Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
صدای مترجم avatar
صدای مترجم
صدای مترجم avatar
صدای مترجم
🔍 به نظرتون اشکالات عمده‌ی ماده‌ی ۷ قرارداد #نشر_بیدگل چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
से पुनः पोस्ट किया:
جوشِ دریا avatar
جوشِ دریا
25.04.202515:45
‍ شهلا لاهیجی،
ناشری علیه سانسور و همگام با جنبش زنان


▫️در سال ۱۳۶۲ وقتی شهلا لاهیجیِ چهل‌ویک‌ساله انتشارات روشنگران را تأسیس کرد، نه تنها صنعت نشر ایران کاملاً مردانه بود بلکه زنان به سرعت و با خشونت در حال حذف شدن از عرصه‌ی عمومیِ بودند. مهرانگیز کار که دوستی‌‌ و همکاری‌اش با شهلا لاهیجی از روزهای نخست پس از انقلاب آغاز شده، می‌گوید:

«در دورانی که زنان از هر سو مورد تبعیض‌های فاحش قرار می‌گرفتند و حجاب اجباری شده بود، با شهلا آشنا شدم و در جلساتی که با حضور زنانِ دیگر در خانه‌هایمان برگزار می‌گردیم درباره‌ی مسائل زنان حرف می‌زدیم. زنانِ هم‌نسلِ من در فکر بودند که بتوانند کاری بکنند. در شرایطی که جنگ شروع شده بود و نمی‌توانستیم کار علنی بکنیم، من و شهلا تصمیم گرفتیم که کار مشترکی درباره‌ی گذشته‌ی اساطیریِ زنان ایرانی انجام دهیم و مصاحبه‌هایی با دانشگاهیان انجام دادیم. حاصلش کتاب شناخت هویت زن ایرانی بود.»

▫️چند سال بعد، شهلا لاهیجی انتشارات روشنگران را با پنجاه هزار تومانی که هزینه‌ی لازم برای چاپ یک کتاب بود، راه انداخت. او بیست هزار تومان از این مبلغ را با فروش گردنبندِ خود و بقیه را با قرض گرفتن از دوستان و وام بانکی فراهم کرده بود. با همین سرمایه‌ی اندک، برای مدتی یک انبار را در خیابان فاطمی اجاره و به دفتر کارش تبدیل کرد. برای مدتی هم دفتر کوچکی روبه‌روی حمامی داشت که بوی بدش تا دفتر نشر می‌آمد.
پیش از او، تنها زنی که در ایران پا به صنعت نشر گذاشته بود، سیما کوبان بود. نشر دماوند در سال ۱۳۶۱ از سوی سیما کوبان آغاز به کار کرد. عمرش اما طولانی نبود و فقط سه سال دوام آورد. در سال ۱۳۶۴ ناشر زندانی و مجوز نشر باطل شد. انتشارات روشنگران اما به‌رغم همه‌ی موانع، در آستانه‌ی چهل سالگی است و چهار دهه‌ روزنه‌ای گشوده به روی مطالعات زنان بوده است.

▫️به گفته‌ی شهلا لاهیجی، تصمیم به راه‌اندازیِ انتشاراتی درباره‌ی مسائل زنان، ثمره‌ی تجربیات او و چند نفر از دوستانش در سال‌های ۱۳۵۸-۱۳۶۳ بود:

«طی این سال‌ها برای ما روشن شد که در مورد مسائل زنان در ایران حتی ساده‌ترین پرسش‌ها بی‌ پاسخ مانده‌اند. پرسش‌هایی که حرکت روشنفکری برای آن اهمیت و اولویتی قائل نبود و طبیعتاً نمی‌توانستند پاسخی برای آن‌ها بیابند. آرزوی یک تحول فوری در حیات اجتماعیِ زنان ایران را به فراموشی سپردیم و کورسوی امید را در فعالیت فرهنگی درازمدت دیدیم که در آن زنانِ میهنِ ما خود به‌تدریج کاستی‌ها را در زمینه‌ها دریابند و به دادخواهی برخیزند. در این راه تنها انتقال تجربه کافی نبود و خودِ تجربه نیز مهم بود. از همین رو از همان نخستین روزها سعی کردم پدیدآورندگان کتاب‌هایم را از میان زنان برگزینم و یا مردانی که چشم عنایت و ایمان به این مهم دارند.»

