بین دوگانگی‌ها
06.05.202513:16
از بخشی از مقاله:
🔹نفت ایران از طریق نفتکش‌های سایه به چین جریان می‌یابد که ردیابی آنها همیشه دشوار بوده است. اکنون ایالات متحده علاوه بر این، به دلیل جنگ تعرفه‌ای بخشی از اهرم فشار خود را از دست داده است.
با این حال، حتی اجرای سختگیرانه نیز برای توقف کامل تجارت نفت ایران کافی نخواهد بود. به گفته سیگل، ایالات متحده اکنون با چالشی عمیق‌تر روبروست: این کشور اهرم فشار خود بر چین، مقصد اصلی نفت خام ایران، را از دست داده است.
او خاطرنشان کرد که پیش از روی کار آمدن ترامپ، خریداران چینی محتاط‌تر به نظر می‌رسیدند و نسبت به خطرات مرتبط با تحریم‌های احتمالی ایالات متحده هوشیار بودند. اما این محاسبه پس از آنکه واشنگتن کارزار گسترده تعرفه‌ای علیه پکن راه‌اندازی کرد، تغییر یافت.
سیگل توضیح داد: "پس از آنکه ایالات متحده آن تعرفه‌های تجاری را اعمال کرد، تأثیر تحریم‌های مالی کاهش یافت. از دیدگاه پکن، هزینه‌های اقتصادی گسترده‌تر جنگ تعرفه‌ای بسیار بیشتر از خطرات مرتبط با هر مجموعه تحریم بود. این امر تهدید مجازات‌های مرتبط با نفت را بسیار کم‌اثرتر ساخت."
https://www.dw.com/en/can-donald-trump-stop-irans-oil-exports-to-china/a-72439917
🔹نفت ایران از طریق نفتکش‌های سایه به چین جریان می‌یابد که ردیابی آنها همیشه دشوار بوده است. اکنون ایالات متحده علاوه بر این، به دلیل جنگ تعرفه‌ای بخشی از اهرم فشار خود را از دست داده است.
با این حال، حتی اجرای سختگیرانه نیز برای توقف کامل تجارت نفت ایران کافی نخواهد بود. به گفته سیگل، ایالات متحده اکنون با چالشی عمیق‌تر روبروست: این کشور اهرم فشار خود بر چین، مقصد اصلی نفت خام ایران، را از دست داده است.
او خاطرنشان کرد که پیش از روی کار آمدن ترامپ، خریداران چینی محتاط‌تر به نظر می‌رسیدند و نسبت به خطرات مرتبط با تحریم‌های احتمالی ایالات متحده هوشیار بودند. اما این محاسبه پس از آنکه واشنگتن کارزار گسترده تعرفه‌ای علیه پکن راه‌اندازی کرد، تغییر یافت.
سیگل توضیح داد: "پس از آنکه ایالات متحده آن تعرفه‌های تجاری را اعمال کرد، تأثیر تحریم‌های مالی کاهش یافت. از دیدگاه پکن، هزینه‌های اقتصادی گسترده‌تر جنگ تعرفه‌ای بسیار بیشتر از خطرات مرتبط با هر مجموعه تحریم بود. این امر تهدید مجازات‌های مرتبط با نفت را بسیار کم‌اثرتر ساخت."
https://www.dw.com/en/can-donald-trump-stop-irans-oil-exports-to-china/a-72439917
Reposted from:
اکبر گنجی
06.05.202512:04
🎥 قائم مقام وزارت خارجه آمریکا در دوران اوباما: مذاکره هسته‌ای با ایران بسیار فنی است و نیازمند حضور متخصصین👇👇
👈 وندی شرمن با اشاره به پیچیدگی مذاکرات هسته‌ای با ایران:
🔹 این مذاکرات به متخصصان بسیاری نیاز دارد- از فیزیکدان هسته‌ای گرفته تا حقوق‌دان و کارشناس تحریم و دیپلماسی عمومی. ما در جهانی چندقطبی زندگی می‌کنیم، اما دولت فعلی آمریکا با رویکردی معامله‌محور و تک‌روانه عمل می‌کند- چه در حوزه تعرفه‌ها، چه در مسائل نظامی. دولت بایدن باور داشت اتحادها و شرکای آمریکا نقطه اتکای ما هستند. حتی چین هم به من گفته بود که بزرگترین نقطه قوت آمریکا، اتحادهایش است. اگر این اتحادها را از دست بدهیم، در برابر چالش‌هایی چون چین، آسیب‌پذیر خواهیم شد. روسیه زمانی شریک مؤثر و دیپلماتی کاربلد بود، اما با تهاجم غیرقانونی پوتین به اوکراین، آن دوران تمام شد.
https://t.me/ganji_akbar
👈 وندی شرمن با اشاره به پیچیدگی مذاکرات هسته‌ای با ایران:
🔹 این مذاکرات به متخصصان بسیاری نیاز دارد- از فیزیکدان هسته‌ای گرفته تا حقوق‌دان و کارشناس تحریم و دیپلماسی عمومی. ما در جهانی چندقطبی زندگی می‌کنیم، اما دولت فعلی آمریکا با رویکردی معامله‌محور و تک‌روانه عمل می‌کند- چه در حوزه تعرفه‌ها، چه در مسائل نظامی. دولت بایدن باور داشت اتحادها و شرکای آمریکا نقطه اتکای ما هستند. حتی چین هم به من گفته بود که بزرگترین نقطه قوت آمریکا، اتحادهایش است. اگر این اتحادها را از دست بدهیم، در برابر چالش‌هایی چون چین، آسیب‌پذیر خواهیم شد. روسیه زمانی شریک مؤثر و دیپلماتی کاربلد بود، اما با تهاجم غیرقانونی پوتین به اوکراین، آن دوران تمام شد.
https://t.me/ganji_akbar
06.05.202503:38
۱/۲
🔹مهدی خراتیان:
🔸نامه سرگشاده به وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای دکتر سید عباس عراقچی
با سلام و احترام،
پیرو پست اخیر جنابعالی در شبکهٔ اجتماعی X – که نشان از درک صحیح شما و تیم همراهتان از فضای گفتمانی حاکم بر بدنهٔ رأی‌دهندگان حزب جمهوری‌خواه دارد – و با توجه به شرایط بسیار حساس ایران، منطقه و نظام بین‌الملل، لازم دیدم نکاتی را پیرامون تحولات اخیر در واشنگتن و معادلات خاورمیانه به استحضار حضرت‌عالی و مشاوران محترمتان برسانم. امید است که مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
در آغاز، وظیفهٔ خود می‌دانم یادآور شوم که حضرت‌عالی را از معدود سیاستمداران ایرانی می‌دانم که فراتر از مرزبندی‌های جناحی، با بینشی عمیق و درکی واقع‌گرایانه از تحولات پیچیده و پویای عرصهٔ سیاست جهانی، تلاش وافری در جهت تأمین منافع و امنیت ملی ایران مبذول داشته‌اید. به سهم خود، از زحمات شبانه‌روزی حضرت‌عالی و همکارانتان صمیمانه قدردانی می‌کنم.
اما آنچه مایهٔ نگرانی عمیق این‌جانب است و موضوع اصلی این نامه و پیوست‌های آن را تشکیل می‌دهد، آن است که با وجود ماهیت ضد جنگِ بدنهٔ حامی ترامپ، آمار و شواهد نشان می‌دهد که این بدنه درک روشنی از تبعات عظیم جنگ فراگیر در خاورمیانه – اعم از جنگ نظامی یا نبردهای اطلاعاتی و نامنظم میان ایران و آمریکا – ندارد.
متأسفانه، تلاش‌های پرحجم و منسجم لابی اسرائیل و نومحافظه‌کاران جنگ‌طلب در واشنگتن باعث شده این بدنهٔ ناآگاه به‌آسانی در برابر سناریوهای جنگ‌طلبانه آسیب‌پذیر باشد. در چنین شرایطی، جریان‌های مخالف جنگ – شامل سرمایه‌گذاران جسور (ونچرکاپیتالیست‌ها)، کارآفرینان راست‌گرا مانند آقایان @JDVance، @elonmusk و @davidsacks47، جفرسونی‌های ضد مداخله‌گرای وابسته به شبکهٔ کوخ و چهره‌هایی چون @RonPaul، جکسونی‌های ملی‌گرای ضد جنگ نظیر @RealAlexJones، تاکر کارلسون و مارجوری تیلور گرین @RepMTG، و همچنین آکادمیسین‌های رئالیست منتقد لابی اسرائیل چون جان میرشایمر @Real_Politik101 و @StephenWalt – در مقابل ائتلاف نومحافظه‌کاران و لابی اسرائیل آن‌گونه که باید نمی‌توانند موثر واقع شوند.
در چنین شرایطی، اقدامات دیپلماتیک حضرت‌عالی و همکارانتان در راستای تأثیرگذاری بر این جریان‌ها، هرچند ارزشمند، اما احتمالاً ناکافی خواهد بود. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد در ایران نیز درک صحیح و منسجمی از سازوکار تأثیرگذاری بر این طیف ضد جنگ و نحوهٔ تقویت صدای نخبگان آن – که عموماً حول محور اقتصاد می‌چرخد – وجود ندارد، که اوج این سوءتفاهم در سفر نابهنگام و خسارت‌بار جناب خالد بن سلمان به تهران نمایان شد. (دلایل و شواهد فنی دربارهٔ پیامدهای منفی این سفر در پیوست ارائه شده است.)
بر این اساس، با استناد به داده‌ها و تحلیل‌هایی که در ادامه ارائه خواهد شد، نکاتی را به محضر حضرت‌عالی عرض می‌نمایم:
۱. لزوم بازنگری در تعهدات پکن و استفادهٔ هدفمند از اهرم انرژی برای جلوگیری از جنگ
موضوع خروج ایران از توافق پکن و اعلام علنی عدم تعهد جمهوری اسلامی ایران به حفظ امنیت زیرساخت‌های نفتی منطقه در صورت آغاز جنگ علیه ایران، باید در دستور کار وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی عمومی قرار گیرد.
می‌توان – بر اساس تحلیل شاخص‌های کلان اقتصادی آمریکا (خصوصاً پس از جنگ تعرفه‌ای)، مصاحبهٔ مهم اخیر ترامپ در برنامه @MeetThePress، تحولات اوپک و… – نشان داد که تنها عاملی که می‌تواند غفلت فعلی افکار عمومی جمهوری‌خواه و بی‌تفاوتی بازارهای مالی نسبت به خطر جنگ با ایران را در هم بشکند، تهدید جدی زیرساخت‌های انرژی منطقه از سوی ایران است.
در اینجا ممکن است عده‌ای بگویند که در صورت وقوع جنگ، این اتفاق خودبه‌خود خواهد افتاد و نیازی به بیان علنی این پیش فرض نیست زیرا تبعات منطقه‌ای آن ناگوار است. اما باید دقت شود که طراحی‌ها و اقدامات خباثت‌آمیز تیم نتانیاهو و طرفداران جنگ در واشنگتن برای کشاندن آمریکا به جنگ، و البته برخی سیگنال‌های شدیداً نادرست از جانب برخی چهره‌ها در تهران، این پیش‌فرض را در اذهان عمومی آمریکا جدا کمرنگ کرده است. (در ادامه با آمار، این مسئله تبیین خواهد شد.)
مسلما هدف ما جلوگیری از جنگ و پایین آوردن هزینه‌های جنگ اطلاعاتی-امنیتی است، وگرنه پس از آغاز جنگ و وارد آمدن خسارات جانی و مالی فراوان به کشور، هر احتمالی ممکن است.
🔻برای دیدن پیوستها لطفا به یکی از دو اتصال زیر رجوع کنید.
https://x.com/MehdiKharratya/status/1919519163334230044?t=7MbuJ2kUenHqdlwDgbSCFA&s=19
https://threadreaderapp.com/thread/1919519163334230044.html
🔹مهدی خراتیان:
🔸نامه سرگشاده به وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای دکتر سید عباس عراقچی
با سلام و احترام،
پیرو پست اخیر جنابعالی در شبکهٔ اجتماعی X – که نشان از درک صحیح شما و تیم همراهتان از فضای گفتمانی حاکم بر بدنهٔ رأی‌دهندگان حزب جمهوری‌خواه دارد – و با توجه به شرایط بسیار حساس ایران، منطقه و نظام بین‌الملل، لازم دیدم نکاتی را پیرامون تحولات اخیر در واشنگتن و معادلات خاورمیانه به استحضار حضرت‌عالی و مشاوران محترمتان برسانم. امید است که مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
در آغاز، وظیفهٔ خود می‌دانم یادآور شوم که حضرت‌عالی را از معدود سیاستمداران ایرانی می‌دانم که فراتر از مرزبندی‌های جناحی، با بینشی عمیق و درکی واقع‌گرایانه از تحولات پیچیده و پویای عرصهٔ سیاست جهانی، تلاش وافری در جهت تأمین منافع و امنیت ملی ایران مبذول داشته‌اید. به سهم خود، از زحمات شبانه‌روزی حضرت‌عالی و همکارانتان صمیمانه قدردانی می‌کنم.
