СЕ
Серый
𝖧ǝ𝖺̄𝗏𝖾𝗇 ɐ𝗇𝖽 𝖻ɐ𝖼𝗄
TGlist रेटिंग
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिMar 14, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Oct 14, 2024सदस्य
0
24 घंटों00%सप्ताह00%महीना00%
26.03.2025
0-
उद्धरण सूचकांक
0
उल्लेख0चैनलों पर शेयर0चैनलों पर उल्लेख0
26.03.2025
0-
प्रति पोस्ट औसत दृश्य
0
12 घंटों00%24 घंटों00%48 घंटों00%
26.03.2025
0-
सगाई (ER)
0%
रिपोस्ट0टिप्पणियाँ0प्रतिक्रियाएँ0
26.03.2025
0%-
सगाई दर (ERR)
0%
24 घंटों0%सप्ताह0%महीना0%
26.03.2025
0%-
प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य
0
1 घंटा00%1 - 4 घंटे00%4 - 24 घंटे00%
26.03.2025
0-
समूह "Серый" में नवीनतम पोस्ट
26.03.202518:31
से पुनः पोस्ट किया:
گـناھڪأر

26.03.202518:30
🪝فـور ڪنید؛
با توجه به وایب چنلتون مثل عکس بالا چنلتون رو به یک ماشین تشبیه کنم.
با توجه به وایب چنلتون مثل عکس بالا چنلتون رو به یک ماشین تشبیه کنم.
⎯𝐋imit; 690 /جوین بودنتون چک میشه


से पुनः पोस्ट किया:
𝚳ꤕ𝗀à𝗇

26.03.202510:50
ادمینها!
بعد مدت کوتاهی تصمیم گرفتم که برگردم و.. اکانتم کاملا خالیه
— فوروارد کنید تک تک چنلهاتون جوین شم و توی فولدر مخصوصم قرارتون بدم .
से पुनः पोस्ट किया:
狼KŌ

26.03.202509:41
?? 💵 ummm ⛑ 🌟
فور کنید دارک سایدتونو با دو سه کلمه / جمله توصیف کنم
فور کنید دارک سایدتونو با دو سه کلمه / جمله توصیف کنم
25.03.202523:17
@Thkimtea
25.03.202523:17
Loren
25.03.202523:14

से पुनः पोस्ट किया:
𝘏𝘢𝘸𝘢𝘪𝘪•°
25.03.202523:10
من حرف هایی که بهت زدم دارم تاوانش روز شب به خودم پس میدم...
से पुनः पोस्ट किया:
ㅤ𓂃𝖡𝗅︎𝖺𝖼︎𝗄︎𝖲︎𝗐𝖺⃡𝗇︎.

25.03.202523:09
─๋┄┅🧧⃟ 𖦙 𝘐𝘵'𝘴 𝘱𝘦𝘢𝘤𝘦𝘧𝘶𝘭 ๋๋๋๋๋๋๋๋ ๋๋๋۪̣࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪ ๋๋๋๋࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪࣪
𝘸𝘩𝘦𝘯𝘺𝘰𝘶'𝘳𝘦 𝘯𝘰𝘵 𝘪𝘯𝘵𝘦𝘳𝘦𝘴𝘵𝘦𝘥 𝘪𝘯 𝘢𝘯𝘺𝘰𝘯𝘦 𝘢𝘯𝘺𝘮𝘰𝘳𝘦.💋┅┄─
𝘸𝘩𝘦𝘯𝘺𝘰𝘶'𝘳𝘦 𝘯𝘰𝘵 𝘪𝘯𝘵𝘦𝘳𝘦𝘴𝘵𝘦𝘥 𝘪𝘯 𝘢𝘯𝘺𝘰𝘯𝘦 𝘢𝘯𝘺𝘮𝘰𝘳𝘦.💋┅┄─
से पुनः पोस्ट किया:
𝖠𝖾𝗈𝗇

25.03.202523:09
دیوار ها میچرخند
گوش هایم خونی از فریاد هاییست که در سکوتی بدون صدای نفس هایم زده شده
شادی ای نیست؟ یا نغمه های شادی از همچون منی که ارمغان تاریکی را می آورد فرار میکنند؟
چنگ ها بر صورتم کشیده اند این مردمانی که تاریکی را لعن میکنند
شما چه میدانید که فقدان وجود من روشنایی را از شما میگرفت و شما مبهم در دیوانه خانهی دنیا رها میشدید
دست هایم از نگاه شما مردمان نحس است آنها را بر تن تضاد نورانیم کشیدم اما در من غرق شد و دریافتم
همه چیز منِ نحسی است که روزها از آن فرار میکنید و در حضورش چشم بر هم میگذارید تا نبینید وحشتی که شمارا در آغوش میگیرد
से पुनः पोस्ट किया:
𝖠𝖾𝗈𝗇

25.03.202523:08
فور کنید .
به5 نفر اولی که جوین بدن پک+وایب تقدیم میشه
5نفر دوم مودبرد
5 نفر سوم موزیک
से पुनः पोस्ट किया:
صَـدف ِدَرونـ

