
دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار
نوشته های اصغر حکمتیار در افشای حقه بازی و ریاکاری نخبگان دانشگاهی وحوزوی و خیالات و خیانات سیاسی روشنفکران
تماس:
asgharhekmatyar@gmail.com
تماس:
asgharhekmatyar@gmail.com
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिЛют 07, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Бер 26, 2025समूह "دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار" में नवीनतम पोस्ट
20.04.202516:15
20.04.202516:11
«اقای حکمتیار من خیلی کنجکاو شدم که بدونم ویژگی های یک قهرمان چیه. شما گفتید تاریخ ایران مثل مستراح هست و نباید دنبال قهرمان رفت. حداقل در خارج چه قهرمان هایی هست؟مثلا چند نمونشو بگید تا به عنوان استاندارد یک فرد قهرمان در تظر بگیرمش»
پاسخ: اولا بنده عرض کردم تاریخ تصنعی (یعنی ساخته شده) معاصر مثل مستراح است. یعنی غالب شخصیت های بزرگ شده ونامدار تاریخ معاصر شخصیت های مضر و گمراه و مزخرف و نابودگر بوده اند. بنابراین شما در این تاریخ کاذب معاصر نمی توانی دنبال قهرمان باشی. گمراه خواهی شد. ولی شخصیت های مثبت و چیزدان هم داشته ایم که به حاشیه رانده شده اند و در این کانال آنها را ذکر کرده ایم. عنایت بفرمایید که یک تضاد بین دانستن و محبوبیت وجود دارد و اگر شخصی زیاد دانست محبوب نمی شود و بعید است «قهرمان» شناخته شود.
از آن طرف یکی از کسانی که تحسین کامل جهان را برانگیخته آن مرد عادی چینی بود که در جریان تظاهرات چینی ها در سال ۱۹۸۹ جلوی تانک ها ایستاد. کسی هم نمی داند اسمش چه بود و بر سرش چه آمد.
البته هر کسی را تحسین می کنیم لزوما قهرمانش نمی دانیم. اصلا قهرمان کیست؟ مثلا بگوییم قهرمان سیاسی واقعی شاید کسی باشد که به تعهد و سوگند خود وفادار بوده و در مقابل آتش توده می ایستد. از این ها زیاد نداشته ایم. شجاع الدوله ، میر بهادر در دوران مشروطه و بعد افرادی نظیر تیمساران زاهدی، رحیمی و خسروداد و بدره ای و اویسی بودند. شهدای قیام یا کودتای نوژه هم دلاور بودند. (واژه کودتا برای من منفی نیست). قطعا هیچ حرامزاده پوپولیست را ولو این که تهاوری و یا حتی لیاقتی نشان داده باشد نمی توان قهرمان خطاب کرد.
اما اصولا چرا باید دنبال قهرمان سازی بود؟ روش خوبی برای واقع گرایی سیاسی نیست. سریعا می تواند کفرآلود شود. این روش سوسیالیست هاست و روش مسلمانی نیست. ما قدیسان خود را داریم و بس. من خودم هیچ موقع به قهرمان فکر نمی کنم.
پاسخ: اولا بنده عرض کردم تاریخ تصنعی (یعنی ساخته شده) معاصر مثل مستراح است. یعنی غالب شخصیت های بزرگ شده ونامدار تاریخ معاصر شخصیت های مضر و گمراه و مزخرف و نابودگر بوده اند. بنابراین شما در این تاریخ کاذب معاصر نمی توانی دنبال قهرمان باشی. گمراه خواهی شد. ولی شخصیت های مثبت و چیزدان هم داشته ایم که به حاشیه رانده شده اند و در این کانال آنها را ذکر کرده ایم. عنایت بفرمایید که یک تضاد بین دانستن و محبوبیت وجود دارد و اگر شخصی زیاد دانست محبوب نمی شود و بعید است «قهرمان» شناخته شود.
از آن طرف یکی از کسانی که تحسین کامل جهان را برانگیخته آن مرد عادی چینی بود که در جریان تظاهرات چینی ها در سال ۱۹۸۹ جلوی تانک ها ایستاد. کسی هم نمی داند اسمش چه بود و بر سرش چه آمد.
