Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
شارنامه| صلاح الدین خدیو avatar

شارنامه| صلاح الدین خدیو

ارتباط با من
@Salahkhadiw

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/salah.khadiw
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापित
विश्वसनीयता
अविश्वसनीय
स्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिСіч 20, 2016
TGlist में जोड़ा गया
Жовт 31, 2024

रिकॉर्ड

09.04.202523:59
13.8Kसदस्य
22.03.202523:59
800उद्धरण सूचकांक
26.03.202514:57
9.4Kप्रति पोस्ट औसत दृश्य
26.03.202514:57
9.4Kप्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य
25.01.202523:59
11.60%ER
26.03.202514:57
68.74%ERR

विकास

सदस्य
उद्धरण सूचकांक
एक पोस्ट का औसत दृश्य
एक विज्ञापन पोस्ट का औसत दृश्य
ER
ERR
ЛИСТ '24ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

شارنامه| صلاح الدین خدیو के लोकप्रिय पोस्ट

🔺نیم قرن قبل در ارومیه انتخابات چگونه بود؟

نتایج دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی در ارومیه در سال 1358 از لحاظ قومیت کاندیداها و درصد آرای آنها، کوچک ترین تفاوتی با دهەهای بعد و سالهای اخیر ندارد.
در دور اول انتخابات مجلس اول که با مشارکت آزادانەی احزاب و جریان های سیاسی در 24 اسفند 1358 برگزار شد، شش نفر واجد اکثریت آرا شدند و به دور دوم راه یافتند.
غلامرضا حسنی و سید علی اکبر قره باغی به ترتیب نفر اول و دوم و عبدالله سمیتقو و رحیم سیف قاضی؛ کاندیداهای حزب دمکرات کردستان با اختلافی ناچیز در ردەی بعدی قرار گرفتند.
علی حقیقت افشار و جعفر صمدی به ترتیب نامزدهای حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین خلق ، پنجم و ششم شدند.

دور دوم در 19 اردیبهشت 1359 برگزار و به دلیل منع حضور کاندیداهای کرد، حسنی، قره باغی و حقیقت افشار به مجلس راه یافتند.

آمار فوق از این حیث حائز اهمیت است که بی پایه بودن هر تحول دموگرافیک قابل اعتنا در این حوزه، غیر از کوچ طبیعی از روستا به شهر را خاطرنشان می سازد.
هراس افکنی جمعیت شناختی بە عنوان عنصر اصلی گفتمان های راست افراطی پدیدەای کاملا جدید در ایران و جهان است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
24.04.202507:25
🔺کدام صدا، کدام سیما؟

چندی پیش برای تقاضای وام به یکی از بانک ها رفتم. در فرم های متعددی که جلویم گذاشته بودند، علاوه بر دین چند بار  از مذهب مشتری هم پرسش شده بود.
این همان بانکی بود که اخیرا فهرست مشتریان خاص و متمول آن منتشر شد.
به همین خاطر دشوار نبود که ذهنم به سوی انگاره های اقتصاد سیاسی و مفهوم سرمایەی بوردیو برود.

بودجەی امسال صدا و سیما 35 هزار میلیارد تومان است. با این پول می توان 35 بیمارستان 350 تختی مجهز ساخت. به ازای هر استان یک بیمارستان.
در یک بازەی زمانی پنج سالە با همین پول می توان دستکم ده نیروگاه برق ساخت و کشور را از گرداب خاموشی ها نجات داد.
در عوض البته صدا و سیما تعطیل می شود! چه اتفاقی می افتد؟ هیچ! دهها و صدها و هزاران مجرای اطلاع رسانی بدون هزینه کار آن را انجام می دهند.
علیرغم این بودجەی هنگفت هم اکنون هم در غیاب مخاطب، این ارگان عظیم عملا تعطیل است و کاری انجام نمی دهد.
اما سوگمندانه این اتفاق نمی افتد! صدا و سیما بخش مهم نظام تبعیض و انحصارات موجود در ساحت های اقتصاد و سیاست و نگهبان آن است.

می فرمایند اتفاق اخیر، سهوی و مغایر با مشی اصلی رسانه است.
اگر راست می گویید، حداقل در کانال های استانی نظیر سنندج و مهاباد با اکثریت سنی، فقط یک روز صدا و سیمای مردم باشید.
نمی توانید! چون سهل است؛ در کردستان، بلوچستان، ترکمن صحرا و ...بلکه در تمام ایران نماینده و مدافع اقلیتی کوچک هستید.

برای راستی آزمایی می توان آزمونی ساده برگزار کرد.
صدا و سیما یک بار بگوید: فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، جامی، رودکی، ابن سینا، رازی، طبری، بلعمی، بیهقی و دهها و صدها نام پرآوازەی  ایران قرون میانه، ایرانیانی سنی مذهب بودند و خلفای اربعه را می ستودند!

