Aeonian
Aeonian
| ē-'ō-nē-ən |
lasting for an immeasurably or indefinitely long period or time; eternal✨️🌙
.
.
.
http://t.me/HidenChat_Bot?start=326754290
| ē-'ō-nē-ən |
lasting for an immeasurably or indefinitely long period or time; eternal✨️🌙
.
.
.
http://t.me/HidenChat_Bot?start=326754290
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिJul 12, 2024
TGlist में जोड़ा गया
Mar 04, 2025समूह "Aeonian" में नवीनतम पोस्ट
से पुनः पोस्ट किया:
⟨اورکا⟩
12.04.202520:14
اسپویل زندگی:
تو هر سنی فکر میکنی دیره.
آخرشم میفهمی دیر نبوده. الکی وقتتو تلف کردی.
تو هر سنی فکر میکنی دیره.
آخرشم میفهمی دیر نبوده. الکی وقتتو تلف کردی.
07.04.202519:53
و امشب ماه از من پرسید:
کجاست آدمی که مرا با او قیاس می‌کردی؟!
کجاست آدمی که مرا با او قیاس می‌کردی؟!
07.04.202509:10
جبران می‌شود آن روزها که صبر کردن آسان نبود، اما تو صبر کردی.
06.04.202520:50
باور کن،
من آنقدر برای تو اشک ریخته‌ام که حالا دیگر، چشمِ دیدنت را هم ندارم!
من آنقدر برای تو اشک ریخته‌ام که حالا دیگر، چشمِ دیدنت را هم ندارم!
से पुनः पोस्ट किया:
Back of my mind
06.04.202520:41
انقد خوشم مياد وقتى مى‌بينم يكى جنبه محبت ديدن داره كه نگو.
06.04.202520:38
06.04.202518:26
06.04.202518:22
با من بمان؛
آن‌ها که رفتنشان را تاب آوردم، تو نبودند..
آن‌ها که رفتنشان را تاب آوردم، تو نبودند..
06.04.202509:45
اگر بماند، عشق است؛
اگر پایان یابد، یک داستانِ عاشقانه است؛
و اگر هرگز آغاز نشود، یک شعر.
اگر پایان یابد، یک داستانِ عاشقانه است؛
و اگر هرگز آغاز نشود، یک شعر.
05.04.202517:08
معشوقِ جفا پیشه‌ی بی‌رحمِ دل آزار
زانو زدنم پیشِ تو بس نیست؟ بمیرم؟
زانو زدنم پیشِ تو بس نیست؟ بمیرم؟
03.04.202523:06
00:28
03.04.202511:24
- متاسفم که قلبت شکست. حالا حتما حسابی پشیمانی، نه؟
- پشیمان؟ آه، نه جانم.. قتل که نکردم، دل باختم. آدم از محبت هایی که کرده پشیمان نمی‌شود. حالا هم قلبم شکست، خب..
آدم تا دستش نسوزد، مگر یاد می‌گیرد آتش می‌سوزاند؟
- پشیمان؟ آه، نه جانم.. قتل که نکردم، دل باختم. آدم از محبت هایی که کرده پشیمان نمی‌شود. حالا هم قلبم شکست، خب..
آدم تا دستش نسوزد، مگر یاد می‌گیرد آتش می‌سوزاند؟
مریم دولتیاری
03.04.202509:21
02.04.202514:01
صادق هدایت در بوف کور می‌نویسد: “از ته دل می‌خواستم و آرزو می‌کردم که خودم را تسلیمِ خوابِ فراموشی کنم.” این روزها من هم آرزویی جز این ندارم.
02.04.202511:42
می‌خواهد گریه‌ام بگیرد؛
اما غمگین‌تر از آنم..
اما غمگین‌تر از آنم..
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।