اما آنچه مایهٔ نگرانی عمیق این‌جانب است و موضوع اصلی این نامه و پیوست‌های آن را تشکیل می‌دهد، آن است که با وجود ماهیت ضد جنگِ بدنهٔ حامی ترامپ، آمار و شواهد نشان می‌دهد که این بدنه درک روشنی از تبعات عظیم جنگ فراگیر در خاورمیانه – اعم از جنگ نظامی یا نبردهای اطلاعاتی و نامنظم میان ایران و آمریکا – ندارد.
متأسفانه، تلاش‌های پرحجم و منسجم لابی اسرائیل و نومحافظه‌کاران جنگ‌طلب در واشنگتن باعث شده این بدنهٔ ناآگاه به‌آسانی در برابر سناریوهای جنگ‌طلبانه آسیب‌پذیر باشد. در چنین شرایطی، جریان‌های مخالف جنگ – شامل سرمایه‌گذاران جسور (ونچرکاپیتالیست‌ها)، کارآفرینان راست‌گرا مانند آقایان @JDVance، @elonmusk و @davidsacks47، جفرسونی‌های ضد مداخله‌گرای وابسته به شبکهٔ کوخ و چهره‌هایی چون @RonPaul، جکسونی‌های ملی‌گرای ضد جنگ نظیر @RealAlexJones، تاکر کارلسون و مارجوری تیلور گرین @RepMTG، و همچنین آکادمیسین‌های رئالیست منتقد لابی اسرائیل چون جان میرشایمر @Real_Politik101 و @StephenWalt – در مقابل ائتلاف نومحافظه‌کاران و لابی اسرائیل آن‌گونه که باید نمی‌توانند موثر واقع شوند.
در چنین شرایطی، اقدامات دیپلماتیک حضرت‌عالی و همکارانتان در راستای تأثیرگذاری بر این جریان‌ها، هرچند ارزشمند، اما احتمالاً ناکافی خواهد بود. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد در ایران نیز درک صحیح و منسجمی از سازوکار تأثیرگذاری بر این طیف ضد جنگ و نحوهٔ تقویت صدای نخبگان آن – که عموماً حول محور اقتصاد می‌چرخد – وجود ندارد، که اوج این سوءتفاهم در سفر نابهنگام و خسارت‌بار جناب خالد بن سلمان به تهران نمایان شد. (دلایل و شواهد فنی دربارهٔ پیامدهای منفی این سفر در پیوست ارائه شده است.)
بر این اساس، با استناد به داده‌ها و تحلیل‌هایی که در ادامه ارائه خواهد شد، نکاتی را به محضر حضرت‌عالی عرض می‌نمایم:
۱. لزوم بازنگری در تعهدات پکن و استفادهٔ هدفمند از اهرم انرژی برای جلوگیری از جنگ
موضوع خروج ایران از توافق پکن و اعلام علنی عدم تعهد جمهوری اسلامی ایران به حفظ امنیت زیرساخت‌های نفتی منطقه در صورت آغاز جنگ علیه ایران، باید در دستور کار وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی عمومی قرار گیرد.
می‌توان – بر اساس تحلیل شاخص‌های کلان اقتصادی آمریکا (خصوصاً پس از جنگ تعرفه‌ای)، مصاحبهٔ مهم اخیر ترامپ در برنامه @MeetThePress، تحولات اوپک و… – نشان داد که تنها عاملی که می‌تواند غفلت فعلی افکار عمومی جمهوری‌خواه و بی‌تفاوتی بازارهای مالی نسبت به خطر جنگ با ایران را در هم بشکند، تهدید جدی زیرساخت‌های انرژی منطقه از سوی ایران است.
در اینجا ممکن است عده‌ای بگویند که در صورت وقوع جنگ، این اتفاق خودبه‌خود خواهد افتاد و نیازی به بیان علنی این پیش فرض نیست زیرا تبعات منطقه‌ای آن ناگوار است. اما باید دقت شود که طراحی‌ها و اقدامات خباثت‌آمیز تیم نتانیاهو و طرفداران جنگ در واشنگتن برای کشاندن آمریکا به جنگ، و البته برخی سیگنال‌های شدیداً نادرست از جانب برخی چهره‌ها در تهران، این پیش‌فرض را در اذهان عمومی آمریکا جدا کمرنگ کرده است. (در ادامه با آمار، این مسئله تبیین خواهد شد.)
مسلما هدف ما جلوگیری از جنگ و پایین آوردن هزینه‌های جنگ اطلاعاتی-امنیتی است، وگرنه پس از آغاز جنگ و وارد آمدن خسارات جانی و مالی فراوان به کشور، هر احتمالی ممکن است.
🔻برای دیدن پیوستها لطفا به یکی از دو اتصال زیر رجوع کنید.
https://x.com/MehdiKharratya/status/1919519163334230044?t=7MbuJ2kUenHqdlwDgbSCFA&s=19
https://threadreaderapp.com/thread/1919519163334230044.html
05.05.202513:51
🔻شرکت ریبورن، پیشگام در توسعه پلتفرم‌های داده و هوش مصنوعی تجسم‌یافته (فیزیکی)، با همکاری یونیتری روباتیکس مستقر در هانگژو چین، در تلاش هستند تا با ادغام فناوری‌های پیشرفته، نسل آینده ربات‌های انسان‌نما با قابلیت‌های هوش مصنوعی عمومی را برای استفاده در صنایع مختلف توسعه دهند.
🚀 اعلام همکاری 🔥
ریبورن (Reborn) با افتخار اعلام می‌کند که وارد یک همکاری استراتژیک بی‌سابقه با @UnitreeRobotics شده است.
این همکاری، گامی مهم در توسعه داده‌ها، مدل‌ها و رباتیک انسان‌نما محسوب می‌شود، با هدف مشترک تسریع هوش مصنوعی فیزیکی.
نمایش زیر توسط ریبورن توسعه یافته و از مجموعه داده‌ها و مدل‌های اختصاصی ما استفاده می‌کند.
🟢توضیح تکمیلی:
به عنوان بخشی از این همکاری، هر دو شرکت مشترکاً مدل‌های هوش مصنوعی پیشرفته را مختص ربات‌های انسان‌نمای یونیتری (Unitree) توسعه خواهند داد.
با ادغام زیرساخت آموزشی روبوورس (Roboverse)، مجموعه داده‌های انسانی و مدل‌های هوش مصنوعی تجسم‌یافته ریبورن با ربات یونیتری، این همکاری به دنبال تسریع ایجاد ربات‌های قوی‌تر، انطباق‌پذیرتر و هوشمندتر است.
زمینه‌های کلیدی این همکاری شامل:
✅شبیه‌ساز روبوورس: ارائه روبوورس ریبورن برای آموزش مدل ربات یونیتری، با بهره‌گیری از داده‌های مصنوعی با کیفیت بالا و معیارهای یکپارچه. ریبورن با تسریع یادگیری تقویتی به میزان ۳۰ برابر، ربات‌های یونیتری را با یادگیری سیاست کارآمد توانمند می‌سازد.
✅مجموعه داده‌های حرکت انسانی: بهره‌گیری از مجموعه گسترده داده‌های حرکت انسانی ریبورن برای افزایش یادگیری و انطباق‌پذیری ربات‌های انسان‌نمای یونیتری در محیط‌های پیچیده و واقعی.
✅جامعه توسعه‌دهندگان: ایجاد مشترک یک جامعه توسعه‌دهنده متن‌باز برای هوش مصنوعی فیزیکی و رباتیک، با استفاده از زیرساخت‌های ریبورن و ربات‌های یونیتری برای تقویت نوآوری و رشد کل اکوسیستم جهانی رباتیک.
✅راه‌حل‌های نوآورانه رباتیک: توسعه مشترک ربات‌های انسان‌نمای یونیتری که هوشمندتر، انطباق‌پذیرتر و قادر به انجام وظایف پیچیده هستند، و پیشبرد کاربردها در بخش‌های خرده‌فروشی، اتوماسیون صنعتی و خدماتی.
این همکاری آغاز فصل جدید و هیجان‌انگیزی برای هر دو شرکت است که نیروهای خود را برای گسترش مرزهای رباتیک انسان‌نما متحد می‌کنند.
ریبورن و یونیتری با همکاری یکدیگر متعهد به ساخت نسل آینده ربات‌های هوشمند هستند که به صنایع مختلف، از خرده‌فروشی گرفته تا صنعتی و فراتر از آن خدمت خواهند کرد.
https://x.com/reborn_agi/status/1919384254842032485?t=GW_w93Iw42oVG7Ax2CKZzQ&s=19
🚀 اعلام همکاری 🔥
ریبورن (Reborn) با افتخار اعلام می‌کند که وارد یک همکاری استراتژیک بی‌سابقه با @UnitreeRobotics شده است.
این همکاری، گامی مهم در توسعه داده‌ها، مدل‌ها و رباتیک انسان‌نما محسوب می‌شود، با هدف مشترک تسریع هوش مصنوعی فیزیکی.
نمایش زیر توسط ریبورن توسعه یافته و از مجموعه داده‌ها و مدل‌های اختصاصی ما استفاده می‌کند.
🟢توضیح تکمیلی:
به عنوان بخشی از این همکاری، هر دو شرکت مشترکاً مدل‌های هوش مصنوعی پیشرفته را مختص ربات‌های انسان‌نمای یونیتری (Unitree) توسعه خواهند داد.
با ادغام زیرساخت آموزشی روبوورس (Roboverse)، مجموعه داده‌های انسانی و مدل‌های هوش مصنوعی تجسم‌یافته ریبورن با ربات یونیتری، این همکاری به دنبال تسریع ایجاد ربات‌های قوی‌تر، انطباق‌پذیرتر و هوشمندتر است.
زمینه‌های کلیدی این همکاری شامل:
✅شبیه‌ساز روبوورس: ارائه روبوورس ریبورن برای آموزش مدل ربات یونیتری، با بهره‌گیری از داده‌های مصنوعی با کیفیت بالا و معیارهای یکپارچه. ریبورن با تسریع یادگیری تقویتی به میزان ۳۰ برابر، ربات‌های یونیتری را با یادگیری سیاست کارآمد توانمند می‌سازد.
✅مجموعه داده‌های حرکت انسانی: بهره‌گیری از مجموعه گسترده داده‌های حرکت انسانی ریبورن برای افزایش یادگیری و انطباق‌پذیری ربات‌های انسان‌نمای یونیتری در محیط‌های پیچیده و واقعی.
✅جامعه توسعه‌دهندگان: ایجاد مشترک یک جامعه توسعه‌دهنده متن‌باز برای هوش مصنوعی فیزیکی و رباتیک، با استفاده از زیرساخت‌های ریبورن و ربات‌های یونیتری برای تقویت نوآوری و رشد کل اکوسیستم جهانی رباتیک.
✅راه‌حل‌های نوآورانه رباتیک: توسعه مشترک ربات‌های انسان‌نمای یونیتری که هوشمندتر، انطباق‌پذیرتر و قادر به انجام وظایف پیچیده هستند، و پیشبرد کاربردها در بخش‌های خرده‌فروشی، اتوماسیون صنعتی و خدماتی.
این همکاری آغاز فصل جدید و هیجان‌انگیزی برای هر دو شرکت است که نیروهای خود را برای گسترش مرزهای رباتیک انسان‌نما متحد می‌کنند.
ریبورن و یونیتری با همکاری یکدیگر متعهد به ساخت نسل آینده ربات‌های هوشمند هستند که به صنایع مختلف، از خرده‌فروشی گرفته تا صنعتی و فراتر از آن خدمت خواهند کرد.
https://x.com/reborn_agi/status/1919384254842032485?t=GW_w93Iw42oVG7Ax2CKZzQ&s=19
Reposted from:
«افق ایران»| مصطفی نجفی
03.05.202521:44
🔻آنچه در این ۵ ماه اسرائیل در سوریه دنبال کرده است، چیزی جز تلاش برای عقیم سازی و بی دندان کردن دولت مستقر و نیم‌بند فعلی سوریه نیست. همان راهبردی که در اردن، مصر و لبنان پیاده شد و اسراییل همواره از هر فرصتی برای احیا و بازیابی این استراتژی در این کشورهای محیط پیرامونی خود استفاده کرده است.
https://irna.ir/xjTvhy
🔗لینک عضویت در افق ایران
https://t.me/+WZGudJ8zSxAxMDhk
https://irna.ir/xjTvhy
🔗لینک عضویت در افق ایران
https://t.me/+WZGudJ8zSxAxMDhk
Reposted from:اکبر گنجی
03.05.202520:19
✅ شکست سنگین دونالد ترامپ و ایلان ماسک در استرالیا، پس از شکست سنگین در کانادا
🗣 ترامپیسم در انتخابات استرالیا توسط مردم آن کشور رد شد
✍🏻 آنتونی آلبانیزی، نخست وزیر استرالیا، با پیروزی حزب کارگر خود و پیش‌بینی تشکیل دولت اکثریت، دوباره انتخاب شد.
