
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

محمد جواد بادین فکر
محمد جواد بادین فکر
ارشد سیاست گذاری فرهنگی
دکتری فرهنگ و ارتباطات
اینجا درباره فرهنگ، سیاست و ارتباطات مطالبی را به اشتراک میگذارم.
@j_badinfekr
ارشد سیاست گذاری فرهنگی
دکتری فرهنگ و ارتباطات
اینجا درباره فرهنگ، سیاست و ارتباطات مطالبی را به اشتراک میگذارم.
@j_badinfekr
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिСіч 26, 2023
TGlist में जोड़ा गया
Квіт 12, 2025संलग्न समूह
گفتگو
1
रिकॉर्ड
14.04.202523:59
136सदस्य10.03.202523:59
0उद्धरण सूचकांक13.04.202514:24
200प्रति पोस्ट औसत दृश्य13.04.202514:24
200प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य14.04.202514:24
8.70%ER13.04.202514:24
149.25%ERR04.04.202521:52
کتاب «جنسیت و حمایت سیاسی: زنان و حماس در سرزمین های اشغالی فلسطین»
Gender and Political Support: Women and Hamas in the Occupied Palestinian Territories
Gender and Political Support: Women and Hamas in the Occupied Palestinian Territories
04.04.202521:49
#معرفی_کتاب
کتاب «جنسیت و حمایت سیاسی: زنان و حماس در سرزمین های اشغالی فلسطین»
«Gender and Political Support: Women and Hamas in the Occupied Palestinian Territories»
اثر Minna Cowper-Coles (2023)
اثری پژوهشی و نوآورانه است که به بررسی شکاف جنسیتی در حمایت سیاسی در سرزمینهای اشغالی فلسطین میپردازد. این کتاب با بهرهگیری از دادههای کمی حاصل از بیش از ۷۵ نظرسنجی عمومی بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶ و انجام ۸۱ مصاحبه کیفی، در پی پاسخ به این پرسش کلیدی است که چرا زنان فلسطینی، بیشتر از مردان، از جنبش اسلامی حماس حمایت میکنند؛ در حالیکه مردان بیشتر حامی فتح هستند.
این کتاب در پاسخ به این سوال به چند رهیافت مهم و جالب اشاره می کند:
1-مردان بیشتر در بازار کار رسمی مشغولاند و از شبکههای شغلی و حمایتی مرتبط با جنبش فتح بهرهمند میشوند. در مقابل، زنان (بهویژه خانهدارها و فقرا) بهدلیل عدم دسترسی به این منابع، وابسته به نهادهای خیریه اسلامی مرتبط با حماس هستند. در نتیجه حماس به عنوان حامی اجتماعی و اقتصادی زنان محروم درک میشود.
2-زنان فلسطینی در نظرسنجیها بیشتر از مردان خود را مذهبی تعریف میکنند و بهطور منظمتر عبادت انجام میدهند. از آنجا که حماس هویتی اسلامی و مقاومتمحور دارد، زنان با آن احساس پیوند و هویت بیشتری میکنند.
3-برخلاف انتظار، زنان حامی حماس الزماً ضد فمینیست نیستند. برخی از آنها حتی فمینیسم را با دین اسلام قابل جمع میدانند . همچنین، تجربه سرکوب و اشغال میتواند موجب افزایش همدلی زنان با مقاومت و نه مذاکره شود؛ برخلاف پیشفرضهایی که زنان را بهطور پیشینی ضد خشونت میدانند.
در نهایت در فصل پایانی، نویسنده دادههایی از پیمایشهای بارومتر عربی را تحلیل میکند و نشان میدهد که در سایر کشورهای خاورمیانه نیز زنان گرایش بیشتری به احزاب مذهبی دارند.
این روند، او را به نتیجهای کلانتر میرساند: در جوامع اقتدارگرا و دینمحور، شکاف جنسیتی ممکن است جهتی معکوس با الگوی غربی داشته باشد.
با توجه به وضعیت امروز فلسطین این نتایج بسیار قابل تامل است و باید مجددا بررسی شود که این وضعیت پس از جنگ چه تغییری داشته است اما اجمالا یکی از دلایل ثبات حماس در فلسطین وجود همین نیروی زنانه حمایت گر است که پشتوانه کافی را برای اقدامات حماس ایجاد کرده است. شاید بشود این ایده را نیز گسترش داد که اساسا مقاومت و ایده مقاومت یک ماهیت زنانه دارد. به بیان دیگر عنصر مقاومت در زنان به مراتب بالاتر از مردان است و کشش گفتمانی آن برای زنان مسلمان در این کشور ها اثبات شده است.