البته هر کسی را تحسین می کنیم لزوما قهرمانش نمی دانیم. اصلا قهرمان کیست؟ مثلا بگوییم قهرمان سیاسی واقعی شاید کسی باشد که به تعهد و سوگند خود وفادار بوده و در مقابل آتش توده می ایستد. از این ها زیاد نداشته ایم. شجاع الدوله ، میر بهادر در دوران مشروطه و بعد افرادی نظیر تیمساران زاهدی، رحیمی و خسروداد و بدره ای و اویسی بودند. شهدای قیام یا کودتای نوژه هم دلاور بودند. (واژه کودتا برای من منفی نیست). قطعا هیچ حرامزاده پوپولیست را ولو این که تهاوری و یا حتی لیاقتی نشان داده باشد نمی توان قهرمان خطاب کرد.
اما اصولا چرا باید دنبال قهرمان سازی بود؟ روش خوبی برای واقع گرایی سیاسی نیست. سریعا می تواند کفرآلود شود. این روش سوسیالیست هاست و روش مسلمانی نیست. ما قدیسان خود را داریم و بس. من خودم هیچ موقع به قهرمان فکر نمی کنم.
20.04.202513:00
فرق تعصب و دجالیت خراسانی با مناطق مرکزی
پرسش: ویژگی تعصب خراسانی چیست که گفتید دوران خامنه ای را شکل داده است؟
این بیان ما بیان تقریبی و کلی بود. یعنی این توصیفات را نمی توان زیاد علمی و دقیق کرد. اما در حالت کلی ویژگی دجالیسم مشهدی عبارت است از: التقاط و مارمولک بازی بیشتر، باند بازی قوی تر ، تمایلات ضد عقلی و ضد گفتگویی شدیدتر، تکیه بر روابط مرید و مرادی و پیوند قوی تری با سوسیالیسم جهانی ، چهره هایی مثل محمدرضا حکیمی، شریعتی، خامنه ای و آشوری، مجاهدین و فداییان خلق
مناطق مرکزی: در تعصب خود «خالص تر»، متهجر تر، کمی نحس تر ،کمی سازگاری منطقی درونی بیشتر، کمی بازتر نسبت به بحث و عضوگیری، کمی سنتی تر، خلاصه کمی یهودی تر
چهره هایی مثل مصباح، جنتی، منتظری ، مکارم، لاریجانی ها ، هیات موتلفه
این ها بحث هایی نیست که در کتاب های جامعه شناسی پیدا کنید و در عین حال مهم است. قبول دارم که توصیفاتی کلی و ناپخته ومغلوط است و در این حد زیاد قابل استفاده نیست. ولی بالاخره بحثرا باید از جایی آغاز کرد.
پرسش: ویژگی تعصب خراسانی چیست که گفتید دوران خامنه ای را شکل داده است؟
این بیان ما بیان تقریبی و کلی بود. یعنی این توصیفات را نمی توان زیاد علمی و دقیق کرد. اما در حالت کلی ویژگی دجالیسم مشهدی عبارت است از: التقاط و مارمولک بازی بیشتر، باند بازی قوی تر ، تمایلات ضد عقلی و ضد گفتگویی شدیدتر، تکیه بر روابط مرید و مرادی و پیوند قوی تری با سوسیالیسم جهانی ، چهره هایی مثل محمدرضا حکیمی، شریعتی، خامنه ای و آشوری، مجاهدین و فداییان خلق
مناطق مرکزی: در تعصب خود «خالص تر»، متهجر تر، کمی نحس تر ،کمی سازگاری منطقی درونی بیشتر، کمی بازتر نسبت به بحث و عضوگیری، کمی سنتی تر، خلاصه کمی یهودی تر
چهره هایی مثل مصباح، جنتی، منتظری ، مکارم، لاریجانی ها ، هیات موتلفه
این ها بحث هایی نیست که در کتاب های جامعه شناسی پیدا کنید و در عین حال مهم است. قبول دارم که توصیفاتی کلی و ناپخته ومغلوط است و در این حد زیاد قابل استفاده نیست. ولی بالاخره بحثرا باید از جایی آغاز کرد.
