23.04.202516:16
یه نفر هست که وقتی میره، سریع سرت رو برمیگردونی و کارت رو ادامه میدی. اما یکی هست که وقتی رفت، خیره میمونی به دری که پشت سرش بسته شده. یه زمانی هست که خیال میکنی حالاحالاها وقت هست، ولی یهو یه دنیا فاصله میافته و اونی که هرروز میدیدش تو یه شهر دیگهس. یه روزی مزه غذاها کم میشه، اولین بارهات تموم میشه، دستت پر میشه-دلت خالی میشه. آره دیگه. یه روزی بزرگ میشی و میفهمی چی میگم.
22.04.202518:56
دختره توی محوطه سرشو گذاشته روی پای دوستش و بلندبلند گریه میکنه، دوستشم باهاش اشک میریزه.
منم همینطور دخترجون
منم همینطور.
منم همینطور دخترجون
منم همینطور.
21.04.202508:06
هرچیز بدی یه چیز خیلی خوب رو توی وجودت جا میذاره. مثلا همین سقوط آزاد که یعنی ناامیدیِ مطلق، یادت میده که دیگه هرگز دوباره؛ اینجوری از چیزی مطمعن نباشی.
20.04.202513:26
یادته چقدر تورو از جمعشون بیرون انداختن؟ تنهایی نقشه کشیدن، تنهایی خندیدن، زیر چشمی نگاهشون کردی و نگاهت رو دزدیدی؟ یادته چقدر تلاش کردی مکالمه قطع نشه، از جریان زندگیشون عقب نمونی، غریبه نشین؟ یادته فکر کردی تا داستان پیدا کنی واسه ادامه بحث؟ یادته حالت بد بود پیام ندادی دیدی کسی بهت پیام نمیده؟ یادته شماره اونی که هرروز باهاش حرف میزدی رو پاک کردی؟ یادته اون تموم شدنا رو؟ یاد گرفتی زندگی رو؟ واقعیا رو سوا کردی؟
20.04.202505:59
بچههای عزیزم. متاسفانه مجبور شدم آیدی بات چنل رو بردارم. چیزهایی برام ارسال شد که خارج از حد توانم بود. متاسفم که فعلا راه ارتباطیای باهاتون ندارم و بات قبلی رو هم از دسترس خارج کردم. از همه شماهایی که اونجا پیامهای محبتآمیز بهم دادید ممنونم💜
19.04.202507:42
من میتونم قشنگترین خاطره زندگیت بشم. میتونم دستی باشم که دستات منتظرشه. میتونم آدم بدهی داستانت باشم. میتونم همون زخمی باشم که تا لحظهی آخر ازش شفا پیدا نمیکنی. من میتونم همهچیز باشم فقط باید ببینیم تو کی هستی، ما کجا هستیم، چه شرایطی پیش بیاد. اونی که دل تورو شکوند عزیزدل یه نفر دیگهس. فکر کنم همینجوریه که ما آدما ادامه میدیم. با نوسان کردن بین نقشهایی که هرکدوم یه خط از داستانمونو ساختن.
23.04.202509:12
منو میگه ها 🥹🫂
22.04.202510:15
زندگی بهت میگه میدونم خیلی بدت میاد از اینکه بگن چون نکشته قویترت کرده، ولی مگه فرمول آلیاژت خفنتر نشد؟ مگه به جای غرق شدن شنا کردن رو یادت نداد؟ میدونم! میدونم خیلی سخت بود. ولی مگه همین تجربه دفعه بعدش نجاتت نداد؟
20.04.202521:09
زندگی ماهیتش اینه که سخت باشه، ولی به این معنی نیست که گاهی از خوشحالی بندبند وجودت رو متلاشی نمیکنه. شب ماهیتش اینه که غمگین باشه، ولی حواست نبود و کلی آرامش و شونهی سبک رو واسهت کنار گذاشت و رفت. شاید ماهیت تو اون چیزی که میخوای نباشه، ولی دلیل نمیشه اونچیزی که دنبالشی رو نتونی از توی وجودت بیرون بکشی.