از دید مدیران و سیاست گزاران آن، ایران در لحظەی تاریخی 1360 منجمد شده است:
امت حزب الله می رزمد و خبری از اینترنت، کانال های ماهوارەای، شبکه های اجتماعی و استارلینک نیست!
نظام سیاسی از چنان فرادستی رشک برانگیز و غیرقابل تصوری بر ساحت های اجتماعی و حتی شخصی برخوردار است که روسیەی عهد شوروی و چین دوران انقلاب فرهنگی حتی خواب آن را هم نمی دیدند.

شوربختانه واقعیت چیز دیگری است و اینها خواب و خیالی سرخوشانه بیش نیست. ملت هشتاد و پنج میلیونی به راه خود می رود و اعتنایی به اخبار و تولیدات این بنگاه عظیم بانگ و رنگ ندارد.
درد اصلی البته همین زمان پریشی است. نمی شود در پنجاه سال قبل ماند و برای امروز نسخه پیچید. آنهم در عصر تغییرات و تحولات شتابان امروز که 50 سال در آن عملا معادل 500 سال است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
06.04.202520:50
🔺از قطب جنوب تا اختلال دوقطبی!

نمایندەی بوکان که حوزەی انتخابیه اش یکی از محروم ترین مناطق کشور است، بمب اتم می خواهد. حسین شریعتمداری که راست یا دروغ، به قلم نظام ملقب است، در بحبوحەی تلاش برای توفیق دیپلماسی، وعدەی ترور ترامپ را می دهد.
شهرام دبیری پس از بازگشت از قطب جنوب، می گوید او بوده که با تدبیر داهیانه اش، کابینه را از سد ستبر جبهەی پایداری عبور دادە است.

سخت است که سیاست ایران را بر مبنای دوگانه های راست و چپ، اصلاح طلب و اصول گرا و تندرو و میانه رو توضیح داد.
بجای آن بهتر است از مفهومی روان پزشکی بنام اختلال دو قطبی استفاده کرد. سرگردانی میان اقطاب افسردگی و شیدایی، تندروی و کندروی و مسابقەی تملق و ریا و دروغ گویی.
دلربایی از هستەی سخت قدرت به هر قیمت و پشت کردن به منطق و عقلانیت و اخلاق و مصلحت سکەی رایج این روزگار است.
گرچه مسافر قطب به نام دبیری پیوند خورد، اما بسیارند کسانی که میان قطبین در نوسانند و قطب نمای سیاست و جهت گیری شان را بر مبنای   منویات قدرت و مصلحت شخصی در پیروی از آن تنظیم می کنند.

هرچه تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبان تیزتر می شود، بر تعداد آپاراتچیک های مجلس و دولت افزوده می شود.
آپارتچیک اصطلاحی روسی برای وصف کادرهای بالای حزب و دیوان سالاران عالی مقام است.
کسانی که هیچ خلاقیت و تلاشی به خرج نمی دهند و مسئولیت ناپذیرند، فقط روز را به شب می رسانند و وانمود می کنند که کار می کنند و دستگاه متبوعشان تعطیل نیست.

آپارتچیک ها دست از شعارهای انقلابی بر نمی دارند، اما با شامه ای تیز آن را مظنه و مطابق آخرین ذائقەی رئیس بلافصل شان بیان می کنند.
همانگونه که گفته شد، نتیجەی نظارت ها و حذف های ساختاری، نوعی ژنریک سازی مدیران و مسئولان و نمایندگان است.
همه سخنی واحد می گویند، عملا کاری نمی کنند، در عوض تا می توانند فنون بقا را در میدان تنازع بر سر آن می آموزند.
این حقیقت تلخ دیگر قابل کتمان نیست که دوره به دوره از کیفیت مجلس کاسته و مانند شورای شهرها بیشتر به باری بر دوش نظام سیاسی تیدیل شده است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
04.04.202520:00
🔺ایران امروز و درس های شهریور 1320

ترامپ بازیگری نامتعارف است که بخش مهمی از روندهای سنتی سیاست آمریکا را دگرگون کرده است.
با پوتین نرد عشق می بازد، اما متحدان اروپایی اش را تحقیر می کند. به چین هم چنگ و دندان نشان می دهد.
این وضعیت نامتعارف برای ایران که همزمان در کانون خصومت آمریکا و اروپا قرار دارد و بیش از پیش به پکن و مسکو متکی است، پیچیده و رهزن به نظر می رسد.
در این زمینه بازخوانی رخداد شهریور 1320 که ایران ناگهان در کانون سیاست جهانی قرار گرفت، خالی از لطف نیست.

