26.04.202510:36
- نمیتونم خودمو ببخشم...
+ پس هنوز فکر میکنی که تنبیه شدن، میتونه چیزی رو جبران کنه.
+ پس هنوز فکر میکنی که تنبیه شدن، میتونه چیزی رو جبران کنه.
21.04.202512:40
کسی که واقعاً دوستت داره، برای درک کردنت تلاش میکنه، نه تغییر دادنت.
से पुनः पोस्ट किया:
GHOSTEEN | شبح

21.04.202511:52
از مزایای کار درمان و کلا تراپی در ایران اینه که هیچوقت سورپرایزهاش ته نمیکشن و تموم نمیشن. هرچند همهجای دنیا بیماران برای درمانشون دست به کارهای عجیبی میزنن اما حداقل با اضافه کردن مشکلات به مشکلات موجود این کارارو نمیکنن.
19.04.202517:57
فرق بین احساس و فکر چیه؟
فکر: من بیارزشم.
احساس: غمگینم، ناامیدم.
تشخیص این دوتا از هم، اولین قدم برای درمانه.
فکر: من بیارزشم.
احساس: غمگینم، ناامیدم.
تشخیص این دوتا از هم، اولین قدم برای درمانه.
17.04.202518:55
با وویس این رو توضیح میدم.
23.04.202509:29
بعضی دردها درمان نمیشن، اما میتونن بخشی از داستانی بشن که باهاش به بقیه امید میدی.
से पुनः पोस्ट किया:
ALWAYS

21.04.202511:54
از مسیر لذت بردن یه کمی سخته، ولی اگر یک درصد احتمال باشه که نرسم، نمیخوام همهی اینمدت رو زندگی نکرده باشم.
20.04.202515:24
خانم ۳۸ ساله برای اضطراب مزمن و وسواس مراجعه کرده بود. میگفت در طول روز همش استرس دارم و حتماً باید هر نیم ساعت بچههامو چک کنم و بهشون زنگ بزنم. درمان رو شروع کردیم و تایمهای آینده رو فیکس کردیم.
موقع رفتن، وقتی از صندلی بلند شدیم و به سمت در رفتیم انگار یهو چیزی یادش اومده باشه، برگشت گفت «راستی من RLS (سندروم پای بیقرار) شدید هم دارم». گفتم در اوایل درمانتون باید دارو مصرف کنین براش، کم کم اون هم بهتر و برطرف میشه.
یه نامهی ارجاع به روانپزشک نوشتم و بهش دادم. یه نگاهی به نامه انداخت و گفت «دکتر من یه مدت واسه RLSام تریاک هم کشیدم ولی خوب نشدم، این داروهاش از تریاک بهتره؟» :|||
موقع رفتن، وقتی از صندلی بلند شدیم و به سمت در رفتیم انگار یهو چیزی یادش اومده باشه، برگشت گفت «راستی من RLS (سندروم پای بیقرار) شدید هم دارم». گفتم در اوایل درمانتون باید دارو مصرف کنین براش، کم کم اون هم بهتر و برطرف میشه.
یه نامهی ارجاع به روانپزشک نوشتم و بهش دادم. یه نگاهی به نامه انداخت و گفت «دکتر من یه مدت واسه RLSام تریاک هم کشیدم ولی خوب نشدم، این داروهاش از تریاک بهتره؟» :|||
से पुनः पोस्ट किया:
روزمرگیهای یک رواندرمانگر



18.04.202513:02
این ویدیوی بامزه، بسیار موجز و در عین حال بسیار دقیقه. توی شناسایی دقیق مود و احساستون خیلی کمک میکنه. چند باری ببینیدش.
से पुनः पोस्ट किया:
رِیـحـــاٰن

17.04.202518:08
و باز به خودم یادآوری میکنم تجربه های قبلیت نذارن، مانع تجربه های جدید بشن و آدمها باهم فرق میکنند ولی باز هم آسیب میبینم.
چرا؟
چرا؟
से पुनः पोस्ट किया:
«سهشنبهها با دایانودو🦕»

