Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار avatar

دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار

نوشته های اصغر حکمتیار در افشای حقه بازی و ریاکاری نخبگان دانشگاهی و‌حوزوی و خیالات و خیانات سیاسی روشنفکران
تماس:
asgharhekmatyar@gmail.com
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापित
विश्वसनीयता
अविश्वसनीय
स्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिЛют 07, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Бер 26, 2025

समूह "دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار" में नवीनतम पोस्ट

«اقای حکمتیار من خیلی کنجکاو شدم که بدونم ویژگی های یک قهرمان چیه. شما گفتید تاریخ ایران مثل مستراح هست و نباید دنبال قهرمان رفت. حداقل در خارج چه قهرمان هایی هست؟مثلا چند نمونشو بگید تا به عنوان استاندارد یک فرد قهرمان در تظر بگیرمش»

پاسخ: اولا بنده عرض کردم تاریخ تصنعی (یعنی ساخته شده) معاصر مثل مستراح است. یعنی غالب شخصیت های بزرگ شده و‌نامدار تاریخ معاصر شخصیت های مضر و گمراه و مزخرف و نابودگر بوده اند. بنابراین شما در این تاریخ کاذب معاصر نمی توانی دنبال قهرمان باشی. گمراه خواهی شد. ولی شخصیت های مثبت و چیزدان هم داشته ایم که به حاشیه رانده شده اند و در این کانال آنها را ذکر کرده ایم. عنایت بفرمایید که یک تضاد بین دانستن و محبوبیت وجود دارد و اگر شخصی زیاد دانست محبوب نمی شود و بعید است «قهرمان» شناخته شود.
از آن طرف یکی از کسانی که تحسین کامل جهان را برانگیخته آن مرد عادی چینی بود که در جریان تظاهرات چینی ها در سال ۱۹۸۹ جلوی تانک ها ایستاد. کسی هم نمی داند اسمش چه بود و بر سرش چه آمد.
البته هر کسی را تحسین می کنیم لزوما قهرمانش نمی دانیم. اصلا قهرمان کیست؟ مثلا بگوییم قهرمان سیاسی واقعی شاید کسی باشد که به تعهد و سوگند خود وفادار بوده و در مقابل آتش توده می ایستد. از این ها زیاد نداشته ایم. شجاع الدوله ، میر بهادر در دوران مشروطه و بعد افرادی نظیر تیمساران زاهدی، رحیمی و خسروداد و بدره ای و اویسی بودند. شهدای قیام یا کودتای نوژه هم دلاور بودند. (واژه کودتا برای من منفی نیست). قطعا هیچ حرامزاده پوپولیست را ولو این که تهاوری و یا حتی لیاقتی نشان داده باشد نمی توان قهرمان خطاب کرد.

اما اصولا چرا باید دنبال قهرمان سازی بود؟ روش خوبی برای واقع گرایی سیاسی نیست. سریعا می تواند کفرآلود شود. این روش سوسیالیست هاست و روش مسلمانی نیست. ما قدیسان خود را داریم و بس. من خودم هیچ موقع به قهرمان فکر نمی کنم.
فرق تعصب و‌ دجالیت خراسانی با مناطق مرکزی

پرسش: ویژگی تعصب خراسانی چیست که گفتید دوران خامنه ای را شکل داده است؟

این بیان ما بیان تقریبی و کلی بود. یعنی این توصیفات را نمی توان زیاد علمی و دقیق کرد. اما در حالت کلی ویژگی دجالیسم مشهدی عبارت است از: التقاط و مارمولک بازی بیشتر، باند بازی قوی تر ، تمایلات ضد عقلی و ضد گفتگویی شدیدتر، تکیه بر روابط مرید و‌ مرادی و پیوند قوی تری با سوسیالیسم جهانی ، چهره هایی مثل محمدرضا حکیمی، شریعتی، خامنه ای و آشوری، مجاهدین و فداییان خلق

مناطق مرکزی: در تعصب خود «خالص تر»، متهجر تر، کمی نحس تر ،کمی سازگاری منطقی درونی بیشتر، کمی بازتر نسبت به بحث و عضوگیری، کمی سنتی تر، خلاصه کمی یهودی تر
چهره هایی مثل مصباح، جنتی، منتظری ، مکارم، لاریجانی ها ، هیات موتلفه

این ها بحث هایی نیست که در کتاب های جامعه شناسی پیدا کنید و در عین حال مهم است. قبول دارم که توصیفاتی کلی و ناپخته و‌مغلوط است و در این حد زیاد قابل استفاده نیست. ولی بالاخره بحث‌را باید از جایی آغاز کرد.
اینجا ایران است. نگاهی کنیم به اسامی برخی از بانک ها و شبه بانک های ایران اسلامی:

صالحین
حکمت ایرانیان
کوثر
رسالت
نور
مؤسسه ثامن‌الحجج،
میزان،
فرشتگان،
افضل
توس،
وحدت،
آرمان
قوامین
حکمت
انصار،

علاوه بر اسامی ریاکارانه فوق، روسای و وام‌گیرنده های کلان در شنیع ترین ریاکاری های مذهبی نظیر هدیه به عتبات و غسل میت آخوندهای مذهبی با هم رقابت می کنند!

این حجم عظیم ریاکاری بی دلیل نیست. توجه داشته باشید کلیه موسسات فوق به دلیل نرخ های بهره منفی عامل اصلی رانت اقتصادی بوده و به دلیل ناکارایی و وام از بانک مرکزی عامل اصلی تورم اند.

فقط یادتان باشد در زمان شاه مخلوع محال و بلاتصور بود کسی بتواند یا بخواهد اسامی شریف فوق را برای موسسات نزول خوری انتخاب کند. یعنی صاحبان کاباره و جاکش های شهرنو هم چنین هتک حرمتی را بر نمی تابیدند و قمه می کشیدند. یعنی در مخیله ها نمی گنجید. اما آخوندها افسار ملت را به دست گرفته به سمت جهنم دویدند.