19.04.202523:39
اینجا ایران است. نگاهی کنیم به اسامی برخی از بانک ها و شبه بانک های ایران اسلامی:
صالحین
حکمت ایرانیان
کوثر
رسالت
نور
مؤسسه ثامنالحجج،
میزان،
فرشتگان،
افضل
توس،
وحدت،
آرمان
قوامین
حکمت
انصار،
علاوه بر اسامی ریاکارانه فوق، روسای و وامگیرنده های کلان در شنیع ترین ریاکاری های مذهبی نظیر هدیه به عتبات و غسل میت آخوندهای مذهبی با هم رقابت می کنند!
این حجم عظیم ریاکاری بی دلیل نیست. توجه داشته باشید کلیه موسسات فوق به دلیل نرخ های بهره منفی عامل اصلی رانت اقتصادی بوده و به دلیل ناکارایی و وام از بانک مرکزی عامل اصلی تورم اند.
فقط یادتان باشد در زمان شاه مخلوع محال و بلاتصور بود کسی بتواند یا بخواهد اسامی شریف فوق را برای موسسات نزول خوری انتخاب کند. یعنی صاحبان کاباره و جاکش های شهرنو هم چنین هتک حرمتی را بر نمی تابیدند و قمه می کشیدند. یعنی در مخیله ها نمی گنجید. اما آخوندها افسار ملت را به دست گرفته به سمت جهنم دویدند.
خلاصه زمانه ای نیست که به نام ها و نشان ها و ظواهر اعتماد کنید. ای ملت خودتان را بدجور گرفتار کردید. آخر مسلمان آن هم شیعه قرار نبود اینقدر به غیر پیغامبر و امام اطمینان کند!
صالحین
حکمت ایرانیان
کوثر
رسالت
نور
مؤسسه ثامنالحجج،
میزان،
فرشتگان،
افضل
توس،
وحدت،
آرمان
قوامین
حکمت
انصار،
علاوه بر اسامی ریاکارانه فوق، روسای و وامگیرنده های کلان در شنیع ترین ریاکاری های مذهبی نظیر هدیه به عتبات و غسل میت آخوندهای مذهبی با هم رقابت می کنند!
این حجم عظیم ریاکاری بی دلیل نیست. توجه داشته باشید کلیه موسسات فوق به دلیل نرخ های بهره منفی عامل اصلی رانت اقتصادی بوده و به دلیل ناکارایی و وام از بانک مرکزی عامل اصلی تورم اند.
فقط یادتان باشد در زمان شاه مخلوع محال و بلاتصور بود کسی بتواند یا بخواهد اسامی شریف فوق را برای موسسات نزول خوری انتخاب کند. یعنی صاحبان کاباره و جاکش های شهرنو هم چنین هتک حرمتی را بر نمی تابیدند و قمه می کشیدند. یعنی در مخیله ها نمی گنجید. اما آخوندها افسار ملت را به دست گرفته به سمت جهنم دویدند.
خلاصه زمانه ای نیست که به نام ها و نشان ها و ظواهر اعتماد کنید. ای ملت خودتان را بدجور گرفتار کردید. آخر مسلمان آن هم شیعه قرار نبود اینقدر به غیر پیغامبر و امام اطمینان کند!
मीडिया सामग्री तक पहुँच नहीं हो सकी
18.04.202517:29
18.04.202515:33
حسن رحیم پور ازغدی
حزب توده در خراسان با توجه به سابقه مذهبی مردم از قالب مذهبی برای عضوگیری استفاده میکرد. مشهد پایگاه اکثر گروه های التقاطی و مرکز سوسیالیسم اسلامی بود. ضمن این که اصولا جریانات ضد عقلی و فرقهای در مشهد و خراسان سابقه دیرینه دارند و در شناخت مشتریان خود (اقشار متصلب ضد عقلی) نیز تبحر کاملی دارند. متعصب مشهدی با متعصب اصفهانی و شیراز (متاثر از یهودیه) تفاوت دارد. اصولا شاید بتوان دوران خامنهای را دوران تفوق تعصب خراسانی دانست (با کمی اغماض وتقریب).
