Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
کافه هنر avatar
کافه هنر
کافه هنر avatar
کافه هنر
06.05.202512:36
نویسنده آوانگارد ژاپنی با دیدگاه فلسفی و اجتماعی ویژه و بکارگیری مهارتهای علمی و هنری اش و با بهره گیری  از  المانهای بدیع و فضا سازی خلاقانه  در قالب تفکرابزورد و فلسفه اگزیستانسیال تصویری  برجسته از سرنوشت بشر و دلهره هایش ارائه داده .نگرشی که همانند شمار کثیری از آثار ادبیات معاصر ژاپن  رد پای بحران هویت پس از جنگ را در خود دارد .

گرچه پیرنگ و کاراکترهای داستان تابع تصویر و نماد بوده و اسطوره " سیزیف " را به یاد می آورد اما فضا سازی واقعی است وآنقدر ملموس که احساس کنید هنگام دیدن فیلم، ریگ از سر و رویتان سر ریزمی کند.

چرخه بی امان کار در گودال با سیستم کار در کمپانی های بزرگ ژاپنی قابل  مقایسه است. با این وجود به نظر میرسد دیدگاه فلسفی، برای رمز گشایی کد های داستان موفق تر عمل میکنند، چراکه مارا با چشم اندازی فراتر و در مواجهه با هستی قرار می دهند.

نیکی جامپی نماینده انسانی است که با پرسش اساسی معنای زندگی  روبروست. حضور در جایگاهی بر او تحمیل شده که در انتخابش هیچ نقشی نداشته و باید ازمیان امکانات محدود موجود نحوه بودنش را برگزیند. یا معنایی بیابد یا درتسلسلی بی پایان حل شود.

✍ #پرتو_مهدی_فر
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
03.05.202511:16
تعالی شن و انسان

