچک بود ودر مورد تجارت یهودیان بیشتراز اقشار دیگر سود می بردند وشریک شدن در تجارت دادان سرمایه بصورت نزول شیوه آنها بود وبیشتر داد وستد آنها طلا وعتیقه ودادن اجاره اموال بود البته در زمان شاه عباس به در خواست انگلیس بیشتر اینها از کشور اخراج وبه هندوستان رفتند و از لحاظ اقتصاد آنزمان ضربه ی قابل توجه به کشور وارد شد .
نفوس در قلمرو ترکان – در مبحث حکومتهای قلمروی یا محروسه نفوس (جمعیت) یکی از عامل مهم در استحکام حاکمیت و تولید و محصول اراضی بود ترکان بعلت گسترش قلمرو خود همیشه از لحاظ نفوس مواجه با کمبود نیروی انسانی بودند و نفوس خود ترکان بیشتر در دیوان، قشون، والی یا بیگلر و امور کلیدی در اداره کردن سیستم حاکمیت بود بیشتر اوقات این اقشار در جنگ و کشور گشایی و اداراه امور سپری میشد نگهداری اراضی فتح شده و تلفاتی که جنگها بهمراه داشت یکی از دلایل کمبود نفوس در ترکان بود . فتح اراضی بیشتر و ثروت اندوزی وازدواج با خانوادهای سرشناس وهمسایگان قلمرو و ازدیاد نفوس و اراضی فتح شده جهت استحکام روابط و دست نشاندگی از شیوه های رایج در حاکمیت ترکان بود و گاهی اینگونه روابط از درون به حاکمیت بخاطر کمبود نیروی انسانی و تامین از، بخود بیگانه ضربه های اساسی به حاکمیت ترکان میزد . ترکان در رعیتمداری از اقوام وادیان دیگر بصورت برابر بدون تبعیض رایج بود مشغول کردن رعیت در زمینداری ، دامداری ، صنایع وکارهای خانگی و خدمات دیوانی در سیستم ترکان از شیوه های رایج بود وحتی برای اداراه مستمر این اقشار فرمانها ودستوراتی در جهت رفع تبعیض و رعایت عدالت و تامین مایحتاج در تاریخ بیشتر دیده میشود. مشغولیت اقشار مختلف رعیت بسته به استعداد وباز دهی در کارها ی روزمره و مداوم داشت درشغل زمینداری تاجیکان بیشتر از دیگران فعال بودند و از دوره صفویه به بعد برخی از این رعیت به زمینداران بزرگ با پرداخت خراج تبدیل شدند ودر دوره قاجار بخشی از زمیندارین را تشکیل میدادند وهمچنین افرادی از این تاجیکان در دیوان به کارهای خدماتی مشغول بودندو برخی هم به مناسب مهمی رسیدند (البته ضربات و خیانت اینها یا جریان شعوبیه جای بحث خود را دارد ) وافرادی هم مانند شاعران ومطربان با سرودن اشعار ،داستانسرایی ، رقص و آواز در مجلس ترکان مشغول بودند دربعضی سفر نامه ها و نوشته ها مشغولیت زنان فهلوی یا تاجیکی زبان در خانه ها هم اشاره شده است و دیگر اقوام مانند لر ها وبختیاری وبلوچ وعشیره های کوه نشین (موسم به اکراد امروزی ) بیشتر در دامداری مشغول بودند وبعد از صفویه برخی افراد این اقوام به ارباب و خان زمیندارو دامدار تبدیل شدند و با حکومت برای اجاره تیول وشرایط و قرار دادها در نوع استفاده ازاراضی تیولی مذاکره و توافق الحاقی(قبول شرایط حاکمیت ) میکردند وبرخی از اینهادر دوره قاجارحتی مطیع ودارای مناسب وسمت هم شدند با ایجاد حکومت پهلوی جهت تامین اهداف غارتگرانه انگلیس این سیستم ازهم پاشید کشور نه تنها پیشرفت نکرد بلکه از هم پاشی سیستم قبلی که میتوانست با شیوه های کارشناسانه و مناسبات جدید تبدیل به احسن و عامل پیشرفت شود به فلاکت منجر شد اوج این هم پاشی لغو مالکیت اربابی وجایگزین اصلاحات ارضی بود علیرغم هشدار کارشناسان متاسفانه با تسلط شعوبیه ،تعلیم یافتگان فراماسونری از اواخر قاجار ودوره پهلوی نقش وابستگی همه جانبه کشوررا به اجنبی صد چندان کردند وبه همین جهت تمامی برنامه اقتصادی و... که بنام ترقی وتمدن تبلیغات میشد در دوره پهلوی پوچ در خدمت استعمار بود. 🌹ادامه در پست های آینده بتاریخ 16اسفند 1403 موفق باشید.🍀ارتباط با من . @rahmanhuseynzadekitabch
दिखाया गया 1 - 11 का 11
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।