Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
زبان‌شناسی و فراتر از آن avatar
زبان‌شناسی و فراتر از آن
زبان‌شناسی و فراتر از آن avatar
زبان‌شناسی و فراتر از آن
20.04.202507:32
زبان‌شناسی و فراتر از آن

پژوهشی نوین با رویکردی رایانشی و داده‌محور، برای روشن شدن نقش ویژگی‌های زیست‌محیطی و فرهنگی در گسترش واژگان، پیوند میان حوزه‌های معنایی را در زبان‌های گوناگون بررسی کرده است. این پژوهش با تکیه بر داده‌های ۱۵۷۴ واژه‌نامۀ دوزبانه میان انگلیسی و ۶۱۶ زبان طبیعی، به سنجش میزان واژگان مرتبط با ۱۶۳ مفهوم بنیادین پرداخته است.

یکی از پرسش‌های دیرپای و گفت‌وگوبرانگیز در زبان‌شناسی این است که آیا زبان‌های اسکیمویی واقعاً واژه‌های گوناگونی برای برف دارند. وارون دیدگاه‌هایی که این ادعا را افسانه یا بزرگ‌نمایی‌شده می‌دانستند، این پژوهش نشان می‌دهد که زبان اینوکتیتوت در شرق کانادا بالاترین گونه‌گونی واژگانی برای مفهوم «برف» را در میان همهٔ زبان‌های بررسی‌شده دارد. در این زبان حتی برای مفهوم‌هایی چون «راه‌رفتن باصدا روی برف سفت‌شده» و یا «بارش نخستین برف» واژه‌های جداگانه‌ای وجود دارد که حاکی از غنای مفهومی و تجربۀ زیستهٔ مرتبط با برف در این فرهنگ زبانی‌ هستند.

افزون بر زبان‌های اسکیمویی، زبان‌هایی از آلاسکا و نیز زبان‌های ژاپنی و اسکاتلندی نیز دارای واژگان فراوانی برای مفهوم «برف» هستند. این نتیجه در تضاد با روایت کلاسیک «افسانۀ واژگان اسکیمویی» قرار می‌گیرد و تأییدی است بر پیوند ژرف میان زبان و محیط.

بررسی‌های همانند دربارهٔ مفهوم «باران» نیز نشان می‌دهد که برخی زبان‌ها در اقلیم‌های نه‌چندان پرباران، مانند جنوب آفریقا، دارای واژگان گسترده‌ای در این حوزه‌اند. این داده‌ها نشان می‌دهند در این زبان‌ها «باران» دارای اهمیت زیستی و آیینی‌ است و حوزۀ معنایی «باران» حتی در اقلیم‌های کم‌باران نیز در زبان حضور فعال دارد.

در این پژوهش به حوزه‌های کمتر کاوش‌شده‌ای مانند واژگان مربوط به بو، احساسات و باورهای فرهنگی نیز پرداخته شده است؛ برای نمونه، زبان‌های اقیانوسیه، واژگانی دقیق و متمایز برای انواع بوها دارند ـ مانند بوی لباس نم‌دار یا بوی خون یا ماهیِ باقی‌مانده بر دست.

با این‌همه، نویسندگان این پژوهش با تأکید بر محدودیت‌های روش‌شناسی یادآور می‌شوند که این نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند و نباید به کلیشه‌سازی فرهنگی یا تقلیل‌گرایی مفهومی بینجامند. این ابزار تحلیلی صرفاً بازتابی از روندهای آماری است و تصویری کامل از پیچیدگی‌های فرهنگی ـ زبانی نیست.

✍🏻 #خورشید_صبوری

بن‌مایه:

T. Khishigsuren, T. Regier, E. Vylomova, & C. Kemp, A computational analysis of lexical elaboration across languages, . U.S.A. 122 (15) e2417304122.