استاد ازغدی هم حاصل همان محیط است. کمونیستی بیتعارف است. بالاتر از این مردک ازگل هم در تشکیلات سری کمونیستها وجود دارد. نهایتاً این مهرهای بیش نیست. در رادیکالیسم خود حرص دارد که همواره نشان مسالهای روانی است که در چهره خبیث او هم منعکس شده است. شکنجهگر و بازجوی اطلاعات هم است. غیر قابل درمان است. خدا عمرش را کوتاه کند.
پینوشت: شایعه همجنسبازی راجع به این مردک شنیده شده، ولی طبیعتاً هیچ سندی ارائه نشده است. این شایعات در حلقه کمونیستهای مشهد سابقه دارد و نمیدانیم آیا روزی اسرار این حلقه فاش خواهد شد یا خیر. این را میدانیم که هنر جذب و مدیریت مفعولین روحی را به تکامل رساندهاند.
حزب توده در خراسان با توجه به سابقه مذهبی مردم از قالب مذهبی برای عضوگیری استفاده میکرد. مشهد پایگاه اکثر گروه های التقاطی و مرکز سوسیالیسم اسلامی بود. ضمن این که اصولا جریانات ضد عقلی و فرقهای در مشهد و خراسان سابقه دیرینه دارند و در شناخت مشتریان خود (اقشار متصلب ضد عقلی) نیز تبحر کاملی دارند. متعصب مشهدی با متعصب اصفهانی و شیراز (متاثر از یهودیه) تفاوت دارد. اصولا شاید بتوان دوران خامنهای را دوران تفوق تعصب خراسانی دانست (با کمی اغماض وتقریب).
استاد ازغدی هم حاصل همان محیط است. کمونیستی بیتعارف است. بالاتر از این مردک ازگل هم در تشکیلات سری کمونیستها وجود دارد. نهایتاً این مهرهای بیش نیست. در رادیکالیسم خود حرص دارد که همواره نشان مسالهای روانی است که در چهره خبیث او هم منعکس شده است. شکنجهگر و بازجوی اطلاعات هم است. غیر قابل درمان است. خدا عمرش را کوتاه کند.
پینوشت: شایعه همجنسبازی راجع به این مردک شنیده شده، ولی طبیعتاً هیچ سندی ارائه نشده است. این شایعات در حلقه کمونیستهای مشهد سابقه دارد و نمیدانیم آیا روزی اسرار این حلقه فاش خواهد شد یا خیر. این را میدانیم که هنر جذب و مدیریت مفعولین روحی را به تکامل رساندهاند.
18.04.202503:08
در شگفتم از کسانی که گمان می کنند بدون سلطنت و بدون اعتقادات مذهبی عمیق و گسترده می توان به دولت حداقلی و آزادی حداکثری رسید. اگر فکر می کنید ترجمه دو کتاب هایک و اظهارات دو تا تکنوکرات و دو تا مدرک دانشگاهی و دو تا بحث روزنامه ای شما را به اقتصاد آزاد می رساند ، یا جوان هستید یا دانشگاهی و در هر حال متوهم و خام. محصولات کارخانه را با ماشین آلات آن اشتباه می گیرید. آخر چجور از پس غول توده محوری یا پوپولیسم بر می آیید؟
البته اندکی اصلاح در وضع قاراشمیش جاری از عهده سوسیالیست ها هم ساخته است و هنری لازم ندارد. اما رها کردن افسانه ۱۵۰ ساله دولت در کشور ما به دو عنصر سلطنت و مذهب احتیاج دارد. سند؟ تاریخ ایران و جهان.
پی نوشت: البته نهاد های سنتی شرط لازم اند نه کافی.
پی نوشت دوم: برای تحقق این امر و زنده کردن سنن پایمال شده به چه احتیاج داریم ؟
البته اندکی اصلاح در وضع قاراشمیش جاری از عهده سوسیالیست ها هم ساخته است و هنری لازم ندارد. اما رها کردن افسانه ۱۵۰ ساله دولت در کشور ما به دو عنصر سلطنت و مذهب احتیاج دارد. سند؟ تاریخ ایران و جهان.