🔹در یک اتفاق تاریخی، پیتر داتون، رهبر مخالفان - که ترامپ استرالیا نامیده می‌شود - نه تنها انتخابات را باخت، بلکه کرسی اش در پارلمان در دیکسون را هم از دست داد.
🗣 ترامپیسم در انتخابات استرالیا توسط مردم آن کشور رد شد
✍🏻 آنتونی آلبانیزی، نخست وزیر استرالیا، با پیروزی حزب کارگر خود و پیش‌بینی تشکیل دولت اکثریت، دوباره انتخاب شد.
🔹در یک اتفاق تاریخی، پیتر داتون، رهبر مخالفان - که ترامپ استرالیا نامیده می‌شود - نه تنها انتخابات را باخت، بلکه کرسی اش در پارلمان در دیکسون را هم از دست داد.
Reposted from:اکبر گنجی
06.05.202512:07
بخش سوم 🎥#یانیس_واروفاکیس در ۵ می ۲۰۲۵ دوباره از بحران سرمایه داری جهانی و ترامپیسم سخن گفت 👇👇
گای استندینگ پیشنهاد کرد که، امروز، من بر چگونگی واکنش اروپا و بریتانیا به شوک ترامپ تمرکز کنم. من می‌توانم بی‌پایان در این مورد صحبت کنم. برای مثال، می‌توانم نه تنها یک مالیات ابری ۱۰ درصدی را برای ضربه زدن به شرکت‌های بزرگ فناوری توصیه کنم، بلکه همچنین لغو تمام مقرراتی که ما در اروپا برای مطابقت با قانون "ضد دور زدن" ننگین بیل کلینتون معرفی کردیم را توصیه کنم که به همین دلیل شما نمی‌توانید یک ابزار جیلبریک بخرید تا چاپگر شما بتواند کارتریج‌های جوهر ارزان‌تر و عمومی را شناسایی و استفاده کند. می‌توانم توصیه کنم که دولتهای ما تمام تعرفه‌های اعمال شده به دستور واشنگتن بر پنل‌های خورشیدی و وسایل نقلیه الکتریکی عالی چینی را لغو کنند، در حالی که وارد یک گفتگوی جدی اتحادیه اروپا-بریتانیا-چین با هدف تحریک اقتصادهای ما به شکلی هماهنگ شوند تا موج رکود ناشی از آمریکای ترامپ را مهار کنند. می‌توانم توصیه کنم که اروپا مذاکرات صلح خود را با مسکو بر سر اوکراین آغاز کند و غارت ثروت زیرزمینی اوکراین توسط پسران ترامپ را رد کند.
اما، صادقانه بگویم، نمی‌توانم انرژی کافی برای ارائه این توصیه‌ها پیدا کنم وقتی می‌دانم که مرکز رادیکال در قدرت، در بریتانیا و در اتحادیه اروپا، هر کاری که بتوانند انجام خواهند داد تا هیچ کدام از این کارها را انجام ندهند - دقیقاً به همان شیوه‌ای که بحران یورو یا فرصت‌های ارائه شده توسط همه‌گیری را خراب کردند. مصمم به پایبندی به اقتصاد رانتی آمریکا، نخبگان اروپا و بریتانیا از سیاست‌های فعلی منحرف نخواهند شد - مگر اینکه ما ابتدا آنها را براندازیم. اما برای این کار ما به دستورکاری جسورانه‌تر از ترامپ و فاراژ، و البته، یک دستورکار به شدت انسان‌گرا نیاز داریم - دستورکاری که از پیشنهادهای رادیکال مانند یک بانک سرمایه‌گذاری سبز عمومی، یک صندوق اعتماد برای همه که درآمد شخصی بی‌قید و شرط ایجاد کند، پایان دادن به تمام بازارهای شبه انرژی، اجتماعی کردن مسکن و، اما نه کم‌اهمیت‌تر، افزایش شرکت‌هایی که یک-کارمند-یک-عضو-یک-رأی را اجرا می‌کنند، نمی‌ترسد.
در این میان، همانطور که ما برای دادن نمایندگی سیاسی به چنین دستورکاری تلاش می‌کنیم، همه نگاه‌ها به چین است - تنها کشوری که، چه بهتر چه بدتر، به نظر می‌رسد مایل و قادر است (اگرچه از پیش تعیین نشده) با قلدرهای ترامپ مقابله کند، تولید انرژی سبز را تقویت کند، و برای تبدیل بریکس به یک برتون وودز جدید در خدمت منافع جنوب جهانی کار کند.
برای افکار بیشتر در مورد واکنش جهان به شوک ترامپ، این فضا را تماشا کنید.
https://t.me/ganji_akbar
گای استندینگ پیشنهاد کرد که، امروز، من بر چگونگی واکنش اروپا و بریتانیا به شوک ترامپ تمرکز کنم. من می‌توانم بی‌پایان در این مورد صحبت کنم. برای مثال، می‌توانم نه تنها یک مالیات ابری ۱۰ درصدی را برای ضربه زدن به شرکت‌های بزرگ فناوری توصیه کنم، بلکه همچنین لغو تمام مقرراتی که ما در اروپا برای مطابقت با قانون "ضد دور زدن" ننگین بیل کلینتون معرفی کردیم را توصیه کنم که به همین دلیل شما نمی‌توانید یک ابزار جیلبریک بخرید تا چاپگر شما بتواند کارتریج‌های جوهر ارزان‌تر و عمومی را شناسایی و استفاده کند. می‌توانم توصیه کنم که دولتهای ما تمام تعرفه‌های اعمال شده به دستور واشنگتن بر پنل‌های خورشیدی و وسایل نقلیه الکتریکی عالی چینی را لغو کنند، در حالی که وارد یک گفتگوی جدی اتحادیه اروپا-بریتانیا-چین با هدف تحریک اقتصادهای ما به شکلی هماهنگ شوند تا موج رکود ناشی از آمریکای ترامپ را مهار کنند. می‌توانم توصیه کنم که اروپا مذاکرات صلح خود را با مسکو بر سر اوکراین آغاز کند و غارت ثروت زیرزمینی اوکراین توسط پسران ترامپ را رد کند.
اما، صادقانه بگویم، نمی‌توانم انرژی کافی برای ارائه این توصیه‌ها پیدا کنم وقتی می‌دانم که مرکز رادیکال در قدرت، در بریتانیا و در اتحادیه اروپا، هر کاری که بتوانند انجام خواهند داد تا هیچ کدام از این کارها را انجام ندهند - دقیقاً به همان شیوه‌ای که بحران یورو یا فرصت‌های ارائه شده توسط همه‌گیری را خراب کردند. مصمم به پایبندی به اقتصاد رانتی آمریکا، نخبگان اروپا و بریتانیا از سیاست‌های فعلی منحرف نخواهند شد - مگر اینکه ما ابتدا آنها را براندازیم. اما برای این کار ما به دستورکاری جسورانه‌تر از ترامپ و فاراژ، و البته، یک دستورکار به شدت انسان‌گرا نیاز داریم - دستورکاری که از پیشنهادهای رادیکال مانند یک بانک سرمایه‌گذاری سبز عمومی، یک صندوق اعتماد برای همه که درآمد شخصی بی‌قید و شرط ایجاد کند، پایان دادن به تمام بازارهای شبه انرژی، اجتماعی کردن مسکن و، اما نه کم‌اهمیت‌تر، افزایش شرکت‌هایی که یک-کارمند-یک-عضو-یک-رأی را اجرا می‌کنند، نمی‌ترسد.
در این میان، همانطور که ما برای دادن نمایندگی سیاسی به چنین دستورکاری تلاش می‌کنیم، همه نگاه‌ها به چین است - تنها کشوری که، چه بهتر چه بدتر، به نظر می‌رسد مایل و قادر است (اگرچه از پیش تعیین نشده) با قلدرهای ترامپ مقابله کند، تولید انرژی سبز را تقویت کند، و برای تبدیل بریکس به یک برتون وودز جدید در خدمت منافع جنوب جهانی کار کند.
برای افکار بیشتر در مورد واکنش جهان به شوک ترامپ، این فضا را تماشا کنید.
https://t.me/ganji_akbar
Reposted from:اکبر گنجی
06.05.202512:04
🎥 دولت ترامپ دارای مشوق هایی برای سوق دادن ایران به توافق با آمریکا است که در دوران ما (دولت أوباما) برای برجام وجود نداشت👇👇
👈وندی شرمن:
🔹من هم جنگ نمی‌خواهم؛ می‌خواهم آقای ویتکاف موفق شود. خوشحالم که بالاخره یک تیم فنی وارد کار شده است. من نه فیزیکدان بودم، نه نابغه اقتصادی؛ برای مذاکره با ایران به متخصص تحریم، وکیل، مترجم فارسی‌زبان، و کسی نیاز داشتم که فرهنگ و تاریخ ایران را بشناسد. مذاکره فقط با ایران نبود- من باید با دولت آمریکا، کنگره، اسرائیل، اروپا، کشورهای خلیج فارس و حتی رسانه‌ها مذاکره می‌کردم. این روند چندلایه و بسیار پیچیده است. تا مهرماه فرصت زیادی باقی نمانده؛ اگر رئیس‌جمهور بخواهد از فعال شدن مکانیسم اسنپ‌بک جلوگیری کند، باید زودتر اقدام کند. شاید نتیجه فعلی «توافقی موقت» باشد که به یک چارچوب بلندمدت‌تر منتهی شود. امروز ابزارها و مشوق‌هایی در اختیار تیم مذاکره‌کننده است که ما در گذشته نداشتیم. امیدوارم دولت بداند چطور از آنها استفاده کند.
https://t.me/ganji_akbar
👈وندی شرمن:
🔹من هم جنگ نمی‌خواهم؛ می‌خواهم آقای ویتکاف موفق شود. خوشحالم که بالاخره یک تیم فنی وارد کار شده است. من نه فیزیکدان بودم، نه نابغه اقتصادی؛ برای مذاکره با ایران به متخصص تحریم، وکیل، مترجم فارسی‌زبان، و کسی نیاز داشتم که فرهنگ و تاریخ ایران را بشناسد. مذاکره فقط با ایران نبود- من باید با دولت آمریکا، کنگره، اسرائیل، اروپا، کشورهای خلیج فارس و حتی رسانه‌ها مذاکره می‌کردم. این روند چندلایه و بسیار پیچیده است. تا مهرماه فرصت زیادی باقی نمانده؛ اگر رئیس‌جمهور بخواهد از فعال شدن مکانیسم اسنپ‌بک جلوگیری کند، باید زودتر اقدام کند. شاید نتیجه فعلی «توافقی موقت» باشد که به یک چارچوب بلندمدت‌تر منتهی شود. امروز ابزارها و مشوق‌هایی در اختیار تیم مذاکره‌کننده است که ما در گذشته نداشتیم. امیدوارم دولت بداند چطور از آنها استفاده کند.
https://t.me/ganji_akbar
Reposted from:«افق ایران»| مصطفی نجفی
05.05.202521:07
📌 چالش ها و فرصت های مذاکرات ایران و آمریکا؛ توافق یا جنگ؟
🔻در این نشست رحمان قهرمان‌پور، تحلیلگر روابط بین‌الملل و مصطفی نجفی، کارشناس منازعات خاورمیانه با یکدیگر به گفت‌و‌گو نشستند.
➖مصطفی نجفی: هم ما به یک توافق موقت و محدود در کوتاه‌ترین زمان ممکن نیاز داریم و هم امریکایی‌ها. تا زمانی که میز مذاکره هست، ایران آن را ترک نخواهد کرد.
➖رحمان قهرمان‌پور: ما باید قبول بکنیم که مشکلات ما فقط ریشه در سیاست خارجی ندارد. مسئله ناکارآمدی دولت این توسعه نامتوازن و پیامدهایی که داشته به این سرعت حل نخواهد شد.
👤این مناظره توسط علی نصراللهی در رسانه «بازاروما» انجام شده است.
🔗ویدیوی کامل این گفتگو را می توانید از لینک زیر مشاهده کنید🔻
https://youtu.be/byq6iIHkCVY?si=MxKVVhj8Z9YuYx1V
🔗لینک عضویت در افق ایران
https://t.me/+WZGudJ8zSxAxMDhk
🔻در این نشست رحمان قهرمان‌پور، تحلیلگر روابط بین‌الملل و مصطفی نجفی، کارشناس منازعات خاورمیانه با یکدیگر به گفت‌و‌گو نشستند.
➖مصطفی نجفی: هم ما به یک توافق موقت و محدود در کوتاه‌ترین زمان ممکن نیاز داریم و هم امریکایی‌ها. تا زمانی که میز مذاکره هست، ایران آن را ترک نخواهد کرد.
➖رحمان قهرمان‌پور: ما باید قبول بکنیم که مشکلات ما فقط ریشه در سیاست خارجی ندارد. مسئله ناکارآمدی دولت این توسعه نامتوازن و پیامدهایی که داشته به این سرعت حل نخواهد شد.