تلگرام | واتس‌اپ
06.04.202508:15
ایران‌شناسی به عنوان یک حوزه علمی میان‌رشته‌ای، به مطالعه و تحلیل سویه‌های گوناگون فرهنگ، تاریخ، زبان، ادبیات، فلسفه و تمدن ایرانی می‌پردازد. این رشته به‌طور ویژه بر پژوهش‌های تاریخی، زبان‌شناسی، مردم‌شناسی، مطالعات دینی و هنر متمرکز است و به‌عنوان یک دانش چندرشته‌ای (multidisciplinary)، برآیند تعامل و هم‌افزایی میان رشته‌های گوناگون علوم انسانی است.

از آنجا که ایران‌شناسی به بررسی تاریخ و تحولات فرهنگی ایران از دوران باستان تا دوران معاصر می‌پردازد، شامل تحلیل‌های تاریخ‌نگارانه، نقد ادبی و بررسی تکامل زبان‌ها و گویش‌های ایرانی می‌شود. در حوزه زبان‌شناسی، ایران‌شناسی به بررسی زبان‌های ایرانی باستانی، ایرانی میانه و ایرانی نو و تحلیل ساختار زبانی این زبان‌ها و پیوندهای میان زبان‌های هندواروپایی می‌پردازد.

در کنار این، ایران‌شناسی به فلسفه و اندیشه‌های دینی ایران نیز توجه دارد که شامل تحلیل مفاهیم فلسفی، متون دینی و تأثیرات آن بر سایر جوامع و تمدن‌هاست. مطالعه متون دینی ایرانی مانند زرتشتی‌گری، تأثیرات اسلام بر فرهنگ ایرانی و آثار فلسفی ایرانی در تعامل با فلسفه‌های غربی و شرقی از جمله محورهای مهم این حوزه است.

از جنبه تمدنی، ایران‌شناسی به مطالعه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، هنری و معماری در طول تاریخ ایران پرداخته و نقش ایران در تحولات جهانی و تبادلات فرهنگی میان ایران و دیگر تمدن‌ها را تحلیل می‌کند. این رشته همچنین به مطالعات مردم‌شناسی، به‌ویژه در زمینه آداب و رسوم، فرهنگ عامه و آثاری چون هنرهای تجسمی و موسیقی ایرانی توجه ویژه‌ای دارد.

ایران‌شناسی نه تنها به پژوهش در مورد ایران به‌عنوان یک سرزمین خاص می‌پردازد، بلکه بررسی تأثیرات فرهنگی این سرزمین بر جوامع و تمدن‌های دیگر را نیز در بر می‌گیرد. از این رو، ایران‌شناسی به‌عنوان یک حوزه مطالعاتی بین‌المللی درک بهتری از تعاملات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میان ایران و دیگر کشورها و اقوام فراهم می‌آورد و به پژوهشگران این امکان را می‌دهد که تأثیرات ایران را در روندهای جهانی شناسایی و تحلیل کنند.

در نهایت، ایران‌شناسی به‌عنوان یک رشته علمی گسترده، به پژوهشگران این فرصت را می‌دهد که از منظرهای مختلف به بررسی و تحلیل میراث فرهنگی ایران بپردازند و این دانش را در زمینه‌های مختلف علمی، از جمله تاریخ‌نگاری، زبان‌شناسی، مطالعات دینی، هنرشناسی و مردم‌شناسی، گسترش دهند.

✍ #خورشید_صبوری

https://t.me/beyondlinguistics
13.04.202512:00
زبان‌شناسی و فراتر از آن

یک پژوهش تازه، این پیش‌انگاره را پیش کشیده که گذار انسان‌تباران از راه رفتن روی چهار دست‌و‌پا به راه رفتن روی دو پا، نه تنها چگونگی حرکت آنها را تغییر داد، بلکه ممکن است یکی از عوامل کلیدی شکل‌گیری توانایی‌های زبانی و موسیقایی هومی‌نین‌ها (انسان‌تباران) بوده باشد.

بر پایۀ این پیش‌انگاره، گام‌های منظم و موزون در راه رفتن روی دوپا، الگوهای شنیداری قابل پیش‌بینی‌تری در سنجش با حرکت نامنظم روی دست‌ها و پاها ایجاد می‌کرد و همین ریتم به انسان‌تباران کمک می‌کرد تا صداهای محیط را بهتر تشخیص دهند و برای نمونه، زودتر به حضور شکارچی در نزدیکی خود پی ببرند. به باور پژوهشگران، توانایی حس کردن ریتم و شنوایی دقیق‌تر، می‌تواند به مزیتی برای زنده ماندن (بقا) تبدیل شده باشد.