نویسنده: راجر ایبرت
مترجم: مهتاب محمودی_سینا نبوی

این فیلم درباره ماسه نیست، بلکه درباره‌ی زندگی‌ست. مرد از زن می‌پرسد «آیا ماسه جمع می‌کنی تا زنده بمانی یا زنده می‌مانی تا ماسه جمع کنی؟». و چه کسی می‌تواند چنین سوالی نپرسد؟ «زن در ریگ روان» نسخه‌ای نوین از افسانه‌ی یونانی سیزیف است. سیزیف مردی بود که خدایان او را محکوم کرده بودند تا تخته‌سنگی را بر بالای تپه بغلتاند تا فقط ببیند که سنگ به عقب برمی‌گردد.
مرد باید خودش را سرزنش کند. او برای فرار کردن و در جست‌وجوی تنهایی به بیابان سفر کرد و آن را یافت.
اولین باری که من فیلم را دیدم شبیه یک ماجرای روانی-جنسی بود. زیربنای موقعیت تقریبا پورنوگرافیک است: مرد سرگردانی که به دام زنی افتاده که بدنش را به‌عنوان قیمت یک برده مادام‌العمر پیشنهاد می‌دهد. یک زمینه قوی اروتیک در داستان نهفته است که با نشان دادن فرم خوابیدن زن آغاز می‌شود و از طریق خصومت، درگیری و بردگی تا یافتن  زمینه‌های مشترک احتمالی آن‌ها ادامه می‌یابد. فکر می‌کنم تقریبا بیش‌تر از هر فیلمی، زن در ریگ روان از تصاویر برای خلق بافتی ملموس از ماسه، از پوست، از آبی که در ماسه نفو‌ذ می‌کند و طبیعتش را تغییر می‌دهد، استفاده کرده است. بیش‌تر از اینکه زن اغواکننده باشد به گونه‌ای‌ست که بیننده با نگاه کردن به او احساس می‌کند که لمسش کرده است. تمایلات جنسی در فیلم در مجموع بخشی از واقعیت آن است: در این گودال زندگی به کار کردن، خوابیدن، غذا خوردن و رابطه جنسی تقلیل یافته است. زمانی که زن آرزو می‌کند یک رادیو داشته باشد، می‌گوید: «ما می‌توانیم با اخبار رادیو بیدار شویم». آنجاست که می‌فهمد چقدر خواسته‌اش بی‌معناست.
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
26.04.202509:36
زنی در ریگ روان» حکایتی اگزیستانسیالیستی از زندگی دو انسان در حصار است. زندگی عبث و بیهوده‌ای که نیکی جومپی بعد از اسارت با آن دست به گریبان است، آرام آرام او را به درک جدیدی از مفهوم و هدف زندگی می‌رساند. او که پیش از این به عنوان دانشمندی در زمینه‌ی حشرات مشغول فعالیت بود، بالاجبار شخصیتی که پیش از این سفر داشت را فراموش کرده و به زندگی جدیدی خو می‌کند که از نظر او به مانند زندگی سیزیف بیهوده و بی‌فایده است. در زندانی که نیکی جومپی و زن بی نام و نشان در آن اسیرند، زندگی فقط به سه عمل غذا،کار و سکس محدود می‌شود و این برای یک دانشمند به معنای مرگ تدریجی‌ست.
شن و ریگ، مهمترین موتیف‌های فیلم «زنی در ریگ روان» هستند. نیکی هیچ جا از شن‌ها در امان نیست و هر جا پا می‌گذارد با شن روبرو می‌شود. حتی آبی که می‌نوشد و غذایی که می خورد نیز پر از شن است و تحمل چنین مسئله‌ای نخستین چالش او با محیط جدید زندگی‌اش است. شن به عنوان نمادی از ناپایداری، کلیت فضای فیلم را شکل می‌دهد. از لحاظ جغرافیایی روستای مورد نظر در نقطه‌ای قرار دارد که توسط شن‌ و ماسه‌ از همه طرف احاطه شده است. در گودالی که بومیان برای کارگران اجباری و زندانیان خود در نظر گرفته‌اند، این مسئله به شکل واضح‌تری دیده می‌شود. اطراف خانه‌‌ای که نیکی در آن زندانی‌ست، چیزی جز کوه‌های شن دیده نمی‌شود. کوه‌هایی که معیار و ویژگی اصلی کوه بودن، یعنی استواری را ندارند و در نتیجه نمی‌شود از آن‌ها بالا رفت. این ناپایداری همه جانبه نه فقط در فضا که در زمان فیلم نیز دیده می‌شود. در واقع جهان فانی «زنی در ریگ روان» با استفاده از این المان‌های بصری در تلاش است تا خود را برای مخاطب بسازد و باورپذیر کند.
در چنین جهانی که تشیگاهارا و کوبو آبه با همکاری یکدیگر به بهترین شکل ممکن ترسیم می‌کنند، شخصیت‌ها مجبورند تا برای لقمه‌ای غذا و جرعه‌ای آب و تعدادی سیگار که جیره‌ی هفتگی‌شان است، شن‌ها را پارو بزنند و آن‌ها را برای بومیان بفرستند. در این میان آرام آرام و بنا بر غریزه، ارتباطی بین نیکی و زن شکل می‌گیرد. زن که از جهان هیچ ندیده و تمام مشاهداتش در همان گودال مدفون در شن خلاصه می‌شود، آرام آرام به نیکی دل می‌بندد. او پیش از این همسر و فرزندش را در همین گودال از دست داده و جهانی خارج از این چند متر را متصور نیست. در نتیجه هر چه هست و نیست در همین‌جا برایش معنا می‌یابد و نیکی نیز به زودی جزوی از این جهان می‌شود. در مقابل نیکی که از شهری بزرگ آمده و در این روستا گرفتار شده، صرفا به ارتباطی فیزیکی با زن اکتفا می‌کند. صحنه‌های معاشقه‌ی نیکی و زن از لحاظ بصری به شدت غنی و پر و پیمان فیلمبرداری شده‌اند و با آن دانه‌های شن که بدن‌ها را پوشانده است، بیش از هر چیز مخاطب را به یاد صحنه‌هایی مشابه در «هیروشیما عشق من» (۱۹۵۹) ساخته‌ی آلن رنه می‌اندازد که چند سال پیش از این فیلم و در جریان موج نوی سینمای فرانسه ساخته شد.
✍ #دانیال_هاشمی_پور
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
हटा दिया गया26.04.202512:55
से पुनः पोस्ट किया:
سینما نوستالژیا avatar
سینما نوستالژیا
🎬 کارگاه تک جلسه ای «میزانسن چیست؟» ( تئوری های میزانسن و تحلیل سکانس های منتخب روی پرده)
🎥 با هدایت یاشار یوسفی