پی نوشت: البته نهاد های سنتی شرط لازم اند نه کافی.
پی نوشت دوم: برای تحقق این امر و زنده کردن سنن پایمال شده به چه احتیاج داریم ؟
से पुनः पोस्ट किया:
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی

17.04.202512:59
ملتی که در تلاش برای زندگی بدون دین است ـ ولو اینکه با یک شکل کمرنگ و تقلیل یافته از دین تعامل کند ـ هرگز نخواهد توانست که وفاداری شهروندان خود را طلب کند و محکوم به زوال است. [در بریتانیا] ما به مدت سه قرن از توزیعی برخوردار بوده ایم که در آن، احساسات مذهبی و ملی یکدیگر را تأیید میکردند؛ در حالیکه اولی شکافهای برآمده از دومی را پر میکرد و دومی هم زیادهرویهای طبیعی اولی را تعدیل میکرد.
Roger Scruton,
Our Church: A Personal History of the Church of England,
Atlantic Books: 2013.
#محافظهکاری_انگلیسی
@AdnanFallahi
Roger Scruton,
Our Church: A Personal History of the Church of England,
Atlantic Books: 2013.
#محافظهکاری_انگلیسی
@AdnanFallahi
17.04.202501:15
اعدامهای زندانیهای چپی در دهه شصت یک تصفیه حساب بین رادیکالهای عنقلابی بود
دوباره اصلاحطلبان و بیت منتظری گزارشی به بیبیسی فرستادهاند راجع به اعدامهای دهه شصت. دوباره موضوع را زنده کردهاند. محسن کدیور گفته است:
«اعدامهای ۶۷ و اعتراض شدید آقای منتظری به آنها نقطه عطفی در جمهوری اسلامی است. این اعدامها به جراحی بزرگ در نظام انجامید. با حذف منتظری از چرخه نظام، جمهوری اسلامی این شد که الان هست.
جریانی حذف شد، و جریان دیگری زمام قدرت را به دست گرفت. جریانی حذف شد که که قائل نسبی به حقوق بشر، حکومت قانون و رعایت موازین شرعی و اخلاقی بود. جریان دیگری به کمک احمد خمینی و اطلاعات ریشهری بالا آمد که حاصلش انتخاب دومین رهبر جمهوری اسلامی با چشمبندی هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری بود و آن شد که ادامهاش را داریم میبینیم!»
————
در حقیقت، مشابه سایر عنقلابهای جهان، تعدادی چپی تندرو و متعصب توسط همرزمان سابق خود معدوم شدند. منتظری هم که هم آدم سادهای بود و حیوان سیاسی نبود و ایدئولوژیک خالص بود وجدانش به درد آمد و اعتراض کرد و با توطئه احمد خمینی و ری شهری برکنار شد و جناح ایدئولوژیک چپ به نفع جناح راست و موتلفه و «عملگرا» کنار رفت. آن اعدامها نقطه سیاهی بود و تعداد زیادی جوان فریبخورده جان خود را از دست دادند. تندرو و متعصب و خر بودن تا قبل از ارتکاب جرم دلیل شلاق هم نیست چه برسد به اعدام. اما….اما…اما….
۱-بر خلاف نظر جناب کدیور ، برکناری منتظری حداقل در کوتاه مدت به نفع ملت تمام شد. جناح عملگرای راست قابل تحملتر به نظر میرسید. منتظری و چپیها ایدئولوژیک بودند و یک نقطه مثبت در نگاه حکمرانی ایشان پیدا نمیشود. باند منتظری به ویژه بسیار رادیکال بود که به شخصیت عنقلابیون نجف آباد و اصفهان بر میگردد. «اعتقاد نسبی به حقوق بشر، حکومت قانون و رعایت موازین شرعی و اخلاقی» اغراق است! عنقلاب ۵۷ همه فاضلاب خوک بود. اعتراض منتظری به اعدامها قابل تقدیر است، ولی عنقلابیون را تطهیر نمی کند.
در ضمن در آن زمان جناح چپ کاملا از خمینی بر علیه منتظری حمایت کرد. دنبال دسیسه احمد خمینی راه افتادند و در آن زمان منتظری را مسخره کردند و بعدها که ورق برگشت سینهزنی را آغاز کردند.