👤این مناظره توسط علی نصراللهی در رسانه «بازاروما» انجام شده است.
🔗ویدیوی کامل این گفتگو را می توانید از لینک زیر مشاهده کنید🔻
https://youtu.be/byq6iIHkCVY?si=MxKVVhj8Z9YuYx1V
🔗لینک عضویت در افق ایران
https://t.me/+WZGudJ8zSxAxMDhk
04.05.202514:24
مشخص شد حوثی‌ها حقیقت را می‌گفتند:
تحلیل بصری نشان می‌دهد آمریکا در ۲۸ آوریل پناهگاه مهاجران در یمن را بمباران کرده است، که گزارش شده منجر به کشته شدن ۶۸ مهاجر آفریقایی شده است.
https://www.nytimes.com/video/world/middleeast/100000010137049/us-bombing-yemen-migrant-shelter.html
تحلیل بصری نشان می‌دهد آمریکا در ۲۸ آوریل پناهگاه مهاجران در یمن را بمباران کرده است، که گزارش شده منجر به کشته شدن ۶۸ مهاجر آفریقایی شده است.
https://www.nytimes.com/video/world/middleeast/100000010137049/us-bombing-yemen-migrant-shelter.html
Reposted from:«افق ایران»| مصطفی نجفی
03.05.202521:44
📌 اسرائیل و استراتژی «دولت های عقیم و بی دندان» در خاورمیانه
👤 مصطفی نجفی| ایرنا
🔻با سقوط بشار اسد در سوریه و خروج سوریه از محور ضدصهیونیستی مقاومت، بسیاری تصور می‌کردند که سوریه دیگر از حملات گاه و بیگاه اسراییل در امان خواهد بود یا پس از حملاتی محدود، از تهاجم به این کشور دست برمی دارد.
🔻اما حملات اسرائیل به سوریه و اشغال این کشور با پیشروی زمینی به عمق خاک آن، راهبرد نظامی و امنیتی این رژیم در محیط پیرامونی‌اش را عیان تر کرد.
🔻از سوی دیگر، از سال ۱۹۷۴، اسرائیل فراتر از بلندی های جولان رفته و مناطق گسترده تری از خاک سوریه به وسعت ۵۰۰ کیلومتر مربع را اشغال کرده است.
🔻 همچنین بنا بر گزارش‌ها، در حملات هوایی اسرائیل در ماه های اخیر، تقریبا اکثر پایگاه‌های هوایی و سایت‌های نظامی سوریه - از جمله پایگاه‌های هوایی حما و تیاس (T4) - و همچنین زیرساخت‌های نظامی در این کشور نابود شده اند.
🔻این رژیم به حملات علیه زیرساخت های نظامی خود را محدود نکرده و روز جمعه در اقدامی کم سابقه، نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری سوریه نیز مورد اصابت موشک های اسرائیلی قرار گرفت.
🔻در همین رابطه، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و یسرائیل کاتس، وزیر جنگ این رژیم، اعلام کرده بودند که ارتش اسرائیل طی یک حمله هوایی هدفی را در نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری سوریه در دمشق هدف قرار داده است.
🔻در بیانیه مشترک نتانیاهو و کاتس آمده است که «این حمله پیامی روشن به نظام سوریه دارد» و تأکید شده است که «اسرائیل اجازه عقب‌نشینی نیروها از جنوب دمشق را نخواهد داد».
🔹استراتژی اسرائیل؛ عقیم سازی کشورهای پیرامون
🔻آنچه گفته شد، بخشی از استراتژی امنیتی-نظامی اسرائیل در محیط پیرامونی‌اش است که من آن را «دولتهای عقیم»(spineless government) یا «دولتهای بی‌دندان»(toothless government) نامگذاری می کنم.
🔻این استراتژی را اسرائیل پس از جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور دنبال کرد و منجر به عقیم شدن ارتش های ملی در لبنان، مصر و اردن شد. با این تفاوت که در لبنان، نیرویی جدید به نام مقاومت اسلامی حزب الله شکل گرفت و مانع از عقیم شدن کامل لبنان در برابر تهاجم و اشغال این رژیم شد.
🔻سوریه خاندان اسد نیز با تعریف خود در چارچوب محور مقاومت و با قرار گرفتن زیر پوشش این محور، مانع از عقیم سازی کامل ارتش این کشور در برابر اسرائیل شد.
🔻سقوط اسد این فرصت را برای اسرائیل ایجاد کرد تا بار دیگر استراتژی دولت های بی دندان و عقیم در محیط پیرامونی خود را بازیابی کند.
🔹ویژگی دولت های عقیم و بی دندان
🔻دولت های عقیم چه ویژگی و مشخصه ای دارند؟ در واقع، اسرائیل از استراتژی دولت های عقیم و بی دندان چه اهدافی را دنبال می کند؟
۱. تبدیل ارتش ملی با پلیس ملی: مهم ترین هدف پیگیری این استراتژی، تبدیل ارتش‌های ملی دارای قدرت و تجهیزات راهبردی به پلیسی ملی است. در واقع، ارتش‌های کشورهای محیط پیرامونی اسرائیل باید آنقدر بی قدرت، فاقد اعتماد به نفس و بدون زیرساخت و تجهیزات راهبردی باشند تا از هرگونه اندیشیدن به مقابله با اسرائیل خودداری و صرفا به نیرویی برای کنترل اوضاع و مسائل داخلی کشورهای خود تبدیل شوند(مانند ارتش های لبنان و اردن و حتی مصر).
۲. ضعف پایدار سیاسی و دیپلماتیک: ویژگی دیگر این دولت‌ها، ضعف شدید سیاسی و دیپلماتیک در صحنه های بین‌المللی است که به آن ها اجازه مقابله با تجاوز و اشغال از مجاری نهادها و سازمان های بین المللی را نمی دهد یا قدرت چانه زنی با دولت ها و قدرت‌های منطقه ای و بین المللی برای فشار بر متجاوز را ندارند.
۳. ناپایداری و فقدان اقتدار داخلی: دولتی که ارتش قدرتمند نداشته باشد، به صورت مداوم مورد تهاجم خارجی باشد و نتواند اعمال حاکمیت در درون و بیرون مرزهای خود داشته باشد، ناپایدار و فاقد اعتبار و اقتدار داخلی خواهد بود و بیش از آنکه برای مقابله با تجاوز خارجی آماده شود، برای حفظ بقا و موجودیت داخلی، خود را تجهیز می کند.
🔻به طور کلی، دولت های عقیم مورد نظر اسرائیل، باید از فقدان ارتش واقعی و مجهز ملی، ضعف پایدار سیاسی و دیپلماتیک در صحنه بین المللی، تزلزل مرزهای ملی، شکنندگی اقتدار و مشروعیت داخلی، شکاف بین دولت و ملت، وابستگی شدید به یک یا چند قدرت خارجی برای بقا، تهاجم مداوم خارجی و فقدان اعتماد به نفس رنج ببرند.
👤 مصطفی نجفی| ایرنا
🔻با سقوط بشار اسد در سوریه و خروج سوریه از محور ضدصهیونیستی مقاومت، بسیاری تصور می‌کردند که سوریه دیگر از حملات گاه و بیگاه اسراییل در امان خواهد بود یا پس از حملاتی محدود، از تهاجم به این کشور دست برمی دارد.
🔻اما حملات اسرائیل به سوریه و اشغال این کشور با پیشروی زمینی به عمق خاک آن، راهبرد نظامی و امنیتی این رژیم در محیط پیرامونی‌اش را عیان تر کرد.
🔻براساس داده‌های SyriaWeekly از زمان سقوط اسد در ۱۴۶ روز پیش، اسرائیل ۷۹۴ حمله هوایی/ توپخانه ای به سوریه داشته است. همچنین، ۲۳۱ بار حمله و یورش زمینی به مناطق جنوبی و غربی سوریه داشته است.
🔻از سوی دیگر، از سال ۱۹۷۴، اسرائیل فراتر از بلندی های جولان رفته و مناطق گسترده تری از خاک سوریه به وسعت ۵۰۰ کیلومتر مربع را اشغال کرده است.
🔻 همچنین بنا بر گزارش‌ها، در حملات هوایی اسرائیل در ماه های اخیر، تقریبا اکثر پایگاه‌های هوایی و سایت‌های نظامی سوریه - از جمله پایگاه‌های هوایی حما و تیاس (T4) - و همچنین زیرساخت‌های نظامی در این کشور نابود شده اند.
🔻این رژیم به حملات علیه زیرساخت های نظامی خود را محدود نکرده و روز جمعه در اقدامی کم سابقه، نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری سوریه نیز مورد اصابت موشک های اسرائیلی قرار گرفت.
🔻در همین رابطه، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و یسرائیل کاتس، وزیر جنگ این رژیم، اعلام کرده بودند که ارتش اسرائیل طی یک حمله هوایی هدفی را در نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری سوریه در دمشق هدف قرار داده است.
🔻در بیانیه مشترک نتانیاهو و کاتس آمده است که «این حمله پیامی روشن به نظام سوریه دارد» و تأکید شده است که «اسرائیل اجازه عقب‌نشینی نیروها از جنوب دمشق را نخواهد داد».
🔹استراتژی اسرائیل؛ عقیم سازی کشورهای پیرامون
🔻آنچه گفته شد، بخشی از استراتژی امنیتی-نظامی اسرائیل در محیط پیرامونی‌اش است که من آن را «دولتهای عقیم»(spineless government) یا «دولتهای بی‌دندان»(toothless government) نامگذاری می کنم.
🔻این استراتژی را اسرائیل پس از جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور دنبال کرد و منجر به عقیم شدن ارتش های ملی در لبنان، مصر و اردن شد. با این تفاوت که در لبنان، نیرویی جدید به نام مقاومت اسلامی حزب الله شکل گرفت و مانع از عقیم شدن کامل لبنان در برابر تهاجم و اشغال این رژیم شد.
🔻سوریه خاندان اسد نیز با تعریف خود در چارچوب محور مقاومت و با قرار گرفتن زیر پوشش این محور، مانع از عقیم سازی کامل ارتش این کشور در برابر اسرائیل شد.
🔻سقوط اسد این فرصت را برای اسرائیل ایجاد کرد تا بار دیگر استراتژی دولت های بی دندان و عقیم در محیط پیرامونی خود را بازیابی کند.
🔹ویژگی دولت های عقیم و بی دندان
🔻دولت های عقیم چه ویژگی و مشخصه ای دارند؟ در واقع، اسرائیل از استراتژی دولت های عقیم و بی دندان چه اهدافی را دنبال می کند؟
۱. تبدیل ارتش ملی با پلیس ملی: مهم ترین هدف پیگیری این استراتژی، تبدیل ارتش‌های ملی دارای قدرت و تجهیزات راهبردی به پلیسی ملی است. در واقع، ارتش‌های کشورهای محیط پیرامونی اسرائیل باید آنقدر بی قدرت، فاقد اعتماد به نفس و بدون زیرساخت و تجهیزات راهبردی باشند تا از هرگونه اندیشیدن به مقابله با اسرائیل خودداری و صرفا به نیرویی برای کنترل اوضاع و مسائل داخلی کشورهای خود تبدیل شوند(مانند ارتش های لبنان و اردن و حتی مصر).
۲. ضعف پایدار سیاسی و دیپلماتیک: ویژگی دیگر این دولت‌ها، ضعف شدید سیاسی و دیپلماتیک در صحنه های بین‌المللی است که به آن ها اجازه مقابله با تجاوز و اشغال از مجاری نهادها و سازمان های بین المللی را نمی دهد یا قدرت چانه زنی با دولت ها و قدرت‌های منطقه ای و بین المللی برای فشار بر متجاوز را ندارند.
۳. ناپایداری و فقدان اقتدار داخلی: دولتی که ارتش قدرتمند نداشته باشد، به صورت مداوم مورد تهاجم خارجی باشد و نتواند اعمال حاکمیت در درون و بیرون مرزهای خود داشته باشد، ناپایدار و فاقد اعتبار و اقتدار داخلی خواهد بود و بیش از آنکه برای مقابله با تجاوز خارجی آماده شود، برای حفظ بقا و موجودیت داخلی، خود را تجهیز می کند.
🔻به طور کلی، دولت های عقیم مورد نظر اسرائیل، باید از فقدان ارتش واقعی و مجهز ملی، ضعف پایدار سیاسی و دیپلماتیک در صحنه بین المللی، تزلزل مرزهای ملی، شکنندگی اقتدار و مشروعیت داخلی، شکاف بین دولت و ملت، وابستگی شدید به یک یا چند قدرت خارجی برای بقا، تهاجم مداوم خارجی و فقدان اعتماد به نفس رنج ببرند.
03.05.202512:52
ولی نصر:
فقط نشت اطلاعات سیگنال نبود...