✅ حضوری و آنلاین
📆 جمعه ۵ اردیبهشت ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۱:۳۰
🏢 در گالری رج ( خیابان بهشتی )

🎞 سرفصل های کارگاه:
🔘 تعریف میزانسن و تاریخچه ی اصطلاح میزانسن
🔘 تفاوت میزانسن سینما با تئاتر
🔘 تفاوت میزانسن با دکوپاژ
🔘 میزانسن ارگانیک در متن
🔘 میزانسن در اندیشه ی منتقدان کایه دو سینما
🔘 میزانسن: مونتاژ یا برداشت بلند؟
🔘 میزانسن: هدف یا وسیله ؟ 
🔘 تفاوت میزانسن با کمپوزیسیون
🔘 نقش دوربین در میزانسن
🔘 میزانسن در سبک کارگردان های بزرگ
و ...

📽 به همراه تحلیل میزانسن در سکانس هایی از فیلم های پرندگان، سرگیجه، مرد عوضی، ساراباند، توت فرنگی های وحشی،رزمناو پوتمکین، ایوان مخوف، طناب، فانی و الکساندر و ...

📎لینک ثبت نام حضوری در تیوال ( و اطلاعات بیشتر ):
tiwall.com/p/what.is.mise.en.scene

📎آیدی تلگرام جهت ثبت نام آنلاین در بستر گوگل میت:
@Rajartgallery

هزینه ی کارگاه:
حضوری 180
آنلاین 120

@NostalgiaCinematheque
ناگهان بزاق لزجی از زیر زبان مرد ترشح کرد. اما انگار نمی‌توانست آن را قورت بدهد. اگر قورتش می داد، شنی که بین لب ها و دندان هایش بود، تمام دهانش پخش می شد.
سر چرخانده و به زمین خاکی تف کرد. با این حال هر چقدر هم که شن تف کرد، از طعم آن خلاصی نداشت. هر چه بیشتر دهانش را خالی می کرد، باز شن توی دهانش بود. انگار مدام شن بیشتری از لایه دندان هایش بیرون میزد...
🎥 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
16.04.202507:32
از میان انبوه خدایان اسطوره‌ای در یونان باستان، برخی از آن‌ها مانند زئوس، پرومتئوس و سیزیِف بیشر از دیگران به ادبیات عمومی راه پیدا کرده‌‌اند. البته جدا از نویسندگان و شاعرانی که در هزاره‌های گذشته به سیزیف اشاره کرده‌اند، نباید نقش آلبر کامو را هم در مشهور شدن این اسطوره‌ی یونان باستان، نادیده گرفت.
(کتاب افسانه سیزیف جایگاه ویژه‌ای در ادبیات قرن بیستم دارد.) افسانه‌ی سیزیف مانند بسیاری از افسانه‌های یونان باستان، روایت‌های متنوعی دارد. اما نکته‌‌ای که مد نظر ماست، تقریباً در تمام آن‌ها مشترک است. سیزیف، با فریب دادنِ مسئولِ مرگ، از مردن می‌گریزد و ظاهراً زنجیری را که برای بستن خود او در نظر گرفته شده بود، بر گردِ تنِ مسئول مرگ می‌پیچید.