در شهریور 1320 بر اثر مداخله خارجی، عملا ایران اشغال و استقلال آن از کف رفت.
معروف است که رضاشاه بر اثر سیاست آلمان خواهی قربانی تهاجم متفقین شد.این داوری خالی از خطا نیست.
آلمان نیمه نخست قرن بیست، بازیگری جدید و یک قدرت تازه نفس اروپایی بود که می کوشید نظم بین المللی را بر اساس اهداف خود، بازتعریف کند.
وضعیتی مشابه چین امروز که در پی جبران گذشته و عقب ماندگی هایش در قرون گذشته است، یا حتی آمریکای ترامپ که طلیعەی ظهور قدرت های جدید جهانی آزارش می دهد.

برخلاف باورهای رایج، رضاشاه که با وسواس مراقب حفظ استقلال کشور بود، همه تخم مرغ هایش را در سبد آلمان نگذاشته بود.
او البته حکومت مستبد آلمان و پیشرفت های خیره کنندەاش را می ستود، اما می دانست که روسیه و انگلیس و در مراتب بعدی آمریکا و فرانسه هم قدرت های درجه اولی هستند که نادیده گرفتنشان ناممکن است.

نوسازی ارتش رکن اصلی سیاست تامین امنیت رضاشاه بود و برای تجهیز نیروی زمینی عمدتا بە آلمان متکی بود.
همزمان با بریتانیا قراردادی برای مونتاژ هواپیماهای جنگنده در ایران بسته و ایتالیا هم گزینە وی برای تقویت نیروی دریایی نوپایش به شمار می رفت.
به عبارت دیگر در حالی که می کوشید از توان فنی آلمان برای صنعتی کردن اقتصاد استفاده کند، به موازات آن در پی قانع کردن بریتانیا برای انعقاد پیمانی دفاعی بود، تا ایران را از حمله احتمالی همسایەی بزرگ شمالی مصون دارد.

این سیاست با آغاز جنگ جهانی دوم با چالش های بغرنجی مواجه شد.
به موازات پیشروی آلمان نازی در شرق و مرکز اروپا، این کشور با روسیه شوروی توافقی ابتدایی برای تقسیم اروپای خاوری امضا کرد.
هیتلر با وجود روابط نسبتا نزدیکش با پهلوی داشت، برای پر کردن طمع شوروی و مهار زیاده خواهی آن در اروپا می کوشید استالین را مجاب کند، مسیر توسعه طلبی اش را بجای غرب در جنوب قرار دهد.
هیتلر می خواست با یک تیر دو نشان بزند: هم با سرگرم کردن شوروی در جنوب، حواس آن را از شرق اروپا پرت کند و هم آن را به جان امپراتوری انگلیس و منابع نفتی اش در خوزستان بیندازد.
شوروی هم که پس از مدتی فترت دوباره به جامه امپریالیسم بازگشته بود، بی میل نبود که بختش را در جنوب بیازماید.

در پاییز 1318 کم مانده بود ایران وجه المصالحه توافق آلمان و شوروی شود.
رادیو برلین که تا قبل از آن رویه ای دوستانه درباره ایران داشت، به یکباره رضاشاه را آماج حملات تبلیغاتی خود قرار داد.
همزمان روس ها با تهدید لفظی ایران بخش بزرگی از ارتش خود را در قفقاز و مرزهای جنوبی مستقر کردند.
تهدید شوروی نسبت به ایران و ترکیه تا جایی بالا گرفت که انگلیس و فرانسه در سطوح بالا  برای مقابله با آن چاره اندیشی کردند.
در ادامه ترکیه توانست ضمن حفظ بی طرفی در قبال آلمان، یک پیمان دفاعی با انگلیس و فرانسه ببندد، کوشش های رضاشاه در این باره به جایی نرسید.

صد البته محاسبات فوق با تغییر برنامه هیتلر و حمله ناگهانی به شوروی به هم ریخت.
این بار ایران که تا پیش از آن با تهدید حمله قریب الوقوع شوروی با حمایت ضمنی آلمان روبرو بود، با خطر حمله شوروی و متحد جدید آن یعنی انگلیس روبرو شد.
بهانه هم حضور کارشناسان آلمانی بعنوان ستون پنجم بود.
متفقین با درخواست اخراج کارشناسان آلمانی که در بخش های حساس اقتصادی مشغول بودند، پهلوی را در تنگنا قرار دادند.

آنها با نقض حاکمیت ایران، این استدلال مشروع را نمی پذیرفتند که؛ اخراج آلمانی ها مستلزم نقض بی طرفی ایران در جنگ جاری است.
در واقع ایران بدنبال آن بود که با سیاست بیطرفی، استقلال کشور را حفظ کند، اما مانند جنگ جهانی اول در این زمینه ناموفق بود.
سرانجام کشور از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و شاه وادار به ترک قدرت شد.