۲- اعدامشدگان بیگناه نبودند. اکثراً مستحق اعدام نبودند. ولی فریب خورده و بلای جان مردم و مسبب فلاکت ۵۷ بودند.
میدانید مظلومان واقعی که بودند؟ ملت بدبخت ایران! من و شما! کشتگان جنگ و تحریم! میلیونها ازدواج تاخیر افتاده و نفوس به دنیا ناآمده! معتادان و فقرا و آوارگان و مفلوکان تورم و تعصب و بدبختی. نتیجه مستقیم عنقلاب ۵۷.
۳-نهایتاً مطلب مهمی را میخواهم به جوانان بگویم: اعتمادی به بزرگشدگان عنقلاب نیست! کدیور مسلمان و متدین است. شریف و باوجدان هم است. صداقت هم دارد و بهای آن را پرداخته است. اما مثل یک چریک چپی وابستگیهای عمیق ایدئولوژیک خود را نگاه میدارد. این وابستگیهای ایدئولوژیکی یک سم خطرناک و انحرافی اصولی است. مثل یک دلبستگی کور است. این جماعت تا وقتی عنقلاب را استفراغ نکنند قابل اعتماد نیستند. من در آینده دو خطر بزرگ در راه آزادی می بینم: یکی اصلاحطلبان مخلص، و دیگری تکنوکراتهای دلسوز و متخصص! یعنی دوگروه دیگر از نخبگان!
خلاصه حواستان جمع پیراهن عثمان و دم روباهها باشد. چون زیر نقاب وجدان و حقوق بشر ممکن است برنامههایی نهفته باشد. اعدامهای دهه شصت جنایت بزرگی بود، اما نباید سایر جنایات و کثافات جمهوری و عنقلاب را کمرنگ کند. دادخواهی برای معدومین نباید به مظلومنمایی چپیها بینجامد یا ما را از مسایل بنیادی سیاسی غافل کند.
دوباره اصلاحطلبان و بیت منتظری گزارشی به بیبیسی فرستادهاند راجع به اعدامهای دهه شصت. دوباره موضوع را زنده کردهاند. محسن کدیور گفته است:
«اعدامهای ۶۷ و اعتراض شدید آقای منتظری به آنها نقطه عطفی در جمهوری اسلامی است. این اعدامها به جراحی بزرگ در نظام انجامید. با حذف منتظری از چرخه نظام، جمهوری اسلامی این شد که الان هست.
جریانی حذف شد، و جریان دیگری زمام قدرت را به دست گرفت. جریانی حذف شد که که قائل نسبی به حقوق بشر، حکومت قانون و رعایت موازین شرعی و اخلاقی بود. جریان دیگری به کمک احمد خمینی و اطلاعات ریشهری بالا آمد که حاصلش انتخاب دومین رهبر جمهوری اسلامی با چشمبندی هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری بود و آن شد که ادامهاش را داریم میبینیم!»
————
در حقیقت، مشابه سایر عنقلابهای جهان، تعدادی چپی تندرو و متعصب توسط همرزمان سابق خود معدوم شدند. منتظری هم که هم آدم سادهای بود و حیوان سیاسی نبود و ایدئولوژیک خالص بود وجدانش به درد آمد و اعتراض کرد و با توطئه احمد خمینی و ری شهری برکنار شد و جناح ایدئولوژیک چپ به نفع جناح راست و موتلفه و «عملگرا» کنار رفت. آن اعدامها نقطه سیاهی بود و تعداد زیادی جوان فریبخورده جان خود را از دست دادند. تندرو و متعصب و خر بودن تا قبل از ارتکاب جرم دلیل شلاق هم نیست چه برسد به اعدام. اما….اما…اما….