خلاصه زمانه ای نیست که به نام ها ‌و نشان ها و ظواهر اعتماد کنید. ای ملت خودتان را بدجور گرفتار کردید. آخر مسلمان آن هم شیعه قرار نبود اینقدر به غیر پیغامبر و امام اطمینان کند!
https://t.me/Thegooddayy/8464
حسن رحیم پور ازغدی

حزب توده در خراسان با توجه به سابقه مذهبی مردم از قالب مذهبی برای عضوگیری استفاده می‌کرد. مشهد پایگاه اکثر گروه های التقاطی و‌ مرکز سوسیالیسم اسلامی بود. ضمن این که اصولا جریانات ضد عقلی و فرقه‌ای در مشهد و‌ خراسان سابقه دیرینه دارند و در شناخت مشتریان خود (اقشار متصلب ضد عقلی) نیز تبحر کاملی دارند. متعصب مشهدی با متعصب اصفهانی و شیراز (متاثر از یهودیه) تفاوت دارد. اصولا شاید بتوان دوران خامنه‌ای را دوران تفوق تعصب خراسانی دانست (با کمی اغماض و‌تقریب).

استاد ازغدی هم حاصل همان محیط است. کمونیستی بی‌تعارف است. بالاتر از این مردک ازگل هم در تشکیلات سری کمونیست‌ها وجود دارد. نهایتاً این مهره‌ای بیش نیست. در رادیکالیسم خود حرص دارد که همواره نشان مساله‌ای روانی است که در چهره خبیث او هم منعکس شده است. شکنجه‌گر و بازجوی اطلاعات هم است. غیر قابل درمان است. خدا عمرش را کوتاه کند.

پی‌نوشت: شایعه هم‌جنس‌بازی راجع به این مردک‌ شنیده شده، ولی طبیعتاً هیچ سندی ارائه نشده است. این شایعات در حلقه کمونیست‌های مشهد سابقه دارد و نمی‌دانیم آیا روزی اسرار این حلقه فاش خواهد شد یا خیر. این را می‌دانیم که هنر جذب و مدیریت مفعولین روحی را به تکامل رسانده‌اند.
در شگفتم از کسانی که گمان می کنند بدون سلطنت و بدون اعتقادات مذهبی عمیق و‌ گسترده می توان به دولت حداقلی و آزادی حداکثری رسید. اگر فکر می کنید ترجمه دو کتاب هایک و اظهارات دو تا تکنوکرات و دو تا مدرک دانشگاهی و دو تا بحث‌ روزنامه ای شما را به اقتصاد آزاد می رساند ، یا جوان هستید یا دانشگاهی و در هر حال متوهم و خام. محصولات کارخانه را با ماشین آلات آن اشتباه می گیرید. آخر چجور از پس غول توده محوری یا پوپولیسم بر می آیید؟

البته اندکی اصلاح در وضع قاراشمیش جاری از عهده سوسیالیست ها هم ساخته است و هنری لازم ندارد. اما رها کردن افسانه ۱۵۰ ساله دولت در کشور ما به دو‌ عنصر سلطنت و مذهب احتیاج دارد. سند؟ تاریخ ایران و جهان.

پی نوشت: البته نهاد های سنتی شرط لازم اند نه کافی.

پی نوشت دوم: برای تحقق این امر و زنده کردن سنن پایمال شده به چه احتیاج داریم ؟
से पुनः पोस्ट किया:
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی avatar
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
ملتی که در تلاش برای زندگی بدون دین است ـ ولو اینکه با یک شکل کمرنگ و تقلیل یافته از دین تعامل کند ـ هرگز نخواهد توانست که وفاداری شهروندان خود را طلب کند و محکوم به زوال است. [در بریتانیا] ما به مدت سه قرن از توزیعی برخوردار بوده ایم که در آن، احساسات مذهبی و ملی یکدیگر را تأیید می‌کردند؛ در حالی‌که اولی شکاف‌های برآمده از دومی را پر می‌کرد و دومی هم زیاده‌روی‌های طبیعی اولی را تعدیل می‌کرد.

Roger Scruton,
Our Church: A Personal History of the Church of England,
Atlantic Books: 2013.
#محافظه‌کاری_انگلیسی


@AdnanFallahi
اعدام‌های زندانی‌های چپی در دهه شصت یک تصفیه حساب بین رادیکال‌های عنقلابی بود

دوباره اصلاح‌طلبان و بیت منتظری گزارشی به بی‌بی‌سی فرستاده‌اند راجع به اعدام‌های دهه شصت. دوباره موضوع را زنده کرده‌اند. محسن کدیور گفته است:

«اعدام‌های ۶۷ و اعتراض شدید آقای منتظری به آنها نقطه عطفی در جمهوری اسلامی است. این اعدام‌ها به جراحی بزرگ در نظام انجامید. با حذف منتظری از چرخه نظام، جمهوری اسلامی این شد که الان هست.
جریانی حذف شد، و جریان دیگری زمام قدرت را به دست گرفت. جریانی حذف شد که که قائل نسبی به حقوق بشر، حکومت قانون و رعایت موازین شرعی و اخلاقی بود. جریان دیگری به کمک احمد خمینی و اطلاعات ری‌شهری بالا آمد که حاصلش انتخاب دومین رهبر جمهوری اسلامی با چشم‌بندی هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری بود و آن شد که ادامه‌اش را داریم می‌بینیم!»
————
در حقیقت، مشابه سایر عنقلاب‌های جهان، تعدادی چپی تندرو و متعصب توسط همرزمان سابق خود معدوم شدند. منتظری هم که هم آدم ساده‌ای بود و حیوان سیاسی نبود و ایدئولوژیک خالص بود وجدانش به درد آمد و اعتراض کرد و با توطئه احمد خمینی و ری شهری برکنار شد و جناح ایدئولوژیک چپ به نفع جناح راست و موتلفه و «عملگرا» کنار رفت. آن اعدام‌ها نقطه سیاهی بود و تعداد زیادی جوان فریب‌خورده جان خود را از دست دادند. تندرو و متعصب و خر بودن تا قبل از ارتکاب جرم دلیل شلاق هم نیست چه برسد به اعدام. اما….اما…اما….

