ufo
से पुनः पोस्ट किया:
هشت صُبح
05.05.202517:09
یه سری کارا لذتش رفته، یه سری کارا حوصله اش نیست، یه سریام که اصن هیچ وقت قرار نیست شروع بشه انگار، اونایی هن که هر روز انجام میدم حالمو رو اونطوری که باید خوب نمیکنن!
03.05.202508:51
این صندل‌های بیرکن. یا امام زمان.
03.05.202507:07
انگار هرچه روزی از دست داده بودم برگشت.
02.05.202521:46
تب، دوست‌داشتنی‌ترین و مقدس‌ترین واکنش بدنه. هربار که توش سوختم همزمان دوستش هم داشتم. بدن به این محکمی داره دست و پا می‌زنه عادی باشه.
02.05.202519:46
باز بارون گرفت. خدا دوستم داره.
02.05.202517:51
این وقت هست هنوزا
03.05.202516:10
خط قرمزم ضرر اقتصادیه.
03.05.202508:48
تمام اکسپلورم کفشه.
03.05.202506:49
و کسی نمی‌داند آسمان چه می‌خواهد کند.
02.05.202521:30
بچه‌آااااا. من روانی و شیفته‌ی رشته‌مم.
से पुनः पोस्ट किया:
عین الدوله
02.05.202519:45
برو بهش روز معلم رو تبریک بگو اگر گفت من که معلم نیستم بگو به جاش خوشگل که هستی.
02.05.202511:59
دیشب خودم، خودم‌و زاییدم. متولد شدم دیشب. یه ذره بی‌رحم‌تر.
से पुनः पोस्ट किया:
دویست‌و‌چند تکه استخوان.
03.05.202513:35
« مثل این گلای قهری نباش تا بهت دست بزنن رنجیده بشی. قوی باش، قوی باش!»
- وضعیت سفید
- وضعیت سفید
03.05.202508:37
طوفان شد.
02.05.202522:25
امیرِ وضعیتِ سفید
02.05.202519:07
دوتا مشکل تو زندگیم دارم که هیچ جوره حل نمیشن:
۱.سخت بیدار میشم.
۲.سخت میخوابم.
۱.سخت بیدار میشم.
۲.سخت میخوابم.
02.05.202510:53
از ابرهای کومولوس
से पुनः पोस्ट किया:
مَرد سان‌فرانسیسکویی
03.05.202508:24
همیشه ناگوارهای زندگی بلا نیست، گاهی‌اوقات یک درسه. صبور که باشی به چشم می‌بینی کجا به‌دردت می‌خوره.
02.05.202522:18
تقریبا همه‌ی شما می‌دونین که من عاشق امیرمحمد ِوضعیت سفید بودم. یادتونه که خیلی با خودش حرف می‌زد؟ وسط نماز سر قنوت شروع می‌کرد به فارسی دردو دل کردن. یه جا توی حرف‌هاش به خدا
می‌گفت:« خدایا کلا بگم یه کلوم، من یه نفهمم.خدایا من کلا حالیم نیست. خدایا همه‌ی شواهد نشون میده که من آدم عقلمندی نیستم. خدایا به قرآن اینجوری هم نبوده که نخوام کلا اصلا آدم باشما نه؛ خدایا من این آخریا خیلی این و اون‌و اذیت کردم، از رو نفهمی. خدایا من خودمم از دست خودم عصبانی‌ام. خودمم از دست خودم عصبانی‌ام. خلاصه لطفا خدایا، یه کاری کنید من معنی کارهام‌و قبل از اینکه انجامشون بدم بفهمم. اون مغز و این مخ ریشه‌های بدبختی‌هام‌و بفهمم. بالاخره خدایا ما هم بنده‌تیم. دوست داریم بفهمیم.»
می‌گفت:« خدایا کلا بگم یه کلوم، من یه نفهمم.خدایا من کلا حالیم نیست. خدایا همه‌ی شواهد نشون میده که من آدم عقلمندی نیستم. خدایا به قرآن اینجوری هم نبوده که نخوام کلا اصلا آدم باشما نه؛ خدایا من این آخریا خیلی این و اون‌و اذیت کردم، از رو نفهمی. خدایا من خودمم از دست خودم عصبانی‌ام. خودمم از دست خودم عصبانی‌ام. خلاصه لطفا خدایا، یه کاری کنید من معنی کارهام‌و قبل از اینکه انجامشون بدم بفهمم. اون مغز و این مخ ریشه‌های بدبختی‌هام‌و بفهمم. بالاخره خدایا ما هم بنده‌تیم. دوست داریم بفهمیم.»
से पुनः पोस्ट किया:
حاجی
02.05.202520:46
من آدمی مثل خودم تو زندگیم بود
امام زاده به امام زاده براش شمع روشن میکردم.
امام زاده به امام زاده براش شمع روشن میکردم.
02.05.202519:03
هرکی می‌تونه و داره ۱۱۰ تومن واریز کنه به خیریه محک.
02.05.202500:01
کاش مامانم بال داشت الان حس می‌کرد باید بیاد بالا سرم و چشم باز میکردم می‌دیدم هست.
दिखाया गया 1 - 24 का 465
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।