در ادامه اصل فایل را قرار می دهم.
@mediologist
کتاب «جنسیت و حمایت سیاسی: زنان و حماس در سرزمین های اشغالی فلسطین»
«Gender and Political Support: Women and Hamas in the Occupied Palestinian Territories»
اثر Minna Cowper-Coles (2023)
اثری پژوهشی و نوآورانه است که به بررسی شکاف جنسیتی در حمایت سیاسی در سرزمینهای اشغالی فلسطین میپردازد. این کتاب با بهرهگیری از دادههای کمی حاصل از بیش از ۷۵ نظرسنجی عمومی بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶ و انجام ۸۱ مصاحبه کیفی، در پی پاسخ به این پرسش کلیدی است که چرا زنان فلسطینی، بیشتر از مردان، از جنبش اسلامی حماس حمایت میکنند؛ در حالیکه مردان بیشتر حامی فتح هستند.
این کتاب در پاسخ به این سوال به چند رهیافت مهم و جالب اشاره می کند:
1-مردان بیشتر در بازار کار رسمی مشغولاند و از شبکههای شغلی و حمایتی مرتبط با جنبش فتح بهرهمند میشوند. در مقابل، زنان (بهویژه خانهدارها و فقرا) بهدلیل عدم دسترسی به این منابع، وابسته به نهادهای خیریه اسلامی مرتبط با حماس هستند. در نتیجه حماس به عنوان حامی اجتماعی و اقتصادی زنان محروم درک میشود.
2-زنان فلسطینی در نظرسنجیها بیشتر از مردان خود را مذهبی تعریف میکنند و بهطور منظمتر عبادت انجام میدهند. از آنجا که حماس هویتی اسلامی و مقاومتمحور دارد، زنان با آن احساس پیوند و هویت بیشتری میکنند.
3-برخلاف انتظار، زنان حامی حماس الزماً ضد فمینیست نیستند. برخی از آنها حتی فمینیسم را با دین اسلام قابل جمع میدانند . همچنین، تجربه سرکوب و اشغال میتواند موجب افزایش همدلی زنان با مقاومت و نه مذاکره شود؛ برخلاف پیشفرضهایی که زنان را بهطور پیشینی ضد خشونت میدانند.
در نهایت در فصل پایانی، نویسنده دادههایی از پیمایشهای بارومتر عربی را تحلیل میکند و نشان میدهد که در سایر کشورهای خاورمیانه نیز زنان گرایش بیشتری به احزاب مذهبی دارند.
این روند، او را به نتیجهای کلانتر میرساند: در جوامع اقتدارگرا و دینمحور، شکاف جنسیتی ممکن است جهتی معکوس با الگوی غربی داشته باشد.
با توجه به وضعیت امروز فلسطین این نتایج بسیار قابل تامل است و باید مجددا بررسی شود که این وضعیت پس از جنگ چه تغییری داشته است اما اجمالا یکی از دلایل ثبات حماس در فلسطین وجود همین نیروی زنانه حمایت گر است که پشتوانه کافی را برای اقدامات حماس ایجاد کرده است. شاید بشود این ایده را نیز گسترش داد که اساسا مقاومت و ایده مقاومت یک ماهیت زنانه دارد. به بیان دیگر عنصر مقاومت در زنان به مراتب بالاتر از مردان است و کشش گفتمانی آن برای زنان مسلمان در این کشور ها اثبات شده است.
در ادامه اصل فایل را قرار می دهم.
@mediologist


13.04.202512:48
20.04.202518:04
وارده:
یکی از انگاره های مهم این روز ها در عرصه افکارعمومی این است که علت مذاکره ایران با آمریکا، اجبار و دیپلماسی تحمیلی ترامپ بوده است و نه رغبت حاکمیت. به عبارت دیگر علت پای میز رفتن ایران B2 و ترامپ است نه توجه به مصالح و منافع ملی و تدبیر خود نظام.
این انگاره به صورت جدی توسط رسانه های مختلف در حال تقویت است و باید نسبت به آن تدبیری اتخاذ شود.