۱-بر خلاف نظر جناب کدیور ، برکناری منتظری حداقل در کوتاه مدت به نفع ملت تمام شد. جناح عملگرای راست قابل تحملتر به نظر میرسید. منتظری و چپیها ایدئولوژیک بودند و یک نقطه مثبت در نگاه حکمرانی ایشان پیدا نمیشود. باند منتظری به ویژه بسیار رادیکال بود که به شخصیت عنقلابیون نجف آباد و اصفهان بر میگردد. «اعتقاد نسبی به حقوق بشر، حکومت قانون و رعایت موازین شرعی و اخلاقی» اغراق است! عنقلاب ۵۷ همه فاضلاب خوک بود. اعتراض منتظری به اعدامها قابل تقدیر است، ولی عنقلابیون را تطهیر نمی کند.
در ضمن در آن زمان جناح چپ کاملا از خمینی بر علیه منتظری حمایت کرد. دنبال دسیسه احمد خمینی راه افتادند و در آن زمان منتظری را مسخره کردند و بعدها که ورق برگشت سینهزنی را آغاز کردند.
۲- اعدامشدگان بیگناه نبودند. اکثراً مستحق اعدام نبودند. ولی فریب خورده و بلای جان مردم و مسبب فلاکت ۵۷ بودند.
میدانید مظلومان واقعی که بودند؟ ملت بدبخت ایران! من و شما! کشتگان جنگ و تحریم! میلیونها ازدواج تاخیر افتاده و نفوس به دنیا ناآمده! معتادان و فقرا و آوارگان و مفلوکان تورم و تعصب و بدبختی. نتیجه مستقیم عنقلاب ۵۷.
۳-نهایتاً مطلب مهمی را میخواهم به جوانان بگویم: اعتمادی به بزرگشدگان عنقلاب نیست! کدیور مسلمان و متدین است. شریف و باوجدان هم است. صداقت هم دارد و بهای آن را پرداخته است. اما مثل یک چریک چپی وابستگیهای عمیق ایدئولوژیک خود را نگاه میدارد. این وابستگیهای ایدئولوژیکی یک سم خطرناک و انحرافی اصولی است. مثل یک دلبستگی کور است. این جماعت تا وقتی عنقلاب را استفراغ نکنند قابل اعتماد نیستند. من در آینده دو خطر بزرگ در راه آزادی می بینم: یکی اصلاحطلبان مخلص، و دیگری تکنوکراتهای دلسوز و متخصص! یعنی دوگروه دیگر از نخبگان!
خلاصه حواستان جمع پیراهن عثمان و دم روباهها باشد. چون زیر نقاب وجدان و حقوق بشر ممکن است برنامههایی نهفته باشد. اعدامهای دهه شصت جنایت بزرگی بود، اما نباید سایر جنایات و کثافات جمهوری و عنقلاب را کمرنگ کند. دادخواهی برای معدومین نباید به مظلومنمایی چپیها بینجامد یا ما را از مسایل بنیادی سیاسی غافل کند.
से पुनः पोस्ट किया:
کانال روزِ خوش

16.04.202513:46
عیسی گفت:
اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از سویی خانۀ بیوهزنان را غارت میکنید و از دیگر سو،برای تظاهر،نماز خود را طول میدهید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از نعناع و شِوید و زیره نیز عشریه میگیرید،اما احکام مهمترِ شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است،نادیده میگیرید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که همچون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به نظر میرسند،اما درون آنها پُر است از استخوانهای مردگان و انواع نجاسات.خود را به مردم پارسا مینمایید،اما در باطن مملو از شرارتید.وای بر شما ای علمای ریاکار،که برای پیامبرانی که پدرانتان کشتند مقبره میسازید و آنچه را پدرانتان آغاز کردند،شما به کمال میرسانید.
عهد جدید؛انجیل مَتّی، ۲۳: ۱۳-۳۲
@Thegooddayy
اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از سویی خانۀ بیوهزنان را غارت میکنید و از دیگر سو،برای تظاهر،نماز خود را طول میدهید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که از نعناع و شِوید و زیره نیز عشریه میگیرید،اما احکام مهمترِ شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است،نادیده میگیرید.اُف بر شما ای علمای ریاکار،که همچون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به نظر میرسند،اما درون آنها پُر است از استخوانهای مردگان و انواع نجاسات.خود را به مردم پارسا مینمایید،اما در باطن مملو از شرارتید.وای بر شما ای علمای ریاکار،که برای پیامبرانی که پدرانتان کشتند مقبره میسازید و آنچه را پدرانتان آغاز کردند،شما به کمال میرسانید.