▫️کار به‌عنوان ناشر زن، به‌ویژه در سال‌های نخست که کارکنان صنعت نشر به حضور زنان در این حوزه عادت نداشتند، اصلاً آسان نبود:
«از همان روزهای نخست که اولین قدم را به درون چاپخانه گذاشتم متوجه شدم به محیطی پا نهاده‌ام که با حضور زنان بیگانه است. برخی با دیدن زینک‌های سنگینی که همراه خود می‌کشیدم شتابان به سراغم می‌آمدند که "خواهر یا مادر، اینکه کار شما نیست". بعضی مطمئن بودند که اگر به این کار روی آورده‌ام از سر ناچاری است: "نمی‌توانستید کار دیگری بکنید؟ مثلاً بوتیک لباس زنانه یا کلاس شیرینی‌پزی؟" بعضی‌وقت‌ها هم شرارت‌هایی در کار بود که با شیطنت فضا را آکنده از اصطلاحات پیش‌پاافتاده یا مستهجن می‌کردند که من خودم را مجبور به فاصله گرفتن می‌دیدم»....

ادامه دارد_۱
#مریم_فومنی⁩
#شهلا_لاهیجی #نشر_روشنگران
#مهرانگیز_کار
#سانسور
#زنان #فرهنگ
♾ فرهنگ و توسعه

به مناسبت درگذشت شهلا لاهیجی نویسنده، مترجم، ناشر و کارآفرین ایرانی و مدیر و بنیانگذار انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

جوش دریا
🔍 به نظرتون اشکالات عمده‌ی ماده‌ی ۳ قرارداد #نشر_افکار چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
से पुनः पोस्ट किया:
جامعه‌شناسی زن روز avatar
جامعه‌شناسی زن روز
23.04.202512:33
💥 «خشونت جنسی و جنسیتی: فرهنگ واژ‌گان از الف تا ی»

💥برای اولین بار به زبان فارسی از سوی انتشارات آرمان‌شهر منتشر شد

⚡️خشونت جنسی و جنسیتی،
خشونت جنسی و جنسیتی، نه تنها پشت درهای بسته‌ی خانه‌‏ها و محیط‏‌های کاری در سراسر جهان رایج است، بلکه به عنوان ابزار جنگی در تمام جنگ‌ها و درگیری‏‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. خشونت جنسی و جنسیتی پیچیده است، زیرا به‌طور مستقیم با سازوکارها و هنجارهای قدرت اجتماعی و سیاسی مانند نابرابری جنس‌ها، مردسالاری، تبعیض‌های دیرینه، تصور غلط، افسانه‌ها و کلیشه‌های همراه آنها پیوند خورده است؛ و این هنجارها همچنان وجود دارند و شمال تا جنوب جهان را فرا گرفته‌اند. با این همه، این خشونت مدت طولانی ناشناخته مانده و مسئله‌ای حاشیه‌ای محسوب شده و همین امر، مبارزه با آن و پایان دادن به اشکال متنوع آن را مشکل کرده است. مستندسازی، تحقیق و پیگرد قانونی جرم‌ها و تعدی‌های جنسی و جنسیتی همچنان در سطح نازلی انجام می‌شود. اکثریت قاطع مرتکبان آن از مصونیت از مجازات برخوردار هستند و قربانیان هیچ‌گونه جبرانی دریافت نمی‌کنند.

⚡️ فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر (FIDH) بر پایه ارتباط با فعالان بسیاری در جنبش ریشه‌کن کردن خشونت جنسی و جنسیتی، تصمیم گرفت فرهنگ واژ‌گان خشونت جنسی و جنسیتی را برای اولین بار در جهان تهیه کند تا حداقلی از تعریف‌های اساسی را که آشنایی فعالان با آن‌ها در هنگام فعالیت در زمینه جنایت‌ها یا تعدی‌های جنسی و جنسیتی و ارتباط با قربانیان و شاهدان این جنایت‌ها ضروری است شناسایی و تشریح کند.

