در جنگلی دور، میان درخت های بلند و بی انتها، خانه های قارچی کوچکی وجود داشت.⚠️برای خوندن این پارت باید آمادگی همه چیز رو داشته باشید، پس اگه روز خوبی داشتید لطفا اصلا این پارت رو نخونید.⚠️
شاید با خود فکر کنید در آن جنگل کسی نمی‌تواند خانه ای سازد، اما اشتباه میکنید.
پریانی وجود داشتند که در میان علف های کوچک و داخل خانه های خود به دور از هر انسانی، زندگی می‌کردند.
مکانی که همه چیز مانند داستان ها و افسانه ها بود.
در جنگلی دور، میان درخت های بلند و بی انتها، خانه های قارچی کوچکی وجود داشت.⚠️برای خوندن این پارت باید آمادگی همه چیز رو داشته باشید، پس اگه روز خوبی داشتید لطفا اصلا این پارت رو نخونید.⚠️
شاید با خود فکر کنید در آن جنگل کسی نمی‌تواند خانه ای سازد، اما اشتباه میکنید.
پریانی وجود داشتند که در میان علف های کوچک و داخل خانه های خود به دور از هر انسانی، زندگی می‌کردند.
مکانی که همه چیز مانند داستان ها و افسانه ها بود.
لطفا فقط کسایی که اینجارو چک میکنن فور کنن، ممنون🤍
«بس کن...» صدای سونگهون لرز داشت، اما نه از التماس، از درگیری درونی.
جی خونسرد خم شد، انگشتش زیر چونه‌ی سونگهون نشست و با صدایی آروم اما سنگین گفت:
«به چه حقی اسم منو با اون لب‌هات صدا می‌زنی، وقتی هنوز یاد نگرفتی مال منی؟»
𝒄𝒍𝒊𝒄𝒌 𝒕𝒐 𝒓𝒆𝒂𝒅 𝒑𝒂𝒓𝒕 𝒔𝒊𝒙
Last part: NEW STARTGener:romance,fantasy
Couple:heejake,.....