"به نظر می‌رسد والتز هماهنگی شدیدی با نتانیاهو درباره گزینه‌های نظامی علیه ایران پیش از دیدار دفتر بیضی بین رهبر اسرائیل و ترامپ داشته است..." "این موضوع به گوش ترامپ رسید و رئیس‌جمهور از آن راضی نبود".
https://www.washingtonpost.com/politics/2025/05/03/waltz-trump-israel/
https://x.com/vali_nasr/status/1918641529926680860?t=pPxrmqpmmkAJZrPfzu6HmA&s=19
https://x.com/FGhoddoussi/status/1918649169331225028?t=4cGQE3hq7Z7D7JCddQwieQ&s=19
فقط نشت اطلاعات سیگنال نبود...
"به نظر می‌رسد والتز هماهنگی شدیدی با نتانیاهو درباره گزینه‌های نظامی علیه ایران پیش از دیدار دفتر بیضی بین رهبر اسرائیل و ترامپ داشته است..." "این موضوع به گوش ترامپ رسید و رئیس‌جمهور از آن راضی نبود".
https://www.washingtonpost.com/politics/2025/05/03/waltz-trump-israel/
https://x.com/vali_nasr/status/1918641529926680860?t=pPxrmqpmmkAJZrPfzu6HmA&s=19
https://x.com/FGhoddoussi/status/1918649169331225028?t=4cGQE3hq7Z7D7JCddQwieQ&s=19
Reposted from:اکبر گنجی
06.05.202512:07
بخش دوم 🎥#یانیس_واروفاکیس در ۵ می ۲۰۲۵ دوباره از بحران سرمایه داری جهانی و ترامپیسم سخن گفت 👇👇
👈#یانیس_واروفاکیس: طنزینه-تعارض لذت‌بخشی در شیوه عملکرد میانه‌روهای حاکم ما، در بریتانیا و اتحادیه اروپا، در مواجهه با شوک ترامپ وجود دارد. آنها درباره نظم سرمایه‌داری مالی جهانی‌شده که اکنون برایش سوگواری می‌کنند، به صورت شاعرانه سخن می‌گویند. آنها این نظام را به عنوان عصر طلایی، یک سیستم جهانی طبیعی تجارت آزاد و جریان‌های سرمایه خیرخواهانه تصویر می‌کنند. آیا آنها واقعاً از واقعیت‌های تاریخ اقتصادی اخیر بی‌خبرند؟ آیا نمی‌دانند که سرمایه‌داری جهانی مالی‌شده پانزی‌گونه، استثمارگر و به شدت نامتوازن که بحران‌هایی را به وجود آورده که ترامپ را به کاخ سفید رسانده، خود نیز از یک شوک بزرگ متولد شده است؟ شوک نیکسون؟
میانه‌روها پسران ترامپ را به خاطر روی گرداندن از متحدانشان سرزنش می‌کنند، اما فراموش می‌کنند که شوک نیکسون نیز به همان اندازه، اگر نه بیشتر، یک حمله عمدی و ویرانگر به اروپا، ژاپن و بریتانیا بود. آنها به نظر بی‌خبرند که دقیقاً به دلیل ویرانی اقتصادی ایجاد شده در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، از جمله در مناطق مرکزی آمریکا، معماران شوک نیکسون، افرادی مانند پاول ولکر، به هدف اصلی بلندمدت خود دست یافتند: اطمینان از اینکه هژمونی آمریکا همراه با کسری تجاری و بودجه دولتی آمریکا رشد کند، تا از رانت‌های مالی کسب شده به قیمت ایجاد ارزش واقعی چیزی نگوییم.
بسیاری متعجب هستند که چرا، در حالی که اتحادیه اروپا و بریتانیا در جنبه‌های مهمی متفاوت هستند - عمدتاً در اینکه اتحادیه اروپا مازاد تجاری عظیمی با آمریکا دارد در حالی که بریتانیا همچنان یک اقتصاد با کسری باقی مانده است - رژیم‌های میانه‌روی ما در هر دو سوی کانال به یکسان سردرگم به نظر می‌رسند. دلیلی برای این امر وجود دارد. از سال ۱۹۷۱، اقتصادهای ما به همان مکانیسم بازیافت مازاد جهانی با محوریت آمریکا متصل شده‌اند که بحران عمیق آن، سیاست ما را به سمت دست راست افراطی بیگانه‌ستیز هدایت می‌کند - با مردم ما که به طور فزاینده‌ای توسط جریان‌های زیرین ناخوشایند تغذیه شده از بحران این مکانیسم بازیافت جهانی که زمانی رشد و ثبات نسبی اروپا و بریتانیا را به پیش می‌برد، مورد ضربه قرار می‌گیرند.
جوهره این مکانیسم بازیافت جهانی (که من زمانی آن را مینوتاور جهانی نامیدم) ساده است: از دهه ۱۹۷۰، کسری‌های آمریکا، تقاضا برای تولیدات کارخانه‌های آلمان، ژاپن و بعدها چین را فراهم کرد. در مقابل، اتحادیه اروپا، ژاپن و بعدها چین سودهای انباشته خود را به وال استریت و ضمیمه آن، سیتی لندن، فرستادند تا در بخش رانتی آمریکا بازیافت شود: بدهی خصوصی و عمومی، برخی سهام، و املاک و مستغلات. یک مقام چینی زمانی این مکانیسم را برایم به عنوان یک معامله تاریک توصیف کرد. "معامله تاریک ما با آمریکایی‌ها،" او توضیح داد، «بر محور کسری تجاری آمریکا می‌چرخد، که تقاضا برای تولیدات ما را بالا نگه می‌دارد. در مقابل، سرمایه‌داران ما بخش عمده سودهای مازاد دلاری خود را در اقتصاد رانتی آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کنند - مالی، بیمه و املاک. وقتی این فرآیند آغاز شد»، او نتیجه گرفت، «آمریکا بخش زیادی از تولید صنعتی خود را به سواحل ما منتقل کرد.»
مشکل با این مکانیسم بازیافت جهانی این بود که، برای عملکرد روان، باید عدم توازن‌های بزرگ و بزرگتر، کسری‌های تجاری بیشتر برای آمریکا، و رانت‌های انباشته بیشتر برای اروپای شمالی و شرق آسیا ایجاد می‌کرد. اما، محدودیت‌هایی برای میزان رشد عدم توازن وجود دارد، هم از نظر کسری‌های تجاری و هم از نظر سود در مقابل رانت. گسستگی‌ها اجتناب‌ناپذیر هستند. هرچه بیشتر به تأخیر بیفتند، درد بیشتری وارد می‌کنند - حقیقتی که میانه‌روها هرگز آن را نپذیرفتند، حتی زمانی که بحران ۲۰۰۸ خانه‌هایشان را فرو می‌ریخت.
پسران ترامپ جرأت کرده‌اند سؤال فوری‌ای را بپرسند که میانه‌روها از بررسی آن امتناع می‌کنند: پس از معامله تاریک، وقتی عدم توازن‌های ساخته شده بر کسری تجاری آمریکا به طور غیرقابل تحملی عظیم ثابت شد، چه می‌آید؟
راه‌حل‌های پیشنهادی آنها ممکن است نادرست، نیمه‌پخته، حتی دیوانه‌وار به نظر برسد، اما حداقل تیم ترامپ مشکل طبقه حاکم آمریکا را شناسایی کرده است: چگونه هژمونی آمریکا را در مواجهه با صنعت‌زدایی سریع آمریکا، با معمای تریفین که بالای سرشان آویزان است، و اکنون که رانت‌های مالی با آنچه من رانت‌های ابری می‌نامم جایگزین می‌شوند، حفظ کنند. در مقابل، سیاستمداران بریتانیا و اتحادیه اروپا کاملاً از عمق خارج هستند، مانند مرغ‌های سر بریده دور خود می‌چرخند، بین لاف‌زنی‌های پوچ و چاپلوسی برای دونالد در نوسان هستند.
بخش سوم و پایانی در فرسته ی بعدی بخوانید: https://t.me/ganji_akbar
👈#یانیس_واروفاکیس: طنزینه-تعارض لذت‌بخشی در شیوه عملکرد میانه‌روهای حاکم ما، در بریتانیا و اتحادیه اروپا، در مواجهه با شوک ترامپ وجود دارد. آنها درباره نظم سرمایه‌داری مالی جهانی‌شده که اکنون برایش سوگواری می‌کنند، به صورت شاعرانه سخن می‌گویند. آنها این نظام را به عنوان عصر طلایی، یک سیستم جهانی طبیعی تجارت آزاد و جریان‌های سرمایه خیرخواهانه تصویر می‌کنند. آیا آنها واقعاً از واقعیت‌های تاریخ اقتصادی اخیر بی‌خبرند؟ آیا نمی‌دانند که سرمایه‌داری جهانی مالی‌شده پانزی‌گونه، استثمارگر و به شدت نامتوازن که بحران‌هایی را به وجود آورده که ترامپ را به کاخ سفید رسانده، خود نیز از یک شوک بزرگ متولد شده است؟ شوک نیکسون؟
میانه‌روها پسران ترامپ را به خاطر روی گرداندن از متحدانشان سرزنش می‌کنند، اما فراموش می‌کنند که شوک نیکسون نیز به همان اندازه، اگر نه بیشتر، یک حمله عمدی و ویرانگر به اروپا، ژاپن و بریتانیا بود. آنها به نظر بی‌خبرند که دقیقاً به دلیل ویرانی اقتصادی ایجاد شده در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، از جمله در مناطق مرکزی آمریکا، معماران شوک نیکسون، افرادی مانند پاول ولکر، به هدف اصلی بلندمدت خود دست یافتند: اطمینان از اینکه هژمونی آمریکا همراه با کسری تجاری و بودجه دولتی آمریکا رشد کند، تا از رانت‌های مالی کسب شده به قیمت ایجاد ارزش واقعی چیزی نگوییم.
بسیاری متعجب هستند که چرا، در حالی که اتحادیه اروپا و بریتانیا در جنبه‌های مهمی متفاوت هستند - عمدتاً در اینکه اتحادیه اروپا مازاد تجاری عظیمی با آمریکا دارد در حالی که بریتانیا همچنان یک اقتصاد با کسری باقی مانده است - رژیم‌های میانه‌روی ما در هر دو سوی کانال به یکسان سردرگم به نظر می‌رسند. دلیلی برای این امر وجود دارد. از سال ۱۹۷۱، اقتصادهای ما به همان مکانیسم بازیافت مازاد جهانی با محوریت آمریکا متصل شده‌اند که بحران عمیق آن، سیاست ما را به سمت دست راست افراطی بیگانه‌ستیز هدایت می‌کند - با مردم ما که به طور فزاینده‌ای توسط جریان‌های زیرین ناخوشایند تغذیه شده از بحران این مکانیسم بازیافت جهانی که زمانی رشد و ثبات نسبی اروپا و بریتانیا را به پیش می‌برد، مورد ضربه قرار می‌گیرند.
جوهره این مکانیسم بازیافت جهانی (که من زمانی آن را مینوتاور جهانی نامیدم) ساده است: از دهه ۱۹۷۰، کسری‌های آمریکا، تقاضا برای تولیدات کارخانه‌های آلمان، ژاپن و بعدها چین را فراهم کرد. در مقابل، اتحادیه اروپا، ژاپن و بعدها چین سودهای انباشته خود را به وال استریت و ضمیمه آن، سیتی لندن، فرستادند تا در بخش رانتی آمریکا بازیافت شود: بدهی خصوصی و عمومی، برخی سهام، و املاک و مستغلات. یک مقام چینی زمانی این مکانیسم را برایم به عنوان یک معامله تاریک توصیف کرد. "معامله تاریک ما با آمریکایی‌ها،" او توضیح داد، «بر محور کسری تجاری آمریکا می‌چرخد، که تقاضا برای تولیدات ما را بالا نگه می‌دارد. در مقابل، سرمایه‌داران ما بخش عمده سودهای مازاد دلاری خود را در اقتصاد رانتی آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کنند - مالی، بیمه و املاک. وقتی این فرآیند آغاز شد»، او نتیجه گرفت، «آمریکا بخش زیادی از تولید صنعتی خود را به سواحل ما منتقل کرد.»
مشکل با این مکانیسم بازیافت جهانی این بود که، برای عملکرد روان، باید عدم توازن‌های بزرگ و بزرگتر، کسری‌های تجاری بیشتر برای آمریکا، و رانت‌های انباشته بیشتر برای اروپای شمالی و شرق آسیا ایجاد می‌کرد. اما، محدودیت‌هایی برای میزان رشد عدم توازن وجود دارد، هم از نظر کسری‌های تجاری و هم از نظر سود در مقابل رانت. گسستگی‌ها اجتناب‌ناپذیر هستند. هرچه بیشتر به تأخیر بیفتند، درد بیشتری وارد می‌کنند - حقیقتی که میانه‌روها هرگز آن را نپذیرفتند، حتی زمانی که بحران ۲۰۰۸ خانه‌هایشان را فرو می‌ریخت.