۱-بر خلاف نظر جناب کدیور ، برکناری منتظری حداقل در کوتاه مدت به نفع ملت تمام شد. جناح عملگرای راست قابل تحمل‌تر به نظر می‌رسید. منتظری و چپی‌ها ایدئولوژیک بودند و یک نقطه مثبت در نگاه حکمرانی ایشان پیدا نمی‌شود. باند منتظری به ویژه بسیار رادیکال بود که به شخصیت عنقلابیون نجف آباد و اصفهان بر می‌گردد. «اعتقاد نسبی به حقوق بشر، حکومت قانون و رعایت موازین شرعی و اخلاقی» اغراق است! عنقلاب ۵۷ همه فاضلاب خوک بود. اعتراض منتظری به اعدام‌ها قابل تقدیر است، ولی عنقلابیون را تطهیر نمی کند.

در ضمن در آن زمان جناح چپ کاملا از خمینی بر علیه منتظری حمایت کرد. دنبال دسیسه احمد خمینی راه افتادند و در آن زمان منتظری را مسخره کردند و بعدها که ورق برگشت سینه‌زنی را آغاز کردند.

۲- اعدام‌شدگان بی‌گناه نبودند. اکثراً مستحق اعدام نبودند. ولی فریب خورده و بلای جان مردم و مسبب فلاکت ۵۷ بودند.

می‌دانید مظلومان واقعی که بودند؟ ملت بدبخت ایران! من و شما! کشتگان جنگ و تحریم! میلیون‌ها ازدواج تاخیر افتاده و نفوس به دنیا ناآمده! معتادان و فقرا و آوارگان و مفلوکان تورم و تعصب و بدبختی. نتیجه مستقیم عنقلاب ۵۷.

۳-نهایتاً مطلب مهمی را می‌خواهم به جوانان بگویم: اعتمادی به بزرگ‌شدگان عنقلاب نیست! کدیور مسلمان و متدین است. شریف و باوجدان هم است. صداقت هم دارد و بهای آن را پرداخته است. اما مثل یک چریک چپی وابستگی‌های عمیق ایدئولوژیک خود را نگاه می‌دارد. این وابستگی‌های ایدئولوژیکی یک سم خطرناک و انحرافی اصولی است. مثل یک دلبستگی کور است. این جماعت تا وقتی عنقلاب را استفراغ نکنند قابل اعتماد نیستند. من در آینده دو خطر بزرگ در راه آزادی می بینم: یکی اصلاح‌طلبان مخلص، و دیگری تکنوکرات‌های دلسوز و متخصص! یعنی دو‌گروه دیگر از نخبگان!

خلاصه حواستان جمع پیراهن عثمان و دم روباه‌ها باشد. چون زیر نقاب وجدان و حقوق بشر ممکن است برنامه‌هایی نهفته باشد. اعدام‌های دهه شصت جنایت بزرگی بود، اما نباید سایر جنایات و کثافات جمهوری و عنقلاب را کم‌رنگ کند. دادخواهی برای معدومین نباید به مظلوم‌نمایی چپی‌ها بینجامد یا ما را از مسایل بنیادی سیاسی غافل کند.
से पुनः पोस्ट किया:
کانال روزِ خوش avatar
کانال روزِ خوش
عیسی گفت:
اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از سویی خانۀ بیوه‌زنان را غارت می‌کنید و از دیگر سو،برای تظاهر،نماز خود را طول می‌دهید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از نعناع و شِوید و زیره نیز عشریه می‌گیرید،اما احکام مهم‌ترِ شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است،نادیده می‌گیرید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که همچون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به نظر می‌رسند،اما درون آن‌ها پُر است از استخوان‌های مردگان و انواع نجاسات.خود را به مردم پارسا می‌نمایید،اما در باطن مملو از شرارتید.وای بر شما ای علمای ریاکار،که برای پیامبرانی که پدرانتان کشتند مقبره می‌سازید و آنچه را پدرانتان آغاز کردند،شما به کمال می‌رسانید.
عهد جدید؛انجیل مَتّی، ۲۳: ۱۳-۳۲

@Thegooddayy
بدون کوچکترین شناخت شخصی از این عقب‌افتاده حاضرم هزار دلار شرط‌بندی کنم حداقل یک لیسانس مهندسی (ترجیحا برق) و یک کارشناسی ارشد اقتصاد یا مدیریت یا عرفان دارد. این فرد در درجه اول قربانی نظام آموزشی است (که برای همین کار درست شده) و در درجه بعد قربانی خصوصیات منفی شخصیتی خودش که باعث شده زیادی اسیر دانشگاه و حوزه و ایده شود.

واقعیت این است که مراکز نخبه‌پروری در واقع مراکز تخم‌کِشی و عقل‌کُشی هستند. زیاد با مرغداری تفاوت ندارند.
از افرادی که روی این مراکز حساب می‌کنند یا از آن نان می‌خورند و هوادار جذب می‌کنند بر حذر باشید. به خصوص تکنوکرات‌ها.
درد دل یک ریتارد با رهبر ریتاردتر از خودش!
से पुनः पोस्ट किया:
کانال روزِ خوش avatar
کانال روزِ خوش
حد فاصل قایم شدن خاتمی تو توالت ساختمون سازمان ملل، تا گفتگوی رودررو با نماینده قاتل سلیمانی، معادل جوانی چند میلیون نفر بود، که خب فدای موهومات خلیفه خود خوانده
से पुनः पोस्ट किया:
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی avatar
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
در امور مذهبی نیز ایرانیان در نتیجه‌ی برخوردهای شگفت‌انگیزی که با عقاید جزمی داشته اند انبوه بسیار عظیمی از عقاید مزبور را در مغزهایشان انباشته اند که هیچ‌کس قادر به تخلیه و پاکسازی آن نیست و همیشه مانع خواهد شد که یک عقیده واحد و کامل در این سرزمین مستقر شود. این کشور شباهت به باتلاق بزرگی دارد که هیچ پایه‌ی چوبی را با استحکام نمی‌شود در آن فرو کرد ولی برعکس می‌تواند هر بنایی را که روی آن بسازند در اعماق خود فرو ببرد.

