
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

کانون شعر و ادب
📖 یا چیزی بنویس که ارزش خواندن داشته باشد..
✏ یا کاری انجام بده که ارزش نوشتن داشته باشد
کانال کانون شعر و ادب
دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
✏ یا کاری انجام بده که ارزش نوشتن داشته باشد
کانال کانون شعر و ادب
دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
TGlist रेटिंग
0
0
प्रकारसार्वजनिक
सत्यापन
असत्यापितविश्वसनीयता
अविश्वसनीयस्थान
भाषाअन्य
चैनल निर्माण की तिथिNov 22, 2023
TGlist में जोड़ा गया
Apr 05, 2025संलग्न समूह

کانون شعر و ادب
170
रिकॉर्ड
20.04.202523:59
136सदस्य31.03.202523:59
0उद्धरण सूचकांक22.04.202520:01
59प्रति पोस्ट औसत दृश्य16.04.202520:01
59प्रति विज्ञापन पोस्ट औसत दृश्य23.03.202520:01
10.87%ER16.04.202520:01
43.70%ERR

22.04.202520:14
میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بیتابم آنچنانکه درختان برای باد
با کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
✨۲اردیبهشت، تولد قیصر امینپور
🪐#معاصران_محفل
✍#قیصر_امین_پور
📜#غزل
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بیتابم آنچنانکه درختان برای باد
با کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
✨۲اردیبهشت، تولد قیصر امینپور
🪐#معاصران_محفل
✍#قیصر_امین_پور
📜#غزل
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
21.04.202520:27
دستهای من از روشنی جهان پر بود و تو در سايهروشن روح خود ايستاده بودی. گاه پرندهوار شگفتزده بهجای خود میماندی. نازی، تو از آب بهتری. تو از سیب بهتری. تو از ابر بهتری. تو به سپيدهدم خواهی رسيد. مبادا بلغزی. من دوست توام و دست تو را میگيرم. روان باش، که پرندگان چنيناند و گياهان چنيناند. چون به درخت رسيدی، به تماشا بمان. تماشا تو را به آسمان خواهد برد. در زمانهٔ ما نگاه کردن نياموختهاند و درخت، جز آرايش خانه نيست و هيچکس گلهای حياط همسايه را باور ندارد. پيوندها گسسته. کسی در مهتاب راه نمیرود و از پرواز کلاغی هشيار نمیشود و خدا را کنار نرده ايوان نمیبيند و ابديت را در جام آبخوری نمیيابد. در چشمها شاخه نيست. در رگها آسمان نيست. در اين زمانه، درختها از مردمان خرّمترند. کوهها از آرزوها بلندترند. نیها از انديشهها راستترند. برفها از دلها سپيدترند...
میان این روز ابری، من تو را صدا زدم. من تو را میان جهان صدا خواهم کرد. و چشمبهراهِ صدایت خواهم بود. و در این درّهی تنهایی، تو آب روان باش و زمزمه کن. من خواهم شنید.
سهراب سپهری، نامههایی به دوستان
هنوز در سفرم، به کوشش پریدخت سپهری
سالروز درگذشت سهراب سپهری
#قاصدک
میان این روز ابری، من تو را صدا زدم. من تو را میان جهان صدا خواهم کرد. و چشمبهراهِ صدایت خواهم بود. و در این درّهی تنهایی، تو آب روان باش و زمزمه کن. من خواهم شنید.
سهراب سپهری، نامههایی به دوستان
هنوز در سفرم، به کوشش پریدخت سپهری
سالروز درگذشت سهراب سپهری
#قاصدک