پسران ترامپ جرأت کرده‌اند سؤال فوری‌ای را بپرسند که میانه‌روها از بررسی آن امتناع می‌کنند: پس از معامله تاریک، وقتی عدم توازن‌های ساخته شده بر کسری تجاری آمریکا به طور غیرقابل تحملی عظیم ثابت شد، چه می‌آید؟
راه‌حل‌های پیشنهادی آنها ممکن است نادرست، نیمه‌پخته، حتی دیوانه‌وار به نظر برسد، اما حداقل تیم ترامپ مشکل طبقه حاکم آمریکا را شناسایی کرده است: چگونه هژمونی آمریکا را در مواجهه با صنعت‌زدایی سریع آمریکا، با معمای تریفین که بالای سرشان آویزان است، و اکنون که رانت‌های مالی با آنچه من رانت‌های ابری می‌نامم جایگزین می‌شوند، حفظ کنند. در مقابل، سیاستمداران بریتانیا و اتحادیه اروپا کاملاً از عمق خارج هستند، مانند مرغ‌های سر بریده دور خود می‌چرخند، بین لاف‌زنی‌های پوچ و چاپلوسی برای دونالد در نوسان هستند.
بخش سوم و پایانی در فرسته ی بعدی بخوانید: https://t.me/ganji_akbar
06.05.202504:16
امروز تمام اتهامات علیه دانشجویان معترض طرفدار فلسطین در میشیگان لغو شد. 🍉
All charges against pro-Palestinian student protesters in Michigan have been dismissed today 🍉
https://x.com/WearThePeaceCo/status/1919409192244302289?t=ba0fHQAc4jFtZjNEpUMzQQ&s=19
All charges against pro-Palestinian student protesters in Michigan have been dismissed today 🍉
https://x.com/WearThePeaceCo/status/1919409192244302289?t=ba0fHQAc4jFtZjNEpUMzQQ&s=19
05.05.202517:37
🔹حمید بهرامی:
🔸چهار روند کلان در نظم نوین جهانی : آنتروپی، Hyper-connectivity، انحلال بی‌طرفی و افول تضمین‌های امنیتی
🔻چکیده: تحولات عمیق در نظم بین‌الملل نشان از ورود جهان به عصری نوین دارد که در آن مفاهیم سنتی مانند نظم مبتنی بر نهادهای بین‌المللی، بی‌طرفی و ضمانت‌های امنیتی، جای خود را به ساختاری غیرمتمرکز، سیال و مبتنی بر منافع واقع‌گرایانه داده‌اند.
🔻این مقاله با تمرکز بر چهار روند کلان—آنتروپی،Hyper-connectivity، انحلال بی‌طرفی و افول تضمین‌های خارجی (Wathen, 2024 )—به تحلیل بنیادین ساختار نوظهور روابط بین‌الملل پرداخته و پیامدهای آن برای سیاست خارجی ج ایران را بررسی می‌کند.
نظم جهانیِ پس از جنگ جهانی دوم، مبتنی بر هنجارهای لیبرال و نهادهای بین‌المللی، به تدریج جای خود را به ساختاری غیرمتمرکز و چندقطبی می‌دهد. چهار روند کلیدی در این گذار شناسایی شده‌اند که موجب تغییر قواعد بازی در عرصه جهانی شده‌اند. شناخت این روندها برای هر بازیگر سیاسی، به‌ویژه کشورهایی مانند ایران که در محیطی پرمخاطره و با تهدیدات چندوجهی قرار دارند، امری ضروری است.
۱. آنتروپی در نظم جهانی: فروپاشی مرکزیت و قاعده‌مندی مفهوم آنتروپی به معنای افزایش بی‌نظمی و عدم تمرکز در یک سیستم، اکنون بر ساختار روابط بین‌الملل سایه افکنده است. نهادهایی چون سازمان ملل متحد، سازمان امنیت و همکاری اروپا، یا حتی ناتو، دیگر آن کارکرد تثبیت‌کننده و هماهنگ‌کننده گذشته را ندارند. در نتیجه:
کشورها به‌جای اتکا به ترتیبات چندجانبه، به سمت توافقات دوجانبه یا ائتلاف‌های منطقه‌ای موقت رفته‌اند.
پروژه‌های امنیتی بین‌المللی مانند مأموریت‌های کلاه‌آبی‌ها جای خود را به نیروهای مشترک منطقه‌ای یا ملی داده‌اند. هیچ مرجع فراگیری برای تعیین هنجارها و قواعد رفتار وجود ندارد، بلکه هر کشور با تفسیر خاص خود از منافع ملی، اقدام می‌کند.
۲. اَبَر-ارتباط‌پذیری (Hyper-connectivity): پایان دوران انزواگرایی یا hyper-connectivity به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن، تحولات هر منطقه به سرعت و به‌شدت بر سایر مناطق جهان اثر می‌گذارد. در این فضا: بحران‌های محلی، مانند جنگ سوریه یا اوکراین، به سرعت ابعاد جهانی می‌یابند. تحریم، مهاجرت، تروریسم، قیمت انرژی و مسائل محیط زیستی به‌گونه‌ای درهم تنیده‌اند که هیچ کشوری نمی‌تواند به‌تنهایی آنها را مدیریت کند. در چنین جهانی، بی‌تفاوتی سیاسی یا انزواگرایی راهبردی دیگر امکان‌پذیر نیست.
۳. انحلال مفهوم "بی‌طرفی": افسانه‌ای پایان‌یافته یکی از ویژگی‌های نظم گذشته، امکان نقش‌آفرینی بازیگران بی‌طرف در بحران‌ها بود. اما اکنون: در شرایط ایدئولوژیک و رقابتی جدید، بی‌طرفی تبدیل به یک توهم شده است. کشورهای مدعی بی‌طرفی نیز عملاً از یک سوی منازعه حمایت می‌کنند. نهادهایی مانند دادگاه بین‌المللی کیفری یا شورای امنیت، که باید بی‌طرف باشند، به دلیل نفوذ قدرت‌های بزرگ، کارکرد خود را از دست داده‌اند.
۴. افول تضمین‌های امنیتی: پایان اسطوره حمایت خارجی یکی از باورهای رایج در سیاست جهانی، اتکا به تضمین‌های امنیتی از سوی قدرت‌های بزرگ یا نهادهای بین‌المللی بوده است. اما شواهد متعدد نشان می‌دهد: آمریکا، ناتو یا حتی سازمان ملل، در شرایط بحرانی از متحدان خود حمایت کافی نکرده‌اند. اوکراین که در سال ۱۹۹۴ تسلیحات هسته‌ای خود را واگذار کرد، امروز با سیاست های نابخردانه خود را تبدیل به ابزار ژئوپلیتیک غرب برای مهار روسیه ساخت در حالی که تضمین‌های امنیتی آمریکا توان مقابله با روسیه را نداشته است. مثال هایی هم مانند لیبی و عراق که پس از کنار گذاشتن برنامه‌های تسلیحاتی، عملاً تجزیه یا فروپاشی را تجربه کردند تصدیق کننده ی مبحث "افول تضمین‌های امنیتی" است.
این چهار روند کلان جهانی، الزاماتی راهبردی را برای کشورهای مستقل و در معرض تهدید ایجاد می‌کند:
ایران باید به سمت توسعه بازدارندگی بومی و تقویت توانمندی‌های دفاعی حرکت کند. سیاست خارجی باید مبتنی بر خودیاری، ائتلاف‌سازی هوشمند و شناخت واقع‌گرایانه از محیط بین‌المللی باشد. باور به میانجی‌گری بی‌طرف یا ضمانت‌های امنیتی خارجی، نه تنها ناکارآمد، بلکه خطرناک است.
در عصر آنتروپی و Hyper-connectivity، انحلال مفهوم "بی‌طرفی" و "افول تضمین‌های امنیتی" ، راهبردی موفق خواهد بود که بر واقع‌گرایی، استقلال تصمیم‌گیری و انعطاف در ائتلاف‌ها استوار باشد. در چنین فضایی، کشورهایی مانند ایران باید ساختار امنیتی خود را بازتعریف کرده و به‌جای انتظار برای حمایت بیرونی و یا امید به توهم مذاکره با غرب، بنیان امنیت را بر ظرفیت‌های درونی و اتحادهای هم‌راستا با شرق بنا کنند.
https://x.com/HaBahrami/status/1919394568459391194?t=QXCEdjToztwXB4hrF6ImQg&s=19
https://x.com/HaBahrami/status/1919394571525521820?t=VpFTbH5obDPgglLZWE1sfw&s=19
🔸چهار روند کلان در نظم نوین جهانی : آنتروپی، Hyper-connectivity، انحلال بی‌طرفی و افول تضمین‌های امنیتی
🔻چکیده: تحولات عمیق در نظم بین‌الملل نشان از ورود جهان به عصری نوین دارد که در آن مفاهیم سنتی مانند نظم مبتنی بر نهادهای بین‌المللی، بی‌طرفی و ضمانت‌های امنیتی، جای خود را به ساختاری غیرمتمرکز، سیال و مبتنی بر منافع واقع‌گرایانه داده‌اند.
🔻این مقاله با تمرکز بر چهار روند کلان—آنتروپی،Hyper-connectivity، انحلال بی‌طرفی و افول تضمین‌های خارجی (Wathen, 2024 )—به تحلیل بنیادین ساختار نوظهور روابط بین‌الملل پرداخته و پیامدهای آن برای سیاست خارجی ج ایران را بررسی می‌کند.
نظم جهانیِ پس از جنگ جهانی دوم، مبتنی بر هنجارهای لیبرال و نهادهای بین‌المللی، به تدریج جای خود را به ساختاری غیرمتمرکز و چندقطبی می‌دهد. چهار روند کلیدی در این گذار شناسایی شده‌اند که موجب تغییر قواعد بازی در عرصه جهانی شده‌اند. شناخت این روندها برای هر بازیگر سیاسی، به‌ویژه کشورهایی مانند ایران که در محیطی پرمخاطره و با تهدیدات چندوجهی قرار دارند، امری ضروری است.
۱. آنتروپی در نظم جهانی: فروپاشی مرکزیت و قاعده‌مندی مفهوم آنتروپی به معنای افزایش بی‌نظمی و عدم تمرکز در یک سیستم، اکنون بر ساختار روابط بین‌الملل سایه افکنده است. نهادهایی چون سازمان ملل متحد، سازمان امنیت و همکاری اروپا، یا حتی ناتو، دیگر آن کارکرد تثبیت‌کننده و هماهنگ‌کننده گذشته را ندارند. در نتیجه:
کشورها به‌جای اتکا به ترتیبات چندجانبه، به سمت توافقات دوجانبه یا ائتلاف‌های منطقه‌ای موقت رفته‌اند.
پروژه‌های امنیتی بین‌المللی مانند مأموریت‌های کلاه‌آبی‌ها جای خود را به نیروهای مشترک منطقه‌ای یا ملی داده‌اند. هیچ مرجع فراگیری برای تعیین هنجارها و قواعد رفتار وجود ندارد، بلکه هر کشور با تفسیر خاص خود از منافع ملی، اقدام می‌کند.
۲. اَبَر-ارتباط‌پذیری (Hyper-connectivity): پایان دوران انزواگرایی یا hyper-connectivity به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن، تحولات هر منطقه به سرعت و به‌شدت بر سایر مناطق جهان اثر می‌گذارد. در این فضا: بحران‌های محلی، مانند جنگ سوریه یا اوکراین، به سرعت ابعاد جهانی می‌یابند. تحریم، مهاجرت، تروریسم، قیمت انرژی و مسائل محیط زیستی به‌گونه‌ای درهم تنیده‌اند که هیچ کشوری نمی‌تواند به‌تنهایی آنها را مدیریت کند. در چنین جهانی، بی‌تفاوتی سیاسی یا انزواگرایی راهبردی دیگر امکان‌پذیر نیست.
۳. انحلال مفهوم "بی‌طرفی": افسانه‌ای پایان‌یافته یکی از ویژگی‌های نظم گذشته، امکان نقش‌آفرینی بازیگران بی‌طرف در بحران‌ها بود. اما اکنون: در شرایط ایدئولوژیک و رقابتی جدید، بی‌طرفی تبدیل به یک توهم شده است. کشورهای مدعی بی‌طرفی نیز عملاً از یک سوی منازعه حمایت می‌کنند. نهادهایی مانند دادگاه بین‌المللی کیفری یا شورای امنیت، که باید بی‌طرف باشند، به دلیل نفوذ قدرت‌های بزرگ، کارکرد خود را از دست داده‌اند.
۴. افول تضمین‌های امنیتی: پایان اسطوره حمایت خارجی یکی از باورهای رایج در سیاست جهانی، اتکا به تضمین‌های امنیتی از سوی قدرت‌های بزرگ یا نهادهای بین‌المللی بوده است. اما شواهد متعدد نشان می‌دهد: آمریکا، ناتو یا حتی سازمان ملل، در شرایط بحرانی از متحدان خود حمایت کافی نکرده‌اند. اوکراین که در سال ۱۹۹۴ تسلیحات هسته‌ای خود را واگذار کرد، امروز با سیاست های نابخردانه خود را تبدیل به ابزار ژئوپلیتیک غرب برای مهار روسیه ساخت در حالی که تضمین‌های امنیتی آمریکا توان مقابله با روسیه را نداشته است. مثال هایی هم مانند لیبی و عراق که پس از کنار گذاشتن برنامه‌های تسلیحاتی، عملاً تجزیه یا فروپاشی را تجربه کردند تصدیق کننده ی مبحث "افول تضمین‌های امنیتی" است.