همانگونه که اشاره شد، اگر آلمان به شوروی حمله نمی کرد، باز محتمل بود که استالین به ایران حمله و دستکم وارد نیمه شمالی کشور شود.
اما بخت با ترکیه یار بود و توانست از مهلکه بگریزد. چه هم ارتش آن بهتر از ایران آماده مقابله با روس ها بود و انتخاب های بین المللی آن هم بیشتر  بود.
رضاشاه هم با دو عامل ارتش و پشتیبانی مردم می توانست، با چالش فوق روبرو شود.
اما زمان کافی برای تقویت ارتش نوپا در اختیار نداشت و با رویه استبدادی، از حمایت مردم هم برخوردار نبود.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
🔺آخرین سنگر نجات آخرین دمکراسی خاورمیانه

امروز استانبول زیر پای صدها هزار معترض لرزید.
ساحل مال تپه که این جمعیت ملیونی را گرد آورده به طرزی نمادین بیانگر آیندەی دشوار ترکیه است: آخرین سنگر مقاومت برای جلوگیری از سقوط نهایی دمکراسی نیمه جان در قعر دریای خودکامگی.
مردم ترکیه ناچارند این نبرد سخت را به تنهایی پیش ببرند.
اردوغان با استفاده از فرصت وجود ترامپ، این تصمیم متهورانه را اتخاذ کرد.
اروپا هم به علت جنگ اوکراین، بحران های خاورمیانه و مزیت های ژئوپلتیک و استراتژیک ترکیه قادر نیست در کنار مردم بایستد.
تازه با ناز و کرشمەی آمریکایی ها برای ناتو، ارتش ترکیه قوی ترین نیروی نظامی این اتحادیه هم شده است.

اردوغان همەی این ها را به دقت محاسبه کرده بود، اما در مورد میزان واکنش مردم دچار اشتباه شد.
آیا وی موفق می شود که از این بحران جان سالم بدر برد؟
در این صورت دیکتاتوری کامل حاکم می شود.
اگر هم شکست بخورد، احتمالا دورەای از هرج و مرج و بی ثباتی در انتظار ترکیه خواهد بود.
سلطان در 20 سال گذشته، اینقدر نهادهای سیاسی و قانونی را شخصی کرده که رمقی به تن حکومت قانون نمانده است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
07.04.202521:25
🔺ترامپ و پرده ای تازه از راهبرد دیوانه نمایی

سر درآوردن از زبان آشفته و پرتناقض ترامپ کار ساده ای نیست.
چرا ترامپ گفت: در حال مذاکرەی مستقیم با ایران هستیم. امری که ایران آن را تکذیب می کند.

ترامپ حوصلەی مذاکرات طولانی و فرسایشی از نوع برجام را ندارد و دنبال نتیجه گیری سریع است.
احتمالا گفتگوهایی غیر مستقیم در جریان است و ترامپ مایل است با افشای آن، ایران را برای سرعت بخشیدن به آن تحت فشار بگذارد.

دلیل دوم احتمالا تلاش او برای کسب مشروعیت سیاسی قبل از هر درگیری احتمالی است.
ترامپ امشب مشخصا کوشید که چهره ای صلح طلب از خود به نمایش بگذارد. تا در صورت شکست گفتگوها توجیه لازم را برای درگیری با ایران داشته باشد.
این بازی روانی احتمالا از قبل با نتانیاهو هماهنگ شده است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
🔺نیم قرن از عصر اوین گذشت!

درست 50 سال از خلق این تصویر گذشت؛ اعدام فراقضایی بیژن جزنی و 8 نفر دیگر در تپه های اوین در روزی چون امروز.
نام اوین که در تناقضی غریب در کردی به معنای عشق است، در ایران مدرن با سرکوب و شکنجه آمیخته است.

اوین نماد تکامل نهاد زندان و حتی تولد مفهوم زندان به معنای فوکویی آن در ایران معاصر است.
قبل از اوین هم در ایران زندان و سیاهچال و کیفر و شکنجه وجود داشت، اما زایش زندان در معنای نظارت و مراقبت دائم و تسخیر جان و جسم و تخیل زندانی به تمامی مدیون آغاز عصر اوین از ابتدای سال 1350 است.

زندان میزان الحرارەی نظام سیاسی از حیث پایبندی به حاکمیت قانون، امنیت مخالفان و پاسداشت آزادی های مصرح در قانون است.
شوربختانه نام اوین از این حیث زیبندەی هیچ نظام سیاسی نیست.
بدتر از آن این نام با دو فراز تاریخی تلخ گره خورده است؛ انتقام از زندانیان در فروردین 54 و تابستان 67 به دلیل آنچه که در خارج می گذشت و از اساس ارتباطی با داخل نداشت.
دشوار می توان در پروندەی زندان بە دولتی حتی نظام های دمکراتیک نمرەی قبولی داد.
مثال گوانتانامو و زندان فرودگاه بغداد هنوز حاضر است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
31.03.202520:25
🔺لاریجانی و بازی جوجه!