📮 در مقدمه این فرهنگ‏‌نامه آمده است: این فرهنگ بر اساس استانداردهای بین‌المللی موجود تنظیم شده است تا در سطح جهانی قابل استفاده باشد، حتی اگر برخی از کشورها تعریف‌های متفاوتی را به کار برند یا از رویکردهای متفاوتی پیروی کنند. خواننده ممکن است با بسیاری از اصطلاح‌های ذکر شده آشنا باشد، اما این فرهنگ در پی کمک به تصحیح تصورهای غلط معمول و تاکید بر رویه حقوقی و یا پیشرفت‌های مهم در همه نقاط جهان است. در سطحی گسترده‌تر، این فرهنگ به تکوین زبان مشترک درباره‌ خشونت‌ها و جرائم جنسی و جنسیتی و ایجاد بستر منسجم برای مقابله جامعه‌ مدنی، دولت‌ها، نهادهای قضایی و دیگر عاملان با این تعدی‌ها و جرائم، کمک می‌کند.

📮هدف این فرهنگِ ساده و کاربردی با گردآوری اطلاعات مربوط به ۶۱ واژه‌ کلیدی و همچنین ارائه پیش زمینه و توضیح مختصر برای هر واژه و نشان دادن واژه‌های مرتبط با یکدیگر، پشتیبانی از فعالیت روزانه فعالان در زمینه خشونت جنسی و جنسیتی در کلیه زمینه‌ها است. این فرهنگ‌نامه یک سند زنده است که می‌توان در صورت لزون، واژگان جدیدی به آن اضافه نمود. هم‏چنان‌که در سراسر این فرهنگ تاکید شده است،‌ از آن باید در ارتباط با سایر اسناد مربوط که در طول سال‌ها تدوین شده‌اند، استفاده کرد. این فرهنگ به چند زبان از جمله انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی منتشرشده است و اینک انتشارات آرمان‏شهر، ترجمه فارسی آن را در اختیار فعالان حقوق بشر و مدافعان حقوق زنان، وکلا و حقوق‏دانان قرار می دهد.

#خشنونت_جنسی


📥 نسخه دیجیتال این فرهنگ نامه 👇👇


⚛ @Zane_Ruz_Channel
🔍 به نظرتون اشکال عمده‌ی بند ۲ ماده‌ی ۴ قرارداد #نشر_افق چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
से पुनः पोस्ट किया:
دوزخ امّا سرد avatar
دوزخ امّا سرد
21.04.202512:33
ابتدای فصل پنجم کتاب فرانکنشتاین نوشتهٔ مری شلی به ترجمهٔ سپاس ریوندی و محسن سلیمانی.
से पुनः पोस्ट किया:
جوشِ دریا avatar
جوشِ دریا
26.04.202516:34
عبدالرحیم جعفری بنیانگذار و مالک انتشارات امیرکبیر در گفتگو ‌با سیروس علی‌نژاد.


‌• «روزی‌ مأموری‌ گفت‌ بیا زندان‌ اوین‌ باید به‌ کار تو رسیدگی‌ کنیم‌. رفتم‌. سؤالهایی‌ از من‌ کردند و ضمن‌ آن‌ گفتند تو با فلان‌ کتابفروش‌ که‌ عضو ساواک‌ بوده‌ است‌، رفیق‌ بودی‌. دویست‌ هزار تومان‌ به‌ دولت[شاه]‌ کتاب‌ فروخته‌ای‌، با مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ دوران هویدا، روابط‌ داشته‌ای‌ و عکس‌ با فرح‌ پهلوی‌ داری‌، چه‌ روابطی‌ با فرح‌ داشته‌ای؟‌