کُنت دوگوبینو،
سه سال در آسیا (سفرنامه‌ی دوگوبینو 1858ـ1855)،
ص270،
ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی،
تهران: نشر قطره، 1383.


@AdnanFallahi
से पुनः पोस्ट किया:
MDHN HQ Resources avatar
MDHN HQ Resources
از دختر زنجانی چيزی نمی دانيم اما حداقل اينکه عکس اصلی در آلبوم ها وجود دارد و عکس اول می 1881 گرفته شده.
طراحی و حکاکی از ايوان پرانيشنيکوف است. يک نکته جالب اينکه حدود 336 کليشه حکاکی از هنرمندان متفاوت است. من هنوز به يک جمع بندی نرسيده ام که چند نفر هستند.

रिकॉर्ड

17.04.202513:31
3.5Kसदस्य
22.03.202523:59
200उद्धरण सूचकांक
27.03.202513:59
3.1Kप्रति पोस्ट औसत दृश्य
06.04.202523:59
864प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य
18.04.202511:45
27.27%ER
27.03.202515:18
91.04%ERR

विकास

सदस्य
उद्धरण सूचकांक
एक पोस्ट का औसत दृश्य
एक विज्ञापन पोस्ट का औसत दृश्य
ER
ERR
ЛИСТ '24ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار के लोकप्रिय पोस्ट

قاعده پنجاه سال

مقلد همیشه پنجاه سال عقب است. تقلید ایده‌ها از غرب مثل بورس‌بازی است. آن زمانی که تو می‌خوانی که فلان سهام بالا می‌رود، دیگر خیلی دیر است. آن زمانی که کشور غربی به توی شرقی اجازه مهاجرت داد یعنی قوتش پنجاه سال پیش تمام شده و حالا نوکر بی‌ادعا و ارزان می خواهند. از ایده‌ها هم آنچه می‌بینید و تقلید می‌کنید دیگر به تاریخ انقضا رسیده است. وقتی حکومت سوسیالیستی خودت را بعد صد سال توطئه بر پا می‌کنی، دیگر عصر سوسیالیسم گذشته. برای همین به جای ولگردی در بازار ایده‌ها بهتر است ریشه پیدا کنی. حالا مورد کمیکال تقلید و فخرفروشی هم زیاد داریم. مثلا این نابغه که نمی‌داند که شستشو با آب دارد جهانی می شود و خیلی از فروشگاه‌های غربی bidet (ماتحت شور) دارند. کلا این که یک مسلمان‌زاده از تمیزی غربی سخن گوید نهایت از خود باختگی و جهالت است. تاریخ بهداشت کاملا به مسلمان‌ها تعلق دارد و این در خود کتاب‌های غربیان گفته شده. یکی از اولین چیزهایی که فرنگی‌ها راجع به مسلمان ها می‌بینند تمیزی و طهارت است. هنوز هم که هنوز است خیلی فرنگی‌ها، سوای شیک بودن و ثروت ظاهری، کثیف هستند.
اینجا ایران است. نگاهی کنیم به اسامی برخی از بانک ها و شبه بانک های ایران اسلامی:

صالحین
حکمت ایرانیان
کوثر
رسالت
نور
مؤسسه ثامن‌الحجج،
میزان،
فرشتگان،
افضل
توس،
وحدت،
آرمان
قوامین
حکمت
انصار،

علاوه بر اسامی ریاکارانه فوق، روسای و وام‌گیرنده های کلان در شنیع ترین ریاکاری های مذهبی نظیر هدیه به عتبات و غسل میت آخوندهای مذهبی با هم رقابت می کنند!

این حجم عظیم ریاکاری بی دلیل نیست. توجه داشته باشید کلیه موسسات فوق به دلیل نرخ های بهره منفی عامل اصلی رانت اقتصادی بوده و به دلیل ناکارایی و وام از بانک مرکزی عامل اصلی تورم اند.

فقط یادتان باشد در زمان شاه مخلوع محال و بلاتصور بود کسی بتواند یا بخواهد اسامی شریف فوق را برای موسسات نزول خوری انتخاب کند. یعنی صاحبان کاباره و جاکش های شهرنو هم چنین هتک حرمتی را بر نمی تابیدند و قمه می کشیدند. یعنی در مخیله ها نمی گنجید. اما آخوندها افسار ملت را به دست گرفته به سمت جهنم دویدند.

خلاصه زمانه ای نیست که به نام ها ‌و نشان ها و ظواهر اعتماد کنید. ای ملت خودتان را بدجور گرفتار کردید. آخر مسلمان آن هم شیعه قرار نبود اینقدر به غیر پیغامبر و امام اطمینان کند!
से पुनः पोस्ट किया:
کانال روزِ خوش avatar
کانال روزِ خوش
13.04.202517:23
حد فاصل قایم شدن خاتمی تو توالت ساختمون سازمان ملل، تا گفتگوی رودررو با نماینده قاتل سلیمانی، معادل جوانی چند میلیون نفر بود، که خب فدای موهومات خلیفه خود خوانده
24.03.202506:13
تفاوت بین سریال امام علی و معاویه آن قدر نیست!

