شاید بتونید با نبودنش کنار بیاید، ولی هیچوقت با این موضوع که «چرا این همه زور زدم و بازم نشد» هیچوقت نمیشه کنار اومد.
हटा दिया गया19.04.202512:44
19.04.202509:39
دلم میخواد برم ازش بپرسم اصلا هیچوقت دوسم داشتی؟ شده یهو یادم بیوفتی؟ شده دلتنگم شی؟ شده یهو بترسی از اینکه من کنارت نباشم؟ نه واقعا شده یا نه؟
हटा दिया गया20.04.202510:50
20.04.202509:12
اگه دوست دارم قدرشو بدون، چون من هیچکسو مثل تو دوست ندارم، اگه باهات مهربونم قدرشو بدون چون من با هیچکس مهربون نیستم، اگه بهت اهمیت میدم قدرشو بدون چون من به هیچ چیزی اهمیت نمیدم، حتی اگه باهات بداخلاقمم قدرشو بدون چون من با کسی بداخلاق نمیشم، کنارش میزارم. اگه بهت محبت میکنم قدرشو بدون چون محبتی که به تو میکنمو نسبت به هیچکس دیگه ندارم، اگه بغلت کردم قدرشو بدون چون من هیچکسو بغل نمیکنم، قدرشو بدون عزیزم من با هیچکسی مثل تو رفتار نمیکنم.
من به هیچ عنوان آدم پیگیری نیستم، اگه باهم حرف نمیزنیم، خب نمیزنیم دیگه. من اصلا اصرار نمیکنم که توی زندگی کسی باشم، چون زمانی هم بوده که من حتی تورو نمیشناختم و هیچ مشکلیم باهاش نداشتم. نمیگم دلم تنگ نمیشه، میشه. خیلیم میشه، ولی خودم یجوری باهاش کنار میام. تو برو زندگیتو کن کنار هرکسی که خوشحالت میکنه.
03.04.202518:53
اشتباه از من بود فکر میکردم مثل همیم؛ لحظهی خدافظی نداشتی هیچ حس بدی.
خیلی طول کشید برگشتنت، ما دیگه خیلی فرق کردیم باهم، حتی اگه بخوایمم نمیتونیم، زیادی غریبه شدی باهام، زیادی دور شدی ازم، زیادی تنهام گذاشتی؛ از خودت دورم کردی، من دیگه این ادمی که شدیو نمیشناسم، دوسش ندارم، حتی دلم نمیخواد باهاش حرف بزنم، خیلی دیر کردی عزیزم.
15.04.202515:34
چجوری دوست داشتم، تو چیکار کردی؟ من فقط تورو خواستم، تو چیکار کردی.
20.04.202523:27
کم کم دارم برمیگردم به همون نقطه تاریکی که کلی جنگیدم تا بتونم ازش بیام بیرون.
13.04.202514:48
نمیخوامت تورو، ازم ساختی یه افسرده.
हटा दिया गया20.04.202513:29
20.04.202510:35
نه خوشحالم، نه ناراحت. فقط دیگه اون آدم قبلی نیستم.