• خلاصه‌ مرا بازداشت‌ کردند. بعد از چند ماه‌ کیفرخواستی‌ برای‌ من‌ آمد که‌ آقای‌ جعفری‌ اموال‌ دولت‌ را حیف‌ و میل‌ کرده‌، کتابهای‌ درسی‌ را گران‌ فروخته‌ و از این‌ لاطائلات‌ و برایم‌ دادگاه‌ تشکیل‌ دادند. جلسات‌ دادگاه‌ ساعت‌ یازده‌ و نیم‌ صبح‌ شروع‌ می‌شد و ساعت‌ دوازده‌ تمام‌ می‌شد. چیزی‌ هم‌ که‌ در این‌ به‌ اصطلاح‌ دادگاه‌ مطرح‌ نشد، جریان‌ حیف‌ و میل‌ بود. می‌دانید علیه‌ هر کس‌ که‌ شکایتی‌ شود اول‌ از او بازپرسی‌ می‌کنند، بعد می‌فرستند به‌ دادگاه‌. با من‌ این‌ کارها را نکردند. صاف‌ ما را بردند دادگاه‌. نه‌ کارشناس‌ آمد، نه‌ حق‌ انتخاب‌ وکیل‌ داشتم‌...

• همه‌ آن‌ اتهامات‌ مربوط‌ به‌ شرکت‌ کتابهای‌ درسی‌ بود، نه‌ امیرکبیر. به‌ امیرکبیر ارتباطی‌ نداشت‌. اگر سوء استفاده‌ای‌ هم‌ شده‌ بود که‌ نشده‌ بود، باید می‌رفتند سراغ‌ شرکت‌ کتابهای‌ درسی‌ نه‌ امیرکبیر... چند‌ ماه‌‌ مرا در زندان‌ نگه‌ داشتند. تا آنکه‌ یک‌ روز مرا صدا کردند که‌ دو سوم‌ اموال‌ شما را باید بدهیم‌ به‌ جامعه‌ مدرسین‌! من‌ هم‌ هفت‌، هشت‌ ماه‌ در زندان‌ مانده‌ بودم‌، جریان‌ کودتای‌ نوژه‌ هم‌ اتفاق‌ افتاده‌ بود، هر شب‌ عده‌ای‌ را می‌بردند اعدام‌ می‌کردند. همه‌ اینها اعصابم‌ را خرد و خراب‌ کرده‌ بود. وقتی‌ این‌ را گفتند من‌ دیگر چاره‌ای‌ نداشتم‌، یا باید قبول‌ می‌کردم‌ یا باید به‌ زندان‌ برمی‌گشتم‌...

• دو سه‌ سال‌ مرا همینطور بلاتکلیف‌ نگه‌ داشتند. ماهی‌ سی‌ هزار تومان‌ هم‌ به‌ من‌ از مال‌ خودم‌ خرجی‌ می‌دادند! یک‌ آقایی‌ را هم‌ از طرف‌ جامعه‌ مدرسین‌ آوردند، سرپرست‌ امیرکبیر کردند... ماجرا به‌ شکل‌ داستان‌ حسنک‌ وزیر انجام‌ گرفت‌ که‌ باید در تاریخ‌ بیهقی‌ مطالعه‌ کنید.»

🔚 به مناسبت ۱۲ آبان، زادروز مرد سختکوشی که با زحمت و‌ مرارت به اعتلای فرهنگ این ملک همت کرد، اما بجای پاداش، کیفر دید!

کلیپ: عبدالرحیم جعفری
نشرنو

#عبدالرحیم_جعفری
#انتشارات_امیرکبیر
#تاریخ_معاصر_ایران
#مهردادحجتی

جوش دریا
🔍 به نظرتون اشکالات عمده‌ی بند ۴ ماده‌ی ۸ قرارداد #نشر_آنجا چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
صحبت از این بی‌مایه شد، بد نیست نگاهی دوباره بیاندازیم به این نطق ناشتاش! :))
#حسین_جاوید
🔍 به نظرتون معنای تبصره‌ی ۵ ماده‌ی ۳ قرارداد #نشر_آریانا_قلم چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
से पुनः पोस्ट किया:
دوزخ امّا سرد avatar
دوزخ امّا سرد
21.04.202512:33
در فصل قبل، شرلی میان روایت شعری از کولریج نقل می‌کنه که جناب سلیمانی لازم ندیدن انگار که ترجمه‌اش کنن.
से पुनः पोस्ट किया:
دوزخ امّا سرد avatar
دوزخ امّا سرد
21.04.202512:33
26.04.202513:32
📍روایت تأمل‌برانگیز جناب ابراهیم اسکافی (مترجم و ویراستار) از مراجعه به وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی رو در این پست اینستاگرام‌شون (با عنوان «بن‌بست فرهنگ، استعلام یا دستور») ملاحظه بفرمایید:

🔗 https://www.instagram.com/p/DIvdgg9NjNR/?igsh=Yjg4aXZqMGZueHBs

📎 توضیح این‌که ایشون درخواست مجوز نشر دادن و علی‌رغم ارائه‌ی گواهی سوءسابقه، به ایشان اجازه‌ی فعالیت در حوزه‌ی نشر نمی‌دن.