اگر هدف اصلی اسلام را خلافت و حکومت مسلمین و‌اجرای چهار تا احکام شرعی بدانیم، معاویه ملعون در این امر خیلی موفق بود! خلافت را تثبیت کرد و قلمرو اسلامی را در شمال آفریقا گسترش داد و برای همین سلفی‌ها و اخوانی‌ها خیلی احترامش را دارند. تازه ظاهر نماز ‌و‌روزه را هم حفظ و ترویج کرد، بر خلاف جمهوری اسلامی که گفت اسلام یعنی حکومت و حجاب. حالا این وسط، شیعه احمق عنقلابی-اخوانی چه می‌خواهد بگوید؟ بگوید که مثلا حکومت معاویه اسلامی کامل نبود؟ چرا؟ احکام حجاب و شراب رعایت نمی‌شد‌؟ بازی با کلمات نداشت؟ نوعی از ایده‌آلیسم نداشت؟ معمولا در این جا عنقلابی می‌گوید حضرت علی ع عادل بود و مثلا در مورد بیت‌المال وسواس داشت. خوب این امر در خارج از محدوده ایمان و عصمت معنای خود را از دست می‌دهد و تبدیل به ملاکی مادی و ظاهری می‌شود که به خودی خود آنقدر عمق ندارد.

تمرکز شیعه سنتی بر حکومت و دنیا نبود. بحث جانشینی رسول و ولایت حق و تکمیل دین و هدایت معنوی بشر و نجات او بود. عدل علی برای آنها جلوه معصومیت بود نه این که به ذات عددی خود اهمیتی داشته باشد. عمر ابن‌عبدالعزیز هم عادل بود، ولی برای شیعه‌ها امام تلقی نشد! نور ولایت منحصر به ائمه اطهار بود.

اما شیعه عنقلابی مذهب شیعه را تهی ساخت که تعجبی ندارد. چون امامین عنقلاب و امثالهم کاملا و آشکارا مقلد و مرید اخوانی‌ها بودند. الان هم سید قطب و مودودی و جمال‌الدین اسدآبادی و غیره از مقدسین جمهوری به شمار می‌روند. در عمل هم که دیده‌اید از روی رودربایستی خود را شیعه اعلام می‌کنند، وگرنه تماما در خدمت اهداف اخوانی سوسیالیستی هستند. البته برند شترگاوپلنگی خودشان را دارند.

عنقلابی و هزب‌الهی فقط شیعه را نابود نکرد، بلکه به کل اسلام لطمه زد. اولاً با پشتیبانی از اخوانیون فتنه‌گر و عقل‌ستیز و نابودگر، نفرت جامعه عربی را برانگیخت. ثانیاً با تحریک اهل سنت و خود را دلقک‌وار در وسط معرکه اهل سنت انداختن، هیزم به آتش سلفی‌ها ریخت. نوابغ فکر کردند با دو‌تا شعار و تعارف می‌شود تفرقه هزار ساله را حل کرد؛ فقط قبلا به ذهن کسی نرسیده بود!

سریال امام علی‌ و امام حسن توجیه حکومت سوسیالیستی ایران بود و سریال معاویه توجیه حکومت سلفی‌ها و سعودی‌ها، توسط کارگردانی فلسطینی. گفته شد که فلسطینی‌ها ناصبی زیاد دارند. در آن مکتب امام حسین هم به عنوان یک فتنه‌گر و مزاحم حکومت تلقی می‌شود: اسلام یعنی خلافت. هدف زندگی یعنی تبعیت از حکومت با ظاهر عربی و پیروزی بر غرب و صلیبی‌ها و کفار! یک ظواهری هم وجود دارد که مسلما در دنیای اهل سنت بهتر و منظم‌تر رعایت می‌شود. !

به هرحال هیچ‌یک از این سریال‌های دینی با نیت درست و پول حلال و افراد مومن درست نمی‌شود. البته فیلم «محمد رسول‌الله» مصطفی عقاد با نیت سالم‌تری ساخته شده بود و بی‌ادعاتر و قابل تحمل‌تر و بی‌ریا بود. خدابیامرز آنتونی کویین هم به فیلم وزنه هنری داد. ولی کلا تجسیم و فیلم‌سازی مذهبی ضربه‌ای به دین است. حتی یک صحنه‌اش و یا حتی یک دیالوگ جانبی و فضاسازی هم بر تصویر ذهنی شما تاثیر دارد و مباح نیست.
18.04.202503:08
در شگفتم از کسانی که گمان می کنند بدون سلطنت و بدون اعتقادات مذهبی عمیق و‌ گسترده می توان به دولت حداقلی و آزادی حداکثری رسید. اگر فکر می کنید ترجمه دو کتاب هایک و اظهارات دو تا تکنوکرات و دو تا مدرک دانشگاهی و دو تا بحث‌ روزنامه ای شما را به اقتصاد آزاد می رساند ، یا جوان هستید یا دانشگاهی و در هر حال متوهم و خام. محصولات کارخانه را با ماشین آلات آن اشتباه می گیرید. آخر چجور از پس غول توده محوری یا پوپولیسم بر می آیید؟

البته اندکی اصلاح در وضع قاراشمیش جاری از عهده سوسیالیست ها هم ساخته است و هنری لازم ندارد. اما رها کردن افسانه ۱۵۰ ساله دولت در کشور ما به دو‌ عنصر سلطنت و مذهب احتیاج دارد. سند؟ تاریخ ایران و جهان.

پی نوشت: البته نهاد های سنتی شرط لازم اند نه کافی.