صحبت های امشب علی لاریجانی در تلویزیون نشان داد که بر خلاف گمانه زنی ها در زمان کنونی هیچ مذاکرەای چه مستقیم و چه غیر مستقیم میان ایران و آمریکا وجود ندارد.
آنچه که عیان است این است که طرفبن از طریق رسانه ها در حال نوعی گفتگو با چاشنی تهدید علیه یکدیگر هستند.
هدف اصلی هم ظاهرا استمزاج و ارزیابی طرف مقابل است تا از میزان آمادگی آن برای ورود به یک گفتگوی جدی مطمئن شوند.

اشکال کار این جاست که این خط و نشان کشیدن ها در یک زمان بسیار کوتاه و بل فشرده و در بستر  بی اعتمادی مفرط انجام می شود.
آستانەی گریز هستەای ایران به چند هفته و شاید چند روز رسیده است. در طرف دیگر آمریکا ضرب الاجلی دو ماهه برای ایران تعیین کرده که به سرعت در حال اتمام است.
مهلت منقضی شدن مکانیسم ماشه هم تنها شش ماه است.

مسالەی اصلی این است که پیوست اعمالی  سیاست اعلامی پیشگفته چیست؟ آیا این دو سباست بر هم منطبقند و یا سمت و سوهایی جدا دارند؟
کسی به طور قطع جواب این سوال را نمی داند و بازی پیش بینی به سهولت گذشته نیست.
دستکم صعوبت آن به اندازەی روانکاوی عمیق شخص ترامپ است.

مسلم است که;
هر دو طرف جنگ نمی خواهند اما روشن است که تمایل ایران در این زمینه شدیدتر و واضح تر است.
هر دو طرف خواهان توافق اند، اما با تفاسیر متفاوت و حتی جهان بینی و ابزارهای مفهومی کاملا متضاد.
ایران طالب توافقی محدود است، اما آمریکا به نسخەای نزدیک به تسلیم می اندیشد.
این تبصره را هم باید افزود که گرچه ترامپ به دلایل روان شناختی و ذوقی مشتاق توافق است، اما تیم او و متحدان اسرائیلی اش اهداف بلندپروازانەتری در سر می پرورانند.

این وضعیت امکان تصادم را بیشتر می کند.
فایننشال تایمز آن را به بازی جوجه تشبیه کرده است:
دو راننده به سمت هم در یک امتداد با سرعت زیاد حرکت می‌کنند و یکی باید از مسیر خارج شود وگرنه هر دو با هم برخورد و کشته می‌شوند. در حالتی که یکی از راننده‌ها خود را از مسیر خارج کند، آن راننده بازنده است و او را به خاطر ترسو بودن «جوجه» خطاب می‌کنند؛ و راننده‌ای که در مسیر باقی‌مانده بود برنده اعلام می‌شود.
بدترین حالت این است که هیچ کدام از جاده خارج نشوند و بهترین حالت هم زمانی اتفاق می افتد که هر دو همزمان متوقف شوند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
24.03.202520:26
🔺ارومیه و هویت در آئینەی عکسی قدیمی

ارومیه سال 1354، درست نیم قرن قبل تعدادی از جوانان آشوری با شادمانی در کلیسای مارسرگیز می رقصند.
مارسرگیز کلیسایی ساسانی در روستایی بنام کلیسا در سه کیلومتری ارومیه است. اهالی روستا را ترکیبی از کردها و آشوریان تشکیل می دهند.

به گفتەی مارک بلوخ انسان ها پیش از آنکه فرزندان پدرانشان باشند فرزند زمانەی خود هستند.
تعریف هویت از نسلی به نسلی فرق می کند و به یقین جوانان شاداب حاضر در عکس توصیفی متفاوت از امروز از ارومیه و خویشتن داشتند.

قدر مسلم اینکه شکاف های هویتی به اندازەی امروز وجود نداشت. تفاوت ها اما بیشتر از امروز بود; مسیحی و مسلمان، شیعه و سنی و کرد و عجم.
اما تفاوت کمتر به تخاصم تبدیل می شد. امروز تحت تاثیر روندهای گوناگون جهانی شدن و یکسان سازی های ژنریک، بیشتر از گذشته شبیه همیم.
از جمله دین نقش خیلی کم تری در ارزیابی ما از دیگری دارد. خیلی بیشتر از گذشته مانند هم می پوشیم، می خوریم و تفریح می کنیم.
پنداشته هایمان بسیار شبیه هم است و گویی مانند برندی یکسان از کارگاهی واحد آمده ایم.

اما درست در نقطەی همسانی و شباهت بسیار و شاید از عصبانیت ناشی از آن، به یک خرده هویت می چسپیم و پردازشی خصمانه از آن بدست می دهیم.