بر خلاف برجام، که راس کمپین مذاکرات، رییس دولت وقت بود و متاسفانه این کمپین در تقابل با حاکمیت ایجاد شده بود و موفقت آن نیز به مثابه پیروزی دولت بر حاکمیت تلقی شد، مذاکرات فعلی تقریبا هیچ کمپین مشخصی ندارد. در حال حاضر صاحب برد و باخت مذاکرات نامشخص است البته برخی کانال های منتسب به دولت تلاش میکنند تا بگویند دولت پزشکیان عامل مذاکره است غافل از اینکه مردم به خوبی میدانند در این دور اهمیت رهبری در انجام مذاکرات مهم تر از برجام بوده است به خصوص نامه ترامپ که مخاطبش رهبری بوده است. حتی انگاره های اولیه بدنه انقلابی مبنی بر تحمیل شدن مذاکره بر رهبری نیز با سخنرانی اخیر ایشان نقض شد.
در این وضعیت لازم است تا در رتوریک توجیهی برای مذاکره اهمیت مصالح و منافع ملی و حل گره معیشتی مردم توسط دولت و حاکمیت به صورت توامان پر رنگ شود. این اقدام دو نتیجه دارد.
اگر مذاکرات متنهی به نتیجه مثبت باشد برنده هم مردم و هم حاکمیت هستند و اگر مذاکره به علت زیاده خواهی آمریکا و... شکست بخورد مجددا میشود افکارعمومی را سرپا نگه داشت و نشان داد که برای رفع مشکل، حاکمیت و دولت تمام تلاش خود را کرد(مولفه دلسوزی)
شاید استدلال شود که در فرایند فعلی مداکرات که در آن عدم قطعیت زیادی حاکم است کمپینی کردن مذاکره به صلاح نیست اما در منطق ارتباطات سیاسی هیچ اقدامی از نهاد سیاسی نمیتواند بدون پشتوانه کمپینی پیش رود. چراکه بی کمپین بودن باعث میشود تا صد کمپین فعال شود و نتیجه امر سیاسی را نیز معکوس کند
لذا از الان باید برای این مسئله تدبیر شود.
@mediologist
یکی از انگاره های مهم این روز ها در عرصه افکارعمومی این است که علت مذاکره ایران با آمریکا، اجبار و دیپلماسی تحمیلی ترامپ بوده است و نه رغبت حاکمیت. به عبارت دیگر علت پای میز رفتن ایران B2 و ترامپ است نه توجه به مصالح و منافع ملی و تدبیر خود نظام.
این انگاره به صورت جدی توسط رسانه های مختلف در حال تقویت است و باید نسبت به آن تدبیری اتخاذ شود.
بر خلاف برجام، که راس کمپین مذاکرات، رییس دولت وقت بود و متاسفانه این کمپین در تقابل با حاکمیت ایجاد شده بود و موفقت آن نیز به مثابه پیروزی دولت بر حاکمیت تلقی شد، مذاکرات فعلی تقریبا هیچ کمپین مشخصی ندارد. در حال حاضر صاحب برد و باخت مذاکرات نامشخص است البته برخی کانال های منتسب به دولت تلاش میکنند تا بگویند دولت پزشکیان عامل مذاکره است غافل از اینکه مردم به خوبی میدانند در این دور اهمیت رهبری در انجام مذاکرات مهم تر از برجام بوده است به خصوص نامه ترامپ که مخاطبش رهبری بوده است. حتی انگاره های اولیه بدنه انقلابی مبنی بر تحمیل شدن مذاکره بر رهبری نیز با سخنرانی اخیر ایشان نقض شد.
در این وضعیت لازم است تا در رتوریک توجیهی برای مذاکره اهمیت مصالح و منافع ملی و حل گره معیشتی مردم توسط دولت و حاکمیت به صورت توامان پر رنگ شود. این اقدام دو نتیجه دارد.
اگر مذاکرات متنهی به نتیجه مثبت باشد برنده هم مردم و هم حاکمیت هستند و اگر مذاکره به علت زیاده خواهی آمریکا و... شکست بخورد مجددا میشود افکارعمومی را سرپا نگه داشت و نشان داد که برای رفع مشکل، حاکمیت و دولت تمام تلاش خود را کرد(مولفه دلسوزی)
شاید استدلال شود که در فرایند فعلی مداکرات که در آن عدم قطعیت زیادی حاکم است کمپینی کردن مذاکره به صلاح نیست اما در منطق ارتباطات سیاسی هیچ اقدامی از نهاد سیاسی نمیتواند بدون پشتوانه کمپینی پیش رود. چراکه بی کمپین بودن باعث میشود تا صد کمپین فعال شود و نتیجه امر سیاسی را نیز معکوس کند
لذا از الان باید برای این مسئله تدبیر شود.