پی نوشت دوم: برای تحقق این امر و زنده کردن سنن پایمال شده به چه احتیاج داریم ؟
से पुनः पोस्ट किया:
Iranian Neo-conservative avatar
Iranian Neo-conservative
«ایرانیان، سلحشوریِ سابق را از دست داده‌اند و تنها چیزی‌که از دنیا می‌فهمند عیش است و نوش؛ و هیچ باور ندارند که عیش و عشرت و نشاط را در حرکت و تکاپو و در کارهای خطرناک و پرزحمت هم می‌توان به‌دست اورد. از‌این‌گذشته، ایرانیان بسیار مخفی‌کار و متقلب و بزرگ‌ترین متملقینِ [=چاپلوسانِ] عالم هستند و در دنائت و وقاحت هم بی‌همتا می‌باشند. به غایت دروغ‌گو هستند و کارشان، همه پرگوئی و قسم و ایه است و برای اندک نفعی حاضرند به دروغ، شهادت بدهند. وقتی از کسی پولی یا چیزی قرض می‌گیرند، پس نمی‌دهند و به‌محض این‌که دست‌شان برسد، خودی و بیگانه را فریب می‌دهند و با او، به دغل معامله می‌نمایند. در خدمت‌گزاری، عاری از صداقت هستند و در معاملات، درستی نمی‌فهمند؛ و چنان در خدعه و فریب مهارت دارند که محال است انسان به دام‌شان نیفتد»

«ژان شاردن، جهان‌گرد فرانسوی در دهه‌ی ۱۷۰۰»

«https://www.instagram.com/eastern.liberal?igsh=MWVlb2pzMTUxYXF0dw==»

@Iranian_Neocon
درد دل یک ریتارد با رهبر ریتاردتر از خودش!
05.04.202501:32
نژادهای حریص و سرنوشت ما در ۱۵۰ سال اخیر


🔹وقتی می‌خواستند از آخوند خراسانی جهت تائید مشروطیّت امضاء بگیرند، تصمیم گرفتند که این کار در حالی باشد که آخوند کم‌تر بتواند در بارهٔ آن فکر کند، لذا وقتی ایشان می‌خواست برای تدریس برود و فکرش مشغول مطالب درس بود، هنگامی که از پلّه‌های منزل پائین می‌آمد تا به جلسهٔ تدریس برود، ورقهٔ مربوط را به ایشان دادند و او بدون تأمّل امضاء کرد!

🔹امضاء گیرندگان مشروطه، ظاهر الصلاح بودند و وجوهات خود را می‌پرداختند که آخوند خراسانی را در گرفتن مشروعیّت مشروطه فریب دادند.

————-
🔹سیّدمحمّدکاظم یزدی برای امضاء
جریان مشروطیّت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته‌جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیّت را بگیرند.

پاسخ سیّد این بود که در این کاسه زهر است و من نمی‌توانم آن را بخورم!

🔹به او اهانت کردند و گفتند اگر به خانهٔ یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی‌شنیدیم. سجّادهٔ او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه‌نشین کردند.

🔹صحبت از تبعید ایشان بود؛ امّا ده روز پس از کشته شدن شیخ فضل الله نوری، ورق برگشت و حوزهٔ نجف کلّاً مخالف طرف‌داران مشروطه شد.

در نماز جماعت آخوند خراسانی، خیلی کسی شرکت نمی‌کرد (شرکت کنندگان از سی نفر تجاوز نمی‌کردند) سیّدمحمّدکاظم از خانه بیرون آمد و نماز جماعت را اقامه کرد.
——————
🔹میرزای نائینی به دیدن مرحوم حاج‌میرزا جوادآقا ملکی تبریزی رفته بود. آقای خمینی نقل کرد که بالواسطه از کسی شنیده که در این دیدار، آقای ملکی، کتاب تنبیه الأُمّة میرزا را که روی طاقچه بوده، برمی‌دارد و بر زمین می‌زند که این کتاب چیست که نوشته‌اید؟! و میرزای نائینی به گریه می‌افتد.

🔹در این کتاب، مطالب سستی وجود دارد که لا ینبغی أَن یُنسَب إِلیه. ایشان پیش خواصّ خود گفته بودند: انگور انداختیم که سرکه شود، شراب شد! وی معتقد بود که راهی جز استمالت رضا شاه وجود ندارد.

🔹خودتان این کتاب را بگیرید و ملاحظه کنید. استدلال آقای نائینی به خواب و امثال آن، شایستهٔ او نیست.
————-
🔸محمّدتقی بهجت فومنی

ttps://t.me/ReligiousSchool
———-
پی نوشت: من کاری به موضع سیاسی بهجت ندارم. فقط داستان فوق تاییدی بر این است که در غائله مشروطه آخوندها فاقد آگاهی بودند و صرفا از روی حرص قدرت دنبال بابی ها راه افتادند. هر دو غائله مشروطه و ۵۷ بازی ای بود از سوی نخبگان برای تصاحب قدرت شاه (شاه=ملت) و تحمیل خود بر سنت و اقتصاد و دولت و جامعه و رعایا. منتهی در ۵۷ یک‌ جنگ‌ دنیوی بین دو‌ گروه از گشنه ترین و حریص ترین و دسیسه بازترین نخبگان و درس خوانده های جامعه در گرفت. دوباره آخوندها از فرط حرص دنبال کمونیست ها (کاملا متصل به میراث‌ معنوی بابی های سوسیالیست) راه افتادند. طبیعتا در ۵۷ زرنگ تر بودند و این بار با درس هایی که از مشروطه گرفته بودند قدرت را به چنگ گرفتند. این دست اندازی و تصاحب تمام فکر و ذهن حقیر و صنفی ایشان بود. حالا این که سر دین و دنیا و وطن چه آمد دیگر برایشان مهم نیست. این فقها و عرفا و مفسرین قرآن و اساتید اخلاق اگر کوچکترین اشاره ای در تایید عنقلاب کردند، کافرند و یک سلول ایمان به آخرت در وجودشان نیست. خودت را ای مسلمان دریاب.
عنقلابی: آقا من حرف شما را قبول ندارم. ما برای اسلام عنقلاب کردیم. بر ضد عرق فروشی ها و سینماها.