50 سال قبل سهل است، 20 سال پیش هم ادراک هویتی در ارومیه مثل امروز نبود.
ممکن است ده سال دیگر باز اوضاع تغییر کند.
مهم آنست که پرانتز هویت را هیچوقت نبندیم و هشیارانه با آن مواجهەای دمکراتیک داشته باشیم.

ما فقط کرد و ترک و ... نیستیم: ایرانی، مسلمان، مسیحی، کارگر، متوسط الحال، زن، مرد، سوسیالیست، لیبرال، سبز، اصلاح طلب، سنتی، راست، محافظه کار، چپ، میانه، انقلابی، انسان، سیاره ای و ...هم هستیم.
این دیگ درهم جوشان هویتی که در درون هر کس وجود دارد مانع از برجسته سازی فقط یک سنجه و ایدئولوژیک کردن آن می شود.

بیاد آوریم خود این کلیسا که قدمتش به دوران ساسانی می رسد، نشانەی دیرینگی حضور آشوریان و ارمنی ها در این خاک است.
خیلی های دیگر هم بوده اند و رفته اند. در آینده هم چنین خواهد شد.
ارومیه می تواند پراگ ایران باشد. شهری چند فرهنگی در شمال غربی ترین نقطه ی ایران.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
27.03.202507:01
🔺ارومیه و قطب جنوب و نهج البلاغه!

علیرغم تکذیب دفتر معاون پارلمانی رئیس جمهور، معلوم شد که دبیری معاون پزشکیان هم اکنون در سفر تفریحی قطب جنوب به سر می برد.
ظاهرا در شش ماهی که دولت وفاق بر سر کار است، ایشان چهار بار هم جهت امورات شخصی به اروپا رفته است.
جای تردید نیست که دکتر دبیری که فردی ثروتمند است با هزینەی ‌شخصی به این سفرهای گران قیمت رفته و دستکم از این بابت قصوری متوجه وی نیست.

اما این نقد متوجه پزشکیان است که انتصاب همشهریان مرفه و " ناساده زیست" چقدر با آموزەهای اخلاقی نهج البلاغه همخوان است؟
آیا اینگونه انتصاب ها که بر اساس رفافت و همکاری و آشنایی قبلی صورت می گیرند، با شعار شایسته گزینی رئیس جمهور در ایام انتخابات همخوانی دارد؟

آیا رئیس جمهور محترم می داند که معاون ایشان که اکنون در آن سر دنیا در حال استراحت و تفریحند، با مداخله در روند انتصاب استاندار آذربایجان غربی مانع انتخاب گزینه های ملی اندیش و توانمند و خالی از نگاه های فروملی شد؟
آیا نمی داند که این مداخلە رویەی مستحسن دولت رئیسی و دولت دوم روحانی در این باره را نقض کرد؟
چرا رئیس جمهوری که با نقد رادیکال رویه های ناسالم جاری روی کار آمده، باید اجازه دهد که سرانجام رهیافت متعارف " بده بستان " و تعارض منافع مدیران، تکلیف استان حساس زادگاهش را تعیین کند؟

چرا شخصیتی سالم و صادق مانند رئیس جمهور تحت تاثیر لابی های ناسالم - ترکیبی از منافع مالی و قوم گرایی - به قول قبلی خودش در حفظ مدیر قبلی استان که کارنامه اش موفق بود، وفادار نماند؟
مگر پزشکیان بهتر از هر کس اینجا را نمی شناسد و نمی داند که ایرانی کوچک است و مورد طمع بیگانگان و بدخواهان و بالاخص در این شرایط خطیر باید بیشتر مسئولانه عمل کرد؟
آقای پزشکیان با این گزینه ها می خواهد هر استاندار را رئیس جمهور استان متبوعش کند؟
با این اوضاع اتفاقا معلوم شد که نیاز ارومیه و استان نه خودگردانی کذایی مزبور، بلکه مدیریت مستقیم و بلاواسطه از سوی مرکز کشور است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
28.03.202510:54
🔺پاسخ ایران به نامەی ترامپ

سرانجام ایران دو هفته پس از دریافت نامەی ترامپ از طریق " پیام رسان های خارجی " پاسخ آن را داد.
می گویند سیاست خارجی ادامەی سیاست داخلی است، اما دستکم در این مورد اینطور نبود. در داخل "پیام رسان های خارجی" سرکوب و فیلتر می شوند تا فضایی بدون رقابت در اختیار نرم افزارهای مجازی داخلی قرار گیرد.
اما در سیاست خارجی، این کشورهای عمان، عراق، قطر و امارات هستند که به تناوب از مزایای انسداد روابط خارجی ایران بهره می برند!