22.04.202517:50
به سراغ من اگر میآیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگهای هوا،
پر قاصدهایی است
که خبر میآرند،
از گل واشده دورترین بوته خاک
روی شنها هم،
نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپه معراج شقایق رفتند
پشت هیچستان،
چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا میآید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی،
سایه نارونی تا ابدیت جاری است.
به سراغ من اگر میآیید،
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من.
🪐#معاصران_محفل
✍#سهراب_سپهری
📜#شعرنو
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگهای هوا،
پر قاصدهایی است
که خبر میآرند،
از گل واشده دورترین بوته خاک
روی شنها هم،
نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپه معراج شقایق رفتند
پشت هیچستان،
چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا میآید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی،
سایه نارونی تا ابدیت جاری است.
به سراغ من اگر میآیید،
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من.
🪐#معاصران_محفل
✍#سهراب_سپهری
📜#شعرنو
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
24.03.202519:41
نخستین بار گفتش کَز کجایی؟
بگفت از دار ملک آشنایی
بگفت آن جا به صنعت در چه کوشند؟
بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جانفروشی در ادب نیست!
بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی، من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب؟
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟
بگفت آن گه که باشم خفته در خاک
بگفتا گر خرامی در سرایش؟
بگفت اندازم این سر زیر پایش
بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟
بگفت این چشم دیگر دارمش پیش
بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ؟
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفتا دوری از مه نیست در خور
بگفت آشفته از مه دور بهتر
بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟
بگفت این از خدا خواهم به زاری
بگفتا گر به سر یابیش خوشنود؟
بگفت از گردن این وام افکنم زود
بگفتا دوستیش از طبع بگذار
بگفت از دوستان ناید چنین کار
بگفت آسوده شو، کاین کار خام است
بگفت آسودگی بر من حرام است
بگفتا رو صبوری کن در این درد
بگفت از جان صبوری چون توان کرد؟
بگفت از صبر کردن کس خجل نیست
بگفت این، دل تواند کرد، دل نیست
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بیدوست
بگفتا در غمش میترسی از کس؟
بگفت از محنت هجران او بس
بگفتا هیچ همخوابیت باید؟
بگفت ار من نباشم نیز شاید
بگفتا چونی از عشق جمالش؟
بگفت آن، کس نداند جز خیالش
بگفت از دل جدا کن عشق شیرین
بگفتا چون زیم بیجان شیرین؟
بگفت او آن من شد زو مکن یاد
بگفت این کی کند بیچاره فرهاد؟
بگفت ار من کنم در وی نگاهی؟
بگفت آفاق را سوزم به آهی
نظامی/خسرو و شیرین/مناظره خسرو با فرهاد
#قاصدک #چای_با_بنفشه
بگفت از دار ملک آشنایی
بگفت آن جا به صنعت در چه کوشند؟
بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جانفروشی در ادب نیست!
بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگویی، من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟
بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب؟
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟
بگفت آن گه که باشم خفته در خاک
بگفتا گر خرامی در سرایش؟
بگفت اندازم این سر زیر پایش
بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟
بگفت این چشم دیگر دارمش پیش
بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ؟
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ
بگفتا گر نیابی سوی او راه؟
بگفت از دور شاید دید در ماه
بگفتا دوری از مه نیست در خور
بگفت آشفته از مه دور بهتر
بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟
بگفت این از خدا خواهم به زاری
بگفتا گر به سر یابیش خوشنود؟
بگفت از گردن این وام افکنم زود
بگفتا دوستیش از طبع بگذار
بگفت از دوستان ناید چنین کار
بگفت آسوده شو، کاین کار خام است
بگفت آسودگی بر من حرام است
بگفتا رو صبوری کن در این درد
بگفت از جان صبوری چون توان کرد؟
بگفت از صبر کردن کس خجل نیست
بگفت این، دل تواند کرد، دل نیست
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است؟
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بیدوست
بگفتا در غمش میترسی از کس؟
بگفت از محنت هجران او بس
بگفتا هیچ همخوابیت باید؟
بگفت ار من نباشم نیز شاید
بگفتا چونی از عشق جمالش؟
بگفت آن، کس نداند جز خیالش
بگفت از دل جدا کن عشق شیرین
بگفتا چون زیم بیجان شیرین؟
بگفت او آن من شد زو مکن یاد
بگفت این کی کند بیچاره فرهاد؟
بگفت ار من کنم در وی نگاهی؟
بگفت آفاق را سوزم به آهی
نظامی/خسرو و شیرین/مناظره خسرو با فرهاد
#قاصدک #چای_با_بنفشه
24.03.202522:00
https://t.me/Chai_with_banafsheh
اینجا میتونید داستان خسرو و شیرین و هفت پیکر جناب نظامی رو بشنوید و لذت ببرید✨
بنفشه طاهریان در #چای_با_بنفشه، تمام داستان رو روایت میکنه و برخی ابیات رو میخونه تا بهمون بگه:
«قصه آدم ها از هزار سال پیش تا الان فرق چندانی نکرده، ما همونیم که بودیم!»
اینجا میتونید داستان خسرو و شیرین و هفت پیکر جناب نظامی رو بشنوید و لذت ببرید✨
بنفشه طاهریان در #چای_با_بنفشه، تمام داستان رو روایت میکنه و برخی ابیات رو میخونه تا بهمون بگه:
«قصه آدم ها از هزار سال پیش تا الان فرق چندانی نکرده، ما همونیم که بودیم!»
30.03.202517:40
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
🎉اول شوال، عید فطر
🏞#نگاره
✍#سعدی
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
🎉اول شوال، عید فطر
🏞#نگاره
✍#سعدی
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
10.04.202521:06
چنان به موی تو آشفته ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
دگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بت های آزری بشکست
مجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
درِ سرای نشاید بر آشنایان بست
در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست
غلام دولت آنم که پایبند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برَست
مطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست
نماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود می ز بامداد الست
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنه ها که بخیزد میان اهل نشست
برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
حذر کنید ز باران دیده سعدی
که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوست
خوشست نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست
✍#سعدی > دیوان اشعار > غزلیات > غزل ۴۰
📜#غزل
👤#غمزه
@Uswrpoetry
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
دگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بت های آزری بشکست
مجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
درِ سرای نشاید بر آشنایان بست
در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست
غلام دولت آنم که پایبند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برَست
مطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست
نماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود می ز بامداد الست
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنه ها که بخیزد میان اهل نشست
برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
حذر کنید ز باران دیده سعدی
که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوست
خوشست نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست
✍#سعدی > دیوان اشعار > غزلیات > غزل ۴۰
📜#غزل
👤#غمزه
@Uswrpoetry
28.03.202506:08
بازی زندگی یکی است، اما هر بار بازیگران جدیدی آن را بازی می کنند.
🎭۲۷ مارس، روز جهانی تئاتر
✍#استانیسلاوسکی
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
🎭۲۷ مارس، روز جهانی تئاتر
✍#استانیسلاوسکی
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
27.03.202518:30
حالا کجایی؟
باوفا...
گذاشتی رفتی، بی خداحافظی؟
درسته ما اهل سلامیم اهل خداحافظی نیستیم...
تو هم که اهل سلام بودی، اهل خداحافظی نبودی!
حالا کجا میشه پیدات کرد؟
باوفا!
رفتی فکر زمین خوردههات رو نکردی؟
مشتی...لامُروّت!
هفتم فروردین، زادوز خسرو شکیبایی❤️
🏞#نگاره
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry
باوفا...
گذاشتی رفتی، بی خداحافظی؟
درسته ما اهل سلامیم اهل خداحافظی نیستیم...
تو هم که اهل سلام بودی، اهل خداحافظی نبودی!
حالا کجا میشه پیدات کرد؟
باوفا!
رفتی فکر زمین خوردههات رو نکردی؟
مشتی...لامُروّت!
هفتم فروردین، زادوز خسرو شکیبایی❤️
🏞#نگاره
⏰#فراخور_زمان
@Uswrpoetry