به خاطر این فریبکاری و تخلف، با هدف فرار از مرگ و زنده ماندن و جاودانگی، یک مجازات ویژه برای او در نظر گرفته می‌شود.

این‌که سنگی را با زحمت در دامنه‌ی کوهی به سمت قله بغلتاند و دقیقاً وقتی سنگ به قله رسید، دوباره به پایین بغلتد و این ماجرا جاودانه تکرار شود.

🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
से पुनः पोस्ट किया:
جمهوری فلسفه و ادبیات avatar
جمهوری فلسفه و ادبیات
.
معرفی فیلم‌های درس‌گفتار چهارجلسه‌ای

🔹خوانش چهار مفهوم بنیادی نیچه در «چنین گفت زرتشت»، با سینما

دکتر بعثت علمی

🔹چهارشنبه‌ها، ساعت ۱۳ الی ۱۵


شروع از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

شهریه (با حمایت مدرس دوره):
۶۰۰ هزار تومان (دانشجویان ۴۰۰ هزار تومان)

در طول چهار جلسۀ این درس‌گفتار، با هم‌خوانی فرازهایی از متن چنین گفت زرتشت ، چهار اندیشۀ بنیادی نیچه را خواهیم کاوید، اندیشه‌هایی که— خواهیم دید— همگی سرانجام در یک اندیشۀ واحد به ‌هم می‌گرایند: «آری و آمین سترگ و ‌بی‌کران… آری‌گوییِ خجسته‌خواهِ [به زندگی]». در این راه، برای فهم ژرف‌تر این اندیشه‌ها، برخی آثار سرآمد سینمایی را، که مستقیم یا غیرمستقیم از اندیشه‌های نیچه الهام گرفته‌اند، خواهیم کاوید.

* برای دریافت اطلاعات کامل مربوط به این درس و ثبت‌نام به این آدرس مراجعه کنید:

https://jomhourifalsafe.com/academy/nietzsche-arathustra/

                «جمهوری فلسفه و ادبیات»
درد زیستن و تلاش عبث
«انسان در برابر زندگی و مرگ»


داستانی با فضای آکنده از ترس و دلهره.


📽 زن در ریگ روان 1964

join 👉 @honar7modiran
से पुनः पोस्ट किया:
فن‌سالاران صنعت داروی کشور avatar
فن‌سالاران صنعت داروی کشور
26.04.202509:36
نسخه کم‌حجم/
مجله «فن‌سالاران»، شماره ۲۰

اردیبهشت ماه ۱۴۰۴

🟧تورق نسخه الکترونیکی بیستمین شماره مجله «فن‌سالاران»، اردیبهشت ۱۴۰۴

اکنون روی عکس بالا، کلیک کرده، دانلود کنید، و با «فن‌سالاران صنعت داروی کشور» هم‌مسیر و همراه شوید. یادتان باشد همیشه نسخه اصلی بهتر است.

🪴قرار بعدی‌مان:
فن‌سالاران شماره ۲۱، در همین اردیبهشت ۱۴۰۴ با یک ویژه‌نامه دیگر...

دسترسی آسان در سایت، بدون نیاز به فیلترشکن 👇👇👇
https://B2n.ir/hs2452

🟧@fansalaran
.
مجازاتی که  سیزیف گرفتار آن شد، نماد کار پوچ و بی معناست.
این پوچی به خاطر تکرار ابدی یک فعالیت مشخص نیست؛ بلکه به علت بی نتیجه بودن این فعالیت است.
هر بار که سنگ پایین کوه می غلتد،همه چیز به نقطه صفر بازگشته و مانند گذشته است؛ جز اینکه سیزیف، فرسوده تر از قبل است.