رمزگشایی از محتوای پاسخ ایران محتاج تقلای چندانی نیست.
از لابلای متن و میان سطور سخنان مقامات ایران در روزهای اخیر و نیز مراسم امروز روز قدس، می توان حدس زد که ایران پیشنهاد ترامپ را به صورت کلی رد کرده است.
در عین حال باب گفتگو را به صورت کامل نبسته و امیدوار است که بر سر یک دستور کار تعدیل شده و محدود به مسالەی هستەای به مذاکره بپردازد.

استراتژی طرف ایرانی در حال حاضر بر ارزیابی اهداف واقعی آمریکایی ها استوار است؛ تهدیدات تیم ترامپ در روی آوردن به گزینەی نظامی چقدر جدی است؟
آیا دولت جدید آمریکا دنبال رژیم چنج است یا مهار به اصطلاح بلندپروازی های هسته ای و منطقە ای ایران؟
آمریکا در راستای برنامه های مذکور تا کجا پیش می رود و پویایی های منتج از شتاب و بی صبری ترامپ برای حل مسالەی ایران چه نقشی خواهد داشت؟

محاسبات دولت ایران بر مبنای بی اعتمادی کامل به طرف مقابل مبتنی است و بر این اساس به هیچ وجه آمادگی گفتگویی فراگیر را با آن ندارد.
پاشنەی آشیل این رویکرد البته مسالەی زمان است و طرف مقابل هم با درک کاهش تاب آوری اقتصادی ایران در حال بازی با کارت آن است.
به صورت مشخص ایران با دو مهلت دو ماهه و شش ماهه متداخل روبروست. اولی مهلت تعیین شده از سوی ترامپ است و دومی فرصت باقیمانده جهت منقضی شدن برجام و فعال شدن مکانیسم ماشه.

لحن مقامات ایرانی در مراسم امروز و رزمایش های برگزار شده در روزهای اخیر نشان از آن داشت که تهران احتمال دست درازی نظامی را منتفی نمی داند.
در متطقه هم تحرکات نظامی به سطح بی سابقه ای رسیده است.
ایران برخی از مهم ترین اهرم های بازدارندگی خود در منطقه را از دست داده و در مقابل تهاجمی احتمالی، تنهاتر از گذشته است.

از چهار پایتخت تحت نفوذ ایران، بیروت و دمشق به نحوی از دست رفته اند و دست بر قضا صنعا امروز و مصادف با روز قدس تحت شدیدترین بمباران های آمریکا قرار داشت.
بمباران بی سابقەی یمن هم نوعی نشان دادن ضرب شست به ایران است و هم اقدامی جدی جهت تضعیف یکی از پایگاه های باقیماندەی محور مقاومت.
می ماند بغداد که اتفاقا انحلال حشد شعبی یکی از خواسته های نامەی ترامپ بوده و ایران امروز از زبان سفیرش در بغداد با آن مخالفت کرد.

مخلص کلام اینکه تهران کوشید با پاسخ مکتوب به نامەی نه چندان دیپلماتیک ترامپ، نگذارد روزنەی دیپلماسی به صورت کامل بسته شود.
هنوز معلوم نیست با اتفاقات امروز روند تحولات به سمت توافق می رود یا درگیری نظامی؟
از فحوای کلام مقامات ایرانی معلوم است که گزینەی دوم را جدی گرفته و می کوشند با بالا بردن هزینەی آن و تهدید کشورهای همسایه به درگیر شدن در تبعات آن، سایەی آن را دورتر کنند.

مطلوب تهران در نهایت رسیدن به یک توافق محدود هستەای با واشنگتن در ازای برخی معافیت های نفتی است.
ایران برای این مقصود روی شخصیت خودشیفتەی رئیس جمهور آمریکا و برخی پیام های متناقض میان همکارانش حساب کرده است.
در مقابل ویژگی های روان شناختی ناشکیبا و نفرت از ایران ترامپ هم وجود دارد که به علت صمیمیت بیش از حد با نتانیاهو ظرفیت فعال شدن دارند.
احنمالا متغیر کلیدی برای تعیین سمت و سوی نهایی این بازی، همین امر است: روان شناسی خاص ترامپ و اینکه در نهایت چه کسی قاپ او را می دزدد!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
28.03.202506:00
🔴مصاحبه صلاح‌الدین خدیو با ایران فردا
🔷اردوغان در مسیر پوتین: بی اعتبار شدن نهاد قضایی و انتخابات در ترکیه

🔻به کوشش: روح‌الله سوری

@iranfardamag

1️⃣در اقدامی تاریخی ،اوجالان با خلع سلاح پ.ک.ک و واردشدن در یک فرآیند دموکراتیک مواففت کرده است. از نگاه شما چه انگیزه ها و دلایلی اوجالان را به این امر متمایل کرده است؟