پیش از تولد، جنین در رحم مادر از طریق ضرب‌آهنگ گام برداشتن‌های مادر، با محرک‌های حسی گوناگون مانند شنوایی، تعادل و موقعیت‌یابی بدن (proprioception) آشنا می‌شود. این تجربه نیز می‌تواند زمینه‌ای زیستی برای گرایش انسان به ریتم و موسیقی فراهم کرده باشد.

با از دست رفتن خَز بدن در روند تکامل هومی‌نین‌ها (انسان‌تباران)، نوزادان دیگر نمی‌توانستند به بدن مادر بچسبند. چنین می‌نماید که گفتار آهنگین و موزون پدر و مادر با نوزاد—آنچه امروز «گفتار کودک‌وارانه/Baby Talk) نامیده می‌شود—به‌عنوان جایگزینی برای تماس فیزیکی همیشگی و یکی از مسیرهای اصلی در رشد موسیقی و زبان انسان بوده باشد.

تجربهٔ شخصی یکی از پژوهشگران در این پژوهش‌نامه با پسرش که به نشان‌گان(سندروم) داون مبتلاست—و علاقه‌مندی او به موسیقی و ریتم گام‌ برداشتن به جای زبان گفتار—الهام‌بخش این نگاه تازه به پیوند میان حرکت، صدا و ارتباط انسانی بوده است.

✍🏻 #خورشید_صبوری

بن‌مایه:

Larsson, M., & Falk, D. (2025). Direct effects of bipedalism on early hominin fetuses stimulated later musical and linguistic evolution. Current Anthropology, 66(2), 000-000.

تلگرام | واتس‌اپ
واژه‌ها و اصطلاحات کهن در گویش‌های ایرانی همچنان زنده‌اند و ریشه‌های عمیق زبانی ایرانیان را آشکار می‌کنند. یکی از این اصطلاحات، «دَر شدن» به معنای بیرون رفتن است که هنوز در میان مردمان شمال خراسان به کار می‌رود؛ برای نمونه:

از خانه دّر شدم. = از خانه بیرون‌ رفتم./خارج شدم.

شاید، واژه‌ی «سیزده‌به‌در» نیز دارای ریشه‌ای همانند باشد. وارون آنچه برخی می‌گویند، سیزده‌به‌در نه به معنای «دور کردن نحسی روز سیزدهم» بلکه به معنای بیرون رفتن یا در شدن در روز سیزدهم فروردین است.

فریدون جنیدی سیزدهمین روز فروردین را روز پیروزی تیشتر، ایزد باران، بر اپوش، ایزد خشکسالی، دانسته‌، سیزده‌به‌در را روز جشن و خوشحالی ایرانیان به دلیل این پیروزی می‌داند.

سیزده‌به‌در را جشن باران‌خواهی نیز نامیده‌اند. ایرانیان در این روز به دامان طبیعت می‌روند و با دل‌هایی امیدوار آرزو می‌کنند که سالی پرباران و سرسبز پیش روی داشته باشند.

اما مهم آن است که از یاد نبریم نام این روز ارجمند، سیزده‌به‌در است نه روز طبیعت.

✍ #خورشید_صبوری

https://t.me/beyondlinguistics
10.04.202515:54
زبان تنها یک ابزار برای گفت‌وگو نیست. زبان، تجربه‌ی زیستۀ انسان در جهان است که در واژه نشسته و به جهان بازتابانده شده است. ما با زبان نمی‌گوییم «چه دیده‌ایم»، بلکه «جهان را همان‌گونه می‌بینیم که زبان به ما امکان دیدنش را می‌دهد». زبان، ترجمه‌ی جهان پیرامون به جهان درون انسان است.