بنده: با کوهی از فساد و ظلم و فتنه و غارت و بدعت به کمک اسلام آمدید؟

عنقلابی: ما مرید و مقلد مرجع تقلید بودیم. او احکام و مصلحت را می دانست.

بنده: مراجع تقلید اصلی و اصلح و شناخته شده یعنی خویی و خوانساری و شریعتمداری ضد عنقلاب بودند.

مدعی: آنها انقلابی نبودند و لذا صلاحیت نداشتند.

بنده: پس شما فقط دنبال آخوند عنقلابی بودی. بعد می گویی در امر عنقلاب تبعیت و تقلید کردم! وضع روحی شما را این تصویر به خوبی بیان می کند.
😆
15.04.202513:08
بدون کوچکترین شناخت شخصی از این عقب‌افتاده حاضرم هزار دلار شرط‌بندی کنم حداقل یک لیسانس مهندسی (ترجیحا برق) و یک کارشناسی ارشد اقتصاد یا مدیریت یا عرفان دارد. این فرد در درجه اول قربانی نظام آموزشی است (که برای همین کار درست شده) و در درجه بعد قربانی خصوصیات منفی شخصیتی خودش که باعث شده زیادی اسیر دانشگاه و حوزه و ایده شود.

واقعیت این است که مراکز نخبه‌پروری در واقع مراکز تخم‌کِشی و عقل‌کُشی هستند. زیاد با مرغداری تفاوت ندارند.
از افرادی که روی این مراکز حساب می‌کنند یا از آن نان می‌خورند و هوادار جذب می‌کنند بر حذر باشید. به خصوص تکنوکرات‌ها.
से पुनः पोस्ट किया:
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی avatar
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
17.04.202512:59
ملتی که در تلاش برای زندگی بدون دین است ـ ولو اینکه با یک شکل کمرنگ و تقلیل یافته از دین تعامل کند ـ هرگز نخواهد توانست که وفاداری شهروندان خود را طلب کند و محکوم به زوال است. [در بریتانیا] ما به مدت سه قرن از توزیعی برخوردار بوده ایم که در آن، احساسات مذهبی و ملی یکدیگر را تأیید می‌کردند؛ در حالی‌که اولی شکاف‌های برآمده از دومی را پر می‌کرد و دومی هم زیاده‌روی‌های طبیعی اولی را تعدیل می‌کرد.

Roger Scruton,
Our Church: A Personal History of the Church of England,
Atlantic Books: 2013.
#محافظه‌کاری_انگلیسی


@AdnanFallahi
02.04.202513:55
«غنی نژاد همین حرف های شما را می زند منتهی علمی تر و مستدل تر و‌ مودبانه تر»

درود بر غنی نژاد. عمرش مستدام باد. او کار آکادمیک می کند. من کار یک واعظ تلگرامی را! من به شناخت خود اخلاقی و شخصیتی، شناخت زمانه و رسوا کردن شیادان زمان می پردازم. مخالفت من با دولت گرایی به دلیل شیادی آن و ضد سنتی بودن آن است وگرنه عشقی به دنیای مدرن کاپیتالیستی ندارم. غالبا از حرف های لیبرتارین ها خوشم می آید ولی از خود آنها احتراز می کنم چون به سنتی واقعی وابسته نیستند و لذا به رادیکالیسم سیاسی و خل بازی کشیده می شوند.

بعلاوه، تفاوت عمیقی بین من و غنی نژاد وجود دارد. غنی نژاد به ارزش ایده و به عقل محوری (راسیونالیسم) و به پیشرفت تاریخ و به تجدد و به اومانیسم عقیده دارد( یا سابقا داشت و شاید توانستیم تغییرش دهیم.). من به هیچ کدام اعتقاد ندارم. من اصلا عقیده ندارم که بعد از پنج هزار سال تمدن، به معلومات بنیادی دیگری راجع به بشر و حکومت دست یافته ایم. من عقیده دارم نهاد سلطنت (حکومت موروثی والاتبار) در بطن خود حامل عقل است. عقلی که، مثل خیلی از عناصر سنت و طبیعت، حتی ممکن است قابل بیان و انتقال نباشد. امثال من را در دانشگاه اعدام می کنند.
से पुनः पोस्ट किया:
کانال روزِ خوش avatar
کانال روزِ خوش
16.04.202513:46
عیسی گفت:
اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از سویی خانۀ بیوه‌زنان را غارت می‌کنید و از دیگر سو،برای تظاهر،نماز خود را طول می‌دهید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از نعناع و شِوید و زیره نیز عشریه می‌گیرید،اما احکام مهم‌ترِ شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است،نادیده می‌گیرید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که همچون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به نظر می‌رسند،اما درون آن‌ها پُر است از استخوان‌های مردگان و انواع نجاسات.خود را به مردم پارسا می‌نمایید،اما در باطن مملو از شرارتید.وای بر شما ای علمای ریاکار،که برای پیامبرانی که پدرانتان کشتند مقبره می‌سازید و آنچه را پدرانتان آغاز کردند،شما به کمال می‌رسانید.
عهد جدید؛انجیل مَتّی، ۲۳: ۱۳-۳۲

@Thegooddayy
05.04.202519:45
ماجرای سفر به قطب تاریکی: ضلالت عمیق و تمام‌نشدنی این قوم

پنجاه سال است زندگی‌مان و روح‌مان را به کمونیست‌ها، این مسموم ترین نژاد جامعه، فروخته‌ایم، ولی هنوز در گمراهی عمیق به سر می‌بریم. هنوز نفهمیده‌ایم که تاکید بیجا بر «ساده زیستی» مسوولین منجر می‌شود به بالا آمدن منحوس‌ترین و پفیوزترین و ریاکارترین ومتکبرترین خلق دنیا. هنوز تنگ‌نظری خودمان را می‌پرستیم و هنوز نفهمیده‌ایم این ویژگی ما جلوی هرگونه اصلاحی را می‌بندد.