21.04.202517:45
خیلی وقتها آدمها نمیخوان مشکلشون حل بشه، نمیخوان نصیحت بشن، فقط میخوان یکی واقعاً حرفشون رو بشنوه، بدون عجله، بدون قضاوت.
से पुनः पोस्ट किया:
EL vIsiOn

21.04.202511:54
درد برای این نیست که از بینش ببری و خلاص؛ درد داره تو رو متوجه مشکل اصلی میکنه… بهش گوش کن!
19.04.202518:04
دیشب خواب میدیدم که ناشناس گذاشتم بالاخره و کلی داریم صحبت میکنیم. اینقدر حرف نزدیم، ناخودآگاهم صداش دراومده و داره سرزنشم میکنه. بزودی میام و یه گپ مفصلی میزنیم. ببخشید واقعاً، زندگی امون نمیده.
से पुनः पोस्ट किया:
مثلاً روانشناسم!

18.04.202512:22
امروز تو چنل زبان در مورد یادگیری زبان و نداشتن بودجه و... صحبت کردم. دوست داشتین یه نگاه بندازین، شاید سؤال شما هم باشه.
से पुनः पोस्ट किया:
"مردی به نامِ قاف"

17.04.202520:04
انعطاف داشتن نتیجهی جلسه تراپی امروز بود.
اینکه ما«من» ربات های بیاحساسی نیستیم که هرروز طبق یه روتین کار کنیم.
اشکال نداره اگه تو به اسنپ دیر میرسی، اشکال نداره اگه یه کلاس رو نرفتی
این نتیجه خواسته و عمل توعه و اگه نشد، به معنی خراب شدن همهچیز نیست.
ما لازم داریم منعطف باشیم، خودمون رو توی شرایط وفق بدیم و این هیچ وقت آسون به دست نمیاد
اما یه روزی انجام میشه
اینکه ما«من» ربات های بیاحساسی نیستیم که هرروز طبق یه روتین کار کنیم.
اشکال نداره اگه تو به اسنپ دیر میرسی، اشکال نداره اگه یه کلاس رو نرفتی
این نتیجه خواسته و عمل توعه و اگه نشد، به معنی خراب شدن همهچیز نیست.
ما لازم داریم منعطف باشیم، خودمون رو توی شرایط وفق بدیم و این هیچ وقت آسون به دست نمیاد
اما یه روزی انجام میشه
से पुनः पोस्ट किया:
𝕯𝖗𝖆𝖌𝖔𝖓

17.04.202518:08
-چرا از صمیمیت فرار میکنی؟
+چون می ترسم.
-از من؟
+نه، از عشق.
+چون می ترسم.
-از من؟
+نه، از عشق.
से पुनः पोस्ट किया:
خونهٔ شماره ۸

21.04.202516:46
یاد بگیر بگی نه؛ به کاری که دوست نداری، به آدمی که خستهت میکنه، به موقعیتی که جلوی رشدتو میگیره. نه گفتن سخته، ولی قدرتیه که از خودت محافظت میکنه. وقتی "نه" میگی، یعنی به خودت، آرامشت و آیندهت "آره" گفتی.
से पुनः पोस्ट किया:
هُبوط

21.04.202511:53
طرفدار باهم دیگه سکوت کردن و کنار هم نشستن در شبهای بهاری هستم، اینجوری که میدونی یه چی درست نیست ولی با سکوتت هم درک میشی.
19.04.202517:57
توی ژورنال نویسیهای روزانهتون سعی کنید این دو تا رو از هم تفکیک کنید. ببینید که "فکر" چی داره میگه و بعد "احساس"تون در موردش چیه.
से पुनः पोस्ट किया:
دُری گمشده

18.04.202512:21
شاید سختترین چیزی که باید باهاش روبهرو شد، نقشی باشه که خودت توی درد و رنج خودت داشتی.
17.04.202519:08
چرا همهی صمیمیتها، داره به من آسیب میزنه؟
से पुनः पोस्ट किया:
خونهٔ شماره ۸

17.04.202518:08
- چرا از صمیمیت فرار میکنم؟
+ چون آدمها اونطور که نشون میدن، نیستن.
+ چون آدمها اونطور که نشون میدن، نیستن.
दिखाया गया 1 - 24 का 212
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।