🔖 بخشی از متن:
در حالی که با رئیس مربوط مشغول صحبت بودم، فرد دیگری که گویا انتظار نداشت شهروندان پرسشی درباره‌ی عملکرد آن‌ها بکنند، با لحنی شبیه پرخاش و تهدید وارد شد و دائم تکرار می‌کرد که صدای شما بلند است و دارید بی‌احترامی می‌کنید. سعی کردم اسم و منصبش را بپرسم که جواب سربالا داد. حالت او را درک کردم، چون رئیس قبلاً گفته بود که آن‌ها بخشی از اطلاعات هستند و می‌دانستم که کارشناسان اطلاعات عادت کرده‌اند در حالی با شهروندان گفت‌وگو کنند که چشم‌بند زده‌اند و صورت‌شان رو به دیوار است و مهم‌تر از آن، این‌که شهروندان سؤال نمی‌کنند بلکه پاسخ می‌دهند و در حقیقت از اتهامات دفاع می‌کنند. از این جهت شهروندی که چشم در چشم آنان باشد و سؤال خودش را طرح کند و پاسخ بخواهد فی‌نفسه به نهادهای امنیتی بی‌احترامی کرده و صدایش را بیش از حد معمول بلند کرده است.


☝🏻پ.ن: گِل بگیرن سردر تمام انجمن‌های صنفی و اتحادیه‌هایی رو که توی این مواقع ساکت‌اند و از ترس‌شون سکوت می‌کنن!
24.04.202516:34
📍خطر نشر دولتی؛ پرکردن بازار با کتابهایی که کسی نمی‌خواند

«خطری که نشر دولتی دارد این است که از اتحاد صنف جلوگیری می‌کند. اتحادیه ناشران هم این موجودیت مشکوک را دارد و معلوم نیست اتحادیه ناشران است یا اتحادیه وزارت ارشاد. یکی از وظایف اتحادیه رفع و رجوع دردسرهایی است که ارشاد برای ناشران به وجود می‌آورد اما اتحادیه این کار را نمی‌کند و می‌آید درباره مالیات صحبت می‌کند که ممکن است مشکل قلم‌چی باشد نه همه ناشران. اتحادیه نمی‌آید به مشکل ناشری که می‌خواهد درباره دولت یا آزادی کتاب چاپ کند وارد شود.»

🔗 متن کامل مصاحبه با شهلا لاهیجی:
https://raahak.com/?p=11872
23.04.202516:59
در جواب این خزعبلاتی که امثال این "به‌اصطلاح" ویراستارِ خارج‌ندیده از اساتید فسیل‌شون یاد گرفتن، بد نیست یادآوری کنم:

در صنعت نشر غرب، سنت "عدم درج نام مترجم" روی جلد کتاب خیلی وقته که به تاریخ پیوسته، البته به‌استثنای بعضی ادبیات عامه‌پسند و کتاب‌های تجاری (امثال کتاب‌هایی که خود این جناب منتشر می‌کنن)، که ناشران سودجو و استثمارگر هنوز هم گاهی ترجیح می‌دن با زیر پا گذاشتن حقوق اولیه‌ی مترجم، تمرکز رو روی نویسنده‌ی اصلی بذارن تا مثلاً کتاب بیشتر بفروشه.
خیلی وقته ترجمه‌پژوهانی مثل "لارنس ونوتی" با نقد "ناپیدایی مترجم" این وضعیت رو تغییر داده‌ان. ونوتی می‌گه وقتی مترجم‌ها توی سایه قرار بگیرن، کارشون به‌عنوان یه فعالیت خلاقانه نادیده گرفته می‌شه و این تبعات زیادی برای خود صنعت نشر داره. جالبه که در سال‌های اخیر ناشران معتبری مثل پنگوئن یا آکسفورد حتی بیوگرافی مترجم رو هم توی کتاب درج می‌کنن.
جوایز بین‌المللی مثل "من‌ بوکر" هم در پیدایی مترجم نقش بسزایی داشته‌ان. ولی تنها چیزی که تأثیری بر پیدایی یا ناپیدایی مترجم‌ها نداشته، عقده‌ی حقارت بعضی ویراستارنماهاست! ;)
به مناسبت #روز_جهانی_کتاب_و_حقوق_مالکیت_فکری
से पुनः पोस्ट किया:
جامعه‌شناسی زن روز avatar
جامعه‌شناسی زن روز
22.04.202512:37
❤️ روایت زندگی یک زن ناشر