@mediologist
से पुनः पोस्ट किया:
مطالعات فرهنگی ایرانی

27.03.202516:52
پیروی یا خروج از دین
ندا رضویزاده، جامعهشناس
موسسه پژوهشی Pew دیروز (۲۶ مارس ۲۰۲۵/ ۶ فروردین ۱۴۰۴) گزارشی از تغییر یا ترک دین (گرویدن یا خروج پیروان از ادیان نهادی) منتشر کرده که جزئیات بسیار جالبی دارد.
در این پژوهش ۳۶ کشور از قارههای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق بررسی شده که چنددرصد افراد که در کودکی پیرو دین نهادی خاصی پرورش یافتهاند، این ادیان را ترک کردهاند یا به پیروان دین دیگری پیوستهاند یا دیگر پیرو هیچ دین نهادی-تاریخی نیستند.
طبق یافتهها بیشترین خروج از دین نهادی در میان پیروان بودایسم و مسیحیت رخ داده، و کمترین در میان پیروان اسلام و یهودیت.
گروههای تحصیلکردهتر، جوانترها و مردان بیشتر دین پیشین خود را ترک کردهاند.
یافتهها بر اساس کشور، دین کودکی و کنونی، سن و جنسیت ارایه شده است.
🔴در گزارش تفکیکی مربوط به اسلام آمده:
اکثریت قاطع افرادی که در حال حاضر خود را مسلمان می دانند می گویند که به عنوان مسلمان بزرگ شده اند.
ایالات متحده و کنیا بالاترین سطوح «الحاق» یا ورود به اسلام را دارند، به طوری که 20 درصد از مسلمانان ایالات متحده و 11 درصد از مسلمانان کنیا گفته اند که در دین دیگری یا بدون دین بزرگ شده اند. به طور کلی، مسلمانان در هر دو مکان یک اقلیت هستند: حدود 1٪ از بزرگسالان ایالات متحده و 11٪ از کنیایی ها در حال حاضر مسلمان هستند.
در میان کسانی که به اسلام روی آورده اند، بیشتر آنها می گویند که مسیحی بزرگ شده اند.
اکثر کسانی که اسلام را ترک کرده اند یا دیگر خود را پیرو هیچ دین نهادی نمیدانند (یعنی از نظر مذهبی خود را اتئیست، آگنوستیک میدانند یا پیرو هيچ دین خاصی نمیدانند)، یا اکنون مسیحی هستند.
در میان مسلمانزادههای ترکیه، چهاردرصد ترک مسلمانی کردهاند که یک درصدشان به مسیحیت گرویدهاند.
در امریکا ۲۳٪ از افرادی که در کودکی مسلمان پرورش یافتهاند، اسلام را ترک کردهاند، ۱۰٪شان به ادیان دیگر گرویدهاند و ۱۳٪ تابع هیچ دین نهادی نیستند.
ماخذ:
🔹Around the World, Many People Are Leaving Their Childhood Religions
By
🔹Kirsten Lesage, Kelsey Jo Starr and William Miner
🔹March 26, 2025
🔹🔹🔹پستهای پیشین در کانال نیمنگاه در همینباره:
🔺تسریع روند رویگردانی از ادیان نهادی
https://t.me/nedarazavichannel/1190
🔺کاهش اقبال به موسسات خیریه مذهبی
https://t.me/nedarazavichannel/1208
🔺ثبت رکورد جدید کاهش دینداری در امریکای 2023: افزایش چشمگیر غیرمذهبیها
https://t.me/nedarazavichannel/1407
🍀 @NedaRazaviChannel
.
.
ندا رضویزاده، جامعهشناس
موسسه پژوهشی Pew دیروز (۲۶ مارس ۲۰۲۵/ ۶ فروردین ۱۴۰۴) گزارشی از تغییر یا ترک دین (گرویدن یا خروج پیروان از ادیان نهادی) منتشر کرده که جزئیات بسیار جالبی دارد.
