07.05.202513:08
میکنی آخر مرا درگیر بیماریِ قند
جانِ هرکس دوست داری اینقدر شیرین نخند.
جانِ هرکس دوست داری اینقدر شیرین نخند.
06.05.202509:58
ديوانهتر از خويش كسى مىجستم،
دستم بگرفتند و به دستم دادند.
-سعدی.
دستم بگرفتند و به دستم دادند.
-سعدی.
05.05.202519:46
همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد.
-مولانا.
چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد.
-مولانا.
21.04.202520:08
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو میآرم خود هیچ نمیمانم.
-سعدی.
چون یاد تو میآرم خود هیچ نمیمانم.
-سعدی.
07.03.202518:40
به چه می اندیشی؟
به خزانی که گذشت؟
به بهاری که نبود؟
به امیدی که کنون رفته به باد؟
یا به عهدی که دگر رفت ز یاد؟
به چه می اندیشی؟
به دوچشمی که تو را هیچ ندید؟
به دودستی که تو را هیچ نخواست؟
به رفیقی که غبار غمت از چهره نرفت؟
یا به قلبی که برایت سخن از عشق نگفت؟
به چه می اندیشی؟
به بهاری دیگر به امیدی دیگر یا رفیقی دیگر؟
به خزانی که گذشت؟
به بهاری که نبود؟
به امیدی که کنون رفته به باد؟
یا به عهدی که دگر رفت ز یاد؟
به چه می اندیشی؟
به دوچشمی که تو را هیچ ندید؟
به دودستی که تو را هیچ نخواست؟
به رفیقی که غبار غمت از چهره نرفت؟
یا به قلبی که برایت سخن از عشق نگفت؟
به چه می اندیشی؟
به بهاری دیگر به امیدی دیگر یا رفیقی دیگر؟
07.03.202514:24
حالا که دگر نیست هوای تو به خانه،
این کلبهی ویرانه سزاوار کُلنگ است.
-الهام هاشمی.
این کلبهی ویرانه سزاوار کُلنگ است.
-الهام هاشمی.
07.05.202510:30
مشتاق درد را به مداوا چه احتیاج
بیمار عشق را به مسیحا چه احتیاج
تا کی به ناز رفتن و گفتن که جان بده
جان میدهم، بیا، به تقاضا چه احتیاج.
-هلالی جغتایی.
بیمار عشق را به مسیحا چه احتیاج
تا کی به ناز رفتن و گفتن که جان بده
جان میدهم، بیا، به تقاضا چه احتیاج.
-هلالی جغتایی.
06.05.202509:13
بیتابشدن، دمنزدن، عادتم این است
با خون جگر ساختهام، قسمتم این است.
-حسین دهلوی.
با خون جگر ساختهام، قسمتم این است.
-حسین دهلوی.
05.05.202517:23
من به قربان خدا، چون که غمگین دید مرا؛
بهر خوشحالی من، در دلم انداخت تو را.
بهر خوشحالی من، در دلم انداخت تو را.
14.04.202514:49
کم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بیش از اینها از دعای خود توقع داشتم
بید مجنون کاشتم، فکر تو بودم، خشک شد
زرد میشد مطمئناً کاج اگر میکاشتم
آن که زد با تیغ مکرش گردنم را، خود شمرد
چند گامی سوی تو بیسر قدم برداشتم
ای شکاف سقف ِبر روی سرم ویران شده
کاش از آن اول تو را کوچک نمیپنداشتم
آه ِمن دیشب به تنگ آمد، دوید از سینهام
داشت میآمد بسوزاند تو را، نگذاشتم.
-کاظم بهمنی.
بیش از اینها از دعای خود توقع داشتم
بید مجنون کاشتم، فکر تو بودم، خشک شد
زرد میشد مطمئناً کاج اگر میکاشتم
آن که زد با تیغ مکرش گردنم را، خود شمرد
چند گامی سوی تو بیسر قدم برداشتم
ای شکاف سقف ِبر روی سرم ویران شده
کاش از آن اول تو را کوچک نمیپنداشتم
آه ِمن دیشب به تنگ آمد، دوید از سینهام
داشت میآمد بسوزاند تو را، نگذاشتم.
-کاظم بهمنی.
07.03.202518:21
بیتابشدن، دمنزدن، عادتم این است،
با خون جگر ساختهام، قسمتم این است.
-حسین دهلوی.
با خون جگر ساختهام، قسمتم این است.
-حسین دهلوی.
04.03.202517:37
او صبر خواهد از من، بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد.
-شهریار.
من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد.
-شهریار.
06.05.202513:36
ای جان، تو عزیزتر نهای از یارم
بی یار نخواهمت ز تن بیرون شو.
-ابوسعید ابوالخیر.
بی یار نخواهمت ز تن بیرون شو.
-ابوسعید ابوالخیر.
06.05.202506:19
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفت وگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من.
-خیام.
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفت وگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من.
-خیام.
05.05.202517:04
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من
ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت.
ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت.
27.03.202519:41
دل يکي داريم
و در يک دل نمی گُنجد دو يار.
-اوحدی.
و در يک دل نمی گُنجد دو يار.
-اوحدی.
से पुनः पोस्ट किया:
شعر.

07.03.202517:45
گفتند که از لبان او غافل شو
ماه رمضان است کمی عاقل شو؛
می بوسم و از کسی ندارم ترسی
ای روزه اگر معترضی، باطل شو.
ماه رمضان است کمی عاقل شو؛
می بوسم و از کسی ندارم ترسی
ای روزه اگر معترضی، باطل شو.
04.03.202517:01
ای عشق مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعهی تشنه به باران برسیم
یا من برسم به یار و یا یار به من
یا هردو بمیریم و به پایان برسیم.
-قیصر امین پور.
چون مزرعهی تشنه به باران برسیم
یا من برسم به یار و یا یار به من
یا هردو بمیریم و به پایان برسیم.
-قیصر امین پور.
06.05.202511:19
جیرجیرک که دهد صدای طوطی
بچه خوشگل هم کند ادعای لوتی
بچه خوشگل هم کند ادعای لوتی
05.05.202520:17
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید.
-سعدی.
-سعدی.
25.04.202520:14
آرزویم بود و با خلقی بیانش کردهام
وای بر من، آرزوی دیگرانش کردهام.
-سجاد سامانی.
وای بر من، آرزوی دیگرانش کردهام.
-سجاد سامانی.
08.03.202513:10
مست رویت بودم از اغواگری ها بیشتر،
میبرند عقل از سرم، مو فرفری ها بیشتر.
میبرند عقل از سرم، مو فرفری ها بیشتر.
07.03.202514:35
از زلزله و عشق، خبر کس ندهد،
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای.
-شفیعی کدکنی.
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای.
-شفیعی کدکنی.
04.03.202508:52
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟
ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم
لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم.
-کاظمبهمنی.
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟
ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم
لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم.
-کاظمبهمنی.
दिखाया गया 1 - 24 का 27
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।