🖍نوشین احمدی خراسانی


پس از انقلاب چهار زن با فاصله بسیار کم به حوزه نشر وارد شدند، سیما کوبان (۱۳۶۱)، شهلا لاهیجی (۱۳۶۲)، منصوره اتحادیه (۱۳۶۲)، و فریده خلعتبری (۱۳۶۳). از این جمع سه نفرشان در حوزه نشر دوام آوردند. سیما کوبان در سال ۱۳۶۴ به بهانه چاپ یک کتاب دستگیر شد، هرچند پس از مدت کوتاهی آزاد شد ولی نتوانست کار انتشارات را ادامه دهد. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان که در سال‌های خزان کتاب کار خود را آغاز کرد در همان نخستین کتاب‌هایی که به بازار نشر فرستاد، کم و بیش خط سیر انتشارات خود را مشخص کرد.

✒️در واقع تا پیش از آن یعنی در دورانی که جنگ سایه سنگینش را بر مسئله زنان انداخته بود و سبب به‌ پستو راندن آن شده بود اگر صدایی هم در مورد زنان به گوش می‌رسید محدود به زنان و مادران شهید و مشکلات آنان می‌شد.

بدیهی است که آثار چاپ‌شده مربوط به زنان در این دوره بسیار اندک بود. به‌ طوری که بر اساس کتاب‌های ثبت‌شده در کتابخانه ملی تحت موضوع زنان و خانواده و فمینیسم، بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ به غیر از کتاب‌های مربوط به تنظیم خانواده و جمعیت که از سال ۱۳۶۴ و با توجه به رشد عظیم جمعیت از سوی دستگاه‌های دولتی به‌چاپ رسیدند و نیز کتاب‌هایی که با رویکردهای کاملاً اسلامی و ایدئولوژیک منتشر شدند، فقط ۱۱ عنوان کتاب در حوزه زنان و خانواده منتشر شد که ۶ عنوان را وزارت‌خانه‌های دولتی و ناشران دولتی و از ۵ عنوان دیگر، ۲ کتاب زن در جستجوی رهایی (ترجمه شهلا لاهیجی و فریده عصارپور) و زن در آثار بهرام بیضایی (شهلا لاهیجی) را انتشارات روشنگران منتشر کرد.

📋با پایان یافتن جنگ نیز همچنان ورود به مسئله زنان در حوزه نشر با دشواری‌های فراوان مواجه بود و مطالعه‌ای در این حوزه (میرحسینی، ۱۳۸۴) نشان می‌دهد که بین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ از میان ۵۰۷۴ عنوان کتاب در حوزه علوم اجتماعی فقط ۱۶ کتاب زیر عنوان زنان و خانواده منتشر شده است. در ۱۳۶۷، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه‌ای به نام ضوابط نشر کتاب و فرآیند اخذ مجوز پیش از انتشار را صادر کرد و سانسور پیش از چاپ رسماً آغاز شد. در ۱‍۳۸۹ نیز مصوبه جدیدی در این رابطه تدوین شد که در ماده ۱۵ آن تاکید می‌کرد که مسئولیت نظارت بر کتاب از سوی وزارت ارشاد، نافی مسئولیت ناشران نیست.