در این پژوهش ۳۶ کشور از قارههای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق بررسی شده که چنددرصد افراد که در کودکی پیرو دین نهادی خاصی پرورش یافتهاند، این ادیان را ترک کردهاند یا به پیروان دین دیگری پیوستهاند یا دیگر پیرو هیچ دین نهادی-تاریخی نیستند.
طبق یافتهها بیشترین خروج از دین نهادی در میان پیروان بودایسم و مسیحیت رخ داده، و کمترین در میان پیروان اسلام و یهودیت.
گروههای تحصیلکردهتر، جوانترها و مردان بیشتر دین پیشین خود را ترک کردهاند.
یافتهها بر اساس کشور، دین کودکی و کنونی، سن و جنسیت ارایه شده است.
🔴در گزارش تفکیکی مربوط به اسلام آمده:
اکثریت قاطع افرادی که در حال حاضر خود را مسلمان می دانند می گویند که به عنوان مسلمان بزرگ شده اند.
ایالات متحده و کنیا بالاترین سطوح «الحاق» یا ورود به اسلام را دارند، به طوری که 20 درصد از مسلمانان ایالات متحده و 11 درصد از مسلمانان کنیا گفته اند که در دین دیگری یا بدون دین بزرگ شده اند. به طور کلی، مسلمانان در هر دو مکان یک اقلیت هستند: حدود 1٪ از بزرگسالان ایالات متحده و 11٪ از کنیایی ها در حال حاضر مسلمان هستند.
در میان کسانی که به اسلام روی آورده اند، بیشتر آنها می گویند که مسیحی بزرگ شده اند.
اکثر کسانی که اسلام را ترک کرده اند یا دیگر خود را پیرو هیچ دین نهادی نمیدانند (یعنی از نظر مذهبی خود را اتئیست، آگنوستیک میدانند یا پیرو هيچ دین خاصی نمیدانند)، یا اکنون مسیحی هستند.
در میان مسلمانزادههای ترکیه، چهاردرصد ترک مسلمانی کردهاند که یک درصدشان به مسیحیت گرویدهاند.
در امریکا ۲۳٪ از افرادی که در کودکی مسلمان پرورش یافتهاند، اسلام را ترک کردهاند، ۱۰٪شان به ادیان دیگر گرویدهاند و ۱۳٪ تابع هیچ دین نهادی نیستند.
ماخذ:
🔹Around the World, Many People Are Leaving Their Childhood Religions
By
🔹Kirsten Lesage, Kelsey Jo Starr and William Miner
🔹March 26, 2025
🔹🔹🔹پستهای پیشین در کانال نیمنگاه در همینباره:
🔺تسریع روند رویگردانی از ادیان نهادی
https://t.me/nedarazavichannel/1190
🔺کاهش اقبال به موسسات خیریه مذهبی
https://t.me/nedarazavichannel/1208
🔺ثبت رکورد جدید کاهش دینداری در امریکای 2023: افزایش چشمگیر غیرمذهبیها
https://t.me/nedarazavichannel/1407
🍀 @NedaRazaviChannel
.
.
12.04.202509:13
مردم آمریکا دیدگاه منفی نسبت به سیاست خارجی ترامپ دارند.
بر اساس نتایج پیمایش مرکز تحقیقات پیو که داده های آن از 24 تا 30 مارس (4 تا 10 فروردین 1404) جمع آوری شده است، نگاه عمده مردم آمریکا در خصوص کلیت سیاست های خارجی ترامپ منفی است. مهم ترین نتایج به شرح زیر است:
1- در خصوص تعرفه گذاری بر چین: 52 درصد از افراد معتقدند تعرفه گذاری بر چین برای ایالت متحده بد است و تنها 24 درصد آنرا خوب می دانند.
2- در خصوص جنگ روسیه و اوکراین: 43 درصد معتقدند ترامپ بیش از حد از روسیه حمایت کرده است
3- در خصوص تصاحب گرینلد: 34 درصد معتقدند اصلا یا به احتمال خیلی کم ترامپ گزیلند را تصاحب نمی کند و همچنین 54 درصد از آمریکایی ها مخالف تصاحب گریلند توسط ترامپ هستند.
4- در خصوص تصاحب غزه: 38 درصد احتمال نمیدهند که ترامپ آنرا تصاحب کند و 62 درصد با این اقدام مخالف هستند.
5- در خصوص خروج از توافقات بین المللی: 52 درصد با خروج از سازمان جهانی بهداشت، 46 درصد با خروج از توافق پاریس و 45 درصد با پایان دادن برنامه های آژانس توسعه بین المللی مخالف هستند.