02.04.202519:59
آرزوهایت را
به دلم گره بزن
نکند دیر بیایی و
سیزده بدر شود
✍آمنه اقلیدی
💐۱۳فروردین، روز طبیعت
🧂#میم_نامه
⏰#فراخور_زمان
🐚#با_من_از_عشق_بگو
@Uswrpoetry
به دلم گره بزن
نکند دیر بیایی و
سیزده بدر شود
✍آمنه اقلیدی
💐۱۳فروردین، روز طبیعت
🧂#میم_نامه
⏰#فراخور_زمان
🐚#با_من_از_عشق_بگو
@Uswrpoetry
से पुनः पोस्ट किया:
خبرگزاری مفدا دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی



23.04.202519:41
✨دنیای شعر و ادب!✨
#کانون_شعر_و_ادب یک روز درهفته، افتخار اینو داره از دانشجوها میزبانی کنه. این ترم، هر یکشنبه در محوطه غدیر، غرفه کانون شعر و ادب منتظر شماست!📚❤️
اینجا جایی است برای گرامیداشت شاعران و ادیبان بزرگ؛ بهونهای برای سر زدن به دنیای شعر، به دنیای ادبیات.
هر هفته یک ادیب، شاعر یا نویسنده، میخونیم و در کنار هم لحظاتی رو به شعر و شیرینی میگذرونیم.
توی دنیای کتاب و کلمات، همقدم ما باشید.
منتظرتون هستیم!💖
#شعروادب
#شعر_ادب
#کانون_شعر
#علوم_توانبخشی
@tavanbakhshimefda
#کانون_شعر_و_ادب یک روز درهفته، افتخار اینو داره از دانشجوها میزبانی کنه. این ترم، هر یکشنبه در محوطه غدیر، غرفه کانون شعر و ادب منتظر شماست!📚❤️
اینجا جایی است برای گرامیداشت شاعران و ادیبان بزرگ؛ بهونهای برای سر زدن به دنیای شعر، به دنیای ادبیات.
هر هفته یک ادیب، شاعر یا نویسنده، میخونیم و در کنار هم لحظاتی رو به شعر و شیرینی میگذرونیم.
توی دنیای کتاب و کلمات، همقدم ما باشید.
منتظرتون هستیم!💖
#شعروادب
#شعر_ادب
#کانون_شعر
#علوم_توانبخشی
@tavanbakhshimefda
31.03.202516:54
وقتی تو اینترنت سرچ میکنی دانلود شعر برای بهار و نگاه نمیکنی شعره داره چی میگه:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
✍#حافظ
🧂#میم_نامه
@Uswrpoetry
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।