این چهار روند کلان جهانی، الزاماتی راهبردی را برای کشورهای مستقل و در معرض تهدید ایجاد می‌کند:
ایران باید به سمت توسعه بازدارندگی بومی و تقویت توانمندی‌های دفاعی حرکت کند. سیاست خارجی باید مبتنی بر خودیاری، ائتلاف‌سازی هوشمند و شناخت واقع‌گرایانه از محیط بین‌المللی باشد. باور به میانجی‌گری بی‌طرف یا ضمانت‌های امنیتی خارجی، نه تنها ناکارآمد، بلکه خطرناک است.
در عصر آنتروپی و Hyper-connectivity، انحلال مفهوم "بی‌طرفی" و "افول تضمین‌های امنیتی" ، راهبردی موفق خواهد بود که بر واقع‌گرایی، استقلال تصمیم‌گیری و انعطاف در ائتلاف‌ها استوار باشد. در چنین فضایی، کشورهایی مانند ایران باید ساختار امنیتی خود را بازتعریف کرده و به‌جای انتظار برای حمایت بیرونی و یا امید به توهم مذاکره با غرب، بنیان امنیت را بر ظرفیت‌های درونی و اتحادهای هم‌راستا با شرق بنا کنند.
https://x.com/HaBahrami/status/1919394568459391194?t=QXCEdjToztwXB4hrF6ImQg&s=19
https://x.com/HaBahrami/status/1919394571525521820?t=VpFTbH5obDPgglLZWE1sfw&s=19
04.05.202508:15
⚡️🚨 تصویر واضح از لحظه اصابت موشک یمنی به فرودگاه بن گوریون
⚡️🚨 Clean shot of the moment of impact of the Yemeni missile on Ben Gurion Airport
https://x.com/ME_Observer_/status/1918924538756124920?t=2zTPud9H_oLXXJ-fI8SowQ&s=19
⚡️🚨 Clean shot of the moment of impact of the Yemeni missile on Ben Gurion Airport
https://x.com/ME_Observer_/status/1918924538756124920?t=2zTPud9H_oLXXJ-fI8SowQ&s=19
Reposted from:اکبر گنجی
03.05.202520:19
✅ شخصیتِ محافظه کارِ مطرحِ نزدیک به دونالد ترامپ: اسکل بازی و عوضی بازی رو کنار بذارید که اگه ایران بخواد بمب اتمی تولید کنه باید باهاش بجنگیم؛ بهتره ایران سلاح هسته‌ای داشته باشه تا اینکه باهاشون وارد جنگ بشیم
✍🏻 چارلی کِرک:
🗣 این پرسش مطرحه که آیا سلاح هسته‌ای ایران، تهدیدی برای آمریکا محسوب میشه؟ ممکنه این [بمب اتمی ایران] ظرفیتِ تهدیدی برای اسرائیل محسوب بشه، اما آیا واقعاً تهدیدی برای آمریکاست؟ کشورهایی مثل هند و پاکستان سلاح هسته‌ای دارن، در چنین شرایطی، آیا رویارویی احتمالی با ایران و وارد شدن به یه جنگ دیگه قابل توجیهه؟ و جالب اینجاست که خیلی از افرادی که امروز خواهان جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای «به هر قیمتی» هستن، همون کسایی هستن که پیش‌تر از جنگ عراق حمایت می‌کردند؛ همان طراحان و معماران جنگ عراق[ نوکان ها و صهیونیستهای مسیحی و یهودی، نه محافظه کارانی چون من و مارجری گرین و تاکر کارلسون و....که همگی ترامپیست هم هستیم ].
✍🏻 چارلی کِرک:
🗣 این پرسش مطرحه که آیا سلاح هسته‌ای ایران، تهدیدی برای آمریکا محسوب میشه؟ ممکنه این [بمب اتمی ایران] ظرفیتِ تهدیدی برای اسرائیل محسوب بشه، اما آیا واقعاً تهدیدی برای آمریکاست؟ کشورهایی مثل هند و پاکستان سلاح هسته‌ای دارن، در چنین شرایطی، آیا رویارویی احتمالی با ایران و وارد شدن به یه جنگ دیگه قابل توجیهه؟ و جالب اینجاست که خیلی از افرادی که امروز خواهان جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای «به هر قیمتی» هستن، همون کسایی هستن که پیش‌تر از جنگ عراق حمایت می‌کردند؛ همان طراحان و معماران جنگ عراق[ نوکان ها و صهیونیستهای مسیحی و یهودی، نه محافظه کارانی چون من و مارجری گرین و تاکر کارلسون و....که همگی ترامپیست هم هستیم ].
Reposted from:«افق ایران»| مصطفی نجفی
02.05.202510:57
📌 مانور روبیو روی خطوط قرمز ایران
🔻این اظهارات روبیو به وضوح نشان دهنده این است که پس از ۳ دور مذاکره میان ایران و آمریکا، این مذاکرات در هاله ای از ابهام است و آمریکایی ها قصد دارند رویکرد سخت تری را در برابر ایران اتخاذ کنند.
🔻روبیو در اظهارات و ادعاهای خود، روی تمامی خطوط قرمز ایران دست گذاشته است و بر این موارد تاکید کرده است:
۱. ایران نباید توان و ظرفیت غنی‌سازی در هر سطحی را داشته باشد.
۲. ایران مواد غنی شده اورانیوم را فقط باید از خارج وارد کند.
۳. ایران نباید موشک دوربرد داشته باشد.
۴. ایران نباید فعالیتی در منطقه داشته باشد و از گروه های نزدیک به خود حمایت کند.
۵. ایران باید اجازه بازرسی از تمامی تاسیسات هسته ای و نظامی خود به بازرسان آمریکایی و حتی سعودی را بدهد.
مواردی که روبیو گفته است آشکارا در تناقض با رویکرد آمریکایی ها در مذاکرات عمان و رم بوده است که می تواند منجر به شکست مذاکرات شود. بدون تردید ایران هیچکدام از این شروط واشنگتن را نخواهد پذیرفت. / #مصطفی_نجفی
🔗لینک عضویت در افق ایران
https://t.me/+WZGudJ8zSxAxMDhk
🔻این اظهارات روبیو به وضوح نشان دهنده این است که پس از ۳ دور مذاکره میان ایران و آمریکا، این مذاکرات در هاله ای از ابهام است و آمریکایی ها قصد دارند رویکرد سخت تری را در برابر ایران اتخاذ کنند.
🔻روبیو در اظهارات و ادعاهای خود، روی تمامی خطوط قرمز ایران دست گذاشته است و بر این موارد تاکید کرده است:
۱. ایران نباید توان و ظرفیت غنی‌سازی در هر سطحی را داشته باشد.
۲. ایران مواد غنی شده اورانیوم را فقط باید از خارج وارد کند.
۳. ایران نباید موشک دوربرد داشته باشد.
۴. ایران نباید فعالیتی در منطقه داشته باشد و از گروه های نزدیک به خود حمایت کند.
۵. ایران باید اجازه بازرسی از تمامی تاسیسات هسته ای و نظامی خود به بازرسان آمریکایی و حتی سعودی را بدهد.
مواردی که روبیو گفته است آشکارا در تناقض با رویکرد آمریکایی ها در مذاکرات عمان و رم بوده است که می تواند منجر به شکست مذاکرات شود. بدون تردید ایران هیچکدام از این شروط واشنگتن را نخواهد پذیرفت. / #مصطفی_نجفی
🔗لینک عضویت در افق ایران
https://t.me/+WZGudJ8zSxAxMDhk
Reposted from:اکبر گنجی
06.05.202512:07
🎥#یانیس_واروفاکیس در ۵ می ۲۰۲۵ دوباره از بحران سرمایه داری جهانی و ترامپیسم سخن گفت 👇👇
🔺شوک نیکسون برای سیطره هژمونی آمریکا بر جهان، به بحران های سرمایه داریِ جهانیِ مالی
منتهی شد و آن هم به ظهور ترامپ و راستِ افراطیِ بیگانه ستیز انجامید.
🔺اروپادر برابر سیاست قلدری ترامپ چه باید بکند؟
🔺با توجه به بی خاصیتی دولتهای اروپایی، یک راه حلِ رادیکالِ انسان گرا چیست؟
ترجمه متن در فرسته های بعدی
🔺شوک نیکسون برای سیطره هژمونی آمریکا بر جهان، به بحران های سرمایه داریِ جهانیِ مالی
منتهی شد و آن هم به ظهور ترامپ و راستِ افراطیِ بیگانه ستیز انجامید.
🔺اروپادر برابر سیاست قلدری ترامپ چه باید بکند؟
🔺با توجه به بی خاصیتی دولتهای اروپایی، یک راه حلِ رادیکالِ انسان گرا چیست؟
ترجمه متن در فرسته های بعدی
06.05.202503:38
۲. لزوم تعامل فوری با چهره‌های اثرگذار ضد جنگ در جناح ترامپ
با عرض پوزش از صراحت بیان، باید عرض کنم که جنابعالی و تیم محترمتان می‌بایست مدت‌ها پیش با چهره‌های ذی‌نفوذ ضد جنگ در جناح ترامپ – نظیر @TuckerCarlson – وارد گفتگو می‌شدید. در گذشته فرصت‌هایی برای این امر فراهم شد و تلاش‌هایی نیز در این راستا صورت گرفت، اما هنوز نیز دیر نشده است. ضروری است در اسرع وقت، پیام صریح جمهوری اسلامی – مبنی بر اینکه «جنگ علیه ایران، چه نظامی و چه اطلاعاتی-امنیتی، فاجعه‌ای اقتصادی برای کل جهان از جمله آمریکا خواهد بود» – با زبانی شفاف به افکار عمومی جمهوری‌خواه منتقل شود.
۳. هشدار نسبت به سناریوی «پرل هاربر جدید» توسط ائتلاف نومحافظه‌کاران و لابی اسرائیل
مطابق قرائن متعدد – از جمله سخنرانی‌های اخیر نتانیاهو و رون درمر در @JNS_org و اقدامات اخیر اسرائیل در منطقه – به‌نظر می‌رسد تل‌آویو و لابی آن در واشنگتن در تلاش‌اند با بهره‌گیری از غفلت افکار عمومی آمریکا، یک «پرل هاربر» ساختگی برای اسرائیل یا ایالات متحده یا هردو طراحی کرده و از آن برای تحریک حس غرور ملی و وطن‌پرستی جکسونی‌های ترامپی و برهم زدن توازن فعلی میان موافقان و مخالفان جنگ با ایران، به نفع نومحافظه‌کاران و کشاندن واشنگتن به جنگ استفاده کنند؛ و در صورت ناکامی در این سناریو، اسرائیل به‌سمت تصعید جنگ خاکستری و عملیات‌های محدود منطقه‌ای علیه تهران خواهد رفت تا واشنگتن را به‌تدریج به درگیری مستقیم نظامی با ایران سوق دهد.
۴. لزوم تدوین استراتژی جامع هشداردهی توسط تهران
ایران باید با هوشمندی و واقع‌گرایی، جریان‌های ضد جنگ آمریکا را – در هر دو جناح جمهوری‌خواه و دموکرات (خصوصاً جناح ترقی‌خواه) – نسبت به پیامدهای فاجعه‌بار جنگ فراگیر در خاورمیانه آگاه کند.
در جهانی که با جنگ تعرفه‌ای و ناپایداری بازارهای مالی روبه‌رو است، وقوع چنین جنگی قطعاً منجر به نابودی تریلیون‌ها دلار از ارزش بازارهای جهانی و البته تخریب زیرساخت‌های حیاتی کشورمان خواهد شد. تنها با تبیین دقیق «هزینهٔ جنگ» برای بازارهای مالی و افکار عمومی آمریکاست که می‌توان ترامپ را ناگزیر به پذیرش گزینهٔ مذاکرهٔ عادلانه و توافقی برد–برد ساخت.
در پایان، از حضرت‌عالی استدعا دارم پیوست‌های این نامه را – که شامل آمارها، تحلیل‌ها و اسناد تکمیلی هستند و با زحمت بسیار تهیه شده‌اند – با دقت مورد بررسی قرار دهید.
از بذل توجه شما صمیمانه سپاسگزارم.