📌در نتیجه حمایت عمومی مردم آمریکا از سیاست های خارجی ترامپ تضعیف شده است و وضعیت او به لحاظ افکارعمومی آمریکایی بسیار شکننده است. همین امر باعث می شود ترامپ فرصت کمی برای به ثمر رساندن برنامه های بلندپروازانه خود داشته باشد و در بلند مدت اعتراضات عمومی و موانع داخلی برای ترامپ زیاد خواهد شد. در حال حاضر ترامپ علاوه بر کشور های جهان در حال ساخت یک جبهه مخالف داخلی نیز هست. عقب نشینی های روزهای اخیر ترامپ نشان می دهد که او برای تحقق همه اهداف اعلامی ش امکان مقاومت ندارد.
در خصوص ایران نیز اگرچه داده مشخصی وجود ندارد اما می توان گفت، طبق نتایج فوق ادعای حمله نظامی قطعا در افکارعمومی داخلی آمریکا هنوز موجه نیست و پشتوانه کافی ندارد به خصوص اینکه سایر سیاست های خارجی ترامپ نیز مورد مناقشه قرار گرفته است.
@mediologist
https://www.pewresearch.org/global/2025/04/08/americans-give-early-trump-foreign-policy-actions-mixed-or-negative-reviews/
بر اساس نتایج پیمایش مرکز تحقیقات پیو که داده های آن از 24 تا 30 مارس (4 تا 10 فروردین 1404) جمع آوری شده است، نگاه عمده مردم آمریکا در خصوص کلیت سیاست های خارجی ترامپ منفی است. مهم ترین نتایج به شرح زیر است:
1- در خصوص تعرفه گذاری بر چین: 52 درصد از افراد معتقدند تعرفه گذاری بر چین برای ایالت متحده بد است و تنها 24 درصد آنرا خوب می دانند.
2- در خصوص جنگ روسیه و اوکراین: 43 درصد معتقدند ترامپ بیش از حد از روسیه حمایت کرده است
3- در خصوص تصاحب گرینلد: 34 درصد معتقدند اصلا یا به احتمال خیلی کم ترامپ گزیلند را تصاحب نمی کند و همچنین 54 درصد از آمریکایی ها مخالف تصاحب گریلند توسط ترامپ هستند.
4- در خصوص تصاحب غزه: 38 درصد احتمال نمیدهند که ترامپ آنرا تصاحب کند و 62 درصد با این اقدام مخالف هستند.
5- در خصوص خروج از توافقات بین المللی: 52 درصد با خروج از سازمان جهانی بهداشت، 46 درصد با خروج از توافق پاریس و 45 درصد با پایان دادن برنامه های آژانس توسعه بین المللی مخالف هستند.
📌در نتیجه حمایت عمومی مردم آمریکا از سیاست های خارجی ترامپ تضعیف شده است و وضعیت او به لحاظ افکارعمومی آمریکایی بسیار شکننده است. همین امر باعث می شود ترامپ فرصت کمی برای به ثمر رساندن برنامه های بلندپروازانه خود داشته باشد و در بلند مدت اعتراضات عمومی و موانع داخلی برای ترامپ زیاد خواهد شد. در حال حاضر ترامپ علاوه بر کشور های جهان در حال ساخت یک جبهه مخالف داخلی نیز هست. عقب نشینی های روزهای اخیر ترامپ نشان می دهد که او برای تحقق همه اهداف اعلامی ش امکان مقاومت ندارد.
در خصوص ایران نیز اگرچه داده مشخصی وجود ندارد اما می توان گفت، طبق نتایج فوق ادعای حمله نظامی قطعا در افکارعمومی داخلی آمریکا هنوز موجه نیست و پشتوانه کافی ندارد به خصوص اینکه سایر سیاست های خارجی ترامپ نیز مورد مناقشه قرار گرفته است.
@mediologist
https://www.pewresearch.org/global/2025/04/08/americans-give-early-trump-foreign-policy-actions-mixed-or-negative-reviews/
26.03.202515:03
ارائه در همایش حکمرانی و سیاست گذاری رسانه ای
با عنوان "هواداری به عنوان ابزار سیاست گذاری در کمپین های سیاسی "
با عنوان "هواداری به عنوان ابزار سیاست گذاری در کمپین های سیاسی "
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।