join 👉 @honar7modiran
हटा दिया गया20.04.202512:39
📸‌🎥‌ دوست داری
فیلم‌سازی
عکاسی
کارگردانی
تدوین
فیلم‌برداری
فیلم‌نامه‌نویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم و ...
را از مبتدی تا حرفه‌ای  یاد بگیرید این کانال‌رو از دست ندید📹‌📸‌👇‌👇‌
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
हटा दिया गया17.04.202511:49
📸‌🎥‌ دوست داری
فیلم‌سازی
عکاسی
کارگردانی
تدوین
فیلم‌برداری
فیلم‌نامه‌نویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم و ...
را از مبتدی تا حرفه‌ای  یاد بگیرید این کانال‌رو از دست ندید📹‌📸‌👇‌👇‌
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
📌- نقد فیلم «‌ بروتالیست »
🔖- « غرقۀ اغراق و انحطاط »
✍️- نویسنده: #آریا_باقری



🔰- [ مطالعه نقد ] 👉



▪️| #نقد_فیلم #نقد_تطبیقی
▪️| #بروتالیست #بردی_کوربت


▪️¦ @honar7modiran
https://Perspective.ir
हटा दिया गया05.05.202513:37
اگه میخوای مثل حرفه ای ها راجع به فیلم ها نظر بدی و تحلیلشون کنی این ویدیو رو از دست نده‌.👇🏿👇🏿👇🏿

https://youtu.be/_eS7Q_0l31s?si=-N3TWnEUj65ITFV5
25.04.202515:33
یادداشتی بر فیلم چهره ی کارین ۱۹۸۴ / اینگمار برگمان

چهره‌ی کارین باورنکردنی است؛ چطور ممکن است چند عکس ساده از یک آلبوم خانوادگی تبدیل به تصویر متحرک – و سینماتوگرافیک – شوند؟ چطور می‌توان از قاب عکس به مانند پرتره‌ای زنده کلوزآپ گرفت؟ چطور می‌توان روی یک عکس کهنه و رنگ و رو رفته به مانند یک موجود زنده زوم کرد؟ چطور می‌توان از دست‌ها، لب‌ها، چشم‌ها و چین و چروک‌ها چنان اینسرتی گرفت که عکس‌ها جان بگیرند و چطور می‌توان چرخه‌ی کودکی، میانسالی و پیری؛ مرگ، زندگی و بیماری و ... را از خلال مرور یک آلبوم خانوادگی توضیح داد؟یک اندوه بزرگ، یک فقدان غیرقابل بازگشت، دلتنگی و ادای احترامی به مادر، دوگانه‌ی سازش/ خشم نسبت به پدر و یادی کوتاه از تمام بستگان دور و نزدیکی که دیگر نیستند. [اما در این لحظه احضار می شوند.] زوم‌های آرام و نرم روی چهره‌ی مادر و زوم‌های با تردید و منقطع روی تصویر پدر، اینسرت دست‌های اینگمار کوچک، که در دستان مادرش گره خورده و جوانی، شادابی و لبخند مادری که تبدیل به رنج بیماری و پیری می‌شود.این سینما است حتی اگر سوژه، یک عکس باشد؛ تحرک دوربین، ایستایی و سکون عکس‌ها را تبدیل به تصویر متحرک می‌کند...

✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque

@honar7modiran
हटा दिया गया24.04.202514:30
🎞 «سه شنبه های کلاسیک» در مکتب تهران
🎬 اکران و نقد فیلم
🎥 Autumn Sonata 1978 / سونات پاییزی
📽 کارگردان: اینگمار برگمان

✏️ به همراه نقد و بررسی
🎙منتقدان: یاشار یوسفی و عرفان گرگین

📆 سه شنبه 2 اردیبهشت ساعت 19

خلاصه داستان: فیلم داستان زن پیانیست مشهوری است که پس از سال‌ها به دیدار دخترش که با او رابطه ای نداشته می‌رود و در این میان زخم های کهنه دوباره باز می شود و ... 