20.04.202510:44
से पुनः पोस्ट किया:
هُبوط

20.04.202505:57
بیان کردن بعضی حرفها انقدر سخته که کاش بعضی اوقات فقط بعضی اوقات حرفها و احساسات آدما از توی چشماشون مشخص بود.
18.04.202515:09
از مسیر لذت بردن یه کمی سخته، ولی اگر یک درصد احتمال باشه که نرسم، نمیخوام همهی اینمدت رو زندگی نکرده باشم.
23.04.202509:08
موافق اینم که تصویر چیزی که خیلی میخوام رو بذارم جلوم یا مدام تصورش کنم. یا ازش خسته میشم یا هرروز بیشتر میخوامش. اینجوری خیلی چیزا مشخص میشه واسهم.
21.04.202520:44
تو شوق کودکیهامی، وقتی توی کوچه برای هوا شدن بادبادکم با تمام توان میدوام. لحظهی گرم شدن شقیقههامی، برای منی که خوابآلودگی عزیزترین و نایابترین حس شبهامه. پنجرهی امن و کوچک اتاقمی که نمنم بارون رو نشونم میده. افسانهایترین واقعیت روزها و نجاتدهندهی شبیخون شبهایی. و خواب به من گفت: چه چشمهای عاشقی داری!
20.04.202521:01
تاریکی و سکوت شب را دوست دارم. لحظاتی خالی، بدون دغدغه، رها، آرام. و غمگین.
@myparabatai
@myparabatai
20.04.202510:44
نه نه. اصلا قشنگ نیست و دلم نمیخواد.
से पुनः पोस्ट किया:
ufo

20.04.202505:57
آلدو؛ هیچوقت چیزی که خودت میخواهی نمیشوی، فقط هرچه پیش آید خوش آید.
•بندها
•بندها
18.04.202511:55
یه سرزمینی هست، بعد از همهی جدالها، آشوبها، یه گوشه دنج ساکت و خالیای هست بعد از همهی گریهها و دستوپا زدنها که میتونی بشینی و کل قصه رو واسه خودت مرور کنی. یه زمانی هست که نه دیگه اون تبوتاب و حس انتقامجویی از دنیا رو داری و نه منتظر پیام امیدوارکنندهی کسی هستی. اونجا شاید حس خوبی نداشته باشی اما آرومی و همهچیز علیرغم واقعی بودن، آزارت نمیده.
22.04.202520:31
خوبیش اینه که همیشه تورو دارم. میدونی؟ یعنی اینکه هرچی بشه، هر حرفی بزنی، باشی، نباشی؛ من تورو دارم. تو از همهی فازها گذشتی. از همهی مراحل. اونقدر تو دیوارهی قلبم فرو رفتی که هیچجوره جدا شدنی نیستی. لای چینوواچین مغزمی، بهت مبتلاام تا استخوون. جدایی از تو دیگه در اختیار من نیست. تو بچگی منو دیدی، اشتباهامو دیدی، شکستنمو دیدی، بزرگ شدنمو دیدی. منم مال تورو دیدم، ای وای. چقدر قشنگ. چقدر عاشقانه. این دیگه دوستی نیست. شبیهم نیستی، ژن مشترک نداریم اما خانوادهای.
تولدت مبارک.
تولدت مبارک.
20.04.202516:18
ثابت نگه داشتن دستم حین آرایش کردن وقتی دارم قر میدم تنها رنجیه که دوست دارم بهم تحمیل شه.
20.04.202506:01
این چنل هم یه موجود زندهس و یه زندگی رو تجربه میکنه. گاهی قشنگ و پرانرژیه، گاهی گرفته و غمگینه. ولی همیشه واقعیه و یاد اونایی که به فکرش هستن رو همیشه زنده نگه میداره. سعی میکنه مهربون باشه، حس خوب بده ولی آخرش بیخودی بدی میبینه. گاهی میشکنه، فرو میریزه ولی بلند میشه. همیشه. اسمشم همینه. همیشه.
17.04.202521:14
کلمات کافی نیستن و از هر حرفی خالیام. شب به قصد کشت اومده و من، “باید بتونم تنها بمونم، اصلا مهم نیست رو به جنونم.”
@myparabatai
@myparabatai
दिखाया गया 1 - 24 का 205
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।