در این میان، زبان تنها در اجتماع شکل نمی‌گیرد، بلکه در پیوند همیشگی و ژرف انسان با طبیعت نیز ساخته می‌شود. واژه‌هایی که برای توصیف فصل‌ها، درخت‌ها، بادها، پرندگان، باران‌ها و سنگ‌ها داریم، فقط ابزار نام‌گذاری نیستند؛ آن‌ها ردّ حضور ما در زمین‌ هستند و نشانه‌های کوچکی از طبیعت که بر ذهن ما جا مانده است. زبان، دفترچۀ ثبت زیستن ماست در کنار آب، خاک، خورشید، ماه و آواهای جهان.

درون هر زبان ردّی از اقلیم هست. آن‌چه انسان از فصل‌ها آموخته، آن‌چه تغییرات خاک و هوا به او آموخته‌اند، آن‌چه تنِ زمین با او گفته، همه در زبانش رسوب کرده‌اند. واژه‌ها، تبدیل خاطره‌ی زمین به معنا هستند. اگر واژه‌ای برای «مه»، برای «برف‌ریزه»، برای «صدای شکستن شاخه» داریم، یعنی این‌ها برایمان مهم بوده‌اند؛ بخشی از زیست‌جهان‌مان شده‌اند.

اما زبان فقط ابزاری برای توصیف طبیعت هم نیست؛ زبان، سازنده‌ی پیوند ما با طبیعت است. نوعی قرارداد نادیدنی، نوعی هم‌نشینی. وقتی برای طبیعت واژه می‌سازیم، در واقع با آن وارد گفتگو می‌شویم. ما طبیعت را می‌شنویم و سپس با زبان به آن پاسخ می‌دهیم. هرچه زبان ما نسبت به طبیعت حساس‌تر، دقیق‌تر و شاعرانه‌تر باشد، پیوند ما با زمین نیز عمیق‌تر، مهربان‌تر و انسانی‌تر می‌شود.

زبان، در این معنا، خود بخشی از بوم‌شناسی انسانی‌ست؛ بخشی از اکوسیستم ذهنی ما که در پیوند مستقیم با محیط اطرافش شکل می‌گیرد. همان‌طور که یک گیاه خاص در یک خاک خاص رشد می‌کند، زبان نیز در بستری خاص از تجربه‌های زیستی، اقلیمی و فرهنگی رشد می‌کند. اگر آن بستر خشک شود، زبان نیز از درون تهی می‌شود و اگر زبان از میان برود، بسیاری از شکل‌های آگاهی ما نسبت به جهان نیز خاموش می‌شوند.

زبان هم پاسدار طبیعت و هم پاسدار خاطرۀ زیستن در طبیعت است. در جهان امروز که اقلیم در حال تغییر است و بسیاری از پیوندهای سنتی انسان با زمین در حال گسستن‌ هستند، پاسداشت زبان به معنای پاسداشت پیوند ما با ریشه‌ها و آن‌چه هنوز ما را به زمین وصل می‌کند، است. زبان را می‍توان خاکریزِ رابطۀ ما با جهانی که در آن زاده شدیم، دانست.

در پایان، شاید بتوان گفت: ما با زبان فقط حرف نمی‌زنیم؛ بلکه با زبان «می‌شنویم»، «می‌بینیم» و «احساس می‌کنیم». زبان، سازوکار آگاهی‌ست—و اگر گوش بدهیم، هنوز در دل واژه‌ها می‌توان صدای زمین را شنید.

✍🏻 #خورشید_صبوری

https://t.me/beyondlinguistics
29.03.202506:04
✍️ #خورشید_صبوری

و ما شادی را از یاد نخواهیم برد
اگرچه این بختک بر ما سنگین می‌گذرد ...

دست‌افشانی و آواز زیبای #گیلکی (از دسته زبان‌های ایرانی غربی، شاخهٔ شمالی)

@beyondlinguistics
گیتی هزار سال اگر جستجو کند
دیگر مگر نظیر تو را آرزو کند!