🔸پیام اوجالان دو بخش بود. یک بخش دیدگاه جدیدی بود که درباره ی مسئله‌ی کرد و راهکارهای آن مطرح کرده بود. ایشان بوضوح ضمن نقد کمالیسم و ناسیونالیسم مبتنی بر خاک و خون ترکیه، از راهبرد جنگ رهایی بخش و دیدگاه سوسیالیستی پ.ک.ک هم انتقاد کرد.
حرف اصلی وی بازگویی دیدگاه های لیبرال در زمینه ی مهار و مدیریت تنش در جوامع چند قومی بود. امری که در میان رهبران کرد و ناسیونالیسم کلاسیک کرد تا حدی بی سابقه است.
در بخش دوم خواهان انحلال و خلع سلاح پ.ک.ک شد که به زعم وی یک سازمان کهنه و مخلوق شرایط جنگ سرد است.
این خواسته ها احتمالا محصول مذاکره با دولت ترکیه بر سر مواردی چون تعدیل قانون اساسی و اعطای حقوق بیشتر به کردها و انجام اصلاحات به قول خودش در جمهوری جدید ترکیه است.

2️⃣ دولت ترکیه دهه هاست که با پ.ک.ک درگیر جنگ و رقابت است، در مقطع کنونی اردوغان با خلع سلاح و انحلال این گروه دقیقا به دنبال چه اهدافی است؟ آیا می توان بین تحولات اخیر سوریه (سقوط بشار اسد) و توافق اردوغان با پ.ک.ک  ارتباطی برقرار کرد؟

🔹هم با تحولات سوریه در ارتباط است، هم با تحولات داخلی ترکیه.
از دومی آغاز می کنم. اردوغان بدنبال بر هم زدن اتحاد عملی است که میان حزب جمهوریخواه خلق و حزب کردی برابری و دمکراسی یا دم پارتی وجود دارد.
آکپارتی دنبال تصفیه و انهدام اصلی ترین رقیب خود یعنی حزب ج ه پ است. اردوغان برای کاندیداتوری مجدد نیاز به تغییر قانون و ۵۷ رای دم پارتی در پارلمان دارد.
در واقع از طریق دادن برخی امتیازات به کردها می خواهد حکومت خود را مادام العمر کند و نهادهای سیاسی را بی اثر سازد.
مسئله‌ی دیگر او موجودیت خودمختار کردها در سوریه است. اردوغان دنبال تک خور کردن سوریه و گرفتن جای ایران و روسیه در آن است.
حمله‌ی مستقیم به کردهای سوری، ریسک به خطر افتادن روابط به نسبت نزدیکش با ترامپ را در بر دارد.
از موضع نهایی ترامپ هم درباره‌ی خروج نیروهای آمریکایی از سوریه مطمئن نیست. در ضمن با هراس حمایت اسرائیل از کردها روبروست.
صلح با پ.ک.ک می تواند به تلطیف رابطه‌ی تنش آمیز فعلی با کردهای سوریه بینجامد.
در یک چشم انداز بلندپروازانه تر بدنبال آن است مانند دوره ی عثمانی کردستانات ترکیه، عراق و سوریه را با خود همراه سازد.

3️⃣تحولات رخ داده در روابط کردهای ترکیه با دولت اردوغان چه تاثیری بر کردهای دیگر کشورهای خاورمیانه یعنی سوریه عراق و ایران خواهد گذاشت؟

🔸بستگی دارد روند آشتی به نتیجه برسد یا خیر. اگر ترکیه بتواند چالش پ.ک.ک را از سر راه بردارد، طبعا به معنی حذف یک مشکل مهم امنیتی در کشور خواهد بود. همانطور که گفته شد خود بخود گره کردستان سوریه هم باز خواهد شد.
در کردستان عراق هم ترکیه با جناح بارزانی ها روابطی نزدیک دارد. در صورت توفیق روند صلح، جناح طالبانی هم که به پ.ک.ک نزدیک هستند، در مدار آنکارا قرار می گیرند.
اما مسائل و روند حوادث همیشه مطابق امیال و آرزوها پیش نمی روند. باید منتظر تحولات و اتفاقات ریز و درشت در منطقه ماند و درصد توفیق روند آشتی را ارزیابی کرد.
به گمانم امور چندان هم وفق مراد نیست و جنگ چه در قندیل و چه سوریه علیرغم آتش بس یک طرفه ی پ.ک.ک متوقف نشده است.
قرار بود در نوروز پیامی ویدیوئی از طرف اوجالان پخش شود که انجام نشد....


🔹متن کامل:

https://cutt.ly/grpXs1vj

#ایران_فردا
#روح‌الله_سوری
#صلاح‌الدین_خدیو
#ترکیه #اردوغان #پوتین #اوجالان #پ_ک_ک


http://t.me/iranfardamag

@sharname1
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।