✅ برای خرید بلیت به شماره زیر در واتس اپ پیام دهید:
09129217591


آدرس:خیابان نجات الهی، خیابان ورشو، خیابان عضدی، کوچه کیوان ، مکتب تهران.
#⃣#معرفی_فیلم

‏ده فیلم ژاپنی که برای تماشا پیشنهاد میکنم:

۱-اواخر بهار
۲-ریش قرمز
۳-سانشوی مباشر
۴-هفت سامورایی
۵-هاراکیری
۶-اوگتسو
۷-زن در ریگ روان
۸-داستان توکیو
۹-جزیره برهنه
۱۰-آشوب


Join 👉 @honar7modiran
"زن در ریگ روان"، تلاش سیزیف‌وارِ همه‌ی ما برای زندگی است
فقط آنگاه که پی به پوچی میبری خوشبختی، زندگی سراسر بیهوده است و فقط لحظاتی که از اعماق وجود میخندی خوشبختی، باقی همه هیچ است.

‏شاید اصلی‌ترین تمایز بین کتاب و سینما این باشد که کتاب از خوانندهٔ خود می‌خواهد تا تصویر برخاسته از جمله‌های کتاب را در ذهن خود مجسم کند، حال آن‌که سینما این تصویر و صداهای مرتبط با آن را عینا در اختیار تماشاگر می‌گذارد.
🎥 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
🎞 «خوانش تصویر: سه شنبه های کلاسیک در مکتب تهران»
🎬 اکران و نقد فیلم
🎥 Fargo 1996 / فارگو
📽 کارگردان: برادران کوئن

🎙منتقدان: یاشار یوسفی و عرفان گرگین

📆سه‌شنبه 16 اردیبهشت ساعت 19
🏢 در مکتب تهران

✅ برای خرید بلیت به شماره زیر در واتس اپ پیام دهید:
09129217591


آدرس:خیابان نجات الهی، خیابان ورشو، خیابان عضدی، کوچه کیوان ، مکتب تهران.

قیمت بلیت: ۱۰۰
آلبر کامو:

"ما باید در عصرمصائب، هنر زیستن را ابداع کنیم"


🎬 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
‏"تو شن جمع میکنی تا زندگی کنی،
یا زندگی میکنی تا شن جمع کنی؟"

فيلم درباره آزادي است. اين تصوير تشيگاهارا از زيستن پوچ و تهي از معنا ميگردد- اصل بقا و ادامه زيست را زير سوال مي برد. سوال حشره شناس از زن اينست كه آيا براي زنده ماندن شنها را جارو ميكني كه اگر اين باشد تقلايي براي زندگي است و داراي ارزش و يا براي زدودن شن ها زنده مانده اي كه دراين صورت سرشار از پوچي وتكرار عملي بي ارزش و بي معناست.
🎬 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
19.04.202515:34
تحلیل سکانسی از ارتش سایه ها 1969 (ژان پیر ملویل)