هر برگ و هر بخش از آثار استاد منوچهر ستوده اشارتی است به ایران و فرهنگ ایران. او «فرهنگ گویشی» را گردآوری کرد زیرا می‌دانست زبان‌های گوناگون این سرزمین، همه بخشی از هویت ایران‌زمین و باشندگانش هستند. منوچهر ستوده بیش از هر چیز، به ایران و هویت فرهنگی آن تعلق داشت؛ او ایران را نه تنها در خاک، بلکه در زبان و روح مردمانش می‌جست.

او در ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ درگذشت، اما آن‌چه از خود به جای گذاشت، چیزی بیش از یک مجموعهٔ علمی بود؛ آنچه او از خود به یادگار گذاشت، تلاشی سترگ برای پاسداشت ایران بود.

منوچهر ستوده با تمام وجود، ایران را دوست داشت؛ در پژوهش‌نامه‌ها و کتاب‌هایش، ایران همیشه زنده است، در جای‌جای سرزمینی که بر آن گام نهاد و در دل هر ایرانی که هنوز به عشق تاریخ و فرهنگ سرزمینش پایبند است.

روانش به مینو، همه روشن به شادی

✍🏻 #خورشید_صبوری

https://t.me/beyondlinguistics
17.03.202506:06
یکی از پرسش‌های بنیادین در تاریخ تکامل بشر این است که زبان انسان از چه زمان پدیدار شده است؛ یک پژوهش مبتنی بر گواه‌های ژنتیکی نشان داده است ظرفیت زبانی انسان، دستکم از ۱۳۵ هزار سال پیش وجود داشته و گمان می‌رود از ۱۰۰ هزار سال پیش تبدیل به یک نهاد اجتماعی شده باشد.

این پژوهش با بررسی ۱۵ مطالعۀ ژنتیکی در ۱۸ سال گذشته (۳ مطالعه روی کروموزوم Y (ویژگیهای وراثتی پدری)، ۳ مطالعه روی DNA میتوکندریایی (ویژگی‌های وراثتی مادری) و ۹ مطالعه روی کل ژنوم انسانی) نشان داده است نخستین جدایی ژنتیکی گروه‌های انسانی حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده و پس از پیدایش انسان خردمند (Homo Sapiens)، گروه‌های انسانی به تدریج از هم جدا شده و در زمین پراکنده شده‌اند. پژوهشگران بر این باورند که همهٔ گروه‌های انسانی دارای زبان بوده و همۀ زبان‌ها با هم در پیوند بوده‌اند.

زبان انسان دارای دو عنصر بنیادین واژگان و دستور است؛ این دو مؤلفه در کنار هم سامانۀ پیچیده‌ای را ساخته‌اند که هیچ جاندار دیگر روی زمین، ساختار همانند آن را در نظام ارتباطی خود ندارد.

پیشینۀ کارهای هنری، به کارگیری رنگ‌های طبیعی مانند اُخرا و ساخت ابزارهای پیچیده در جامعه‌های انسانی به ۱۰۰ هزار سال پیش می‌رسد و پژوهشگران زبان را عامل اصلی شکل‌گیری این نوآوری‌های شناختی و فرهنگی می‌دانند. در حقیقت، زبان جرقۀ اندیشه و دیگر کارکردهای سازمان‌یافتۀ انسانی بوده است و از همین‌رو زبان را می‌توان نیروی پیشرانۀ اندیشه و رفتارهای نوآورانۀ انسان از ۱۰۰ هزار پیش به این سو دانست.

با این همه، دیگر پژوهشگران بر این باورند که دگرگونی‌های فرهنگی و اجتماعی ۱۰۰ هزار سال گذشته، یک فرایند تدریجی و وابسته به عوامل گوناگون بوده که یکی از این عوامل، زبان است.

#زبان‌شناسی
#تکامل_زبان
#ژنتیک

✍🏻 #خورشید_صبوری

بن‌مایه:

Miyagawa, S., DeSalle, R., Nóbrega, V. A., Nitschke, R., Okumura, M. M., & Tattersall, I. Linguistic capacity was present in the Homo sapiens population 135 thousand years ago. Frontiers in Psychology, 16, 1503900

https://t.me/beyondlinguistics
दिखाया गया 1 - 8 का 8
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।