با احترام و ارادت،
مهدی خراتیان
مدیر اندیشکده احیای سیاست
🔻برای دیدن‌پیوست ها لطفا به یکی از دو اتصال زیر رجوع کنید:
https://x.com/MehdiKharratya/status/1919519163334230044?t=7MbuJ2kUenHqdlwDgbSCFA&s=19
https://threadreaderapp.com/thread/1919519163334230044.html
با عرض پوزش از صراحت بیان، باید عرض کنم که جنابعالی و تیم محترمتان می‌بایست مدت‌ها پیش با چهره‌های ذی‌نفوذ ضد جنگ در جناح ترامپ – نظیر @TuckerCarlson – وارد گفتگو می‌شدید. در گذشته فرصت‌هایی برای این امر فراهم شد و تلاش‌هایی نیز در این راستا صورت گرفت، اما هنوز نیز دیر نشده است. ضروری است در اسرع وقت، پیام صریح جمهوری اسلامی – مبنی بر اینکه «جنگ علیه ایران، چه نظامی و چه اطلاعاتی-امنیتی، فاجعه‌ای اقتصادی برای کل جهان از جمله آمریکا خواهد بود» – با زبانی شفاف به افکار عمومی جمهوری‌خواه منتقل شود.
۳. هشدار نسبت به سناریوی «پرل هاربر جدید» توسط ائتلاف نومحافظه‌کاران و لابی اسرائیل
مطابق قرائن متعدد – از جمله سخنرانی‌های اخیر نتانیاهو و رون درمر در @JNS_org و اقدامات اخیر اسرائیل در منطقه – به‌نظر می‌رسد تل‌آویو و لابی آن در واشنگتن در تلاش‌اند با بهره‌گیری از غفلت افکار عمومی آمریکا، یک «پرل هاربر» ساختگی برای اسرائیل یا ایالات متحده یا هردو طراحی کرده و از آن برای تحریک حس غرور ملی و وطن‌پرستی جکسونی‌های ترامپی و برهم زدن توازن فعلی میان موافقان و مخالفان جنگ با ایران، به نفع نومحافظه‌کاران و کشاندن واشنگتن به جنگ استفاده کنند؛ و در صورت ناکامی در این سناریو، اسرائیل به‌سمت تصعید جنگ خاکستری و عملیات‌های محدود منطقه‌ای علیه تهران خواهد رفت تا واشنگتن را به‌تدریج به درگیری مستقیم نظامی با ایران سوق دهد.
۴. لزوم تدوین استراتژی جامع هشداردهی توسط تهران
ایران باید با هوشمندی و واقع‌گرایی، جریان‌های ضد جنگ آمریکا را – در هر دو جناح جمهوری‌خواه و دموکرات (خصوصاً جناح ترقی‌خواه) – نسبت به پیامدهای فاجعه‌بار جنگ فراگیر در خاورمیانه آگاه کند.
در جهانی که با جنگ تعرفه‌ای و ناپایداری بازارهای مالی روبه‌رو است، وقوع چنین جنگی قطعاً منجر به نابودی تریلیون‌ها دلار از ارزش بازارهای جهانی و البته تخریب زیرساخت‌های حیاتی کشورمان خواهد شد. تنها با تبیین دقیق «هزینهٔ جنگ» برای بازارهای مالی و افکار عمومی آمریکاست که می‌توان ترامپ را ناگزیر به پذیرش گزینهٔ مذاکرهٔ عادلانه و توافقی برد–برد ساخت.
در پایان، از حضرت‌عالی استدعا دارم پیوست‌های این نامه را – که شامل آمارها، تحلیل‌ها و اسناد تکمیلی هستند و با زحمت بسیار تهیه شده‌اند – با دقت مورد بررسی قرار دهید.
از بذل توجه شما صمیمانه سپاسگزارم.
با احترام و ارادت،
مهدی خراتیان
مدیر اندیشکده احیای سیاست
🔻برای دیدن‌پیوست ها لطفا به یکی از دو اتصال زیر رجوع کنید:
https://x.com/MehdiKharratya/status/1919519163334230044?t=7MbuJ2kUenHqdlwDgbSCFA&s=19
https://threadreaderapp.com/thread/1919519163334230044.html
05.05.202516:56
🔹آرنو برتران:
🔸این بسیار سرنوشت‌ساز است.
🔻چین، ژاپن، کره جنوبی و کشورهای آسه‌آن (ASEAN) به تازگی بیانیه مشترکی
(https://asean.org/joint-statement-of-the-28th-asean3-finance-ministers-and-central-bank-governors-meeting/)
صادر کرده‌اند که در آن موضعی متحد علیه "حمایت‌گرایی تجاری فزاینده" گرفته‌اند، که اشاره‌ای واضح به تعرفه‌های ترامپ است.
آنها می‌نویسند که "اولویت سیاسی" مشترکشان "تقویت انعطاف‌پذیری بلندمدت" منطقه است، که با توجه به سیاست‌هایی که شرح می‌دهند، به وضوح به معنای ایجاد زیرساخت‌های مالی و تجاری است که هدف آن کاهش وابستگی‌شان به ایالات متحده است.
این بیانیه استراتژی جامعی را برای تقویت تجارت بین امضاکنندگان، بهبود بازارهای اوراق قرضه ارز محلی و کاهش وابستگی به نهادهای مالی غربی (از طریق، برای مثال، گسترش چند جانبه‌سازی ابتکار چیانگ مای، CMIM) طرح می‌کند.
به ویژه حمایت صریح آنها از مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای (RCEP) - بزرگترین توافق تجاری جهان که شامل تمام امضاکنندگان اما نه ایالات متحده است - قابل توجه است.
🔻در مجموع، ترامپ در حال دستیابی به امری غیرقابل تصور است: متحد کردن شرق و جنوب شرق آسیا در یک بلوک اقتصادی که به دنبال کاهش ریسک وابستگی به آمریکا است.
🔹Arnaud Bertrand:
🔸This is quite consequential.
🔻China, Japan, South Korea and the countries of ASEAN just issued a joint statement
(https://asean.org/joint-statement-of-the-28th-asean3-finance-ministers-and-central-bank-governors-meeting/)
in which they take a unified stance against "escalating trade protectionism", a clear reference to Trump's tariffs.
They write that their common "policy priority" is "to reinforce long-term resilience" of the region, which given the policies they detail clearly means building financial and trade infrastructure that aims at reducing their exposure to the US.
The statement outlines a comprehensive strategy to strengthen trade between the signatories, enhance local currency bond markets and reduce dependence on Western financial institutions (via, for instance, the expansion of the Chiang Mai Initiative Multilateralisation, CMIM).
Particularly notable is their explicit support for the Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP) - the world's largest trade agreement that includes all the signatories but not the US.
🔻All in all, Trump is achieving the unthinkable: bringing East and Southeast Asia together in an economic bloc that seeks to derisk itself from America.
https://x.com/RnaudBertrand/status/1919400888982290470?t=H__1MtAJhtb1Tsfl8DJ1Aw&s=19
https://x.com/FGhoddoussi/status/1919437726513770701?t=y2xfSBy0wjOxF0IuCaPP4Q&s=19
🔸این بسیار سرنوشت‌ساز است.
🔻چین، ژاپن، کره جنوبی و کشورهای آسه‌آن (ASEAN) به تازگی بیانیه مشترکی
(https://asean.org/joint-statement-of-the-28th-asean3-finance-ministers-and-central-bank-governors-meeting/)
صادر کرده‌اند که در آن موضعی متحد علیه "حمایت‌گرایی تجاری فزاینده" گرفته‌اند، که اشاره‌ای واضح به تعرفه‌های ترامپ است.
آنها می‌نویسند که "اولویت سیاسی" مشترکشان "تقویت انعطاف‌پذیری بلندمدت" منطقه است، که با توجه به سیاست‌هایی که شرح می‌دهند، به وضوح به معنای ایجاد زیرساخت‌های مالی و تجاری است که هدف آن کاهش وابستگی‌شان به ایالات متحده است.
این بیانیه استراتژی جامعی را برای تقویت تجارت بین امضاکنندگان، بهبود بازارهای اوراق قرضه ارز محلی و کاهش وابستگی به نهادهای مالی غربی (از طریق، برای مثال، گسترش چند جانبه‌سازی ابتکار چیانگ مای، CMIM) طرح می‌کند.
به ویژه حمایت صریح آنها از مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای (RCEP) - بزرگترین توافق تجاری جهان که شامل تمام امضاکنندگان اما نه ایالات متحده است - قابل توجه است.
🔻در مجموع، ترامپ در حال دستیابی به امری غیرقابل تصور است: متحد کردن شرق و جنوب شرق آسیا در یک بلوک اقتصادی که به دنبال کاهش ریسک وابستگی به آمریکا است.
🔹Arnaud Bertrand:
🔸This is quite consequential.
🔻China, Japan, South Korea and the countries of ASEAN just issued a joint statement
(https://asean.org/joint-statement-of-the-28th-asean3-finance-ministers-and-central-bank-governors-meeting/)
in which they take a unified stance against "escalating trade protectionism", a clear reference to Trump's tariffs.
They write that their common "policy priority" is "to reinforce long-term resilience" of the region, which given the policies they detail clearly means building financial and trade infrastructure that aims at reducing their exposure to the US.
The statement outlines a comprehensive strategy to strengthen trade between the signatories, enhance local currency bond markets and reduce dependence on Western financial institutions (via, for instance, the expansion of the Chiang Mai Initiative Multilateralisation, CMIM).
Particularly notable is their explicit support for the Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP) - the world's largest trade agreement that includes all the signatories but not the US.
🔻All in all, Trump is achieving the unthinkable: bringing East and Southeast Asia together in an economic bloc that seeks to derisk itself from America.
https://x.com/RnaudBertrand/status/1919400888982290470?t=H__1MtAJhtb1Tsfl8DJ1Aw&s=19
https://x.com/FGhoddoussi/status/1919437726513770701?t=y2xfSBy0wjOxF0IuCaPP4Q&s=19
04.05.202508:07
🔹استفاده ای قابل توجه از اسکنر scanner تلفن‌های همراه.
معلم در چین در حال استفاده از سیستم هوش مصنوعی تصویری تیهه شده توسط دولت برای نمره‌دهی به امتحانات دانش‌آموزان.
Teacher in China using a state issued Visual AI system to grade student exams.
https://x.com/Rainmaker1973/status/1918832955981799766?t=82nr76sTAVwug70TMVbKVg&s=19
معلم در چین در حال استفاده از سیستم هوش مصنوعی تصویری تیهه شده توسط دولت برای نمره‌دهی به امتحانات دانش‌آموزان.
Teacher in China using a state issued Visual AI system to grade student exams.
https://x.com/Rainmaker1973/status/1918832955981799766?t=82nr76sTAVwug70TMVbKVg&s=19
Reposted from:اکبر گنجی
03.05.202520:19
✅ وقتی سخنگوی سابق ارتش اسراییل در «سی ان ان» به صراحت گفت:
🗣 نقشه اولویت های بمباران کلیه زیر ساختهای ایران را دو عضو «بنیاد دفاع از دموکراسی» به ریاست مارک دوبوویتز به ارتش اسراییل داده اند.
✍🏻 نام آن دو سعید قاسمی نژاد و بهنام طالب لو است.
🔹اینها نزیکترین یاران رضا پهلوی هستند. دوبوویتز سفر رضا و یاسمین پهلوی به اسراییل را درست کرد و سعید قاسمی نژاد هم همراه آندو بود. هر مکانی توسط اسراییل زده شده و هرکس در آن حملات شهید شده، خاندان پهلوی قاتل آنهاست. قاسمی نژاد در یک مصاحبه تلویزیونی گفت با رضا پهلوی به اسراییل رفتند تا تکلیف سلاح های موشکی و برنامه هسته ای ایران را روشن کنند. موضوع فارسی بلد نبودن نور پهلوی نیست، محل نزاع خیانت خاندان پهلوی به ایران است. ننگ عامل اسراییل بودن تا ابد بر روی دودمان پهلوی خواهد ماند.
🗣 نقشه اولویت های بمباران کلیه زیر ساختهای ایران را دو عضو «بنیاد دفاع از دموکراسی» به ریاست مارک دوبوویتز به ارتش اسراییل داده اند.
✍🏻 نام آن دو سعید قاسمی نژاد و بهنام طالب لو است.
🔹اینها نزیکترین یاران رضا پهلوی هستند. دوبوویتز سفر رضا و یاسمین پهلوی به اسراییل را درست کرد و سعید قاسمی نژاد هم همراه آندو بود. هر مکانی توسط اسراییل زده شده و هرکس در آن حملات شهید شده، خاندان پهلوی قاتل آنهاست. قاسمی نژاد در یک مصاحبه تلویزیونی گفت با رضا پهلوی به اسراییل رفتند تا تکلیف سلاح های موشکی و برنامه هسته ای ایران را روشن کنند. موضوع فارسی بلد نبودن نور پهلوی نیست، محل نزاع خیانت خاندان پهلوی به ایران است. ننگ عامل اسراییل بودن تا ابد بر روی دودمان پهلوی خواهد ماند.
02.05.202510:22
اسناد فاش می‌کنند: چگونه «طرح مارشال» ایران در سوریه شکست خورد؟
https://alainpersian.com/article/iran-marshall-plan-failed-syria
https://alainpersian.com/article/iran-marshall-plan-failed-syria
Shown 1 - 24 of 329
Log in to unlock more functionality.