عهد جدید؛انجیل مَتّی، ۲۳: ۱۳-۳۲
@Thegooddayy
15.04.202513:08
بدون کوچکترین شناخت شخصی از این عقبافتاده حاضرم هزار دلار شرطبندی کنم حداقل یک لیسانس مهندسی (ترجیحا برق) و یک کارشناسی ارشد اقتصاد یا مدیریت یا عرفان دارد. این فرد در درجه اول قربانی نظام آموزشی است (که برای همین کار درست شده) و در درجه بعد قربانی خصوصیات منفی شخصیتی خودش که باعث شده زیادی اسیر دانشگاه و حوزه و ایده شود.
واقعیت این است که مراکز نخبهپروری در واقع مراکز تخمکِشی و عقلکُشی هستند. زیاد با مرغداری تفاوت ندارند.
از افرادی که روی این مراکز حساب میکنند یا از آن نان میخورند و هوادار جذب میکنند بر حذر باشید. به خصوص تکنوکراتها.
واقعیت این است که مراکز نخبهپروری در واقع مراکز تخمکِشی و عقلکُشی هستند. زیاد با مرغداری تفاوت ندارند.
از افرادی که روی این مراکز حساب میکنند یا از آن نان میخورند و هوادار جذب میکنند بر حذر باشید. به خصوص تکنوکراتها.
15.04.202505:54
درد دل یک ریتارد با رهبر ریتاردتر از خودش!


से पुनः पोस्ट किया:
کانال روزِ خوش

13.04.202517:23
حد فاصل قایم شدن خاتمی تو توالت ساختمون سازمان ملل، تا گفتگوی رودررو با نماینده قاتل سلیمانی، معادل جوانی چند میلیون نفر بود، که خب فدای موهومات خلیفه خود خوانده
से पुनः पोस्ट किया:
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی

12.04.202519:13
در امور مذهبی نیز ایرانیان در نتیجهی برخوردهای شگفتانگیزی که با عقاید جزمی داشته اند انبوه بسیار عظیمی از عقاید مزبور را در مغزهایشان انباشته اند که هیچکس قادر به تخلیه و پاکسازی آن نیست و همیشه مانع خواهد شد که یک عقیده واحد و کامل در این سرزمین مستقر شود. این کشور شباهت به باتلاق بزرگی دارد که هیچ پایهی چوبی را با استحکام نمیشود در آن فرو کرد ولی برعکس میتواند هر بنایی را که روی آن بسازند در اعماق خود فرو ببرد.
کُنت دوگوبینو،
سه سال در آسیا (سفرنامهی دوگوبینو 1858ـ1855)،
ص270،
ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی،
تهران: نشر قطره، 1383.
@AdnanFallahi
کُنت دوگوبینو،
سه سال در آسیا (سفرنامهی دوگوبینو 1858ـ1855)،
ص270،
ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی،
تهران: نشر قطره، 1383.
@AdnanFallahi
से पुनः पोस्ट किया:
MDHN HQ Resources

12.04.202514:20
از دختر زنجانی چيزی نمی دانيم اما حداقل اينکه عکس اصلی در آلبوم ها وجود دارد و عکس اول می 1881 گرفته شده.
طراحی و حکاکی از ايوان پرانيشنيکوف است. يک نکته جالب اينکه حدود 336 کليشه حکاکی از هنرمندان متفاوت است. من هنوز به يک جمع بندی نرسيده ام که چند نفر هستند.
طراحی و حکاکی از ايوان پرانيشنيکوف است. يک نکته جالب اينکه حدود 336 کليشه حکاکی از هنرمندان متفاوت است. من هنوز به يک جمع بندی نرسيده ام که چند نفر هستند.
रिकॉर्ड
17.04.202513:31
3.5Kसदस्य22.03.202523:59
200उद्धरण सूचकांक27.03.202513:59
3.1Kप्रति पोस्ट औसत दृश्य06.04.202523:59
864प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य18.04.202511:45
27.27%ER27.03.202515:18
91.04%ERRअधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।