در صحنه‌ی پیش از تیرباران شدن اعضای جنبش مقاومت، وقتی لینو ونتورا در سلول همراه دیگر اعضای گروه منتظر اعدام است، جعبه سیگاری از جیبش بیرون آورده و قبل از اینکه خودش آن را دود کند به زندانیان دیگر تعارف می‌کند و وقتی هر کدام از آنها یک نخ از جعبه سیگار برمی‌دارد و روی لبانش می‌گذارد، در نهایت جعبه‌ی خالی سیگار به ونتورا می‌رسد و حتی یک نخ هم برای او باقی نمی‌ماند.
چند لحظه میزانسن – که بسیار عالی است – را موقتا فراموش کنیم و سعی کنیم به این سوال فکر کنیم:«چرا سیگار به ونتورا نمی‌رسد – در حالی که می‌توانست برسد-؟»
چون «تمام کسانی که سیگار را از جعبه برمی‌دارند و می‌کشند» ، در سکانس بعد اعدام خواهند شد، فقط ونتورا است که قرار است از تیرباران شدن جان سالم به در برد... ملویل به ما ادراکی پیشینی مبنی بر اینکه ونتورا اعدام نخواهد شد می‌دهد، انگار ما این موضوع را از قبل متوجه می‌شویم؛ چون این سیگار از نوع «آخرین درخواست قبل از مرگ» است، کسی که قرار است نجات پیدا کند، قاعدتا در این لحظه سزاوار این سیگار نیست... اینجا سیگار – نکشیدن - تبدیل به نوعی رستگاری می‌شود.
و این سکانس، همزمان تعلیقی است که «تعویق» و نتیجه را نیز در خود دارد. به زبان ساده، گویی هنوز پایان کار ونتورا نرسیده و هنوز برای سیگار آخر زود است.
و به این ترتیب سیگار جزئی از میزانسن می‌شود...

✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque

@honar7modiran
हटा दिया गया18.04.202511:37
📸‌🎥‌ دوست داری
فیلم‌سازی
عکاسی
کارگردانی
تدوین
فیلم‌برداری
فیلم‌نامه‌نویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم و ...
را از مبتدی تا حرفه‌ای  یاد بگیرید این کانال‌رو از دست ندید📹‌📸‌👇‌👇‌
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
12.04.202517:43
یادداشتی بر فیلم «شارلوت و دوست پسرش 1960» (ژان لوک گدار)

«موج نو یعنی جوانی و سرعت...» «شارلوت و دوست پسرش» از مهم‌ترین آثار کوتاه گدار محسوب می‌شود؛ فیلمی با ریتمی بسیارسریع و دیوانه‌وار که در آن مدام موضع و جایگاه دو شخصیت با هم عوض شده و در هر ثانیه یکی از آن دو، بر دیگری تسلط پیدا می‌کند. بلموندو که مورد خیانت واقع شده، مدام بین عجز و غرور در نوسان است؛ بین بخشش و انتقام. او بدون هیچ مکثی مدام صحبت می‌کند و انواع و اقسام تئوری‌ها و فلسفه بافی‌ها و افکار خویش را برای شارلوت بازگو می‌کند. او ابتدا از بی نیازی به شارلوت شروع کرده و سپس به انکار تمامی زن‌ها می‌رسد و در نهایت به التماس برای ماندن شارلوت در کنارش؛ همچون یک عاشق کله‌شق و مغرور که زورش به قلبش نمی‌رسد.فیلم از انبوهی شوخ طبعی کلامی، بازی با کلمات و ارجاعات مختلف معمول گدار تشکیل شده. بلموندو دیالوگ می‌گوید اما گویی برای خودش، و شارلوت تمام فیلم می‌شنود بدون اینکه «گوش دهد». شارلوت، هم در اتاق هست و هم نیست؛ معشوق جدید او که پایین منتظر وی است، گویی بر تمامی فضای اتاق سایه افکنده؛ تعلیق: شارلوت چه تصمیمی می‌گیرد؟ درست مثل دیگر فیلم‌های کوتاه دوره‌ی اول فیلمسازی گدار «یک زن فتانه» و «همه‌ی پسران را پاتریک می‌نامند»، زنان در جست و جوی سوژگی‌ای هستند که هنوز به نائل نشده‌اند و هر سه فیلم تلاشی است برای رسیدن به شخصیت جین سیبرگ «از نفس افتاده» که در آنجا بالاخره قرار است تصمیمی قاطع از جانب زن گرفته شود. تصمیمی که همراه با عقل و - گاهی با قلب-  است؛ درست مثل تمام زنانی که می‌شناسیم...

✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque

@honar7modiran
दिखाया गया 1 - 24 का 115
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।