می دانم می‌گویی این مسؤولین ریاکار حق خوشگذرانی ندارند. حق داری. اما افتادن در بازی کمونیستی حتی اگر از روی لجبازی باشد چند پی‌آمد دارد:
اولا، حواس‌پرتی ابلهانه است و موجب غفلت از مسایل بنیادی. نگذار مساله‌ات با حکومت لوث شود. ثانیاً، تشویق به ریاکاری (کفر) می‌کنی، آن هم از سمی‌ترین نوعش. تکبری بزرگ‌تر از تظاهر به فقر نیست. و البته واضح است که این دیدگاه‌ها به شفافیت و رفع فساد نمی‌انجامد. به عبارت دیگر: بگذار قالیباف و مکارم و جنتی و سایر دزدها ثروت نامشروع خود را نشان بدهند و حتی از آن آشکارا لذت ببرند. باور کن این به نفعت است. بعد می‌توانی بخواهی که پس ما هم نفسی بکشیم. اگر کاخ‌هایشان را علناً در ایران نسازند، ده‌ها برابر آن را مخفیانه در سوئیس خواهند انباشت. باور کن که وسعت نظر تو از ظلم آنها خواهد کاست و تنگ نظری تو آتش بیرحمی و حرص آنها را بیشتر خواهد کرد.

ثالثاً، با ترویج این دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه، آدم‌های موفق کاری بدرد بخور و نجات‌دهنده را از سیاست و جامعه می‌ترسانی. ببین: اگر روزی قرار به اصلاحات و آزادی شد، افرادی که تو را بتوانند از این کثافت نجات دهند، روشنفکران پر مدعا و کارمندهای ساده‌زیست با تواضع دروغین نخواهند بود. در دنیای سیاست مدرن دنبال انسان کامل نباش. دنبال حاکم پرکار و دلواپس نباش. احمدی‌نژادها نه بلدند و نه می‌توانند تو را نجات دهند. هنر مردم‌فریبی ربطی به هنر حکومت ندارد. چارلز سوم و ترامپ و شیخ دوبی و ناصرالدین‌شاه و امثال این‌ها در مقابل خواسته حقیرانه تو برای همرنگی و خودی شدن مقاومت خواهند کرد، که اگر مقاومت نمی‌کردند مثل تو بدبخت و حقیر بودند. حالا اینجا گیر اصلی است: متاسفانه خیلی از هم‌وطنان سوسیالیست خواهند گفت «اگر قرار است فرد دیگری متنعم‌تر از من باشد نمی‌خواهم از گنداب نجات پیدا کنم. بگذار همه با هم بدبخت باشیم. دیگی که برای من نمی‌جوشد بگذار سر سگ در آن بجوشد!» نتیجتاً سراغ همان نوع مردم‌فریب و تنگ‌نظر و ریاکار و ابله و فاسد با همان لبخند گند ریاکارانه خواهند رفت. خطاب به این گروه گمراه می‌گویم: حالا برو نزد مداحان و عر بزن. یا یک کتاب «عرفانی» بردار و به خودارضایی سیاه خود بپرداز. زیر بار تصنع، خودت را دفن کن که چشمت به خودت نیفتد. اما بدان که در گمراهی عمیقی هستی.

ساده‌زیستی واقعی یک فضیلت داوطلبانه فردی است، نه ملاک سیاسی. حضرت علی ع امام نبود، چون ساده‌زیست بود. ساده‌زیستی حضرت یک زینتی برای آن جناب و لازمه حکمت و معصومیت او در آن برهه بعد عثمان بود. اصولاً ما غلط می کنیم خودمان و‌ حاکمان خود را با آن جناب مقایسه می‌کنیم. شصت سال پیش کسی جرات این کفرگویی‌ها را نداشت. خدا لعنت کند آنهایی که نصایح اخلاقی نهج البلاغه را به سوسیالیسم حقیرانه تعبیر کردند.

——-
این هم داستانی از همان ساده زیست های پاچه ورمالیده دجالی نابودکننده دنیا و آخرت:

سحابی:
«..دکتر عباس شیبانی مسئولیت وزارت کشاورزی را بر عهده گرفت. او رضا اصفهانی را معاون خود در امور اصلاحات ارضی قرار داد. ایشان هم در یکی از طبقات بالای وزارت کشاورزی که ساختمان مجلل و شیکی داشت، در اتاقی که صندلی و مبل های آن را جمع کرده بودند بر روی موکت بر روی زمین مینشست و به امور ارضی رسیدگی می کرد و جماعت هم دور تا دور او در حالی که کفشهای خود را دم در اتاق بیرون آورده بودند، می نشستند.
ایشان از پیش طرحی داشت و میگفت که مسأله کشاورزی ایران را باید از طریق تقسیم زمین حل کرد.… آقایان بهشتی، منتظری و مشکینی نیز این طرح را تأیید نمودند دلیل آنان این بود که اگر این اقدامات نشود، کمونیستها با شعارهای خود این روستاییان یا کشاورزان را به شورش وامیدارند. پس ما باید با طرحی رادیکال تر و تندتر از آنان، کشاورزان محروم را جلب نماییم تا صحنه دست کمونیستها نیفتد. این دلیل را به آقای خمینی نیز قبولاندند و اصل بند ج بدین طریق پذیرفته و تصویب شد. ….برای اجرای این طرح هیئتهای هفت نفره ای انتخاب شدند تا بروند و در شهرستانهای گوناگون بررسی کنند و زمینها را تقسیم کنند. یعنی از مالکین بزرگ زمینهای بزرگ را بگیرند و به کسانی که زمین ندارند بدهند و وضعیت را به اصطلاح تعدیل نمایند. اکثر اعضای این هیئتها را که من میشناختم، از بچه های چپ و تندرو زندان بودند. حتی برخی از آنان از مجاهدین بودند.»
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।