ولی پس از تحولات سال ۱۳۷۶ در جامعه و رونق دوباره انتشار کتاب و کم شدن سانسور، تعداد کتاب‌های زنان افزایش یافت و فقط در ۱۳۷۷ تعداد این کتاب‌ها به ۴۵ عنوان (از میان ۱۲۸۸ عنوان کتاب در علوم اجتماعی) رسید و در ۱۳۸۱ به ۱۲۸ عنوان (از میان ۳۱۲۶ کتاب در علوم اجتماعی) گسترش پیدا کرد.

بررسی کتاب‌های چاپ‌شده در حوزه زنان و خانواده بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۱ نشان می‌دهد که در طول این ۱۰ سال از میان ۴۰۴ عنوان کتاب منتشره در حوزه زنان و خانواده، که به ۱۰ زیرگروه و موضوع تقسیم‌بندی شده، ۲۵ عنوان کتاب در زیرگروه تبعیض جنسی علیه زنان (بدرفتاری با زنان) و نیز ۶ عنوان کتاب در زیرگروه اشتغال و جنبه‌های اقتصادی به چاپ رسیده است و اگر کتاب‌های با موضوع قوانین حقوقی (با تأکید بر ازدواج و طلاق) را به آن بیفزاییم در مجموع این کتاب‌ها به ۱۰۰ عنوان می‌رسند.

سانسور کتاب که به نوعی از توقیف کتاب نقطه الکاف در سال ۱۳۰۳ توسط وزارت معارف و نظمیه آغاز شد، تا امروز همواره با فراز و فرودهایی، یکی از بزرگ‌ترین موانع در برابر رشد فرهنگی و گسترش کتاب و کتابخوانی در جامعه به‌طور کلی و مانعی خاص برای نشر کتاب‌های مربوط به زنان بوده است.

می‌دانیم مهرانگیز منوچهریان در سال ۱۳۲۸ برای انتشار کتاب انتقادی بر قانون اساسی ایران از نظر حقوق زن مجبور شد از این چاپخانه به آن چاپخانه برود و هر بخش از کتاب‌ را مخفیانه در چاپخانه‌های گوناگون منتشر کند. شهلا لاهیجی نیز، به عنوان ناشر حوزه زنان، ناگزیر از مبارزه با سانسور بود. لاهیجی در ۱۳۷۳ یکی از ۱۳۴ نویسنده‌ای بود که با امضای متن «ما نویسنده‌ایم» خواهان آزادی بیان و مبارزه با سانسور شد.

✅او برای اعتراض به مداخله وزارت ارشاد در اتحادیه ناشران چندین سال از حضور در نمایشگاه کتاب خودداری کرد و یک سال هم کتاب‌هایش را در آن صرفاً به نمایش (نه فروش) گذاشت تا بلکه بتواند نمایشگاه کتاب را به جایگاه اصلی‌اش بازگرداند. او برای انتشار کتاب‌هایش به شکلی خستگی‌ناپذیر با مسئولان وزارت ارشاد مذاکره و چانه‌زنی می‌کرد و حتی تا تهدید به دادگاه پیش ‌رفت.

همین ویژگی‌ها بود که سبب شد بهرام بیضایی در پیامی به‌مناسبت درگذشت شهلا لاهیجی بنویسد: «این همه‌سال درگیری مرا با ممیزی کتاب از گردنم برداشت و با پشتیبانی متن، میان ما سپر شد».

شاید همه این تلاش‌ها علیه سانسور بود که او را در سال ۲۰۰۶ شایسته نخستین زن ایرانی دریافت‌کننده جایزه آزادی بیان از اتحادیه جهانی ناشران کرد.



#زنان_تأثیر_گذار


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
से पुनः पोस्ट किया:
دوزخ امّا سرد avatar
دوزخ امّا سرد
21.04.202512:33
ترجمهٔ کاظم فیروزمند که شعر هم آورده.
से पुनः पोस्ट किया:
باشگاه ادبیات avatar
باشگاه ادبیات
🔍 به نظرتون اشکالات عمده‌ی بند ۲ ماده‌ی ۳ قرارداد #نشر_اندیشه_مولانا چیه؟

#مصادیق_غیرمنصفانگی
से पुनः पोस्ट किया:
جامعه‌شناسی زن روز avatar
جامعه‌شناسی زن روز
24.04.202512:35
🔶 اتهام آزار جنسی باعث جلوگیری از انتشار یک کتاب شد


🔺انتشارات «دبلیو دبلیو نورتون» (WW Norton) اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی از انتشار بیوگرافی فیلیپ راث (روت)، نویسنده نامدار آمریکایی خودداری می‌کند.