25.03.202523:08
「 #تکه_سخن 」
"او راسـتـ میگویـد. من دیـوانهام. اگر نبـودم، دلِ دسـتـ نخـوردهام را تقدیـمِ نگـاهِ غـمزده و قلبـ شکسـتهات نمیکـردم؛ امـا او نمیدانـد کـه تمـام وجـودم، میهمـان ریشـهی آن نگـاه شـده و بـرای سوزانـدنش، فقـط کافیسـت کـه بمیـرم. زیبـای مـن، روزی میرسـد کـه از جـامِ لـبهـایِ مـن، طعـمِ شیـریـنِ عشـق را خواهـی چشیـد و آن وقـت بـه بـرقِ عشقـی کـه در چشمـانم هسـت، قسـم خواهـی خـورد."
نامـهای بـه او..
"او راسـتـ میگویـد. من دیـوانهام. اگر نبـودم، دلِ دسـتـ نخـوردهام را تقدیـمِ نگـاهِ غـمزده و قلبـ شکسـتهات نمیکـردم؛ امـا او نمیدانـد کـه تمـام وجـودم، میهمـان ریشـهی آن نگـاه شـده و بـرای سوزانـدنش، فقـط کافیسـت کـه بمیـرم. زیبـای مـن، روزی میرسـد کـه از جـامِ لـبهـایِ مـن، طعـمِ شیـریـنِ عشـق را خواهـی چشیـد و آن وقـت بـه بـرقِ عشقـی کـه در چشمـانم هسـت، قسـم خواهـی خـورد."
-جئـون جونگکوک، پسـرکِ تنهـایی کـه دلـش را بـه مـردِ عاشـقی باخـت.
-Haru
से पुनः पोस्ट किया:
خاکستر روحِ من؛

25.03.202523:08
مرا به خاطر دلِ شکستهام، ببخش.
وجودِ بیوجودت را پرستیدم و مستِ چشمانِ بیروحت شدم. جز عطر خوش گیسویَت نبوییدم، جز چهرهی ماهگونَت ندیدم و جز آن دو یاقوتِ سرخِ مستکننده نبوسیدم. گویا خالق برای خلق او، تمام مهارت دستهایش را بهکار گرفته بود. از آن دو تیله مشکیِ مسحور کننده گرفته تا پیکرهی تراش خوردهاش، حیف که نحسیِ وجودت بر چشمانت غلبه کرد.
گمان میکردم همانند کورسوی نوری در تاریکیِ زندگانیام بودی. بیخبر از آنکه بدانم، تو خود همان سیاهیِ مطلقِ آسمانِ بیستارهی من خواهی شد.
خواستم بنویسم
بنویسم از چشمانت.
چشمانی که اگر دریاهم نبود، انسانی همچون من را غرق کرد.
به راستی که چشمان تو با من چه کرد


से पुनः पोस्ट किया:
𝘏𝘢𝘳𝘢𝘬𝘪𝘳𝘪

25.03.202523:07
او عاشقِ باران بود و من مانند مرواریدهای برف بر زندگی او آوار میشدم،
او آبیِ اقیانوسِ آرامش را دوستداشت و من یاسیِ یاسهای جنگلِ وحشت بودم،
میخک میخواست و من موگه بودم،
جنگل میخواست و من باغی کوچک انتهای سرزمین عشق بودم،
تنهایی میخواست و من همیشه بودم...
اشتباه من همین بودن بود،
من خودم بودم، نباید به خودیِ خود میبودم و گر نمیبودم و آنچه او خواسته بود بودم، میبود
جایی که باید باشد و میبودم جایی که خواهم باشم..
من تنها شبیه به چیزی که میخواست بودم و هیچوقت خودِ آن چیز نبودم...
دردهایم زخم شد با دیدنِ این واقعهی شنیدنی..
زخمهایم خاکستر شد با طغیانِ آتشِ دیدنی..
وجودم لبخندِ زهر شد با دیدنِ دودِ دشتها و دهکدهی عشق و این غمهای بوییدنی..
چیزی باقی نماند از کلماتم که درست کنار هم قرار گیرند؛
فرار میکنند از ذهنِ تو و زبانِ من...
چه کنم..؟!
نه صاحبِ دوستداشتنت بودم نه مالکِ چشمانت...
حال نمیدانم که زندهام در دنیای زندگان یا زندهام در دنیای مردگان؛
شاید هم مردهام در دنیای مردگان یا مردهام در دنیای زندگان...
به پایان که میرسد نمیدانم بروم یا بمانم و اصلا چه تفاوتی دارد..؟!
بروم یا بمانم.. تو بگو کریستالِ شیرینِ چای صبحگاهیام.. بروم، یا بمانم؟!
रिकॉर्ड
26.03.202521:54
0सदस्य26.03.202521:54
उद्धरण सूचकांक26.03.202521:54
0प्रति पोस्ट औसत दृश्य26.03.202521:54
0प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य26.03.202521:54
0.00%ER26.03.202521:54
0.00%ERRSorry, metrics are empty. Styled block will be implemented soon... 😢
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।