🔺علت این تصمیم اتهام‌های آزار و اذیت جنسی از جانب چند زن علیه مولف کتاب، بلیک بیلی (Blake Baiey)، اعلام شده است.

🔺راث پیش از مرگش در سال ۲۰۱۸ بیلی را به عنوان بیوگرافیست خود معرفی کرد و با او به مصاحبه نشست و به او اجازه داد، از بایگانی شخصی‌اش استفاده کند.

🔺بیلی بیوگرافی ۹۰۰صفحه‌ای فیلیپ راث را به‌پایان رسانده و قرار بود که به‌زودی منتشر شود.

#metoo

#من_هم

⚛ @Zane_Ruz_Channel
23.04.202516:34
📍قاچاق کتاب در ایران؛ سیاه‌بازاری برای کتابخوان‌های کتاب‌نشناس

«بازار کتاب‌های قاچاق چندان وسعت گرفته است که افسانه کتاب-نخوانی ایرانیان را بسادگی باطل می کند! اما واقعیتی را همزمان به رخ می‌کشد: خیلی از مردم کتاب می خوانند اما در کیفیت آن دقت نمی کنند. یعنی کتاب‌شناس نیستند. این مشتریان کتاب‌نشناس هدف اصلی قاچاقچیان و دزدان کتاب و تامین‌کننده ثروت برای مفتخواران و حاضرخوران کتاب اند.»

«می‌گویند در سفر آگاتا کریستی به ایران در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، وقتی کتابی را که به نام او در ایران چاپ شده بود، برای امضا نزدش بردند، پرسید کدام کتابش است؟ و وقتی برایش داستان کتاب را تعریف کردند، گفت داستان جالبی است، اما مال من نیست!»

🔗 متن کامل یادداشت دلارام ابراهیمی:
https://raahak.com/?p=15251
22.04.202505:32
📍تب تکرار ترجمه

"مترجم یکی از هری‌پاترها، ویراستار همان جلد هری‌پاتر یک ناشر دیگر است. آدم گیج می‌شود. فکرش را بکنید، مثلاً من هم‌زمان هم مترجم یک کتاب باشم، هم ویراستارش. برای یک ناشر ترجمه کنم و بعد یک ناشر دیگر باهام تماس بگیرد و بگوید هی فلانی، حالا که به هری‌پاتر اشراف داری، می‌توانی برای من ویرایشش کنی؟"

متن کامل یادداشت فاطمه ستوده:
https://raahak.com/?p=5941
से पुनः पोस्ट किया:
دوزخ امّا سرد avatar
دوزخ امّا سرد
21.04.202512:33
ترجمهٔ کاظم فیروزمند.
21.04.202505:34
📍مرضیه ستوده: کابوس با ناشر

«چهل سال پیش انتشارات نگاه از ناشرهای خوش‌نام با سابقه‌ای درخشان در چاپ آثار ارزشمند در خاطر نویسنده و مخاطب بود. من با این ذهنیت در سال ۲۰۱۲ برای چاپ مجموعه داستانم با نشر نگاه مکاتبه کردم. تا سه چهار ماه هیچ جوابی نیامد. آشنا هم نداشتم تا از کسی سؤال کنم. مجبور شدم تلفن بزنم. آن‌وقت از این گوشی‌ها و خط‌های تلفن نبود و یا رایج نبود. کلی هزینه‌ی تلفن دادم چون می‌گفتند مسئولش آقای فلانی است و الان نیستند، بعد می‌پرسیدم ایشان کی تشریف دارند مثلا می‌گفتند فردا صبح یا عصر، هر وقت تلفن می‌زدم می‌گفتند همین الان رفتند بیرون.»

🔗 متن کامل یادداشت: https://baangnews.net/22707
दिखाया गया 1 - 24 का 268
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।